بازدید امروز : 157
بازدید دیروز : 62
یه ادم بایدچکارکنه تابه ارزوش برسه؟
«اهمیت امید و آرزو در اسلام»
در اسلام، امید و آرزو جایگاه رفیعى دارد؛ تا جایى که در روایات معصومان (علیهم السلام) از امید به عنوان «رحمت الهى» یاد شده است. پیامبر (ص) مى فرماید: امید و آرزو براى امت من رحمت است؛ و اگر امید و آرزو نبود، هیچ مادرى فرزندش را شیر نمى داد و هیچ باغبانى نهالى نمى کاشت. مادر نماد عاطفه و مهربانى است. امید است که مادری را به مهربانى وا مى دارد و باران عطوفت وى را سرازیر مى کند. اگر روزى امید را از وى بگیرند، حتى حاضر نخواهد شد که نوزاد دلبندش را شیر بدهد.
«اقسام امید و آرزو»
به طور کلى، امید و آرزو به دو قسمت «کاذب» و «صادق» تقسیم می شود. «استاد مطهرى» مى گوید: بیشتر افرادى که از لحاظ روح و روان سالم و با نشاط اند و انحرافى پیدا نکرده اند کمتر به تخیل و به هم بافتن آرزوهاى دور و دراز و نامعقول مى پردازند. همیشه عملى فکر مى کنند و عملى آرزو مى کنند؛ یعنى آرزوهاى آنها در جهت همان مدارى است که در زندگى دارند. روى بال و پر خیال نمى نشینند و آرزوى امور ناشدنى را نمى کنند؛ ولى افراد ضعیف - که مبتلا به بیمارى روانى اند و نشاط عمل ندارند و در وجودشان همت و اراده اى وجود ندارد - بیشتر بر مرکب سریع السیر خیال سوار مى شوند و با خیالات خود را سرگرم مى کنند. پس باید دایره امیدها و آرزوهایمان را محدود کنیم و بدانیم هر چیزى شایسته امید داشتن و آرزو کردن نیست. بازیابى و تشخیص امیدهاى واهى و کاذب از امیدهاى واقعى و صادق و امیدهاى پست و بى ارزش از امیدهاى ارزشمند و متعالى و تجدید نظر در امیدها و آرزوها امرى ضرورى و اجتناب ناپذیر است.
«آرزوی طولانی»
انسان با آرزو همزاد است و با آرزو زندگی می کند. شب هنگام به امید و آرزوی روزی سرشار از سعادت و موفقیت به بستر می رود و صبح به امید طلوع دوباره خورشید و روزی توأم با بهروزی و سعادت از خواب بر می خیزد. انسان نمی تواند از امید و آرزو و خواسته جدا باشد چون او به گونه ای آفریده شده که این خواسته ها با اوست و به طور طبیعی و فطری و به حق در وجود او قرار داده شده است. به او شکم داده اند پس غذا می خواهد و ذائقه و چشم و گوش و احساس داده اند پس باید طالب چشیدن و دیدن و گوش دادن و احساس کردن باشد. به او غریزه جنسی داده اند پس باید طالب همسر و ازدواج باشد و در درونش میل به داشتن فرزند قرار داده اند پس طبیعی است که این خواسته را داشته باشد.
«آرزوی بد»
آن چه مذموم و ناپسند است و در آیات و روایات گوناگون ما را از آن نهی کرده اند، داشتن آرزوی طولانی و دراز است، یعنی آرزوهایی که متناسب با میزان توانایی و استعداد و در محدوده قدرت ما و حتی عمر کوتاه ما نمی باشد، چیزی که نکوهش شده «طول امل» یعنی آرزوهای غیر معقول و غیرمنطقی و دور از دسترس است که معمولا جز غم و غصه و حسرت و غلطیدن به ورطه گمراهی و دور شدن از حدود شرع و چارچوب دین ثمری ندارد.
«راه رسیدن به خواستهها»
یکی از چیزهایی که انسان ها پیوسته در صدد به دست آوردن آن بوده اند، رسیدن به خواستهها و یا به تعبیر دیگر رسیدن به آرززوهایشان است. از آنجایی که خداوند خالق جهان و انسان است و روابط و علل به دست اوست و تدبیر دنیا و امور آن نیز به ید قدرت اوست، لذا راه و رسم صحیح رسیدن به خواستهها نیز مساله ای است که باید از طریق خداوند متعال دنبال شود.
آنچه ما در روایات و احادیث داریم و بدان ها اشاره شده، تاکید بر سه نکته است. شاید برای خیلی ها جالب باشد که راهکاری به دست بیاورند که به خواستههای خود برسند. یادمان باشد که برای رسیدن به مقصود دنیایی و آخرتی، مثل خیلی چیزهای دیگر، احتیاج به پارتی داریم و فقط با یک نفر می شود پارتی بازی کرد و آن هم خداست.
رُوِیَ عَنِ الصّادقِ علیه السَّلام: ثَلَاثَةٌ مَنْ تَمَسَّکَ بِهِنَّ نَالَ مِنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ بُغْیَتَهُ مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ وَ رَضِیَ بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ أَحْسَنَ الظَّنَّ بِاللَّه.( تحف العقول، صفحه 315 - بحارالأنوار، جلد 75، صفحه 229). امام صادق صلوات الله علیه فرمودند: سه چیز است که هر که بدانها چنگ زند، به خواستههاى دنیا و آخرت خود میرسد: 1- هر که به خدا چنگ بزند. (معصیت خداوند را انجام ندهد) 2- آنچه که خداوند برای او می پسندد، بپسندد 3- به خداوند متعال خوش گمان باشد.
انسان هم خواستههای دنیایی دارد و هم خواستههای آخرتی دارد. اگر کسی این سه چیز را که جنبههای درونی هم دارد، برای خودش فراهم کند و به دست بیاورد، به مطلوب دنیا و آخرتش میرسد. سه چیز است که هر که بدانها چنگ زند، به خواستههاى دنیا و آخرت خود میرسد: 1- هر که به خدا چنگ بزند. (معصیت خداوند را انجام ندهد) 2- آنچه که خداوند برای او می پسندد، بپسندد 3- به خداوند متعال خوش گمان باشد.
اول: «مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ»؛ کسی که دست از گناه بردارد به امید اینکه خداوند به او لطف کند. یکی از معانی «اعتصام بالله»، دوری گزیدن ازگناه به امید رسیدن لطف خداست.
دوم: «وَ رَضِیَ بِقَضَاءِ اللَّهِ» راضی به قضای الهی باشد. رضایت را خشنودی معنا میکنند ولی در واقع به معنای «پسند» است. رضایت به قضای الهی معنایش این است که آنچه را که خداوند برای او پسندیده و تدبیر کرده است، بپسندد.
سوم: «وَ أَحْسَنَ الظَّنَّ بِاللَّه» خوش گمانی به خدا داشته باشد و بد گمانی نداشته باشد. اینطور نباشد که - نعوذ بالله- در ذهنش بیاید که آنچه خدا برایش پسندیده، بد پسندیده است. حتی امام صادق علیه السلام تعبیر به «ظن» به معنای گمان میکند نه یقین! میفرماید حسن ظن به خدا داشته باشد. خدا هیچ وقت بدی برای ما نمیخواهد؛ خوبی و خیر ما را میخواهد.
لذا در روایت داریم که امام صادق علیه السلام فرمود: عجبت للمرء المسلم، لا یقضی الله عزوجل له قضاء الا کان خیرا له (کافی ج2، ص62). تعجب میکنم از انسان مسلمان که خدای متعال برای او چیزی را تثبیت نمیکند (قضا و حتمی) مگر این که برای او خیر است.
ما انسانها هم خواستههای دنیایی داریم و هم خواستههای آخرتی، ما در خواستههای دنیاییمان گاهی در مصداقِ خواستههایمان اشتباه میکنیم. از آنجایی که ما به دنبال راحتی هستیم، خیال میکنیم راحتی با پول فراهم میشود؛ لذا از خداوند تقاضای پول میکنیم. اینجاست که ما اشتباه میکنیم. چرا میگوییم خدایا پول بده؟ و وقتی به ما نداد، گمانمان به خدا بد میشود و با خود میگوییم خواستیم، ولی به ما نداد. اگر به تو میداد چه بسا این برای تو راحتی نمیآورد. تو اشتباهت در این است که خواسته واقعیات «راحتی» است. خیال میکنی با پول راحتی فراهم میشود و حال اینکه اگر خدا تمام دنیا را در یک کاسه کند و به دست تو بدهد، باز هم گرههای کوری هست که با آن پول باز نخواهد شد و تا آخر زندگیات هم ناراحت میمانی. این اشتباهی است که ما میکنیم. نه! امام صادق علیه السلام فرمودند چه کن، گناه را ترک کن به امید اینکه خداوند به تو لطف کند. بعد هم آنچه که او میپسندد تو هم بپسند. او خیر تو را میخواهد، هیچ وقت بدی تو را نمیخواهد.پس آنچه برای تو میپسندد را بپسند و بعد از آن هم به خدا خوش گمان باش. خدا در انتخاب اشتباه نمیکند اما تو اشتباه میکنی!
رضایت به قضای الهی معنایش این است که آنچه را که خداوند برای او پسندیده و تدبیر کرده است، بپسندد.
مهمتر از همه همان اوّلی یعنی «اعتصام بالله» است گناه را ترک کن، امید لطفش را داشته باش؛ به تَبَع آن مطلوبت میآید. اما اگر بنا باشد هم مرتّب گناه کنی و هم بخواهی به مطلوبت برسی، نمیشود.
حضرت فرمودند اگر این سه چیز را رعایت کردی، به مطلوب دنیا و آخرتیات میرسی. اوّلیاش این است که گناه را ترک کنی. ما اوّلی را گذاشتیم کنار و در دومی وسومیاش - نعوذ بالله- خیال میکنیم از خدا بهتر میفهمیم. این است که گره پس از گره در کار ما میافتد و بعد هم مینشینیم ناله میکنیم. از همان اوّل باید برویم گناه را ترک کنیم. دقّت کنید که حضرت روی طاعات دست نمیگذارد؛ بلکه روی ترک گناه تأکید میفرماید. گناه را ترک کن و امید به لطف خدا داشته باش. آن وقت هیچگاه خدا ناامیدت نمیکند و مطلوب دنیا و آخرتت را به تو میدهد.
بنابراین با :
1. توبه و استغفار از گناه،
2. انجام عبادات و وظایف بندگی،
3. کوتاه کردن طول أمل (داشتن آرزوهای شرعی و دست یافتنی)،
4. دعا و خواستن از خداوند (مانند آیات ربّنا که در قرآن بسیار است)،
5. نذر کردن برای رسیدن به خواسته های شرعی،
6. تلاش و کوشش و داشتن برنامه ای منظم،
7. و مهمتر از همه توکل کردن و داشتن حسن ظن به خداوند، می توان به خداوند نزدیکتر شد و اسباب رسیدن به آرزوهایمان را فراهم آوریم.
منابع:
سخنرانی آیه الله مجتبی تهرانی. چهارشنبه 12 اسفند 1388- 16 ربیع الاول 1431. مسجد جامع بازار تهران
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید