بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 19
وسعت جبهه:
اهل جبهه بودن، یک اندیشه و رویکرد خاص و انقلابی به زندگی، دین، جامعه و تاریخ داشتن است. جبهه محدود در غرب و جنوب ایران یا جنوب لبنان و شمال فلسطین نیست. اصولا جبهه محدود به زمین و جغرافیا هم نیست. جبهه خیلی وسیع تر از این حرف ها است. ما به وسعت همه تاریخ و تمامی ابعاد فکری، فرهنگی، اقتصادی، علمی،اعتقادی، عملی و اخلاقی بشر جنگ و جبهه و سنگر داریم.
اگر نگاهی به تاریخ زندگی انسان بیاندازیم ، می بینیم که انسان همواره در اردوگاه زندگی کرده است. جنگ و درگیری و مبارزه و مقاومت گسترده ترین و تعیین کننده ترین عامل حرکت تکاملی انسان در طول تاریخ بوده است.
ما گاهی از این حالت غفلت می کنیم و دشمن بر ما مسلط می شود.
بعد از جنگ متاسفانه اشتباهی که کردیم این بود که بسیاری از مردم و حتی کسانی که در جنگ حضور فعال داشتند، خیال کردند که جنگ تمام شده و صلح برقرار شده است، از آن رو رفتند دنبال دنیا و کسب وکار و تجارت و زدوبند و از هجوم های دشمن در جبهه های فراوان فرهنگی، عقیدتی، فکری، اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی غفلت کردند. به همین خاطر روز به روز بیشتر آثار این غفلت ظاهر شد و وضعیت فرهنگی جامعه تحت تاثیر هجوم فرهنگی دشمن رو به ناهنگاری گذاشت و آنان با شبه افکنی در دل و فکر جوانان شروع به تضعیف باورها نمودند.
سنگر، یعنی احساس کنی که هر روز عاشورا است و هر مکان کربلا است "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" و همیشه در حالت آماده باش کامل به سر ببری.
انبیای خداوند و اولیای معصوم شیعه (ع) کی در صلح و آرامش زندگی کرده اند، که شیعه بخواهد عافیت طلبی پیشه کند و در صلح و آرامش زندگی کند.
مسلمان یعنی رزمنده و رزمنده، یعنی بدانی که ما ساکن عافیت طلب زمین نیستیم، موجیم که آسودگی ما عدم ما است. ما به دنیا آمده ایم تا در یک نبرد بزرگ تاریخی شرکت کنیم.
با این مشارکت ابتدا باید خود مان را اثبات کنیم و ببینیم اهل کدام اردوگاه هستیم, اردوگاه حق یا باطل و بعد در یک مبارزه بزرگ و مقامت همه جانبه فکری، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و گاهی هم در یک جنگ و دفاع فیزیکی با دشمن درگیر شویم و در این گیرودار، امتحان خود را پس بدهیم، رشد کنیم و استعدادهای خود را شکوفا نماییم.
جبهه محل اجتماع مبارزان حق و طرفداران خدا است، برای بیداری، خودسازی و آماده شدن برای درگیری و ایفای نقش موثر تحت فرماندهی خدا و معصومان (ع) برای مبارزه با دشمنان دین خدا و سرکوب کافران و ملحدان.
جبهه محلی است برای شناختن ترفندها و تاکتیک های دشمن و مبارزه بی امان با آنها.
جبهه ای بودن، یعنی جهانی شدن و جهانی فکر کردن و اینکه از لاک فردیت و خودخواهی خارج شوی و در یک مبارزه اجتماعی و بلکه جهانی شرکت کنی و زمینه ظهور مهدی(عج) و حکومت عدل جهانی و غلبه حق بر باطل را فراهم سازی.
ای رزمنده تو باید بدانی که مبارزه تنها در جنگ فیزیکی با دشمن خلاصه نمی شود، برای جنگ فیزیکی لازم نیست انسان دائما در اردوگاه باشد، چون هرازگاهی درمی گیرد و زود پایان می پذیرد.
نبردهای فکری، فرهنگی، علمی، اخلاقی، عمیق تر، سخت تر و گسترده تر از جنگ فیزیکی و سرزمینی است.
بسیجی بودن، یعنی آگاه باشی که دشمن بیدار است، او دائما در حال تلاش و تکاپو است تا با هر وسیله ممکن در ذهن و دل جوانان و مردم ما انحراف ایجاد کند و جلوی توسعه، پیشرفت و تکامل ما را بگیرد و نگذارد که قوی و مستقل و آزاد زندگی کنیم.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید