بازدید امروز : 80
بازدید دیروز : 87
چگونه میشه که حتی فکر گناه و حرام نکنیم چه برسه به انجام این کار؟
دوست گرامی. اینکه اصلا فکر گناه به ذهن انسان خطور نکند کار بسیار دشواری است و خاص اولیای الهی است اما راهکار روشن آن بندگی خدا است. اگر کسی بنده خدا و دائم به یاد مولای خویش باشد, به فکر انجام وظایف بندگی باشد و ببیند خدا چه کاری را دوست دارد انجام دهد و چه کاری را دوست ندارد انجام ندهد از فکر گناه منصرف خواهد شد و به درجه مخلصین خواهد رسید. مثلا خدا انسان بی کار را دوست ندارد اگر انسان دائم مشغول کار و انجام وظایف خود باشد فرصتی برای فکر گناه برایش باقی نمی ماند. ازدواج یکی از اموری است که خدا دوست دارد و باعث انصراف از گناه می شود. موفق باشید.
ویژگی های عرفان حقیقی چیست؟
دوست گرامی. عرفان حقیقی بر اساس توحید و بندگی خداوند بنیان گذاری شده است. منبع شناخت توحید و بندگی قرآن کریم و روایات اسلامی است. در قرآن کریم هم توحید نظری آموزش داده شده است هم توحید عملی و بندگی خداوند. یعنی هم اشاره به مبدا واحد هستی و اینکه همه چیز از خدا است می نماید و هم به بندگی خدای واحد فرا می خواند و هدف زندگی را بندگی خداوند معرفی می کند و از بندگی غیر خدا پرهیز می دهد. موضوع عرفان و روح دین توحید است که باید آنرا از قرآن و روایات فراگرفت. موفق باشید.
آمده است دقت زیادی درمحاسبه اعمال می شودبااین حال اگرماکاری انجام دهیم وندانیم آن گناه است تکلیفمان چیست؟
دوست گرامی. ما بنده خداوند هستیم و از کارهایی که بنده در قبال مولای خویش انجام می دهد دقت در رفتار و محاسبه کردار است تا هر چه بیشتر در جهت رضایت خدا باشد و منحرف نشود. البته خود خدای متعال با فرستادن انبیا و کتب آسمانی و امامان معصوم ع تکلیف بشر را روشن کرده و وظایف بندگی را به شرح و تفصیل بیان نموده است و ما از این جهت در نقصان نیستیم . فقط بنده باید کوشش کند تا با احکام و آداب بندگی آشنا شود و این کار را می توان با مراجعه به کتب اخلاق و احکام و منابع اصلی قرآن و روایات معصومین ع انجام داد.
آیا هر جور آدمی باشم میتونم برگردم؟ خدا می بخشه؟ چه جوری بفهمم خدا منو بخشید؟
دوست گرامی. هر جور آدمی باشی اگه برگردی خدا می بخشه, اگه واقعا برگشتی ,یقین بدان خدا بخشیده. مشکل از خدا نیست مشکل از خودمونه که بر نمی گردیم وگرنه اگه کسی واقعا برگرده, شکی در بخشش الهی نیست. گناه فرار بنده از مولی است و توبه یعنی بنده از فرار خود پشیمان شود و برگردد و عذر خواهی کند و گذشته را جبران نماید و قول بدهد که دیگر فرار نمی کند. این می شود توبه که اگر محقق شود شکی در بخشش خداوند نیست. سعی کن احکام و آداب بندگی را یاد بگیری و عمل کنی وبنده خوبی باشی نگران هیچ چیز دیگه ای نباش. نه نگران گذشه باش نه آینده. موفق باشی.
عارفی را معرفی کنید می خواهم سیر وسلوک را طی کنم؟
دوست گرامی. سلوک دو مرحله دارد: عقلی و عرفانی . برای سلوک عقلی نیازی به استاد عارف نیست، باید با مطالعه و تفکر و تحصیل علم و استفاده از علما و اساتیدی که در حوزه علوم دینی نقلی وعقلی تبحر دارند ،انسان به مرحله ای برسد که برای تمام اندیشه و باورها و اعمالش دلیل و حجت داشته باشد بعد برای سیر و سلوک عرفانی خود خدای متعال وعده داده است که این نیاز را تامین نماید، ان جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا- بنابراین دغدغه داشتن در این زمینه به خصوص در ابتدای راه بی مورد است و باید به سلوک عقلی و انجام وظایف واجب و ترک حرام اندیشید و با صدق و اخلاص پیش رفت. موفق باشید.
خسته شدم اینقدر هی میرم پیش خداهی شیطان تاکی؟ اراده ندار م نمازم نمازنیس غفلت کل وجودموگرفته نمیدونم از کجا شروع کنم؟
پاسخ : دوست گرامی . مشکلاتی که نوشته اید خاص شما نیست و خیلی ها به این وضعیت دچارند غفلت یک مشکل عمومی شده است ولی اگر کسی بخواهد از غفلت خارج شود راهش باز است. تمام آموزه های دینی برای همین است که انسان را از خواب غفلت بیدار و او را در مسیر صحیح زندگی وسعادت هدایت کند. باید از خودمان شروع کنیم اول باید هویت خودمان را بشناسیم ا گرکسی شناخت و باور کرد که هویت او بنده خدا است. ما ذاتا بنده خدا هستیم و فهمید کهکمال و سعادت انسان در دنیا و آخرت از راه بندگی بدست می آید و هدف زندگی چیزی جزعبادت خدا نیست تمام انبیا آمده اند تا بنده خدا تربیت کنند و مردم را به بندگیفرامی خوانده اند - این مضامین در قرآن کریم وجود دارد- بیدار می شود و خود را درمسیر بندگی خدا قرار می دهد و از بندگی شیطان و نفس نجات می یابد و کم کم نماز وعبادت اش هم با اخلاص می شود. سعی کنید با تلاوت عمیق قرآن کریم و روایات و کتابهای اخلاقی ابتدا هویت یابی کنید و بعد در مسیر احیا و تکمیل هویت حرکت کنید. حتماموفق خواهید شد.
چطور می توان رشته ریاضی را به خاطر قرب به خدا خواند؟
دوست گرامی. اگر کسی واقعا بنده خدا شود حتی خوابیدنش برای رضای خدا می شود چه رسد به تعلیم علم و ریاضی. مهم بندگی خدا است. شما می توانید در آینده از این علم برای امرار معاش خانواده که نوعی جهاد در راه خدا است استفاده کنید و بالاتر از این به سایر بندگان خداوند خدمت شایسته ارایه دهید و از این طریق رضایت خداوند را تحصیل کنید. تمام علوم می توانند وسیله ای برای خدمت به دین خدا و خلق خدا باشند و موجب رضایت و خشنودی خداوند . البته ما می توانیم از این علوم تنها در جهت رسیدن به دنیا استفاده کنیم و نیت الهی نداشته باشیم که در این صورت ارزش معنوی نخواهند داشت. موفق باشید.
کسی که حوزه علمیه نرفته فقط دانشگاه رفته در دین عقب ماند؟ چطور جبران کند؟
دوست گرامی. راه سعادت انسان بندگی خدا است. این راه منحصر به حوزویان و در انحصار آنها نیست. همه مردم بندگان خدا هستند و از راه بندگی به سعادت می رسند. فقط حوزویان در این راه مسئولیت بیشتری نسبت به هدایت دیگر افراد جامعه در راه بندگی دارند و علاوه بر این که خود باید بنده خدا باشند باید راه بندگی را به سایر مردمان آموزش دهند. بنابراین نمی توان گفت کسی که حوزوی نیست از دین عقب مانده. چه بسا کسی که حوزوی نیست بتواند بهتر از یک حوزوی در این مسیر عمل کند و موفق باشد. ملاک اصلی ایمان و عمل صالح است. هر که ایمانش قوی تر و عمل صالح اش بیشتر باشد موفق تر است.
شنیدم وقتی امام داشتن میومدن ایران ازشون درباره حسشون میپرسن امام جواب میدن هیچ حسی ندارم!یه همچین آرامشی ازکجامیاد؟! وماچجوری میتونیم بهش برسیم؟ممنون.
دوست گرامی . ریشه آرامش امام خمینی رض و همچنین ریشه روحیه انقلابی ایشان اندیشه و اعتقاد و اخلاق و عمل توحیدی ایشان بوده است. روح دین اسلام توحید و یگانه پرستی است. توحید در کنار ولایت مکتب کامل انسان سازی است. امام به عنوان یک شاگرد موفق و ممتاز این مکتب یک انسان موحد واقعی بود و توانست به این روحیه عرفانی و آرامش درونی دست یابد. منبع دست یابی به این روحیه و ایمان هم قرآن کریم و روایات معصومین ع است. هر کسی قادر است از طریق بندگی خالصانه و موحدانه خداوند به مراتب بالایی از کمال و آرامش و سعادت دست یابد و این راه برای همه باز است. موفق باشید.
چگونه والدین را از خود راضی نگه داریم؟
دوست گرامی. برای جلب رضایت والدین اولا کاری نکنید که ایشان آزرده خاطر و اذیت شوند چون آزار والدین حرام و گناه کبیره است. ثانیا خواسته های ایشان را در اموری که حرام نیست اجابت نمایید و مطیع باشید و ثالثا به ایشان نیکی و احسان کنید و کمک کار ایشان باشید. سعی کنید به گونه ای عمل کنید که مورد پسند ایشان هم باشد. البته اگر از شما عمل حرامی را بخواهند نباید انجام دهید ولی اگر به عملی که خدا راضی است توصیه کنند لازم است به توصیه ایشان عمل کنید تا موجب جلب رضایت خداوند و والدین باشد. موفق باشید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید