بازدید امروز : 80
بازدید دیروز : 74
در اینجا به اختصار آثاری برای مراقبه معرفی میشود:
1- 1- حفاظت الهی
امام علی علیه السلام میفرماید: هر کس از خود محافظت کند، خداوند هم از او محافظت میکند. (غرر الحکم و درر الکلم، عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، ص235.(
2- رسیدن به معرفت نفس
یکی از امور اهمدر وصولبه معرفتنفس، استقامتدر مراقبت کامل است که همواره انسان به یاد خدا و در حضوراو باشد و ظاهر و باطن انسان در جمیع شئون زندگی او مطابق دستورالعمل مسیر تکاملی او باشد (انه الحق، حسن حسن زاده آملی، ص162.)چون سالک در امر مراقبه مواظبت نمود، حق تعالی از باب مهرو عطوفتانواری را بر او به عنوان طلایع ظاهر میگرداند. این مرحله ابتدای تجردنفسی است (رسالة لُبّ اللباب، ص32.)
3- صفای مشاهدات روحی و قلبی
هر چه مراقبت کاملتر باشد دریافتهای قلبیو روحیکه هدایای الهیهاند زلالتر و صافترند (رسالة لُبّ اللباب، ص32.) و علاوه بر وسعترزقمعنوی، انطباق آنها با واقعیّت هم بیشتر استزیرا مراقبه، کشیک کشیدن نفس است (انسان و قرآن، ص72. (
4- مصاحبت ربوبی و رنگ الهی گرفتن
از آنجا که همنشین مؤثّر است و نفس انسانی نیز خوپذیر، بنا براین کسانی که در مصاحبتبا ملکوتعالمبه سر میبرند کمکم ملکوتی میشوندهمانطور که روایت است که خدای متعال میفرماید: من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند (الکافی، شیخ کلینی، ج2، ص496.)
5- کشف عوالم توحیدی
دوام در حضور و مراقبت موجب انصرافاز ماسوی اللهبه سوی حقیقة الحقائق میگردددر اثر مراقبه تامّ و اهتمام شدید به آن و در اثر توجّه به نفس، به تدریج چهار عالم بر سالک منکشف خواهد شد:
1. توحیدافعال: یعنی ادراک میکند تمام افعال در جهان خارج استنادبه ذات مقدساو دارد.
2. توحید صفات: در این مرحله، سالک هر گونه علم و قدرت و حیاتو... را که در موجودات خارجیّه مشاهده میکند مستند به خدای تعالی مییابد.
3. توحید اسماء: در این مرحله، صفات را قائم به ذات ادراک میکند. مثلا یابد عالمیّت خود را عالمیّت خدا ادراکمیکند و قادریتو سمیعیتو بصیریتخود را همه از خدا میداند و بس.
4. توحید ذات: در این مرحله، سالک ادراک میکند که آن ذاتی که تمام افعال و صفات و اسماء بدان مستنداست، آن ذات واحد است، یک حقیقت است که تمام اینها قائمبه اوست. در اینجا دیگر سالک توجّهی به صفت و اسم ندارد بلکه مشهودش فقط ذات است و بس. در این هنگام تجلّی ذاتی خواهد شد.
3- نفی خواطر عبارت است از تسخیرقلب و حکومتبر آن، تا سخنی نگوید و عملی انجام ندهد و تصورو خطرهای بر او وارد نشود مگر به اذنو اختیارصاحب آن. و تحصیل این حال بسی صعبو دشوار است و لهذا گفتهاند که نفی خواطر از اعظم مطهّرات سرّ استکه به دنبال نفی خواطر، معرفت الهی و رسیدن به مقصودرخ میدهد (رسالة لُبّ اللباب، ص 150.)و صد البته باید زیر نظر استادی اسلامشناس و مربی انجام گیرد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید