بازدید امروز : 178
بازدید دیروز : 141
ولایت شرط خودسازی توحیدی:
همه ما می دانیم که پیامبر خاتم (ص) دعوت خود را با توحید آغاز کرد و فرمود: قولوا لا اله الا الله تفلحوا، یعنی از طریق توحید و خداپرستی و نفی شرک و کفر است که شما به رستگاری می رسید.
ولی ما در مذهب شیعه معقدیم که رسیدن به فلاح و رستگاری و کمال انسانی بدون تمسک به ولایت معصومین(ع) امکان پذیر نیست.
بنابراین خودسازی توحید نیز که روش تکامل انسانی و خدایی شدن انسان است، بدون تمسک به ولایت انبیاء و اولیای معصومین (ع) و رهبران توحیدی و عالمان ربانی دین، در زمان غیبت معصوم (ع) ممکن و شدنی نیست.
مهمترین دلیل حقانیت شیعه هم همین است. مذهب شیعه با وجود ولایت است که توانسته به عنوان یک مذهب کامل، راهگشا و نجات دهنده بشر مطرح باشد.
دین اسلام در قرائت شیعی آن دو محور اساسی دارد که عبارت است از توحید و ولایت.
توحید متن دین است و ولایت مفسر، مجری و راهبر راه توحید فردی و اجتماعی انسان، در مسیر تعالی و کمال و سعادت.
توحید بدون ولایت دچار افراط و تفریط می شود.
مشکلاتی که امروزه غربیان دچار آن هستند، ناشی از نفی توحید و گرایش به کثرت گرایی است و انحراف و افراطی گری اهل سنت به خصوص وهابیت نیز حاصل نفی ولایت و درک غلط از توحید است.
حدیث سلسله الذهب:
مهمترین منبعی که به صراحت این مطلب را بیان کرده است، حدیث معروف سلسله الذهب است.
این حدیث در منابع فراوانی آمده و از احادیث معروف و متقن شیعه است. سلسله الذهب گفته اند، چون سلسله سند آن شامل تمام معصومین(ع) قبل از امام هشتم (ع) می شود تا می رسد به رسول خدا (ص) و آن حضرت سرسلسله سند را به خدای متعال نسبت می دهد.
در مسیر حرکت امام رضا(ع) به سوی مرو هنگامی که موکب حضرت به شهر نیشابور رسید، مردم نیشابور که مردمی دانش دوست و مشتاق زیارت حضرت رضا (ع ) بودند. از حضرت تقاضا کردند اندکى توقف فرماید، تا چهره جذاب و متین آن یادگار رسول را ببینند.
امام (ع) در حالى که لباس ساده اى بر تن داشت ، در برابر مردم قرار گرفت. مردم با دیدن آن حضرت بى تابانه فریاد شوق برداشتند. دو نفر از حافظان حدیث بنام ابوذرعه و محمّد بن اسلم مردم را به سکوت دعوت کرده و کلمات درربار آن حضرت را براى مردم - با صداى بلند - بیان مى کردند.
حضرت رضا علیه السلام حدیثى را که مربوط به (توحید و ولایت) است پس از ذکر سلسله سند بدین سان بیان فرمودند:
قال الله تعالی: کلمة لا اله الا اللّه حصنى فمن قالها دخل حصنى و من دخل حصنى امن من عذابى.
یعنى کلمه طیبه (لا اله الا اللّه) دژ استوار من است، هر کس آن را بگوید، در این دژ استوار داخل مى شود، و اگر در آن وارد شود، از عذاب روز رستاخیز در امان خواهد بود.
و سپس هنگامى که موکب آن حضرت مى خواست به راه افتد، براى تکمیل این سخن والا و ارزنده بار دیگر سر از هودج و کجاوه بیرون آورد.
مردم همه متوجه شدند که امام (ع) قصد بیان مطلب مهم و سرنوشت سازی را دارد . بنابراین دیگر بار سکوت بر همه جا حکم فرما شد. امام (ع ) بدنبال حدیث افزود:
و لکن بشرطها و شروطها و انا من شروطها. یعنى : و امّا به شرط و شروط اش (و با دست اشاره به خود فرمود:) و من از شروط آن هستم .
از این بیان انتهایی حدیث برداشت می شود که ولایت شرط دین و جزء کامل کننده آن است.
پروردگار وقتی على ابن ابیطالب را به ولایت منصوب نمود، آیه اکمال را فرو فرستاد: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا (مائده, 3)
در این روز کامل نمودم برای شما دین شما را و اتمام نمودم برای شما نعمت خود را و راضی شدم که توحید ـ توأم با ولایت ـ دین شما باشد.
البته قبل از نصب امیرالمؤمنین به ولایت نیز، خدای متعال در آیه تبلیغ به پیامبر خود چنین خطاب کرده بود:
یا ایها الرسول بلغ ما أنزل الیک من ربک وان لم تفعل فما بلغت رسالته (مائده، 67)
ای پیامبر آنچه به تو نازل شد ـ نصب امیرالمؤمنین به ولایت ـ به مردم بگو اگر تبلیغ نکنی، رسالت خود را به انجام نرسانیده ای .
بنابر بسیارى تفسیرها ماجراى حدیث سلسله الذهب امام رضا با تاکید روى جملة شرطها و شروطها همان آیه اکمال و آیه تبلیغ را یادآوری می کند و مى گوید:
شرط اساسی کلمة لا اله الا الله پذیرش ولایت و امامت و رهبرى امام معصوم و در پى آن ولایت فقیه در زمان غیبت معصوم (ع) و اطاعت و تبعیت ایشان است.
بدون پذیرش ولایت، اساسا مسلمانى و رستگارى دنیوی و اخروى ما زیر علامت سئوال است.
این حدیث شریف در کتاب های متعددی مانند عیون اخبار الرضا (ج -2 ص 296) منتهی الآمال (ج -2 ص 891) بحارالانوار، (ج 109 -12) حدیثه الشیعه (ص 642) و ... درج گردیده است.
شاهد دیگر نیز حدیث ثقلین است که در آن پیامبر خدا (ص) چندین بار به خصوص نزدیک رحلت خود از این دنیا، توسط آن وصیت کرد و فرمود:
انی قد ترکت فیکم ثقلین، آحدهما اکبر من الآخر: کتاب اللّه عزوجل حبل ممدود من السمأ الی الارض، و عترتی اهل بیتی، ألا انهما لن یفترقا حتّی یردا عَلَیَّ الحوض.
من از میان شما به سرای آخرت کوچ می کنم و در میان شما دو چیز گرانمایه و پر ارزش، به یادگار مینهم که یکی از آن دو بزرگتر از دیگری است: کتاب خداوند ـ عزوجل ـ که ریسمانی کشیده شده از آسمان به زمین است و عترت خود که همان اهلبیت من میباشند.
آگاه باشید که این دو هرگز از هم جدایی نپذیرند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. (اهلبیت در قرآن و حدیث، ص 160ـ175)
قرآن در حقیقت کتاب آموزش توحید، دین و زندگی توحیدی است و اهل بیت نیز همان ولایت است که مفسر توحید و کتاب خدا و ضامن اجرای آن در جامعه است.
نتیجه اینکه:
بهترین منابع خودسازی و طی کردن راه کمال، استفاده از قرآن کریم و اهل بیت(ع) برای شناخت توحیدی خداوند و سامان دهی زندگی توحیدی و سیر و سلوک الی الله است که به صورت دو سیر نظری و عملی طی می شود و در نهایت انسان با فنا و غرق شدن در خداوند، به مقصد و مقصود نهایی زندگی خود می رسد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید