سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2715947

  بازدید امروز : 88

  بازدید دیروز : 26

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
آنکه در پی دانش است، بهشت در پی اوست و آنکه در پی نافرمانی است، دوزخ در پی اوست . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: سه شنبه 88/3/12::: ساعت 1:7 عصر

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم:

پشت پرده دوران اصلاحات نابودی اسلام و انقلاب بود

خبرگزاری فارس: عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: پشت پرده دوران اصلاحات را که بررسی می‌کنیم، جریانی دقیق روی کار بود که قصد داشت انقلاب و اسلام را نابود کند‌.

به گزارش خبر گزاری فارس از کرمان، ‌‌آیت‌الله محمود رجبی دوشنبه شب در جمع روحانیان کرمان اظهار داشت: با توجه به شیطنت‌هایی که در طول تاریخ انجام شده، این حرکت‌های موذیانه و تخریب‌گرانه که الان هست چیز جدیدی نیست و همواره برای مشتبه کردن راه درست در طول تاریخ دشمنان تلاش کرده‌اند و تمام توان خود را به کار گرفتند، اما امروزه ابزارها و شیوهأ متنوع شده، راه همان راه گمراهی و مشتبه کردن مردم به اعتقادات است.
وی افزود: چگونه می‌شود که حضرت علی (ع) را در زمان کوتاهی به جایی می‌رسانند که به مسلمانی وی شک می‌کنند و می‌گویند نماز نمی‌خواند، ما علاوه بر آنکه احکام را بیان می‌کنیم، باید مصادیق را هم بازگو کنیم و مردم را به مصداق و موجز رهنمون کنیم، باید در امور مشتبه و آمیخته شدن حق و باطل از هم، علما و روحانیون به مردم کمک کنند، تا حق شناخته شود و نباید در هیچ برهه‌ایی از زمان اجازه داد که باطل بر جای حق بنشیند و حکم کند.
رجبی خاطرنشان کرد: در طول تاریخ جنبه‌های انحرافی، بسیار زیادی اتفاق افتاده و عده‌ایی هم به دنبال آن رفته‌اند و این نشان از این دارد که جامعه به امر روشنگری روحانیون نیازمند است و روحانیت باید مصادیق را در این روند برای مردم روشن کنند و نگذارند که مشتبهات با مصادیق در هم آمیخته شود و امام در توصیه‌های خود به روحانیون فرمودند« مردم را در این امر خطیر انتخابات هدایت و راهنمایی کنند که فرد نابابی روی کار نیاید».
وی تصریح کرد: بر همین اساس جامعه مدرسین بعد از دوماه بررسی به این نتیجه رسید که رقابت بین یک یا دو نفر نیست، بلکه رقابت بین دو جریان است که یکی از این جریان‌ها اگر روی کار بیاید، بسیار شدیدتر از جریان اصلاحات مسیر نظام و انقلاب را منحرف می‌کند و ارزش‌ها را به نابودی می‌کشاند، زیرا هم تحریف می‌کند و هم اضمحلال در دستور کارش است.
رجبی گفت: تمام واژه‌هایی که در کتاب‌ها و متون اقتصادی و سیاسی آورده شده بود، بوی استکبار می‌داد نیروهای معتقد به انقلاب را بنیادگرا و از روحانیت به عنوان گروه سلطه‌طلب‌ها یاد می‌کردند.
وی اظهار داشت: متون کتاب‌های درسی مدارس در حوزه بررسی شد، هر جا نامی از روحانیت است، آن را حذف کردند و کم کم دارند، نام امام راحل را هم از این کتاب‌ها حذف می‌کنند و یک عنوان جای آن را می‌گیرد و بر همین اساس بود که غربی‌ها عنوان کرده بودند، ما خیالمان از انقلاب ایران راحت شد.
عضو جامعه مدرسین تصریح کرد: یک عده کارشناس آمریکایی پنهانی در دوره اصلاحات به ایران آمدند و در گزارش خود اعلام کردند که ما در ایران کسانی را داریم که منتظر یک اشاره ما هستند تا شلیک کنند و کاملا معنی و مفهوم این تحلیل این بود که ما در داخل ایران باید تسلیم بشویم و چاره‌ای جز تسلیم نداریم و باید اسراییل را به رسمیت بشناسیم، ما باید از این شعارهای انقلاب دست برداریم ،جامعه مدرسین به این نتیجه رسید که اگر این جریان با شکستی که در انتخابات نهم ریاست جمهوری خورد و کنار رفت، اگر برگردد، باید فاتحه اسلام و انقلاب خوانده شود.
وی خاطرنشان کرد: اینها حتی شهادت امام حسین(ع) را که همه دنیا با یک کار با ارزش از آن یاد می‌کنند، آن را یک نزاع قبیله‌ای خشونت‌آمیز معرفی می‌کنند که مربوط به اجداد دو طرف است، اینها مدعی احیای دوران امام راحل هستند، اما مبنای همه تفکرات و اقدامات آنها دروغ است و الان این تخریب‌ها که به اسم نقد انجام می‌شود، کجایش به احیای دوران و راه امام راحل شباهت دارد، اگر در مسیر امام (ره) باشند، باید برنامه‌های خود را ارائه دهند، نه اینکه تخریب کنند، حضرت امام راحل مکررا فرمودند« کاندیداها به هم متعرض نشوند و برنامه‌های خود را ارائه دهند».
وی در مورد تاکیدات مقام معظم رهبری در مورد مسائل دوران دولت اصلاحات از جمله اشرافی‌گری مسئولان گفت: نکاتی که در این دولت نهم مقام معظم رهبری بابت انجام آنها دولت را مورد تقدیر قرار داده، نکاتی است که در دو دولت قبلی بارها و بارها ایشان مورد تاکید قرار دادند، تا انجام شوند، اما عملی نکردند که از جمله اینها پرهیز مسئولان از اشرافی‌گری و تجملات بود که هیچکس توجه نمی‌کرد.

 


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 88/3/11::: ساعت 9:11 صبح

8- تاراج اموال کشور
الان ما در دریا هر مقدار که نفت استخراج می‌کنیم، گازهای آن را داریم می‌سوزانیم و مخازن مشترکی که با آن طرفی‌ها داریم آنها دارند، می‌برند و از ما هرز می‌رود این ثمره این فکر انقلابی است که بعضی از آقایان دارند خیال می‌کنند که انقلابی است و واقعاً این انقلابی است که ما اموال کشور را اینجوری به تاراج بدهیم؟
1368.9.18

9- تورم
من یک بار در جلسه‌ای گفتم ما الان پانصد میلیارد تومان طرح نیمه کاره داریم می‌دانید پانصد میلیارد تومان تقریباً 8 برابر بودجه امسال ماست که اینها همه در این برنامه باید تکمیل شود. ماندن اینها خیانت است همانطور که ماندن آنها باعث خسارت شده است. سال به سال گران‌تر می‌شوند تورم مال اینهاست اصل تورم را شما اینجا ببینید که ما اینقدر سرمایه‌گذاری بدون نتیجه کردیم.
1368.9.18

10- وضعیت بغرنج
از عقلای قوم هم آنهایی که فکر اقتصادی داشتند به من می‌گفتند تو اصلا وارد این ماجرا نشو چرا که این‌کار به این زودی درست شدنی نیست اصلاً مأیوس بودند حالا رفقای داخل همین مجلس هستند. مثلاً می‌گفتند تو برای انقلاب چهره فرهنگی و چنین و چنان هستی، آنجا می‌روی امید مردم نقش بر آب شده و خراب می‌شود این کار را نکن یک کس دیگری این کار را انجام بدهد. یعنی واقعاً کسانی که محاسبه می‌کردند حضور مرا در این مقطع برای این جامعه عاقلانه نمی‌دانستند.
1368.9.18

11- بی عدالتی
با این قوانینی که ما گذراندیم ما مردم را اینجوری می‌خواهیم اداره کنیم؟ آن‌وقت نتیجه اش هم این می‌شود که دلالها و آن بحث دیگری که یکی از برادران می‌کردند ایشان صحبت‌های ظاهر الصلاحی نمی‌کردند عدالت اجتماعی می‌خواهند، مشکلات مردم را هم می‌خواهند حل شود. چنین قوانینی همین وضع را بوجود می‌آورد یعنی نه عدالت اجتماعی را برقرار می‌سازد و نه مشکلات مردم را حل می‌کند. اگر بنا بود عدالت اجتماعی را اینجور درست بکنیم در این 10 سال درست کرده بودیم شما همه قبول دارید.
1368.9.18

12- نابودی استعدادها
این که در کشور ما کارهای تجاری، دلالی، واسطه‌گری بخش عظیمی از استعدادهای خود را می‌بلعد و کارهای اجرایی مؤثر، مفید و تولیدی و پر افتخار متولی ندارد و کسی دنبال آن نمی‌رود، بدترین مرضی است که ما دچار آن هستیم.
1368.8.27

13- ترویج تنبلی
در حال حاضر دو میلیون افغانی در ایران هستند و کار نیز می‌کنند و بعضی از کارفرماها از بین یک کارگر ایرانی و یک کارگر افغانی، کارگر افغانی را انتخاب می‌کنند زیرا او اینگونه کارها را بهتر انجام می‌دهد اما کارگر ما اینگونه فکر و عمل نمی‌کند این طرز تفکر غلط و کشنده است و بنیه اقتصادی کشور را به هم می‌زند البته شاید دلایل دیگر از قبیل مزد و شرایط مناسب داشته باشد ما باید شرایط کار را به گونه ای درست کنیم که از لحاظ فرهنگی شرایط زیستی و همه اینها مناسب باشد. البته همه تقصیرها را نمی‌خواهم به گردن آنها بیندازد می‌خواهم بگویم، فرهنگ کار و تلاش در کشور ما نیست دین ما اینگونه به ما نمی‌گوید.
1368.8.27

14- اقتصاد مریض
بحث این است که شرافت و کرامت کار باید در جامعه ما جا بیفتد اگر اینطور شد کارهای انگلی و خیالی و کاذب در کشور ما از بین می‌رود. اقتصاد در کشور ما مریض است. همه مشکلات در نرفتن به دنبال کار تولیدی پیچ و خم در کارهای اجرایی نیست ولی آن فرهنگ غلط آنها را می‌کشاند به انجام این قبیل کارها.
1368.8.27

15- کارمندان کج فکر
من به‌عنوان مسئول اجرایی کشور و رئیس جمهور منتخب شما می‌گویم سیاست دولت شما بر این است که امکانات کشور، زمین، آب، معدن، صنعت و هرچه امکانی در این کشور هست را در اختیار مردم بگذارد. برای اینکه مردم موجودی و امکانات و سرمایه شان را صرف آبادی کشور کنند. البته ممکن است در جریان کار هنوز ما با مأموران کج فکر و منحرف و تنگ نظر و نادان مواجه باشیم که در راه کار مزاحمت ایجاد کنند.
1368.10.23

16ـ رقم زشت
کاری که تا به حال شد، نتیجه این شده که ما الآن نسبت باسواد و بی‌سوادمان اینطوری است که 7/67 درصد مردم باسوادند و 3/23 درصد مردم بیسوادند که این خیلی رقم زشتی است. برای دین و جامعه‌ای که موظف شده که از گهواره تا گور به دنبال دانش باشد.
و اگر در چین هم علم را پیدا می‌کند باید برود و بگیرد و بیاورد واقعاً اصلاً چهره اسلامی ما را این زشت می‌کند که ما هنوز هم البته کار بزرگی است که ما رقم را از 47 درصد رسانده باشیم به 67 درصد و مخصوصاً در مورد خانم‌ها که اول انقلاب 40 درصدشان فقط باسواد بودند و 60 درصد بیسواد بودند آن نسبت هم اصلاح شده و هنوز هم نسبت نامعقول است.
1369.1.18


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 88/3/11::: ساعت 9:11 صبح

به گزارش خبرگزاری فارس، برای شناخت برخی کاندیداها راهی جز بررسی عملکرد و کارنامه کاری آنها باقی نمی ماند.گزارشی که پیش رو دارید، بخشی از سخنرانی‌های حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه سال‌های 68، 69 و 70 است. وی در این سخنرانی‌ها با ارزیابی و نقد عملکرد دولت میرحسین موسوی، به تشریح مشکلات به ارث رسیده از این دولت پرداخته است.
مشکلاتی که غالباً مردم کشورمان در آن دوران سخت با صف‌های طویل برای گرفتن کالاهای کوپنی، استفاده از گوشت‌های یخی، فقدان مواد اولیه برای کارخانه‌ها، کمبود دارو، وجود پزشکان هندی و بنگلادشی، کمبود قطعات یدکی و فرسودگی ماشین‌آلات کارخانه‌ها، قطع مکرر برق، نبود آب لوله‌کشی در روستاها، فقدان گاز لوله‌کشی در بسیاری از مناطق شهری و روستایی، از بین رفتن تولیدات کشاورزی به علت نبود شبکه صحیح حمل و نقل و توزیع، استقراض از بانک‌های خارجی، پائین بودن امید به زندگی و بسیاری از طرح‌های نیمه تمام و... در خاطر خود ثبت کرده‌اند.
بدون هیچ پیش داوری، توانمندی وضعیت و شرایط دولت موسوی را که 20 سال از کار اجرایی کلان فاصله گرفته اند ، از زبان هاشمی رفسنجانی که اکنون به عنوان حامی جدی وی فعالیت می‌کند، در دسترس خوانندگان محترم قرار می‌دهیم.

1- فساد اداری
ما چند تا مسئله عمده داریم که من در اینجا به آنها اشاره خواهم کرد: یکی همین مسئله سوء توزیع و گرانی است یکی مسئله سوء اخلاق بخشی از انسان‌هاست، بد حجابها و آن افرادی که اخلاق اسلامی را مراعات نمی‌کنند و یکی هم همین مسئله سیاسی است که از بیرون دائماً برای کشور ما مسئله می‌سازند. مسئله دیگر مسئله فساد اداری است که در بعضی از ادارات بعضی از افراد برای مردم مزاحمت‌هایی بوجود می‌آورند و ما اگر در مسیر حرکتمان اگر چرخ‌های تولید راه افتاد، اگر استفاده از منابع آن طوری که شایسته است انجام شد، اگر همه کارها را درست کردیم چنانچه این مسائلمان را حل نکنیم باز نمی‌توانیم به جایی برسیم. اگر این فساد اخلاق موجود باشد جامعه ما آن جامعه ایده‌آل اسلامی نمی‌تواند باشد.
1368.2.2

2- مشکل تعزیرات
مشکلاتی که ما در باب مالیات داشتیم و یا در خیلی از ابواب دیگر مانند تعزیرات که یک مشکل جدی در مسیر قانونگذاری و اداره کشور ما شده بود که ایشان (امام) به راحتی حل کردند. شما اجازه بدهید که من دیگر داخل جزئیات نروم چون شما اینطور چیزها را به اندازه کافی می‌دانید.
1368.3.20

3- بی برنامگی
ما قبلاً برنامه نداشتیم الان برنامه پنج ساله ما دارد آماده می‌شود که داشتن برنامه خودش تکلیف خیلی چیزها را روشن می‌کند. آینده روشن می‌شود، خطوط مشخص است معلوم است، ما به کجا می‌خواهیم برسیم، مسئولان تکلیف خودشان را می‌دانند دوباره کاری‌ها نمی‌شود و خیلی از ریخت و پاش‌ها را نخواهیم داشت و چیزهای دیگری را هم که قبلاً داشتیم الان از آن برخورداریم.
1368.5.14

4- مدیریت غلط
این شیوه‌ای که الان دولت دارد زندگی مردم را اداره می‌کند، این بدترین نوع اداره مردم است.
1368.7.8

5- بی عدالتی
شیوه توزیع درست نیست همین که هست هم درست توزیع نمی‌شود یعنی مردم یک عده‌ای به هر دلیلی به آسانی به اینها می‌رسند و یک عده‌ای هم نمی‌رسند. یعنی آن چیزهایی که دولت کوپنی کرده خوب به هر حال دیر یا زود به دست مردم می‌رسد اما اینکه کوپن نیست، عادلانه بدست مردم نمی‌رسد. این هم اشکالاتی در سیستم توزیع است برای اینکه خوب بنا نبود اینجوری شود این یک چیز موقتی بوده که تنظیم شده که باید بعداً برگردد به عرضه و تقاضا و از شبکه‌های توزیع معمولی به بازار برود و مردم بتوانند به طور عادی بروند و بخرند و این فسادها نباشد. اما این واقعیت وجود دارد که این شکل توزیع الان هست و یک نوع بی عدالتی از این طریق به مردم تحمیل می‌شود.
1368.7.8

6- خطر نقدینگی
نقدینگی بسیار زیادی الان در دست مردم است این مقدار پولی که ما در دست مردم داریم این خودش یک خطر جدی است برای اقتصاد کشور، علتش هم این است که این پولها در دوران جنگ خرج تولید نمی‌شد یا در جنگ مصرف می‌شد که برمی گشته دوباره در بازار و در دست مردم یا می‌رفتیم کالای خارجی می‌خریدیم.
1368.7.8

7- تعطیلی طرح‌ها
الان همه طرح‌های مهم شما مانده است بدلیل اینکه اجباری ندارند چرا که پولهایشان را گرفته و رفته‌اند این شیوه یک شیوه جاهلانه ای برای اداره یک کشور است.
1368.9.18


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 88/3/11::: ساعت 9:10 صبح

17ـ جامعه فقیرتر
مشکل عمده اقتصاد ما در پایین بودن تولید ناخالص ملی بود تولید در کشور، عدم سرمایه‌گذاری و به کار گرفته نشدن نیروها در شرایط بسیار نامطلوبی بود و روند نزولی هم داشت و اصولاً تعریف فقر و غنای یک جامعه همین جا است. اگر تولید ناخالص بیشتر باشد و سرانه به اندازه مصرفشان تولید کنند و یا بیشتر، جامعه سالم است اگر تولید کمتر از مصرف باشد جامعه فقیر است و هر مقدار کمتر، جامعه فقیرتر. حالا اگر توزیع هم ناسالم شد، یعنی همین تولید کم عادلانه پخش نشده این فقر در آن بخش که کمتر می‌برند بسیار شدیدتر خواهد شد. ماچگونه شرایطی را داریم، تولید که کم می‌شود در نتیجه تحمیل می‌شود بر بودجه دولت یعنی دولت پولی پخش می‌کند برای مخارج مردم، وقتی که خرج‌های دیگر هم تحمیل شده باشد در مقابل چیزی ندارد که پول را از مردم پس بگیرد. پول می‌دهد اما این پول برنمی‌گردد. اگر ما تولید داشته باشیم و تولیدات را به فروش برسانیم برای مردم هر چه پول مصرف می‌کنیم با تولیدات خود پول را از مردم برمی‌گردانیم این یک جریان سالم اقتصادی می‌شود.
ولی اگر تولید نباشد پول می‌ریزیم برنمی‌گردد پول زیاد که در دست مردم می‌ماند یک بلای بدتری است. این پول‌ها مدام برای خرید به بازار می‌آید و چون جنس نیست فروشنده‌ها هم مدام قیمت را بالا می‌برند برای چیزی که باید ده تومان بگیرند سی تومان می‌گیرند آنها که نمی‌توانند درآمد داشته باشند مجبورند فقیر باشند و کم بخورند آنها که فقیر نیستند خودشان را منطبق می‌کنند پس در اثر نبودن تولید، بودجه دولت کم می‌شود که کسر بودجه از بدبختی‌های هر دولت و ملت است کسر بودجه دولت مستلزم تورم و گرانی می‌شود، گرانی نتیجه کسر بودجه است کسر بودجه نتیجه کمی تولید است و فقر عمومی محصول همه اینها است. دولت در گذشته برای اینکه جلوی فقر عمومی را بگیرد یک مسکن را اجباراً به کار برده که ما هم هنوز به کار می‌بریم و آن سوبسید است. یعنی آن موجودی‌های دولت را که از منابع طبیعی مردم برمی‌داریم مانند نفت آن را به صورت ارزان یا مفت در اختیار مردم فقیر قرار می‌دهند به خاطر اینکه مقداری از مشکلات را بپوشاند.
مردم نمی‌توانند نان به قیمت عرضه و تقاضا بخرند. مردم نمی‌توانند آب، برق، گاز و نفت، حمل و نقل، دارو، بیمارستان و شیر و این قبیل کالاهای اساسی را به دلیل فقیر بودن عموم به قیمت عرضه و تقاضا خریداری نمایند و پولی که در اختیار دولت قرار دارد در واقع همان پول مردم می‌باشد، از همان پول اقدام به تهیه وسایل و ضروریات زندگی مردم به طور مجانی می‌نماید.
البته خود این مسئله به دلیل اینکه به جای سرمایه‌گذاری در جهت افزایش توان اقتصادی، اقدام به مصرف از سرمایه می‌نمود نیز عوارض ناگواری را در پی دارد.
از همین رو کشور با یک شرایط نامطلوب و غیرمفیدی مواجه شده بود.
1369.6.3

18ـ بلای نقدینگی
ما برای اینکه این بلای نقدینگی را از دست مردم خارج کنیم که به عنوان یک اهرم بسیار خطرناک و شیطانی محسوب می‌شود و هم می‌تواند خطر مهلکی برای نظام به شمار آید با امکانات خودمان به دنبال راه‌حل گشتیم.
یعنی در جامعه ما نرخ تورم به طور نامعلومی رو به افزایش بود که سعی نمودیم این رشد سرسام آور را به نصف کاهش دهیم البته هنوز روند آن رو به رشد است.
1369.6.3

19ـ کسر بودجه
ما در سال 65 ، 5/1449 میلیارد ریال کسر بودجه داشته‌ایم. یعنی رقمی حدود 150 میلیارد تومان از زمانی که لایحه بودجه را از مجلس گذرانده‌ایم با این میزان کسر بودجه مواجه بوده‌ایم. سال 1366 از 1375 میلیارد ریال کسر بودجه و در سال 67 از 4021 میلیارد ریال یعنی چیزی حدود 200 میلیارد تومان کسر بودجه برخوردار بوده است.
در سال 68 تا نیمه همان سال که ما قبول مسئولیت کردیم همین روند تداوم داشت.
1369.6.3

20ـ تورم اسکناس
در ظرف این چند سال سیاست چاپ اسکناس ما بدین شکل بوده که البته چاپ اسکناس در کشور یک امر طبیعی است یعنی در هر سال در حد تورم اسکناس منتشر می‌شود و هیچ اشکالی ندارد اما وقتی نرخ تورم افزایش می‌یابد و نقدینگی روبه افزایش می‌باشد و دولت هم با کسری بودجه مواجه باشد دائماً به امر انتشار اسکناس مشغول می‌شوند که این وضع، چندان مثبت و مفید نخواهد بود.
1369.6.3

21ـ نرخ تورم
در خصوص نرخ تورم اکنون نرخ تورم مهار شده است نه این که نرخ آن به صفر رسیده باشد. چون هنوز قیمت بسیاری از اجناس ما روند رو به افزایش دارد، بسیاری از قیمت‌ها هم در مرحله متوسطی قرار دارد و بسیاری از اجناس هم قیمت‌شان نزول یافته است.
در مجموع ارزیابی رشد نرخ‌ها به این صورت بوده است که در سال 7،65/23 یعنی 23 درصد تورم را در مورد تعدادی از کالاها اطلاق می‌نمایند که البته این رقم را بانک مرکزی با مقیاس قرار دادن قیمت تعدادی از کالاها اعلام می‌کند.
در این میان ممکن است بعضی از آنها به میزان 100 درصد گران شده باشد و بعضی‌ها به میزان 5 درصد و یا بعضی‌ها هم اصلاً افزایش نداشته باشد. همچنین در سال 66 هم نرخ تورم 7/27 درصد بوده که رقم بالایی است.
در سال 67، 89/28 درصد که نزدیک 29 درصد می‌باشد.
در سال 68، 25/17 درصد یعنی نزدیک 11، 12 درصد پائین تر از سال گذشته که باز هم مجموعه کالاهایی که مردم مصرف می‌کنند 17 درصد گران شده است.
1369.6.3

22ـ مشکل حمل و نقل
الآن بسیاری از محصولات و کالاهای موردنیاز مردم که در کارخانه‌ها، بنادر و انبارهای مزارع وجود دارد که وسیله‌ای که ما اینها را به بازار مصرف برسانیم نداریم.
چند تا از کارخانه‌های سیمان ما در تولیدشان مشکل دارند. چون انبارها پر شده و آسیاب‌ها نمی‌توانند کار کنند که ما آمدیم و بعضی‌ها را آزاد کردیم و گفتیم مردم خودشان بردارند بروند با این که سیمان کم داریم و سهمیه‌ای است گفتیم اینها را آزاد کنند. مثل ارومیه و یک مقداری در تهران. گفتیم حدود 400 هزار تن الآن ما گندم در مزارع خریده‌ایم و در آنجاها جمع شده است که می‌خواهیم به سیلوها برسانیم ولی مشکل حمل و نقل داریم. کارخانه شیشه قزوین را شنیدید که موقع زلزله حدود 100 میلیون تومان یا بیشتر از شیشه‌هایش شکست. ما به عنوان یک تخلف این قضیه را تعقیب کردیم و به آخرین نتیجه‌ای که رسیدیم این بود که حمل و نقل نتوانسته‌بود این شیشه را به نوبت برساند. حواله صادر شده بود. مردم در انتظار شیشه‌ها بودند ولی نتوانستند از کارخانه به شهرها برسانند.
البته عذر حمل و نقل هم این بود که لاستیک به موقع به او نداده‌اند. عذر لاستیک هم این بود که ما ارز نداشتیم که لاستیک بیاوریم. یعنی مجموعه رسید به اینجایی که کمبود تولید بود و ما لاستیک را به موقع نرسانده بودیم. شیشه‌ها در کارخانه به این شکل خرد شد.
همین حالا حدود یک میلیون و نیم تن کالا در بنادر و در کشتی‌ها مانده که حمل و نقل مشکل دارد.
1369.6.3

23 ـ بانک‌های خالی
بسیاری از نقدینگی‌های شناور در دست مردم، جمع‌آوری و به سمت تولید هدایت و یا در سیستم بانکی متمرکز شد. معلوم شد که موجودی بانک‌ها افزایش یافته است. علی‌رغم اینکه مردم پول خود را در خانه خود نگهداری و یا میان دست‌ها گردش می‌کرد، به بانک‌ها اعتماد کرده و آنها را تحویل بانک‌ها دادند.
حجم مسکوک و اسکناس در دست مردم پائین آمده است. از خطرناکترین موارد در اقتصاد این است که حجم مسکوک و اسکناس نزد مردم زیاد باشد.
همچنین نرخ تورم که از رشد شتابانی برخوردار بود هر سال اینگونه بود که پیش‌بینی می‌کردیم اینقدر درآمد، اینقدر هزینه و وقتی اواخر سال می‌شد می‌دیدیم که درآمدها تحقق پیدا نکرده و هزینه‌ها انجام شده و با چنین وضعیتی به مجلس می‌رفتیم و درخواست می‌کردیم که از بانک‌ها قرض بگیریم. امسال برای اولین بار است که حرکت معکوس شده و آن مقدار که بنا بود قرض کنیم، قرض نکردیم.
1369.8.9

24- طرح های نیمه تمام
خیلی از امکانات و مراکز خراب شده که بلااستفاده مانده است و در واقع عدم النفع آنها برعهده ما است. وقتی که جنگ خاتمه یافت، مبلغ 500 میلیارد تومان طرح نیمه تمام داشتیم که به تأخیر افتاده بود و به مرحله بهره‌برداری رساندن آنها کار بسیار دشواری بود.
البته همه این طرح‌ها به خاطر طولانی شدن دوران ساختش، هزینه‌شان به چند برابر رسیده است. مثلاً فولاد مبارکه‌ای که اول حدود 30 میلیارد تومان برایش در نظر گرفته بودند، الآن ما حدود 80 میلیارد تومان باید خرج آن کنیم تا کارش به پایان برسد.
1370.3.4


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 88/3/11::: ساعت 9:9 صبح

33- فقر مضاعف
سهم سرانه ما از تولید در سال 67، 23 هزار ریال بود که در اوج خوبی آن نزدیک به 40 هزار تومان بوده است، یعنی 53 درصد ما داشتیم و هر ایرانی در این دوران 50 درصد فقیر شده بود.
فقر واقعی یعنی این و بقیه چیزها را آدم نمی‌فهمد.
حالا خانه‌اش، فرشش، غذایش چطوری است، اینها را هر کسی می‌تواند در معیارهای اقتصادی تحمل کند و مسائل خاص خودش را دارد.

اما فقر واقعی در اقتصاد کشور یعنی کم شدن تولید سرانه و ما دچار این مصیبت شده بودیم یعنی جامعه ایرانی را وقتی محاسبه کردیم درآمد هر فردش در مجموع تولیدات کشور تقریباً نزدیک 50 درصد کم شده بود که این فقر را خیال می‌کنیم که با فشارها و تقسیم‌ها و سهمیه‌بندی‌ها و امثال اینها بتوانیم جبران کنیم که فقر جبران نمی‌شود. اگر دولت موفق باشد فقر را می‌تواند به صورت صحیح بین افراد تقسیم کند.
اگر نظام توزیع درست باشد، هنرش این است که این فقر را تقسیم کند و همه کم بخورند، کم بپوشند که ما این کار را نتوانستیم انجام دهیم.
شما در زمان جنگ دیدید که یک عده زالوصفت ماندند و نه در جنگ شرکت کردند و رفتند در بازار سیاه و از این چند نرخی‌ها استفاده کردند و آنها هم این فقر را نسبت به طبقه مستضعف قوی‌تر کردند.
بنابراین طبقه مستضعف ما فقر مضاعف داشت.
1370.5.19

34- مرض خطرناک
در کشوری که تولید نیست، سرمایه‌گذاری هم نیست یکی از ارقامی که خیلی سقوط کرده بود سرمایه‌گذاری بود بخش خصوصی سرمایه‌گذاری جدی نمی‌کرد و دولت هم چیزی نداشت، لذا بیکاری بود، این مشکل بیکاری یک مرض بسیار خطرناکی است که عوارض آن در جاهای دیگر مشخص می‌شود.
کارهای دلالی رشد می‌کند که خودش ضرر دارد.
کارهای دست فروشی و تکراری، یک کالا به جای این‌که از مزرعه بیاید و به دست مصرف‌کننده برسد در این میان چند نفر نانخور پیدا می‌کند تا به دست مردم برسد.
یکی با فروش آدامس خودش را سیر می‌کند، یکی با فروش سیگار، یکی با فروش یک تکه یخ خودش را سیر می‌کند، دیگری با فروش دستمالی که از این مغازه می‌گیرد و در خیابان می‌فروشد خودش را سیر می‌کند، خوب این که کار نیست، اینها تحمل کردن مخارج اضافی بر مصرف‌کننده است. قاچاق به همین دلیل رشد پیدا کرد حال آنهایی که به دنبال قاچاق می‌رفتند، سرانشان فاسد و پول‌پرست بودند اما عوامل اینها مردم مستأصلی بودند که زندگی اینها را به قاچاق می‌رساند و این هم مشکل جدی دیگر.
1370.5.19

35- مقررات دست و پاگیر
ما دچار یک تمرکز کمرشکن اداری شده بودیم که به خاطر سهمیه کردن کالا و انحصاری کردن صادرات و واردات، زندگی اقتصادی، دست دولت باید در همه جا باشد و دائماً برای این‌که مأموران را حفظ کنیم، قانون و آئین‌نامه و تعزیرات گذراندیم.
آنقدر قانون حفاظت‌کننده برای حفظ این تمرکز گذاشته‌ایم که حالا وقتی می‌خواهیم چیزی را اصلاح کنیم می‌بینیم که یک کتاب آئین‌نامه و قانون داریم، ما می‌خواستیم صادرات را تسریع کنیم می‌دیدیم یک نفر آدم صادرات‌چی حدود 70 تا 80 جا باید مراجعه کند.
وقتی جنسی از خارج وارد می‌شود برای آزاد کردن آن از گمرک گاهی آنقدر این مقررات طول می‌کشد که جنس در گمرک به صورت کالای متروکه درمی‌آید و یا فاسد می‌شود. و دلالی در این وسط بوجود آمده به عنوان یک حرفه پیچیده فنی که چگونه آزاد کند و چگونه صادر نماید و این تمرکز آنقدر مشکل و دست و پاگیر است که شاید تا به حال ده‌ها مورد آن را در این لنگرگاه‌ها و جاهای حساس حل کردیم ولی باز می‌بینیم هنوز دست و پای ملت بسته است.

1370.5.19

36- فرسودگی کارخانه‌ها
مشکل مهم دیگری که ما گرفتار آن بودیم و هنوز هم حل نشده و در بعضی از جاها مشکل خاصی داریم، فرسودگی کارخانجات ماست. خوب این کارخانجاتی که حالا کار می‌کند نوعاً چیزهایی هستند که در سال‌های 50 تا 60 تهیه شده بودند.
اینها هم کهنه هستند و هم قدیمی‌اند و هم نمی‌توانند با کارخانه‌های جدیدی که در دنیا هست رقابت کنند و هم قطعات یدکی ندارند و این مشکل، کارخانه را از بازدهی مناسب می‌اندازد.
در کنار این مسئله خالی بودن انبارها مشکل دیگری بود.
یعنی مواد اولیه ندارد و اگر امروز کار کند نمی‌داند که فردا چه خواهد شد.
1370.5.19


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 88/3/11::: ساعت 9:9 صبح

25- مشکلات را به حساب جنگ نگذاریم
این تناسب در اکثر طرح‌های صنعتی، اقتصادی مشهود است. کارهای انجام نشده‌ای را در دسترس داریم که به این وضع باقی مانده است که این بدترین و مخفی‌ترین فصل مربوط به مشکلات است.
ما در این 8-7 سال اقدامی در جهت خرید کامیون به عمل نیاوردیم و یا کم خریدیم. باید اقدام به خرید کامیون نماییم. اتوبوس نیز نخریده‌ایم. باید بخریم. واگن راه آهن نخریده‌ایم. باید بخریم. راه‌هایمان را مرمت ننمودیم که باید مبادرت به این امر نماییم. بندرهایمان هم آسیب دیده که باید نسبت به اصلاح آن اقدام کنیم و یا این که بندرهایمان آسیب دیده که باید آنها را ترمیم نماییم.
همچنین نیروگاه نساختیم. کم ساختیم و به تبع آن با خاموشی مواجه هستیم. سد نساختیم که آب‌هایمان در حال هرز رفتن هستند و باید سد بسازیم. پالایشگاه نساختیم که الآن باید وارد کنیم.
برای شهرهای کشور فاضلاب نساختیم که تمامی آنها در این رابطه مشکل دارند. نتوانستیم به شهرها آب برسانیم که بسیاری از شهرهای کشورمان در حال حاضر با مشکل کم‌آبی مواجه‌اند.
به کشاورزی به اندازه کافی بها ندادیم. کشاورزان کمبود تراکتور و کمباین دارند و به همین دلیل گاهی اوقات محصول از روی زمین برداشت نمی‌شود. همچنین وضعیت حمل و نقل‌مان به آن مرحله از ضعف رسیده است که به میزان دو میلیون تن از بارها و وسایل‌مان در دریا معطل مانده و لذا کارخانه‌ها و انبارها منتظر رسیدن این وسایل هستند که همه این مسائل در ارتباط با جنگ می‌باشد.
همه این مسائل چیزهایی است که ما باید اکنون اقدام به انجام آنها کنیم و به حساب جنگ هم نمی‌توانیم بگذاریم مثلاً ما نیروگاه نساختیم چون پولش را در آن زمان نتوانستیم فراهم سازیم ولی حالا باید با تعجیل نسبت به ساخت آنها اقدام کنیم.
الآن به جای این که سالانه برای تولید دو هزار مگاوات برق نیروگاه بسازیم، ما باید برای تولید 5 هزار یا 7 هزار مگاوات برق قرارداد ساخت نیروگاه را دنبال کنیم.
از طرف دیگر انبارها در زمان جنگ تقریباً خالی شده بود و باید این انبارها شارژ شود. زمانی که ما کار در کارخانه‌ها را شروع کردیم، کارخانه‌ها هیچ گونه مواد اولیه‌ای در انبارهایشان موجود نداشتند.
قطعات ماشین‌ها مستهلک و فرسوده شده که باید کاملاً تعویض گردد. قالب‌های کارخانجات باید عوض بشود در طول 10 سال گذشته تمام اینها به طور راکد به سر می‌بردند و باید اینها را مجدداً تأمین نماییم.
مسکن عقب مانده چون که ما هیچ گونه مصالحی در دسترس نداشتیم که اقدام به احداث مسکن نماییم. در این زمینه عقب ماندگی زیادی وجود دارد.
همه این مشکلاتی که عرض کردم و همه آنها با استناد به آمار و ارقام است که کسی هم نمی‌تواند بر روی صحت و سقم آنها به خود شک و تردید روا بدارد.
1370.3.4

26ـ عبور از اقتصاد متمرکز
یکی از مشکلات جدی کشور مان در ساختار اقتصادی که حالا که می‌خواهیم از اقتصاد متمرکز عبور کنیم و به طرف اقتصاد متعادل زمان صلح برویم، یک مشکلات بسیار جدی داریم منجمله قیمت‌های بعضی از کالاهای دولتی است.
در زمان جنگ خطرناک بود و این کارها را نکردند و یا نخواستند بکنند، اما الآن ببینیم می‌توانیم اینها را اینجوری تحمل کنیم یا نه.
شما فکر می‌کنید گازوئیل چه قیمتی دارد و دولت چطوری به مردم می‌دهد، اولاً مال چه کسی است و ببینیم که با عدالت سازگار است یا نه.
ما نفت کوره را لیتری یک ریال‌ و نیم می‌دادیم، شما می‌توانید خاک بیابان را این مقدار تحویل دهید؟ خوب این آتش زدن به کشور است. این اداره کردن کشور که نیست.
البته یک کسی که به فکر خودش باشد شاید این کار را بکند اما اگر من به فکر باشم که آینده این مردم باید درست شود و باید اقتصاد درست شود و مردم به اندازه‌ای که حقشان است بهره‌ببرند، این را خیانت می‌دانم.
1370.4.22

27ـ سالها بد عمل کردیم
البته به علت این‌که سال‌ها بد عمل کرده‌ایم نمی‌توانیم یک دفعه شوک وارد کنیم.
از طرفی در کشور کاری باب شده بود که کامیون‌هایی بودند که به پمپ بنزین‌ها می‌رفتند و گازوئیل می‌زدند و به شوفاژدارها می‌دادند چون چهار ریال می‌خریدند و 10 ریال می‌فروختند.
کارشان این بود، خب این فساد را چه کسی قبول دارد.
ما چای شمال را ارزان می‌خریدیم، نه چایکار سود می‌برد و نه کارخانه‌چای خشک کنی سود می‌برد، بلکه همه ضرر می‌کردند. نتیجه آن این شد که حدود 10 هزار هکتار از اراضی با ارزش چای کاری ما از مدار خارج شد و بنا شد که چای وارد کنیم.
ما مشکلات بسیار جدی در این نحوه قیمت‌گذاری داریم. مس را کیلویی 25 تومان می‌دادیم و مسگر می‌خرید و چند چکش روی آن می‌زد و آن را به قراضه تبدیل می‌کرد و از کشور خارج می‌نمود و سه دلار می‌فروخت.
سه دلار با 25 تومان چقدر فاصله دارد و همه به قاچاق افتاده بودند.
هی می‌گویند سهمیه‌بندی، خب شما دیدید که در دوره سهمیه‌بندی چه شد. ما سهمیه می دادیم ولی سر از بازار آزاد احتکار در می‌آورد. اکنون اکثر محصولات داخلی کشور دیگر دو بازاری نیست.
1370.4.22

28- استقراض
گفتم در خارج حدود 12 میلیارد دلار تعهد ارزی داشتیم که اینها خریدهای نسیه و گشایش اعتبارات بود و بدهی به بانک مرکزی در طول این مدت که عراق از بیرون قرض می‌کرد. ما مخارجمان را از بانک مرکزی می‌گرفتیم و هر سال کسر بودجه تا این‌که جمع و رقم وحشتناکی شد.
مثلاً صندوق‌های بازنشستگی بسیار در طول سال‌های چند آنطور که لازم است به آنها پرداخته شود، توجه نشد و ترفیعاتی که نیروهای نظامی باید می‌گرفتند نگرفته بودند و طلبکار بودند. خیلی از فوق‌العاده‌هایی که باید نظامیان می‌گرفتند نگرفتند و بدهی‌ از این قبیل مسئله سوم مسئولیتی که نظام در برابر رزمندگان و خانواده‌های آسیب‌دیده از جنگ داشت. خب این همه شهید و خانواده شهید و خانواده اسیر و اسیر و جانبازان و این همه رزمنده که عمر و جوانی‌شان را در جبهه طی کرده بودند.
اینها نوعاً از طبقات محروم روستاها و مردم مستضعف بودند که خب در دوران جنگ حسابی خدمات بسیجی اینها را با مشکلات اقتصادی روبه‌رو کرده بود.
1370.5.19

29 – بدترین دردها
طرح‌های نیمه تمامی که روی دست دولت مانده بود. شاید بدترین دردها بود. کسی هم احساس نمی‌کند آن روز محاسبه کردیم دیدیم حدود 500 میلیارد تومان طرح نیمه ساخته روی دست دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران مانده ممکن است بعضی‌ها بگویند طرح نیمه تمام حالا باشد این خودش ثروتی است بله این مقدار نعمتی است ولی وضع تأخیر یک مصیبت و مشکل غیرقابل تحملی است.
من حالا عرض می‌کنم، اولاً رقم 500 میلیارد تومان بدانید با بودجه عمرانی که ما آن زمان داشتیم یعنی حدود شش برابر بودجه یکسال ما. یعنی به اندازه شش سال که ما بودجه بریزیم این طرح‌ها را می‌توانستیم در برنامه عمرانی قرار دهیم. تا خبر طرح یعنی چه؟
مثلاً فولاد مبارکه که یکی از طرح‌های ما بود. اگر در زمان خودش این طرح اجرا می‌شد و در زمان خودش محصولش به بازار می‌‌آمد بسیاری از مشکلات را برطرف می‌کرد مثلاً ورق آهن، یعنی حدود دو میلیون تن ورق آهن که الآن مصرف ما در کشور خیلی کمتر از این است. تأخیر در پایان این طرح یعنی این. آن روزها حدود 30 میلیارد تومان هزینه آن بود. ولی حالا حدود 80 میلیارد تومان شده و این تأخیر یعنی سه برابر شدن هزینه‌ها.
شما اگر خودتان احداث خانه‌ای را در سال 62 شروع کرده باشید و روی دست شما مانده باشد و خرده خرده ساخته باشید تا به حال می‌فهمید که تفاوت قیمت یعنی چی یعنی آن سال، چند تمام می‌شد و امسال برای شما چند تمام می‌شود. انتظار نیروها و تورمی که ایجاد می‌کند. چون این طرح‌ها دائماً پول می‌خورد بدون این‌که محصولی به ما بدهد.
ما 500 میلیارد تومان اینگونه طرح‌ها را داشتیم، پتروشیمی بندر امام، نیروگاه بوشهر و شهید رجایی و چوب و کاغذ مازندران و راه‌آهن بافق - بندرعباس اینها طرح‌های بزرگ است و طرح‌های کوچک از این قبیل مانند سرب و روی زنجان و همه این‌ها برای مملکت حیاتی و چیزهایی بود که ضرورت زندگی بود.
1370.5.19

30 - عقب ماندگی
عقب‌ماندگی در امکانات زیربنایی بود که این ده سال یک مشکل بسیار بسیار سنگین و غیرقابل تحملی را بر دوش شما مردم گذاشته است و زیاد نیاز به توضیح ندارد.
خودتان می‌دانید یعنی مثلاً ما راه‌هایی که نساختیم، راه‌آهن‌هایی که نساختیم، نیروگاه‌هایی که نساختیم، و وسایل حمل و نقلی که نخریدیم. لوله‌کشی آب، گاز و لوله‌کشی‌های دیگر و چیزهایی از این قبیل، جنگل‌ها و مراتع که با نساختن سد در حال از بین رفتن است. شما ببینید از این ناحیه چه اشکالات عظیمی برای مردم فراهم شده است.
وقتی آن روز را محاسبه کردیم یک رقم عظیمی را با یک سرعت عمل فوق‌العاده و نیروی انسانی عظیمی را لازم داشتیم تا ما این هفت تا هشت سال را جبران کنیم و به وضع روز برسانیم.
1370.5.19

31- 500 شهر راکد
وضع شهرداری‌های کشور، حدود 500 شهر در کشور هست که نتوانستند خودشان را به روز برسانند خیابان‌ها، میادین، پارک‌ها، آب، برق و... خب در تهران زندگی می‌کنید و وضع شهر را می‌دیدید شهرهای دیگر از اینجا بدتر بود. باز قدری به تهران رسیدگی می‌شد 500 شهر راکد و 10 سال عقب مانده که همه چیزشان عقب بود. از سینما، ورزشگاه و از کتابخانه از آب و برق و... و آن چیزی که وسیله ضروری زندگی است عقب و راکد مانده به اضافه این‌که ماشین‌آلات اینها به جبهه رفته بود.
شهرداری‌ها از ما مطالبات ماشین‌آلات می‌کنند که ما باید به آنها بدهیم چراکه مال مردم است و از عوارض گرفته شده است.
1370.5.19

32- افت تولید
مشکل بعدی ما که باز از اینها مشکل‌تر است افت تولید است.
تولید در کشور بشدت نزول کرده بود، بعد از انقلاب ما، در آن دو سال اول نتوانستیم تولید را سامان دهیم، مدیریت‌ها بهم خورد، خیلی از مدیران فرار کردند، کارخانه‌ها مصادره شد، سرمایه‌ها را بردند و این ده سال افت تولید جیب مردم را خالی کرد.
من فقط یک رقم را می‌گویم و شما می‌توانید بفهمید معنای تولید یعنی چه؟ تولید ناخالص ملی یکی از شاخص‌های اساسی‌ رونق اقتصادی کشور است که می‌گویند این مقدار تولید در کشور بوده و قبل از انقلاب هم مطلوب نبوده و بعد از انقلاب تا این مدت به این شکل درآمده، وضع تولید ناخالص اینطوری شده که اگر یک نفر ایرانی از مجموعه تولیدات کشور، مثلاً 40 هزار تومان سهمش می‌شده، در سال 67 که ما برنامه را بررسی کردیم، 20 هزار تومان سهم می‌برد.
حتماً معنای این را درک می‌کنید و دو دلیل هم داشت یکی این‌که تولید کم شده و یکی جمعیت زیاد شده بود.
1370.5.19


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 88/3/11::: ساعت 9:8 صبح


37- وابستگی به یارانه‌ها
مشکل دیگر، مشکل وابستگی شدید مردم ما به سوبسید و هزینه دولت بود عمده زندگی مردم اعم از نانشان، قندشان، چایشان و گوشتشان و شکر و روغن نباتی وابسته به کمک دولت شده بود. شما ببینید اکنون در هیچ کجای دنیا اینطوری نیست و هیچ کشوری حتی کمونیست‌ها هم اینطوری عمل نمی‌کردند.
خوب یک جامعه اقتصادی از لحاظ اصولی فنی دستش و چشمش به دست دولت باشد که سر ماه یک کیلو شکر و مرغ بدهد و اگر ندهد زندگی او فلج است. زندگی سوبسیدی، زندگی کوپنی اصلاً حرکت را در جامعه کند کرد و به ناچار این را انتخاب کردیم، تنها دوایی بود که می‌توانستیم در آن شرایط به مردم بدهیم. و این هنوز روی دستمان مانده و برای حل آن مشکل داریم و آسان نیست که یک دفعه حمایت دولت را برداریم و بنا هم نداریم تا این کار را انجام دهیم.
1370.5.19

38- ناتوانی از رسیدگی به محرومان
مشکل دیگر، محرومیت شدید بخش‌های محروم کشور بود.
یکی از آرزوهای ما، در انقلاب این بود که به محروم‌ها برسیم و این فاصله‌ها را کم کنیم.
نزدیک 50 درصد جامعه ما یعنی بخش‌های کشور ما محروم هستند یعنی از استانداردی که ما، در شهرها از آن برخورداریم، آنها برخوردار نیستند مثل آب، برق، آموزش، بهداشت، راه و کار و امثال اینها، خب این درد که از زمان شاه مانده بود و ما امید اصلاح آن را داشتیم و در این مدت هم به مردم وعده داده بودیم نتوانستیم به نقاط محروم برسیم، گرچه همه تلاش دولت و مجلس این بود که یک مقداری که داریم به نقاط محروم برسانیم ولی این مقدار ناچیز که آنها را غنی نمی‌کرد.
1370.5.19

39 – نفت ما را نمی‌خریدند
مشکل دیگر، ادامه محاصره بود، علی‌رغم اظهاراتی که می‌شد ما از محاصره بیرون نیامده بودیم، و هنوز هم بیرون نیامده‌ایم. و در محاصره هستیم و تا به حال کسی هم کمک درستی به ما نکرده است.
آنهایی که باید از ما نفت می‌خریدند نمی‌خریدند، آنکه باید جنس صادراتی ما را بخرد نمی‌خرید، ما تقریباً همان محاصره زمان جنگ را داشتیم و هنوز هم خیلی از آنها را داریم.
آلمان به قراردادش در مورد اتمام نیروگاه بوشهر عمل نمی‌کند، نیروگاهی که ما 85 درصد مخارج آن را پرداخته‌ایم.
امریکا هنوز حاضر نیست پول‌های ما را بپردازد. این‌که فرانسه پول ما را نپرداخته، این‌که ژاپن حاضر نشد پتروشیمی که تا 90 درصد آن تمام شده را تکمیل کند، اینها سندهای جدی محاصره ماست. و بر همه اینها مشکلات و حوادث عجیبی که ما داشتیم از قبیل زلزله، سیل و آوارگان عراقی و امثال اینها که اضافه شد اینها در محاسبات آن زمان نبود.
1370.5.19

40- شاخص‌ها بدتر شد
شاخص‌ها در سال 67 بدتر شد چون مردم توقعات بعد از جنگ پیدا کردند، دولت درآمد بعد از جنگ پیدا نکرد و مخارج جنگ هم مانده بود و خیلی از مشکلات مثل دردهای خاصی که تا گرم است خودش را نشان نمی‌دهد در بقیه سال 67 خودش را نشان داد که حال آثار آن را شما مشاهده می‌کنید.
ما بیشترین کسر بودجه را در سال 67 پیدا کردیم، در سال‌های قبل کسر بودجه به این نسبت نبود، نصف بودجه ما در سال 67 کسری داشت.
1/50 درصد رشد کسری بودجه ما، از حدود 400 میلیارد تومانی که ما خرج کردیم حدود یکصد میلیاردش را از بانک قرض کردیم، خب این نتیجه همان چند ماهی بود که بعد از جنگ با آن شرایط گرفتار شدیم و این تورم ما بود.
آن تولید ناخالص را برای شما گفتم، مقایسه عملکرد بودجه عمرانی ما بودجه جاری بسیار اسف‌انگیز است.
در سال 67 به قیمت ثابت ما حدود 30 میلیارد تومان البته در بودجه رقم بیشتر بود ولی قیمت ثابت را عرض می‌کنم خرج کردیم ولی بودجه جاری آن رقم هنگفت بود که حدود پنج برابر و نیم بودجه جاری از بودجه عمرانی ما بیشتر بود و این مصیبت است یعنی یک کشور در حال ساخت اگر یک چنین وضعیتی داشته باشد یعنی ورشکستگی یعنی هیچ.
این مبلغ یعنی نگه داشتن همان طرح‌های در جا و هیچ چیزی پیش نرود و این وضع ما بود.
ما با توجه به این وضع کشور، سیاست‌هایی را ترسیم کردیم، راه‌های پیدا کردن امکانات جدید و در آمدن از این تنگناها.
من یک مطلبی از مسئله تورم را دیدم و آمدم که برای شما بخوانم و ببینید که سیر تورم در سال 53 تاکنون که به عنوان ارقام رسمی کشور تلقی می‌شود، در سال 53 تورم شدید شروع شده موقعی که نفت ما دفعتاً گران شده و آن مسائل خاص بوجود آمده بود. 50/15 درصد میزان تورم در سال 53 بود، در سال 54 این رقم 9/9 درصد، در سال پنجاه و پنج 4/16 درصد، در سال پنجاه و شش 9/24 درصد، در سال پنجاه و هفت که انقلاب به وقوع پیوست و تا حدودی هم روحیه انقلابی حاکم شد و قیمت‌ها ارزان شده بود 9/9 درصد یعنی حدود 10 درصد تورم در آن سال نمایان شد، در سال پنجاه و هشت 2/11 درصد که دوباره رو به رشد نهاده، در سال پنجاه و نه 5/23 درصد که جنگ نیز همزمان آغاز شد که یک دفعه به بالا کشید.
در سال‌های 60 و 61، 23 درصد و 1/19 که سه درصد فروکش نمود چراکه قیمت نفت تا حدودی گران‌تر شده بود و ما هم اقدام به صدور نفت نموده بودیم. در مقابل مقداری هم واردات داشتیم که اینها مؤثر بود، در سال شصت و دو 7/14 درصد و در سال شصت و سه 10/10 درصد مجدداً باز هم تعدیل یافت، در سال 64 بهترین سال ما بود که در آن سال ارز ما زیاد شده بود و به کارخانه‌ها ارز واگذار نمودیم، همانند سال گذشته که تولید بالا رفت و به میزان 5/6 درصد رسید.
دوباره از سال 65 افزایش یافت یعنی در سال 65 به 6/23 درصد رسید، در سال 66 به 8/27 درصد رسید که خیلی رشد داشته است. سال 67 به 9/28 درصد و آخرین سالی بود که مربوط به دوران پیش از برنامه بوده است.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 88/3/10::: ساعت 11:49 صبح

رقیبان احمدی نژاد بیش از بیست سال با خط امام فاصله دارند!

این در صورتی است که در روش و منش آن سفر کرده در این عرصه‌ها سخن اوّل را فقط اخلاق، تهذیب نفس و خود‌سازی می‌زند و از خود‌سوزی و دگر‌سوزی متداول امروز برای کسب قدرت نشانی در آن مکتب نمی‌توان یافت، حضرت امام خمینی در رابطه‌ی کسب مسئولیت در نظام اسلامی می‌فرمایند:

«ما باید دولت اسلامی را، همه‌ی مردم، همه‌ی انسان‌ها، دولت اسلامی را تقویت کنند تا بتواند اقامه‌ی عدل بکند... مقصد این است که اسلام جریان پیدا بکند، مقصد این نیست که من اجرایش کنم. از چیزهایی که انسان مبتلا به آن هست این شیطنت‌های باطنی که انسان به آن مبتلا هست این است که، دلش می‌خواهد خودش متصدی امر باشد. جریان امر اگر به دست دیگری بهتر واقع بشود، این ناراحت است، می‌گوید من خوب است باشم. این از شیطنت‌های باطنی انسان است. انسان به صورت مقدّس مآبی طرحش می کند، «من می‌خواهم به این ثواب برسم .» اگر حساب کند پیش خودش که همان ثواب را، بالاترش را به شما می‌دهند، وشما کمک کنید به این کسی که متصدی است و از شما بهتر می‌تواند‌، راضی نمی‌شوید. مسئله این نیست که ثواب می‌خواهم، مسئله این است که دنیا می‌خواهم... ما گرفتار یک شیطنت‌هایی در خودمان هستیم که کثافتکاری است و پستی است و خودتان را نجات بدهید و خودمان را نجات بدهیم. اگر از این بند نجات پیدا بکنید، آن بعدش آسان می‌شود، وحدت آسان می شود، امّا از این بند باید نجات پیدا بکنیم، از این بند خودخواهی، هرچه هست برای خودم، خود محوری، من، نه غیر، این در همه‌ی نفوس هست مگر اینکه تهذیب بشوند...» 2

به راستی اگر فرموده‌ی رهبر معظم انقلاب در همه گیر شدن مکتب امام خمینی تحقق می‌یافت آیا ما امروز شاهد تخریب‌های دشمن شاد کن و در جهت اهداف صهیونیسم نسبت به دولت محترم نهم بودیم؟! آنهم دولتی که پس از سال‌ها به تصریح رهبر معظم انقلاب، احیاگر شعار‌های انقلاب و مرام امام خمینی در کشور و جهان است‌.

آقایان کروّبی و میر حسین موسوی که کم وبیش دم از خط امام راحل می‌زنند، آیا دوستی و نزدیکی با «نهضت آزادی‌ها» که از مطرودین حضرت امام و از دید آن سفر کرده نزدیک به ارتداد بوده‌اند را از لوازم خط امام دانسته‌اند که حتی از بکار‌گیری آنان در کابینه‌ی آینده‌شان سخن می‌گویند؟!

نزدیکی افراد مشهور به رواج بی بندوباری و تبرج فساد انگیز دخترکان چون «فائزه‌ رفسنجانی» به ستاد آقای موسوی و سخنرانی‌های شهر به شهر وی به نفع میرحسین را با کدامیک از شاخصه‌های خط امام باید بسنجیم؟!

حمایت «سازمان مجاهدین انقلاب» از آقای موسوی که به واسطه‌ی کارنامه‌ی ضددینی و حمایت از سخنان مرتدانه‌ی «آغاجری»، از سوی حوزه‌ی علمیه‌ی قم نامشروع شناخته شد، چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟!

حمایت احزابی چون «کار گزاران» و «مشارکت» از مهندس موسوی که بر خلاف قانون و نظر امام و رهبری انقلاب، دولت‌های وقت آنان را پایه گذاشتند، چه سنخیتی با حقوق مردم و خط امام دارد؟!

حضور افرادی چون «کرباسچی» و «عباس عبدی» و « مهاجرانی» که تخلف آنان از مبانی خط امام و یا در مراجع قضایی محرز شده است، در اردوگاه آقای کروبی چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟!

اینها همه درحالی است که دولت مظلوم را همه‌ی این آقایان به تمام بدی‌ها وصف می‌کنند، در صورتی که به فرموده‌ی رهبر معظم انقلاب اسلامی:

«دولت جدید‌، شاخصه‌اش عبارت است از‌: تصمیم قاطع بر خدمت خستگی‌نا‌پذیر به مردم، به میدان آوردن همه‌ی توان خود و پر رنگ کردن هدف‌های بلند انقلاب. اینها مشخصه‌های این دولت است. این دولت با تکیه بر شعارهای انقلاب و شعارهای امام بزرگوار، بر آن است که همه‌ی توان خود را به میدان بیاورد؛ با همه‌ی وجود کار کند؛ گره‌های زندگی مردم را باز کند؛ زیر ساخت‌های کشور را هر چه زودتر و هر چه بهتر و جامع تر به وضعیت مطلوب‌، برای پیشرفت‌های آینده بسازد و در عرصه‌ی بین‌المللی بر استقلال ملّی و عزت ملت ایران تکیه کند. می‌بینیم و حس می‌کنیم که این دولت بنا دارد عزت و استقلال ملی را آنچنان که در شأن ملت ایران است، حفظ کند.» 3

حال آقایانی چون جناب مهندس موسوی و یا محسن رضایی که پیش از این هم در این مملکت زندگی می‌کرده‌اند، چگونه و با چه مبنایی تشخیص داده‌اند که کشور به گفته‌ی خودشان در پرتگاه قرار دارد؟!

و چگونه پاسخگوی مدعای خود در حیف و میل شدن بیت‌المال در این دولت بیش از سی‌سال گذشته خواهند بود؟! ما در صورتی از زبان آقای موسوی پس از بیست سال سکوت شاهد اهانت به وزیران پاک‌دست و اغلب خدمتگزار دولت نهم هستیم که در دولت‌های گذشته به ظاهر سالم‌ترین وزیران به برج‌سازی و کارخانه‌داری می‌پردازند. آن زمانی که در تاخت‌وتاز دوستان کارگزارانی آقای موسوی در دولت آقای رفسنجانی کمترین حقوق مردم نیز به بهانه‌ی توسعه‌ی بی‌حد و حصر نادیده گرفته شد و دختر رییس جمهور وقت با امکانات شهرداری تهران به بهانه‌ی ورزش بانوان بر بی بندوباری دخترکان کشور تأکید داشتند و عرصه بر متدینین آنچنان تنگ شده بود که نیروهای انتظامی به دستور وزارت کشور وقت به برخورد با معترضین به سخنان «فائزهء هاشمی» پرداختند که -خود شاهد آن بودم-؛ امثال آقای موسوی در آن بزنگاه که به تصریح رهبری انقلاب اقتضا داشت که «خواص طرفدار حق به میدان دفاع از ارزش‌ها بیایند» کجا بودند‌؟! چرا مثل حال که دم از ارزش‌ها می‌زنند ذرهّ‌ای در آن زمان از ارزش‌مدارانی که به جرم عمل به بند میم وصیت نامه‌ی امام در بازداشت به سر می‌بردند دفاع نکردند؟!


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 88/3/10::: ساعت 11:49 صبح

کودتای مطبوعاتی علیه دولت اسلامی

اگر در این چهارسال دولت دکتر احمدی‌نژاد به دکّه‌ی نشریات سری زده باشید خواهید یافت که این دولت در عرصه‌ی مطبوعات نیز با دیگر دولت‌ها متفاوت است؛ چرا که نه‌تنها سرخط مطبوعات مانند گذشته مجیز‌گو و در جهت اهداف دولت نیست، بلکه کم‌نظیر‌ترین اهانت‌ها و افتراها را داشته‌اند و متأسفانه هر چه به انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم، عرصه مطبوعات نوشتاری و مجازی را آلوده‌تر به این امر زشت می‌یابیم تا جایی که حریم خانواده‌ی محترم رییس‌جمهور نیز در بی‌تفاوتی مراجع نظارتی بر مطبوعات‌ مورد اهانت و تمسخر زشت قرار می‌گیرند. نمی‌دانیم اگر نسبت به آقایان رفسنجانی و خاتمی و یا میر‌حسین موسوی هم چنین جسارت‌هایی می‌شد، باز هم شاهد اینگونه بی‌تفاوتی‌ها بودیم؟!

آنچه اصحاب جنگ احزاب بر علیه نظام اسلامی طرّاحی کرده‌اند شبیه سازی طرح «‌برلوس‌کونی‌» در ایتالیا است. برلوس‌کونی به عنوان نماینده‌ی راست‌گرایان در ایتالیا جزو چند سرمایه‌دار اوّل آن کشور می‌باشد که با در دست داشتن شبکه‌های تلویزیونی خصوصی و غالب مطبوعات ایتالیا، مهمترین عوامل قدرت را در آن کشور اروپایی در دست دارد. ولی «‌برلوس کونی» از بد حادثه به دنبال حمایتش از بوش در اشغال عراق در انتخابات ایتالیا با عدم اقبال چشمگیر مردم مواجه گردید و رقیب چپ گرایش «پرودی» که مخالف اشغال عراق و تا حدودی منتقد سرمایه‌داری بود، زمام امور را در دست گرفت ولی «‌برلوس‌کونی» دست‌بردار از قدرت نشد، بلکه با ایجاد التهابات اقتصادی با کمک بنگاههای اقتصادی که در دست داشت و بزرگ‌نمایی برخی از ناهنجاری ها، مثل جمع‌آوری زباله‌های ناپل و از کاه، کوه ساختنهای رسانه‌ای، نگذاشت که تا در دور بعد پرودی کامیاب شود و این یکی از عواملی است که مدعیان اصلاحات را به این انتخابات خوشبینانه امیدوار ساخته است که متأسفانه ما در برخی از برنامه‌های انتخاباتی سیما نیز در پوشش گفتار برخی از مردم که ساختار هدایت شده‌ی این برنامه‌ها محرز است، سخنانی تخریبی ویا پوشش تبلیغات زود‌رس امثال مهندس موسوی را از برنامه‌هایی چون 20:30 شاهدیم.

البته اینگونه الگو‌برداری، بی‌سابقه نبوده است، چرا که مدعیان اصلاحات با شبیه‌سازی دقیق، طرح فروپاشی شوروی سابق در ایران و یا انقلاب‌های مخملی که در پس پروژه‌ی 18 تیر قرار داشت، ناکارآمدی اینگونه فعالیت‌ها را در‌یافته‌اند و اگر تحریم‌های جدید آمریکا را هم برای پیشبرد این طرح خود، کارساز می‌دانند در اشتباهند، چرا که در ایران اسلامی عوامل تعیین کننده، همه‌اش ظاهری نیست، مگر اینکه برای مبارزه با عالم غیب بر آن باشند که صف‌آرایی کنند، چنانکه «محمد رضا خاتمی» گفته است:

«نامزد ما باید چنان محبوب باشد که از پس نیروهای غیبی هم بر بیاید.» 1

وامید واریم که به این شبیه‌سازی دست نزنند، چرا که آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها بارها شکست سوزناک مقابله با نیروهای غیبی را تجربه کرده‌اند که نمونه‌ی عبرت‌انگیز آن امداد غیبی «طوفان شن طبس» می‌باشد. البته در شبیه‌سازی‌های مدعیان اصلاحات نباید امکان شبیه‌سازی توطئه‌ی قتل «رفیق حریری» در لبنان و یا «بی نظیر بوتو» در پاکستان را نادیده گرفت، چرا که در کسادی بازار رقیبان احمدی‌نژاد خود‌زنی و پیراهن عثمان ساختن از تشنگان قدرت بعید نیست.

بگذریم...

کسانی که خود را جدّی‌ترین رقیبان دکتر احمدی‌نژاد می‌دانند و در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری حتی با یکدیگر رقابت می‌کنند تا افتخار رقابت احمدی‌نژاد را برای خود مصادره کنند که در این راستا از هر نوع تهمت و فحاشی و تخریبی فرو‌گذار نیستند، متأسفانه در شعارهای تبلیغی‌شان دم از احیای خط امام راحل می‌زنند و چون آقای موسوی خود را مدعی روش امام راحل و احیاگر فرمان هشت ماده‌ای حضرت امام در حفظ آبرو و حقوق افراد می‌دانند، ولی در صحنه عمل، شاهدیم که میدان رقابت سالم انتخاباتی را در مهرورزترین دولت‌ها به معرکه‌ی تاخت و تاز غیرمنصفانه‌ی مرسوم جوامع سکولار و غربزده می‌خواهند مبدل سازند که در آن اصل و هدف فقط بر زمین زدن رقیب است و بس و ملاک فقط کسب قدرت می‌باشد. که با هجمه‌ی بی‌سابقه‌ی نشریاتی که در انتخابات گذشته حامی رقیب اصلی آقای احمدی نژِاد -یعنی آقای رفسنجانی- بودند و دیگر رسانه‌های از راه رسیده از این قماش امروز با تمام ترفندهای تبلیغی برآنند که با سوء استفاده از فضای باز سیاسی‌ای که دولت نهم ایجاد کرده است، وجاهت دولت خدمتگزار را پایمال نمایند تا شاید در صدی بر اقبال کم مردم به خویشتن بیافزایند.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 88/3/10::: ساعت 11:48 صبح

ریشه‌ی دشمنی ها با دکتر احمدی نژاد

حال چه شده است که پس از فترتی نفس‌گیر که با چشمانی اشک آلود و دلی خونین ناظر بی‌حرمتی به مقدسات جمهوری اسلامی از ناحیه‌ی بالاترین مقامات اجرایی بودیم، اکنون که مدد الهی بار دگر شامل حال سرنوشت انقلاب شد و شخصیتی به واقع مردمی و دلداده‌ی شعار‌های ناب اسلامی و انقلابی با ناز شست انتخاب مردم به صحنه‌ی جدّی کار و تلاش و فعالیت آمده‌است، آقایانِ دیر آمده که با ادعای ارزش‌مداری به تخریب این دولت‌ می‌پردازند، زود هم‌ می‌خواهند بروند بر روی کرسی ریاست؟! ایرادی به این ریاست طلبی نباید داشت، ‌ولی چرا به نام خط امام و ارزش‌ها، مقاصد زخم خورده‌های دولت عدالت را پیش می‌برند؟!

رهبر معظممان فرمودند:

«خوشبختانه یک دولت مردمی و پایبند به ارزش های دینی هم سر کار است. خود رییس جمهور (دکتر احمدی‌نژاد) با شیوه و منش مردمی، با ساده زیستی، با دلبستگی کامل به ارزش‌های اسلامی، با شجاعت و اعتماد به نفس، در میدان کار و تلاش است، اجزای دولت و خود رییس جمهور، کمر بسته‌ی خدمت به مردم، مشغول کار هستند. ابتکار عمل را هم در مسائل کشور و هم در مسائل بین‌المللی در دست دارند. رییس جمهور اهل کار، اهل ابتکار، اهل خدمت، اهل عمل، وارد میدان و خسته نشو است. در شاخص های گوناگون کشور هم در همه جا نشانه‌ی پیشرفت را ملاحظه می‌کنیم... چندی پیش رییس جمهور محترم از مطبوعات گله کرد که بد‌گویی می‌کنند، بد‌دهنی می‌کنند، لجن‌پراکنی می‌کنند و بعضی از مطبوعات اعتراض کردند. من معمولاً مطبوعات را می‌بینم؛ من حق را به رییس‌جمهور دادم، من معتقدم نمی‌گویم همه‌ی مطبوعات، بعضی از مطبوعاتی که انتقاد می‌کنند، انتقاد ایرادی ندارد، بی‌انصافی می‌کنند.» 4

گناه احمدی نژاد این است که چون دولت‌های گذشته عمل نکرد که احزابی چون «مجمع روحانیون مبارز» (دولت‌ موسوی) و «حزب کارگزاران» (دولت رفسنجانی) و «حزب مشارکت» (دولت خاتمی) را در حمایت خود تشکیل دادند و با بیت‌المال نشریات همسو با دولت ترتیب دادند- که رکورددار آنان دولت دوّم خرداد است- بلکه در این زمینه آنقدر قانون‌مدارانه عمل کرده‌اند که حتّی برخی از دوستان مطبوعاتی دولت نهم از کم‌توجهی دولت به آنان گله‌مندند.

خلاصه‌ی کلام اینکه مخربان دکتر احمدی‌نژاد که برخی به شکل رقیب وارد میدان شده‌اند خط خود را از دشمنان جدا کنند چرا که در صف اوّل مخالفانِ روی کار آمدن مجدد رییس جمهور محترم صهیونیست‌ها می‌باشند و این فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی را در نظر بگیرند که فرمود:

«دشمنان می‌خواهند مردم به دولت، که مسئولیت اداره‌ی امور کشور را دارد، بی‌اعتماد باشند، سعی کنید این نقشه را خنثی کنید.» 5

«مثل جنگ احزاب دست به دست هم داده‌اند، فشار دارند می‌آورند که این دولت را بکوبند، هدفشان هم این دولت یعنی آقای احمدی نژاد شما‌ها نیستید... هدف انقلاب است، هدف نظام است، هدف واقعی نظام است شما (دولت نهم) چون حرف نظام را می‌زنید، آماج تهاجمات قرار می‌گیرید... علتش همه این است که گفتمان این دولت گفتمان انقلاب است.» 6

«امروز در دولت جدید به‌رغم همه‌ی کار شکنی‌ها، این ارزش (های امام و انقلاب) سخن اوّل و حرف رایج شده و دولت صریحاً آنرا بیان می‌کند و علّت دشمنی‌ها چه کسانی که در داخل و چه در خارج هستند، همین است که رییس‌جمهور به‌طور ‌صریح به این ارزش‌ها اظهار عشق و علاقه می‌کند. در داخل نیز برخی نگاه می‌کنند آنجایی که این ارزش‌ها پاس داشته می‌شود کجاست تا به آن حمله کنند و هر خط و حرکتی که علیه ارزش‌ها باشد، این افراد آنرا دوست دارند.» 7
اگر چه اینگونه اعمال تخریبی بر علیه دولت کار و تلاش و خدمت از وابستگان همه‌ی جریان‌ها غیر‌قابل پیش‌بینی نبود، که اگر سخن از عدالت باشد، بسیاری را برآشفته خواهد کرد و کینه‌ی عدالت‌ستیزان را برخواهد انگیخت و به فرموده‌ی رهبر معظم انقلاب اسلامی:

«با آغاز مبارزه‌ی جدّی با فساد اقتصادی و مالی یقیناً زمزمه‌ها و به تدریج، فریادها و نعره‌های مخالف با آن بلند خواهد شد. این مخالفت‌ها، عمدتاً از سوی کسانی خواهد بود که از این اقدام بزرگ متضرر می شوند و طبیعی است، بددلانی که با سعادت ملّت و کشور مخالفند یا ساده دلانی که از القائات آنان تأثیر پذیرفته‌اند، با آنان همصدا شوند. این مخالفت‌ها نباید در عزم راسخ شما تردید بیفکند.» 8

رقیبانی که بیش از دو ماه با موج تخریب رییس جمهور محترم به میدان آمده اند، آیا از خود سؤال کرده‌اند که چرا بدخواهان دیرین انقلاب چون نهضت آزادی‌ها و رادیوهای بیگانه و حتی رژیم‌های مرتجع عربی از حضور آنان در مقابل احمدی‌نژاد استقبال کرده‌اند؟!


 
<      1   2   3   4      >
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید