تعداد کل بازدید : 2759769

  بازدید امروز : 23

  بازدید دیروز : 102

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
هرکه در راه خدا با کسی برادری کند، خداوند در بهشت، او را به چنان منزلت والایی برمی کشد که با دیگر اعمالش بدان دست نمی یابد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 88/3/3::: ساعت 10:0 صبح

آیا عشق به خدا نیاز به شناخت و معرفت دارد؟ اسباب عشق کدامند؟

عشق به پروردگار عالم , فطری همه ی موجودات است و تنها مختص انسان نیست . زیبایی موجب حرکت و جنبش است به عقیده ی فلاسفه ی الهی تمام حرکتهایی که در این عالم است حتی حرکت جوهریه و اساسی که تمام قافله ی عالم طبیعت را به صورت یک واحد جنبش و حرکت درآورده , مولود عشق است . (1)
عشق و محبت به حضرت حق ( جل و علا ) در مراتب نازله , فطری انسانهاست ؛ چنانکه علامه جوادی آملی ( دام ظله ) با استناد به آیه و لکن الله حبب الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم (2) (لکن خداوند نزد شما ایمان را دوست وخوشایند کرد و آن را بیاراست ) اثبات می فرمایند که چنانکه اصل دین الهی محبوب انسان است و هر چه ذاتا ً محبوب انسان است , فطرت انسان به او گرایش دارد , پس معلوم می شود دین و خدا هر دو فطری انسان است . (3)
پس عاشق کمال مطلق بودن , فطری انسان است ؛ این که انسان همیشه در دوران زندگی خود به دنبال محبوبی است تام و تمام و بی عیب و نقص که با وصال او به آرامش و سکون برسد فطری اوست و این از الطاف خالق بی همتاست که این نعمت ابتدایی را قبل از اینکه از او بخواهیم به ما ارزانی داشته تا بخشی از مسیر عاشقی و عبودیت را ابتدائا ً پیموده باشیم .

 این عشق و محبت حداقل , برای ابتدای راه لازم است اما کافی نیست بلکه باید در تقویت این عشق نهایت تلاش را مبذول داشت , تا جایی که فقط او را ببینی و لا غیر . خاصیت عشق در مراتب عالیه این است که عاشق فقط بر طبق رضای معشوق عمل می کند و تنها به خواست او تن می دهد و بس .

اما بدلیل اینکه انسان دارای نفسی است که زشت را زیبا و زیبا را زشت جلوه می دهد باید مراقب باشد در مصداق معشوق و محبوب حقیقی به خطا نرود ؛ که اگر چنین کند در خصوص نعمت عشق نا سپاسی بزرگی مرتکب شده و به بیراهه رفته است .

محبت که صراط مستقیم بین محب و محبوب است از روشن ترین موارد ادق من الشعر و احد من السیف است زیرا تشخیص حب صادق از کاذب از مو باریک تر و پیمودن طریق حب از طی لبه ی تیز شمشیر دشوارتر است (4) پس محبت اولیه ( فطری ) انگیزه ای است برای بر خاستن و به سمت محبوب حرکت کردن و به مراتب عالیه ی عشق دست یافتن . عاشقی در مراتب عالی یعنی جذب محبوب شدن و جذب شدن حاصل نمی شود مگر اینکه محبوب را بشناسیم .

بنابر این شناخت و معرفت مقدمه ای مهم , برای تشدید عشق است . باید معشوق را شناخت و نسبت به ویژگی های او آگاهی یافت . مگر می شود عاشق کسی شد و هیچ شناختی نسبت به او نداشت . اگر عاشق خدا بودن نیازمند معرفت ذات حق تعالی ( جل و علا ) نبود و همان چراغ فطرت کفایت می نمود , پس چرا باید اعتقاد به اساسی ترین اصل از اصول دینمان یعنی توحید , تحقیقی باشد نه تقلیدی . بنابراین فطری بودن این میل , لازم است اما کافی نیست ؛ چون حجاب طبیعت و زندگی مادی ممکن است هر لحظه آن را محجوب سازد و فروغ فطرت را باید با تربیت , پرورش داد .
غالبا ً اینگونه است که هر چه مراتب شناخت و معرفت بیشتر باشد , حب و عشق هم شدیدتر می شود . چنان که خدای سبحان در مورد مؤمنان راستین که در سایه اطاعت پروردگار متعال و اجتناب از معاصی به درجات بالای ایمان دست یافته اند می فرماید : و الذین امنوا اشد حبا لله آنها که ایمان دارند عشقشان به خدا شدیدتر است . (5)
از آن جایی که عاشقی سنخیت با معشوق را به همراه دارد , بنابراین عاشق در راستای پیاده نمودن صفات و ویژگی های معشوق در وجود خویش , نهایت تلاش خود را به کار می گیرد . از سوی دیگر چون مصداق اتم واکمل عاشقان ذات اقدس ربوبی که مظهر تمامی اسمای حسنای الهی هستند , اهل بیت عصمت و طهارت ( علیهم السلام ) می باشند , بنابراین مهمترین راه تقویت عشق به خدای متعال , پیروی کردن از این ذوات مقدس و حرکت کردن به دنبال آنهاست ؛ نه یک قدم جلوتر و نه یک قدم عقب تر . نحن النمرقة الوسطی , بها یلحق التالی و الیها یرجع الغالی (6) ما تکیه گاه میانه ایم , عقب ماندگان به ما می رسند , و پیش تاختگان به ما باز می گردند .
خدای سبحان خطاب به پیامبر ( صلی الله علیه و اله ) می فرماید به مردم بگو : قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله .... اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد . (7) لذا خداوند مهربان , شرط دوست داشتن خود را در اطاعت پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) قرار داده است.
اما پاسخ بخش دوم پرسش شما دوست عزیز که در مورد اسباب عشق سؤال فرموده اید :
الف – اگر منظور از اسباب عشق مقدمات تقویت عشق , نسبت به پروردگار عالم در وجود انسان باشد عمل به نکات زیر موثر است :

 1 - همان طور که در مطالب گذشته نیز اشاره شد , همواره از آشنایان به این طریقت که مصداق اتم و اکمل آن , قرآن کریم و اهل بیت ( علیهم السلام ) هستند , کسب رهنمود کنید تا مسیر عاشقی به سلامت طی شود .
2 – خانه ی دل , بسیار مقدس و با ارزش است ؛ به جای صاحب اصلی , بیگانه را راه نده .
در روایتی مفضل بن عمر از حضرت صادق ( علیه السلام ) پرسید : عشق چیست ؟ فقال ( علیه السلام ) : قلوب خلت من ذکر الله فاذاقها الله حب غیره ؛ دل هایی که از یاد خدا خالی باشد خدا کیفری دردناک به آنها می چشاند و آن علاقه ی به باطل و عشق به دنیا و لذایذ زودگذر و خلاصه محبت کاذب است . اگر انسان همواره مواظب قلب خویش نباشد , دل او از یاد خدا غافل می گردد و در نتیجه تازیانه ی دردناک عشق به باطل , بر او نواخته می شود و دوستی باطل در چنین دلی جای می گیرد . از حضرت علی ( علیه السلام ) نقل شده که آن حضرت فرمود : صابروا انفسکم علی فعل الطاعات و صونوها عن دنس السیئات تجدوا حلاوة الایمان بر انجام طاعتهای الهی شکیبا باشید و آن را از آلودگی گناهان حفظ کنید تا شیرینی ایمان را بیابید . از این بیان استفاده می شود که انسان با فرمانبرداری از خدا , طعم محبت او را می چشد و با معصیت او از این حلاوت محروم می گردد و اگر کسی در اثر گناه , طعم گوارای محبت خدا را نچشد , حتما ً گرفتار آلودگی محبت باطل می گردد. (8)
3 – تفکر در نعمات و الطاف بی شمار الهی .
اگر انسان اندکی با خود خلوت کرده و در مورد نعمتهای بی پایان خدای رئوف که ان تعدوا نعمت الله لا تحصواها بیندیشد , به خودش آمده و می فهمد که چه خدای مهربانی دارد . خدایی که هیچ نیازی به این بندگان ضعیف ندارد ولی اینگونه برایشان ریخت و پاش کرده است . ان الله لغنی عن العالمین (9)
نمی دانم تا به حال درباره ی خطابهای پروردگار عالم در قرآن و احادیث قدسی دقت کرده ای آنجایی که می فرماید : یا عبادی .... یعنی : ای بنده ی من به زبان ساده یعنی عزیز دلم .... حضرت حق ( جل و علا ) که خالق بی نیاز است به بنده ی سراپا فقر و نیاز این چنین خطاب می کند . فکر می کنم اندکی تأمل تنها در همین یک خطاب , کافی است که انسان را واله و شیدای پروردگار خویش کند . تفکر , آن هم در خلوت نقشی کلیدی در تقویت عشق به ذات اقدس الهی دارد .
3 – همواره خود را در محضر پروردگار ببین .
اگر انسان همواره برای انجام کوچکترین کاری این اندیشه را در خاطر داشته باشد که خالق من نظاره گر اعمال من است , یقینا ً مراقبت ویژه ای از اعمال خود می کند و اگر در این مراقبه ی خویش , استمرار و خلوص و جدیت داشته باشد به طور قطع خداوند در وجود او چنان محبتی ایجاد می کند که با عشق , به سمت او حرکت کند و دیگر این مراقبت , نه تنها برایش سختی نداشته بلکه لذت نیز می برد ؛ زیرا برای معشوق کار می کند . همانگونه که در زندگی بزرگان و عرفا می بینیم که از انجام واجبات الهی , لذت بیشتری می بردند چرا که امر وجوبی محبوب است و عاشق نیز منتظر امر معشوق ما عبدتک خوفا ً من نارک و لا طمعا ً من جنتک بل وجدتک اهلا ً للعبادة فعبدتک تو را نه از ترس آتشت و نه به طمع بهشتت عبادت کردم , بلکه تو را شایسته ی پرستش یافتم پس عبادتت کردم .
ب ) اگر منظور از اسباب عشق علت وجود عشق به خدا باشد ( البته لازم به ذکر است که عشق تقریبا ً مترادف است با همان حب شدید که در آیات و روایات آمده است و غالبا ً تعبیرات , تحت عنوان عشق نیست و بیشتر صحبت از محبت است ) به برخی از آنها به صورت خلاصه اشاره می شود :
1 – حب ذات : از آنجا که انسان بطور فطری , خویشتن خود را دوست دارد , لذا از هر کس یا هر شیئی که به نفع او باشد لذت می برد و به او علاقه مند می شود و چون انسان سراپا نقص است و نیاز , به خدایی که سرا پا کمال است و بر طرف کننده ی نیاز , او را دوست می دارد . کمال هر وجودی به انتساب به او ( خداوند ) حاصل و هر ناقصی به واسطه ی قرب به او کامل می شود . پس در کارخانه ی هستی , وجودی نیست که به خودی خود ثباتی داشته باشد مگر قیوم مطلق , که قوام همه موجودات بسته ی وجود او بوده و همه ی کائنات منوط به بود اوست (10)
2 – انسان به کسی که به او احسانی کرده محبت می کند . هیچ احسانی نیست که نه از خوان احسان و عطیت او ( خداوند ) بود . هر نعمتی از دریای بی انتهای نعمت او قطره ای است .... (11) پس به طور فطری انسان نسبت به کسی که به او محبت می کند علاقمند می شود .
3 – حب به زیبایی و جمال : انسان فطرتا ً از تماشای هر زیبایی لذت می برد در هر جا جمال زیبایی است شاهدی است از دست مشاطه ی عنایت او آراسته خداوند کمال مطلق است و هر چه زیبایی است نشأت گرفته از اوست .
پرسشگر گرامی بر خواندن مناجات المجین از مناجات خمس عشر ( که در مفاتیح ذکر شده ) مداومت داشته باشید .
اللهم انی اسألک ان تملا قلبی حبک و حب من یحبک.

(1) شهید مطهری ( رضوان الله تعالی ) / فلسفه اخلاق / ص 95
(2) قرآن کریم / سوره ی حجرات / 7
(3) علامه جوادی ( دام ظله ) / تفسیر موضوعی / ج 12 / ص 230
(4) علامه جوادی آملی ( دام ظله ) / سر چشمه اندیشه / ج 5 / ص 12
(5) قرآن کریم / سوره بقره / 165
(6) حکمت 109 نهج البلاغه
(7) قرآن کریم / سوره آل عمران / 30
(8) علامه جوادی آملی ضوعی قرآن کریم / ج 12 / ص / تفسیر موضوعی قرآن کریم / ج 12 / ص 249
(9) سوره عنکبوت / 6
(10) و (11) معراج السعادة / ص 584

 


 
<      1   2      
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید