بازدید امروز : 128
بازدید دیروز : 141
قابل توجه دختران ساده لوحی که به راحتی دامن و عفت خویش را لکه دار می کنند و نمی دانند چه بر سر خود و زندگی خود می آورند. به گزارش خبرگزاری جهان: طی پژوهشی در ارتباط با دوستی دختر و پسر اعلام شده است: اکثر قریب به اتفاق دخترانی که رابطه دوستی طولانی مدت با پسران دارند در آغاز رابطه دوستی علی رغم تصورشان درگیر روابط جنسی خواسته یا عمدتا ناخواسته می شوند.
بر اساس نتایج یک پژوهش که در شمال شهر تهران انجام شده است اکثر دختران طی ? سال اول رابطه خود باجنس مخالف، درگیر روابط جنسی می شوند.
این در حالی است که تقریبا همه دختران مورد مطالعه در ابتدای برقراری رابطه دوستی تصور می کرده اند که از درگیری جنسی مصون بوده، مهارت و قدرت کافی را در کنترل و هدایت روابط و دوستی دارند.
در بخش دیگری از این مطالعه آمده است اکثر قریب به اتفاق آنها در آغاز روابط دوستی با پسران بر این باور بودند که آنها خیلی زرنگ تر از آن هستند که دوستشان بتواند از آنها سوء استفاده جنسی کند.
در بخش تحلیلی این پژوهش یکی از علل درگیر شدن دختران در روابط جنسی برداشت نادرست آنها از روابط دوستی با پسران عنوان شده است.به عنوان مثال انگیزه و هدف اکثر دختران از برقراری رابطه دوستی با جنس مخالف جلب حمایت و عاطفه گزارش شده است، در حالی که در پسران، برقراری روابط جنسی، تخلیه شهوت و لذت بردن از جنس مخالف، انگیزه و هدف اصلی رابطه دوستی بوده است.
دانشجوی دانگشاه مازندرانم. دانشگاه مختلط و تعداد دخترا خیلی از پسرها بیشتر و بعضیها بدحجاب هستند. من خیلی سعی می کنم مواظب چشمهام باشم ولی نمی شه مثلا دو سه روز با ایمان و مواظبت خیلی خوب جلوی خودمو می گیرم و چشمهامو پایین می اندازم البته خیلی خیلی سخته با وجود اون همه دختر. ولی بعد از چند روز باز نگاهم خطا می ره و بهشون نگاه می کنم بی آنکه دست خودم باشه این ضعف در ایمان چه جوری به وجود می یاد درحالی که هر شب نماز شب می خوانم و اشک می ریزم ولی باز هم هر روز ایمانم کمتر می شه و وجدانم هم از این کارم خیلی عذاب می کشه این مسیر هر هفته تکرار می شه ولی من می خوام ایمان و اعتقادم دائمی باشه نه موقتی ضمناً سال 87 حج دانشجویی هم رفتم و درک می کنید که با گناه کردن چه جوری عذاب می کشم و از خدا و معصومین خجالت می کشم؟
در ابتدا روح تقوا و پاکی را در شما می ستاییم و به خاطر آن به شما تبریک می گوییم. دوست عزیزم آنچه برای یک جوان مضر است این است که چشم چران باشد و بی مهابا به نامحرمان نگاه کند، زیرا بسیاری از گناهان از نگاه آغاز می شود و با چشم چرانی انسان از خطرات محفوظ نمی ماند.
اما در مورد شما گفتنی است: ما معتقدیم شما به هیچ وجه چشم چران و یا ضعیف الایمان نیستید و افتادن چشم به نامحرم آنهم در چنین فضایی نباید غیر طبیعی تلقی شود. در این مورد نباید بیش از اندازه نگران باشید و خود را عذاب دهید. شما جوان بسیار پاک و مومنی هستید که حتی ما به حال شما غبطه می خوریم. نگاهی حرام است که انسان عامدا به نامحرمان به قصد شهوت خیره شود و از این نگاه لذت ببرد.
مهم این است که نگاه حرام به صورت عادت در نیاید و قبح آن شکسته نگردد، یعنی باید هوشیار باشید و از دل و چشم خود نگهبانی دهید و اگر گرفتار خطا شدید فورا با سلاح توبه دشمن را از خویش ناامید سازید و جبران کنید. چون اگر چشم رها و آزاد گردد و به هر صورت و هر منظره ای نگاه کند، این کار عادت و ملکه انسان می شود، دیگر نمی شود نفس را کنترل کرد و به گناه آلوده خواهد شد.
در روایتی از امام عسکری(ع) آمده است: برگرداندن صاحب عادت از عادتش مانند معجزه است (بحار، ج 14، ص 38). اگر انسان به خوبی بفهمد که بسیاری از آلودگی ها و انحرافات از یک نگاه ناروا که نگاه های بعدی را به دنبال داشته و استغفار و توبه ای همراه آن نبوده، سرچشمه گرفته، همین فکر در عاقبت شوم آن عامل کنترل بسیار مهمی است که انسان بیدار و مؤمن و هوشیار را کنترل و حفظ می کند.
کنترل چشم تابعى از روح تقواست که اگر در آدمى پدیدار شد به تبع آن کنترل چشم نیز به دنبال آن خواهد آمد که الحمد لله در شما وجود دارد.
البته باید متوجه باشید راهى که صددرصد گناه نکردن در تمام زندگى را تضمین کند براى افراد عادى بشر چیز سهلى نیست؛ زیرا انسان موجودى مختار و داراى تمایلات گوناگون است که گاها زمینه ساز خطا و گناه می شوند. ما که معصوم نیستیم، پس نباید از خودمان توقع داشته باشیم که هرگز گناه نکنیم. این توقع گاهی باعث آزار و عذاب وجدان به صورت افراطی می شود و چه بسا آدمی را به بیماری وسواس دچار کند که بیماری بسیار خطرناکی است.
مشکل اصلی شما در حال حاضر احساس افراطی نسبت به گناه است، نه گناه چشم گرانی و نگاه به نامحرم. البته حساسیت و دل نگرانی شما در مورد اعمالی که به اعتقاد شما ناشایست و خطا بوده است، بشارت دهنده وجود روح تقوا و خداترسی در شما است. این گونه نگرانی ها و اندوه ها نسبت به خطاها و سستی ها به ویژه در یک جوان بیانگر لطف خداوند و عنایت او به شما است و حسرت بر اعمال بد و نادرست گذشته و اندوهگین بودن به خاطر آن ،امری مطلوب و پسندیده است، ولی به شرط آن که از حد و اندازه معمول تجاوز نکند و به صورت احساس افراطی گناه که مانع شیطانی بر سر راه تکامل انسان است، در نیاید.
معیار این مرز شکنی این است که این حالت شما را از زندگی عادی خود باز ندارد و به زندگی شما آسیب نرساند و وسواس گونه شما را از رسیدن به اهداف متعالی باز ندارد.
هدف از ندامت و پشیمانی از برنامه ها و کارهای گذشته و غصه دار بودن این است که چنین اشتباهی در آینده تکرار نگردد و خطاها و کاستی های گذشته را با عزم و اراده ای مستحکم در آینده جبران نماییم و با عبرت آموزی از گذشته و دستیابی به عوامل خطاهای گذشته، راه آینده را با استواری و صلابت بپیماییم و به سعادت حقیقی در دنیا و آخرت نائل گردیم.
ولی اگر غصه و تأسف و اندوه برگذشته، افق آینده را در نظر ما تیره و تار سازد و پای رفتن و حرکت ما را سست نماید این دور شدن از هدف و تسلیم دام شیطان شدن و از چاله به چاه افتادن است. خداوندی که خالق و آفریننده ما است و از ضعف و ناتوانی و جهالت ما از همان ابتدای افرینش و قبل از آن آگاه بوده و می دانسته ما انسان های خدا باور و معتقد به او دچار لغزش و خطا می شویم و گاه گاهی در دام خدعه و فریب شیطان می افتیم،و لذا بابی به نام توبه رافرا روی ما گشوده است و ما را دعوت نموده که بعد از لغزش و افتادن با توبه و پشیمانی و عذرخواهی بلند شویم و قد راست نماییم و عجز و نیاز را به پیشگاه او ببریم و رشته اتصال بین خود و خدا را که با گناه و خطا پاره کرده ا یم دوباره گره بزنیم و با آب اشک و توبه، چهره خویش را از گناهان بزداییم و او وعده پذیرش توبه و آمرزش داده است.
حال اگر انسانی دچار خطا و گناه گردید و متوجه خطای خود شد و پشیمان و نادم گردید وعذر تقصیر به پیشگاه با عظمت خداوند آورد، ولی به آمرزش و لطف حق اعتمادی نداشت و تصورش این بود که مورد مغفرت و رحمت حق قرار نگرفته، معلوم است که وعده های الهی را باور نکرده و خداوند را به غفور بودن و رحمان و رحیم بودن نشناخته و یا گناه خود را که با همه بزرگی محدود است بزرگتر از صفات رحمت و مغفرت الهی که بی حد و بی کرانه است می بیند. توجه داشته باشید که دام های شیطان بسیار متنوع و رنگارنگ است.
شیطان که استاد مکر و فریب است برای هر فردی دامی ویژه او دارد برای بندگان با تقوای الهی دامی و برای بندگان فاسق دامی دیگر دارد. هدف شیطان بازداشتن از یاد خداوند و فاصله انداختن بین بندگان و خداوند به هر طریق ممکن است. اندوه بر گذشته اگر باعث تباه شدن فرصت های آینده و حال ما گردد و حال و آینده مان را با تأسف و تحسر و اندوه بر اعمال گذشته سپری سازیم، در واقع شاد کردن شیطان و کمک به او در پیاده کردن اغراض شوم اوست.
آیا شما تصور می کنید همه بندگان خوب و لایق خداوند که به مقام قرب او رسیده اند و سر بر آستانه با عظمت او ساییده اند همگی از ابتدای عمر، پاک و بی خطا و بی جرم بوده اند؟ خیر، این ویژگی تنها مخصوص بندگان معصوم خداوند یعنی انبیا و اولیا(ع) است و دیگران کم و بیش از خطا و اشتباه در برهه ای از دوران عمر خویش و به ویژه دوران نوجوانی و جوانی که دوران اوج غریزه و غلبه سستی قدرت و نیرو در انسان است، دچار خطا و اشتباه و گناه بوده اند.
بزرگانی مثل فضیل بن عیاض و بشر حافی و افراد فراوان دیگری که عمری را در فساد و آلودگی و گناه به سر بردند ولی بالاخره لطف حق و هدایت الهی شامل حالشان گردید و نه تنها خود راه هدایت را یافتند بلکه راهنمای دیگران در ظلمت ها و تیرگی ها شدند و با جبران گذشته و پا گذاشتن در جاده بندگی، پله های قرب حق را پیمودند و در مقام صدق و راستی و در جوار خداوند آرمیدند، الگوها و نمونه های روشنی برای ما می باشد که مراقب باشیم از راهی که فکر می کنیم درست و مطلوب است و ناخواسته در دام شیطان گرفتار نگردیم و آینده مان را به سرنوشت گذشته مان دچار نسازیم. به لطف و عنایت و رحمت و پرده پوشی و مغفرت الهی ایمان بیشتری داشته باشیم و به وعده های حق و بشارت های او خوش گمان تر باشیم که خداوند همان گونه که درباره او گمان می کنیم با ما رفتار می کند و او را همان گونه که تصور می کنیم می یابیم.
اینکه هرگاه انسان به خود نظر می افکند معمولا صحیفه اعمال خود را آلوده و مشوب به رذایل اخلاقی می بیند در این حال اگر راهی و روزنه ای برای پالایش وجدان از بدی ها نباشد انسان در سراشیبی سیه روزی و شقاوت کامل قرار می گیرد و به سمت نومیدی و غرقه شدن در مرداب رذایل فرو می رود افزون بر این از جنبه روحی و روانی گناه و خطا در انسان حالتی پدید می آورد که اگر زایل نشود آمادگی بیشتری برای ارتکاب خلاف در فرصت های آینده خواهد داشت .
گناه عملی است که انسان با اختیار و آگاهی انجام می دهد و بیشتر نسبت به کسانی صادق است که می توانند از طریق حلال زندگی کنند ولی در اثر غفلت و سرکشی و طغیان، در مقابل خداوند می ایستند و با فرمان او مخالفت نموده و عملی را انجام می دهند که خدای متعال از انجام آن راضی نیست، ولی کسی که مثلا تحت فشار شدید شهوت تمام سعی خود را می کند که به گناه نیافتد ولی گاهی توان خود را از دست می دهد و ناخواسته آلوده می گردد، وضعیت اش مانند کسی که از روی سرکشی گناه می کند نیست، مانند دزدی که ثروت مند است و دزدی می کند و کسی که از روی ناچاری و فقر مفرط دست به سرقت می زند. از نظر شرعی سارق اولی اگر دزدی اش اثبات شود، دست اش قطع می شود، ولی در مورد دومی که از روی ناچاری سرقت کرده، حکم به قطع دست نمی شود.
بنابراین نباید به صورت افراطی احساس گناه کنید و از خودتان ناامید شوید این حالت انرژی شما را برای تلاش در جهت اصلاح و خودسازی کاهش می دهد و مانع حرکت تکاملی شما خواهد شد. پس هر چه زودتر تغییر وضعیت دهید و با توبه و استغفار صادقانه افکار منفی را از خویش دور نمایید و با فراموش کردن افکاری که شما را آزار می دهد و حفظ شادابی و نشاط و یقین نسبت به رحمت و بخشش خداوند، زندگی تازه ای را شروع کنید و مطمئن باشید که نه تنها خداوند گناهان شما را می بخشد، بلکه توبه کنندگان را دوست دارد و مورد عنایت خویش قرار می دهد.
مشکل من این است که نمی توانم جلوی گناه کردنم را بگیرم. البته من سعی کردم همیشه آدم با تقوایی باشم و توانسته ام با موفقیت گوش دادن به ترانه را از حدود دو سال پیش تا الان رها کنم و موفق هم شدم.(شکر) اما مشکلی که دارم این است که در اینترنت که وارد میشم دنبال دانلود فیلمهای خارجی می روم البته نه دنبال آن فیلمها ولی بالاخره فکر می کنم شاید هدف من آن صحنه ها باشد ولی نمی دانم چرا به روی خودم نمی آورم و بعد که کار از کار می گذرد، می فهمم چکار کرده ام. با دیدن یک عکس بد یا کمی بد خیلی زود احساس گناه می کنم و بعدا که به خودم می آیم بدتر از خودم بدم می آید. خیلی این مسأله اتفاق افتاده ولی باز شکست خوردم. از خدا شرمنده ام، از خودمم شرمنده ام. نمی دانم چکار کنم. البته هنگام رفتن برای دانلود به قصد دانلود فیلم معمولی می روم و لی نمیدانم چرا ... . البته فقط فیلم نیست. در متنهای بد چشمم می خورد و ... و این موارد که با هم جمع می شوند و بعدا به فکرم می آیند دیگر واقعا ناراحت می شوم. لطفا کمکم کنید و یک راه حل عملی و همیشگی برایم بدهید؟
پاسخ: در ابتدا از شما دوست صمیمی که با حسن نظر خویش ما را مورد وثوق و اعتماد خود قرار داده و با طرح مشکلات خود، ما را به استمداد طلبیده و محرم اسرار خویش قرار میدهید سپاسگذاریم و امیدواریم ما نیز همچنان بتوانیم هر چه بهتر و شایستهتر در خدمت به شما و سایر دوستان انجام وظیفه نماییم.
مشکلی که در این ارتباط با ما مطرح نمودهاید باید نکاتی را به اطلاع شما دوست عزیز برسانیم:
هدف غایی از آفرینش انسان، رسیدن به کمال و مقام قرب الهی است «و ان الی ربک المنتهی» (نجم، آیه 42) رسیدن به این مقام طی کردن مقدماتی را لازم است، خدای متعال با آگاهی از همه ابعاد مادی و معنوی انسان، او را در این راه به انجام اعمالی ترغیب کرده و از کارهای دیگری باز داشته است؛ از جمله آنها رفتارهایی است که زمینه را برای انحراف جامعه از مسیر صحیح و پاک فراهم می کند، زیرا این ویژگی و خصیصه انسان است که در هر وادی جلو رفت، حد نهایی برای خودش نمی شناسد، «بل یرید الانسان لیفجر امامه» (قیامت، آیه 5) طبیعت آدمی اینگونه است که میخواهد تا در آینده نیز، به کارهای ناشایست بپردازد.
انسان اگر به وادی کمال قدم گذاشت تا بی نهایت پر می کشد و اگر به وادی فساد و انحطاط قدم نهاد در آن جا هم تا بی نهایت جلو میرود به گونه ای که نمی توان آن را در جایی متوقف کرد. به همین جهت است که می بینیم در بخشی از آیه 31 سوره نور آمده است: «زنان هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود» از این آیه برداشت میشود که اسلام به اندازه ای در مسایل مربوط به عفت عمومی سخت گیر و موشکاف است که هر گونه عملی را که منجر به شعلهور شدن آتش شهوت جوانان گردد را ممنوع می کند.
دیدن عکس ها و فیلم های مبتذل، به ویژه جوانان را، در یک حال تحریک دائم قرار می دهد تحریکی که سبب کوبیدن اعصاب آنان و ایجاد هیجان های بیمارگونه عصبی و گاه سرچشمه امراض روانی می گردد. مهم تر از آن اینکه گناهان، پیوند انسان با خدا را سست و در صورت استمرار این پیوند را قطع و ایمان او را زایل میگرداند و بدین وسیله انسانیت انسان که سرمایه وجودی انسان است را از او سلب می کنند.
لذا در آیات و روایات گناهان ظلم به نفس شمرده شده است. عکس های سکس غریزه جنسی انسان را به طور افراطی تحریک کرده او را از فعالیت های مثبت انسانی بازداشته به سمت ارتکاب فحشا و منکرات سوق می دهد، به همین دلیل خدای متعال از باب لطف و رحمتی که دارد ما را از آن بر حذر داشته و به مسیر درست هدایت نموده است. تحقیقات محققان نشان میدهد که دیدن فیلم ها و عکس های مبتذل و مشاهده رفتارهای ضداخلاقی، اعمال غیراخلاقی را در پی دارد، به همین دلیل «رابرت مریوخ» مالک شبکه ماهواره ای تی،وی استار آمریکا در مصاحبه ای در هندوستان گفت: «من هرگز به بچه هایم اجازه تماشای این برنامه ها را نمی دهم (روزنامه اطلاعات، 25/5/1373)
افزون بر موارد یاد شده، دیدن عکس های مبتذل، پی آمدهای تأسف باری را به دنبال دارد از جمله:
1 ـ محروم شدن از لذت انس با خدا 2. مردن دل ها 3. پاره شدن پرده های عصمت و رواج بی عفتی و بی حیایی 4. سبک شدن عقل 5. گسترش دامنه ی فحشا و افزایش فرزندان نامشروع در جامعه 6. سقوط شخصیت زن و مرد و تبدیل شدن به وسیله ای برای اشباع هوس های سرکش 7. شهوت پرستی و خوش گذرانی 8. از هم گسیختگی زندگی زناشویی 9- در کل بهم خوردن تعادل و نظم روحی و معنوی انسان و ...
خواندن این گونه داستانها ،خواه ناخواه ذهن وفکر انسان را مشغول خواهد کرد وسرانجام شومی را در ذهن واندیشه جوان به بار می آورد.این نکات لطیف را می توان از آیه های آسمانی قرآن کریم برداشت نمود.آنجا که خطاب به مومنین می فرماید:« (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ وَ مَنْ یَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیْطانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ» (اى کسانى که ایمان آوردهاید از گامهاى شیطان پیروى نکنید، و هر کس از گامهاى شیطان پیروى کند به انحراف و گمراهى و فحشاء و منکر کشیده مىشود چرا که شیطان دعوت به فحشاء و منکر مىکند.) هرگز یک انسان پاکدامن و با ایمان را نمىشود یک مرتبه در آغوش فساد پرتاب کرد، بلکه گام به گام این راه را مىسپرد:
گام اول معاشرت و دوستى با آلودگان است.(سرگرمی با داستانهای سکسی وامثال آن) گام دوم: شرکت در مجلس آنها. گام سوم : فکر گناه. گام چهارم :ارتکاب مصادیق مشکوک و شبهات. گام پنجم: انجام گناهان صغیره. و بالآخره در گامهاى بعد گرفتار بدترین کبائر مىشود.
درست به کسى مىماند که زمام خویش به دست جنایتکارى سپرده او را گام به گام به سوى پرتگاه مىبرد، تا سقوط کند و نابود گردد، «آرى این است خطوات شیطان » (آیة الله مکارم،تفسیر نمونه، ج14، ص: 413)
lیا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا...» (به ما می فهماند) به ایمان خود تکیه نکنیم، توجّه به هشدارهاى پى در پى لازم است. زیرا که شیطان براى گمراه کردن مؤمنان، بیش از دیگران تلاش مىکند. و این کهسیاست شیطان نفوذ تدریجى و گام به گام است. از همان گام اوّل مواظب باشیم». (قرائتی،محسن؛تفسیر نور، ج8، ص: 162)
از سوی دیگر منابع مطالعاتی وخواندنی ،چه خوب و چه بد ،به عنوان غذای روح انسان محسوب می شود. و روح انسان را متاثر می کند.
خدای متعال در قرآن کریم می فرماید:« فلینظر الانسان الى طعامه» ( انسان باید به غذاى خویش بنگرد.)
در بعضى از روایات که از معصومین نقل شده آمده است که منظور از «طعام» در اینجا علم و دانشى است که غذاى روح انسان است، باید بنگرد که آن را از چه کسى گرفته؟ آرى! انسان باید درست بنگرد که سر چشمه اصلى علم و دانش او که غذاى روحانى اوست کجاست؟ مبادا از سر چشمه آلودهاى تغذیه شود و روح و جان او را بیمار کند یا به هلاکت افکند». (بابایی، احمد علی؛ برگزیده تفسیر نمونه، ج5، ص412) به انسان دستور مىدهد که به غذاى جسمانیش خوب بنگرد، چشمانش را بگشاید و ببیند این خالق رحیم و مهربان چگونه انواع مواد غذایى دانهها و میوهها را از این خاک تیره براى او آفریده، ...به طریق اولى باید به غذاى روحش بنگرد که از کدامین سر چشمه تراوش کرده سر چشمهاى پاک یا آلوده؟ چرا که تعلیمات ناسالم و تبلیغات گمراه کننده همچون غذاى مسمومى است که حیات معنوى انسان را به خطر مىافکند. عجب این که بعضى از مردم در مورد غذاى جسم بسیار سختگیر و موشکافند، ولى در غذاى روحشان بىاعتنا، هر کتاب فاسد و مفسدى را مىخوانند، به هر گونه تعلیمات گمراه کننده گوش فرامىدهند، و براى غذاى روحشان هیچ قید و شرطى قائل نیستند». ( تفسیر نمونه،همان ج26، ص: 147)
در حدیثى از امیر مؤمنان على (ع) مىخوانیم:
«ما لى ارى الناس اذا قرب الیهم الطعام لیلا تکلفوا انارة المصابیح، لیبصروا ما یدخلون بطونهم، و لا یهتمون بغذاء النفس، بان ینیروا مصابیح البابهم بالعلم، لیسلموا من لواحق الجهالة و الذنوب، فى اعتقاداتهم و اعمالهم» (براى چیست که مىبینم مردم را هنگامى که در شب طعامى نزدشان حاضر کنند حتما چراغ مىافروزند تا ببینند چه غذایى در شکم خود وارد مىسازند؟ولى به غذاى روحشان اهمیت نمىدهند، و چراغ عقل را به وسیله علم روشن نمىسازند، تا از عوارض جهالت و گناهان در اعتقادات و اعمال سالم بمانند.)
نظیر همین معنى را فرزندش امام مجتبى (ع )فرموده:«عجبت لمن یتفکر فى ماکوله، کیف لا یتفکر فى معقوله، فیجنب بطنه ما یؤذیه، و یودع صدره ما یردیه» (عجب دارم از آنها که به غذاى جسم خود مىاندیشند، اما در غذاى روح دقت نمىکنند، خوراک زیانبار را از شکم خود دور مىدارند، اما قلب را با مطالب مهلک آکنده مىکنند.) ( همان، ج26، ص: 163) نتیجه آن که؛ خواندن داستانهای سکسی خواه ناخواه روح وروان خواننده را تحت تاثیر قرار خواهد داد ،حداقل او را در اندیشیدن در افعال متعالی باز می دارد و پیوسته فکر و ذهن او را مشغول می دارد.
و در یک تحلیل کلی از محتوای فیلم ها داستانهای مبتذل در اینترنت می توان گفت، اهداف زیر از سوی بافندگان و سرایندگان آنها دنبال می شود:
اهداف اقتصادی: گردانندگان این سایت ها اهداف اقتصادی را در قالب تصویر ونوشتار و به اشکال متنوعی از محصولات از طریق سایتهای اینترنتی، شبکه های تلویزیونی، تبلیغات تصویری به هر نحو، وبلاگ ها، مجلات،کتاب ها و ... کمپانی های خود را اداره می کنند.و از این راه پولهای هنگفتی را به جیب می زنند.به طوری که تجارت سکس از جمله تجارتهای مهم شمرده می شود. آنها با نوشتن اینگونه داستانها به عنوان مقدمه، دختران و زنان را عملا به فرار از خانه و بی بند وباری سوق می دهند.
اهداف اجتماعی: اشاعه ابتذال، عادی سازی روابط محرم و نامحرم،عادی سازی صحنه های خلاف اخلاق جنسی،عادی ساختن و از میان بردن قبح گناه، اشاعه رفتارهای غیر اخلاقی، روابط نامشروع، ترویج روابط غیر شرعی و غیر قانونی، عادی سازی خیانت زن و مرد به یکدیگر به عنوان امر عادی و جایز ، به سخره گرفتن اعتقادات و آداب و رسوم دینی و بی اهمیت جلوه دادن آنها، اسفاده ابزاری از سکس، غیرت زدایی، تضعیف باورهای دینی، اشاعه هنجار شکنی زنان و دختران و... از جمله اهداف شوم اجتماعی آنان می باشد.
اهداف سیاسی: در بررسی علل نوشتن و تولید این گونه چرندیات می توان به سرخوردگی از امور سیاسی و روی گردانی سردمداران آنها از سیاست نیز اشاره نمود، وهمچنین به منظور گرفتن نیروی جوان جوامع و مشغول کردن آنها، که این امر آنها را از پرداختن به امور مهم اجتماعی و سیاسی شان باز دارد. به لحاظ آن که سرگرم شدن بخشی از نیروی جوان جامعه به چنین اموری فرصتی برای انحراف سیاسی جامعه و فاصله گرفتن مردم از مشارکت سیاسی و در نتیجه آماده شدن زمینه برای کسانی است که شایسته نیستند تصمیم گیری نمایند.
خلاصه آن که این داستانها و فیلم ها ،در واقع خیال آمال و آرزوهای درونی یا عقده های روانی نویسنده گان و سازندگان آنها می باشد، که با تبادل لینکهای خود و حمایت و تبلیغ سایتهای همدیگر اهداف پلید خود را دنبال می کنند، آنها خوشبختی و سعادت انسان را در پرداختن به لذایذ وشهوتهای بی حد و حصر مادی می دانند واز ارزشهای انسانی و معنوی بسیار دور افتاده اند. و با این کار میخواهند دیگران را نیز در مسیر خود قرار دهند.
همچنین در زمینه داستان های مبتذل و سکسی لازم است این نکته را نیز بدانید که علاوه بر حرمت شرعی خواندن مطالبی که محرک شهوت هستند، به هر مقدار که بیشتر این مطالب را می خوانید غریزه جنسی شما نیز بیشتر تحریک شده و در نتیجه کنترل آن برای شما مشکل تر خواهد بود و خدای ناکرده بیشتر در معرض انحراف جنسی و گناه قرار میگیرید. از این رو توصیه می کنیم هر چه زودتر این کار را ترک کنید و برای کنترل شهوت خود برنامه ریزی نمایید.
همچنین توصیههای زیر را نیز مورد توجه قرار دهید:
1 . سعی کنید تفریحاتی سالم خارج از نت برای خود ترتیب بدهید و صرفا برای سرگرمی و تفریح به سراغ اینترنت و فضاهای محرک وارد نشوید.
2. هر فضایی را مجاز برای ورود خود قرار ندهید.
3. در پنجرهها و صفحات اینترنتی که باز می کنید حساسیت لازم را داشته باشید.
4. فکر گناه را به ذهن خود راه ندهید و از تصور و تخیل امور جنسى و شهوانى پرهیز کنید.
5. از خواندن، شنیدن، نگاه کردن به امور و تصاویر شهوتآفرین دورى کنید.
6. بیکار نباشید و همیشه براى مشغول کردن خود به فعالیتى مطلوب و مثبت برنامه داشته باشید.
7. به محض لغزش فوراً توبه کنیدو سعى کنید که دیگر تکرار نشود.
8. در مجالس مذهبى، دعا و توسل و موعظه زیاد شرکت کنید. و از خداوند مهربان در حل مسائل زندگی تان کمک بخواهید.
9 . نسبت به نماز به خصوص نماز اول وقت (به ویژه به جماعت) اهمیت بیشتری دهید. همان طور که می دانید نماز انسان را از فحشاء و منکرات باز می دارد و این وعده حق الهی است.
10. مطالعه کتب اخلاقی و تفکر در آیات قرآن نقش تعیین کننده ای در بازداری انسان از ارتکاب گناه دارد.
منابع: 1. مکارم شیرازى ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ اول، 1374 ش.
.2قرائتى محسن، تفسیر نور، مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن - تهران، چاپ یازدهم، 1383 ش.
.3بابایى احمد على، برگزیده تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه - تهران، چاپ سیزدهم، 1382 ش.
برخی از فتوای علما و مراجع:
نگاه به عکس و فیلم های سکسی غالبا موجب تحریک شهوت و مقدمه ارتکاب گناه است و لذا دیدن آن حرام است. ( رهبری، اجوبه الاستفتاآت , ج 2, ص 40)
دیدن فیلمهاى مبتذل و سکس چه با ویدئو و چه از تلویزیون که موجب فساد خود انسان یا خانوادهاش مىباشد جایز نیست و باید از نگاه کردن به آن خوددارى کرد. (استفتاآت آیتاللّهمکارم، ج 1، س 778)
استفاده از فیلمهاى فوق که به منظور انحراف تدارک دیده شده جایز نیست. تماشا کردن فیلمهاى محرک جایز نیست. (جامعالمسائل آیتاللّهفاضل، ج 1، ص 485)
آیا زن و شوهر در رابطه زناشوئی محدودیتهایی هم دارند یا مجاز به هر نوع بهره بردای جنسی از یکدیگر هستند مثلا آیا مجاز به بوسیدن آلت تناسلی یکدیگر هستند اگر هستند این موارد کرامت انسانی را زیر سوال نمی برد؟( اختلاف نظری است که با همسرم دارم) و یا اسم بردن از دستگاه تناسلی یکدیگر در حین نزدیکی آیا اشکال ندارد؟ خواهشمند است جواب روشنی بدهید چون در رابطه بنده با همسرم به یک مشکل ایجاد شده است ضمنا از صریح گویی در این سوال عذرخواهی می کنم.
پاسخ: گفتنی است زن و شوهر هرگونه لذتی می توانند از هم ببرند ولی نه در حدی که از حالت انسانیت خارج و به واسطه لذایذ جنسی به اعمالی که در شأن انسان نیست روی بیاورند. خداوند متعال غریزه جنسی را وسیله ای برای تکثیر نسل و تربیت فرزندانی قرار داده است که جانشین او (خلیفه الله) در زمین باشند و مدارج بالای انسانی صعود کنند. متاسفانه در دنیای غرب از آنجا که تمام مسائل حول محور انسان و لذایذ شخصی او می چرخد (امانیسم) تا حدی در ارضای غرائز جنسی پیش رفته اند که به اعمال ناپسند و مشمئز کننده ای مانند آنچه شما فرموده اید روی آورده اند.
علاوه بر این که خلاف اصول بهداشتی، نیز هست، لذا با توجه به این که معمولا محل عورتین مخصوصاً انتهای روده بزرگ مرکز انواع میکروب های خطرناک است سعی کنید در روابط زناشویی مسائل بهداشتی را رعایت نمایید که خدای ناکرده دچار مشکلات بعدی نشوید.
شاید این اعمال که بیشتر ریشه در فرهنگ غرب دارد، برای حفظ شان و شخصیت یک انسان مسلمان و مومن مناسب نباشد. البته مرد نمی تواند بدون رضایت زوجه او را مجبور به این گونه امور بنماید.
مىتوانید به کتابهاى زیر مراجعه فرمایید:
- ازدواج مکتب انسان سازى شهید دکتر پاکنژاد، ج 3
- آیین همسردارى ابراهیم امینى
- حلیهالمتقین (ص 70 75) علامه مجلسى
- بهشت خانواده دکتر مصطفوى
- بهداشت ازدواج از نظر اسلام دکتر صفدر صانعى
-ازدواج و مسائل جنسى، گروهى از نویسندگان
- مشاوره جنسی و زناشویی، علی اسلامی نسب
برای کنترل افکار گناه آلود چه باید کرد؟
در کلامی که از یکی از بزرگان نقل شده بود، آمده بود: مواظب افکارت باش، زیرا گفتارت را می سازد. موظب گفتارت باش، زیرا رفتارت را می سازد. مواظب رفتارت باش، زیرا عادت هایت را می سازد. مواظب عادت هایت باش، زیرا شخصیت ات را می سازد. مواظب شخصیت ات باش، زیرا آخرت ات را می سازد.
این سخن بسیار حکیمانه است، ولی قبل از مرحله افکار نیز مرحله ای وجود دارد که بدان اشاره نشده است. در حقیقت باید گفته می شد، مواظب دیدن و شنیدن های خود باش، زیرا افکارت را می سازد و همین طور تا آخر. زیرا آنچه ما حس می کنیم، یعنی می بینیم و می شنویم دقیقا بر نوع افکار ما تاثیر دارد و برای کنترل افکار باید ابتدا زمینه های آن را بررسی و ا صلاح نماییم، و آن کنترل دیده ها و شنیده ها است.
در ادامه توجهتان را به چند نکته جلب مىکنیم:
اولاً،کنترل افکار (خواطر) راه های متعددی دارد ولی نباید پنداشت که با اولین گام همه چیز درست می شود. بلکه کسی که می خواهد زمام افکار خویش را به کف گیرد باید با تمام توان به خودسازی بپردازد و با جدیت این راه را دنبال نموده تا تدریجا به هدف نزدیک گردد.
ثانیا خطور این گونه افکار مزاحم در ذهنتان که بدون اختیار به شما هجوم مىآورند، گناه محسوب نمىشود. بنابراین نگران آن نباشید.
اما جهت مقابله با چنین افکار مزاحم مىتوانید از دستورالعملهاى زیر بهرهگیرید و امیدواریم به تدریج از شر آن رهایى یابید:
1ـ از آنجا که معمولاً این افکار به هنگام بیکارى به سراغ فرد مىآید، سعى کنید با یک برنامهریزى دقیق و حساب شده تمام اوقات شبانه روزى خود را پر کنید و هیچ گاه بیکار نباشید. به مطالعه، نظافت اتاق، کمک به دوستان، ورزش و... مشغول باشید. و هر گاه بیکار شدید خود را به کارى مشغول سازید. هرگاه افکار مزاحم به سراغ شما آمد خود را مشغول کار دیگرى کنید و با ایجاد حواسپرتى از آن افکار مزاحم دورى کنید.
2ـ در صورتی که زمینه های دیداری و شنیداری خود را کنترل کنید، به تدریج صحنه های حک شده در ذهن کم رنگ و فراموش خواهند شد، زیرا انسان فراموش کار است و این خود نعمت بزرگی است در این زمینه. گرچه ذهن انسان این توانایی را دارد که حتی بدون استفاده از حواس ظاهری افکاری را تولید کند ولی عمده آن چیزهایی که انسان در مورد آن فکر می کند اعم از چیزهای خوب یا بد. داده های حواس ظاهری او است لذا باید مجاری ورودی ذهن را که همان حواس ظاهری است کنترل کرد؛ یعنی چشم، گوش، زبان و لامسه و...
قرآن در این زمینه می فرماید: «ولا تقف ما لیس لک به علم ان السمع والبصر والفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا؛ و هرگز آنچه را علم و اطمینان به آن نداری دنبال مکن که (در پیشگاه حکم خدا) چشم و گوش و دل ها همه مسؤولند» (اسراء، آیه 36).
3ـ هرگاه این افکار به سراغتان آمد و متوجه شدید، وسط افکار به خود بگویید: «بس است دیگر» و بدین وسیله رشته افکار مزاحم را قطع کرده و به سراغ مطلبى دیگر خواهید رفت.
4- ذهن و فکر انسان همواره متوجه چیزی است که به آن عشق می ورزد چنان که عاشق آنی از فکر معشوق خود بیرون نمی رود. این که مثلا ما همیشه در نمازهای خود به یاد دیگر مسائل می افتیم به جهت تعلق نفس به آنها و عدم آشنایی با محبوب حقیقی است . لیکن عاشق دلباخته ذات جمیل علی الاطلاق در همه حال به یاد خداست چنان که گویی همیشه درنماز است . پس باید دل را از تعلق به کثرات پالایید و منزلگه عشق ربوبی ساخت تا اندیشه نیز بدان سوی توجه یابد.
5- پرنده لجام گسیخته خیال چون چکاوکی است که هر دم بر سرشاخساری نشسته و به زودی به شاخه دیگر پرواز می کند. از این رو افکار انسان خود ناساخته قرار و آرامی ندارد. آن گاه اگر آدمی با دقت در کنترل آن بکوشد; یعنی , همواره از آن مراقبت نموده و هرگاه به این سوی و آن سوی گریخت بلافاصله آن را به امور شریفه متوجه گرداند, کم کم رام و مطیع می گردد.
6- با داشتن برنامه منظم و پیوسته , می توان ذهن را به سمت خاصی جهت داد; مثلا داشتن برنامه های منظم همه روزه دعا و قرآن و ذکر گفتن و صلوات , مطالعه کتاب هایی پیرامون : اخلاق , معاد, خداشناسی , عواقب گناه و حداقل روزی یک ساعت شرکت منظم و پیوسته در مجالس دینی.
اکثر جوان ها و دانشجوها در زمینه ازدواج دچار مشکل زیادی هستند، تا جایی که قسمت مهمی از فکر و دل آنها به این موضوع مشغول می شه و بهشون ضربه ها و ضررهای زیادی وارد می کنه که کمترین آنها افت تحصیلی است.
خوب یک دانشجو از یک طرف درس می خونه و باید درسش را تمام کند و مدرک بگیرد تا در جامعه بتواند نقش و شغل مناسب داشته باشد و زندگی کند، و از طرفی هم در اوج بلوغ جنسی و سن ازدواج است و با شرایط فرهنگی موجود تحت فشار درونی و غریزی فراوانی قرار دارد، شرایط ازدواج هم برایش مهیا نیست، ازدواج موقت هم اگر چه شرعا جایزه، ولی انگار عرفا حرامه یا اگر هم به عرف معتقد نباشیم، حالا از کجا یک زن صیغه ای سالم و نجیب گیر میاد، تازه کی جرئت داره این موضوع رو مطرح کنه؟
خودارضایی هم که می گویند نکنید، راست هم می گویند، چون آسیب و عوارض بی شماری داره و قدرت و توانایی های جوون ها را از بین می بره و آنها را دچار انواع بیماری ها و ضعف های بدنی و روانی زیادی می کنه، خوب در این شرایط واقعا یک جوان باید چکار کنه؟
مسئولین ممکتی هم که تنها به دادن وام اکتفا می کنند و کسی به فکر فرهنگ سازی برای آسان شدن امر ازدواج جوان ها نیست، هیچ کسی هم حاضر نیست یک کانون ازدواج درست و حسابی درست کنه و حداقل در سطح دانشگاه ها واسطه میان دختر و پسرها بشه، واقعا معلوم نیست چرا ما اینقدر در این زمینه دچار خودسانسوری و محافظه کاری مفرط و حیای غیر معقول شدیم و هیچ کس حاضر نیست به خاطر خدا آبروی خودشو توی این راه بگذاره و دست به کاری بزنه که تا حدودی بتونه آلام و سختی های جوان ها را کم کنه و براشون در این زمینه تسکینی باشه و آنها را به زندگی و انقلاب و اسلام خوش بین کنه.
شهوت قوی ترین نیرویی است که خدا در انسان قرار داده، اخه یک جوان مگه چقدر می تونه طاقت بیاره؟ کوه که نیست اگه کوه هم بود با این فشار از هم می پاشید. البته هستند توی جوان ها که حتی با این شرایط خودشون رو حفظ می کنند، در برابر هوای نفس و خواهش ها و فشار غریزه مقاومت می کنند، حتی در این فضای به شدت آلوده فرهنگی و شهوت زا سالم موندند، خوب این دسته ایمان شان خیلی قوی است و با روح تقوا و معنویت قوی تونستند، مقاومت کنند، اما خوب همه که اینطور نیستند، همه جوون ها اینقدر نیرو و توان ندارند که بتونند خودشون رو نگه دارند، واقعا باید برای این گروه کاری کرد، این ها استعداد و توان زیادی دارن که داره به خاطر همین موضوع از بین می ره.
کسانی که باید دانشمندان‘ رهبران علمی و مدیران سیاسی آینده کشور شوند، دارند تلف می شوند، همه نیروهای شان دارد از بین می رود، یعنی یا صرف ارضای شهوت می شود و یا صرف کنترل آن. ما داریم به خاطر این موضوع تلفات نیروی انسانی زیادی رو تحمل می کنیم، داریم جوان ها مون رو از دست می دیم، نسل آینده ضعیف تربیت می شه، با این نسل ضعیف دیگه نمی تونیم جلوی دشمن بایستیم، نمی تونیم آینده کشورمون رو بسازیم. انسان برای اینکه زندگی کنه، پیشرفت کنه باید آرامش داشته باشه، فایده اصلی ازدواج رسیدن به آرامشه. ولی متاسفانه نتونستیم این آرامش رو به نسل جوان کشور هدیه کنیم، خیلی از ناهنجاری های اجتماعی هم ریشه اش در همین عدم آرامش جنسی و سخت گیری هایی است که در امر ازدواج وجود داره.
در حال حاضر اگه از یک جوان سوال کنید که مشکل اصلی ات چیه، حتما می گه مشکلم اینه که نمی تونم ازدواج کنم، چون کار ندارم، چون دارم درس می خونم، چون هنوز سربازی نرفتم، چون کسی حاضر نیست به یک دانشجو دختر بده، چون پدر و مادرم درکم نمی کنند و حاضر نیستند کمکم کنند.
احساس گناه می کنم، دارم داغون می شم، چون مجبورم خودارضایی کنم، دیگه خسته شدم، گوشه گیر و منزوی شدم، موهام داره می ریزه، چشمام ضعیف شدند، افسرده شدم، به یک همسر نیاز دارم، به کسی که مونس تنهایی هام باشه، کسی که درکم کنه و بهم آرامش بده، ولی افسوس!!!
من توی این قسمت فقط سعی کردم شرایط یک جوان رو درک کنم و نمی دونم تونستم کمی از احساس اون ها رو داشته باشم یا نه، فکر می کنم عذابی که اونها می کشند، خیلی بیشتر از چیزی است که بنده تونستم برای خودم تصور کنم و احساس کنم. خیلی عذاب می کشند، خیلی و فقط خدا باید رحم کنه و وسایل ازدواج جوان ها رو فراهم کنه.
غربی ها تمام راه ها رو باز گذاشتند و به آدم ها آزادی افراطی دادند و ما به عکس اونها همه راه ها رو بستیم و حالا ازدواج شده هفت خان رستم. می گیم خودارضایی نکن، زنا و رابطه نامشروع حرومه و از گناهان کبیره است، دختر بازی هم کار آدم با شخصیت نیست، ازدواج موقت هم خوب نیست، اگه واقعا هم زن می خواهی و می خواهی تشکیل زندگی بدی، باید شغل مناسب، درآمد خوب و آبرومند، خانه و ماشین و مبایل داشته باشی، هزارتا سکه هم مهریه کنی، شیربها و خرج عقد و عروسی و خرید و ...... خوب با این شرایط کی جرئت داره از این طرف ها رد بشه؟
خوب این مشکل جوان ها است و این حرف ها تا اینجا مقدمه بود برای اینکه یک راهکار نشون بدم، البته به دانشجوها و فرقی نداره هر جوانی که شرایطش شبیه آنها است و آن راهکار ازدواج دانشجویی است.
راهکار ازدواج دانشجویی:
بهترین راهکار برای رفع مشکلات پیش آمده برای جوانان دانشجو ازدواج دائم است. البته نمی خواهیم ازدواج موقت را نفی کنیم، ولی با توجه به مشکلات موجود و عدم مساعد بودن شرایط فرهنگی، فکر می کنیم، هنوز هم بهترین راهکار برای یک جوان ازدواج دائم است. بدون شک نیاز اقتصادی و داشتن شغل و درآمد از نیازهای اساسی انسان در زندگی است، بنابراین برای مدیریت زندگی مشترک و پس از ازدواج این نیاز وجود خواهد داشت و باید به شکلی ( هر چند از طریق مساعدت والدین و...)تامین شود، ولی برای اقدام به ازدواج نیاز نیست که حتما شغل و درآمدی داشته باشید و نباید آنقدر عقلانی و محاسبه گرانه با این موضوع برخورد نمایید.
به نظر ما بهترین گزینه در شرایط فعلی اقدام به خواستگاری و فراهم نمودن مقدمات ازدواج است و این امر باعث می شود که شما انگیزه بیشتری برای دستیابی به شغل مناسب پیدا کنید زیرا باعقد بستن احساس مسؤولیت شما چند برابر می شود و همین باعث می شود که با جدیت بیشتری دنبال کسب و کار بروید.
البته این را هم بگوییم که اول باید یک خانواده منصف و فهمیده و مومن پیدا کنید که منطقی باشند و درد جوان ها رو بفهمند که البته کم هم نیستند این خانواده ها و اگه سعی کنید حتما موفق می شوید.
برخی افراد فقر و نداشتن شغل مناسب را بهانه می کنند و زیر بار ازدواج نمی روند. قرآن کریم این فرهنگ را غلط دانسته و با صراحت اعلام می دارد هرکس پا به عرصه ازدواج و خانواده گذارد خداوند وضع اقتصادی او را نیز دگرگون می کند: «و أنکحوا الأیمی منکم والصلحین من عبادکم و اما یکم ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله والله واسع علیم: (32 سوره نور )
و مردان و زنان بی همسر را همسر دهید، و همچنین غلامان و کنیزانی را که صلاحیت ازدواج دارند. و اگر نیازمند و فقیر باشند خداوند از فضلش آنان را بی نیاز خواهد ساخت و خداوند گشایش دهنده و داناست.»
در این آیه شریفه یک واژه وجود دارد که خیلی دقیق است و آن واژه "فضل" است. فضل یعنی اضافی. برای درک این حقیقت خوب است نسبت به موضوع روزی و رزق دقت کنید. روزی انسان دست خداوند است و قابل محاسبه معمولی و عقلانی نیست. روزی با حقوق و مقرری که انسان از دولت یا جای دیگری می گیرد فرق دارد. روی حساب حقوقی که می گیریم اگر بخواهیم حساب کنیم به این نتیجه می رسیم که حتی برای خریدن یک خانه، نیاز به مثلا پنجاه سال پس انداز داریم، در حالی که خیلی از مردم بدون اتکا به حقوق مشخص در زمان بسیار کوتاه تری خانه دار می شوند و حتی خودشان هم تعجب می کنند که چطور خانه دار شده اند.
کسی که حتی درست نمی تواند مخارج عادی زندگی اش را تامین کند، بعد از مدتی ممکن است خانه بخرد یا ماشین بخرد و این اصلا با حساب های عادی و محاسبات عقلانی بشری درست در نمی آید. ما طلبه ها در زندگی خودمان موضوع رزق را بسیار تجربه می کنیم و اگر دقت کنید شما هم حتما در زندگی خودتان این تجربه را دارید. بین مردم هم معروف است که می گویند خداوند خرج ازدواج و خانه را تامین می کند. خوب این تجربه آنها است و درست هم هست و در روایات و آیه شریفه فوق هم آمده است.
درست است که ما کار می کنیم یا حتی ممکن است کاری فعلا نداشته باشیم، ولی غنی و بی نیاز نمودن و رزق دادن کار خدا است و خودش وسایلی فراهم می کند که انسان به همه چیز می رسد و بی نیاز می شود. ترسیدن در این امور و محاسبات افراطی کردن از ضعف ایمان است. کسی که ایمان دارد از چیزی نمی ترسد و کسی که به قدرت خدا توکل می کند، بسیار شجاعانه و با آرامش عمل می کند و موفق هم می شود. همه ما همین طور عمل کرده ایم و موفق هم شده ایم. این تجربه مسلمی است که اکثر مردم دارند، مگه تمام کسانی که ازدواج کرده اند و در حال حاضر خانواده و خانه و ماشین دارند، از اول این چیزها را داشته اند؟ اکثر قریب به اتفاق افراد دارایی های خودشان را بعد از ازدواج بدست آورده اند.
خوب البته نمی خواهیم به کلی عقل را کنار بگذاریم، نه شما می توانید از برخی از راهکارهای عقلانی هم استفاده کنید و با به تاخیر انداختن برخی مراحل بعدی آمادگی اقتصادی و روحی و اجتماعی لازم را نیز پیدا نموده و خود را برای پذیرش مسئولیت آماده کنید.
راهکار این است که فرد مناسب را پیدا کنید، و پس ان ا نجام خواستگاری، با توافق دو خانواده مدت زمان عقد را طولانی نمایید. از این طریق می توانید هم به نیازهای عاطفی خود پاسخ مناسب بدهید، و هم بار اقتصادی خانواده روی دوش شما نیست و می توانید با آرامش تا زمان فراهم شدن شرایط و یافتن شغل مناسب و پایان تحصیلات، صبر کنید و عروسی را به تاخیر بیاندازید. این مشکل را خانواده دختر هم دارد و آنها هم مایل نیستند، دختران شان در خانه بماند و برای یافتن همسر مناسب در انتظاری سخت بسر ببرد و چشم به راه خواستگاری باشد که به او آرامش و عشق هدیه دهد.
دوست عزیز آنچه اهمیت دارد شناسایی فرد مناسب و اعمال تدابیر صحیح برای برخورداری از حسن سلوک با همسر و خانواده تان می باشد لذا توصیه می شود جهت اطلاعات بیشتر و دقیق تر و تصمیم گیری واقع بینانه تر برای مهمترین تصمیم دوران زندگی از تدابیر زیر غفلت ننمایید
1- تفکر بیشتری داشته باشید.
2- با خانواده محترمتان به گفتگو و مشورت بپردازید.
3- از نظرات مشورتی افراد با تجربه استفاده نمایند.
4-کتاب های معرفی شده را نیز مطالعه فرمایید.
- جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، انتشارات پارسایان
- انتخاب همسر، آیت الله ابراهیم امینی، سازمان تبلیغات اسلامی
- تشکیل خانواده از سری آموز خانواده، جمعی از مؤلفان، انجمن اولیاء مربیان
سید مصطفی علم خواه
خیلی از جوون ها با ما تماس می گیرند و میگن دارم به خاطر خودارضایی داغون می شم چیکار کنم راه نجات چیه؟
در این زمینه گفتنی است: یکی از مشکلات و انحرافات بزرگی که متاسفانه دامن گیر بسیاری از جوانان شده است، عادت بسیار ناپسند خودارضایی است. خوب الان نمی خواهیم این انحراف اخلاقی و عملی را ریشه یابی کنیم. محیط امروزی جامعه برای پاک بودن چندان مناسب نیست. از طرفی ازدواج جوانان با مشکلات زیادی مواجه است و از طرف دیگر جو فرهنگی جامعه چندان خوب نیست و عوامل تحریک کننده مانند بد حجابی، ماهواره، اینترنیت و مانند آن فراوان است و از جانب سوم سطح آگاهی جوانان در حدی نیست که بتوانند با ابزار علم و آگاهی و درایت و عقلانیت قوی سالهای قبل از ازدواج خود را به گونه ای مدیریت کنند، که دچار این بیماری و عادت خطرناک نشوند. برای کنترل شهوت و مدیریت غریزه جنسی و مبارزه با این عادت ناپسند، باید عرض کنیم که تنها راه درمان واقعی آن ازدواج است. کمکی که اکنون از دست ما بر می آید دادن یک سری اطلاعات در زمینه گناه بودن, آثار و عواقب این عمل نا شایست و روش های کنترل و درمان است. این خود شما هستید که باعزمی راسخ به مبارزه با این انحراف جنسی خواهید پرداخت. امید واریم به زودی وسایل ازدواج شما فراهم گردد و شما از این نظر خاطرتان آسوده شود.
خود ارضایی عنوان عامی است که بر مردان و زنان هر دو صادق است و به لحاظ ماهیت عمل, انحراف, حرمت و گناه بودن و آثار و عواقب, تفاوتی میان مردان و زنان نیست, مگر اینکه به دلایل تفاوت فیزیولوژیکی میان مردان و زنان و اینکه منی خاص مردان است و از زنان در حین ارگاسم رطوبتی خارج می شود که در حکم منی است, ولی دقیقا منی نیست, نام آن در مردان استمنا, یعنی طلب منی و در زنان استشها, به معنی طلب شهوت است. در پست های دیگر اطلاعات مفیدی در زمینه خود ارضایی تقدیم می شود که امید است انشاءالله مورد استفاده قرار گیرد.
سید مصطفی علم خواه
روش کلی ترک خودارضایی:
همانگونه که عالمان اخلاقی مطرح نموده اند، هر روش درمانی در اخلاق و خود سازی، مبتنی بر طی کردن سه مرحله "علم، حال و عمل" است، ولی چون مرحله حالت ( پشیمانی و ندامت ) به صورت انفعال در انسان پدید می آید و در حقیقت بازتاب آگاهی است ، این مرحله به صورت یک روش مستقل مطرح نمی شود؛ بنابراین برای خارج شدن از این مشکل ، دو روش درمانی "شناختی و رفتاری" پیشنهاد می شود. وظیفه ما دادن آگاهی و شناخت است و کاری که خود شما باید انجام دهید التزام عملی به دستورالعمل ها و به کار گیری دقیق روش های رفتاری ای است که در ذیل پاسخ ارائه می شود.
نیاز به آگاهی:
خود ارضایی یک انحراف عملی است و باید با عمل و رفتار با آن مقابله کرد و راه درمان آن جز با رعایت دقیق دستورالعمل محقق نمی شود, ولی چون هر عملی نیاز به دانش و اطلاعات خاص خود دارد, بنابراین راه کنترل و درمان این بیماری و عادت زشت نیز بدون کسب آگاهی میسر نیست . آگاهی, ازطریق مطالعه در آثار و اطلاعاتی که در این زمینه وجود دارد، بدست می آید. زمینه های مطالعه عبارتند از:
1- اینکه این عمل به لحاظ شرعی حرام و از نظر اخلاقی گناه محسوب می شود و هر گناهی نور ایمان را تضعیف می کند و باعث تاریکی و آلودگی روح انسان می شود. نوری که انسان بدان نیاز فراوان دارد و در اثر فقدان آن، در قیامت دچار عذاب و حسرت خواهد شد.
2- مطالعه در پی آمد ها و عواقب سوء آن .
3- آشنایی با روش پیشگیری و درمان.
4- ازدواج نهایی ترین راهکار ترک است.
کسب آگاهی در موارد یاد شده باعث بیداری انسان می شود و زمینه "توبه, پشیمانی و کنترل آن" را در او فراهم می آورد .
سید مصطفی علم خواه
در این زمینه گفتنی است «استمنا» یا «خودارضایى» یکى از راههاى انحرافى در ارضاى میل جنسى است که نسل جوان را در معرض آسیبهاى جدى قرار مىدهد. این کار عادت بسیار زشت و زیان آوری است که می تواند استعداد و توانایی های فراوان یک جوان را به نابودی بکشاند و حال و آینده او را تباه کند. از اینکه متوجه زشتی این عمل شده اید خدای را شاکریم و در پاسخ گویی به سوال شما مطالبی را پیرامون معرفی ، حرمت و روش درمان آن بیان می نماییم، امید است با کمک الهی و استمداد از معصومین(ع) و اطلاعاتی که در این زمینه برایتان ارسال می شود، در حفظ نفس و کنترل شهوت موفق باشید.
استمنا و یا به عبارتی خود ارضایی، از نظر شرعی واخلاقی، حرام و گناه محسوب می شود. این عادت ناپسندی به لحاظ اخلاقی، بعد معنوی انسان را به سختی می آزارد ، روح او را تاریک می نماید، آزادی معنوی انسان را سلب می کند و در مسیر خود سازی و کمال، آدمی را با چالش جدی مواجه می کند. مطابق تحقیقات انجام شده توسط روانشناسان ،خود ارضایی نوعی اعتیاد و بیماری زشتی است که آثار و ضررهای فراوانی بر جسم و روان آدمی باقی می گذارد.
کسانی که گرفتار این عمل شنیع شده اند، آن را گریزگاهی فرعی و عاجل برای خارج شدن از فشار جنسی و پاسخی برای لذت طلبی خود تصور می کنند، در صورتی که اگرتوجه نمایند، بدین وسیله گرفتار آثار و تبعات زیان آوری می شوند که گاها قابل جبران نیست.
شهوت یکی از اموری است که با طبیعت انسان در آمیخته و در جای خود از نعمت های خداوند است، ولی اگر از حالت تعادل خارج و بر افروخته شود، ممکن است سرمایه های عظیم انسانی را به خاکستر تبدیل کند. این نیرو به طور قطع نیاز به ارضاع دارد، ولی با روشی که با نظام طبیعت و شریعت سازگار باشد.
خدای متعال که به حکمت بالغه اش این غریزه را در نهاد انسان گزارده ، تا نسل انسان باقی بماند، از روی رحمت و هدایت خود راه های آسان و معقول کنترل و ارضاع آن را پیش پای او قرار داده است و نسبت به بیراهه ها و انحراف از مسیر درست نیز ، هشدارهای لازم را به انسان داده است ،راههایی که باید با شناخت و عمل به آنها، سلامت جسم و جان خویش را پاس بداریم و از خطر و پی آمد کارهایی همچون خود ارضایی و مانند آن برهانیم.
کبیره بودن:
به طور قطع "خود ارضایی" یکی از "گناهان " است . در این زمینه برخی از عالمان دینی و اخلاقی نسبت به کبیره بودن آن نیزتاکید نموده اند. از میان ایشان خصوصا مرحوم شهید آیه الله دستغیب در کتاب خویش" گناهان کبیره" فصلی را گشوده و بر بزرگی آن تاکید نموده است .
از نظر شرعی، ملاک کبیره بودن یک عمل، وعده عذاب از جانب پروردگار می باشد. در این زمینه امام صادق (ع) و در ضمن روایتی از عذابی دردناک برای فاعل آن خبر داده است. آن حضرت(ع) فرموده است: سه دسته از مردمان اند که خدای متعال در روز قیامت به ایشان نگاه رحمت نمی افکند، آنها را تذکیه نمی نماید و عذابی دردناک برای ایشان فراهم نموده است ، کسی که موی سپید خود را می کند ، کسی که با خود نکاح (استمناء) می نماید و کسی که مفعول واقع می شود.
به فرض صغیره بودن گناه خود ارضایی در صورت عدم تکرار، ملاک دیگر کبیره بودن گناه، تکرار و به تعبیر روایات اصرار بر آن است ، به همین دلیل چون به طور معمول، خود ارضایی، در افرادی که به آن گرفتارند ، به صورت عادت و اعتیاد در می آید ، تبدبل به گناه کبیره می شود.
البته حرمت و بزرگی گناه خود ارضایی در حد گناهانی همچون زنا و لواط نیست، ولی در عین حال شرایط آن به گونه ای است که می توان گفت: ضررهای بدنی و روانی آن از این دو معصیت بیشر است ؛ زیرا موقعیت برای آنها همیشه مهیا نیست، ولی موقعیت برای خود ارضایی و عادت به آن همیشه مهیا می باشد.
سید مصطفی علم خواه
آسیبهاى ناشى از خودارضایى به گونههاى مختلفى تقسیمپذیر است که به اختصار به برخى از آنها اشاره مىشود:
یک. آسیبهاى جسمانى:
یکى از روشهاى شناخت پیشرفت بیمارىها در پزشکى، مرحلهبندى علایم بیمارى است. براین اساس، برحسب عوارض ایجاد شده در بیمار مبتلا به خودارضایى، سه مرحله بیان شده است:
1. مرحله مشکل ساز .
در افرادى که مدتى است گرفتار خودارضایى شده اند، زودرس ترین عوارض ناشىاز خودارضایى عبارت است از:
الف. خستگى و کوفتگى .
ب. عدم تمرکز حواس .
ج. ضعف حافظه .
د. استرس و اضطراب .
2. مرحله گرفتارى شدید .
بروز علایم زیر در فرد گرفتار، نشان دهنده آن است که شدت ابتلاى وى یا مدت آن بیش از مرحله اول است و در نتیجه عوارض شدیدترى ظاهر شده است:
الف. خستگى و کوفتگى .
ب. نوسان خلق یا تغییرات سریع خلقى .
ج. حساسیت بیش از حد و زودرنجى .
د. کمردرد .
ه. نازک شدن موها .
و. ناتوانى جنسى زودرس در جوانى .
ز. بىخوابى یا بدخوابى و مشکلات مشابه .
3. مرحله گرفتارى بسیار شدید یا حالت اعتیاد .
الف. خستگى و کوفتگى .
ب. ریزش شدید موها .
ج. تارشدن دید چشمها .
د. وز وز گوش .
ه. انزال زودرس و غیرارادى یا خروج منى به صورت قطره قطره .
و. درد کشاله ران و ناحیه تناسلى .
ز. دردهاى قولنجى در ناحیه لگن و استخوان دنبالچه .
نحوه پیدایش عوارض
در دانش پزشکى، روند پیدایش علایم یک بیمارى و چگونگى بروز عوارض و نشانههاى کلینیکى، در شناخت هر چه بیشتر یک بیمارى بسیار مهم است و مىتواند پزشک را در تشخیص و درمان بهتر بیمارى و مریض را در پیشگیرى کمک کند. به این دلیل مناسب است درباره نحوه پیدایش برخى از عوارض خود ارضایى که در به آن اشاره شد بیشتر به آن توضیح داده شود تا خواننده عزیز با روند پیدایش این عوارض، یا به اصطلاح پاتوفیزیولوژى آن آشنا شود.
1. خستگى و کوفتگى: انقباض شدید و یک مرتبه تمام عضلات بدن در جریان انزال (ارگاسم یا اوج لذت جنسى)، باعث مصرف سریع مواد غذایى ذخیره شده در عضلات و به طور عمده کاهش گلیکوژن (ماده اصلى لازم براى تولید انرژى عضلانى) مىشود. خستگى عضلانى تقریبا با سرعت تهى شدن عضلات از گلیکوژن رابطه مستقیم دارد و هرچه این سرعت بیشتر باشد، خستگى بیشتر استفیزیولوژى گایتون، ترجمه دکتر فرخ شادان، تجدید نظر هفتم، 1986 (تهران: چهر، 1365)، ج 1، ص 313.. در خودارضایى، به علت انقباضهاى مکرر عضلات بدن، ذخایر گلیکوژن عضلات به سرعت تمام مىشود و خستگى و کوفتگى همیشه از عوارض بدیهى آن است.
2. ریزش مو: خودارضایى به تدریج با تغییرات هورمونى و شیمیایى که در بدن ایجاد مىکند، باعث افزایش هورمون جنسى مردانه؛ یعنى، تستوسترون به دى هیدرو تستوسترون مىشود که از عواقب بالا بودن ماده DHTدر خون، ریزش موها و تاسى و بزرگ شدن پروستات و عوارض ناشى از آن در پیرى است.
3. خود ارضایى مکرر باعث تحریک بیش از حد سیستم عصبى پاراسمپاتیک و افزایش تخلیه اَسِتیل کولین از انتهاى این رشته ها در مغز مىگردد که این خود باعث پارهاى از عوارض جسمانى و روانى، چون حواسپرتى ، کمى حافظه ، عدم تمرکز حواس، سیاهى رفتن چشم و در نهایت تارى دید مىشود. تمام این علامتها ناشى از تغییر تعادل میزان مواد شیمیایى موجود در مغز است که بین سلولهاى عصبى رد و بدل مىشود و انتقال پیامهاى مختلف را بر عهده دارد.
4. برخى نیز بر این عقیدهاند که علت بروز اختلالات مغزى (مانند حواس پرتى، عدم تمرکز حواس و کاهش حافظه) ناشى از ظرفیت عظیمى از انرژى بدن است که در هر بار انزال، تخلیه شده و هدر مىرود؛ زیرا مایع منى حاوى مقدار بسیار زیادى DNA(هسته 400-300، اسپرمى که در هر انزال خارج مىشود)، RNA آنزیمها، پروتئینها، مواد قندى، لسیتین ، کلسیم، فسفر، نمکهاى بیولوژیک، تستوسترون و... است. این ذخایر عظیم انرژى - که باید در بدن براى رشد و تقویت بخشهاى مختلف مورد استفاده قرار گیرد - بیهوده و به طور مکرر از بدن خارج مىشود و هر کدام عوارضى را به دنبال مىآورند.
براى مثال از آنجا که سلولهاى خونى و پلاکتها در مغز استخوانها تولید مىشود و به تکامل نهایى مىرسد و براى تولید آنها نیز انرژى بسیار زیادى مورد نیاز است؛ در افراد گرفتار خودارضایى، تکامل مغز استخوان و در نتیجه تولید سلولهاى خونى با مشکل مواجه شده و منشأ کم خونى، ضعف و خستگى در این افراد است. نیز دفع فسفر و لیستین بیش از حد از طریق انزالهاى مکرر، باعث کاهش ذخایر این مواد مىشود که مواد حیاتى براى سلامتى سلولهاى عصبى هستند و در نتیجه اختلال عملکرد سیستم عصبى، مانند حواس پرتى، عدم تمرکز حواس و... بروز خواهد کرد.
دو. آسیبهاى روحى و روانى
ضعف حافظه و حواسپرتى، اضطراب، منزوى شدن و گوشهگیرى، افسردگى، بىنشاطى و لذت نبردن از زندگى، پرخاشگرى، بداخلاقى و تندخویى، کسالت دائمى و ضعف اراده، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، احساس گناه و عذاب وجدان بروندادهاى روانى و روحى خودارضایى است. شرح پارهاى از این موارد در مباحث گذشته روشن شد.
سه. آسیبهاى اجتماعى
ناسازگارى خانوادگى، بىمیل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانى در ارتباط با جنس مخالف و همسر، احساس طرد شدن، از بین رفتن عزّت، پاکى، شرافت و جایگاه اجتماعى، دیر ازدواج کردن و لذت نبردن از زندگى مشترکجهت آگاهى بیشتر نگا: قائمى، على، خانواده و مسائل جنسى کودکان، (تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان جمهورى اسلامى ایران، چاپ دهم، 1376)..
چهار. آسیبهاى معنوى و اخروى
هیچ یک از آسیبهاى پیش گفته، به اهمیت آسیبهاى معنوى نیست؛ زیرا آسیبهاى معنوى، جان و دل و به عبارت دیگر کنه حقیقت وجود آدمى را تباه مىسازد. خودارضایى از نظر دین یک گناه است و به تعبیر قرآن زنگار بر دل مىنهد: «کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛ مطففین (83)، آیه 24.؛ «چنین مباد! بلکه اعمال (ناشایست) دلهاى آنان را زنگار زده است».
زنگ یا زنگار در اشیاى مادى، همان چیزى است که روى فلزات و اشیاى قیمتى مىنشیند و معمولاً نشانه پوسیدن و از بین رفتنِ شفافیت و درخشندگى آن و در نهایت ضایع شدن و از بین رفتن آن است.
علامه طباطبایى در تفسیر المیزانطباطبایى، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوى همدانى، (تلخیص)، (قم: دفتر انتشارات اسلامى، بىچا، بىتا)، ج 20، ص 385. مىفرماید: از آیه شریفه سه نکته استفاده مىشود:
1. اعمال زشت، نقش و صورتى به نفس و روح انسان مىدهند؛
2. این نقش و صورت خاص، مانع آن است که نفس آدمى حق و حقیقت را درک کند؛
3. نفس آدمى به حسب طبع اولیهاش صفا و جلایى دارد که با داشتن آن، حق را آن طور که هست درک مىکند.
همچنین آسیبهاى معنوى جهان گذران را در مىنوردد و اگر اصلاح نگردد، حیات جاودان آدمى را در معرض تباهى و شوربختى قرار مىدهد. از این رو نصوص دینى نسبت به آن هشدارهاى لازم را دادهاند. پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله وسلم در این باره مىفرماید: «ناکح الکف ملعون»؛رى شهرى، محمد، میزان الحکمة، ج 12، ص 5654.؛ «ملعون است کسى که خودارضایى کند».
امام صادقعلیه السلام نیز مىفرماید: «با سه گروه خداوند در روز قیامت سخن نمىگوید و پاکشان نمىخواند و عذابى دردناک دارند، از آن سهاند، خودارضایى کننده و کسى که لواط دهد»همان، ح 19049..
در روایات دیگرى امام صادقعلیه السلام خودارضایى را گناه عظیم و مورد نهى الهى معرفى فرموده استهمان، ح 19050..
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید