بازدید امروز : 109
بازدید دیروز : 62
گاهی در مسجد اتفاق می افتد که بچه ها در مورد مسئولین مسجد یا جلسات صحبت کرده و به انتقاد از آنها می پردازند و عیب و ایرادات کار آنها را می گویند. می خواستم بدانم آیا این ها از مصادیق غیبیت است یا خیر. لطفا بفرمایید حد و حدود غیبیت کردن چیست؟
دانشجوی محترم: برای روشن شدن بحث بهتر است معنای غیبت و فرق آن را با انتقاد روشن کنیم تا جواب سوال شما مشخص شود.
تعریف غیبت:
عالمان اخلاقی در تعریف غیبت گفته اند: غیبت عبارت است از: بدگویى و پردهدرى نسبت به حیثیت و آبروى افراد، یعنی در غیاب شخصى کارهاى بد و ناپسند شخصی و یا عیوب و نقائص جسمى و اخلاقى او را به گونهاى براى کسانی که او را می شناسند, بازگو کنند که اگر به گوشش برسد، ناراحت شود.
امام خمینی ( رضوان الله تعالی علیه ) فرموده است: غیبت عبارت است از: ذکر کردن انسان را در حال غایب بودنش به چیزى که خوش آیند نیست نسبت دادن آن را به سوى او، از چیزهایى که پیش عرف مردم نقصان است، به قصد انتقاص و مذمت او. ( چهلحدیث ص : 301 )ادامه مطلب...
غیبت چیست؟ چه گناهی بر آن مترتب است؟ غیبت حلال کدام است؟ آیا نقل قول از کسی که دقیقا مطالبی را به ما گفته و یا نقل به مضمون مطالب وی، در حالی که نمی دانیم ایشان راضی اند به نقل قول ما یا نه! غیبت محسوب می شود؟ در خصوص مدیران و سایر افراد دولتی که در کار حکومتی مسئولیت دارند و تصمیم آنها افراد جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد معمولا افراد یک اداره و یا جامعه در خصوص این تصمیم مدیران انتقاد می کنند مثلا: تصمیم فلان مدیر اشتباه است یا فلان مدیر نباید این تصمیم را اتخاذ می کرد یا وی این تصمیم را برای راحتی خود گرفته است و ... که افراد یک سازمان با توجه به شناخت خود از مدیر و یا یک مسئول حکومتی آن را بر زبان جاری می سازند، غیبت محسوب می شود؟ یا روزنامه ای که از رفتار و یا عملکرد و یا شخصیت یک فرد مسئول در حکومت انتقاد می کند و ممکن است فرد از شنیدن یا دیدن این انتقاد ناراحت شود از مصادیق غیبت است؟ صحبت کردن از معایب کسی که طرف مقابل ما وی را نمی شناسد، غیبت محسوب می شود؟
در پاسخ به مطالب ذیل توجه کنید :
1- پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در تعریف غیبت می فرمایند: «آن است که یاد کنی برادر خود را به چیزی که او ناخوش آید»
معراج السعاده؛ ملا احمد نراقی، ص 447
عالمان اخلاقی در تعریف غیبت گفته اند: غیبت عبارت است از: «بدگویى و پرده درى نسبت به حیثیت و آبروى افراد، یعنی در غیاب شخصى کارهاى بد و ناپسند شخصی و یا عیوب و نقائص جسمى و اخلاقى او را به گونهاى براى کسانی که او را می شناسند, بازگو کنند که اگر به گوشش برسد، ناراحت شود.
ذکر نقایص شخص«خواه آن نقص در بدن او باشد مثل اینکه بگویی: فلانی کور، یا کر، یا گنگ، یا کوتاه، یا بلند، یا سیاه، یا زرد یا... و امثال اینهاست.
یا در نسب او باشد مثل اینکه بگویی: پسر فلان فاسق، یا ظالم، یا نانجیب و نحو اینهاست. ادامه مطلب...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید