بازدید امروز : 42
بازدید دیروز : 65
اسلام مجموعه ای ارگانیک
نگاههای کلنگر و جزءنگر به اسلام
گاهی ما نگاهی جزءگرا به اسلام داریم و در حدی که شرایط طبیعی و اجتماعیمان اقتضا میکند یک گوشه کار را میگیریم و پیش میرویم. به عنوان مثال نسبت به احقاق حقوق خانمها احساس مسئولیت میکنیم. میبینیم از یک طرف در طول تاریخ محرومیت کشیدهاند و از سوی دیگر افراطهایی در جهان غرب وجود دارد که بیشتر در جهت ضربه زدن به شخصیت زن و حقوق زن است. میخواهیم در این زمینه کار بکنیم؛ کار علمی، فرهنگی، تحقیقی، آموزشی، تربیتی، تا برسد به کار سیاسی و قانونگذاری و بالاخره تا حد اجرا پیش برویم.
این یک نگاه است. کار بسیار خوب و دید مقدسی است. سایر اقشار هم به تناسب میتوانند کارهایی را که مقتضای صنف، امکانات و موقعیت اجتماعیشان است، دنبالکنند بدون اینکه نگاهی کلان و کلنگر به مسائل جامعه داشته باشند. بسیاری از مسائل اینچنین است که هم نشانه علاقه و انگیزه عاملان آنها نسبت به اجرای احکام اسلامی است و نیز نشانه وسعت نظر، عمق فکر و وسعت مطالعات آنها در این زمینهها. ما هم به سهم خودمان این تلاشها را تقدیس میکنیم، اما خوب است پیش از اینکه در بخش خاصی تلاشی را شروع کنیم، ادامه بدهیم، یا تکمیل کنیم، نظری کلان نسبت به مسائل جامعهمان داشته باشیم. در اینباره نکاتی را یادآوری میکنم.
* اسلام؛ مجموعهای ارگانیک
نقش دین در آرامش افراد چیست؟
سوال پرسشگر گرامی بسیار کلی است. باید پذیرفت این گونه سوال ها نیز پاسخ کلی می بایست داد که تنها دور نمائی برای ما ترسیم می کند. اما اگر سوال جزئی باشد پاسخ کاربردی ارائه می شود. به هر صورت از آنجا که اول دین معرفت خدا است و همه چیز بازگشت به آن دارد، در مورد نقش یاد و ذکر خدا در مورد آرامش مطالبی را بیان می کنیم.
«ماهیت آرامش»
اگر ماهیت و چیستی آرامش برای ما مشخص شود، آنگاه کارکرد دین و آموزه های آن در کسب آن بیشتر نمایان خواهد شد.
می توان گفت: آرامش آن احساسی است که در سایه ی اطمینان خاطر و عدم نگرانی نسبت به آینده و غم و اندوه نسبت به گذشته برای فرد پدیدار می شود.
مدتی است از این همه بگیر و ببند و امر و نهی دین خسته شدم. چه کنم؟
این حس خستگی، ناشی از تصور نادرست از دین است. هدف دین، سعادت بشر و شکوفا کردن استعدادهای اوست؛ نه زجر دادن و به فرمایش شما «بگیر و ببند»! انسان موجودی است که روح خدایی دارد و دارای پتانسیل خدایی شدن است و دین، از طریق سیستم تربیتی توحیدی نفی و اثبات انسان را به خدا می رساند و استعدادهای خدایی او را شکوفا می کند.
وقتی انسان به فرامین پرحکمت دین، با صبر و حوصله و اعتماد قلبی جامه ی عمل بپوشاند، استعدادهای خدایی بالقوه ی او به فعلیت می رسد و همه ی وجودش خدایی می گردد. بعنوان مثال اگر انسان به جایی رسید که دستش خدایی شد، آنوقت از این دست کارهایی بر می آید که از هر دستی بر نمی آید؛ مانند اینکه اگر به سر یک مریض بکشد شفا می یابد. همین طور تمام اعضا و جوارح و جوانح او چنین می شود. ادامه مطلب...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید