چگونه می توان خصیصه صبر را در خود تقویت کرد؟

پاسخ: اولا صبری که در دین و اخلاق توحیدی مورد تاکید است, صبر در راه خدا و خدایی شدن انسان است. زندگی فرصت خدایی شدن انسان است و در این راه آدمی با چالش ها و امتحان ها و ابتلای  فراوان مواجه می شود که اگر صبر کند, پیروز وگرنه شکست خواهد خورد. این یکی از سنت های بزرگ الهی است که تحت عنوان سنت امتحان وابتلا مطرح می شود.

ثانیا, برای تقویت صبر باید خداوند را شناخت, معرفت خدا به صورت جامع و عمیق باعث می شود انسان عاشق خداوند شود و کسی که عاشق می شود, به طور طبیعی برای رسیدن به معشوق صبر می کند و حاضر می شود هر سختی ای را تحمل کند. موفق باشید.

احساس می کنم ایمانم ضعیف شده، برای تقویتش چیکار می تونم بکنم؟

پاس:  متعلق ایمان باور توحیدی به خداوند و هستی است, بنابراین ایمان یعنی اعتقاد قلبی و عمیق به یگانگی خداوند و وحدت هستی و عمل مطابق با آن, یعنی عبادت توحیدی و یکتاپرستی. برای تقویت ایمان لازم است انسان معرفت توحیدی خود را تقویت نماید و در جهت گسترش توحید به صورت عملی در زندگی خود بکوشد. می توان گفت: با علم توحیدی و عمل توحیدی ایمان تقویت می شود. در این راه مجاهده با نفس و شیطان و دشمنان دین در عرصه سیاست و جامعه و مقاومت در راه خدا که همان جهاد اکبر و اصغر است, تاثیر فراوانی دارد. ضعف ایمان مهمترین عامل ارتکاب گناه و راهکار اصلی تقویت آن خودسازی و پاکی است. موفق باشید

اگر بخواهید کسی را با توجه به احادیث و جامعه امروز راهنمایی کنید که در تمام امور زندگی دنیوی و اخروی موفق باشد، چگونه راهنمایی می کنید و این فرد در ابتدا باید چه ویژگی داشته باشد؟

پاسخ: دوست گرامی . از نگاه اسلام و اخلاق اسلامی: مهمترین عامل و بلکه عامل انحصاری موفقیت انسان در زندگی روابط حسنه با خداوند است. معرفت ملموس خداوند و رابطه عمیق و نیکو با او و بهره جستن از عوامل هدایت مانند قرآن و ائمه ع عامل موفقیت انسان در زندگی است. در یک کلمه موفقیت مسلمان در کلمه ایمان خلاصه می شود. زندگی فرصت خدایی شدن انسان از طریق معرفت و یاد خدا است و انسان موفق یعنی کسی که در کنار تامین معاش و تشکیل خانواده و تلاش برای خوشبختی خود و خانواده, مومن, موحد و اهل ولایت و عبودیت است, در جامعه اسلامی نیز نقش موثری ایفا می نماید و برای سعادت خویش و جامعه نیز تلاش می کند. موفق باشید.

چگونه رفتارکنیم که به مرگ جاهلیت نمیریم؟

پاسخ: دوست عزیز. مرگ جاهلی معلول زندگی جاهلی است. اگر کسی بخواهد عاقبت به خیر و سعادت مند زندگی کند و بمیرد, عامل آن معرفت خدا و  اولیای او است. زندگی فرصت خدایی شدن انسان از طریق معرفت و ایمان به خدا و اطاعت رسول خدا ص و ائمه طاهرین است. به تعبیر دیگر توحید و ولایت دو عامل حیات طیبه قرآنی است. عقیده و عمل در زندگی فردی و اجتماعی باید رنگ خدایی داشته باشد و تحت ولایت اولیای او اداره شود. اگر انسان اهل معرفت توحیدی خداوند و اطاعت او باشد و ولی حاضر و غایب زمان خود را بشناسد و اهل محبت و تبعیت از او باشد, حیات طیبه خواهد داشت و هرگز به مرگ جاهلیت نخواهد مرد.

آیا کسی که چندین گناه کبیره مرتکب شده باشد و یکبار توبه کند، کافی است یا باید به دفعات باشد و اینکه آیا توبه کردن مکان مشخص و خاصی دارد؟ چه موقع بهترین موقع برای توبه کردن است؟ آیا توبه با استغفار فرق دارد یا نه؟ اگر دارد از چه جهت است؟

پاسخ: دوست گرامی. کسی که مدتها بر خلاف رضایت و خواست خداوند که ولی نعمت او است حرکت کرده و از او دور شده, وقتی بیدار می شود و می فهمد که راه را به خطا رفته و تصمیم می گیرد که بازگردد و در مسیر خواست و اراده و رضایت الهی حرکت و راه و زندگی اش را اصلاح کند و به خداوند نزدیک گردد, توبه کار نامیده می شود. لازم نیست برای هر گناه توبه خاصی نماید, ولی راه جبران برخی گناهان مانند حق الناس با گناهان دیگر مانند حق الله متفاوت است. توبه واجب فوری است و مکان و زمان خاصی ندارد و استغفار یعنی طلب بخشش از خداوند, از ارکان توبه است.

چگونه می توان روح را بزرگ کرد و سعه صدر پیدا کرد؟

پاسخ: دوست گرامی. عامل اصلی و نهایی رشد روح و بزرگی انسان و سعه صدر, ارتباط با منبع عظمت و بزرگی یعنی خدای متعال است. هیچ عاملی مانند خداوند به انسان انرژی و قدرت و عظمت نمی دهد. برای این منظور باید سعی کنیم خدا را با وصف وحدت معرفت پیدا کنیم و به او ایمان صادقانه بیاوریم و در جهت رضایت او عملا حرکت کنیم. به هر میزان که انسان به خدای بزرگ نزدیک می شود و در راه خدا, با دشمنان خداوند و دین مبارزه می کند, بزرگ می شود و عظمت می یابد. تمام بزرگان دین از همین طریق به بزرگی رسیده اند و راه دیگری ندارد.

1- من تا به امروز با 25 سال سن موفق به زیارت هیچ یک از ائمه(ع) نشده ام، بعضی می گویند باید بطلبد تا بروی؟ آیا این نشونه اینه که من خورده شیشه دارم یا همه مؤمن هستن بغیر از من؟

پاسخ: سلام دوست گرامی. در پاسخ گفتنی است: موضوع توفیق و طلبیدن درست است, ولی انسان دارای اراده و همت نیز هست و باید خود شما هم همت داشته باشید. اتفاقا در مورد کارهای خیر همیشه طلب از طرف خداوند وائمه معصومین ع هست, مشکل بیشتر از طرف خود ما است. در اثر آلودگی به دنیا از خدا و اولیای او غفلت می کنیم. همت کنید و در فرصت مناسب برنامه ای برای زیارت تمامی ائمه اطهار تنظیم کنید و از خداوند نیز توفیق بخواهید, انشاالله موفق خواهید شد. ائمه اطهار مظاهر کامل خدا هستند و زیارت آنها در حقیقت زیارت خدا و تقرب جستن به خدا است و برای سعادت مومن خیلی موثر است. موفق باشید.

2- برای تقویت ایمان چه باید کرد؟

پاسخ: سلام دوست من. ایمان آمیزه ای از معرفت خدا و تسلیم است که از نظر شیعه باید اهل ولایت نیز باشد. ایمان درجاتی دارد. هر کسی که از مرتبه ای از معرفت خدا و تسلیم و ولایت پذیری برخوردار باشد مومن است, ولی برای تقویت ایمان لازم است مراحل خداشناسی و خداپرستی توحیدی طی شود. اصطلاحا چنین کسی طالب سلوک الی الله است.

انسان مومن برای تقویت ایمان خود لازم است دو نوع سیر و سلوک داشته باشد: نظری و عملی:

الف) مراحل سلوک نظری یا شناخت توحیدی خداوند به معنای وسیع آن شامل 1-رویت ذات الهی در آیات آفاقی و انفسی و مظاهر هستی و به خصوص مظهر کامل انسانی. 2- شناخت و رویت صفات خدا در کتاب تکوین طبیعت و همچنین از طریق کتاب تدوینی قرآن کریم و روایات. 3- شناخت انبیای الهی و اولیای خدا. 4- شناخت اخلاق و ارزش های الهی و شیطانی. 5- شناخت احکام خدا و اراده او از طریق آشنایی با احکام شریعت. 6-شناخت سنت های حاکم بر هستی و قوانین طبیعی از طریق منابع دینی و علم و تجربه بشری. آدمی تا زمانى که نسبت به چیزى شناخت پیدا نکند، آن را دوست نمى‏دارد و نمی تواند آگاهانه و عاشقانه به او نزدیک شود. از این طریق شما از نظر اندیشه و شناخت به خداوند نزدیک می شوید و زمینه قرب عملی فراهم خواهد شد.

 ب)- مراحل سلوک عملی: عبودیت توحیدی و آگاهانه و عاشقانه خداوند و ترک محبت دنیا راه کلی عرفان و ولایت است. توحید عملی و عبودیت نیز مراحلی دارد که باید طی شود و مبنای آن اعتقاد به شناخت های نظری است. مهمترین مراحل عملی سلوک هم تخلق به اخلاق و صفات الهی و حاکم ساختن اراده خداوند بر اراده خود و عبودیت کامل خداوند است که اصطلاحا به آن فنای فی الله گفته می شود. حضرت على(ع) نیز مى‏فرمایند: «اگر خدا را دوست مى‏دارید محبّت دنیا را از قلب‏هایتان خارج کنید»، (میزان‏الحکمه، ج2، ص 228، ر 3167). موفق باشید. 

3- شخصی هستم گنهکار مدتی است تصمیم گرفتم که یک مسلمان واقعی شوم با توجه به اینکه قلبم بسیار تیره گشته است آ یا برای توبه باید از همین روزهای اول که شروع به نماز خواندن کرده ام اقدام نمایم یا پس از مدتی؟

سلام دوست گرامی. همین پشیمانی و بازگشت به خدا توبه است. هر مقدار که گذشته را با کارهای خوب و انجام وظایف بندگی جبران می کنید, تاریکی های شیطانی رفع و نور خدا جای آن را می گیرد. برای اینکه مومن واقعی باشید لازم است مراحل خداشناسی و  خداپرستی توحیدی را طی کنید. مشاهده ذات خدا در مظاهر خلقی و جهان, شناخت صفات خدا, سنت های الهی, اخلاق الهی, احکام الهی, شناخت علمی مظاهر خداوند در طبیعت, انسان, مظهر کامل خدا, کیفیت ظهور خدا در خود, از مراحل خداشناسی است و اعتقاد, تخلق, عمل, اطاعت از خدا و اولیای او نیز خدا پرستی محسوب و باعث تقویت ایمان می شود. موفق باشید. 

4- زمانی که مجرد بودم مرتکب گناهانی شدم مثلا به دوست دخترم دست زدم حالاهم با یکی دیگه ازدواج کردم با اون ازدواج نکردم و نمی دونم چکار کنم، به خدا عذاب وجدان دارم، از اون دنیام می ترسم، چطوری حلالیت بگیرم؟ تو رو خدا کمکم کنید؟

سلام دوست من. شما وقتی مجرد بودید تحت فشار غریزه گناهانی انجام داده اید که در حال حاضر سخت پشیمان هستید و عذاب وجدان دارید. بدانید که توبه از این نوع گناهان به همین پشیمانی و طلب بخشش از خداوند است و نیازی به حلالیت طلبی نیست. حلالیت بیشتر در مورد حق الناس و امور مالی مصداق دارد. عذاب وجدان هم به صورت افراطی مضر است و باعث وسواس می شود. اکنون چون ازدواج کرده و سعی در اصلاح خود دارید, باید به رحمت خدا امیدوار باشید و عذاب وجدان افراطی را از خود دور کنید و سعی کنید در آینده زندگی توحیدی و خدایی داشته باشید تا انسان خدایی و سعادتمند شوید. خدانگهدار شما

5- فرق عرفان با هیپنونیزم چیه؟

دوست گرامی عرفان اسلامی خدا محور است و می خواهد روش ارتباط و برخورداری از خداوند را به انسان آموزش دهد. از دیدگاه عرفان اسلامی تمام آنچه انسان دارد و می خواهد داشته باشد از جمله آرامش و کمال و سعادت از طریق خدا و خدامحوری تامین می شود, بنابراین عارف و سالک می کوشد هر چه بیشتر خدا را در وجود خود گسترش دهد تا جایی که کاملا خدا بر کشور وجوداش حاکم گردد, اما روش های دیگر مانند هیپنوتیزم تنها برای بیدار کردن و فعال کردن برخی نیروهای روانی مفید است و به طور کلی عرفان های کاذب به دنبال فراموشی دادن انسان و دور کردن او از خدا هستند و شیطانی عمل می کنند. موفق باشید.

1- من به دلیل سن کم قادر به ازدواج نیستم. پیشنهاد شما برای رهایی از غریزه و دوری از گناه چیست؟

پاسخ: سلام دوست گرامی. راهکار واقعی و قطعی اسلام برای سامان یافتن قوای انسان عرفان و سیر و سلوک معنوی به سوی خدا است, ولی چون این راهکار برای همگان در هر زمان و شرایط آسان نیست, راه کارهای دیگری مانند کنترل چشم وگوش و اجتناب از هر نوع غذا و فضای تحریک کننده و ورزش و تخلیه انرژی و خودداری از فکر و امثال آن پیشنهاد می شود. اگر می توانستید ازدواج کنید خیلی خوب بود, ولی در حال حاضر به سایت پرسمان ارگ بروید و دو مقاله پیرامون خود ارضایی و مهار شهوت داریم مطالعه کنید, خیلی کمک می کند. اگر خواستید می توانیم از طریق درج سوال در سایت, پاسخ مفصل ارسال کنیم. موفق باشید.

2- چه کنم تا دلم پاک شود و عباداتم مورد قبول واقع شود؟

پاسخ: سلام دوست گرامی. کاش شفاف تر سوال می کردید. انسان اگر بخواهد پاک شود, باید از راهی که بر خلاف رضایت الهی رفته بازگردد و سعی کند گذشته خود را جبران نماید و زندگی خود را تغییر دهد. زندگی فرصت خدایی شدن انسان است و باید سعی کنیم از لحظه های آن برای خدایی شدن استفاده کنیم. وقتی خدا وارد انسان شد و آدمی اندیشه, اخلاق و عملش خدایی و مورد رضایت خدا گردید, کدورت و آلودگی شیطان از وجودش بیرون می رود و به عنوان یک انسان مهذب و خودساخته به حیات طیبه می رسد و زندگی اش با صفا می شود. احکام, اخلاق و اعتقادات توحیدی را فرابگیرید و بعد عملا تسلیم خدا شوید. موفق باشید.

3- من دعا می کنم تا جوان هستم بمیرم چون این طوری در اذهان ماندگار می مونم و همچنین دوست دارم هر چه زودتر اون دنیا را ببیینم به خاطر اینکه فکر می کنم خیلی دیدنیه. این آرزوی من گناهه؟ در ضمن از زندگیم راضیم و خدا را هم شاکرم؟

پاسخ: سلام دوست گرامی. زیبایی آخرت بستگی به اعمال ما در دنیا دارد. برای کسی که خود را نساخته و آماده نکرده , آخرت زیبا و لذت بخش نیست و بلکه ممکن است با عذاب همراه باشد. زندگی را فرصت خدایی شدن قرار دهید و بدانید به هر مقدار که وجود خود را از خدا و خوبی های خدایی پر می کنید جاودانه تر می شوید. ماندن در اذهان مردم اولا ارزشی ندارد و ثانیا همیشگی نیست. خدا جاودان است, هر مقدار که انسان به خدا نزدیک می شود و خدایی می شود, جاودانه می شود و در آخرت هم از خداوند بهره دارد و لذت می برد. جای تاسف است که چرا ما قدر لحظه ها زیبای زندگی و فرصت های خدایی را نمی دانیم.

4- چگونه می توان عارفان حقیقی را شناخت و ملاک تشخیص عارفان حقیقی از مدعیان دروغین چیست؟

پاسخ: عارف حقیقی کسی است که تمام مراحل خدا شناسی و خدا پرستی توحیدی را طی کرده باشد. مراحل خدا شناسی و معرفت خدا عبارت است از: رویت و مشاهده ذات خدا از پس تمام مظاهر هستی و انسان. شناخت و رویت صفات خدا در کتاب تکوین طبیعت و انسان کامل و همچنین از طریق کتاب تدوینی قرآن کریم و روایات. شناخت اخلاق و ارزش های الهی و شیطانی . شناخت احکام خدا و اراده او از طریق آشنایی با احکام شریعت. شناخت سنت های حاکم بر هستی و قوانین طبیعی از طریق منابع دینی و علم و تجربه بشری.

مراحل خدا پرستی هم عبارت است از: ایمان توحیدی, اخلاق و معاشرت توحیدی و عمل و عبادت توحیدی. توحیدی یعنی خدا را در همه حال در نظر گرفتن و خدایی کار کردن و برای خدا بودن و شدن. روشی که در زندگی توحیدی خلاصه می شود.

5- راه درمان وسوسه شیطانی چیست؟

پاسخ: سلام دوست گرامی. شیطان و خداوند در سیستم هدایتی ضد هم هستند. اگر کسی بخواهد شیطان را از خود براند, راهکارش این است که یاد خدا را در خویش احیا کند. به هر مقدار که اندیشه و عقیده و اخلاق و عمل انسان خدایی می شود و معنویت اش تقویت می گردد, شیطان از او دور خواهد شد. شنیده اید که می گویند: برای دور کردن جن بسم الله بگویید. از ذکر لا حول ولا قوه الا بالله استفاده کنید و از خداوند و اولیای او کمک بگیرید. منظور شما اگر بیماری وسواس است, دوباره مطرح کنید, وسوسه شیطان با وسواس فرق دارد. شیطان همه را وسوسه می کند, اما برخی افراد بیماری وسواس دارند. موفق باشید.

1- جوانی هستم حدود 22 ساله نمازم رو به موقع می خونم( به جز صبح) حلال و حرام را رعایت می کنم، روزه می گیرم، علاقه زیادی به مراسمات مذهبی خصوصا دعای کمیل و مناجات امیر دارم اما مشکل اول من اینه که تا به حال چند بار تصمیم گرفتم که دیگه گناه نکنم اما نتونستم، مثلا عصبانی نشم، به نامحرم نگاه نکنم؟

سلام دوست گرامی. اینکه انسان گناه نکند,کار آسانی نیست و به یکباره ممکن نمی شود. خداوند به ما عمر نسبتا وسیع داده برای همین کار. زندگی فرصت خدایی شدن انسان است, مهم این است که ما از عمر خویش دراین مسیر استفاده کنیم و به تدریج جنبه های نفی و اثبات را با هم بیاوریم. یعنی کم کم گناهان را ترک کنیم و واجبات را پایبند باشیم و وارد مرحله انجام مستحبات و ترک مکروهات بشویم و راه رشد را مرحله به مرحله طی کنیم. کاری که شما باید انجام دهید این است که یاد خدا و خدایی شدن خود را فراموش نکنید و سعی کنید با ایمان توحیدی و تسلیم خدا بودن و کمک گرفتن از ولایت, در مسیر خدا باشید. موفق باشید.

2- من از غصه دارم افسرده میشم، تو رو خدا کمکم کنید من چه جوری 13 سال نماز قضا بخونم، حالم خیلی بده، آخه من توی یه خانواده مذهبی بزرگ شدم، فقط با شما تونستم حرف بزنم، بدادم برسید، دیگه زندگی برام اهمیت نداره، آیا درست مشکلم رو به مادرم بگم؟

 سلام خواهر گرامی.  لازم نیست با کسی در این مورد سخن بگویید. در مورد نماز قضا لازم نیست به خودتان فشار بیاورید. قرار بگذارید با هر نمازی که می خوانید یک نماز قضا بخوانید. یا در ساعت فراقت خاصی مثلا قضای یک روز را بخوانید تا تمام شود. خود این حالت فرصت خوبی است برای این که شما بهتر و بیشتر با خداوند صحبت کنید, اصلا زندگی مگر چیست از نگاه دین زندگی فرصتی است برای خدایی شدن انسان که از طریق همین اطاعت و عبادت و ارتباط با خدا میسر می شود. نگران چیزی نباشید, بدون غصه و با آرامش سعی کنید در مسیر جبران گذشته حرکت کنید و آن را توفیقی برای خود بدانید. موفق باشید.

3- یک جوان که توانایی ازدواج ندارد، چه کند تا به گناه نیفتد و آسودگی ذهنی داشته باشد؟

سلام دوست گرامی. سه راه پیش روی شما است. 1-همان ازدواج است, این راه واقعی است. راه واقعی دیگر معنویت و تمرکز روی خدا است. اگر انسان عاشق خدا بشود و دائم از نظر اندیشه و اخلاق و عملکرد متمرکز روی خدا و یاد خدا و کمال شود, کشور وجودش آرامش پیدا می کند و توان کنترل نیروهای غریزی را خواهد داشت. این راه هم واقعی است. اما راه اضطراری آن مهار شهوت با روش های خاص است مانند کنترل نگاه و ورزش و نخوردن محرک ها و کنترل شنیدن و مانند آن. باید ببینید چرا امکان ازدواج ندارید, بکوشید این امکان را برای خود فراهم کنید و زودتر ازدواج کنید و از روش های دیگر نیز کمک بگیرید.

4- من گاهی برای اینکه ببینم که آیا فعلا اتفاق می افتد یا نه استخاره می گیرم اما جواب استخاره با آنچه اتفاق می افتد سازگاری ندارد( مثلا میگم خدایا اگر نمره ام بالای 17 می شود بزن خوب بیاد وگرنه بد بیاد یا برای سایر کارهای دیگر) می خواستم ببینم علت چیست؟

سلام دوست گرامی. در مورد استخاره باید توجه کنید که کلا استخاره برای این موارد نیست. استخاره همانگونه که اگر به جا و درست از آن استفاده شود, راهگشا است, در صورتی که به صورت غلط مورد استفاده قرار گیرد, گمراه کننده است. استخاره مربوط به تصمیم های مهم انسان است, آنهم در صورتی که تمام راه های تحقیق و مشورت را رفته باشد و دچار نگرانی و تردید در تصمیم گیری شده باشد, در این صورت استخاره برای رفع حیرت در تصمیم گیری راهگشا خواهد بود. موفق باشید.

1- چطور می شود فهمید تاچه اندازه خدا را دوست داریم؟ اگر بهشت و جهنمی در کار نبود، آیا باز هم خدا را دوست داشتیم؟ چطور می شود عشق به خدا را در دل تقویت کرد؟

سلام دوست من. ببینید چقدر به یاد خدا هستید و خدا خدا می کنید, به همان میزان خدا را دوست دارید. عشق انسان به خدا ذاتی است, بنابراین اگر حتی آخرت هم نبود خدا را دوست داشتیم. راه تقویت محبت حضرت دوست, این است که ابتدا او را با وصف توحید بشناسیم و بدانیم که همه چیز ما از او است و هر چه هم بعد از این بخواهیم او باید عطا کند و بعد با یاد دائمی خدا در تمامی اندیشه و اخلاق و عمل فردی و اجتماعی خود, به او نزدیک شویم و همه چیز را از او بخواهیم, با بندگان او مهربان و با دشمنان او در ستیز باشیم. این در حقیقت همان سلوک نظری و عملی است که راه کمال انسان است. موفق باشید.

2- میشه یک کتاب برای خودسازی معرفی کنید که با شرایط امروز سازگار و جامع باشد؟

با سلام دوست عزیز. زندگی فرصت خدایی شدن و خودسازی راه خدایی شدن انسان است. بریدن از هر چیزی که غیر خدایی است و تمرکز یافتن در اندیشه و  اخلاق و عمل در خداوند. چند کتاب معرفی می شود. اخلاق در قرآن از دو بزرگوار آیت الله جوادی آملی و مصباح یزدی و کتاب دیگر نقطه های آغاز در اخلاق عملی نوشته آیت الله مهدوی کنی کتاب های خوبی هستند. کتاب جامع خودسازی قرآن کریم است. خدای متعال قرآن کریم را برای انسان سازی نازل کرده و کتابی بهتر و جامع تر از آن که با تمام شرایط و زمان ها سازگار باشد, در دست نیست. موفق باشید.

3- من مدتیه نسبت به درک حضور خدا مشکل دارم در صورتی که آدم معتقدی بودم، چه کار کنم؟

سلام دوست گرامی. خدای متعال متن هستی است و هستی در هر آفریده ای حضور و ظهور دارد و ذره ای نیست که خالی از وجود و هستی خداوند باشد. تمام هستی کاسه علم حق تعالی است و تمام ذرات موجودات و اشیا مانند چشم و گوش خداوند عمل می کند و خدا از هر ذره ای به تمام انسان ها و اشیا احاطه علمی دارد. این موضوع در مباحث توحیدی بحث می شود و پیرو آن انسان خود را در محضر خداوند حس می کند, اما این کافی نیست و باید تسلیم او شود. ایمان آمیزه ای از معرفت و تسلیم است. معرفت توحیدی خداوند و تسلیم اوامر او و فانی شدن در اراده مولی. ایمان را با معرفت و تسلیم تقویت نمایید. موفق باشید.

4- قرآن هدایت و بشارت برای اهل ایمان; آنان که: نمازمی خوانند، زکات می دهند، کاملا به عالم آخرت یقین دارند. نشانه های اینکه من به عالم آخرت یقین دارم چیست؟

پاسخ: سلام دوست گرامی. ایمان آمیزه ای از معرفت یقینی به خدا و توحید و قیامت همراه با تسلیم عملی نسبت به خواست و اوامر الهی است. البته یک شرط هم دارد و آن ولایت است. امام رضا ع فرمود: کلمه لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی بشرطها و شروطها و انا من شروطها. پس ایمان عبارت است از: معرفت+تسلیم+ولایت پذیری. ولی در عین حال اصل ایمان همان معرفت است و تسلیم و ولایت پذیری علامت و جزء مکمل آن به حساب می آید. اگر کسی بخواهد ایمان خود را امتحان کند باید ببیند چقدر تسلیم خدا است و رابطه اش با ولایت معصومین چگونه است. رضایت بخش هست یا نه؟ موفق باشید.

5- اینکه می گویند به خاطر امام زمان(عج) گناه نکن منافات ندارد با این که گناه به خاطر خدا باید ترک شود؟

پاسخ: سلام دوست گرامی. زندگی فرصت خدایی شدن است, این کار از طریق اطاعت خدا و پرستش و اخلاق اسلامی عملیاتی می شود و گناه دقیقا این فرصت را از بین می برد و بلکه انسان را شیطانی و از خدا دور می کند. ما گناه را که ترک می کنیم به خاطر این است که خدایی شویم و به خدا نزدیک شویم, ولی در اسلام دو اصل مهم داریم, یکی توحید است که بر اساس آن واجبات را انجام می دهیم و محرمات را ترک می کنیم و دیگری ولایت است. ولایت شرط ایمان است, بدون آن ایمان کامل نمی شود. اگر به خاطر امام زمان عج هم گناه نکنیم, در حقیقت به خاطر خدا است و منافاتی با خدا ندارد, زیرا او مظهر کامل خدا است. موفق باشید.

 6- راههای مؤثر تقویت اراده و آیا اینکه اذکاری در این خصوص وارده شده یا نه؟

سلام دوست گرامی. از نظر اسلام که دین توحیدی است و همچنین از نظر اخلاق توحیدی اسلام, اراده انسان در اصل با خدا تقویت می شود. اراده یعنی خواست و اراده ی قوی یعنی خواست قوی, منتهی اصلی ترین چیزی که انسان فطرتا طالب آن است, خدای متعال است. خداوند منبع قدرت هستی است و او است که به انسان نیز قدرت و قوت می دهد, عرفا موضوع تقویت اراده را از طریق بحث فنای فی الله مطرح کرده اند. هر مقدار که انسان از خواسته های غیر خدایی خود دست بردارد و خواست خدا را بر اراده خود حاکم کند, اراده اش قوی می شود, تا جایی که به همت می رسد و همت زمینه ساز کرامت اولیا می شود. موفق باشید.

1- چه طوری می شه یکی به خاطردوست داشتن خودخدا نماز بخونه؟ نه به هیچ دلیل دیگه ای؟

پاسخ: سلام دوست من. بر اساس توحید که روح اسلام است, زندگی در حقیقت فرصتی است برای خدایی شدن. هدف واقعی و نهایی زندگی هم همین خدایی شدن و به رنگ خدا در آمدن است. در این راستا عبادت و نماز مهمترین عامل ارتباط انسان با خداوند و خدایی شدن او است. اگر کسی نماز را برای این هدف بخواند, برای خود خدا خوانده است. در اصطلاح می گویند: نیت نماز باید قرب الهی باشد, منظور از قرب به خدا, این است که انسان خدامحور باشد و برای خدایی شدن تلاش و عبادت کند. نماز, روزه, دعا, تلاوت قرآن کریم, زیارت.... در حقیقت فرصت های خدایی شدن هستند, پس قدر لحظه های عمر خود را بدانید. موفق باشید

2- در خصوص موضوع «نقش خودشناسی جوان در سعادت او» چند کتاب تحقیقی،تبلیغی معرفی بفرمایید؟

پاسخ: 1 کتاب معارف قرآن ( انشان‏شناسى) آیت‏الله مصباح یزدى. 2. معرفت نفس، آیت‏الله حسن‏زاده آملى. 3. انسان در اسلام، احمد واعظى، 4. کیفیت ارتباط ساحت‏هاى وجود انسان، (مجله حوزه و دانشگاه)، محمد بهشتى. 5. رابطه نفس و بدن، (مجله حوزه و دانشگاه)، سید محمد غروى.6- انسان و ایمان شهید مطهری 7- انسان در قرآن شهید مطهری 8- خودشناسی برای خودسازی محمد تقی مصباح یزدی 9- محاسبه النفس سید بن طاووس ب ) 10- چهل حدیث امام خمینی 11- صد کلمه در معرفت نفس، استاد حسن‏زاده آملى 12- انسان در عرف عرفان، استاد حسن‏زاده آملى 13- دروس معرفت نفس، استاد حسن‏زاده آملى . موفق باشید.

3- تا الان که درسم تموم شده همه حواسم به رشته و درس خواندنم بوده. با این که نمازام همیشه اول وقت بوده ولی احساس می کنم همش از روی عادت باشه، به نظر خودم خیلی از دین جدا شدم، می خوام شروع کنم به جمع کردن اطلاعات راجع به دین، شاید اینطوری عباداتی که می کنم از روی علاقه باشه، لطفا من را راهنمایی کنید که چطوری و با چه کتاب هایی شروع کنم. در ضمن یک کتاب تفسیر خوب و روان که ساده نوشته شده باشه را هم معرفی کنید؟

پاسخ: سلام خواهر گرامی سعی کنید این جملات را همیشه مد نظر داشته باشید. زندگی فرصت خدایی شدن انسان است و من در زندگی کاری جز خدایی شدن ندارم. سعی کنید فرصت های خدایی شدن را مانند نماز اول وقت و تلاوت قرآن و رمضان و روزه و مانند آن خوب شناسایی کنید و مواظب اوقات خود باشید و این فرصت ها را از دست ندهید. زیارت ائمه هم بهترین فرصت خدایی شدن انسان است. کار شیطان این است که انسان را از این فرصت ها غافل کند. یاد خدا را دستور کار خود قرار دهید به چنان بهجت و سروری دست می یابید که دیگر روحیه تان را از دست نمی دهید و احساس تنهایی نمی کنید. حتما موفق خواهید شد. عادت به کارهای خوب بی ارزش نیست. نماز و عبادت در حقیقت فرصت های خدایی شدن انسان هستند.

 شما باید درباره توحید و روش خدایی شدن انسان و همچنین موضوع ولایت و امامت اطلاعات کافی داشته باشید, زیرا اسلام دو محور اساسی دارد و آن توحید و ولایت است. اگر این دو محور را در بعد نظری و عملی آن خوب درک کنید, موفقیت های فراوانی در زندگی خواهید داشت. کتاب تفسیر المیزان و نمونه جهت مطالعه معرفی می شود. قرآن کریم دائما از خداوند صحبت می کند و از انسان می خواهد که دائم به یاد خدا و خدامحور باشد. موفق باشید.

4- صله ارحام با چه کسانی است؟

پاسخ: سلام دوست گرامی. ارحام کسانی اند که در مراتب ارث واقع می شوند. مانند: پدر ، مادر، برادر، خواهر و فرزندان آنان و نیز عمو، عمه، خاله، دایی و فرزندان آنان . صله ی ارحام هر کدام به نسبت نزدیکی و خویشاوندی مراتب خود را دارد و فرقی بین خویشاوند پدر و مادر نیست. موفق باشید

1- چه طوری می شه یکی به خاطردوست داشتن خودخدا نماز بخونه؟ نه به هیچ دلیل دیگه ای؟

پاسخ: سلام دوست من. بر اساس توحید که روح اسلام است, زندگی در حقیقت فرصتی است برای خدایی شدن. هدف واقعی و نهایی زندگی هم همین خدایی شدن و به رنگ خدا در آمدن است. در این راستا عبادت و نماز مهمترین عامل ارتباط انسان با خداوند و خدایی شدن او است. اگر کسی نماز را برای این هدف بخواند, برای خود خدا خوانده است. در اصطلاح می گویند: نیت نماز باید قرب الهی باشد, منظور از قرب به خدا, این است که انسان خدامحور باشد و برای خدایی شدن تلاش و عبادت کند. نماز, روزه, دعا, تلاوت قرآن کریم, زیارت.... در حقیقت فرصت های خدایی شدن هستند, پس قدر لحظه های عمر خود را بدانید. موفق باشید

2- در خصوص موضوع «نقش خودشناسی جوان در سعادت او» چند کتاب تحقیقی،تبلیغی معرفی بفرمایید؟

پاسخ: 1 کتاب معارف قرآن ( انشان‏شناسى) آیت‏الله مصباح یزدى. 2. معرفت نفس، آیت‏الله حسن‏زاده آملى. 3. انسان در اسلام، احمد واعظى، 4. کیفیت ارتباط ساحت‏هاى وجود انسان، (مجله حوزه و دانشگاه)، محمد بهشتى. 5. رابطه نفس و بدن، (مجله حوزه و دانشگاه)، سید محمد غروى.6- انسان و ایمان شهید مطهری 7- انسان در قرآن شهید مطهری 8- خودشناسی برای خودسازی محمد تقی مصباح یزدی 9- محاسبه النفس سید بن طاووس ب ) 10- چهل حدیث امام خمینی 11- صد کلمه در معرفت نفس، استاد حسن‏زاده آملى 12- انسان در عرف عرفان، استاد حسن‏زاده آملى 13- دروس معرفت نفس، استاد حسن‏زاده آملى . موفق باشید.

3- تا الان که درسم تموم شده همه حواسم به رشته و درس خواندنم بوده. با این که نمازام همیشه اول وقت بوده ولی احساس می کنم همش از روی عادت باشه، به نظر خودم خیلی از دین جدا شدم، می خوام شروع کنم به جمع کردن اطلاعات راجع به دین، شاید اینطوری عباداتی که می کنم از روی علاقه باشه، لطفا من را راهنمایی کنید که چطوری و با چه کتاب هایی شروع کنم. در ضمن یک کتاب تفسیر خوب و روان که ساده نوشته شده باشه را هم معرفی کنید؟

پاسخ: سلام خواهر گرامی سعی کنید این جملات را همیشه مد نظر داشته باشید. زندگی فرصت خدایی شدن انسان است و من در زندگی کاری جز خدایی شدن ندارم. سعی کنید فرصت های خدایی شدن را مانند نماز اول وقت و تلاوت قرآن و رمضان و روزه و مانند آن خوب شناسایی کنید و مواظب اوقات خود باشید و این فرصت ها را از دست ندهید. زیارت ائمه هم بهترین فرصت خدایی شدن انسان است. کار شیطان این است که انسان را از این فرصت ها غافل کند. یاد خدا را دستور کار خود قرار دهید به چنان بهجت و سروری دست می یابید که دیگر روحیه تان را از دست نمی دهید و احساس تنهایی نمی کنید. حتما موفق خواهید شد. عادت به کارهای خوب بی ارزش نیست. نماز و عبادت در حقیقت فرصت های خدایی شدن انسان هستند.

 شما باید درباره توحید و روش خدایی شدن انسان و همچنین موضوع ولایت و امامت اطلاعات کافی داشته باشید, زیرا اسلام دو محور اساسی دارد و آن توحید و ولایت است. اگر این دو محور را در بعد نظری و عملی آن خوب درک کنید, موفقیت های فراوانی در زندگی خواهید داشت. کتاب تفسیر المیزان و نمونه جهت مطالعه معرفی می شود. قرآن کریم دائما از خداوند صحبت می کند و از انسان می خواهد که دائم به یاد خدا و خدامحور باشد. موفق باشید.

4- صله ارحام با چه کسانی است؟

پاسخ: سلام دوست گرامی. ارحام کسانی اند که در مراتب ارث واقع می شوند. مانند: پدر ، مادر، برادر، خواهر و فرزندان آنان و نیز عمو، عمه، خاله، دایی و فرزندان آنان . صله ی ارحام هر کدام به نسبت نزدیکی و خویشاوندی مراتب خود را دارد و فرقی بین خویشاوند پدر و مادر نیست. موفق باشید

1- مدتی است که از خودم خیلی بدم می آید؛ از نوع نماز خواندنم نوع زندگی کردنم؛ از اینکه همرنگ جماعت شده ام که دلتنگی ام از ناراحتی دنیا و خوشی ام از عیش و نوش دنیاست؛ از خودم بدم می آید که چرا از امام زمانم غافلم؟ چرا مثل جوانهایی از همین عصر پر گناهی که مونسشان امام زمان است، واقعا منتظر واقعی امام زمان نیستم؟ چرا مثل آنها غم و شادی ام از آخرت نیست؟ چرا اینقدر نسبت به آخرتم بی تفاوت ام؟ نمی خواهم مثل کسانی چون اویس قرنی یا شیخ حسن علی اصفهانی و امثالهم باشم، چون اصلا ظرفیتش را ندارم اما خیلی دوست دارم واقعا خودم را در محضر خدا حس کنم؛ واقعا نماز بخونم نماز واقعی، نمازی که به درد آخرتم بخوره؛ ایمانی داشته باشم که محکم باشه؛ ایمانی که هیچ حادثه ای حتی هولناک ترین آنها نتواند ایمان مرا بگیرد. دوست دارم شیعه واقعی مولا علی باشم نه مثل الان یدک کش این عنوان باشم. تو را خدا کمکم کنید، چه کنم تا قبل از اینکه اجلم آید و با این وضع اسفناک از دنیا برم، کاری کنم شاید وضعم بهتر شود، خدا را آخرت را واقعا باور کنم؟ چه کار کنم شیعه واقعی شوم؟ لطفا کمکم کنید.

سلام دوست گرامی. برای این منظور شما سعی کنید به خودتان دائم تلقین کنید که من می خواهم خدایی شوم. زندگی فرصت خدایی شدن و هدف زندگی انسان هم همین خدایی شدن است. در مسیر خدایی شدن و کسب رضایت الهی سعی کنید با کسب اطلاعات دینی و اعتقادی تمامی اندیشه, مطالعه, اخلاق, رفتار, برخورد ها و نیت هایتان را خدامحور کنید و البته کم کم و به تدریج دائره خدامحوری را گسترش دهید و وضعیت خود را بازسازی نمایید. از فرصت های خدایی شدن مانند نماز, دعا, روزه, مسجد وو به موقع سود ببرید. این راه انبیا و راهکار دین توحیدی اسلام  برای انسان است. خدایی شدن همان توحید و عرفان عملی است.

در کنار توحید موضوع اعتقاد به ولایت و ولایت پذیری اهمیت ویژه ای دارد. شیعه واقعی کسی است که تابع اهل بیت ع است. معرفت, محبت, اطاعت و نصرت, ویژگی های اهل ولایت است. اطاعت از رهبری و در خط ولایت فقیه بودن در عصر غیبت امام معصوم نیز در اصلاح رفتار انسان و حق محوری او در جامعه معیار مهمی است. اگر انسان خدا را در زندگی خود فراموش نکند, و در خط ولایت باشد, تمام نگرانی هایش نسبت به دنیا و آخرت رفع خواهد شد. موفق باشید.

2- مدت زیادیست که مادرم، نسبت به من بدبین و شکاک شده، به طوری که حتی با دایی یا عموی خودم هم صحبت میکنم با من دعوا میکند! اصلا هم کاری نکردم که مادرم را به شک وا دارم. از لحاظ روحی در حد صفر هستم، چند نفر به من گفتند که با دعا درست میشود، میخواستم بدونم چه آیاتی موثر است؟

 با سلام. شک مادرتان شاید به خاطر وضعیت ظاهری شما باشد, یعنی احتمالا شما از نظر پوشش و نوع برخورد با نامحرم وضعیت ظاهری تان را رعایت نمی کنید و ایشان نگران تاثیر منفی این حالت بر دایی و عمویتان است, مقداری در این زمینه بازنگری کنید, انشاالله حل می شود. اما در مورد وضع روحی بهتر است قرآن و روایات معصومین را فراوان مطالعه کنید .برای ارتقای وضعیت روحی, لازم است در کنار سیر مطالعات اسلامی, با قرآن انس بگیرید و روایات را هم در دستور مطالعه خود قرار دهید و حد اقل خود را ملزم به انجام کامل واجبات و ترک محرمات نمایید. موفق باشید.

3- از کجا بدانم نمازم قبول می شود یا نه؟

 سلام دوست گرامی. اعمال انسان در صورتی تاثیر معنوی خاص دارد که انسان  به طور کلی با هدف و نیت خدایی شدن, در مسیر دین توحیدی اسلام تمام زندگی خود را خدامحور کند. انجام نماز در کنار رفتار های اخلاقی و توحیدی دیگر و پرهیز از عوامل دور کنند و شیطانی زمینه کمال و سعادت مومن را فراهم می آورد. از نظر روایات, عوامل قبولی اعمال عبارتند از: الف) نیت و انگیزه سالم و خالص برای خدایی شدن، ب ) تقوا یعنی انجام واجبات و پرهیز از گناهان، ج ) ایمان یقینی به توحید و سایر اعتقادات شیعه د ) رعایت شرایط صحت شرعی عمل ه ) ولایت, یعنی محبت و پیروی از اهل بیت(ع)و ولی فقیه زمان غیبت و نصرت ایشان. موفق باشید

1- عشق چیست؟

 سلام دوست گرامی. عشق یا دلبستگی شدید, بر دو گونه است مجازی و حقیقی.
الف)عشق مجازی: در این گونه عشق‏،موضوع عشق ورزی همانا صفات ظاهری و کمالات مشهود و محسوس محبوب است . عشق مجازی خود دو گونه است:
1-عشق حیوانی که در آن عاشق تنها از روی شهوت و هوس معشوق خود را می خواهد و به جنبه های جنسی او نظر دارد.
2-عشق پاک: در این عشق اگر چه نظر عاشق به ظاهر محبوب است، ولی چون ظاهر نماد باطن و نشان از ذات الهی دارد، مانند پلی عاشق را به سوی عشق حقیقی رهنمون می گردد.
ب)عشق حقیقى: قرار گرفتن موجودى کمال‏جو در مسیر جاذبه کمال مطلق، یعنى خداوند متعال است. موفق باشید.

2- نیروی لازم برای بدست آوردن خوبیها و مبارزه با بدیها روازدست میدم. لطفا راهی نشونم بدین که دوباره این حسو بدست بیارم؟

 سلام دوست گرامی. مشکل شما انگیزشی است. انگیزه خود را تقویت نمایید. انسان موجودی خداگونه و زندگی فرصتی برای خدایی شدن است و تمام انبیا و اولیا هم می خواهند روش خدایی شدن را به انسان بیاموزند. راه خدایی شدن, یعنی خدامحوری و خودسازی هم به معنای استفاده از فرصت های خدایی شدن است, بدی ها و رزایل انسان را از خدا دور می کند و عامل شیطانی شدن او می شود. خوبی ها و بندگی خدا و زندگی توحیدی انسان را خدایی و خداگونه می نماید. تمام سعادت انسان در گرو قرب به خدا است و غفلت از این راه حتما باعث خسارت در دنیا و آخرت خواهد شد. در زمینه هدف زندگی مطالعه کنید. موفق باشید

3- با افراد حسود که با حرف و عمل جلوی پیشرفت علمی مرا می گیرند، چه باید بکنم؟

 سلام دوست عزیز. در برخورد با حسود چند کار انجام دهید. 1-تا می توانید صمیمی و فروتن باشید و به او در مقابل سنگ اندازی هایش محبت و خوبی کنید. از محبت خارها گل می شود. 2 موفقیت های فرد حسود را برای او بازگو کنید تا اعتماد به نفس اش زیاد شود. 3- منشأ اصلی حسادت دنیا دوستی است, سعی کنید دنیا را در نظر او کوچک جلوه دهید و ارزش های معنوی را بزرگ نمایید. 4- سعی کنید رفتار و گفتار او در شما اثر نگذارد و با بی توجهی به تحصیل و پیشرفت خود ادامه دهید. این راهکارها تا حدودی می تواند نیروی حسادت را در او خنثی و از آثار منفی آن در شما بکاهد. موفق باشید.

4- ما وقتی با دوستمان صحبت و درددل میکنیم، دوستمان مستقیم با ما حرف میزند و راه حل میدهد. ولی وقتی با خدا حرف میزنیم، چگونه باید صداشو بشنویم؟

 سلام دوست من. روی اساس توحید, تمامی صداها صدای خدا است, حتی دوست شما که صدا دارد و با شما حرف می زند و راهنمایی می کند, در حقیقت همه چیزش از خدا است و ما قبل از هر صدایی صدای خدا را می شنویم, منتهی چون عادت کردیم, مظاهر خدا راببینیم, خیال می کنیم این صدای خود او است, در حالی که هیچ کسی مستقل از خدا وجود ندارد و همه چیز از خدا شروع شده و به او پایان می پذیرد و ظاهر و باطن تمام اشیا خدا است, هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شیء علیم. بنابراین شما می توانید صدای خدا را از تمامی مظاهر خلقی او بشنوید و او را از تمامی مظاهر تماشا و در او غرق شوید.

1- بعضى وقتا فکرمیکنم هیچ وقت مؤمن نمیشم. اگه هم شدم همه فامیلم رو از دست میدم. من که نه مؤمنم که به درد امام زمان بخورم، نه مى تونم با فامیل در جشنهاشون همراهى کنم، نه خدا را دارم نه بنده خدا را، نه دنیا نه آخرت، چکارکنم؟

سلام دوست گرامی. ظاهرا شما سر دوراهی ماندید, نمی دانید خدا را انتخاب کنید یا معاشرت با فامیلی که رفتارشون با مومن بودن سازگار نیست. اولا شما می توانید هم مومن باشید و هم به نوعی با فامیل معاشرت کنید که بهشون برنخوره و الگو باشید. و ثانیا میان این دو حتما باید ایمان را انتخاب کنید, زیرا هدف دین و زندگی انسان خدایی شدن است و کسی که از این مسیر خارج می شود, مانند قطاری است که از ریل اش خارج شده است. زندگی بدون خدا و بدون هدف خدایی شدن, خالی از معنا و پوچ گرایی است. تمام انبیا واولیای الهی آمده اند تا خدایی شدن و خدامحوری را به انسان بیاموزند.

2- من دانشجو هستم و دیده ام و شنیده ام که بدون داشتن استاد اخلاق نمی توان مدارج اخلاقی را طی کرد و به مقام قرب رسید. من باید چه کار کنم؟ آیا کسی که قبلا گناهکار بوده مثل استمناء ، می تواند به درجه عرفانی برسد؟

 سلام دوست گرامی. 1- به استمنا فکر نکنید, چون توبه کرده اید و اکنون پاک هستید, وجود گناه قبلی مانع قرب نیست2- ما دو نوع استاد داریم. عام و خاص. عام یعنی همین آموزه های دینی و قرآن کریم و روایات و عالمانی که روش زندگی خدایی را به ما می آموزند. خاص یعنی استاد خصوصی ای که راه سلوک و عرفان را طی کرده و به نهایت رسانده 3-توصیه می کنیم فعلا دنبال استاد خاص نباشید و از اساتید عام استفاده کنید, زیرا استاد خاص را به موقع خدا تعیین می کند و پیدا کردنی نیست 4-دنبال این باشید که زندگی خدامحور با هدف خدایی شدن را خوب بیاموزید و اجرایی کنید. موفق باشید.

3- آیا تجزیه و تحلیل درباره رفتار استاد سر کلاس (همراه کمی خنده) غیبت یا تمسخر محسوب میشود و گناه دارد؟

 سلام دوست گرامی. آری اینگونه رفتار ممکن است باعث غیبت و تمسخر استاد تلقی شود و گناه کبیره باشد. غیبت آن است که پشت سر مومن عیبی از او را بگویند که اگر خودش بشنود ناراحت می شود و دوست ندارد درباره او چنین سخنانی گفته شود. به یک نکته توجه کنید و آن اینکه در روایات موضوع استاد و معلم از حساسیت بیشتری برخوردار است. استاد احترام خاصی از نظر دینی دارد. بدگویی و بدرفتاری نسبت به استاد ممکن است به جوانمرگ شدن شاگرد بیانجامد. معلم پدر معنوی ما است و معلمی از سنخ کار انبیای الهی است. مواظب باشید به خصوص در مورد معلم خود جفا نکرده باشید.

4- من یک نوجوان 18ساله هستم که سوال شرعی دارم که چرا من هم عبادت می کنم و بعضی وقتها هم گناه می کنم و در درسم تأثیر گذاشته است.

 سلام دوست من. شما عبادت می کنید, چون احساس می کنید که از این طریق خدایی می شوید و احساس خداجویی تان تامین می شود. این عمل نوعی انرژی در شما ایجاد می کند که مانع گناه است, اما از طرفی هم جوان هستید و در این سن نیروهای غریزی در شما فعال شده و ممکن است با عوامل محیطی مانند اینترنت تحریک هم شده باشد. این نوع تحریک ها در شما نیرویی برای گرایش به گناه ایجاد می کند. اگر نیروی ایمان قوی تر از غریزه باشد قادر است مانع گناه شود, ولی اکثرا در این سن غریزه قوی تر است. راهکار: 1 ازدواج کنید. 2 از خوردن, دیدن, شنیدن محرک بپرهیزید 3معنویت خود را تقویت کنید.

5- چه دستورهایی در دین وجود دارد که تحمل مشکلات را در سختیها راحتتر می کند؟

 سلام دوست من. مهمترین عاملی که باعث می شود انسان مومن در زندگی به راحتی سختی ها را تحمل کند, هدف و انگیزه است. از نظر ایشان زندگی فرصتی است برای خدایی شدن و اگر کسی در این مسیر قرار بگیرد, آنقدر عاشق خداوند می شود که خودش را فراموش می کند, آنگاه سختی های زندگی چون در راه محبوب است و برای رسیدن به دوست و خدایی شدن روح انسان, نه تنها قابل تحمل , بلکه شیرین خواهد شد. موضوع صبر و بردباری هم که در اخلاق و آموزه های اسلامی وجود دارد, در حقیقت بیشتر توصیه به کسانی است که در راه خدا حرکت می کنند,قرآن کریم: والله یحب الصابرین. ان الله مع الصابرین. و جزاهم بما صبروا جنة و حریرا.

6- چرا بسیاری پس از سالها عبادت و تحمل و رنج و سختی از راه حق منحرف شده اند؟