بازدید امروز : 119
بازدید دیروز : 62
امروز آمریکا و غرب مظهر سرمایه داری و پول پرستی هستند. شما کاملا مستحضر هستید که به همین دلیل آنها منبع شرور و تولید کننده تمام مفاسد و گمراهی های روی کره زمین هستند.
تمام تاثیرات منفی فرهنگی بر انسان های روی زمین، ناشی از فرهنگ غرب و آمریکا است.
امام خمینی ره فرمود: امریکا شیطان بزرگ است. یعنی بزرگترین تاثیرات منفی و شیطانی که به بشر می رسد اکنون از طرف آمریکا است.
فلسفه اومانیسم یک علم و اعتقاد ضد انسانی است، زیرا انسان را به صورت یک بشر مادی صرف معرفی می کند و خواسته ها و امیال و آرزوهای او را به دنیا و مادیات و غرایز حیوانی محدود می سازد.
اومانیسم غربی انسانیت و روح انسانی را به کلی نادیده می گیرد و بشریت را در خدمت سرمایه داری، به ابزاری بی ارزش تبدیل می سازد.
تمامی فلسفه های مادی بی ارزش و ضد ارزش هستند، زیرا بشریت را از توحید و انسانیت و کمال انسانی دور می کنند و به زندگی حیوانی وامی دارند.
در فرهنگ غرب انسان که خلیفه خدا در روی زمین است به همین مقدار می ارزد که لخت شود و برقصد و کالایی مثل پفک را برای فروش بیشتر و تامین منافع سرمایه داران تبلیغ کند.
این نتیجه فلسفه های کفر آمیز لیبرالیسم و امپریالیسم و اومانیسم و مانند آن است. فلسفه های غربی انسان را به حیوانی تبدیل می کند که در طویله های بسیار مدرن و تمیز و شیک زندگی می کند.
انسان تنها در فرهنگ و فلسفه توحیدی اسلام دارای کرامت انسانی است.
انسان از نظر اسلام جانشین خدا در روی زمین است و این استعداد در صورتی به فعلیت می رسد که از طریق توحید و خداپرستی به خدا نزدیک شود.
این فلسفه می تواند با تاثیر گذاری مثبت خود، انسان تربیت کند و انسان ها را به کمال انسانی برساند.
در مورد آسیب شناسی هم قابل ذکر است که متاسفانه در فرهنگ فعلی ما نوعی غفلت از نظام تاثیر گذاری و تاثیر پذیری توحیدی وجود دارد و هنوز کلیت جامعه علمی ما به این سطح از دانش و تاثیر گذاری ارتقا نیافته است.
ریشه تمامی بدی ها و شرور در پرستش غیر خدا است. سیستم کفر و شرک تاثیرات بسیار منفی بر انسانیت انسان دارد. قرآن کریم به این تاثیرات به طول مفصل پرداخته است. ما علاوه بر رجوع به قرآن کریم می توانیم این تاثیرات را در جامعه با روش شهودی ببینیم و بررسی کنیم.
به یک برهان در این زمینه توجه کنید
صغرای قیاس: انسان چون مظهر خدا است، در اثر قرب به خداوند انسانیت اش شکوفا می شود و به کمال انسانی می رسد.
گناه دور کننده انسان از خدا است، پس اثرش این است که انسان را از انسانیت هم دور می کند و باعث سقوط انسانی انسان می شود.
کبرای قیاس: هر گناه و بدی و رزالتی، ریشه در کفر و شرک دارد همانگونه که هر خوبی و کمالی ریشه در خداپرستی دارد.
دیدگاه اسلام در خودسازی توحیدی این است که انسان اگر از کفر و شرک تخلیه شود، از تمام بدی ها و رزایل تخلیه می شود و اگر خداپرستی پیشه کند به همه خوبی ها و کمالات می رسد.
تاثیر راهبردی توحید برای تربیت انسان به همین معنا است.
درمورد بخشش خداوند در قرآن کریم آمده است: ان ا لله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذالک. خداوند شرک را نمی بخشد. چرا چون همانطور که توحید تاثیر راهبردی در انسان سازی دارد، شرک هم تاثیر راهبردی در تخریب انسانیت دارد.
گناهانی که تاثیرات جزئی دارند، قابل بخشایش هستند، چون انحراف راهبردی ایجاد نمی کنند، ولی شرک انحراف راهبردی از مسیر انسانیت ایجاد می کند و لذا قابل گذشت نیست.
برای اینکه این بحث اثبات شود باید به مصادیق آن اشاره کنیم.
یکی از مفاسد اجتماعی اختلاس است. چه کسی اختلاس می کند؟
آیا یک خداپرست می تواند یا انگیزه ای برای اختلاس دارد؟
اختلاس تنها از دنیاپرستان و پول پرستان بر می آید.
همین طور سایر مفاسد اجتماعی، مانند احتکار یا پول شویی یا رانت خواری یا گران فروشی یا حقوق های نجومی یا سرقت ها یا خریدن رای در انتخابات، دروغ گویی سیاست مداران، فتنه انگیزی فتنه گران و حتی بسیاری از جنایت ها ریشه در پول پرستی و دنیا پرستی و نفس پرستی و مقام پرستی شهرت پرستی و شهوت پرستی و مانند آن دارد.
البته ممکن است اشخاصی که این مفاسد را انجام می دهند، نماز هم بخوانند، اما این نشانه خداپرست بودن آنها نیست. خداپرست واقعی کسی است که جز خدا را نمی پرستد.
بعضی ها ارباب متفرق را می پرستند. اارباب متفرقون خیر ام الله الواحد القهار. مفسدان اجتماعی ارباب متفرق را می پرستند و مشرک هستند اگر چه خودشان خبر نداشته باشند. شرک شر است و ریشه تمامی شرور می باشد.
نشانه انسان مومن این است که شدید ترین حبش برای خدا است. الذین آمنوا اشد حبا لله . کسی که اختلاس می کند اشد حبا لله نیست. او عاشق پول و قدرت است. او پول پرست است. نماز خواندن او هم یا ریایی است یا در حاشیه است و یا صرفا از روی عادت است.
برای شناخت تاثیر راهبردی توحید در تربیت انسان باید تاثیر راهبردی کفر وشرک در تخریب انسانیت را هم بررسی کنیم. چون: یعرف الاشیاء به اضدادها.
حتی می توان گفت شناخت کفر وشرک مقدم است بر شناخت ایمان و توحید . یعنی اگر کسی با شرک و کفر و تاثیرات آن آشنا باشد، بهتر تاثیر توحید را درک می کند و مسلمان بهتر و معتقد تری خواهد بود.
در تلوزیون گاها زندگی کافرانی که به اسلام گرویده اند را به تصویر می کشند. شما ملاحظه می کنید که آنها اعتقادشان به اسلام حتی از خیلی از ماها قوی تر است و از ما پاک تر و مسلمان تر به نظر می رسند. دلیل آن این است که آنها ابتدا با فضای کفر آشنا شده و با آگاهی به فضای ایمان و توحید گرویده اند.
از نظر خود اسلام هم کفر مقدم بر توحید است. انسان ابتدا باید کافر شود و بعد ایمان اورد. ابتدا باید شرک را از خود تخلیه کند و بعد موحد خالص گردد.
درکلمه توحید نفی شرک مقدم بر اثبات توحید است. شعار اسلام این بود. قولوا لا اله الا الله, تفلحوا. فلاح و رستگاری انسان در گرو این است که انسان از شرک پاک و به توحید آراسته گردد.
در آیه الکرسی می خوانیم و من یکفر بالطاغوت و یومن بالله فقد استمسک بالعروه الوثقی. کفر به طاغوت مقدم بر ایمان به خدا است.
حداقل این است که انسان همراه با شناخت ایمان و توحید، حتما کفر و شرک را هم بشناسد تا بتواند با مقایسه عقلانی این دو سیستم به حقانیت سیستم توحید برای تربیت انسان اعتراف کند و با اعتقاد کامل وارد این راه شود.
اگر بگوییم خدای متعال عقل را به بشر برای مقایسه میان همین دو سیستم و درک حقانیت توحید و انتخاب آن داده است، سخن گزافی نگفته ایم.
خدای متعال که می گوید: افلا تعقلون. چرا تعقل نمی کنید؟ منظورش تعقل میان کفر و ایمان، شرک و توحید است. تا با مقایسه آثار منفی و مثبت این دو راه بر انسانیت انسان، آدمی به انتخاب برسد و بتواند تصمیم بگیرد.
انسان در اثر تعقل و مقایسه میان کفر و ایمان به انتخاب می رسد و ایمان می آورد و عملا در راه خداپرستی حرکت می کند و به مقصد انسانیت می رسد.
العقل ما عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان. عقل پس از مطالعه و مقایسه، در نهایت شما را به بندگی خداوند رحمان فرا می خواند و راه بهشت را به روی شما خواهد گشود.
آثار توحید و شرک به طور مفصل در قرآن کریم آمده است و اکنون ما در مقام توضیح این آثار نیستیم.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید