بازدید امروز : 117
بازدید دیروز : 42
معرفت به امام را می گویند یعنی اینکه قبول داشته باشی که امام بر حق و واجب الطاعه است، خب من که این موارد را قبول دارم یعنی به معرفت رسیده ام؟ این قضیه معرفت حسابی ذهنم را درگیر کرده است؟
پاسخ پرسش شما دوست عزیز را در یک مقدمه و سه عنوان پی میگیریم:
شناخت امام، زمینه ساز اعتقاد و ایمان و در نتیجه عمل و تعهّد است. چه زیبا فرموده است امیر بیان حضرت على«ع» که: « انّ قیمة کلّ امرىء و قدرهُ معرفتُه»(بحار الانوار،2/ 184)«ارزش و منزلت هر کسى (به اندازه) معرفت او است»»
در قرآن و احادیث، شناخت امام و اعتقاد به او، از اهمیتى ویژه برخوردار بوده و امرى واجب براى هر شخص مؤمن و متدین دانسته شده است و شناخت امام، پیوندى ناگسستنى با معرفت خدا و پیامبر دارد و زمینهساز بینش عمیق در دین و منش درست و پسندیده در زندگى است. «امام»، پیشوا، راهنما و راهبر انسانها به سوى تکامل و تعالى و حجّت و خلیفه خدا بر روى زمین است. «امام»، انسان کامل، برگزیده خالق، معصوم و پاکسرشت و واسطه فیض الهى است و مقامى بس والا در میان آفریدههاى خداوند دارد. «امام» طریق وصول به «حقیقت» و مبیّن و مفسّر «شریعت» است و... همان گونه که اطاعت و تبعیت از امام و دوستى او، بایسته و واجب است، شناخت شخصیت و ویژگىهاى او نیز ضرورى است. در روایات و نصوص معتبر دینى نیز، سفارش خاصى به شناخت «امام» شده است.. ادامه مطلب...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید