علاّمه طباطبایی همانند برخی از بزرگان اهل معرفت معتقد بود که پویندگان راه خدا چهار گروه اند:
1. مجذوب محض: این گروه مانند تشنه ای که راهی طولانی را می پیماید تا به سرچشمه زلال برسد و خود را سیراب سازد، در تمام مسیر سلوک، از جذبه الهی بهره مندند و همه مراحل آغاز، میانه و پایان راه را با همان جذبه می پیمایند. این دسته از شیفتگان، مسئله انس و تقرّب خداوند را در مدرسه و از راه برهان و دلیل نیاموخته اند و علم حصولی را سایه و علم شهودی را شمس می دانند و بر این باورند که با طلوع شمسِ شهود، مجالی برای سایه علم حصولی نخواهد ماند و عشق را آفتاب و عقل را سایه می دانند. بشوی اوراق اگر همدرس مایی ???? که علم عشق در دفتر نباشد
2. سالک محض: این گروه از جذبه محروم مانده و از آغاز تا پایان راه، به گفتن و نوشتن و صور ذهنیّه و تفهیم و تفهّم از راه کتاب و درس مشغول اند و به بحث و فحصهای نوشتاری و گفتاری می پردازند؛ اگر هم چیزی را در کتاب و دفتر نیافتند، خود را نمی کاوند و از خود جوششی ندارند. ممکن است چندین بار کتابی را تدریس و عمری را در حوزه یا دانشگاه به تألیف و تدریس سپری کنند و به تحقیق و نگارش بپردازند و با گفتن و نوشتن و نشر، به تبلیغ و ارشاد مشغول باشند؛ امّا مانند کسانی که از دور گلی را می بینند و تنها بوی ضعیفی از آن به مشامشان می رسد، سود و بهره چندانی نصیبشان نمی شود. آنان گاه ممکن است در پایان عمرشان بر اثر برخی از بیماریها همه اندوخته های علمی از یادشان برود: ?ومِنکُم مَن یُرَدُّ اِلی اَرذَلِ العُمُرِ لِکَیلا یَعلَمَ مِن بَعدِ عِلمٍ شَیْءا? و اگر هم توفیقی بیابند، تنها حدیث دوست را تکرار کنند: آنها که خوانده ام همه از یاد من برفت ???? الاّ حدیث دوست که تکرار می کنم
3. مجذوب سالک: این گروه، نخست بارقه ای الهی جانشان را روشن و مجذوبشان می کند و حالی به آنان دست می دهد و شوقی می یابند که دستمایه سلوکشان می شود؛ ولی دیری نمی پاید و از بین می رود و راه را با سلوک ادامه می دهند و پیمودن راه بر آنان بسی مشکل می نماید: ألا یا أیّها السّاقی أدر کأساً و ناولها ???? که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها مثلاً با دیدن صحنه شهادتِ یک شهید، در عده ای حال و جذبه ای پدید می آید؛ ولی وقتی به جانب جبهه حرکت می کنند، دیگر آن جذبه و شور و شعف و شوق رخت بربسته و راههای پرپیچ و خم، یکی پس از دیگری رخ می نماید و کار جهاد با دشمن مهاجم را مشکل می سازد.
4. سالک مجذوب: این گروه، سالکانی هستند که نخست در مسیر سلوک قرار می گیرند و با تأنّی و دشواری، راه می پیمایند و در اثنای سیر و سلوک، ناگهان بارقه عشق الهی نصیبشان می شود و جانشان را روشن می کند و بقیه راه را با جذبه الهی می پیمایند. جناب علاّمهِ از این گروه بود؛ در آغاز تحصیل، از درس و بحث مدرسه طرفی کامل نمی بست؛ اما ناگهان بنا به نوشته خودشان، یکباره عنایت خدایی دستگیرشان شد و تحوّلی ایجاد کرد که در خود یک نوع شیفتگی و بی تابی نسبت به تحصیل معارف الهی یافتند، به طوری که از همان روز تا پایان ایّام تحصیل که سالیان متمادی طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکّر، احساس خستگی و دلسردی نکردند و زشت و زیبای جهان را در راه آن به کناری نهادند.
برگرفته از کتاب شمس الوحی تبریزی،حضرت آیت الله جوادی آملی،ص299