بازدید امروز : 57
بازدید دیروز : 62
مراقبه گام عملی خودسازی و بهترین راه وصول به کمالات معنوی به شمار میآید . چنان که دانشمندان علم اخلاق و عرفان نیز تصریح کرده اند، مراقبه اهمیت بسیار فراوان دارد؛ به گونه ای که درباره جهاد با نفس، مراقبه امری لازم و ضروری است و جهاد و مبارزه با نفس اماره بدون آن کاملاً بیهوده می باشد. (امام خمینی، چهل حدیث، ص 9?)
هر سالکی در مقام سیر خود باید دست به دامان مراقبه بزند تا در سیر پرتلاطم زندگی از مسیر حقیقی عرفان دور نگردد و کشتی سلوک او با سلامت به مقصد معبود برسد. از نگاه عرفان اسلامی، مراقب باید همواره به دو نکته مهم توجه کند:
نخست: خداوند همواره محاسب و مراقب اعمال آدمی می باشد آن چنان که آیات قرآن به این حقیقت تصریح کرده اند: و ترازوهای داد را در روز رستاخیز می نهیم، پس هیچ کس [در] چیزی ستم نمی بیند، و اگر [عمل] هموزن دانه خردلی باشد آن را می آوریم و کافی است که ما حسابرس باشیم. (انبیاء 47?)
و کارنامه [عمل شما در میان] نهاده می شود، آنگاه بزهکاران را از آنچه در آن است بیمناک می بینی، و می گویند: «ای وای بر ما، این چه نامه ای است که هیچ [کار] کوچک و بزرگی را فرو نگذاشته، جز اینکه همه را به حساب آورده است.» و آنچه را انجام داده اند حاضر یابند، و پروردگار تو به هیچ کس ستم روا نمی دارد. (کهف 49?)
روزی که خداوند همه آنان را بر می انگیزد و به آنچه کرده اند آگاهشان می گرداند. خدا [کارهایشان را] برشمرده است و حال آنکه آنها آن را فراموش کرده اند، و خدا بر هر چیزی گواه است. (مجادله 6?)
روزی که هر کسی آنچه کار نیک به جای آورده و آنچه بدی مرتکب شده، حاضر شده می یابد؛ و آرزو می کند: کاش میان او و آن [کارهای بد] فاصله ای دور بود. و خداوند، شما را از [کفر] خود می ترساند، و [در عین حال] خدا به بندگان [خود] مهربان است. (آل عمران 30?)
و بدانید که خداوند آنچه را در دل دارید می داند. پس، از [مخالفت] او بترسید، و بدانید که خداوند آمرزنده و بردبار است. (بقره 235?)
همان گونه که در آیات تصریح شده، خداوند مراقب حقیقی است و او حسابرس و کنترل کننده اعمال در قیامت می باشد، لذا مراقبه کننده باید اعمال خود را برای رضایت الهی تطبیق دهد.
دوم: مراقبه کننده همواره باید حسابرسی در روز معاد را در نظر بگیرد و مراقبه خویش را با توجه به این اصل مهم پی گیری و تکمیل نماید.
آن روز، مردم [به حال] پراکنده برآیند تا [نتیجه] کارهایشان به آنان نشان داده شود، پس هر که به وزن ذره ای نیکی کند [نتیجه] آن را خواهد دید، و هر که به وزن ذره ای بدی کند [نتیجه] آن را خواهد دید. (الزلزال : 8-6?) دو اصل توحید مداری و توجه به معاد برای مراقب همچون دو بال برای پرواز می باشد.
در روایات و حکایات حاکی از عرفان حقیقی اهمیت فراوانی به این شاخصه مراقبه داده شده است، برای نمونه در روایات مربوط به داستان حضرت یوسف (علیه السلام) و زلیخا آمده است که حضرت به زلیخا که پرده ای به صورت بت مورد علاقه اش انداخته بود، می فرماید:
مالک أتستحینَ من مُراقَبه جماد و لااستحیی من مُراقَبه المَلک الجَبار؟ (ورام، مجموعه ورام، ج1، ص 206?)
تو را چه شده است که از مراقبه سنگ و بت حیا می کنی، اما من از [مراقب حقیقی که] پادشاه جبار حیا نکنم؟
عبارت معروفی نیز از جنید در این مورد می خوانیم: همانا انسان با مراقبه بهره ای را که ممکن است از سوی خدا از دست بدهد، به دست می آورد. (فیض کاشانی، المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ص 142 و 150?)
خدای متعال در قرآن میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید از (مخالفت) خدا بپرهیزید و هر کس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده و از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است! (حشر،18)
علامه طباطبایی میگوید: این آیه مؤمنین را وادار میکند که به یاد خدای سبحان باشند و او را فراموش نکنند و مراقب اعمال خود باشند، که چه میکنند، صالح آنها کدام و ناصالحش کدام است و صالح را هم خالص برای رضای خدا به جای آورند و این مراقبت را استمرار دهند؛ همواره از نفس خود حساب بکشند و هر عمل نیکی که در کردههای خود یافتند خدا را شکرگزارند و هر عمل زشتی دیدند خود را توبیخ نموده، نفس را مورد مؤاخذه قرار دهند و از خدای تعالی طلب مغفرت کنند.( ترجمه تفسیرالمیزان ، ج19، ص373 و 374)
خدای متعال که خود دیدهبان و مراقب انسان و رفتار اواست (نساء، 1)، انسان را توبیخ میکند که مگر نمیداند که خدا میبیند!(علق، 14) و در روایت است که رسول خدا(ص) فرمود: «احسان، آن است که خدا را چنان پرستش کنی که گویی او را میبینی و اگر نتوانی او را ببینی بدان که او تو را میبیند».(مجلسی، محمد باقر؛ بحار الأنوار، مؤسسة الطبع و النشر، بیروت، ج 67، ص 196)
امام علی(ع) انسانها را بر ترک مراقبت الهی سرزنش نمودهو میفرماید: خود را به مراقبت از نفست بگمار.ایشان مومن را به دوام مراقبت قلبی توصیه میکنندو مؤمن عاقل را کسی میداند که با مراقبت خود در امروز به فکر فردایش باشد و میفرماید: خدا رحمت کند بندهای که مراقبت الهی را به جای بیاورد.
آیت ا لله عبدالکریم حق شناس در باب اهمیت مراقبه میگوید : شیطان کاملاً به وضعیت شما مطلع است که چه کسی احکام شرع را یک دستی گرفته و چه کسی خودش را در حضور پروردگار میداند و چه کسی نمی داند؛ چه کسی مراقب است و چه کسی مراقب نیست پس بنابراین حضرت امام صادقفرمودند:کسی از شر این خبیث (شیطان) محفوظ است که دایم در مقام مراقبه باشد و خودش را در حضور و محضر پروردگار بداند و در ادامه فرمودند:آن کسی که شب و روزش را بی تفاوت میگذراند، دایم صید شیطان است. «واماالمهمل لاوقاته فهو صید الشیطان. (مصباح الشریعه، ص 80)
اشو یکی از سردمداران عرفان نوظهور در اهمیت مراقبه می گوید: بزرگ ترین مشکل بشر این است که چیزی از مراقبه نمی داند؛ نه افزایش جمعیت، نه بمب اتمی، نه گرسنگی و نه هیچ چیز دیگر، مشکل اساسی نیست. علم به آسانی قادر به حل این مشکلات است. تنها مشکل ریشه ای که علم را یارای حل آن نیست، این است که مردم از راز و رمز مراقبه بی خبرند.( بشنو از این خموش، ص 109?)
به نظر من مراقبه حقیقت تمام شعایر دینی است. باقی چیزها – مانند فروخوردن خشم، پرهیز از کنزاندوزی، تجرد و غیره – صرفا تبعات مراقبه اند با ورود به نقطه اوج مراقبه، همه این چیزها خودبه خود حاصل می شوند. آنها به طور طبیعی به وجود می آیند. (یک فنجان چای، ص 19?)
مراقبه پادزهر تمامی زهرهای زندگی است، مراقبه خوراک گوهر واقعی انسان است، بدون مراقبه، زمین محکوم به فنا است. زندگی بدون مراقبه موجب می شود که انسان صرفاً گیاهی بی شعور شود. مراقبه دارویی درونی است. (آفتاب در سایه، ص 241- 122?)
مراقبه از واژهی «رَقَبَ» به معنای حفظ کرد (لسان العرب، بن منظور، ج1، ص425) و در نظر گرفتن مراقِب و توجهدادن فکربه سوی او است و هر کس از کاری به سبب رعایت دیگری دوری جوید گفته میشود: فلانی را مراقبتکرد. (راه روشن(ترجمه المحجة البیضاء)، فیض کاشانی، سید محمد صادق عارف، ج8، ص193)
سید بحرالعلوم رحمه الله در تعریفمراقبه میفرماید: «مراقبه عبارت است از متوجه و ملتفت خود بودن در جمیع احوال، تا از آنچه بدان عازم شده و عهدکرده تخلفنکند.( رساله سیر و سلوک (تحفة الملوک)، سید محمدمهدی بحرالعلوم، ص150)
مراقبه به معنی مواظبت و نگهبانی کردن از خود و خدا است . حکمای الهی را عقیده بر آن است ، همچنان که حق مواظب و نگهبان انسان است ، انسان هم باید مواظب و نگهبان حق باشد .
مراقبه به معنای مواظبت دائمی از خود در برابر خداوند است. انسان با شناخت کافی از آنچه خداوند متعال از او خواسته، به صورت دائم به انجام آن اهتمام میورزد و بر انجام وظائف بندگی و توجه به حضور در محضر الهی مواظبت میکند.
حضرت امام سجاد علیه السلام با شناخت خود از مسیر تکامل انسان و عوامل موافق و مخالف در این مسیر، همواره به مراقبه اهتمام داشت.
روزی از او پرسیدند:« یا ابن رسول الله، روزها را چگونه میگذرانید؟فرمود:« شبها را به روز می آورم در حالی که هشت نفر از من طلب دارند:
«الله» از من انجام واجباتش را طلب میکند، پیامبر صلی الله علیه و آلهاز من اجرای «سنت» و دستورات اسلامی را میطلبد، اهل و عیالم رزق و روزی خود را میطلبند. نفسم از من «شهوت» میخواهد، شیطانتوقع دارد از او تبعیت کنم و دو فرشتهی نگهبانم از من انتظار اخلاص دارند. ملک الموت جانم را میخواهد و «قبر» نیز از من جسدم را طلب دارد.»
واضح است که شخصیتی که این همه طلبکار برای خود میبیند، در انجام وظایفش میکوشد و در زندگیاش مراقبهی کامل دارد.
محی الدین ابن عربی گوید : کن رقیبا علیه فی کل شأن .....فهو سبحانه علیک رقیب.او را در هر حال مراقب باش ، زیرا که او تو را مراقب است .
برهان آن هم بیان خدای تعالی است در قرآن مجید که می فرماید : ان الله کان علیکم رقیبا. همانا خدا مراقب شمااست . وکان الله علی کل شی رقیبا. خدا بر هر چیزی مراقب است .
انسان مراقب یعنی انسانی که بیدار و متوجه است و به جدّ مشغول کار است، کار برای خود، کار برای خدا و کار برای آخرت. انسان مراقب، پاسبان و پاسدار است. پاسبان دل خود که صادرات و وارداتش چیست. او همیشه کشیک نفس خویش میکشد که جز خوبی در درون نفسش ننشیند و جز خوبی از او سر نزند.
سنگ زیرین آسیاب سلوک را مراقبه دانستهاند (لب اللباب، ص119. (و آن قدر در اهمیتش تأکید کردهاند که گویا سلوک یعنی مراقبه و مراقبه یعنی سلوک.
عارف سریع السیرآیتالله حاج شیخ محمد بهاری در تذکرة المتقین نوشته است: مراقبه یعنی غافل از حضور حضرت حق جلَّ شأنه نباشد و هذا هو السّنام الأعظم و الرّافع الی مقام المقرّبین و من کان طالباً للمحبة و المعرفة فلیمسّک بهذا الحبل المتین و الی هذا یشیر قوله علیه السلام: «اعْبُدِ اللَّهَ کَأَنَّکَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَکُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ یرَاک (بحارالانوار، ج25، ص204( پس همواره باید حالش چنین باشد در باطن که گویا در خدمت مولای خود ایستاده و او ملتفت به این است. (تذکرة المتقین، ص54(
در جای دیگر از همان کتاب میگوید: معنی مراقبه کشیک نفس را کشیدن است که مبادا اعضا و جوارح را به خلاف وادارد و عمر عزیز را که هر آنی از آن بیش از تمام دنیا و مافیها قیمت دارد ضایع بگرداند) همان، ص56. )
مراقبه در عرفان اسلامی حالتی است که طی آن درون قلب تحت تأثیر قرار می گیرد و این تأثر درونی در عملکرد و حرکات و سکنات مراقب تأثیر می گذارد. هدف اصلی مراقبه مراعات حال کسی است که به خاطر آن مراقبه می کند. یقال: انه راقب فلانا و راعی جانبه. (فیض کاشانی، المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج8، ص 156?)
با این نگاه، مراقب در حالت قلبی خویش جانب رقیب را مراعات می کند و تمام توجه و حواس خویش را به سمت او متوجه می سازد و چون رقیب اصلی در عرفان اسلامی خداوند است، معرفتی که نتیجه این حالت قلبی است، به این معنا است که خداوند مراقب اعمالِ مراقب می باشد و به تمام باطن او آگاهی و وقوف کامل دارد؛ لذا گستره این مراقبه در تعریف آن بسیار وسیع است؛ چون هم شامل قلب و درون او می گردد و هم در حرکات و سکنات و هرآنچه اعضا و جوارح مرتکب می شوند و یا در اندیشه او نقش می بندد.
با توجه به همین نکته، دو گام برای مراقبه در نظر گرفته شده است که مراقبه کننده باید بر داشتن آن همت گمارد. گام نخست آنکه در تفکر و نیت دقت کند که آیا حرکات و تلاشش برای رضای خدا است یا برای هوای نفس، و گام دوم اینکه در اعمال و حرکات خویش همواره رضای خدا را در نظر داشته باشد و در امور خویش خواست خدا را تا پایان هر کاری لحاظ کند.
اصل مراقبه در فرهنگ اسلامی این است که مراقب بداند خداوند تبارک و تعالی بر او مطلع است و هر کاری را که انجام می دهد، در محضر خدا است و اگر خلق، ظاهر او را می بینند، خدا، ظاهر و باطن آن را می بیند و حاضر و ناظر اعمال اوست. خداوند می فرماید: ألم یَعلَم بأن اللهَ یَرَی (علق 14?) آیا ندانست که خدا می بیند؟
به همین دلیل پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: خدا را چنان پرستش کن که گویا او را می بینی و اگر نمی توانی این حس را در خود ایجاد کند، به حقیقت بدان که او تو را می بیند. (محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ص 3410?)
تأثیر این تعلیم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به روشنی در اصحاب او – که تمام تلاش خویش را بر مراقبه متمرکز کرده بودند – دیده می شود. یکی از صحابه عرض کرد: گناه بسیار کرده ام، آیا خدا توبه مرا می پذیرد؟ فرمود: آری می پذیرد. عرض کرد: خداوند در موقعی که گناه می کردم می دید؟ فرمود: آری می دید. آن صحابه از شرم خدای تبارک و تعالی یک آه کشید، یک نعره زد و در دم جان سپرد.
در حکایات عرفانی آمده است که یکی از پیروان طریقت که مریدان فراوانی داشت، به یک مرید توجه بیشتر داشت و مراعات او را می کرد. مریدان غیرتشان به جوش آمد و اعتراض کردند. پیر به هر کدام یک مرغ داد و گفت: بروید مرغ را در جایی که کسی نباشد و نبیند سر ببرید و نوش جان کنید. مریدان هر یک رفتند و جایی خلوت را یافتند و مرغ را کشتند و تناول نمودند؛ اما آن مرید که مورد توجه بیشتر پیر بود، مرغ را زنده برگرداند. شیخ پرسید: چرا مرغ را سر نبریدی؟ گفت: هرچه گشتم جای خلوت که کسی نباشد و کسی نبیند، نیافتم؛ چون به هر کجا رفتم خدا حاضر بود. شیخ درجه مرید را به این صورت به دیگران نشان داد که وی دائم در حال مراقبه و مشاهده است و به کسی دیگر التفاتی نمی کند. (غزالی، کیمیای سعادت، ص 68?)
هنگامی که زلیخا یوسف را به نزد خود دعوت کرد قبل از آن روی بت خود را که خدایش بود با پارچه ای پوشاند واز یوسف تقاضای آن کار را کرد. یوسف فرمود تواز سنگی شرم می کنی ومن از آفریدگار هفت آسمان شرم نکنم که هم می شنود وهم می بیند؟
در مورد مراقبه در سیر و سلوک توضیح دهید؟
آنچه در کتب اخلاقی عنوان شده است, فرایند مرابطه با نفس است و موضوع مراقبه نفس یکی از مباحث زیر مجموعه آن می باشد؛ در پاسخ به سوال شما به مراحل اصلی این فرایند به طور اختصار اشاره می کنیم. ضمنا گفتنی است بحث مرابطه نفس از مباحث سلوکی اسلام است و در حقیقت راهکار عملی مراقبت از خود و سلوک الی الله به صورت روزانه می باشد. مهمترین مراحل مرابطه عبارت است از مشارطه و مراقبه و محاسبه که در ادامه به توضیح آن خواهیم پرداخت. در اهمیت بحث گفتنی است: بر هر کسی که قصد تقرب به خدای متعال را دارد لازم است , مشارطه , مراقبه و محاسبه داشته باشد.
مشارطه یعنی : از اول روز با خود شرط کنید که مرتکب گناه نشده و بر خلاف گفته خالق مهربان عمل نکنید ; به فرمایش حضرت امام خمینی (ره) تو عازم شو و شرط کن و تجربه نما ببین چقدر سهل است . ادامه مطلب...
در دین مبین اسلام منظور از مراقبه چیست؟ آیا با مراقبه در غرب متفاوت است؟
در پاسخ به پرسش شما دوست عزیز، مراقبه را به طور خلاصه در دو دیدگاه اسلامی و غربی بررسی می کنیم:
مر اقبه در اسلام:
مراقبه در اخلاق و عرفان اسلامی ،یکی از مراحل تزکیه نفس ،به شمار می رود. تزکیه نفس که بر طبق ایه شریفه «قد افلح من زکیها»(9/شمس)به هدف رستگاری و فلاح انجام می گیرد؛ دارای مراحلی از جمله :مشارطه،مراقبه،محاسبه،معاقبه،مجاهده و معاتبه می باشد. ادامه مطلب...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید