بازدید امروز : 92
بازدید دیروز : 65
راههای جبران آثار باطنی گناه بر روح انسان از دیدگاه قرآن و روایات:
1- انجام کارهای نیک
و یدرئون بالحسنة السیئة (سوره ی رعد / 22) اندیشمندان کسانی هستند که با حسنات, (کارهای نیک) سیئات(کارهای بد) را از بین می برند. و یا در سوره ی هود آیه ی 14 می خوانیم: نماز را در دو طرف روز و اوائل شب بر پا دار چرا که نیکیها, بدیها را بر طرف می سازند.
بطور حتم, بسیاری از گناهان کوچک هستند که نه تنها به یادمان نمی آید که چه زمانی و در کجا مرتکب آنها شده ایم و بلکه چه بسا آنها را بعنوان گناه بحساب نمی آوریم. قرآن راه چاره را در ترک گناهان کبیره ذکر می کند و می فرماید: اگر از گناهان کبیره ای که از آن نهی شده اید اجتناب کنید, گناهان کوچک شما را می پوشانیم. (سوره ی نسا/ 31)
برخی از مفسرین معتقدند که منظور از پوشاندن گناه محو آثار آن است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: در هر جا هستی از خدا بترس و با مردم با خلق نیک برخورد کن و هر گاه گناهی کردی, کار نیکی بعد از آن انجام بده که آن گناه را محو می کند.
امام صادق(علیه السلام) نیز در حدیثی دیگر فرمود:کسی که در پنهانی گناه کند, پس در پنهانی کار نیک انجام بدهد, و کسی که آشکارا گناه کرد پس آشکارا کار نیک انجام دهد. (نقل از بحار الانوار/ ج 71 / ص 242 و وسائل الشیعه / ج 11 / ص 383)
2- بلند سلام کردن, اطعام دادن, نماز شب خواندن
امام باقر(علیه السلام) فرمود: سه کار کفاره و جبران کننده ی گناه است: 1- بلند سلام کردن 2- اطعام دادن 3- نماز شب و عبادت در آن هنگام که مردم خوابیده اند.
3- سختی ها, بیماری ها, غم ها و سایر مشکلات زندگی
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: السقم یمحوا الذنوب بیماری, گناهان را محو می کند. (به نقل از کتاب اخلاق اسلامی / تألیف محمد علی سادات)
در روایات آمده است که : هر رنجی که به مؤمن می رسد, اگر چه خاری باشد که در پایش می خلد, کفاره گناهان وی است.
البته نه به این معنا که خود را به عمد, گرفتار بیماری و رنج کنیم, بلکه مقصود گرفتاریها و سختیهایی است که در طول زندگی به سراغ انسان می آید.
4- خدمت به همنوعان:
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: من کفارات الذنوب العظام اغاثة الملهوف و التنفیس عن المکروب (حکمت 24 نهج البلاغه) از کفاره ی گناهان بزرگ, به فریاد رسیدن مردم, و آرام کردن مصیبت دیدگان است.
5- راستگویی, حیا, نیک خلقی و شکر از خدا
امام باقر(علیه السلام) فرمود: چهار خصلت است که اگر کسی دارای آن باشد هر چند از سر تا قدمش را گناه فرا گرفته باشد, خداوند آن گناهان را به نیکی تبدیل می کند:1- راستگویی 2- حیا 3- نیک خلقی 4- شکر از خدا (به نقل از بحار الانوار/ ج 71 / ص 332)
6- سجده های طولانی
شخصی به حضور رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: گناهانم بسیار شده اند و اعمال نیکم اندک است. پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: سجده های بسیار به جا بیاور, چرا که سجده, گناهان را آنچنان می ریزد که باد, برگهای درخت را می ریزد.(میزان الحکمه/ ج 3 / ص 477)
از ذکر این مطالب نتیجه می گیریم که بهترین راه جبران آثار گناهان بازگشت حقیقی به سوی خدای مهربان است, چرا که تنها با توبه می توان زنگارهای روی قلب را زدود و دل را از تاریکی به سوی روشنایی و از مردگی به حیات و زندگی تبدیل کرد و چون یکی از نامهای خدای مهربان, جبار- یعنی بسیار جبران کننده- است, پاداش بنده ی توبه کارش را محو گناهان و از بین بردن اثر آنها قرار خواهد داد.
7- استغفار و طلب بخشش. حتی رسول خدا (ص) هر روزی هفتاد مرتبه استغفار می کرد و آن را کفاره تاریکی هایی می دانست که از معاشرت با برخی از مردمان بر روح می نشست.
پیروز و مؤید باشید.
سوال من این است که اگر کسی در کودکی (قبل از سن تکلیف شرعی) گناه کبیره ای مرتکب شده باشد آیا این مسئله در بزرگ سالی در زندگی او تاثیر سوء می گذارد؟ چگونه می تواند جبران کند؟
در پاسخ به چند نکته توجه کنید :
1- انسان قبل از بلوغ شرعی تکلیفی ندارد و در مورد تاثیر گناه قبل از بلوغ بی شک تاثیر آن در زندگی انسان نسبت به گناه پس از بلوغ بسیار کم رنگتر و ضیفتر است .
2- چنین آثار کم رنگی نیز با توبه و با بندگی خداوند و اطاعت امر الهی و عبادت خالصانه بر طرف می گردد .
3- در مورد گناهان قبل بلوغ باید توجه کرد که میان گناهان مالی و حق الناس با گناهان غیر مالی تفاوت هست. قبل از سن بلوغ تکلیفی برای انسان اعم از دختر و پسر نیست و گناهی به لحاظ تکلیفی برای آنان نوشته نمی شود. اما در صورتی که به طور مثال مالی را سرقت کرده و بعد از بلوغ متوجه مسئله شده باشد، باید مالی را که غصب یا سرقت کرده است برگرداند.
4- در هرصورت خوب است انسان نسبت به گناهان قبل از بلوغ نیز توبه کند و از خدای متعال طلب بخشش نماید و این کار در نورانیت قلب و آمادگی پیدا کردن برای فیض و لطف خدواند تاثیر عمیقی دارد .
توبه چیست؟ چه ویژگی هایی دارد؟ چه شرایطی دارد؟ چه آثاری دارد؟
ابتدا متذکر می شویم هر گناهی علاوه بر شرایط عمومی توبه راهکار خاص خود را نیز می طلبد، بنابراین در صورتی که به نوع گناه خاصی اشاره می کردید، بهتر می توانستیم در خدمت شما باشیم. اکنون که به طور کلی در مورد توبه سوال کرده اید، ناچاریم به شرایط عمومی توبه اشاره کنیم.
قبل از بیان حقیقت توبه در مقدمه لازم است به این نکته بسیار مهم و اساسی توجه کنید که هدف زندگی چیزی جز خداشناسی و خداپرستی و رسیدن به قرب خداوند نیست. قرآن کریم می فرماید: و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین (سوره بینه، آیه 5 ). مردم هیچ ماموریتى ندارند جز این که دستورهاى دین را مخلصانه براى خدا انجام دهند; یعنى فهمشان و عملشان براى خدا باشد و محصول اخلاص نیز لقاى الهی است. خلاصه پیام این آیه شریفه آن است که ما جز عبادت خدای متعال کاری در این دنیا نداریم و چون عبادت با هدف قربت و نزدیکی به خداوند انجام می شود، می توان گفت ما جز نزدیک شدن به خداوند در این دنیا کاری نداریم.
چه قدر این آیه زیبا است و چه مقدار تکلیف انسان را روشن می کند. دلیل آن هم این است که ما مخلوق مظهر خداوند هستیم و مظهر خدا, کاری جز شناخت خدا و کسب رضایت خدا و ارتباط با خدا و قرب به خداوند ندارد. البته کمال و سعادت او هم در همین رابطه با خداوند است و از همین طریق به همه چیز می رسد. حتی ارتباط با خود و ارتباط با طبیعت و جامعه نیز در همین راستا- یعنی در راستای ارتباط با خدا و پرستش او- توجیه می شود.
تنها از این طریق است که به راستی استعدادهایمان شکوفا می شود و توانایی های نهفته در وجودمان به منصه ظهور می رسد و به کمال و سعادت می رسیم. البته مفهوم و حقیقت عبادت بسیار فراگیر است و شامل تمام فعالیت های انسان در زندگی می شود. حتی خوردن و خوابیدن و ازدواج انسان بیرون از حیطه عبادت و پرستش خداوند نیست.
قرب و نزدیک شدن به خداوند تنها یک نیت لحظه ای برای عبادت نیست، قرب الی الله یک قصد است. قصد یعنی مقصد داشتن و در راه بودن. مومن و کسی که اعمالش را با نیت قرب انجام می دهد، در حقیقت در راهی قرار دارد که مقصد و مقصود آن خدا است. آنوقت مهمترین عاملی که در چالش کلی با این راه و مقصد است گناه است، گناه یعنی خروج از مسیر عبودیت و قرب الهی. حرکت کردن در مسیر خدا با خروج از مسیر خدا در تناقص با هم هستند و یک مومن نمی تواند هم در راه باشد وهم از راه خارج شود. سعادت انسان این است که در راه خدا باشد و گناه سعادت او را به شقاوت تبدیل می کند و حال و آینده انسان را به تباهی می کشاند.
حقیقت توبه:
توبه در حقیقت پشیمان شدن از گناه و بازگشتن از راهی است که انسان در گذشته بر خلاف رضای پروردگار رفته است . توبه حقیقی نیز همان توبه نصوح است؛ یعنی توبه و پشیمانی بدون بازگشت. اگر کسی احساس کند که واقعا از گذشته خود نادم و پشیمان گشته و راه خود را به سوی خداوند عوض کرده، باید بداند که اهل توبه واقعی است و اینچنین توبه ای هرگز رد نمی شود. به عبارت دیگر مشکل و نگرانی ای که در زمینه قبول توبه وجود دارد، از طرف خداوند- یعنی پذیرنده توبه- نیست؛ بلکه مشکل از جانب خود توبه کننده است که آیا موفق می شود راه خود را به سوی خداوند تغیر دهد یا نه.
هر گناهی قابل توبه است و خداوند خود فرموده است : ان الله یغفر الذنوب جمیعا خداوند همه گناهان را می آمرزد. در برخى موارد مانند غیبت و تهمت طلب رضایت از غیبت شونده نیز در صورت امکان لازم است، ولى در مورد گناهانى همچون ارتباط با نامحرم، پشیمانى واقعی، تصمیم بر عدم تکرار و طلب مغفرت از خداوند براى توبه کافى است.
در آیه 70 سوره فرقان بیان شده است: «إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً مگر کسانى که توبه کنند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل مىکند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است».
علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مىفرماید : ... پس هر کس گناهى مرتکب گردیده، اگر سه کار انجام دهد، افزون بر آن که از عذاب سخت و جاودان روز قیامت نجات مىیابد، گناهانش به حسنات تبدیل مىگردد:
1. توبه یا بازگشت از گناه.
کمترین مراتب توبه پشیمانى است. اگر توبه حقیقى تحقق نیابد، انسان از گناه جدا نمىگردد و همواره آن را انجام مىدهد.
2. عمل صالح
با عمل صالح توبه در وجود انسان مستقر مىشود و به توبه حقیقى یا توبه نصوح مىانجامد.
3. ایمان
مشرک باید در کنار توبه از گناهان گذشته خود، ایمان آورد تا گناهانش به نیکىها تبدیل شود؛ ولى براى مؤمن گنهکار توبه و عمل صالح به تنهایى کافى است و گناهانش را به حسنات تبدیل مىکند. از این رو، در آیه بعد مىفرماید: وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً کسى که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، به سوى خدا بازگشت مىکند.
لازم به ذکر است که عالمان اخلاقی با استفاده از منابع اسلامی فرموده اند: شخص توبه کننده ،حتی اگر پس از توبه نصوح، به دلایلی دوباره به گناه آلوده گردد و توبه نماید، پذیرش و آمرزش الاهی را در پی خواهد داشت و این فرایند تا هنگام مرگ ادامه خواهد داشت .
اقسام گناه و روش های توبه:
توبه را از یک لحاظ به دو قسم تقسیم کرده اند: یک دسته از گناهان، کوچک و کم شعاعند و صرفا با استغفار و پشیمانی قلبی، جبران می شود، اما دسته دیگری از گناهان، هم بزرگ و ویران کننده هستند و هم اثر وضعی دارند. این دسته، اضافه بر پشیمانی قلبی و استغفار با زبان، اقدام عملی و جبران مافات و ترمیم خرابیهای بوجود آمده را نیز می طلبد!
در تقسیم بندی دیگر، گناهانی را که ممکن است انسان مرتکب شود می توان به سه دسته تقسیم تقسیم کرد:
الف. ستم به خویشتن
یعنی انسان از این ناحیه به جان، مال و حیثیت خویش صدمه زده و موجب عدم پیشرفت یا فقر و عقب افتادگی و گرفتاری خود شده است. در این گونه موارد، گرچه گنهکار در حق خود ظلم کرده، ولی چون معمولا پای شخص دیگر و حق دیگری در بین نیست، با استغفار و جبران خطاها و ضررها، آسانتر می توان از آنها توبه کرد و راه خیر و صلاح و سعادت دنیوی و اخروی را در پیش گرفت.
ب. حق الله
فطرت پاک و سالمی که خداوند در نهاد انسان قرار داده، اعضاء و جوارح و نعمتهای فراوان مادی و معنوی، پانزده میلیارد سلولی که در مغز اوست و سرانجام «ارسال رسل و انزال کتب» همه برای پویایی و سعادت اوست، اما با تأسف آدمی بر اثر تأثیرپذیری از عوامل درونی و بیرونی، همه این نعمتها را نادیده انگاشته و راه تمرد و عصیان را در پیش می گیرد! اما راه کاری که برای این دسته گناهان وجود دارد این که: اگر شرک و کفر صورت گرفته، باید «توحید» و یکتاپرستی را جایگزین آن نمود، و اگر در احکام و فروع دین کوتاهی و تعلل شده, باید به تکمیل و جبران آنچه از دست رفته اقدام کرد.
ج: حق الناس
شرایط توبه در «حق الناس» سنگین تر از توبه در «حق الله» است و این گناه, یعنی تجاوز به حقوق دیگران را امام علی(ع) از آن به مظالم العباد(کلینی، اصول کافی، ج2، ص443) و امام زین العابدین(ع) به «تضییع حقوق الاخوان»(مجلسی، بحارالانوار، ج72، ص415){V یاد کرده اند.
در روایت آمده: پیامبراکرم(ص) به خانه کعبه نگاه کرد، آن را مورد تعظیم قرار داد و سپس ادامه داد: حق واحترام یک مؤمن از تو بالاتر است، چون خداوند خانه کعبه را دارای یک احترام و عظمت دانست و از مؤمن سه چیز را: «مال-خون-سوءظن»(همان، ج67، ص71)
بر این اساس مردم و مؤمنان دارای سه نوع حق، احترام و مصونیتند؛ به موازات همین سه حق ممکن است سه نوع ظلم هم به آنان روا شود و بر همین پایه سه نوع توبه هم واجب می شود که این سه عبارتند از: 1. تجاوز به مال 2. لطمه به جان 3. ضربه به آبرو.
توبه و جبران گذشته:
توبه؛ یعنى، پشیمانى و تصمیم جدى بر ترک گناه. همچنین جبران خسارتهاى مالى و حقوقى مردم و... حال اگرکسى به راستى و از روى اخلاص توبه کرد، مطمئن باشد خداوند کریم و مهربان - هم چنان که خود وعده فرموده است - توبه او را خواهد پذیرفت.
گناهانى که فقط از حقوق خداوند است، چنانچه قضا و کفاره داشته باشد - مانند نماز، روزه و حج - انسان بایدعلاوه بر توبه و تصمیم بر ترک گناه، قضاى آنها را نیز به جا آورد و کفاره آنها را بپردازد و آنهایى که قضا و کفاره ندارد - مثل دروغ و استمنا و ... - فقط توبه و استغفار کافى است. در گناهانى نیز که در آنها حقوق مردم پایمال شده - مثل دزدى و از بین بردن اموال مردم یا قتل و جرح دیگران و ... - علاوه بر توبه و پشیمانى باید رضایت صاحبان حق را با پرداخت غرامت یا حلالیت گرفتن حاصل کرد.
پذیرش توبه
ابو حامد غزالى در کتاب احیاء چنین مىگوید: اگر معنى قبول را فهمیده باشى شک نخواهى داشت که هر توبه صحیحى پذیرفته و مقبول است. کسانى که به نور بصیرت مىبینند، و از انوار قرآن مدد مىگیرند، مىدانند که هر قلب سلیمى مقبول خدا و در آخرت در جوار او بهرهمند از نعمت اوست، و آمادگى دارد که با چشم خود به وجه اللّه بنگرد. و مىدانند که قلب در اصل، سلیم آفریده شده است زیرا هر نوزادى با فطرت خدا پرستى آفریده مىشود امّا آن سلامت توسط کدورتى که گرد و غبار گناهان بر آن ایجاد مىکنند از دست مىرود. و مىدانند که آتش ندامت این کدورت و غبار را از بین مىبرد و نور حسنه, ظلمت سیئة را از بین می برد.
ظلمت معاصى طاقت مقابله با نور حسنات را ندارد، همچنان که ظلمت شب در مقابل نور روز، و همچنانکه کدورت چرک در مقابل سفیدى صابون.
همانطور که اگر انسان با لباسى که در تن دارد دست به کارهاى پست بزند لباسش کثیف مىشود، و چون آن را با آب گرم و صابون بشوید پاکیزه مىشود، بکار بردن قلب در شهوات، آن را کثیف مىکند و چون آن را با آب اشک و آتش ندامت بشوید, پاکیزه و طاهر خواهد شد، و هر قلبى پاکیزه و طاهر شد مقبول است، مگر آن که چرک، چنان در طول زمان متراکم شود که در متن لباس نفوذ کند. که در این صورت صابون قادر به دفع و ازاله آن نیست. گناهان نیز این چنینند که چون بر قلب متراکم شوند، و لایهاى از پلیدى تشکیل دهند، دیگر راه بازگشت و توبه وجود ندارد .
گاهى انسان با زبان مىگوید توبه کردم ولى به لباسشویى مىماند که با زبان بگوید لباس را شستم و وارد عمل نشود، همانطور که این کلام لباس را تمیز نمىکند و نمىتواند صفت موجود در آن را عوض کند، مگر ضد آن صفت را در آن ایجاد نماید، آن کلام هم باعث سفیدى قلب نمىشود.
امام باقر علیه السلام به محمد بن مسلم چنین مىفرماید: وقتى که مؤمن توبه مىکند، گناهان قبل از توبهاش بخشیده مىشود، پس او باید براى بعد از توبه عمل کند. ولى آگاه باشید بخدا قسم این مزیت فقط براى اهل ایمان است...
پرسشگر عزیز بدان که :
انسان گاهى که دچار گناه و خطا مىگردد و بعد پشیمان مىگردد و خود را ملامت و سرزنش مىکند، به مرحلهاى رسیده که داراى نفس لوّامه و سرزنشگر شده است و یک پله از مرحله نفس اماره یعنى نفسى که به زشتى و بدى امر مىکند و از انجام آن ملول نمىگردد و بیمى ندارد، بالاتر آمده است و این فرد یک قدم به هدف نزدیک شده است و باید خدا را شاکر بود و از او خواست که توفیق رسیدن به مراحل بالاتر و هر چه بیشتر نزدیکتر شدن به خود را به ما عنایت کند.
باید توجه داشت که فاصله گرفتن از بدى و گناه و نزدیک شدن به معنویات و قرب خداوند، امرى تدریجى است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان باید مانند کوهنوردى باشد که گاهى به قله کوه بلندى که قصد صعود به آن را دارد نگاه مىکند و احساس مىکند هنوز تا قله کوه, راه زیادى مانده و از طرفى به دامنه کوه نگاه مىکندو مىبیند از آن فاصله گرفته و این حالت بین ترس و امید را چنان چه در قرآن کریم و روایات معصومین(علیهم السلام) آمده، همواره در زندگى خود حفظ کند. یعنى هم از این که گاهى توفیق بندگى و دورى از گناه را پیدا کرده امیدوار و خوشحال باشد و هم از این که گاهى دچار لغزش و گناه مىگردد ترسان و بیمناک.
شرایط پذیرش توبه:
1. گناه را از روی جهالت و نادانی و طغیان غرایز و تسلط هوس های سرکش و چیره شدن آنها بر نیروی عقل و ایمان انجام داده باشد, نه از روی انکار حکم خداوند و عناد و دشمنی، چون چنین گناهی حکایت از کفر انسان می کند و توبه از آن قبول نیست مگر این که از این حالت بازگردد و دست از عناد و انکار بشوید.
2. هنوز چندان زمانی از گناه نگذشته توبه کند و زود پشیمان شود و به سوی خدا بازگردد، زیرا توبه کامل آن است که آثار و رسوبات گناه به کلی از روح و جان انسان شسته شود و کمترین اثری از آن در دل باقی نماند و این در صورتی است که در فاصله نزدیکی قبل از ریشه دواندن گناه در دل، انسان پشیمان گردد، در غیر این صورت غالبا اثرات گناه در زوایای قلب و جان انسان باقی می ماند، پس توبه کامل آن است که زود انجام پذیرد.
البته منظور این نیست که کسی که توبه را به تاخیر می اندازد, توبه اش مورد قبول نیست؛ بلکه مقصود این است که هر چه در توبه و جبران گذشته تاخیر شود, راه بازگشت و اصلاح گذشته, سخت تر خواهد شد.
شرایط توبه نصوح:
امیر مؤمنان(علیه السلام) در حکمت 417 از نهج البلاغه (ترجمه محمد دشتی) در جواب کسی که در حضور امام(ع) بدون توجه لازم گفت: «استغفرالله» فرمود: مادرت بر تو بگرید، آیا می دانی معنای استغفار چیست؟
استغفار درجه والامقامان است و دارای شش معنا می باشد:
1. پشیمانی از گذشته
2. تصمیم به عدم بازگشت به گناه
3. پرداخت حقوق مردم، چنانچه خدا را پاک دیدار کنی که چیزی بر عهده تو نباشد.
4. تمام واجب های ضایع شده را به جا آوری.
5. گوشتی را که از حرام بر اندامت روییده، با اندوه فراوان آب کنی، چنان که پوست به استخوان چسبیده، گوشت تازه بروید.
6. رنج طاعت را به تن بچشانی چنان که شیرینی گناه را به او چشانده بودی، پس آنگاه بگویی: «استغفرالله» (حکمت 417 نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی).
آثار توبه:
1- محبوبیت نزد خداوند
سوره بقره / 222 : ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین خداوند توبه کنندگان و پاکان را دوست دارد.
2 – تبدیل سیئات به حسنات
سوره فرقان / 70 : الا من تاب و آمن و عمل عملا ً صالحا ً فأولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات و کان الله غفورا ً رحیما ً مگر آن کسان که توبه کنند و ایمان آورند و کارهای شایسته کنند خدا بدیهایشان را به نیکی ها بدل می کند و خدا آمرزنده و مهربان است.
3 – فلاح و رستگاری
سوره نور / 31 : و توبوا الی الله جمیعا ً ایها المؤمنون لعلکم تفلحون ای مؤمنان ! همگی به درگاه خدا توبه کنید باشد که رستگار شوید.
4 – آمرزش گناهان
سوره شوری / 25 : و هو الذی یقبل التوبه عن عباده و یعفو عن السیئات و یعلم ما تفعلون اوست که توبه ی بندگانش را می پذیرد و از بدیها و گناهان در می گذرد و آنچه می کنید می داند.
5 – حفظ از عذاب الهی
سوره غافر / 7 : وقهم عذاب الجحیم ما آنان ( تائبین ) را از عذاب جهنم رهایی خواهیم داد (به وسیله ی طلب غفران).
6 – پوشاندن سیئات
سوره ی تحریم / آیه ی 8 : یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبة نصوحا عسی ان یکفر عنکم سیئاتکم ای کسانی که ایمان آوردید از گناهان خود به سوی خدا, توبه خالصانه کنید چرا که امید است به اینکه پروردگار شما, سیئات شما را از خود شما بپوشاند.
امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : هر کس توبه کند خداوند او را بیامرزد و به جوارح او و جای جای زمین دستور داده شود که آبروی او را حفظ کند و عیبهایش را بپوشانند و گناهانی که فرشتگان حافظ اعمال برایش نوشته اند از یاد آنان برده شود. (میزان الحکمة / ج2 / ح 2183)
7 – برخورداری از برکات و نعمتهای الهی
سوره نوح / آیات 11 و 12 : فقلت استغفروا ربکم انه کان غفارا ً , یرسل السماء علیکم مدرارا ً و یمددکم باموال و بنین ... پس به آن قوم گفتم : طلب مغفرت و آمرزش و توبه کنید از پروردگار خویش که بخشنده و آمرزنده است و اگر توبه کنید ما بر شما باران می فرستیم و همچنین شما را یاری می کنیم به واسطه ی اموال کثیره و فرزندان زیاد.
امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : زیاد طلب آمرزش از خدا کنید تا از خدا طلب روزی کنید .
8 – ورود به بهشت
سوره ی تحریم / 8 : یا ایها الذین امنوا توبوا الی الله توبة ً نصوحا ... و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار .
دوست عزیز, پاسخ پرسش شما از گستردگی زیادی برخوردار است که ما به همین مقدار اکتفا می کنیم و شما را به مطالعه کتابهای معرفی شده دعوت می کنیم.
موفق و پایدار باشید.
برای مطالعه بیشتر ر.ک منابع اخلاقی:
-گناه شناسی/ محسن قرائتی.
-گناهان کبیره/ شهید دستغیب.
- شهید دستغیب، قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور).
- مقالات, استاد محمد شجاعی.
- ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقی.
- ترجمه الاخلاق، مرحوم شبر.
- نقطه های آغاز در اخلاق، مهدوی کنی.
بازگشت به خویشتن یا توبه نصوح / رضوانعلی مصیبی
من یه دوست دارم که برخلاف دوستان دیگر این زمینه در اون هست که به این طرف بیاد راستش نماز می خوند و پسر خوبی بود اما پس از دانشگاه دیگه نماز نمی خونه. هر کاری هم می کنم نمی خونه حالا این مورد و کلا چطور دوستان رو به نماز و کارهای درست دعوت کنیم. لطفا کامل توضیح دهید.
دانشجوى گرامى قبل از هر چیز از احساس مسئولیتى که در قبال دوستان و نزدیکان خود دارید به شما احسنت مى گوئیم و از خداوند متعال برایتان پاداش نیک مسئلت مى نمائیم.
در خصوص بخش اول سؤال شما مبنی بر اینکه چگونه دیگران را به راه خدا دعوت کنیم؟
برای رسیدن به چنین منظوری ، سه رویکرد اصلی را باید در نظر داشته باشید :
رویکرد اول : میزان تاثیر گذاری خود را در اطرافیان و دوستانتان بیشتر کنید
در اینجا به برخى نکات کلى که در «ایجاد ارتباط با دیگران و چگونگى تأثیر گذارى در آنها» ضرورى به نظر مى رسد ، خدمتتان عرض مى کنیم تا بتوانید بهتر به هدف مقدس و ارزشمندتان نائل شوید.
مسأله تأثیرپذیرى یا تأثیرگذارى و حدود کیفیت آن ، بستگى به توانها و قابلیتهاى انسان در ابعاد مختلف دارد. مهمترین امورى که در تاثیرگذارى دخالت دارند ویژگىهاى روحى از قبیل اراده استوار ،اخلاق نیکو ، حسن معاشرت و آگاهىها و توانهاى علمى بالا است. تاثیرپذیرى مثبت نیز تا حدودى به این امور و نیز به میزان انعطاف پذیرى و حقیقتطلبى شخص ارتباط دارد و تاثیر پذیرىهاى منفى برخاسته از ضعف آگاهى و اراده مىباشد. بنابراین هر اندازه در تقویت اراده خود گسترش صفات حسنه و خلق و خوى پسندیده و افزونسازى آگاهىها ودانشهاى خود به ویژه در زمینه مسایل دینى فرهنگى و اجتماعى تلاش کنید تدریجا توان تاثیرگذارى بیشترى خواهید یافت.
بنابراین تأثیرگذارى یک مهارتى است که به تدریج حاصل مىشود و تأثیرگذار و تأثیر گیرنده و فضاى روانى از آمادگى لازم و شرائط کافى برخوردار باشد که با تمرین و ممارست به این مهارت دسترسى پیدا مىشود. با رعایت اصول و نکات زیر فرد مىتواند میزان تأثیرگذاریخویش را افزایش دهد.
1. کار خود را با تحسین و قدردانى صمیمانه از طرف مقابل شروع کنید.
2. با اندکى تفحص و جستجو برنامه خود را با برجسته کردن یک یا چند نکته مثبت و ارزشمند در طرف مقابل و تحسین صادقانه از وى بخاطر وجود آن امر مثبت ارتباط خود را با وى پىگیرى نمائید.
3. در صورتى که اشتباه و لغزشى در وى مشاهده کردید مستقیما از او گلایه نکنید و وى را مورد انتقاد مستقیم و سرزنش خود قرار ندهید.
4. قبل از انتقاد از دیگران درباره اشتباهات خود حرف بزنید.
5. سعى کنید شنونده خوبى باشید و دیگران را تشویق کنید درباره خود براى شما حرف بزنند.
6. صمیمانه دیگران را دوست داشته باشید و به آنها این محبت باطنى خود را اعلام کنید.
7. به دیگران اعتبار بدهید و کارى کنید که احساس کنند مهم هستند و به عبارت دیگر به آنها شخصیت داده و آنها را تکریم نمائید چراکه این نکته باعث جذب دیگران خواهد شد .
8. در طرف مقابل نسبت به کارى که مىخواهى انجام دهد میل شدیدى ایجاد کنید و به عبارت دیگر فضاى روانى لازم را براى انجام آن عمل فراهم نمائید.
9. هر رفتارى را که از دیگران نسبت به خود انتظار دارید همان را با ایشان در پیش گیرید.
10. سعى کنید نقطه نظرات و دیدگاههاى خویش را بر دیگران تحمیل نکنید زیرا مردم سخن کسى را که بخواهد عقیدهاش را بر آنان تحمیل کند نمىپذیرند و با کسى که همچون یک سرپرست با ایشان رفتار کند دوستى نمىورزند و به او اعتماد نمىکنند. ( در این زمینه براى آگاهى بیشتر ر. ک:
1. آئین دوست یابى، دیل کارنگى.
2. دوستى و دوستان، سید هادى مدرسى، انتشارات آستان قدس رضوى.
3. دوستى در قرآن، محمدى رى شهرى. )
رویکرد دوم : هر شخصى یک نقطه پذیرش و به قول معروف «رگ خوابى» دارد، سعى کنید این رگ خواب و نقطه پذیرش را به دست آورید و از این کانال وارد شوید و هدف خود را تعقیب کنید و لذا به صرف این که باید شخصى را هدایت کرد بسنده نکنید بلکه با مطالعه بر روى خصوصیات وى ؛ راه نفوذ در او و جلب نظر او را به دست آورید سپس زیر بناهاى فکرى وی را مورد بررسى قرار داده و در اصلاح آن بکوشید. دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستى، انسان، معاد و امورى است که داراى نتیجه مستقیم بر عملکرد افراد می باشد. پس باید به تقویت و اصلاح این مبانى کوشید.
رویکرد سوم : بهترین روشی که از سوی معصومین علیهم السلام برای جذب دیگران به راه خدا معرفی شده این است که خودمان با اشتیاق و علاقه به احکام دینى اسلام عمل کنیم و همیشه به دستورات دینى پایبند باشیم و در واقع با عمل خود دیگران را به دستور دینى دعوت کنیم به عبارت دیگر احکام دینى را با عمل خود تبلیغ کنیم.
قرآن در سوره بقره مىفرماید: (أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُم) «آیا دیگران را به نیکى دعوت مىکنید در حالى که خودتان را فراموش کردهاید». (البقرة : 44)
حضرت صادق علیه السّلام فرمود: مردم را با غیر زبان خود (با اعمال و رفتار خود) براه حق دعوت نمائید . باید مردم از شما ورع و کوشش و نماز و اعمال خیر ببینند ؛ که این روش کاملا جلبکننده است. (بحار الأنوار ج67 ص 303 )
البته علت اتخاذ چنین رویکردی نیز کاملا روشن است ؛ چراکه اگر اهل عمل نباشید ولو به ظاهر خود را متعبدهم جلوه دهید تأثیرگذارى شما خیلى کم مىشود. گذشته از اینکه چه بسا اگر حساسیت خاصى به شما پیدا کرده باشند دعوت زبانى شما نه تنها آنها را بیدار و هدایت نمىکند بلکه لجاجت و سرپیچى دیگران را ولو بخاطر ناراحت کردن شما بیشتر خواهند کرد .
اما برای اینکه بتوانید از مصادیق این روایت شریف باشید رعایت چند مساله بسیار مفید و ضرورى است:
1- مطالعات خود را بیشتر کنید و علاوه بر تقویت اعتقادات صحیح اسلامى با مطالعه کتب اخلاقی و احکام ؛ ابتدا اخلاق پسندیده اسلامی را بشناسید سپس عمل نمائید
2- اخلاق اسلامى و دینى را رعایت کنید و روابط خوب و دوستانهاى با دیگران داشته باشید و سعى کنید خیلى خوش اخلاق و صمیمى باشید و به گونهاى بیان کنید اسلام چنین مىگوید و خود عمل کنید. و اگر امکان دارد سند آن را نیز اظهار نمائید مثلا بگوئید : پیامبر صل الله علیه و آله سلم نظافت را جزو ایمان می دانستند و می فرمودند : َ النَّظَافَةُ مِنَ الْإِیمَان (بحار الأنوار ج59ص 291 )
3- نباید آمرانه با دیگران برخورد کرد از تهدید و ارعاب و از بحث و جدل کردن با افراد باید اجتناب کرد زیرا تحت فشار قرار دادن اطرافیان موجب لجبازى، طغیان و سرکشى آنها مى شود.
در خصوص بخش دیگری از سؤال خود در خصوص دعوت دیگران به نماز به ویژه دوست تان باید بگوئیم که ما نیز متاسفیم که محیط دانشگاه های ما به اندازه ای اسلامی نشده که با ورود افراد بی نماز به دانشگاهها ، گرایش آنها را به معنویت بیشتر بکنند ؛ بلکه به عکس برخی از نماز خوان های ما را نیز بی نماز می کند . به هر حال این واقعیتی است که ؛ مسؤلیت دانشجویان عزیزی همچون شما را بیشتر می نماید .
در خصوص این مساله خوب است بدانید که جذب دیگران به نماز ارتباط نزدیکی به نوع شخصیت افراد دارد ؛ چراکه براساس روان شناسی تربیتی شخصیت انسان ها از تیپهای گوناگونی است مثل شخصیت خودکار، سازش پذیر، بدگمان، افتاده، مبارزه طلب، تعدیل نیافته، ماجراجو، مشتاق، اخلاقی که برای هر یک می توان از به یک یا چند روش از روشهای متعددی که در این زمینه وجود دارد استفاده نمود . (1)
در اینجا برای اینکه توانسته باشیم راهکار هایی عملی به شما ارائه کرده باشیم ؛ ابتدا به به تعدادی از عواملی که در سست شدن انسان نسبت به نماز وجود دارد اشاره نموده ؛ سپس به معرفی برنامه هایی برای تشویق و جذب دیگران به نماز را به شما معرفی می نمائیم که می توانید با بکارگیری آنها ؛ دیگران و بخصوص دوست تان را به نماز ترغیب نمائید :
ریشه یابی عوامل سهل انگاری:
به طور کلی عوامل سهل انگاری در دین و معنویت سه چیز است، ضعف اعتقاد و یقین. ارتکاب حرام به خصوص لقمه حرام و نگاه حرام و شنیدنی های حرام و مانند آن. ضعف برنامه های عبادی و معنوی.
توضیح بیشتر:
تعدادی از عوامل مهمی که در سست نمودن افراد نسبت به نماز تاثیر دارد به شرح ذیل می باشد :
1- محیط خانواده و بی توجهی والدین
بی توجه بودن یا کم توجهی پدر و مادر یا مربی خانواده نسبت به فرزندان در محیط خانه و سطحی نگری آنان در ابتدای نوجوانی فرزندان یا احیانا بی مبالا تی اعضای خانواده نسبت به مسائل دینی خصوصا فریضه نماز تاثیر بسزایی در تربیت فرزندان به جای می گذارد. بعنوان مثال فرزند اگر در خانه ای رشد کند که در آن خانه کسی به نماز اهمیت ندهد یا در قبال مسائل دینی خود را مسوول ندانند یا خود اهل نماز باشند ولی فرزند خانواده را تحریص و تشویق به نماز ننمایند قطعا فرزند آن خانواده اهل نماز و عبادت نخواهد شد البته شاید در آینده بر اثر عوامل دیگر به نماز روی آورد که این احتمال ضعیفی است.
2- عدم آگاهی و بینش کافی از فریضه نماز
عالم نبودن به محتوای نماز، درک پایین و بسیار اندک نسبت به تاثیر آن، عدم توجه به جایگاه نماز در اسلا م، نداشتن انگیزه و هدف در اقامه و برپایی آن، آشنا نبودن به اسرار و فلسفه نماز یکی از عواملی است که افراد را از این فرضیه الهی دور نگه داشته است.
3- سستی و تنبلی
بعد از دو عامل مذکور، علت دیگری که در ترک یا بی توجهی به نماز وجود دارد عنصر و عامل تنبلی است. غالبا نوجوانان و جوانان به آسانی تن به فعالیت نمی دهند مگر در اموری که بیشتر جنبه احساسی و هیجانی داشته یا در اموری که با انگیزه و شناخت قبلی همراه باشد. برای فردی که چند سال است به سن تکلیف رسیده قدری مشکل است در هوای سرد زمستان آستین خود را بالا زند و با آب سرد وضو بگیرد یا کفش و پوتین از پایش در آورد و مسح نماید به همین خاطر گاهی از نماز خواندن طفره می رود یا برای او دشوار است که از خواب نوشین صبح گاهی بزند و نمازش را بخواند و...
4- همنشینی با دوستان ناباب
بدیهی است که نقش بسیار مهم دوستان در شکل دهی شخصیت انسانی خصوصا در سنین نوجوانی و جوانی را نباید نادیده انگاشت. دوستان شایسته و خوب در سوق دادن انسان به سوی سعادت و کمال موثرند و دوستان ناشایست درانحراف آدمی به سمت ناهنجاری های اخلا قی. چه بسا جوانانی که در مسائل دینی علا قمند و به دینداری خود را غبند و لیکن در محیط های مختلف از قبیل محل هایی که در آن زندگی می کنند یا محیط کار و تحصیل که در آن ساعاتی را سپری می سازند با افرادی آشنا شوند که به تدریج او را در دام بی دینی و لا ابالی گری گرفتار می کنند.
5- فساد اخلا قی
برخی از افراد در علت دوری از نماز و تعالیم دینی و مذهبی، مفاسد اخلا قی را بسیار موثر می دانند. البته این عامل در خانواده ها و محیط ها مختلف دارای شدت و ضعف است .
6- مزاحم دانستن نماز برای کارهای شخصی
برخی چون در وقت نماز مشغول کار ها و اعمال شخصی خود هستند فرصت این که نماز را در اول وقت آن اقامه کنند ندارند و وقتی که فرصت های اولیه برای اقامه و برپایی نماز از دست برود تدریجا بعد از استراحت چون دوباره مشغول فعالیت می شوند اقامه نماز را مانعی برای انجام کار های خود می دانند. البته این عامل به بهانه شبیه تر است تا یک علت برای ترک یا بی توجهی به نماز.
7- تکبر و غرور
عامل دیگری که درترک نماز و سایر فرایض عبادی می تواند موثر باشد غرور جوانی و تکبر و بزرگ منشی برخی از افراد است. صفت غرور از پست ترین اوصاف انسانی است که شاید بتوان گفت منشا تمام گناهان و معاصی می گردد. هرگاه این خصلت در کسی پا بگیرد و استقرار یابد فرد را به مهلکه های بزرگی می کشاند با متصف شدن به این صفت فرد چنین می پندارد که اگر در مقابل خدای خود سجده کند کوچک می گردد بنابراین برای اینکه بزرگی و غرورش محفوظ بماند در مقابل هیچ کس نباید سر تعظیم فرود آورد ولو در مقابل خداوند متعال. فلذا این خیالبافی شاعرانه و تصورات جاهلا نه او را از همه اوامر متعبدانه دور ساخته و مانعش می شود که او در مسیر سعادت خویش گام بردارد. این همان وصفی است که وقتی در ابلیس ظاهر و آشکار شد در مقابل دستور صریح خداوند سر باز زد و حاضر نشد امر الهی را در سجده بر آدم امتثال نماید.
8- تسویف (واگذاری امور به آینده)
برخی از جوانان با توجه به اینکه چند سالی است که وارد سن تکلیف شده و در مقابل تعالیم و دستورات دین مکلف می باشند و بر آنها واجب است که به احکام دینی گردن نهند ولی با این توجیهات که ما هنوز جوانیم و تازه اوایل عمر ماست و بهانه هایی از این قبیل اعمال دینی را ترک می کنند. جوان در بسیاری از مواقع نماز نخواندن خود را این چنین توجیه می کند که من بعدا می خوانم یا قضای آن را به جا می آورم. عمر طولا نی در پیش است پس می توان اعمالی که امروز از من ترک می شود در سنین پیری و زمان بیکاری انجام داد یا توبه کرد. بنابراین عملی که در آینده قابل جبران باشد و از طرفی مغفرت و بخشش الهی آن را شامل گردد جای نگرانی نیست.
9- ضعف اعتقادی
عامل دیگری که در روحیه افراد می تواند تاثیر زیادی را بگذارد باورهای دینی و تقویت روحیات مذهبی است که بخش عمده این مسوولیت برعهده مبلغان دینی می باشد. امروزه بخش عظیمی از جوانان که بهترین و مهم ترین، قشر جامعه محسوب می شوند از ضعف اعتقادی رنج می برند. در کتب درسی خوانده اند که خدا و قیامتی هست و مسائل دینی تا حدودی به آنان گفته شده و لیکن به باور و یقین نرسیده است. اصول اعتقادی را به صورت مستدل و متقن فرا نگرفته بلکه اصول را چون فروع مقلدانه باور دارد. تعالیم دین را با انگیزه و اعتقاد انجام نمی دهد و بیش از آنکه با درایت و بینش همراه باشد با احساس و عاطفه با امور دینی برخورد دارد. این ضعف در عقیده و عدم استواری آن بر پایه منطق موجب می گردد که جوان به مسائل دینی آن اهمیت خاص را قائل نباشد یا پای بند کامل به تعالیم دینی را نداشته باشد. به همین جهت بسیار دیده می شود که بعضی از افراد، نماز خواندنشان موسمی و فصلی است. این نیست مگر از ضعف اعتقادی فرد و تا این ضعف جبران نگردد، مشکل فوق قابل حل نخواهد بود. (چگونه نوجوانان را به نماز تشویق کنیم - نویسنده : صدیقه جعفری)
10- احساس گناه و شرمساری از اعمال خویش
برخی بدلیل گرفتار دانستن خود به گناه از درگاه الهی مایوس شده و چنین می پندارند که آب از سرشان گذشته و دیگر راه برگشتی برای آنها وجود ندارد .
11- تاثیر پذیری از محیط اطراف
برخی از محیط های غیر مذهبی فضایی را ایجاد می کنند که افراد برای مقید نشان دادن خود به مسائل مذهبی احساس خجالت می کنند .
12- تمسخر افراد جاهل و نادان
برخی اوقات نیز تمسخر برخی افراد نادان موجب سستی افراد نسبت به نماز می شود
13- قهر با خدا
برخی از افراد نیز بدلیل اینکه به خواسته های خود نمی رسند با خدا لج بازی نمودن و بوسیله ترک نماز با خدا قهر می کند .
14- اعمال و رفتار بعضی از نمازگزاران
عملکرد بد برخی از افراد مذهبی و نماز خوان خود باعث زده شدن افراد نسبت به نماز می شود .
15- بلد نبودن نماز
گاها نیز بلد نبودن نماز خود عاملی برای سستی افراد نسبت به نماز است
16- خجالت کشیدن
خجالتی بودن یکی از ویژگیهایی می باشد که موجب می شود برخی افراد از ابراز عقاید حقه خود ممانعت به عمل بیاورند مثل زمانیکه فرد در جمع مهمانیها و مجالس قرار می گیرد و خجالت می کشد وضو گرفته و نماز بخواند .
با توجه به آنچه که گفته شد برنامه ها و اقداماتی را بر اساس دو مبنا باید پیاده نمائید .
اول : برطرف نمودن موانعی که باعث سستی افراد نسبت به نماز می شود .
1- ایجاد اعتماد به نفس در افراد برای مقابله و مواجهه با محیط های ناسالم ، تمسخرهای افراد نادان و همچنین خجالتی بودن . زیرا بعضاً ممکن است نو جوانی که اقدام به خواندن نماز میکند در چنین شرایطی اگر اعتماد به نفس نداشته باشد از میدان بدر رفته و نماز را ترک کند.
2- وی را به ترک تماشاى فیلم ها و صحنه هاى مبتذل و آلوده به گناه و همین طور رفتن به محیط هاى نامناسب تشویق نمائید .
3- راه دیگرى که مى تواند تأثیر چشمگیرى روى او داشته باشد ، کنترل دوستان او در پیرامون خانواده است لذا اگر دوستانى دارد که اهل نماز نیستند و نسبت به مسائل دینى و شرعى توجه ندارند و از خانواده هاى لاابالى هستند باید به نحوى او را از آن ها جدا کرد البته به شرط اینکه دوستانى خوب جایگزین آنها شوند .
4- اما در مورد نماز صبح او، سعى کنید شرایط محل زندگی را جورى برنامه ریزى کنید که شبها کمى زودتر به استراحت و خواب بروند زیرا یکى از عوامل اینکه صبحها نماز بسیارى از افراد قضا مى شود دیر خوابیدن شبهاست خصوصا شبهاى کوتاه بهار و تابستان بنابراین بهتر است شبها شام سبکترى مصرف کنید و کمى زودتر شرایط خاموشى و بخواب رفتن را فراهم نمائید. البته این کار نیز باید با ظرافت انجام گیرد یعنى بتدریج شبى چند دقیقه زودتر تا اینکه در طول مثلا دو هفته چیزى حدود یک ساعت وقت خواب جلو بیفتد در این صورت صبحها راحتتر از خواب بلند مى شود و قهرا نماز هم زودتر خواهد خواند.
5- در صورت امکان ؛ اتاق مناسبی را برای نماز خواندن در محل زندگی فراهم نمائید که علاوه و نظافت و آراستگی درای آرامش کافی جهت اقامه نماز نیز باشد.
6- زمینه مناسب از لحاظ زمانی و مکانی برای خواندن نماز فراهم نمائید مثلا بعد از اینکه در اول وقت نماز خوانده شد سفره غذا پهن گردد نه اینکه نماز به بعد از غذا موکول شده و سنگینی غذا انسان را از نماز خواندن باز دارد .
7- احتمال دارد که بدلیل انجام گناهان ؛ وی از درگاه الهی نا امید شده و به همین دلیل دیگر نماز نمی خواند لذا به رحمت و مغفرت الهى امیدوارش نمائید بگونه ای که گناهان و اشتباهات احتمالى که ممکن است قبلا یا هم اکنون مرتکب شده باشد باعث یاس و ناامیدى وی نشود و به او اطمینان بدهید که خداوند توبه پذیر است و در صورت توبه همه گناهان را هر چند خیلى بزرگ باشند مى آمرزد.
8- اگر کسی با خدا قهر کرده می توانید این آیه را برای او قرائت کنید که : عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون (البقرة : 216) ____ چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا مىداند، و شما نمىدانید.
و به وی بگوئید چه بسا شما که به خواسته خود نرسیده اید بدلیل خیری بوده که خدا می دانسته و شما از آن اطلاعی نداشته اید .
دوم : به کارگیری ابزارهای مختلف جهت تشویق و ترغیب به نماز
خداوند متعال جهت هدایت بشریت سه ابزار مهم را در وجودش به ودیعت نهاده است که می توان با به کارگیری این ابزارها افراد را به نماز تشویق و ترغیب نمود .
الف : خصوصیت های فطری انسان
برای بهره برداری از این ابزار می توانید به دو موضوع تاکید نمائید
1- فطری بودن خدا خواهی
همه انسانها دارای فطرت الهی می باشند لذا می توانید از این ویژه گی خدایی بهره جسته و به عنوان نمونه اینگونه مطرح نمائید که :
برخی از مسائل است که تنها به دست خدا بوده و هیچ بشری نمی تواند در آن دخل و تصرف کند مانند طول عمر و عافیت و سلامتی ، کمی یا زیادی روزی و یا اینکه زندگی انسان همیشه به یک منوال نبوده و بسیاری از اوقات دچار فراز و نشیب های گوناگون می شود که برخی از اینها در صورت نبود پشتوانه ای خدایی همچون طوفانی سهمگین زندگی انسان را نابود می کند .
از او بپرسید در چنین مواقعی می خواهد دست به دامن چه کسی بشود اگر می خواهد دست به دامن غیر خدا بشود که از آنها کاری بر نمی آید و اگر می خواهد از خدا استمداد بجوید این کار را چگونه می خواهد انجام دهد آیا می تواند از خدایی که به دستوراتش گوش نداده بخواهد که او به حرفش گوش کند و خواسته اش را برآورده کند .
پس انسان باید یک راهی را جهت ارتباط بین خود و خدا برای خود باز بگزارد تا بتواند در چنین مواقعی به درگاه الهی التماس کند و بهترین راه همان نماز می باشد .
2- فطری بودن تشکر و سپاسگذاری در انسان
از ویژگی های فطری هر انسانی این است که در مقابل نعمتی که دیگران به وی عطا می کند سپاسگذار بوده و تشکر می نماید . فطرت انسان خواهان تشکر از ولى نعمت است. پیامبر خدا فرموده اند : جبلّت القلوب على حبِّ من احسن الیها قلبها بر اساس دوستى و محبت کسى که به انسان احسان کند، آفریده شده است (بحار الأنوار ج74 ص 142 ) و از آنجا که در اصل خداى سبحان خالق و هستى بخش ماست و از سویى همه نعمتها و برکاتى که در زندگى ما وجود دارد از آن اوست. بنابر این لازم است به اقتضاى تکلیف فطرى خودمان از قادر منّان تشکر کنیم. حال این تشکر باید به چه شکل و کیفیتى باشد؟ انبیاى الهى روشنگر این حقیقت بودهاند و نبىّ مکرّم اسلام نیز به نوبه خویش نماز را با این شکل و هیئت خاص به ما معرفى فرمودهاند. بنابر این همان گونه که پروردگار مهربان هر شب و روز، ما را رهین الطاف و برکات خویش گردانیده است، ما بندگان نیز موظّفیم هر چند ساعت یک بار در برابر محبوب قلب و عزیز دلمان بایستیم و از او نهایت سپاسگزارى و تشکر را بنماییم.
لذا شما می توانید نعمت های الهی را یاد آور شوید و بگوئید که نماز بهترین وسیله شکر گذاری از خداوند و تضمین کننده نعمت های الهی خواهد بود .
برای این منظور می توانید علاوه بر اینکه با خواهر خود سری به بیمارستان ها و آسایشگاه های معلولین بزنید مباحثی را با وی طرح نمائید مثلا میزان سپاسگذاری برخی انسان ها را با حیواناتی چون سگ مقایسه نمائید و بگوئید که حیوانی همچون سگ با کمترین خدمتی ( به اندازه چند لقمه نان خشک )حاضر می شود تا جان خود را فدای انسان نمایند اما چرا باید برخی از ما انسانها با وجود اینکه عمری بر سر سفره نعمتهای الهی نشسته ایم حاضر نباشیم به اندازه یک حیوان سپاسگذار بوده و برای سپاسگذاری از اینهمه نعمت برای خدا سر به سجده گذاشته و نماز بخوانیم
در روایتی از امام سجاد علیه السلام نقل شده که فرموده اند : آنقدر پیامبر در نماز ایستاد تا قدمهایش ورم کرد چنان در روزه دارى تشنه میشد آب دهانش خشک می گردید، گفتند یا رسول الله مگر خداوند وعده مغفرت بتو نداده؟ میفرمود آیا بنده شکرگزار خدا نباشم؟
خداى را سپاس بر نعمت و آزمایشش و او را ستایش از ابتدا تا انتهاى روزگار بخدا سوگند اگر اعضایم قطع شود و چشمانم بر روى سینهام بیفتد هنوز سپاس یک دهم از یک نعمت از نعمتهاى بىشمارش را نکردهام ستایش تمام ستایشگران بپایه یک نعمت او نمیرسد.(زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر علیهما السلام، ص: 43)
ب : ابزار عقل و استدلال
یکی از مهمترین ابزارهایی که خداوند متعال در اختیار بشریت قرار داده عقل و اندیشه می باشد که بوسیله آن به مصالح و مفاسد خود پی برده و می تواند مسیر صحیح را انتخاب نماید .
شما نیز می توانید با طرح موضوعات و مسائل گوناگونی این ابزار مهم را به کار انداخته و افراد را به اندیشه وادارید تا به این وسیله به نماز رو بیاورند .
در این قسمت برای نمونه به موضوعاتی که می توانید طرح نمائید اشاره می شود
1- یاد آوری نمائید که اگر بر فرض خواندن نماز ، واجب نباشد و یا کار درستی نباشد ؛ آنهایی که نماز می خوانند در برابر آنهایی که نماز نخوانده اند چیزی را از دست نداده اند (چون به غیر از مدت کوتاهی که در روز برای نماز گذاشته اند مانند بقیه مردم از این دنیا بهره برده اند ) ؛ اما اگر آنچه را که نماز خوانها می گویند درست باشد ( که قطعا نیز همینگونه است ) کسانیکه نماز خوانده اند نجات یافته اند و آنهایی که نماز نخوانده اند چیزی جز هلاکت و نابودی ابدی نسیبشان نخواهد شد . (2)
2- شاید برخی اظهار کنند که ما به خدا ایمان و اعتقاد داریم و همینکه دلمان پاک باشد و خوب باشیم و در روز به یاد خدا باشیم کفایت می کند و نیاز به خواندن نماز نیست ؟ اگر با استدلالهایی موجه شدید در پاسخ می توانید یادآور شوید که همه این موارد خوب است و جای آنچیزی را که خداوند از ما خواسته ( یعنی نماز ) را نمی گیرد به آنها یادآور شوید که اعتقاد داشتن به خدا فقط گفتن به زبان نیست و نماز آن عملی است که خود خداوند دستور داده کما دلیل مطرود شدن شیطان از درگاه الهی عمل نکردن به دستور الهی بود نه اینکه شیطان به خدا اعتقاد نداشت و او را عبادت نکرده بود .
از امام صادق علیه السّلام از ایمان پرسیدند فرمود: شهادت دادن بر وحدانیت خدا و رسالت محمد صلّى اللَّه علیه و اله، مگر این عمل نیست گفت چرا گفتم پس عمل از ایمان است، فرمود: ایمان بدون عمل ثبات ندارد و عمل از ایمان مىباشد. (ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار ج1 ص 408 )
3- وی را با فلسفه نماز آشنا نمائید
علاوه بر اینکه وی را با کتابهایی که در این خصوص به نگارش در آمده آشنا می نمائید ( 3 )؛ در فرصتهاى مناسب فلسفه نماز را بیان کنید مثلًا سؤال و جوابهایى که قبلًا تهیه دیدهاید، بین شما و دیگران مطرح و جواب داده شود. البته لازمهاش مطالعه و پیش بینى قبلى است.
4- بر اساس آیات و روایات اهمیت و ماهیت نماز را از دیدگاه قرآن و معصومین (علیهم السلام ) بیان نمائید . (4)
5- بیان تأثیرات منفى ترک نماز با استفاده از روایات بیان شده توسط اهل بیت (ع) در این زمینه بسیار موثر است. به خصوص اگر به روش غیرمستقیم ارائه گردد و موجب تنبه و موعظه کردن را فراهم سازد. ( 5 )
6- آثار مثبت فردی ، اجتماعی ، روحی و جسمی نماز را با دلایلی محکم بیان نمائید .
برای دلایل فوائد فردی و اجتماعی نماز می توانید به آیات و روایات و همچنین کتابهای معرفی شده مراجعه کنید و در خصوص تاثیرات روحی و جسمانی آن همچون نقش نماز در کاهش افسردگی و سلامتی جسم و روح - تاثیر نماز بر ایمنی حواس - تاثیر نماز جلوگیری از عفونت کلیه و مجاری ادرار - می توانید به تحقیقات و مقالاتی که در این زمینه به نگارش در آمده همچون کتاب 40 نکته پزشکی پیرامون نماز نوشته دکتر مجید ملک مهری مراجعه نمائید .
7- هر از چند گاهی ( همچون شب های جمعه ) با خواهر خود سری به قبرستان و گذشتگان بزنید و به وی گذر عمر و مرگ و بیهوده نبودن جهان هستی را یاد آور شوید که این امر علاوه بر اینکه تاثیر بسزایی در کاهش روحیه تکبر و غرور دارد انسان را به فکر و عبرت اندوزی فرو خواهد برد .
ج : ابزار احساس و عاطفه
برای بکارگیری از این ابزار باید موارد ذیل را مورد توجه قرار دهید :
1- برای بیان نظرات خود از مادر و یا کسانیکه ارتباط عاطفی قوی تری با دوست تان دارد استفاده کنید .
2- از والدین و کسانیکه به عنوان الگو می باشند بخواهید که آنها اهمیت بیشتری به نماز داده و حتما نماز خود را در اول وقت ها به جا آورند .
3- اگر دوستانى مذهبى و از خانواده هاى مذهبى دارد از طریق آنها مى توان توجه او را بیشتر به نماز جلب کرد به این صورت که اگر مسجدى در نزدیکى خانه ى شماست به دوستان او تلفن بزنید که بیایند در خانه و او را با خود به مسجد ببرند و او را با مسجد مرتبط بسازید یقینا اثر بسیار چشمگیرى بر او خواهد گذاشت.
4- از اتفاقات پیرامونی خود جهت راهنمایی وی استفاده کنید به عنوان مثال شنیدن خبر مرگ ناگهانی دوستان و آشنایان و فامیل معمولا بسیار بر روی افراد تاثیر می گذارد و شما می توانید در چنین موقعیت هایی متذکر شوید که مرگ معلوم نیست چه موقع به سراغ ما بیاید و چه بسا فرصت جبران گذشته را به ما ندهد و اگر ما دست خالی به ان دنیا برویم سرنوشت بسیار بدی پیدا خواهیم کرد ؛ پس چه خوب است تا زنده ایم فرصت را غنیمت شمرده و برای خود ره توشه ای ذخیره نمائیم .
5- از داستانهای عبرت آموز بهره بگیرید که می توانید به کتابهای ذیل مراجعه نمائید .
* داستانها و حکایتهای نماز (یک) - مؤلف : رحیم کارگر محمدیاری- ناشر : ستاد اقامه نماز
* داستان نماز عارفان - مؤلف : سید مهدی شمس الدین - ناشر : ستاد اقامه نماز
* بهترین پناهگاه - مؤلف : رحیم کارگر محمدیاری - ناشر : ستاد اقامه نماز
* داستانهای نماز - مؤلف : مرتضی عطائی - ناشر : ستاد اقامه نماز خراسان
* پیش از نماز - مؤلف : مصطفی محمدی - ناشر : سازمان تبلیغات اسلامی
* شکوه محراب (قصه های نماز) - مؤلف : لطیف راشدی - ناشر : حوزه علمیه قم
6- از اصول و عقایدی که تا کنون نسبت به آنها پایبندی خود را حفظ نموده بهره کافی را ببرید مثلا ممکن است وی ارادت خود را نسبت به امام حسین علیه السلام حفظ کرده باشد لذا شما می توانید با بیان داستان عاشورا بگوئید که ایشان در بدترین شرایط ، در اول وقت نماز خواند پس چه جوابی به امام خواهیم داشت اگر از ما بپرسد که من در چنین شرایطی نمازم را ترک نکردم چرا تو که ادعای محبت من را داری با وجود آرامش و تمامی امکانات رفاهی نمازت را نمی خواندی ؟
و یا ممکن است کسی چون به شفاعت معصومین ( علیهم السلام ) اعتقاد دارد بگوید که ما چون شیعه هستیم هر کار بکنیم بالاخره مورد شفاعت ائمه علیهم السلام قرار می گیریم و بهشتی می شویم ! در پاسخ به وی بگوئید : امام صادق علیه السلام در آخرین لحظات مرگ خود دستور داد تمامی خویشاوندانش را جمع نمودند و به انها فرمود «ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلاة» بشفاعت ما نخواهد رسید کسى که نماز خود را سبک شمارد. ( بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج47، ص: 8)
7- اگر زمانی به نماز ایستاد و لو نماز صبح که به صورت قضا مى خواند او را تشویق کنید و دائما دست روى نقاط ضعف او دست نگذارد بلکه جنبه هاى مثبت او خصوصا کارهایى که مربوط به نماز مى شود و لو کار کوچکى آنرا تشویق کنید به عبارت دیگر هر رفتارى که او براى نماز انجام مى دهد مورد توجه اگر قرار گیرد کم کم علاقه ى او به نماز بیشتر خواهد شد
8- سعى کنید افرادى که صحبت آنها بر روى آنان نافذ است، پیدا کنید و از آنان بخواهید که با مهارت و شگرد شایستهاى، با آنها درباره نماز صحبت کنند. این کار را مىتوان از طریق جلسه میهمانى یا در طول مسافرت به انجام رساند.
9- با عمل خویش انگیزش خواندن نماز را در آنها ایجاد کنید. سعى کنید شما و دیگران، نمازتان را هنگام حضور آنها برگزار کنید و شور اشتیاق خود به نماز و راز و نیاز با خدا را هر چه بهتر به منصه ظهور برسانید.
10- پیشنهاد دیگر اینکه تلاش کنید به هر کیفیت و طریقى شده، ایشان را به نماز جمعه و جماعت ببرید که با دیدن عبادت و نماز دیگران تحت تأثیر قرار گیرد.
11- تلاش کنید از نماز بزرگان و شخصیتها نخبه های علمی ، فرهنگی و ورزشی در نزد ایشان صحبت کنید مثلًا حضرت على (ع) با همه شخصیت و گرفتارىهایى که داشتند، چگونه و با چه اشتیاقى به اقامه نماز مىپرداختند. همچنین گرایش رجال بزرگ سیاسى، علمى و به نماز را، به ایشان گوشزد کنید. (6)
12- سفرهاى زیارتى و درک فضاهای معنوی مىتواند در تشویق ایشان به نماز نقش مؤثرى داشته باشد. بنابر این سعى کنید ایشان را به این گونه مسافرتها تشویق نمائید
13- راهکار اصلى هدایت دیگران ، برقرارى ارتباط صمیمانه و دوستانه با وى مى باشد. لذا اگر در صدد ارائه راهنما و هدایت وى هستید بدون برقرارى ارتباط و از راه دور و به شیوه آمرانه ممکن نمى شود باید در قالب دوستى، همبازى بودن، بر عهده گرفتن نقش رفیق شفیق با او ارتباط برقرار کنید تا در فضاى رفاقت و صمیمیت او تمام احساسات و افکار و تصمیمات خودش را با شما در میان گذارد و شما هم در پرتو روابط دوستانه و رفاقت او را هدایت و به زندگى او خط دهید.
توجه داشته باشید تا وى احساس صمیمیت نکند حرف خود را با شما در میان نمى گذارد و از حرف شما فرمان نمى پذیرد و ارائه دستورات هدایت گرانه در قالب بیانات بزرگسالانه، آمرانه، سرزنش گرانه کمتر مؤثر خواهد بود تا چه رسد به رفتارهاى تنبیهى و مجازات گرانه. اگر شما با زبان سرزنش و عتاب با وى برخورد کنید وى نیز در جبهه لجاجت و خودسرى سنگر مى سازد و اگر از مقام برترى طلبى و تفوق خواهى وى را خطاب کرده و هدایت کنید او خود را در فضاى غرور و نخوت فرض کرده و پاسخ شما را مى دهد که هیچ یک ازاین شیوه راه مناسبى نیست و شما را به هدفتان نمى رساند.
14- راهکار دیگرى که شما را به هدفتان نائل مى گرداند انتخاب دوستان مذهبی براى افراد و یا کمک به وى در انتخاب دوست مناسب می باشد .
البته این دخالت در انتخاب دوست نباید یک دخالت مستقیم باشد که او احساس سلب آزادى و تحمیلى و کنترل نماید. شما از طریق دوستان خواهرتان مى توانید وى را به همان سمتى که دوست دارید و مى پسندید هدایت کنید و به شکل غیرمستقیم او را کنترل نمایید. البته این دوست که برگزیده شماست و یا حاضر به همکارى با شما شده است باید با شما رابطه اى صمیمانه داشته باشد و سیاست شما را افشا نسازد و قبل از تمام این امور، کاملا مورد وثوقتان باشد و اخلاق و رفتار و طرز تفکر او را پسندیده و پذیرفته باشید و او نیز با تمام وجود حاضر به همکارى با شما باشد.
پس راه رسیدن به هدف آن است که یا خود دوست خواهرتان باشید و یا براى او دوستان خاصى برگزینید.
15- در صورت نماز خوان شدن به عنوان تشویق صحیح و مناسب معنوی می توانید وی را به اطرافیان به عنوان انسان مورد اعتماد، منظم، متعهد معرفی کنید .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید