سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2741865

  بازدید امروز : 409

  بازدید دیروز : 141

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
همنشینی با حکیمان، زندگی بخش خردها و درمان جانهاست . [امام علی علیه السلام]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 94/8/10::: ساعت 11:7 صبح

دوست گرامی . گناه معلول ریشه هایی است که ابتدا باید آنها را شناخت. اگر کسی بخواهد واقعا گناه نکند و تمام گناهان را ترک نماید و بنده خدا شود، باید ریشه ای عمل کند، یعنی اول ریشه های گناهان را بشناسد و در مرتبه بعد با ریشه های آن مبارزه کند. در مورد ریشه های گناه به صورت خلاصه می‌توان گفت: گناه و تبعیت از شیطان ریشه در عوامل فراوانی دارد که برخی از این عوامل عبارتند از: 

1. ضعف در خداشناسی و سستی در ایمان به خدا و پیامبر و قیامت و عدم رعایت دستورات دینی: به یقین کسی که خدای بزرگ را همواره حاضر و ناظر رفتارهای خودش ببیند و از معاد و قیامت و عدالت الهی هراس دارد، هرگز به خود اجازه نمی‌دهد، که در محضر او، دست به سوی گناه دراز کند. کسی که قیامت و حسابرسی اخروی را باور دارد، هیچگاه خود را گرفتار شهوترانی و شهوت پرستی نخواهد کرد.

2. ضعف در خودشناسی و نداشتن درک درست از خویشتن و فروکاستن ارزش انسانی خود تا سرحد حیوانات، کسی که به گوهر عظیم و گرانقدر خود واقف باشد و عظمت وجود انسانی را درک کند، هرگز حاضر نیست که وجود خود را با دنباله روی از شهوات و خواهش های نفسانی تا سرحد حیوانات پایین اورد. بدون تردید، هیچ یک از کسانی که دنبال شهوترانی و ارضای خواهش های پست حیوانی خود هستند، تصور درستی از وجود انسانی و فلسفه‌ی افرینش خویشتن ندارند.

به راستی اگر یک دختر جوان، ارزش وجودی خود و هدف از افرینش خویشتن را بداند، ایا هرگز به ذهنش خطور می‌کند که خود را به شکل یک عروسک در اورده و همچون نمایشگاه سیاری از رنگ و لعاب خود را در معرض نگاه های آلوده و مسموم دیگران قرار دهد؟ و آیا یک پسر جوان قدر و قیمت انسانی خود را بداند ایا هرگز اجازه چشم چرانی و امثال ان را به خود می‌دهد؟

3. ضعف در شناخت حقایق امور و عدم شناخت پیامدهای ناگوار دنیوی و اخروی تبعیت از هوای نفس: پیروی از خواهش های نفسانی، آثار زیانبار روحی و جسمی و اجتماعی فراوانی را در پی دارد که اگر انسان اندکی به آن‌ها توجه کند هرگز به دنبال شهوترانی نخواهد رفت.

شریعت مطلقا کسی را از حصول ثروت منع نکرده است بلکه فقط در فکر ترقی دنیا بودن و دنیا را مقصود قرار دادن ممنوع است.

عامل اصلی مشکلات عصبی و بهداشتی و ناامنی های اجتماعی و جنسی فراوانی که دامن گیر بشریت شده است، همین شهوترانی و عنان گسیختگی عده ای از انسان نمایان است، که البته نخستین قربانی این افزون طلبی‌ها خود آنان و خانواده‌شان هستند.

4. جهل، غفلت و شهوت

کسی که به خدا و فرامین او آگاه نیست یا از روز جزا و کیفر گناه بی‌خبر است گناه می‌کند همین طور کسی که به این امور آگاه است ولی دچار غفلت می‌شود. انسان جاهل و غافل، عوامل بازدارنده از گناه را از دست می‌دهد و مرتکب گناه می‌شود. شهوت عاملی است که گناه را در دل و ذهن انسان زینت می‌دهد و موجب فراموشی و غفلت می‌گردد.

کسی که در اثر شهوت، انگیزه‌ای قوی برای ارتکاب گناه یافته باشد، معرفت خود به خدا و قیامت و احکام الهی را مزاحم اطفاء شهوت خویش می‌یابد و به طور ناخودآگاه آن معرفت را از ذهن خویش دور می‌کند و ترجیح می‌دهد به آن اندیشه نکند. رفته رفته حالت غفلت بر او عارض می‌شود و به کمک توجیهات شیطانی، گناه بودن معاصی را انکار یا فراموش می‌کند و رو به گناه می‌آورد.

امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمودند: لا تکن ممن... ان عرضت له شهوة اسلف المعصیه و سوف التوبه، ان عرفه محنة انفرج عن شرایط الملة؛ (1) از آنان مباش... که چون شهوتی پیش آید گناه را مقدم می‌دارد و توبه را به آینده وا می‌گذارد و چون رنجی بدو رسد از راه شرع بیرون می‌شود. این سخن امام علیه السلام نشان می‌دهد که حداقل برخی از گناهکاران به سبب ناشکیبایی در برابر خواسته‌های نفسانی به گناه مبتلا می‌شوند و کسی که تاب مقاومت در برابر شهوات راندارد، تاب رنج‌های دینداری و تبعت از شرع را نیز ندارد.

5. وجود رزایل اخلاقی

رذایل اخلاقی هر یک منشأ گناه یا گناهانی هستند. امام امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده‌اند: الحرص و الکبر و الحسد دواع الی التقحم فی الذنوب؛ (2) حرص و خودبینی و حسد، انگیزه‌هایی برای در افتادن به گناهان است. رذائلی از این دست خود ریشه در دنیا پرستی و سوءظن به خدا دارند. کسی که می‌خواهد به گناه مبتلا نشود باید با ریشه‌های آن مبارزه کند، یعنی ملکات ناپسند را از نفس خود بزداید، و مبارزه با ملکات نفسانی در سایه عقاید صحیح و ایمان حقیقی به خداوند و صفات نیکوی او امکان‌پذیر است. از سویی نادرستی رابطه معرفتی انسان با خدا منشأ رذایل می‌شود و از سوی دیگر رذایل نفسانی موجب گناه می‌شود و به رابطه انسان و خدا آسیب می‌رساند. این رذایل بزرگ‌ترین اثر سوء را بر رابطه انسان با خدا می‌گذارند. این تأثیر سوء ناشی از همین رابطه دو سویه است. رذایل نفسانی روابط دیگر انسان را نیز تضعیف می‌کنند که درباره آن‌ها سخن خواهیم گفت.

6. کوچک شمردن گناه: یکی از عومل بسیار مهم روی آوردن به گناه کوچک شمردن آن است. کسی که گناهی را کوچک می‌شمارد بر انجام آن گناه جرأت می‌یابد و به هنگام ارتکاب آن گناه دچار احساس گناه نمی‌شود. در نتیجه به انجام آن گناه عادت می‌کند و هر بار که آن را مرتکب شود، آخرت خویش را تباه‌تر می‌سازد از این روست که سخت‌ترین گناه آن است که گناهکار آن را کوچک شمارد: اشد الذنوب ما استهان به صاحبه (3) و بر گناه خرد خود ایمن مباش شاید که تو را بر آن عذاب کنند.

کسی که گناهی را کوچک می‌شمارد علاوه بر آن که احتمال تکرار آن را افزایش می‌دهد، بی‌دلیل خود را از کیفر آن گناه در امان دانسته است و این با خوف مثبت و سازنده در تنافی است.

7. حب دنیا: رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموه اند: حُبُّ الدُّنیا رَأس کَلِّ خَطِیئَه دنیا ریشه هر گناه است. شریعت مطلقا کسی را از حصول ثروت منع نکرده است بلکه فقط در فکر ترقی دنیا بودن و دنیا را مقصود قرار دادن ممنوع است.

برای فرق حب دنیا و کسب دنیا معیاری هست و آن این است که وقتی که مقابله دین و دنیا می‌آید انسان کدامیک را ترجیح می‌دهد؟ اگر دین را پس پشت انداخته دنیا را ترجیح داد معلوم است که این حب ّ دنیا است. مثلا وقت نماز رسیده ولی دکان باز است و در این موقع مشتری هم زیاد است پس خیال این به طرف نماز نمی‌رود .

عامل اصلی مشکلات عصبی و بهداشتی و ناامنی های اجتماعی و جنسی فراوانی که دامن گیر بشریت شده است، همین شهوترانی و عنان گسیختگی عده ای از انسان نمایان است، که البته نخستین قربانی این افزون طلبی‌ها خود آنان و خانواده‌شان هستند

و وقتی که از کارهای دنیا فارغ شد آن وقت یاد نماز می‌افتد و می‌گوید بروم نماز بخوانم. ولی اگر بعد از آمدن حکم شریعت تمام کارهای دنیا را رها کرده حکم الله تعالی را بجا آورد پس این حبّ دنیا نیست.

امروزه ما طوری در دنیا و در حصول دنیا مصروف هستیم که گویا برای همیشه در دنیا ماندگاریم و قناعت پسندی، زهد و توکل بدای ما بی معنی شده‌اند حال انکه رسول اکرم صلی الله علیه وآله می‌فرماید: مَالِی وَ لِلدُّنیا؟ مرا با دنیا چه تعلقی است و فرمود: إِنَّما أَنا کَرَاکِبٌ إَستَظِلَّ تَحتَالشَّجَرَهِ ثُمَّ رَاحَ وَتَرَکَهَا؛ مثال من مانند مسافری است که برای مدت کوتاهی زیر سایه درختی آرام کرده وبعد آن را رها کرده به راه خود ادامه می‌دهد.

همین طور می‌فرماید: کُن فِی الدُّنیا کَأَنَّکَ غَرِیبٌ أَو عَابِرِ سَبِیل، در دنیا مانند مسافر و رهگذر زندگی کن.

8. عادت‌های مذموم: گاهی برخی عادت‌ها کار انسان را سخت می‌کنند و زمینه ساز گناه هستند. چشم چرانی از این عادت‌ها است. چشم چران کسی است که کنترل چشم خود را ندارد و به هر طرفی خیره می‌شود و چه بسا نگهداری چشم از اختیار او خارج شده و به صورت عادت در آمده است که ترک آن مشکل به نظر می‌آید.

چشم چرانی قبل از این که برای دیگران مزاحمت و ناراحتی ایجاد کند، برای خود شخص مضرّ است و موجب آشفتگی، اضطراب، عدم اعتماد به نفس، بی حالی و رخوت نسبت به معنویات، مخصوصاً نماز می‌گردد. خداوند سبحان زن و مرد را از چشم چرانی نهی نموده است. آن جا که فرموده است: «قُل للمؤمنینَ یغُضّوا مِن ابصارِهِم... و قُل لِلمُؤمِناتِ یغضُضنَ مِن اَبصارِهنَّ...؛(4) به مردان بگو دیدگان خود را فرو خوابانند و ... به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش را فرو خوابانند».

کسی که معتاد به چشم چرانی شد، فکر و خیال و قلبش مشغول دیده می‌شود و روحش آشفته و ذهنش مشوّش می‌گردد و هنگام عبادت، قوه خیالش با این آشفتگی به پرواز در می‌آید و به شاخه‌هایی پرواز می‌کند که با چشم خود مشاهده کرده است.

پی نوشت ها:

1 -نهج‌البلاغه، کلمات قصار، 150.

2 -نهج‌البلاغه، کلمات قصار، 371.

3 - همان، کلمات قصار، 348.

4- نور (24)، آیه 30 و 31.

منبع: کتاب ایین زندگی(اخلاق کاربردی) نوشته‌ی احمد حسین شریفی


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: سه شنبه 94/7/28::: ساعت 10:11 صبح

چرا ترک گناه و محرمات برای ما سخت شده؟؟ 

اصولا این یک امر طبیعی است که اگر انسان به کار خلاف و غلطی ادامه دهد تدریجا با آن انس می گیرد، نخست یک حالت است ، بعدا یک عادت می شود، سپس مبدل به یک ملکه می گردد و جزء بافت جان انسان می شود، گاه کارش به جائی می رسد که بازگشت بر او ممکن نیست ، اما چون خود آگاهانه این راه را انتخاب کرده است مسئول تمام عواقب آن می باشد بی آنکه جبر لازم آید، درست همانند کسی که آگاهانه با وسیله ای چشم و گوش خود را کور و کر می کند تا چیزی را نبیند و نشنود.

شاید شما هم هنگام تلاوت قرآن به این آیه شریفه بر خورده باشید که :«خَتَمَ اللّهُ عَلَی قُلُوبِهمْ وَعَلَی سَمْعِهِمْ وَعَلَی أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ»1 خداوند بر دلهای آنان، و بر شنوایی ایشان مُهر نهاده و بر دیدگانشان پرده‏ای است و آنان را عذابی بزرگ است.با خود می اندیشیم خدایی که با این شگفتی انسان را آفریده است پیامبران عظیم الشأن برای هدایتش فرستاده آیا سزاوار است که دل او را قفل کند؟ شاید به دل بگیریم و با ناراحتی از کنار آیه بگذریم اما عزیزان خداوند مهربانتر و حکیم تر از آن است که با ما چنین معامله ای بکند و این خود ما هستیم که چشم به روی هر آنچه زیباست میبندیم و به دنبال هوس های پوچ چون برگی خشک در باد به هر طرف روانه ایم ، و اگر می بینیم اینها به خدا نسبت داده شده است به خاطر آنست که خداوند این خاصیت را در اینگونه اعمال نهاده است. (دقت کنید)

عکس این مطلب نیز در قوانین آفرینش کاملا مشهود است ، یعنی کسی که پاکی و تقوا، درستی و راستی را پیشه کند، خداوند حس تشخیص او را قویتر می سازد و درک و دید و روشن بینی خاصی به او می بخشد چنانکه در قرآن کریم می فرماید: «یِا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَاناً وَیُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ»2 ای کسانی که ایمان آورده‏اید، اگر از خدا پروا دارید، برای شما نیروی‏تشخیص [حقّ از باطل‏] قرار می‏دهد و گناهانتان را از شما می‏زداید و شما را می‏آمرزد و خدا دارای بخشش بزرگ است.

این حقیقت را در زندگی روزمره خود نیز آزموده ایم ، افرادی هستند که عمل خلافی را شروع می کنند، در آغاز خودشان معترفند که صددرصد خلافکار و گنهکارند، و به همین دلیل از کار خود ناراحتند، ولی کم کم که با آن انس گرفتند این ناراحتی از بین می رود، و در مراحل بالاتر گاهی کارشان به جائی می رسد که نه تنها ناراحت نیستند بلکه خوشحالند و آن را وظیفه انسانی و یا وظیفه دینی خود میشمرند! این انسان دلش قفل میشود دیگر گوشش هیچ حقی را نمی شنود و این نتیجه عمل خود اوست نه اینکه خدا کرده باشد .خود ما هستیم که چشم به روی هر آنچه زیباست میبندیم و به دنبال هوس های پوچ چون برگی خشک در باد به هر طرف روانه ایم البته اگر دقت کرده باشید یکی از عادات زشت بعضی از ما این است که هر کاری دلمان بخواهد انجام میدهیم به هر فسق و فجوری دست میزنیم همین که بازتاب اعمالمان به ما بازگشت نمود ناله و فقان بر می آوریم که خدایا چرا چنین کردی ؟ مگر تو خدا نیستی؟ پس چرا چنین میکنی؟ غافل از اینکه این ماییم که چنیین کرده ایم در حق خود و الا خداوند متعال خیر محض است وبی نیاز از ضرر رساندن به ما موجودات ضعیف و در عین حال گستاخ.

اگر کسی بخواهد چنین گرفتار نشود و همواره بندگی خدا کند هر گاه خبری به او برسد که فلان کار نیک باید انجام شود، فورا سعی می کند در برابر آن موضع گیری صحیح کند و دل و جان و خود را با نیکی ها هماهنگ سازد و هرگاه گناهی از او سر زند باید که فورا از آن گناه توبه نماید تا ملکه و عادت نشود و همواره از بدی تنفر جوید، این تلاش و کوشش درونی بدون شک در اعمال او اثر خواهد گذاشت ، و پیوند فکریش به پیوند عملی خواهد انجامید. واوست که به سعادت خواهد رسید.

از نظر اصول روانشناسی نیز این معنی ثابت شده که اعمال آدمی همواره بازتابی در روح او دارد، و تدریجا روح را به شکل خود در می آورد، حتی در تفکر و اندیشه و قضاوت او مؤ ثر است .این نکته نیز قابل توجه است که انسان با ادامه گناه ، لحظه به لحظه ، در تاریکی روحی بیشتری فرو می رود، و به جایی می رسد که گناهانش در نظرش حسنات جلوه می کند، و گاه به گناهش افتخار می نماید! و در این مرحله راههای بازگشت به روی او بسته می شود، و تمام پلها پشت سرش ویران می گردد و این خطرناکترین حالتی است که ممکن است برای یک انسان پیش آید.«کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَی قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا یَکْسِبُون کَلَّا إِنَّهُمْ عَن رَّبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَّمَحْجُوبُونَ »3 نه چنین است، بلکه آنچه مرتکب می‏شدند زنگار بر دل هایشان بسته است. زهی پندار، که آنان در آن روز، از پروردگارشان سخت محجوبند.

انسان با ادامه گناه ، لحظه به لحظه ، در تاریکی روحی بیشتری فرو می رود، و به جایی می رسد که گناهانش در نظرش حسنات جلوه می کند، و گاه به گناهش افتخار می نماید!آنها از مناجات او چنان لذتی می برند که با هیچ بیانی قابل توصیف نیست ، در حالی که اینها چنان در نکبت گناهان خود غرقند که راه نجات ندارند امیر مؤ منان علی (علیه السلام ) در دعای معروف کمیل عرض می کند: هبنی صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک؛ گیرم که بر عذاب دردناک تو صبر کنم چگونه می توان بر فراق و دوریت صبر کرد؟!

1-      سوره بقره آیه 7.

2-      سوره انفال آیه 29.

3-       سوره مطففین آیات 13 و 14.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: پنج شنبه 93/3/29::: ساعت 9:31 صبح
برای رسیدن به تقوا و ترک گناهان چه کنیم؟

دوست گرامی. ریشه گناهان در حب دنیا و دنیا پرستی و نفس پرستی است. تا هنگامی که انسان از دنیا مهاجرت نکند و خداپرست واقعی نگردد، گرفتار گناه خواهد بود. چاره واقعی کار سیر و سلوک است از دنیا به سوی خدا . علت اینکه اولیای خدا گناه نمی کنند آن است که تعلقی به دنیا ندارد و تمام تعلق آنها به خدا است و فانی فی الله هستند. بنابراین دو عامل عمده برای ترک گناه لازم است. یکی ترک تعلق به دنیا و دوم محبت خداوند و بندگی او. البته در این راستا علم و ا طلاعات و عمل فراوانی لازم است تا انسان به این نفطه برسد که همان مسیر سیر و سلوک ا ست. بزرگترین مقام و صفتی که برای امامان بر می شمارند مقام عصمت است. عصمت یعنی اینکه گناه نمی کنند. پس گناه نکردن مقام بسیار بزرگی است که به راحتی هم بدست نمی آید. باید برای آن تلاش سلوکی فراوانی انجام داد. موفق باشید.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 92/8/20::: ساعت 12:39 عصر

 در مورد آثار مختلف فسق و گناه توضیح دهید؟

چرا افسردگی ام زیاد شده؟ چرا قوای عقلی و حافظه ام ضعیف شده؟ چرا رزق و روزی ام با مشکل مواجه شده ؟ اصلا چرا تلاش هایم به نتیجه نمی رسد؟ چرا علی رغم تمنّای زیادی که دارم، در مسائل معنوی پیشرفت نمی کنم و احساس خوش معنویت و آرامش به من دست نمی دهد؟ چرا؟ وقتی این سؤالات و صدها سؤال دیگر از این قبیل را بررسی و علت یابی می کنیم، به یک پاسخ می رسیم و آن هم گناه است. آری همه این مشکلاتی که ذکر شد نتیجه و آثار گناه است.
از مسلمات دین و علم و تجربه است که کردار انسان خواه نیک و خواه بد داراى پى‏آمد و نتیجه، در دنیا و آخرت است و همچون بذرى است که در مزرعه‏ى جهان کاشته مى‏شود، اگر بذر گل بود، نتیجه‏اش گل است و اگر خار بود، نتیجه‏اش خار است.
به قول سعدى:

 دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر *** اى نور چشم من بجز از کِشته ندروى ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: سه شنبه 91/7/25::: ساعت 12:49 عصر

چگونه می توان شیرینی یک گناه را که گاهی اوقات در ذهن شکل می گیرد، از بین برد ودچار گناه نشد؟

در پاسخ به این سوال ابتدا باید ببینیم گناه چیست و بعد برای مقابله با لذت گناه راهکار ارایه دهیم.

گناه در مقابل بندگی است. ما ذاتا بنده خدا هستیم و خدای متعال مولای ما است. مولای ما است یعنی مالک و صاحب اختیار ما است و همه چیز ما از اصل وجود و صفات و کمالات و نعمت ها همه از او است. به همین دلیل است که وظیفه بنده اطاعت از خدای متعال و مولای خویش است در حالی که گناه, خروج از بندگی خدا و مخالفت با مولا و فرار از عبودیت خدای متعال و اطاعت شیطان است.

برای تصور وضعیت رابطه ما با خداوند و قبح گناه خوب است سری به تاریخ بزنیم و وضعیت بندگان معمولی را بررسی کنیم. بنده یا برده اسیری بوده است که توسط کسی خریداری و یا اسیر گرفته و به خدمت گماشته می شده است. مطابق قانون بنده به جز انجام برخی کارهای شخصی مانند غذا خوردن و خوابیدن به مقدار لازم و مانند آن, هیچ مالکیت و اراده ای از خودش نداشته و کاملا در اختیار مولا و اطاعت اوامر و اجرای خواست او حرکت می کرده است. در این سیستم گاهی ممکن است بنده ای از اطاعت مولی سرپیچی کرده و خواست و اراده خود را دنبال نماید و یا به کلی از خانه مولی فرار کند و از اطاعت و ولایت مولی خارج گردد و خود را آزاد حس کند و اصطلاحا دچار گناه شود، عاقبت چنین مخالفت و فراری عقوبت و نارضایتی مولی بوده است. ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: پنج شنبه 90/10/29::: ساعت 11:46 صبح

چرا آدمها این قدر راحت بدون ترس از خدا  گناه می کنند؟

با تشکر از شما خواهر گرامی که دوباره به ما اعتماد نمودید و ما را محرم اسرار خود دانستید.
«منشأ گناهان»
آنچه از تعالیم اسلامی و دینی فهمیده می شود این است که تمام اشتباهات و گناهان انسان ریشه در نادانی و جهل او دارند. و کسب رذائل اخلاقی نیز به دلیل عدم آگاهی و علم به تأثیرات مخرب آنها می باشد. انسانی که علم دارد خداوند در همه حال و همه جا با اوست (نحن أقرب إلیه من حبل الورید – ما از رگ قلب به او (انسان) نزدیکتریم. ق 16) و کوچکترین حرکاتش حتی با اراده و نیروی خداوند صورت می گیرد؛ لا قوّة الّا بالله (کهف 39). هرچه هست و هرچه دارد همه امانتی است که اگر در استفاده از آن کوتاهی کند مورد بازخواست قرار خواهد گرفت، چطور ممکن است دست به گناه زده و موجبات سقوط خویش به درّه هلاکت را فراهم آورد؟
بطور کلی بروز جهل و نادانی به چند طریق سبب ارتکاب گناه از سوی انسان می شود که عبارتند از:

ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 90/1/22::: ساعت 10:48 صبح

قاعده دفع افسد به فاسد تا چه حد درست است؟ آیا جایگزین کردن یک گناه کبیره با یک گناه صغیره صحیح است؟
دفع افسد به فاسد یک قاعده عقلی است به این معنی که عقل انسان می‌گوید در جایی که در سر دو راهی گیر افتادی که یک طرف آن امر فاسدی است و طرف دیگر آن امر فاسدتری است میان آنها طرفی را انتخاب کن که ضرر و مفسده کمتری دارد. همانطور که ملاحظه می‌کنید عقلا هم این مطلب را می‌پسندند.
در اسلام هم این امر تجویز شده است و بیان شده که در این صورت فردی که امر فاسد را انجام می‌دهد مرتکب گناه نشده است. برای این مطلب مثالی می‌آوریم تا مطلب کاملا روشن شود:
حفظ جان واجب است فرض کنید شخصی در بیابانی گرسنه مانده است به قدری که اگر به زودی چیزی نخورد خواهد مرد. این فرد مرداری پیدا می‌کند که می‌داند خوردن گوشت مردار حرام است یا ماری می‌بیند که خوردن آن هم حرام است. این فرد الان در دو راهی گیر کرده که یا گوشت مردار و یا مار بخورد که حرام است یا اینکه از گرسنگی بمیرد که در این صورت نیز چون جانش را حفظ نکرده است مرتکب گناه شده است.

ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 89/12/14::: ساعت 1:31 عصر

جوانی هستم 22ساله راههایی رو به من بگید تا بتونم با خدا بیشتر در ارتباط باشم و سمت هیچ گناهی نرم، کمکم کنید؟
مکاتبه شما با این مرکز، بازگو کننده گرایش های فکری و عقیدتی پاک و تحسین برانگیز و گویای حُسن اعتماد به این مرکز است، احساستان را نسبت به اینکه خواستار یک زندگی خدا محور و به دور از گناه هستید، درک کرده و دغدغه شما را تحسین می نمائیم .
قبل از هرچیز باید یادآور شویم مهم ترین چیزی که درموفقیت هر کاری لازم و ضروری است، داشتن تصمیم جدی و خواستن آن کار است، که شما در این گام اول و مهم موفق بودیده اید، همین مکاتبه نشان ازخواستن جدی در هدف مقدسی است که هر مسلمانی باید محور زندگیش همین هدف باشد، اما در پاسخ به سوالی که مطرح نموید نکاتی را در دو محور خدمت شما ارائه می نمائیم .

الف – مصونیت از گناه
برای مصون ماندن انسان از گناهان در متون دینى، مخصوصاً قرآن کریم راهکارهایی ارائه گردیده که به برخی از آنها اشاره می نمائیم :

ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 89/7/28::: ساعت 10:50 صبح

بزرگترین گناه آدم چی می تونه باشه؟ و چه کاری بیشترین ثواب رو داره؟
بعد از آن این نار نار شهوت است--- کاندر او اصل گناه و زلت است‏
نار بیرونى به آبى بفسرد--- نار شهوت تا به دوزخ مى‏برد
در ابتدا باید تصویر روشن و واضحی از گناه ارائه کنیم، سپس روشن می گردد که چه گناهی بزرگ و چه گناهی کوچک است! شما گناه را چگونه معنی می کنید؟ آیا کاری که سبب آتش جهنم می شود، قلمداد می کنید؟ یا به کاری که مخالف حکم خدا باشد، اطلاق می کنید؟ اگر شما این موارد را داخل در معنی گناه می دانید، ما نیز با شما همسو هستیم؛ منتهی بنظر می رسد چشم ها را باید شُست و طور دیگر باید دید.
ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 89/7/3::: ساعت 11:52 صبح

فکر می کنم هر کار و عبادتی انجام می دهم مورد قبول خدا نیست، خیلی این فکرها آزارم می دهند و همش به حال دیگران حسرت می خورم که چقدر نزد خدا عزت دارند اما من گنهکارم، می گن ناامیدی کفره اما من احساس می کنم دچار یاس شده ام به خاطر گناهان زیادی که تا الان داشته ام و حس می کنم خدا از من بدش می آید و حتی توفیق عبادت هم پیدا نمی کنم؟

«چه اتفاقی رُخ داده»
در زندگی دچار لغزش های شده اید، و در حال حاضر که توفیق الهی رفیق راهتان گشته است، و به بیداری دست پیدا کرده اید، احساس می کنید در درگاه الهی جای ندارید. این احساس دو عامل برای آن می توان بیان نمود: شیطان و افکار ناصحیح. که به نظر می رسد شیطان نیز از عدم اطلاعات کافی شما استفاده نموده و به وسوسه تان پرداخته است. با توضیحاتی که می دهیم، امیدواریم نگاه تان را در مورد خدا و آمرزش او تغییر دهیم.
«راهی هست»
گر کافر و گبر و بت پرستی بازآ---بازآ، بازآ هر آنچه هستی بازآ
این درگه ما در گه نومیدی نیست
---صد بار اگر توبه شکستی بازآ
ادامه مطلب...

 
   1   2      >
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید