سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2718666

  بازدید امروز : 130

  بازدید دیروز : 211

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
آن که به بلایى سخت دچار است چندان به دعا نیاز ندارد تا بى بلایى که بلایش در انتظار است . [نهج البلاغه]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: پنج شنبه 88/2/24::: ساعت 10:56 صبح

چگونه می توانیم یک انسان کامل باشیم؟

خواهر گرامی سلام. پاسخ پرسش مختصر اما جامع شما را با تعریفی از «کمال» و «انسان کامل»، شروع و سپس با ارائه «برخی راه های کمال جویی» پی می گیریم و در پایان چند منبع برای مطالعه بیشتر شما معرفی می نماییم؛ و اما:
الف) کمال و انسان کامل
کمال هر موجودى، شکوفایی قوا و استعداد های خاص نهفته در او است؛ به عبارت دیگر با شناخت قوا و استعدادهاى هر موجودی مى‏توان غایت وجودى و کمال او را شناخت.
«انسان کامل» معیارى براى افراد انسانى است. آدمى همیشه به دنبال انسان کامل می باشد و شاید در همین جستجو بوده است که گاه موجودات ماوراء الطبیعى و رب النوع ها و گاه قهرمانان افسانه‏اى و اساطیرى؛ و زمانى هم شخصیت هاى برجسته تاریخ را به عنوان انسان کامل مطرح کرده است.
سخن از انسان کامل یا مطلوب، در عرفان‌ اسلامى‌، خاستگاهی‌ اسلامى‌ دارد. تکامل‌ فکر انسان‌ کامل‌ در اسلام‌، به‌ نحوی‌ با نظریة امامت‌ در نزد شیعه‌ مربوط است‌. با مسألة ولایت‌ و امامت‌‌، مفهوم‌ انسان‌ کامل‌ در عرفان‌ اسلامى‌ تحقق‌ و نمود ویژه یافت.‌ البته‌ تعبیر انسان‌ کامل‌ در قرآن‌ مجید دیده‌ نمى‌شود؛ اما بُن‌ مایه‌های‌ این‌ نظریه‌ در قرآن‌ مجید موجود هست‌؛ همچنین در پاره‌ای‌ از احادیث‌ قدسى و روایات معصومین (ع)‌ مانند «خطبه همام» امیر المومنین در نهج‏البلاغة. در قرآن‌ تصریح‌ شده‌ است‌ که‌ انسان‌ وجهة الهى‌ دارد (حجر/15/29؛ سجده‌/32/9؛ ص‌/38/72) و امانت‌ الهى‌ را او برداشته‌ و به‌ مقام‌ خلیفگى‌ خدا نائل‌ آمده‌ است (احزاب‌/33/72).
اِنْسان‌ِ کامِل‌، اصطلاحى‌ عرفانى‌ است که در مجموع می توان گفت‌ انسانى‌ است:‌ متخلق‌ به‌ اخلاق‌ الهى‌، واسطة میان‌ حق‌ و خلق‌، خلیفة خدا که‌ علم‌ او به‌ شریعت‌، طریقت‌ و حقیقت‌ قطعیت‌ یافته‌ و به‌ تعبیری‌ اقوال‌ نیک‌، افعال‌ نیک‌ و اخلاق‌ نیک‌ در او به‌ کمال‌ رسیده‌ است‌. او به‌ ظاهر و باطن‌ راهنمای‌ آدمیان‌ است‌ و به‌ امراض‌ و آفات‌ نفسانى‌ و روحى‌ آنان‌ آشناست و هم‌ شفا دهندة آنها به اذن خداست‌. اگر چه مخلوق‌ خدابوده، اما خدا گونه‌ است‌. آنچه‌ از صفات‌ و اخلاق‌ِ الهى‌ در او فراهم‌ آمده‌، همه ظهور صفات و کمالات ذات‌ ربوبى‌ است‌ که‌ چون‌ دوگانگى‌ از او برخاسته‌، و با هویت‌ متعالى‌ الهى‌ وحدت‌ ذاتى‌ پیدا کرده و به قرب حق تعالی رسیده‌، به‌ چنین‌ مرتبه‌ای‌ نائل‌ شده‌ است‌ (نک: انسان کامل، نجیب مایل هروی، دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج 10).
پس در عرفان اسلامی «انسان کامل»، انسان رها شده از حجاب‏ها و آیینه تمام نماى اوصاف خداوند است و حق تعالى با جمیع اسما و صفات زیبا و حسناى خود، در او تجلى کرده است. به بیان دیگر، انسان کامل «مَثَل اَعلاى» خداوند است؛ یعنى، مخلوق و موجودى که به بهترین صورت و کامل‏ترین شکل، حکایت از حق و کمالات او دارد.(نک: شمیم ولایت، ص 422 و 423؛ انسان و خلافت الهى، صص 25 - 38؛ راهنماشناسى (دفتر ششم پرسش‏ها و پاسخ‏ها)، صص 13 – 19).

ب) راه های «انسان کامل» شدن؛ یا کمال جویی
در اسلام راه رسیدن به شخصیت مطلوب و ایدئال و نیل به کمال انسانی و یا «انسان کامل» باز است و دست یابی به آن در صورت جد و جهد و صبر، برای هر کسی ممکن است. اصطلاح «انسان کامل» در فرهنگ اسلامى داراى دو مصداق معین است: یکى منطبق بر انبیاء و چهارده معصوم (ع) است که صاحب ولایت الهی و انسان کامل حقیقیند؛ و دوم، منطبق بر اولیا و عرفاى عظیم الشأنی می شود که مقرب و مقیم درگاه خاص الهی هستند که برای هر جستجوگر بااراده و متوکلی، به نسبت سعی و تلاش و ظرفیت و توان او در دسترسش می باشد؛ «لهم درجات؛ برای آنها درجاتی است» (انفال/ 4)؛ یا «هم درجات؛ ایشان را درجاتی است» (آل عمران/ 161). پس مراد ما از «انسان کامل شدن»، نیل به مقام اولیا و عرفاى عظیم الشأن خداوند است (مصداق دوم) که بهتر است در این باره از عبارت های «کمال جویی» یا «در مسیر تکامل الهی قرار گرفتن» و یا «انسان مطلوب و ایدئال اسلامی شدن» استفاده شود.
در این مجال اندک، بر اساس منابع اصیل دینی و در پاسخ به پرسش شما، چند راه مهم نیل به کمال مطلوب انسانی را بر می شماریم:
1. عزم بر خود سازى یا تهذیب نفس:
خود سازى، مقدمه ضروری حرکت به سمت و سوی تکامل روحى و معنوى است. چنان که خداوند مى‏فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها * وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها؛ هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرد رستگار شده و آن کس که نفس خود را به گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است» (شمس/9 و 10) و باید دانست خودسازی از «توبه»؛ یعنی عذر تقصیر به درگاه خداوند آوردن و پوزش خواستن از او و «تخلیه» از غیر خداآغاز می شود و توبه حقیقی نیز پس از «یقظه/ بیداری» انسان گناهکار، محقق می شود.
هدف از تهذیب نفس، کنار زدن حجاب‏ها و پرده هایى است که میان انسان و فطرت او مانع گردیده و اجازه تبلور و تجلى به آینه خدانماى فطرت را نمى دهد. این پرده‏ها و حجاب‏ها برگرفته از گناهان، غفلت‏ها و فرو رفتن در عالم ماده و مادیات و فراموش کردن خدا و آخرت و عالم ملکوت است. حضرت امام خمینی (ره) به زیبایى این معنا را در قالب نظم کشیده است: تا اسیر رنگ و بویى، بوى دلبر نشنوى/ هر که این اغلال در جانش بود آماده نیست‏.
2. خدا محوری
اساساً عرفان اصیل اسلامی، عرفانی «خدامحور» است. «سلوک منهای خدا» و عرفان سکولار و خداگزیرانه، جز گرفتاری نفسانی، سودی بر ای انسان ندارد و در آن عرفان کاذب، حال «انسان گرفتار در تاریکی» خود را اشتباهاً در «روشنایی» تصور می کند. ایمان به خدا نیز دارای دو رکن است: یکی «باور قلبی قطعی و پایدار» (ایمان) و دیگر «عمل مؤمنانه» (عمل صالح). بنابر تاکید قرآن، دو بال پرواز در مسیر «تکامل» و نیل به « حیات طیبه» عبارتند از: «ایمان» و «عمل صالح»؛ «من عَمِلَ صالحا مِنْ ذکرٍ أو أُثنی و هو مؤمن فَلنُحیینَّهُ حیاةً طیّبةً» (نحل/ 97). فرد «مؤمن» و «صالح» که درذیل سایه خداوندی و بر محور خداباوری سیر می کند، از آرامش و صفای دل برخوردار بوده و مسیر تکامل را بهتر می پیماید. ایمان و عمل صالح در یکدیگر تأثیر متقابل دراند؛ ایمان راستین، عمل صالح را به وجود می آورد و عمل صالح هم ایمان را زیاد می کند. هر گامی که مؤمن در راه انجام اعمال صالح برمی دارد به ایمان خود می افزاید و ازدیاد ایمان و رشد و پرورش روحی، کردار شایسته را به دنبال دارد. «عبادت» از بارزترین مصادیق عمل صالح است. معیار عروج و صعود به مراتب ویژه الهی و برخورداری از حیات طیبه، ایمان و بردباری در جهاد با هواهای نفسانی است؛ «الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه» (فاطر/ 10).
3. ولایت گرایی (تولّی) و تبرّی
سالک در عرفان اصیل اسلامی، معرفت و محبت به انسان کامل معصوم و تعبد و التزام عملی به سنت و سیره اولیای عظمای دین دارد؛ چراکه امام سجاد (ع) می فرماید: «نحن ابواب اللَّه و نحن الصراط المستقیم؛ ما اهل بیت (ع) دروازه های رحمت خداوند و راه مستقیم او هستیم». پس معصومین (ع)، «پیر»، «راهنما»، «دلیل راه» و «خضر طریق» یا «انسان کامل» هستند که سالک را مراقبت می نمایند و از راه و رسم منزل ها آگاهش می نمایند. تولّی؛ به معنی نزدیکی و دوستی با دوستان خدا، از فروع و ضروریات دین ما است. در راس این دوستان خدا، معصومین (ع)، انبیاء، اولیاء، صلحاء، شهداء، ابرار، علمای ربانی و ..می باشند. در زیارت جامعه می خوانیم: «من اراد الله بدأ بکم ... و من قصده توجّه بکم؛ هر کس خدا را ارداه کند از شما اهل بیت (ع) شروع می کند و هر کس آهنگ او کند رو به سوی شما آورد».
کلام و گفتار ایشان نیز راه نیل و وصول انسان به کمال مطلوب است؛ چنانکه علامه حسن زاده آملی سفارش می کند: «دعای عرفه حضرت امام سید الشهداء (ع) در توحید، و دعای زیارت جامعه کبیره حضرت امام علی نقی (ع) در ولایت و بیان مقام انسان کامل ولی، عدیل یکدیگر در این دو اصل اصیل و رکن رکین معارف انسانی اند.» (نور علی نور؛ در ذکر و ذاکر و مذکور، علامه حسن حسن زاد ه آملی، ص 31ـ32)
تبرّی؛ به معنای دوری و بیزاری و انزجار از دشمنان خدا و اولیاء الهی، نیز یکی دیگر از فروع دینی ما است که انسان جویای تکامل ناگزیر از تقید و التزام به آن است.
4. تعقل ورزی
بر مبنای منابع اصیل، عرفان اسلامی برای عقل و خرد، اصالت و اهمیت قائل است و برهان و عرفان را غیر قابل جمع ندانسته و به بهانه «شهود» از «فهم» و به بهانه عرفان از برهان و استدلال گریزان نیست. از این رو «تعقل و آگاهی» از دیگر عوامل موثر در رسیدن انسان به کمال مطلوب است. در قرآن بیش از 300 آیه درباره تعقل و تفکر آمده و در روایات تاکید ویژه ای بر این مسئله شده است؛ از این رو اولین فصل از مجامع حدیثی شیعه مانند اصول کافی کلینی با نام «کتاب العقل و الجهل» شروع می شود. پیامبر اکرم (ص) به علی (ع) می فرماید: «یا علی! اذا تقرب العباد الی خالقهم بالبرّ فتقرّب الیه بالعقل تسبقهم؛ ای علی! زمانی که بندگان خدا با اعمال نیک به دنبال نزدیکتر شدن به خداوندند، تو سعی کن با تعقل به او نزدیک شوی و اگر چنین کنی، از آنها سبقت خواهی گرفت» (میزان الحکمه، ج 8، ص 113). رابطه مستقیم تعقل و آگاهی با سعادت و کمال از آنجاست که کمال انسان در سایه عمل ارادی او تأمین می شود.
5. شریعت گرایی و پرهیزکاری
شریعت به معنی مجموعه باید و نبایدهای فقهی و یا احکام عبادی اسلام است که در وجوب، حرمت، اباحه، استحباب و کراهت ظهور می یابند. «سلوک عرفانی» و نیل به «کمال مطلوب» بدون التزام عملی به شریعت، نتیجه بخش نخواهد بود. تکامل منهای شریعت نه ممکن است و نه در تحقق آن (به زعم باطل برخی) سودمند می باشد. «تقوا و خویشتنداری» (یا «ورع» در اصطلاح عرفانی) که عبارتست است از پرهیزکاری و اجتناب از معاصی و محرّمات و حتی شبهات و در مراتبی نیز دوری از مکروهات و مراقبت از نفس و حساسیت نسبت به حدود الهی و فرامین شرعی، از اساسی ترین عوامل موثر در وصول انسان به کمال نهایی است؛ «تزوّدوا فانّ خیر الزّاد التقوی؛ توشه برگیرید، به درستی که بهترین توشه تقواست»(بقره/ 197)؛ «انّ الله مع المتّقین» (بقره/ 194).
6. خالی کردن دل از حب دنیا:
خطا و گناه آدمى، که مانع رشد و تعالی و تکامل او می شود، ریشه در دنیا دوستى و گرایش افراطى به لذت‏هاى مادى و طبیعى آن دارد: «حب الدنیا رأس کل خطیئة» بنابراین اگر کسى بخواهد دلش را از گناه خالى کند، باید با ریشه و منشأ آن بستیزد و بکوشد که از شدت محبت دنیا در دلش بکاهد؛ به قول مولوی: اول ای جان دفع شرّ موش کن/ وانگهی در جمع گندم جوش کن (مثنوی)
برای این منظور بهتر است، بر ترک صفات اهل دنیا بکوشد و در آراستگی خود به ویژگی های اهل آخرت سعی کند. بی میلی و بی رغبتی و عدم تعلق به دنیا (نه ترک کامل دنیا) که در اصطلاح به آن «زهد» گویند؛ از راه های نیل به کمال است. بنابر حدیث معراج پیامبر (ص)، ویژگى‏هاى اهل دنیا بیست مورد می باشند که کمال جویان آخرت گرا، نباید بدان‏ها آراسته باشند: پرخور و شکم باره‏اند؛ خنده فراوان مى‏کنند؛ پرخواب هستند؛ خشم فراوان دارند؛ کم خرسند مى‏گردند و همواره از دیگران طلب کارند؛ وقتى به دیگران بدى مى‏کنند، پوزش نمى‏خواهند؛ عذر دیگران را نمى‏پذیرند؛ در هنگام عبادت کسل‏اند و هنگام معصیت شجاع؛ با اینکه مرگشان نزدیک است، آرزوهاى دور و دراز دارند؛ به محاسبه و حسابرسى نفس خود نمى‏پردازند؛ به دیگران نفع نمى‏رسانند؛ بسیار سخن مى‏گویند؛ ترس اندک از خدا دارند؛ هنگام آماده شدن غذا، شادمانند؛ نه هنگام آسایش، شکر مى‏کنند و نه بر بلا و گرفتارى صابرند؛ مردم را به حساب نمى‏آورند و کارهاى خیرى که دیگران انجام مى‏دهند (حتى اگر فراوان نیز باشد) در چشم آنان اندک است؛ خود را به کارى که انجام نداده‏اند، مى‏ستایند؛ چیزى را ادعا مى‏کنند که در وجود آنان نیست؛ همواره تمنّا و انتظارات خود را بیان مى‏کنند؛ به عیب گویى از دیگران مى‏پردازند. (راهیان کوى دوست؛ شرح حدیث معراج، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، ص‏138-144)
همچنین در همین حدیث معراج پیامبر(ص)،‌ کمال جویان اهل آخرت نیز توصیف شده‏اند که دوستاران کمال باید چنین باشند: چهرهایشان ملاطفت‏آمیز و به عبارتى دیگر زرد و ضعیف است؛ حیاى آنان فراوان است؛ حماقت و نابخردى‏شان اندک است؛ نفع آنها براى مردم فراوان است؛ مکر و نیرنگشان اندک است و صادقانه با دیگران برخورد مى‏کنند؛ مردم از دست آنان در آسایش و امنیت‏اند اما خود در سختى و رنج می باشند؛ سنجیده سخن مى‏گویند؛ به محاسبه نفس خویش مى‏پردازند؛ نفس خویش را [ براى تزکیه و تهذیب‏] به زحمت مى‏اندازند؛ چشمانشان به خواب مى‏رود؛ ولى دلهایشان بیدار است؛ چشمانشان گریان و دلهایشان همواره به یاد خداوند است؛ در آغاز نعمت حمد و در پایان آن، شکر خدا را به جا مى‏آورند؛ حتى به اندازه یک چشم بر هم زدن از یاد خدا غافل نمى‏شوند و چیزى آنان را از ذکر خدا باز نمى‏دارد؛ خواهان پرخورى نیستند؛ طالب پرگویى نمى‏باشند؛ خواهان اسراف در لباس نمى‏باشند؛ مردم در نظر آنان مردگانند و خدا در نظرشان حى و کریم است؛ کسانى را که به آنها پشت کرده‏اند، از روى بزرگوارى به سوى خود مى‏خوانند و کسانى را که به آنان روى آورده‏اند، از روى لطف مى‏پذیرند؛ دنیا و آخرت در نظر آنان یکسان است؛ در اثر مبارزه با نفس و مخالفت با هوا و هوس و مجاهدت با شیطان، روزى هفتاد بار مى‏میرند؛ آن قدر لاغر و ضعیف‏اند که اگر بادى بوزد آنان را تکان مى‏دهد، اما وقتى در برابر خدا به عبادت مى‏ایستند، چونان سدى آهنین خسته نمى‏شوند و هیچ چیز آنان را از جاى خود تکان نمى‏دهد؛ لحظه‏اى د لهایشان به آفریده‏اى مشغول نمى‏گردد. (راهیان کوى دوست؛ شرح حدیث معراج، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، ص 159 – 184).
7. صبر و استقامت: برای حضور در عالم «عنداللّه» و نیل به مراتب «انسان کامل»، باید عوامل درونی وابستگی به حیات دنیا را از بین برد و لازمه این توفیق، «صبر» و بردباری و خویشتن داری و عدم بی تابی و شکوه در برابر شدائد و مصائب و استقامت بر عهد عبودیت است که موجب آزاد شدن دل از قید و بندهای دنیا می گردد و حیات طیبه، نصیب بنده بردبار و مجاهد فی سبیل اللّه می گردد. پس «صبر» مایه رشد و نیل به مراتب و درجات ویژه از جمله امامت و رهبری امت است؛ «وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا» (سجده/ 24) و در نتیجه زمینه ساز تحقق حیات طیبه انسان متکامل است؛ « مَا عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِینَّ الَّذِینَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یعْمَلُونَ؛ آنچه نزد شماست نابود می شود و آنچه نزد خداست پایدار می ماند و بدون شک، کسانی که صبر ورزیدند به نیکوتر از عملشان پاداش می دهیم» (نحل/ 96).
برای صبر اقسام چهارگانه ای برشمرده اند که عبارتند از: صبر طاعت، صبر برنعمت، صبر معصیت و صبر بر مصیبت.
8. توکل؛ یعنی واگذاری امور به خداوند. البته به معنای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و تکالیف و وظایف نیست و به تعبییر مولوی در مثنوی: گفت پیغمبر به آواز بلند/ با توکل زانوی اشتر ببند.
9. رضا و خوشنودی و تسلیم در برابر اراده الهی. اندیشه و تفکر در نعماتی که خداوند ارزانی بندگان خود کرده است، سبب عشق ورزی، خوشنودی و تسلیم بنده در برابر خداوند و در نتیجه از اسباب موثر تعالی و تکامل انسان می شود؛ «فاذکروا آلاء الله» (اعراف/ 69).
برای مطالعه و پژوهش بیشتر شما، منابع ذیل الذکر را پیشنهاد می کنیم:
1.کتاب ها:
انسان کامل، استاد مرتضی مطهری.
انسان کامل در نهج البلاغه، علامه حسن حسن زاد ه آملی.
انسان شناسی (انسان کامل)، دکتر یحیی کبیر.
تفسیر انسان به انسان، آیت الله عبدالله جوادی آملی.
نور علی نور؛ در ذکر و ذاکر و مذکور، علامه حسن حسن زاد ه آملی.
امامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س).
انسان کامل از نگاه امام خمینى و عارفان مسلمان، محمد امین صادق ارزگانى.
انسان بر آستان دین؛ خلاصه آثار استاد مطهری، انتشارات دانشگاه امام صادق.
انسان از دیدگاه اسلام، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه.
انسان از دیدگاه اسلام، دکتر احمد واعظی.
سیمای انسان کامل از دیدگاه مکاتب، دکتر عبدالله نصری.
مبانی انسان شناسی از دیدگاه قرآن، دکتر عبدالله نصری.
انسان شناسی (سلسله دروس بنیادین اسلامی 2)، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
تفسیر موضوعى قرآن کریم، ج 6، آیت الله جوادی آملی.
راهنماشناسی، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی.
ادب فنای مقربان؛ شرح زیارت جامعه کبیره، آیت الله جوادی آملی.
راهیان کوى دوست؛ شرح حدیث معراج، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی
شرح «خطبه متقین» یا «خطبه همام» نهج البلاغه.
مطالعه شرح احوال و آثار (بیوگرافی) بزرگان اهل معرفت و کمال یافتگان، بسیار مفید و راهگشاست؛ کتاب هایی مانند: مهر تابان، یادنامه علامه طباطبایی، علامه حسینی طهرانی.
روح مجرد، یادنامه عارف بالله سید هاشم حداد، علامه حسینی طهرانی.
نشان از بی نشان ها (2 جلد)، یادنامه آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی، علی مقدادی اصفهانی.
آیت الحق (2 جلد)، یادنامه آیت الله سید علی آقا قاضی، سید محمد حسن قاضی.
سیری در آفاق، زندگی نامه آیت الله بهاء الدینی، حیدری کاشانی.
در آسمان معرفت، در احوال چند تن از علمای ربانی، علامه حسن زاده آملی.
کیمیای محبت، یادنامه شیخ رجبعلی خیاط، محمدی ری شهری.

 نوشته استاد مجاهدیان


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید