سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2720449

  بازدید امروز : 180

  بازدید دیروز : 324

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
[ چون خبر غارت بردن یاران معاویه را بر أنبار شنید خود پیاده به راه افتاد تا به نخیله رسید . مردم در نخیله بدو پیوستند و گفتند اى امیر مؤمنان ما کار آنان را کفایت مى‏کنیم . امام فرمود : ] شما از عهده کار خود بر نمى‏آیید چگونه کار دیگرى را برایم کفایت مى‏نمایید ؟ اگر پیش از من رعیت از ستم فرمانروایان مى‏نالید ، امروز من از ستم رعیت خود مى‏نالم . گویى من پیروم و آنان پیشوا ، من محکومم و آنها فرمانروا . [ چون امام این سخن را ضمن گفتارى درازى فرمود که گزیده آن را در خطبه‏ها آوردم ، دو مرد از یاران وى نزد او آمدند ، یکى از آن دو گفت : من جز خودم و برادرم را در اختیار ندارم ، اى امیر مؤمنان فرمان ده تا انجام دهم امام فرمود : ] شما کجا و آنچه من مى‏خواهم کجا ؟ [نهج البلاغه]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 89/2/8::: ساعت 1:41 عصر

لطفا بفرمایید ما خودمان را باید چطور بگیریم؟ چرا که اگر متواضع باشیم و یا خندان باشیم افراد به خصوص افرادی که خرده شیشه دارند ما را به دیده آدمی ساده انگاشته و ما را با مسخره کردن خوار می کنند و اگر خشن هم باشیم جور دیگر، لطفا راهنمایی کنید؟

از ویژگی انبیا و اولیا این است که در دل مردم دارای ابهت و مهابت بوده و در عین حال در برابر مردم خاضع و متواضع و با آنها خوش اخلاق و خوش برخورد بودند. اصحاب امیر المومنین –علیه السلام- نقل می کنند که وقتی آن حضرت در جمع ما بود چنان ابهت و حشمتی در دل ما داشت که جرات نمی کردیم در برابر او لب به سخن بگشاییم؛ ولی در عین حال آن حضرت متواضع و خندان و اهل مزاح بود . جمع میان این دو حالت مشکل و دشوار است و از عهده هر کسی بر نمی آید. نکته قابل توجه این است که این جلال و عظمت و شکوه در اولیای الهی تصنعی و ساختگی نیست؛ بلکه نتیجه تقوا و بندگی و معرفت و خضوع آنها در برابر عظمت خداوند است.
امام حسن مجتبی –علیه السلام- در روایتی خطاب به یکی از یارانش می فرماید: اگر می خواهی بی قوم و قبیله، عزیز باشی و بی سلطنت و دولت، مهابت و ابهت داشته باشی، از ذلت معصیت و گناه خارج شو و در عزت اطاعت از او داخل شو (منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج1، ص437، انتشارات هجرت).
بنابر این اگر انسان در راه بندگی خداوند قدم بردارد و نور تقوا و معرفت پروردگار در دلش روشن گردد، دارای ابهت حقیقی و ریشه دار می گردد و در این حال اگر در برخورد با مردم خوش اخلاق و مهربان باشد و سختگیری بی مورد و نا بجا نداشته باشد و شکیبا و بردبار باشد و در امور، رعایت جانب اعتدال و حد وسط را بنماید، مشکلی پیش نمی آید و دیگران از حسن خلق و نرم خوئی او سوء استفاده نمی کنند.
اشکال کار این است که ما میخواهیم این ابهت و جلال را به طور ساختگی و بدون مایه های درونی و معنوی به خود ببندیم و از دیگران توقع داریم به چشم عظمت و بزرگی به ما نگاه کنند و از حد و اندازه خود تجاوز نکنند. پس باید بکوشیم از طرفی در پرتو تقوا و عمل صالح و بندگی حقیقی ابهت اصیل و ماندگار را به دست آوریم و از طرفی دیگر در رفتار و برخورد با مردم حد اعتدال و میانه را رعایت کنیم تا هم در دل دیگران جا داشته باشیم و هم آنها از خوش رفتاری و نرمش ما سوء استفاده ننماید.
در هر صورت این خود انسان است که باید با مدیریت صحیح، طوری رفتار کند که زمینه سوء استفاده دیگران را فراهم نکند و در هر موردی که احساس نمود که از رفتارهای او برداشتهای بدی می شود با قاطعیت برخورد نماید. باید بین رفتار معقول و منطقی وشُل و ول بودن تفاوت گذاشت.
پرسشگر گرامی؛
اجازه دهید ابتدا از منظر روانشناسی ‌مباحثی را که احیاناً‌ باعث گردیده موجبات سوء استفاده اطرافیانتان را فراهم سازد،‌ برای شما یادآوری نماییم؛‌ زیرا هریک از مواردی مثل خنده ،‌مزاح و ... آدابی دارد که تنها در صورت مراعات آن، نتیجه مورد نظر و شایسته، قابل انتظار خواهد بود.
- خنده
تحقیقات نشان داده‌اند که خنده نه تنها سبب نشاط افراد می‌شود بلکه سلامت آنها را نیز تضمین می‌کند. خنده سیستم ایمنی بدن را مقاوم ساخته و توانایی بدن را در مبارزه با عفونت افزایش می‌دهد. از طرفی باعث کاهش سطح هورمون‌های استرس زا شده و از تأثیر گذاری آنها بر روی سیستم ایمنی بدن جلوگیری می‌کند. خنده باعث افزایش ترشح اندورفین از مغز می‌شود، ماده‌ای که نقش تسکین دهنده را در دردها و رنج‌های ما دارد. ترشح اندورفین علاوه بر افزایش توان ما در برابر مقاومت در مواجهه با استرس‌ها و ناراحتی‌ها موجب افزایش بازدهی سیستم تنفسی ما می‌شود و تأثیر آن درست مثل زمانی است که به ورزش دو پرداخته‌ایم.
از آنجا که معمولاً خنده ی افراد، آمیخته ی با شوخی و مزاح است، به بیان مطالبی در باره ی شوخی می پردازیم.
- مزاح و شوخی طبعی
روان شناسان نامدار، شوخ طبعى را یکى از ویژگى هاى مهم افراد سالم مى شمرند. براى نمونه، آبراهام مازلو(1908 - 1970م)، روان شناس معروف معاصر، حسّ طنز و شوخى مهربانانه را به عنوان یکی از مهم ترین خصوصیات افراد خواستار تحقّق خود مى داند.
بذله گویى، خندیدن و خنداندن، راههاى مثبتى براى ابراز هیجانهاى خوشایند، و نیز عوامل مؤثرّى براى غلبه بر ترس و تردیدها هستند.
با شوخ طبعى متعادل و درست، مى توان با دیگران پیوند دوستى برقرار کرد و از شعله ور شدن زبانه خشم، جلوگیرى نمود.
شوخى هاى سالم، یکى از بهترین راههاى مقابله با فشارهاى زندگى است.
ولی باید از: 1. شوخىِ خصمانه که لازمه اش آزار کسى است و 2. شوخىِ برترى طلبانه که به تحقیر شخص یا گروهى دیگر مى پردازد و 3. زیاد شوخی کردن، پرهیز کرد.
- هشدار
سعی نمایید، مرزهاى شوخى را مراعات نمایید.
شوخى ممکن است مثل هر گفتار یا رفتار دیگرى، از اعتدال خارج شود و به عملى غیر اخلاقى بدل گردد. به عنوان نمونه، ممکن است به سبُکسرى، بى شرمى و گستاخى بیامیزد که در این حالت، «هَزْل» نامیده مى شود و یا به تحقیر و بدگویى و ناسزا آمیخته گردد که آن را «هَجْو» مى خوانند. خردمندان و بزرگان دین و اخلاق، این هر دو صورت را ناشایست شمرده اند.
همچنین، گاه اتّفاق مى افتد که همان شوخى لطیف و شادى بخش هم از حدْ خارج شود و به بیهودگى یا زیاده روى بینجامد که در این صورت نیز کارى ناپسند خواهد بود.
پیشوایان ما بارها تذکّر داده اند که:
شوخىِ زیاد، آبرو، وقار و احترام اجتماعى انسان را مى برد.(الکافى، ج 2، ص 665)
براى انسان، دشمن مى تراشد. (غررالحکم، حدیث 7126 و 8930)
زیاده روى در شوخى، حماقت است. (همان، حدیث 1184)
انسان کامل، کسى است که جدّى اش از شوخى اش بیشتر باشد. (همان، حدیث 2197)
دوست عزیز!
برقرای تعادل در رفتار، کاری بسیار مهم و در ابتدای امر، قدری مشکل است. بعنوان مثال: برخی تصور می کنند فروتنی و تواضع، به معنای بکار بردن الفاظی مانند: «چاکرم»، «نوکرم»، «ما غلام شما هستیم» و... است؛ در حالی که بکار بردن این الفاظ، انسان را خوار و حقیر می کند.
مسلمان، نه حق دارد خود را از دیگران برتر ببیند و رفتاری متکبرانه داشته باشد و نه حق دارد در برابر دیگران، خود الهی اش را زیر پا نهاده، اظهار کوچکی و حقارت کند. لذا چگونگی تواضع را تنها می توان از بیانات و سیره ی عملی امامان معصوم، درس گرفت.
- امام رضا (علیه السلام) در پاسخ به این سؤال که تعریف فروتنی چیست، فرمودند: «با مردم آنگونه رفتار کنی که دوست داری مانند آن با تو رفتار کنند.» (میزان الحکمة، ج 14، ح 21834)
- «ابن جهم از حضرت رضا (علیه السلام) پرسید: حد و مرز تواضع، که هر گاه بنده آن را بکار بندد فروتن است چیست؟ حضرت فرمود: فروتنی درجاتی دارد: یکی از آن ها این است که انسان اندازه ی خود را بشناسد و با طیب خاطر خود را در آن جایگاه قرار دهد، دوست داشته باشد با مردم همانگونه رفتار کند که انتظار دارد با او رفتار کنند، اگر بدی دید آن را با خوبی جواب دهد، خشم خود را فرو خورد و از مردم درگذرد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.» (همان، ح 21836)
- «امام صادق (علیه السلام) فرمود: فروتنی این است که از مجلس، به جایی کمتر از مقام و موقعیت خود، راضی باشی و به هر که برخوردی، سلام کنی و مشاجره را رها کنی، هر چند حق با تو باشد و فروتنی در رأس خوبی هاست.» (همان، ح 21838)
بنابراین اگر شما دوست عزیز با توجه به احادیث و مطالبی که ذکر شد، در صدد تعدیل رفتار با دیگران برآیید، مومن باید ضمن حفظ وقار و شخصیت خود به گونه ای مزاح و شوخی کند که باعث سوء استفاده دیگران نشود و شخصیت اش حقیر نگردد. 

پیروز و موفق باشید.

 


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید