سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2716681

  بازدید امروز : 287

  بازدید دیروز : 295

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
ساکت باش نه از روی گنگی که سکوت، زیور دانشمند و پوشش نادان است . [امام علی علیه السلام]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 89/5/24::: ساعت 12:5 عصر

راهکار دین برای سیر و سلوک:

راهکار دین توحیدی اسلام برای خدایی شدن انسان و سیر و سلوک, غفلت زدایی و انس دادن و آشنا نمودن انسان با خداوند و ایجاد وحدت میان این دو است, به گونه ای که خدای متعال تمام فکر و ذکر و اندیشه و عمل انسان را اشغال کند و قلب انسان عرش خداوند گردد. قلب المومن عرش الرحمان. (بحار الانوار ج 55, ص 29) قلب مومن عرش خدا است و به تعبیر قرآن کریم رنگ خدایی بگیرد و خدایی شود, صبغه الله و من احسن من الله صبغه. ( بقره, 138) رنگ خدا و چه کسی بهتر از آن است که رنگ خدایی به خود گرفته است.

قرآن کریم هدف زندگی را عبادت معرفی می کند. و ما خلقت الجن و الان الا لیعبدون. ( ذاریات, 56) جن و انسان را نیافریدم مگر برای عبادت. در روایت از معصومین هست که معنای عبادت, معرفت است, یعنی در حقیقت هدف خلقت انسان معرفت خدا است و ادیان الهی و پیامبران خداوند همگی آمده اند تا خداوند را به انسان بیاموزند. اگر در سیره و سخنان انبیای الهی دقت کنیم, مشاهده خواهیم کرد که آنها کاری جز آموزش خدا به خلق خدا نداشتند. خودشان هم در تمام زندگی خود مشغول خدا بودند. تمام فکر و ذکر انبیای الهی هم همین بوده است. آنها تنها به خداوند می اندیشیده اند و تنها مردم را به خداوند دعوت می کردند و گفتگوهای شان از خدا و رفتارشان برای خدا بوده است. ما هم در زندگی خود از این منظر کاری جز خدا شناسی و خداپرستی نداریم.

به عبارتی می توان گفت: سیر و سلوک یعنی تمرکز کردن روی خداوند. اینکه تمام زندگی انسان بر محور خدا و معرفت خدا سامان دهی شود.

منتهی معرفت توحیدی خداوند دو مرحله دارد, معرفت نظری و معرفت عملی. یا به عبارتی توحید و عرفان نظری و عملی. معرفت گاهی از طریق شناخت و فعالیت های ذهنی و معرفتی حاصل می شود و گاهی از طریق عملکرد و تجربه عملی به نتیجه می رسد. انسان گاهی از طریق توصیف عسل به مزه و خواص و کیفیت آن شناخت پیدا می کند و گاهی از طریق چشیدن خود عسل به این نوع شناخت معرفت عمیق پیدا می کند. عبادت همان معرفت خداوند است که از طریق تجربه عملی انجام می شود و در نهایت نیز به معرفت نظری خواهد انجامید.

 

مراحل خداشناسی توحیدی و سیر و سلوک نظری:

مراحل سلوک نظری یا شناخت توحیدی خداوند شامل تفکر شخصی در سوال های اساسی زندگی انسان است که در بینش دینی مطرح می شود مانند, خداشناسی و انسان شناسی و هستی شناسی و دین شناسی و معاد شناسی که البته صورت تفصیلی آن شامل مراحل گسترده ای به شرح زیر است:

- شهود و رویت ذات الهی در آیات آفاقی و انفسی و مظاهر خداوند, به خصوص مظهر جامع انسانی.

- شناخت و رویت صفات خدا در کتاب تکوین طبیعت و همچنین از طریق کتاب تدوینی قرآن کریم و روایات معصومین ع.

- شناخت ولایت و حکومت خداوند بر جهان هستی و سنت های حاکم بر آن و فرشتگان الهی با استفاده از قرآن کریم و روایات و مطالعه کتاب طبیعت و تکوین.

- شناخت ولایت انبیای الهی و جانشینان معصوم ایشان (ع) و سیره عملی و سخنان انسان های کامل.

-شناخت سخن خدا, یعنی قرآن کریم به خصوص دقت در روش توحیدی این کتاب مقدس برای ساخت انسان و جامعه.

- شناخت اخلاق و ارزش های الهی و همچنین رزایل و ضد ارزش ها.

- شناخت احکام و اراده خدا از طریق آشنایی با احکام شریعت و علم فقه که شامل واجبات و محرمات و مکروهات و مستحبات و مباحات و حلال ها و صحیح و فاسد شرعی و عملی است.

-شناخت قوانین حاکم بر مظاهر و مخلوقات خداوند در طبیعت و کیهان و عجایت خلقت الهی از طریق علوم دانشگاهی و تجربه بشری.

- شناخت دشمنان خدا, یعنی شیاطین انسی و جنی و کفار و مشرکین و منافقین.

- شناخت انسان کامل به عنوان ظرف ظهور کامل خداوند و مظهر جامع و خلیفه خدا در زمین.

- شناخت خود یا خودشناسی به منظور معرفت نسبت به مقدار نزدیکی و دوری از خدا و کیفیت تحقق مظهریت خداوند در خود فردی ما.

- مطالعه تاریخ و سرگذشت خداپرستان و دشمنان خدا به منظور شناخت هجوم های مختلف دشمنان خدا و جنگ سخت و نرمی که بر علیه خداپرستان سامان دهی می کنند و نحوه معامله و برخورد ایشان و امدادهای غیبی خداوند و نصرت مومنان و شکست کافران و دشمنان خدا.

- شناخت معاد و سرانجام جهان و انسان و کیفیت ملاقات انسان با خداوند در آخرت.

با دقت در این مراحل به خوبی آشکار می شود که تمام علم و دانش انسان چه حوزوی و چه دانشگاهی منحصر به شناخت خداوند است و در حقیقت موضوع تمامی شاخه های علوم و معارف قدیم و جدید, خداشناسی است, و خدای متعال به انسان هر گونه ابزاری برای شناخت اعم از حس و عقل و شهود داده است, برای شناخت خود داده و کسی جز خداوند وجود ندارد که قابل شناختن باشد. هر چند که ممکن است خود ما و یا اساتیدی که به ما دانش می آموزند, از این موضوع غافل باشند.

آدمی تا زمانى که نسبت به چیزى شناخت کامل و کافی پیدا نکند، آن را دوست نمى‏دارد و نمی تواند آگاهانه و عاشقانه به او نزدیک شود. با طی مراحلی که گذشت شما از نظر اندیشه و شناخت به خداوند نزدیک می شوید و زمینه قرب عملی انسان نیز فراهم خواهد شد.

 

خداپرستی و سیر و سلوک عملی:

عبودیت توحیدی و آگاهانه و عاشقانه خداوند و ترک محبت دنیا و انقطاع کامل از آن که راهکار کلی عرفان و سیر و سلوک در بخش عمل است, نیز بسیار گسترده است. در حقیقت انسان هر انتخاب خوبی که می کند, در قالب خدا پرستی انجام می دهد, حتی انتخاب غذای خوب, همسر خوب, مکان خوب برای زندگی اگر بر محور خدا و برای رضای خدا باشد, خدا پرستی محسوب می شود, چه رسد به انتخاب دوست خوب, استاد خوب, مدرسه خوب و کتاب خوب. ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین.

در این راستا تمام جوارح و جوانح انسان وظیفه عبودی و توحیدی خاص خود را دارد و در حقیقت همه وجود انسان وارد پرستش خدا می شود. چشم فقط باید خدا را ببیند و در مسیر خواست خدا ببیند و گوش هم خدا پرستی اش این است که به خدا گوش کند و به غیر خدا گوش ندهد. دست تنها کارهای خداپسندانه انجام دهد و ظلم نکند پا تنها به سوی خدا و برای خدا حرکت کند و شکم تنها چیزی بخورد که خداوند راضی است و اندیشه انسان به چیزی فکر کند که خدا در آن باشد, فقط به خدا بیاندیشد و یا خدایی بیاندیشد و........ تا جایی که تمام وجود انسان فانی در خدا شود.

از این منظر تمام فعالیت های فردی و اجتماعی انسان اگر در راستای توحید و برای خدا باشد, عین دیانت است, یعنی تمام فعالیت های سیاسی, اجتماعی و فرهنگی و حتی فعالیت های اقتصادی انسان عین دیانت و خداپرستی و در راستای ساخت خود و جامعه اسلامی است. مرحوم مدرس که فرمود: سیاست ما عین دیانت ما است, حرف توحیدی بسیار دقیقی را زده است. البته نفرمود: جزء دین است و بحث عینیت را مطرح کرده است که بسیار دقیق تر است از جزئیت است. عین دین, یعنی شما کار اقتصادی هم که می کنید اگر موحد باشید, کارتان عین عبادت خدا و یکتا پرستی است. کار سیاسی هم که می کنید, دارید خداپرستی می کنید و حتی برای نظام اسلامی موشک هم که می سازید این کار عین عبادت و دیانت است و باعث کمال و رشد انسان و جامعه می شود. در این آستان   تمام فعالیت های انسان رنگ و بوی خدایی دارد و در قالب عبودیت مطرح می شود و چنین رویکردی است که در نهایت انسان را به نهایت شکوفایی فردی و اجتماعی خود می رساند.

 

مراحل خداپرستی و سیر و سلوک عملی:

خداپرستی نیز مراحل کلی و دسته بندی خاصی دارد که طی کردن آن برای رسیدن به سیر و سلوک و خدایی شدن انسان ضرورت دارد. مبنای این مراحل همان شناخت های نظری و اعتقاد به آنها است که در عبادت, عمل و اخلاق فردی و اجتماعی انسان ظاهر می شود.

مهمترین مراحل سلوک عملی عبارت ا ست از:

- ایمان به خداوند و قبول این معنا که انسان با روابط گسترده با خداوند به کمال و سعادت خود می رسد و بدون خدا زندگی و دنیا و آخرت انسان تباه خواهد شد.

- حاکم ساختن اراده خداوند بر اراده خود و عبودیت کامل خداوند در دو مرحله قرب فرایض و نوافل است که اصطلاحا به آن فنای فی الله گفته می شود. حضرت على(ع) نیز مى‏فرمایند: «اگر خدا را دوست مى‏دارید محبّت دنیا را از قلب‏هایتان خارج کنید»، (میزان‏الحکمه، ج2، ص 228، ر 3167).

- تخلق به صفات الهی و آراسته شدن به فضایل اخلاقی. در این راستا اصلاح صفات شخصیتی و پاک سازی دل و درون از رزایل اخلاقی, از طریق راهکارهای علم اخلاق و تمرین آن ها در معاشرت با مردم و رعایت اخلاق اجتماعی یکی از مراحل وسیع و پر اهمیت سیر و سلوک محسوب می شود.

- پاکسازی و تهذیب نفس از عادت های بد و دلبستگی ها و وابستگی ها و اموری که مانع کمال و سیر و سلوک انسان به سوی خدا تلقی می شود نیز از مراحل سیر و سلوک است.
- انجام وظایف واجب عبادی در قبال خداوند و عمل به احکام الهی و ترک گناهان که باعث تحصیل صفت تقوی در انسان خواهد .

- تقویت ارتباط عاشقانه با خداوند و اولیای معصومین(ع) او و مومنان اهل ولایت و محبت, از طریق انجام مستحبات و زیارات و مانند آن.
- یکی از مهمترین مراحل که بعد اجتماعی دارد, جهاد و مبارزه با دشمنان خدا است. علاوه بر جهاد اکبر که با دشمن درونی نفس انجام می شود, جهاد اصغر هم خیلی سازنده است و شاید ایمان انسان و صداقت و اخلاص او در این مسیر با جهاد است که محک می خورد و راستی آزمایی می شود. الجهاد باب من ابواب الجنه. جهاد خود دری است از درهای بهشت که مومنین راستین از طریق آن به ملاقات خداوند می روند.

 

ولایت پذیری شرط مهم سیر و سلوک توحیدی:

بعد از بحث روش سیر و سلوک توحیدی و خداشناسی نظری و عملی که متن دین است, وارد بحث مهم دیگری می شویم که بدون آن حرکت در این مسیر ممکن نیست. همه ما می دانیم که پیامبر خاتم (ص) دعوت خود را با توحید آغاز کرد و فرمود: قولوا لا اله الا الله تفلحوا, یعنی از طریق توحید و خداپرستی و نفی شرک و کفر است که به رستگاری می رسید, ولی سیر و سلوک و رفتن در راه توحید و خدایی شدن بدون تمسک به ولایت انبیا و اولیای معصومین (ع) و رهبران حقیقی و علمای ربانی دین در زمان غیبت معصوم (ع) ممکن و شدنی نیست. مهمترین دلیل حقانیت شیعه هم همین است. مذهب شیعه با وجود ولایت است که می تواند به عنوان یک مذهب کامل راهگشا و نجات دهنده بشر باشد.

دین اسلام در قرائت شیعی آن دو محور اساسی دارد که عبارت است از توحید و ولایت. توحید متن دین است و ولایت مفسر و مجری آن در جامعه. توحید بدون ولایت دچار افراط و تفریط می شود. مشکلاتی که امروزه غربیان دچار آن هستند, ناشی از نفی توحید و گرایش به کثرت گرایی است و انحراف و افراطی گری اهل سنت به خصوص وهابیت حاصل نفی ولایت و درک غلط توحید است.

 مهمترین منبعی که به صراحت این مطلب را بیان کرده است, حدیث معروف سلسله الذهب است. این حدیث در منابع فراوانی آمده و از احادیث معروف و متقن شیعه است. سلسه الذهب گفته اند چون سلسله سند آن شامل تمام معصومین(ع) قبل از امام هشتم (ع) می شود تا می رسد به رسول خدا (ص) و آن حضرت می فرماید: که خدای متعال چنین فرموده است.

در مسیر حرکت امام رضا(ع) به سوی مرو هنگامی که موکب حضرت به شهر نیشابور رسید, مردم نیشابور که مردمی دانش دوست و مشتاق زیارت حضرت رضا (ع ) بودند. از حضرت تقاضا کردند اندکى توقف فرماید تا چهره جذاب و متین آن یادگار رسول را ببینند. امام (ع) در حالى که لباس ساده اى بر تن داشت ، در برابر مردم قرار گرفت . مردم با دیدن آن حضرت بى تابانه فریاد شوق برداشتند. دو نفر از حافظان حدیث بنام ابوذرعه و محمّد بن اسلم مردم را به سکوت دعوت کرده و کلمات درربار آن حضرت را براى مردم - با صداى بلند - بیان مى کردند.

حضرت رضا علیه السلام حدیثى را که مربوط به (توحید و یگانگى ذات حق ) است پس از ذکر سلسله سند که به خدای تعالی می رسید, بدین سان بیان فرمود: قال الله تعالی: کلمة لا اله الا اللّه حصنى فمن قالها دخل حصنى و من دخل حصنى امن من عذابى, یعنى کلمه طیبه (لا اله الا اللّه) دژ استوار من است ، هر کس آن را بگوید در این دژ استوار داخل مى شود، و اگر در آن وارد شد از عذاب روز رستاخیز در امان خواهد بود. و سپس ‍ هنگامى که موکب آن حضرت مى خواست به راه افتد، براى تکمیل این سخن والا و ارزنده سر از هودج و کجاوه بیرون آورد.
مردم همه متوجه شدند که امام (ع) قصد بیان مطلب مهم و سرنوشت سازی را دارد . بنابراین دیگر بار سکوت بر همه جا حکمفرما شد. امام (ع ) بدنبال حدیث افزود: و لکن بشرطها و شروطها و انا من شروطها. یعنى : و امّا به شرط و شروطش (و با اشاره به خود فرمود:) و من از شروط آن هستم .
از این بیان انتهایی حدیث برداشت می شود که ولایت شرط دین و جزء کامل کننده آن است. پروردگار وقتی على ابن ابیطالب را به ولایت منصوب نمود آیه اکمال را فرو فرستاد: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا (مائده, 3) در این روز کامل نمودم برای شما دین شما را و اتمام نمودم برای شما نعمت خود را و راضی شدم که توحید ـ توأم با ولایت ـ دین شما باشد.
البته قبل از نصب امیرالمؤمنین به ولایت نیز، خدای متعال در آیه تبلیغ به پیامبر چنین خطاب می کند: یا ایها الرسول بلغ ما أنزل الیک من ربک وان لم تفعل فما بلغت رسالته (مائده, 67) ای پیامبر آنچه به تو نازل شد ـ نصب امیرالمؤمنین به ولایت ـ به مردم بگو اگر تبلیغ نکنی، رسالت خود را نرسانیده ای .
بنا بر بسیارى تفسیرها ماجراى حدیث سلسله الذهب امام رضا با تاکید روى جملة شرطها و شروطها همان آیه اکمال و آیه تبلیغ را یادآوری می کند و مى گوید:
شرط اساسی کلمة لا اله الا الله پذیرش ولایت و رهبرى امام و در پى آن ولایت فقیه در زمان غیبت معصوم (ع) است, بدون پذیرش ولایت اساسا زنده بودن و مسلمانى و رستگارى اخروى شما زیر علامت سئوال است.
این حدیث شریف در کتاب های متعددی مانند عیون اخبار الرضا (ج -2 ص 296) منتهی الآمال (ج -2 ص 891) بحارالانوار، (ج 109 -12) حدیثه الشیعه (ص 642) و ... درج گردیده است.

شاهد دیگر نیز حدیث ثقلین است که در آن پیامبر خدا (ص) چندین بار به خصوص نزدیک رحلت خود از این دنیا توسط آن وصیت کرد و فرمود: "انی قد ترکت فیکم ثقلین‌، آحدهما اکبر من الآخر: کتاب اللّه عزوجل حبل ممدود من السمأ الی الارض‌، و عترتی اهل بیتی‌، ألا انهما لن یفترقا حتّی یردا عَلَی‌َّ الحوض‌; من در میان شما دو چیز گرانمایه و پر ارزش‌، به یادگار می‌نهم که یکی از آن دو بزرگ‌تر از دیگری است‌: کتاب خداوند ـ عزوجل ـ که ریسمانی کشیده شده از آسمان به زمین است و عترت خود که همان اهل‌بیت من می‌باشند. آگاه باشید که این دو هرگز از هم جدایی نپذیرند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند."(اهل‌بیت در قرآن و حدیث‌، ص 160ـ175.)

قرآن در حقیقت کتاب آموزش توحید, دین و زندگی توحیدی است و اهل بیت نیز همان ولایت است که مفسر توحید و کتاب خدا و ضامن اجرای آن در جامعه است. البته در این مسیر باید توجه کرد که در عصر غیبت امام معصوم ع ولی فقیه در این زمینه نقش اساسی دارد و همان وظایف ولایت را اجرا می کند.

نتیجه اینکه: بهترین راه سیر و سلوک استفاده از قرآن کریم و اهل بیت(ع) برای شناخت توحیدی خداوند و سامان دهی زندگی توحیدی, تحت رهبری اولیای خدا است که به صورت دو سیر نظری و عملی طی می شود و در نهایت انسان با فنا و غرق شدن در خداوند, به مقصد و مقصود نهایی زندگی خود که شکوفا شدن و عرفان کامل خداوند است, می رسد.

 


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید