بازدید امروز : 70
بازدید دیروز : 549
دختری هستم متولد سال 136. دوران عقد را در کنار همسر مهربانم می گذرانم و از لطف بی نهایت خداوند کریم او نیز از من اعلام رضایت می کند. آذر 1386 عقد کرده ایم و اگر خداوند منان عنایت کند قرار است بعد ماه مبارک عروسی کنیم و همه چیز برای یک زندگی خوب را خدای سبحان بهمان داده است. می خواهم در راه سیر و سلوک الهی قرار گیرم و اصلاً از شرایط فعلی ام راضی نیستم. از نظر همسر و اطرافیانم فوق العاده مؤثرم و رفتار و گفتارم در نظر آنها اثر گذار است. خداوند رئوف بیش از اندازه در حقّم مهربان است و من بی اندازه گستاخ و تنبل و کمی دروغگو. (تنبل واقعی و بدور از اغراق). با وجود تنبلی ام سعی می کنم اعمال واجبم را به موقع انجام دهم (از اعمال مستحبّی تنها از نماز غفیله و زیارت جامعه کبیره بهره می برم، آنهم برای درخواست حاجتی از معبودم)... لطفاً راهکاری را جلوی پایم قرار دهید تا از خجالتم نزد مهربانترین عالم کم شود و من به آرامش وصال و رضایت حق برسم. می خواهم قبل از ماه مبارک رمضان و مادر شدنم این حالم عوض شود. لطفاً راهکارتان مرحله ای و واضح باشد تا بتوانم با رعایت آن به خدای خوبم نزدیکتر شوم؟
مکاتبه شما با این مرکز و سؤالی که مطرح کرده اید، بازگو کننده گرایش های فکری و عقیدتی پاک و تحسین برانگیز و گویای حُسن اعتماد به این مرکز است، متن ارسالیتان را به دقت خوانده، با دغدغه هایتان در مورد فرصتهای جوانی آشنا شده و احساستان را نسبت به اینکه خواستار یک زندگی خدا محور هستید، درک می کنیم.
دوست عزیز؛
الحمدلله خدای مهربان نعمتهای بسیاری به شما عنایت فرموده و شکر این نعمت ها در این است که از تمامی آنها در جهت قرب و رضای حق تعالی استفاده نمایید.
اشاره به عدم رضایت از خویشتن کرده اید؛ داشتن چنین حالتی نیز، از صفات مؤمنین است و با وجود این احساس می توانید در جهت تکامل خویش تلاش نمایید.
اما در پاسخ به دغدغه هایی که مطرح نموید نکاتی را خدمت شما ارائه می نمائیم:ادامه مطلب...
خداوند چرا انسان را با نفس ( هوای نفس ) خلق کرده است که باید با او مبارزه کند؟
اگر خدا انسان را به گونه ای می آفرید که ذاتاً امکان گناه برای او نباشد ، انسان اشرف مخلوقات نمی شد. خدا قبلا چنین موجودی را آفریده که همان فرشته ها هستند . انسان از آن جهت اشرف مخلوقات است که کمالات تمام موجودات را داراست . مثل جمادات، جسم است ، مثل گیاهان رشد و نمو دارد ، مثل حیوانات حرکت ارادی و احساس و غریزه دارد ، و مثل فرشته ها عقل و علم و تسبیح وتقدیس دارد ؛ و بالاتر از آن نیز مقامی دارد که مختص انسان می باشد ؛ و آن مظهریت برای جمیع اسماء الله است. ادامه مطلب...
آیا پرداختن به خودسازى مقدم است یا پرداختن به اصلاح جامعه؟
یکی از ابعاد مهم انسان بعد اجتماعی او است و این بعد از وجود او باید در عرصه جامعه ای رشد کند که صلاحیت پرورش انسان های بزرگ را داشته باشد. برای این منظور جامعه انسانی به اصلاح نیاز دارد و اصلاح جامعه کار انسان های رشید، متعالی و توانمند است و رشد و تعالى انسان بدون خودسازى ممکن نیست. حضرت امام خمینى(ره) در ضرورت خودسازى مى فرماید: ما تا خودمان را اصلاح نکنیم، نمى توانیم کشورمان را اصلاح کنیم.
از ویژگی های بارز مکتب اسلام این است که در آن به سازندگی فردی و تهذیب جان توجه ویژه ای شده است و هرگز به بهانه برخی اصلاحات و رفرم های اجتماعی و یا کوشش در جهت تحقق جامعه ایده آل، فرد به حال خود رها نمی شود و پرورش و سازندگی روح و جان او به باد فراموشی سپرده نمی شود، زیرا: ادامه مطلب...
غیبت چیست؟ چه گناهی بر آن مترتب است؟ غیبت حلال کدام است؟ آیا نقل قول از کسی که دقیقا مطالبی را به ما گفته و یا نقل به مضمون مطالب وی، در حالی که نمی دانیم ایشان راضی اند به نقل قول ما یا نه! غیبت محسوب می شود؟ در خصوص مدیران و سایر افراد دولتی که در کار حکومتی مسئولیت دارند و تصمیم آنها افراد جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد معمولا افراد یک اداره و یا جامعه در خصوص این تصمیم مدیران انتقاد می کنند مثلا: تصمیم فلان مدیر اشتباه است یا فلان مدیر نباید این تصمیم را اتخاذ می کرد یا وی این تصمیم را برای راحتی خود گرفته است و ... که افراد یک سازمان با توجه به شناخت خود از مدیر و یا یک مسئول حکومتی آن را بر زبان جاری می سازند، غیبت محسوب می شود؟ یا روزنامه ای که از رفتار و یا عملکرد و یا شخصیت یک فرد مسئول در حکومت انتقاد می کند و ممکن است فرد از شنیدن یا دیدن این انتقاد ناراحت شود از مصادیق غیبت است؟ صحبت کردن از معایب کسی که طرف مقابل ما وی را نمی شناسد، غیبت محسوب می شود؟
در پاسخ به مطالب ذیل توجه کنید :
1- پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در تعریف غیبت می فرمایند: «آن است که یاد کنی برادر خود را به چیزی که او ناخوش آید»
معراج السعاده؛ ملا احمد نراقی، ص 447
عالمان اخلاقی در تعریف غیبت گفته اند: غیبت عبارت است از: «بدگویى و پرده درى نسبت به حیثیت و آبروى افراد، یعنی در غیاب شخصى کارهاى بد و ناپسند شخصی و یا عیوب و نقائص جسمى و اخلاقى او را به گونهاى براى کسانی که او را می شناسند, بازگو کنند که اگر به گوشش برسد، ناراحت شود.
ذکر نقایص شخص«خواه آن نقص در بدن او باشد مثل اینکه بگویی: فلانی کور، یا کر، یا گنگ، یا کوتاه، یا بلند، یا سیاه، یا زرد یا... و امثال اینهاست.
یا در نسب او باشد مثل اینکه بگویی: پسر فلان فاسق، یا ظالم، یا نانجیب و نحو اینهاست. ادامه مطلب...
لطفا درباره کلمه مقدسه هو که اسم ذات خداست را به طریق استدلال علمی و آیات و احادیثی که در این باب نقل شده را توضیح مرحمت فرمایید و عبارت لنا مع الله حالات نحن هو و هو نحن و نحن نحن و هو هو نحن فیها هو ... این نقل که از کتاب الکلمات المکنونه است ص111 توضیح فرمایید آیا این کلام حدیث است و چه توجیهی دارد البته با ذکر سلسله سند و اگر نقل بی عقل است آیا از توهمات و شطحیات صوفیه است که هو که اسم ذات است چگونه ... الا قائل به وحدت وجود باشیم چون صوفیه هو یا علی را این گونه استفاده نموده اند؟
در پاسخ به مطالب ذیل توجه کنید : 1- کلمه مبارکه هو که اشاره به ذات مقدس الله است در ایات متعددی از قرآن به کار رفته است و یک نمونه ان آیه شریفه الله لا اله الا است . این آیه ی شریفه تمام مراتب توحید را در خود جمع نموده است. «الله » اشاره است به توحید اسمائی ، چرا که الله جامع جمیع اسماء الهی بوده ، همه ی کمالات اسمائی را به نحو وحدت داراست. توحید اسمائی آن است که تمام اسماء حقّ تعالی ، همگی در حقیقت عین یکدیگر و عین ذات می باشند. « لا اله الّا هو » اشاره است به توحید عبادی ؛ به این معنا که جز او شأنیت حمد و تقدیس و پرستش را ندارد. ادامه مطلب...
آیا با وجود گناهان علنی در جامعه، وقتی مثلا زنی را دیدیم که بی حجاب است، آیا باید به خاطر بی حجابی اش خشمگین باشیم و اخم کنیم یا نه باید خنده رو باشیم تا طرف جذب شود چون با توجه به اینکه من ریش دارم و مذهبی هستم می گویم، چون اگر خوشرو باشم افراد گناهکار شاید بهتر جذب شوند تا اینکه خشمگین باشم، لطفا پاسخ دهید؟
حقیقتاً بسیار خرسند هستیم که چنین جوانان نورانی و با روحیه ی الهی با ما در ارتباط هستند. این راه و روش شما همان کار اصلی انبیاء است، از این روی از خداوند متعال توفیق روز افزون برای شما خواستاریم.
« جایگاه ممتاز»
امر به معروف و نهی از منکر یکی از مهمترین دستورات و فرامین اسلام است که در واقع بیانگر تعهد و مسئولیت اجتماعی هر فرد مسلمان نسبت به سرنوشت جامعه اسلامی و افراد آن و ضامن اصلاح جامعه اسلامی و احیای ارزش های دینی و جلوگیری از انحراف ها و اشاعه ضدارزش ها در جامعه اسلامی است.ادامه مطلب...
چه حرف هایی غیبت محسوب می شود, در مورد غیبت چند مثال و مصداق بیان کنید؟
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در تعریف غیبت می فرمایند: «آن است که یاد کنی برادر خود را به چیزی که او ناخوش آید»1
عالمان اخلاقی در تعریف غیبت گفته اند: غیبت عبارت است از: «بدگویى و پرده درى نسبت به حیثیت و آبروى افراد، یعنی در غیاب شخصى کارهاى بد و ناپسند شخصی و یا عیوب و نقائص جسمى و اخلاقى او را به گونهاى براى کسانی که او را می شناسند, بازگو کنند که اگر به گوشش برسد، ناراحت شود.
ذکر نقایص شخص«خواه آن نقص در بدن او باشد مثل اینکه بگویی: فلانی کور، یا کر، یا گنگ، یا کوتاه، یا بلند، یا سیاه، یا زرد یا... و امثال اینهاست.
یا در نسب او باشد مثل اینکه بگویی: پسر فلان فاسق، یا ظالم، یا نانجیب و نحو اینهاست. ادامه مطلب...
در مورد خدا صحبت کنید و اینکه چه کنم همچون آیت الله قاضی بشم فراغ خدا خیلی دلگیر و حزن انگیزه؟
پاسخ: دوست عزیز. برای عارف شدن دو مسیر نظری و عملی باید طی شود. مسیر نظری شامل خداشناسی توحیدی به معنای وسیع کلمه است و مسیر عملی هم مسیر خدا پرستی توحیدی است. برای آشنایی با این دو مسیر مطلبی در سایت آموزه با عنوان (روش خودسازی توحیدی) هست که توصیه می شود مطالعه کنید. اسرار عرفان اسلامی در کلمه توحید و ولایت است. در زمینه این دو حقیقت مطالعه کنید. موفق باشید.
استمناء جزء کدام گناهان محسوب می شود؟
پاسخ: دوست گرامی. شهید آیه الله دستغیب در کتاب گناهان کبیره استمنا را گناه کبیره معرفی کرده است.ملاک کبیره بودن یک عمل، وعده عذاب از جانب پروردگار می باشد. امام صادق (ع) فرموده : سه دسته از مردمان اند که خدای متعال در روز قیامت به ایشان نگاه رحمت نمی افکند، آنها را تذکیه نمی نماید و عذابی دردناک برای ایشان فراهم نموده است: کسی که موی سپید خود را می کند، کسی که با خود نکاح (استمناء) می نماید و کسی که مفعول واقع می شود. استمنا در صورتی که صغیره باشد, نیز چون تکرار می شود, تبدیل به کبیره می گردد, چون گناه صغیره اگر مورد اصرار باشد, تبدیل به کبیره می شود.
اگر در دانشگاهی برخی با بی حجابی رفت وآمد می کنند و گاهی انسان هر چند خوب باشد هم تحریک می شود، تکلیف در این زمینه چیست؟
پاسخ :دوست گرامی. محیط آلوده کار انسان با تقوا را برای حفظ خود دشوار می کند, اما از طرفی در چنین محیطی است که مومنان امتحان می شوند و اگر بتوانند خود را حفظ کنند, ملکه تقوا در آنان نهادینه خواهد شد. محیط دانشگاه برای بچه های مومن از جهتی زیانبار است, ولی از جهتی هم فرصت مهمی برای خودسازی و تقویت ایمان است. فرصتی است برای جهاد اکبر در برابر شیطان و نفس و هجوم فرهنگی و مانند آن. در دانشگاه فضاهای معنوی ای نیز وجود دارد, مانند نماز جماعت و برنامه های مذهبی, حتما از فضاهای معنوی دانشگاه استفاده کنید. یاد خدا را فراموش نکنید و چشم خود را کنترل نمایید. موفق باشید
هر کاری می کنم نمی تونم تو نماز تمرکز پیدا کنم اما یه مواقعی هست که ناخودآگاه تو نماز دلم میشکنه و در نمازم اشک می ریزم ولی محدوده، همیشگی نیست؛ چکار کنم که تو نماز تمرکز پیدا کنم و همیشگی باشه؟ از نمازم چیزی نمی فهمم.
دوست عزیزم. درباره تمرکز در نماز سوال کرده اید. خوب است بدانید تمرکز در نماز یا حضور قلب بازتاب تمرکز انسان در طول روز و زندگی است. اگر کسی بتواند زندگی خود را توحیدی کند, یعنی خدامحور قرار دهد و متمرکز روی خدا باشد, در نماز هم که ادامه این راه است, موفق خواهد بود. به هر مقدار که در طول شبانه روز با خدا هستیم و به یاد خدا هستیم, در نماز هم می توانیم به این مهم برسیم. معرفت خدا و عشق به خداوند رمز چنین موفقیتی است. البته در جای آرام و ساده و در حالت آرامش نماز خواندن هم کمک خواهد کرد, اغلب اشتغال و علائق فراوان زندگی مادی مانع حضور قلب می شود. موفق باشید.
بعضى دعاها مصلحت نیست اجابت شوند اما وقتى ما میگیم « الهم تب على، حتى لا اعصیک ابدا» چرا مستجاب نمیشه؟
دوست گرامی. تمامی کمال انسان بستگی به ظرفیت سازی خود او دارد. انسان موجود مختار است و اطاعت و معصیت هم امر اختیاری است و ما با اختیار خود ظرفیت حضور خدا و بازگشت خدا را در خود فراهم می کنیم. کاری که ما انجام می دهیم همین ظرفیت سازی است. اگر ظرف وجودی انسان پاک و آماده حضور خداوند شد, حتما او حضور خواهد یافت و انسان به نور وجود حضرت حق نورانی خواهد گشت. مشکل این است که این ظرفیت سازی باید از جانب خود ما و با اختیار خود انسان تحقق یابد. موفق باشید.
اگر کسی در مورد مسئله ای ناشکری کند، چگونه باید توبه کند؟
دوست گرامی. شکر نعمت, یعنی به کار بردن نعمت در جهت رضای الهی و ناشکری ضد آن است, یعنی هدر دادن نعمت و به کاربردن آن در جهت خلاف رضای خداوند. توبه از ناشکری به پشیمانی و بازگشت به سوی خدا و طلب بخشایش از خداوند و بکار بردن نعمت ها در جهت رضای الهی است. تمام اعضا و جوارح بیرونی و درونی و امکانات اقتصادی و اجتماعی ای که خدای متعال در اختیار ما قرار داده است, نیاز به شکر دارند و شکر آن به این است که از آنها در جهت تقرب به خداوند و تحصیل رضایت او استفاده شود. موفق باشید.
بنده هر روز نماز صبحم قضا می شود و قضایش را همان روز می خوانم، حکم کار من چیست و چکار کنم؟
دوست گرامی. اینکه قضای هر نماز را می خوانید, کار خوبی است, ولی باید سعی کنید نماز صبح را در وقت خود و بلکه اول وقت بخوانید. اینکه نمی توانید بیدار شوید, معلول مشکلاتی است که برای آگاهی از آنها و رفع مشکل لازم است مطلبی را که با عنوان بیداری نماز صبح در سایت اخلاق و عرفان با این آدرس: http://www.porsemani.ir/node/145 درج کرده ایم مطالعه کنید. امید است با اراده ای آهنین بر این مشکل فایق آیید و ما را هم دعا کنید. موفق باشید.
می خواستم بدانم چرا حضرت امام خمینی رحمة الله علیه خودشان با صراحت و صداقت فرمودند من در عمرم 2 رکعت نماز برای خدا نخوانده ام. هر چه بوده برای نفس بوده خب ایشان که اهل مبالغه و گزافه گویی نبودند و هرچه می فرمودند با صداقت بود و در این موارد اهل شکسته نفسی هم نبودند. وقتی ایشان دو رکعت نماز برای خدا نخوانده اند ... از ماها چه انتظار می رود. لابد ماها در قعر جهنم هستیم؟ اگر ممکن است راهنمایی کنید؟
«متن کامل سخنان امام»
... ما مىدانیم که از عهده شکر خدا نمىتوانیم به در بیاییم. من خودم را عرض مىکنم؛ من شهادت مىدهم که خودم تا کنون دو رکعت نماز براى خدا نخواندهام، هر چه بوده براى نفس بوده. دلیلش هم این است که چنانچه جنت و نارى نباشد، آیا ما باز همان طور مشغول مىشویم به دعا یا خیر؟ دعاى ما آنى که هست براى این است که خداى تبارک و تعالى به ما عنایت کند و به ما روزى کند بهشت را و محترز کند از جهنم. ادامه مطلب...
شرایط قبولی نماز را طبق احادیث به طور کامل ذکر بفرمائید؟
عبادات، غیر از شرایط صحّت، شرایط «قبول» و «کمال» هم دارد. یعنی آنچه که مراعاتش، انسان را به قرب خدا و رشد معنوی می رساند و در فرد و جمع، تأثیر می گذارد.
گاهی عبادت، صحیح است، ولی رشد آور نیست، مثل دارویی که شفابخش نیست. گاهی عبادت، از کیفر می رهاند ولی ما را محبوب خدا نمی سازد.
در آیات و روایات، شرایطی برای قبولی اعمال و عبادات بیان شده که نمونه هایی از آنها از این قرار است. ادامه مطلب...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید