بازدید امروز : 105
بازدید دیروز : 549
من خیلی دلم می خواهد که برای اهل بیت گریه کنم اما اصلا نمی توانم یک قطره اشک بریزم لطفا بنده را راهنمایی کنید که چکار کنم هنگام شنبدن مصیبتهای ایشان بتوانم گریه کنم؟
از این که با یکی از محبین اهل بیت ارتباط دارم و پاسخ او را می نویسم خیلی خوشحال هستم. از این که اندوه شما اشک ریختن برای اهل بیت علیهم السلام است به خود ببال و همین را بهانه کن و خدای را بخوان و بگو: خداوندا! ببین در این اوضاع و احوالی که بسیاری از انسان ها نگرانی های مالی و دنیوی دارند نگرانی من سوختن و اشک ریختن برای اهل بیت و خوبان درگاه توست پس به من رحمت فرو فرست و قلب من را نرم گردان تا بتوانم برای آنان اشک بریزم و مصیبت آنان را درک کنم. ادامه مطلب...
برای عاقبت به خیر شدن باید چکار کنیم و عوامل آن را به تفصیل بیان کنید؟
ضمن عرض تشکر از این سؤال بسیار دقیق. امیدوارم بتوانیم حداقل تا حدودی پاسخ این سؤال شما را بدهیم.
حقیقت این است که پاسخ این سؤال بسیار پیچیده است و شاید نتوان یک یا چند عامل را علت عاقبت به خیری و یا عاقبت به شری دانست اما آن مواردی که مسلّم است را در پاسخ این سؤال خواهم آورد. ادامه مطلب...
در اسلام صوفیان و دروایش رد شده اند. در صورتی که حکایتهای معنوی زیادی از بعضی از آنها نقل شده است مانند شیخ ابوسعید ابوالخیر میهنی و یا حسین ابن منصور حلاج که اینها دارای کرامات خاص بوده اند. اگر از نظر اسلام رد شده است پس این کرامات معنوی را از کجا بدست آورده اند؟
در پاسخ به شما دوست گرامی گفتنی است: «تصوف» در اصطلاح؛ یعنى، صافى شدن از تعلق به ما سوى اللَّه و رذایل نفسانى. در وجه تسمیه واژه «صوفی» گفته اند: به کسانى اطلاق مىشود که پشمینه پوش باشند، یا منسوب به اصحاب صفه باشند، یا برخوردار از صفاى باطنى باشند، یا منسوب به حکمت «سوف» باشند و یا ....[1] ادامه مطلب...
من وقتی یه کار خوبی انجام میدم، این افکار به ذهنم میاد که تو خیلی خوبی، از بندگان خیلی خوب خدایی، ... خیلی سعی می کنم این افکار رو از خودم دور کنم ولی بازم به سراغم میان. خودم احساس می کنم اینا از ضعف ایمان منه باید چی کار کنم که از این فکرها راحت بشم؟
مبارزه با این افکار دو راهکار اصلی دارد. راهکار اول توحیداست, یعنی شما توجه کنید توفیق کار خوب و قدرت کار خوب و ابزار کار خوب و تمام وجود خودتان از خدا است و این خدا است که فاعل حقیقی و موثر واقعی خیر است و ما تنها ابزاری هستیم در دست او و حتی قدرت انتخاب و اختیار را او به ما داده است, پس از خود چیزی نداریم و چیزی نیستیم که بدان ببالیم. ادامه مطلب...
منظور از دوست داشتن اهل بیت(ع) چیست؟ چطور باید به آن نائل شد؟
شما را به خاطر ذهن سؤال مندتان تحسین می کنم. امیدوارم همیشه در پی حقیقت بوده و در این راه ثابت قدم باشید. ما هم خوشحال هستیم که با شما خوبان ارتباط داریم.
«جایگاه محبت در وجود انسان» ادامه مطلب...
من شنیده ام که هر کس چهل روز خود را برای خدا خالص کند و از محرمات به دور باشد به لطف خدا دارای ایمانی قوی می شود. از شما تقاضا دارم در مورد اعمال این چهل روز فضایل آن و اثراتش مطالبی را برایم ارسال کنید؟
منظور از چله و چله نشینی، آن است که انسان چهل روز با مراقبت و مواظبت به یاد حق و ذکر و عبادت و توجه به او مشغول باشد و امور غیر ضروری و غیر لازم را که باعث پراکندگی خاطر و تفرقه فکر می گردد و در حد امکان ترک نماید و همه اندیشه و فکرش خداوند و یاد او و اطاعت او باشد به عدد چهل در روایات توجه و عنایت خاصی شده است. در قرآن کریم مدت خلوت حضرت موسی(ع) را در کوه طور با خداوند چهل روز ذکر می کند: «و واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشرفتم میقات ربه اربعین لیله» (اعراف، آیه 142). ادامه مطلب...
من دختری هستم که در سالهای دبیرستان انقدر به خدا نزدیک شدم که لحظه لحظه ام با خدا می گذشت و حتی خوابم عینا تعبیر می شد و از خواری گناه به لذت بندگی رسیده بودم اما حالا مدتی که دیگه خبری از اون شوروحال نیست و من موندم و عذاب وجدان که هر روز دارم قطره قطره آب می شوم و لحظه ای راحت نیستم و از خدا خجالت می کشم نماز صبحام قضا میشه، دلم برای خدا تنگ شده، می خوام دوباره قبولم کنه اما راه را گم کردم، من خدا را می خوام ... نمیدونم چرا این جوری شد، برای کسی که لذت صحبت با خدا را توی سحر چشیده سخته که حالا نماز صبحش قضا بشه اصلا چرا خدا منو پس زد من بنده اش بودم خدا امید و تنها کسم بود اما حالا فکر می کنم منو نمی خواد ... چی کار کنم؟
دانشجوی عزیز و مؤمن , روح انسان دارای حالات مختلف و نشیب و فرازهای فراوانی است.گاه اقبال و میل و توجه انسان به عبادات فراوان و شدید است و گاه این میل کمتر و کم رنگ می گردد. هر چند کم شدن میل به عبادت و دعا و معنویات معلول عوامل متعددی است، ولی گاهی اوقات حالت قبض و گرفتگی و بی رغبتی به عبادات برای این است که انسان قدر و لذت زمان اقبال و توجه و میلش به عبادت را بهتر درک کند و متوجه گردد چه نعمتی داشته و ارزش آن را نمی دانسته است. یعنی ادامه مطلب...
1- من تا به امروز با 25 سال سن موفق به زیارت هیچ یک از ائمه(ع) نشده ام، بعضی می گویند باید بطلبد تا بروی؟ آیا این نشونه اینه که من خورده شیشه دارم یا همه مؤمن هستن بغیر از من؟
پاسخ: سلام دوست گرامی. در پاسخ گفتنی است: موضوع توفیق و طلبیدن درست است, ولی انسان دارای اراده و همت نیز هست و باید خود شما هم همت داشته باشید. اتفاقا در مورد کارهای خیر همیشه طلب از طرف خداوند وائمه معصومین ع هست, مشکل بیشتر از طرف خود ما است. در اثر آلودگی به دنیا از خدا و اولیای او غفلت می کنیم. همت کنید و در فرصت مناسب برنامه ای برای زیارت تمامی ائمه اطهار تنظیم کنید و از خداوند نیز توفیق بخواهید, انشاالله موفق خواهید شد. ائمه اطهار مظاهر کامل خدا هستند و زیارت آنها در حقیقت زیارت خدا و تقرب جستن به خدا است و برای سعادت مومن خیلی موثر است. موفق باشید.
2- برای تقویت ایمان چه باید کرد؟
پاسخ: سلام دوست من. ایمان آمیزه ای از معرفت خدا و تسلیم است که از نظر شیعه باید اهل ولایت نیز باشد. ایمان درجاتی دارد. هر کسی که از مرتبه ای از معرفت خدا و تسلیم و ولایت پذیری برخوردار باشد مومن است, ولی برای تقویت ایمان لازم است مراحل خداشناسی و خداپرستی توحیدی طی شود. اصطلاحا چنین کسی طالب سلوک الی الله است.
انسان مومن برای تقویت ایمان خود لازم است دو نوع سیر و سلوک داشته باشد: نظری و عملی:
الف) مراحل سلوک نظری یا شناخت توحیدی خداوند به معنای وسیع آن شامل 1-رویت ذات الهی در آیات آفاقی و انفسی و مظاهر هستی و به خصوص مظهر کامل انسانی. 2- شناخت و رویت صفات خدا در کتاب تکوین طبیعت و همچنین از طریق کتاب تدوینی قرآن کریم و روایات. 3- شناخت انبیای الهی و اولیای خدا. 4- شناخت اخلاق و ارزش های الهی و شیطانی. 5- شناخت احکام خدا و اراده او از طریق آشنایی با احکام شریعت. 6-شناخت سنت های حاکم بر هستی و قوانین طبیعی از طریق منابع دینی و علم و تجربه بشری. آدمی تا زمانى که نسبت به چیزى شناخت پیدا نکند، آن را دوست نمىدارد و نمی تواند آگاهانه و عاشقانه به او نزدیک شود. از این طریق شما از نظر اندیشه و شناخت به خداوند نزدیک می شوید و زمینه قرب عملی فراهم خواهد شد.
ب)- مراحل سلوک عملی: عبودیت توحیدی و آگاهانه و عاشقانه خداوند و ترک محبت دنیا راه کلی عرفان و ولایت است. توحید عملی و عبودیت نیز مراحلی دارد که باید طی شود و مبنای آن اعتقاد به شناخت های نظری است. مهمترین مراحل عملی سلوک هم تخلق به اخلاق و صفات الهی و حاکم ساختن اراده خداوند بر اراده خود و عبودیت کامل خداوند است که اصطلاحا به آن فنای فی الله گفته می شود. حضرت على(ع) نیز مىفرمایند: «اگر خدا را دوست مىدارید محبّت دنیا را از قلبهایتان خارج کنید»، (میزانالحکمه، ج2، ص 228، ر 3167). موفق باشید.
3- شخصی هستم گنهکار مدتی است تصمیم گرفتم که یک مسلمان واقعی شوم با توجه به اینکه قلبم بسیار تیره گشته است آ یا برای توبه باید از همین روزهای اول که شروع به نماز خواندن کرده ام اقدام نمایم یا پس از مدتی؟
سلام دوست گرامی. همین پشیمانی و بازگشت به خدا توبه است. هر مقدار که گذشته را با کارهای خوب و انجام وظایف بندگی جبران می کنید, تاریکی های شیطانی رفع و نور خدا جای آن را می گیرد. برای اینکه مومن واقعی باشید لازم است مراحل خداشناسی و خداپرستی توحیدی را طی کنید. مشاهده ذات خدا در مظاهر خلقی و جهان, شناخت صفات خدا, سنت های الهی, اخلاق الهی, احکام الهی, شناخت علمی مظاهر خداوند در طبیعت, انسان, مظهر کامل خدا, کیفیت ظهور خدا در خود, از مراحل خداشناسی است و اعتقاد, تخلق, عمل, اطاعت از خدا و اولیای او نیز خدا پرستی محسوب و باعث تقویت ایمان می شود. موفق باشید.
4- زمانی که مجرد بودم مرتکب گناهانی شدم مثلا به دوست دخترم دست زدم حالاهم با یکی دیگه ازدواج کردم با اون ازدواج نکردم و نمی دونم چکار کنم، به خدا عذاب وجدان دارم، از اون دنیام می ترسم، چطوری حلالیت بگیرم؟ تو رو خدا کمکم کنید؟
سلام دوست من. شما وقتی مجرد بودید تحت فشار غریزه گناهانی انجام داده اید که در حال حاضر سخت پشیمان هستید و عذاب وجدان دارید. بدانید که توبه از این نوع گناهان به همین پشیمانی و طلب بخشش از خداوند است و نیازی به حلالیت طلبی نیست. حلالیت بیشتر در مورد حق الناس و امور مالی مصداق دارد. عذاب وجدان هم به صورت افراطی مضر است و باعث وسواس می شود. اکنون چون ازدواج کرده و سعی در اصلاح خود دارید, باید به رحمت خدا امیدوار باشید و عذاب وجدان افراطی را از خود دور کنید و سعی کنید در آینده زندگی توحیدی و خدایی داشته باشید تا انسان خدایی و سعادتمند شوید. خدانگهدار شما
5- فرق عرفان با هیپنونیزم چیه؟
دوست گرامی عرفان اسلامی خدا محور است و می خواهد روش ارتباط و برخورداری از خداوند را به انسان آموزش دهد. از دیدگاه عرفان اسلامی تمام آنچه انسان دارد و می خواهد داشته باشد از جمله آرامش و کمال و سعادت از طریق خدا و خدامحوری تامین می شود, بنابراین عارف و سالک می کوشد هر چه بیشتر خدا را در وجود خود گسترش دهد تا جایی که کاملا خدا بر کشور وجوداش حاکم گردد, اما روش های دیگر مانند هیپنوتیزم تنها برای بیدار کردن و فعال کردن برخی نیروهای روانی مفید است و به طور کلی عرفان های کاذب به دنبال فراموشی دادن انسان و دور کردن او از خدا هستند و شیطانی عمل می کنند. موفق باشید.
آدم وقتی دلش می گیره چیکار باید کند؟
برخی اوقات انسان بدون هیچ دلیل و بهانهای احساس گرفتگى، بیحالى، دلتنگی و بیحوصلگی میکند و غمی ناآشنا درون او را میآزارد. برخی بر این باورند که یکی از عوامل اصلی این بی حالی و اندوه، فاصله گرفتن از جمع دوستان و نزدیکان و پناه بردن به خلوت و انزوا است؛ در حالی که نمی توان این سخن را به عنوان دلیل کامل و صحیحی تلقی کرد؛ زیرا چه بسا ممکن است انسان در میان جمع باشد؛ ولی احساس غربت و دلتنگی نماید. ادامه مطلب...
من تصمیم گرفتم نسبت به قبل با حجابتر شوم ولی می ترسم مورد تمسخر دیگران واقع شوم و هیچ موردی برای ازدواج پیدا نکنم حس می کنم حجاب زیاد به من نمی یاد چه کنم؟
از این که این مجموعه را امین و پاسخگوی خود می دانید از شما صمیمانه متشکریم و امیدواریم که زندگی گذرا، اما سرنوشت ساز همواره به لباس تقوا آراسته باشید. همچنین از این که به تحولی زیبا دست می خواهید بزنید به شما تبریک می گوییم و امید واریم که پروردگار متعال بهترین ها مقدرات را برای شما رقم بزند. ادامه مطلب...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید