بازدید امروز : 129
بازدید دیروز : 549
چه طوری می شه یکی به خاطر دوست داشتن خود خدا نماز بخونه؟ نه به هیچ دلیل دیگه ای!
پاسخ: سلام دوست من. بر اساس توحید که روح اسلام است, زندگی در حقیقت فرصتی است برای خدایی شدن. هدف واقعی و نهایی زندگی هم همین خدایی شدن و به رنگ خدا در آمدن است. در این راستا عبادت و نماز مهمترین عامل ارتباط انسان با خداوند و خدایی شدن او است. اگر کسی نماز را برای این هدف بخواند, برای خود خدا خوانده است. در اصطلاح می گویند: نیت نماز باید قرب الهی باشد, منظور از قرب به خدا, این است که انسان خدامحور باشد و برای خدایی شدن تلاش و عبادت کند. نماز, روزه, دعا, تلاوت قرآن کریم, زیارت.... در حقیقت فرصت های خدایی شدن هستند, پس قدر لحظه های عمر خود را بدانید. موفق باشید
چرا برای من همه چیز تکراری شده؛ خوردن، خوابیدن، درس خواندن، حتی نماز خواندن و... لطفا مرا راهنمایی کنید و علل منطقی و عقلایی را ذکر کنید با توضیح؟ ادامه مطلب...
1- مدتی است که از خودم خیلی بدم می آید؛ از نوع نماز خواندنم نوع زندگی کردنم؛ از اینکه همرنگ جماعت شده ام که دلتنگی ام از ناراحتی دنیا و خوشی ام از عیش و نوش دنیاست؛ از خودم بدم می آید که چرا از امام زمانم غافلم؟ چرا مثل جوانهایی از همین عصر پر گناهی که مونسشان امام زمان است، واقعا منتظر واقعی امام زمان نیستم؟ چرا مثل آنها غم و شادی ام از آخرت نیست؟ چرا اینقدر نسبت به آخرتم بی تفاوت ام؟ نمی خواهم مثل کسانی چون اویس قرنی یا شیخ حسن علی اصفهانی و امثالهم باشم، چون اصلا ظرفیتش را ندارم اما خیلی دوست دارم واقعا خودم را در محضر خدا حس کنم؛ واقعا نماز بخونم نماز واقعی، نمازی که به درد آخرتم بخوره؛ ایمانی داشته باشم که محکم باشه؛ ایمانی که هیچ حادثه ای حتی هولناک ترین آنها نتواند ایمان مرا بگیرد. دوست دارم شیعه واقعی مولا علی باشم نه مثل الان یدک کش این عنوان باشم. تو را خدا کمکم کنید، چه کنم تا قبل از اینکه اجلم آید و با این وضع اسفناک از دنیا برم، کاری کنم شاید وضعم بهتر شود، خدا را آخرت را واقعا باور کنم؟ چه کار کنم شیعه واقعی شوم؟ لطفا کمکم کنید.
سلام دوست گرامی. برای این منظور شما سعی کنید به خودتان دائم تلقین کنید که من می خواهم خدایی شوم. زندگی فرصت خدایی شدن و هدف زندگی انسان هم همین خدایی شدن است. در مسیر خدایی شدن و کسب رضایت الهی سعی کنید با کسب اطلاعات دینی و اعتقادی تمامی اندیشه, مطالعه, اخلاق, رفتار, برخورد ها و نیت هایتان را خدامحور کنید و البته کم کم و به تدریج دائره خدامحوری را گسترش دهید و وضعیت خود را بازسازی نمایید. از فرصت های خدایی شدن مانند نماز, دعا, روزه, مسجد وو به موقع سود ببرید. این راه انبیا و راهکار دین توحیدی اسلام برای انسان است. خدایی شدن همان توحید و عرفان عملی است.
در کنار توحید موضوع اعتقاد به ولایت و ولایت پذیری اهمیت ویژه ای دارد. شیعه واقعی کسی است که تابع اهل بیت ع است. معرفت, محبت, اطاعت و نصرت, ویژگی های اهل ولایت است. اطاعت از رهبری و در خط ولایت فقیه بودن در عصر غیبت امام معصوم نیز در اصلاح رفتار انسان و حق محوری او در جامعه معیار مهمی است. اگر انسان خدا را در زندگی خود فراموش نکند, و در خط ولایت باشد, تمام نگرانی هایش نسبت به دنیا و آخرت رفع خواهد شد. موفق باشید.
2- مدت زیادیست که مادرم، نسبت به من بدبین و شکاک شده، به طوری که حتی با دایی یا عموی خودم هم صحبت میکنم با من دعوا میکند! اصلا هم کاری نکردم که مادرم را به شک وا دارم. از لحاظ روحی در حد صفر هستم، چند نفر به من گفتند که با دعا درست میشود، میخواستم بدونم چه آیاتی موثر است؟
با سلام. شک مادرتان شاید به خاطر وضعیت ظاهری شما باشد, یعنی احتمالا شما از نظر پوشش و نوع برخورد با نامحرم وضعیت ظاهری تان را رعایت نمی کنید و ایشان نگران تاثیر منفی این حالت بر دایی و عمویتان است, مقداری در این زمینه بازنگری کنید, انشاالله حل می شود. اما در مورد وضع روحی بهتر است قرآن و روایات معصومین را فراوان مطالعه کنید .برای ارتقای وضعیت روحی, لازم است در کنار سیر مطالعات اسلامی, با قرآن انس بگیرید و روایات را هم در دستور مطالعه خود قرار دهید و حد اقل خود را ملزم به انجام کامل واجبات و ترک محرمات نمایید. موفق باشید.
3- از کجا بدانم نمازم قبول می شود یا نه؟
سلام دوست گرامی. اعمال انسان در صورتی تاثیر معنوی خاص دارد که انسان به طور کلی با هدف و نیت خدایی شدن, در مسیر دین توحیدی اسلام تمام زندگی خود را خدامحور کند. انجام نماز در کنار رفتار های اخلاقی و توحیدی دیگر و پرهیز از عوامل دور کنند و شیطانی زمینه کمال و سعادت مومن را فراهم می آورد. از نظر روایات, عوامل قبولی اعمال عبارتند از: الف) نیت و انگیزه سالم و خالص برای خدایی شدن، ب ) تقوا یعنی انجام واجبات و پرهیز از گناهان، ج ) ایمان یقینی به توحید و سایر اعتقادات شیعه د ) رعایت شرایط صحت شرعی عمل ه ) ولایت, یعنی محبت و پیروی از اهل بیت(ع)و ولی فقیه زمان غیبت و نصرت ایشان. موفق باشید
من چیکار کنم که هر وقت می آم سوال بپرسم همش تو سایت های غیر اخلاقی می روم؟ این دفعه چهارمه دارم گناه می کنم؟ ادامه مطلب...
چرا ازشنیدن شدت عذابهای اخروی، تغییر واثری درمن ایجاد نمیشود؟ چرا نسبت به ترک محرمات وانجام واجبات سست شدم؟ بنظرتان سقوط کردم ومستحق نزول عذاب هستم؟ ازاین حالم ناراحتم. دلیل این کم توجهی را نمی توانم بفهمم چیه. عیب کارکجاست؟ علم دارم ولی عمل ندارم.دیگه تسلیم شیطان دارم میشم؟ ادامه مطلب...
من چون بیش از 15 سال است که به انواع معاصی گرفتارم و با حدود و تکالیف الهی بیگانه ام هر چه می کوشم که نفسم را از گناه منصرف نموده و به جانب حضرت پروردگار اقبال نمایم نمی شود . نمی دانم چرا علی رغم نیازی که در خود احساس می نمایم هیچ گونه کشش و جذبه ای در اشتغال به راز و نیاز با خداوند نمی یابم و در عوض به راحتی دروغ می گویم غیبت می کنم ناسزا می گویم خلف وعده می کنم وعده نابجا می دهم و خلاصه همچون گذشته از ارتکاب هیچ معصیتی فروگذار نمی کنم . این را میدانم که عمری به بیراهه رفته ام و زندگی ام را به هدر داده ام و تنها راه نجاتم را در افبال به خداوند متعال می بینم ولی نمی دانم از کجا باید شروع کنم . اولین گام چیست نقطه اهرمی و شاه کلید بازگشت و توبه به درگاه پروردگار چیست . من علی رغم ارتکاب گناهان بی شمار به خوبی عمل صالح و خیر را از عمل غیر صالح و شر تشخیص می دهم اما نمی دانم چرا نمی توانم آن را انجام دهم ؟؟؟
من چه بلایی بر سر روح لطیف و کبریائی ام آورده ام که کمترین مقاومتی در برابر گناهان ندارد و به سادگی تسلیم شیطان می گردد.
وای بر من
وای بر سرنوشتم
وای بر آخرتم
وای بر من ... وای بر من ... وای بر من.؟
به نظر می رسد ریشه ی مشکل شما در عدم شناخت هدف زندگی و عدم انگیزه صحیح و قوی باشد. لذا پاسخ سؤال شما را در دو بخش می دهیم. الف- داشتن هدف در زندگی ب- راه های ترک گناه ادامه مطلب...
1- عشق چیست؟
سلام دوست گرامی. عشق یا دلبستگی شدید, بر دو گونه است مجازی و حقیقی.
الف)عشق مجازی: در این گونه عشق،موضوع عشق ورزی همانا صفات ظاهری و کمالات مشهود و محسوس محبوب است . عشق مجازی خود دو گونه است:
1-عشق حیوانی که در آن عاشق تنها از روی شهوت و هوس معشوق خود را می خواهد و به جنبه های جنسی او نظر دارد.
2-عشق پاک: در این عشق اگر چه نظر عاشق به ظاهر محبوب است، ولی چون ظاهر نماد باطن و نشان از ذات الهی دارد، مانند پلی عاشق را به سوی عشق حقیقی رهنمون می گردد.
ب)عشق حقیقى: قرار گرفتن موجودى کمالجو در مسیر جاذبه کمال مطلق، یعنى خداوند متعال است. موفق باشید.
2- نیروی لازم برای بدست آوردن خوبیها و مبارزه با بدیها روازدست میدم. لطفا راهی نشونم بدین که دوباره این حسو بدست بیارم؟
سلام دوست گرامی. مشکل شما انگیزشی است. انگیزه خود را تقویت نمایید. انسان موجودی خداگونه و زندگی فرصتی برای خدایی شدن است و تمام انبیا و اولیا هم می خواهند روش خدایی شدن را به انسان بیاموزند. راه خدایی شدن, یعنی خدامحوری و خودسازی هم به معنای استفاده از فرصت های خدایی شدن است, بدی ها و رزایل انسان را از خدا دور می کند و عامل شیطانی شدن او می شود. خوبی ها و بندگی خدا و زندگی توحیدی انسان را خدایی و خداگونه می نماید. تمام سعادت انسان در گرو قرب به خدا است و غفلت از این راه حتما باعث خسارت در دنیا و آخرت خواهد شد. در زمینه هدف زندگی مطالعه کنید. موفق باشید
3- با افراد حسود که با حرف و عمل جلوی پیشرفت علمی مرا می گیرند، چه باید بکنم؟
سلام دوست عزیز. در برخورد با حسود چند کار انجام دهید. 1-تا می توانید صمیمی و فروتن باشید و به او در مقابل سنگ اندازی هایش محبت و خوبی کنید. از محبت خارها گل می شود. 2 موفقیت های فرد حسود را برای او بازگو کنید تا اعتماد به نفس اش زیاد شود. 3- منشأ اصلی حسادت دنیا دوستی است, سعی کنید دنیا را در نظر او کوچک جلوه دهید و ارزش های معنوی را بزرگ نمایید. 4- سعی کنید رفتار و گفتار او در شما اثر نگذارد و با بی توجهی به تحصیل و پیشرفت خود ادامه دهید. این راهکارها تا حدودی می تواند نیروی حسادت را در او خنثی و از آثار منفی آن در شما بکاهد. موفق باشید.
4- ما وقتی با دوستمان صحبت و درددل میکنیم، دوستمان مستقیم با ما حرف میزند و راه حل میدهد. ولی وقتی با خدا حرف میزنیم، چگونه باید صداشو بشنویم؟
سلام دوست من. روی اساس توحید, تمامی صداها صدای خدا است, حتی دوست شما که صدا دارد و با شما حرف می زند و راهنمایی می کند, در حقیقت همه چیزش از خدا است و ما قبل از هر صدایی صدای خدا را می شنویم, منتهی چون عادت کردیم, مظاهر خدا راببینیم, خیال می کنیم این صدای خود او است, در حالی که هیچ کسی مستقل از خدا وجود ندارد و همه چیز از خدا شروع شده و به او پایان می پذیرد و ظاهر و باطن تمام اشیا خدا است, هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شیء علیم. بنابراین شما می توانید صدای خدا را از تمامی مظاهر خلقی او بشنوید و او را از تمامی مظاهر تماشا و در او غرق شوید.
در خصوص صبر و تحمل و اینکه چه میزان می توان صبر کرد و در چه مواردی صبر جائز است و در مجموع شرایط صبر را بیان فرمایید؟ ادامه مطلب...
اگر فردی مرتکب به گناه کبیره ای شده باشد و از این دست اعمال دست شسته و توبه و مداومت بر ترک گناه داشته باشد، چه کاری میبایست که انجام دهد تا آثار گناه و یا همان نتیجه گناه برای او کم اثر یا بی اثر شود؟ ادامه مطلب...
1- بعضى وقتا فکرمیکنم هیچ وقت مؤمن نمیشم. اگه هم شدم همه فامیلم رو از دست میدم. من که نه مؤمنم که به درد امام زمان بخورم، نه مى تونم با فامیل در جشنهاشون همراهى کنم، نه خدا را دارم نه بنده خدا را، نه دنیا نه آخرت، چکارکنم؟
سلام دوست گرامی. ظاهرا شما سر دوراهی ماندید, نمی دانید خدا را انتخاب کنید یا معاشرت با فامیلی که رفتارشون با مومن بودن سازگار نیست. اولا شما می توانید هم مومن باشید و هم به نوعی با فامیل معاشرت کنید که بهشون برنخوره و الگو باشید. و ثانیا میان این دو حتما باید ایمان را انتخاب کنید, زیرا هدف دین و زندگی انسان خدایی شدن است و کسی که از این مسیر خارج می شود, مانند قطاری است که از ریل اش خارج شده است. زندگی بدون خدا و بدون هدف خدایی شدن, خالی از معنا و پوچ گرایی است. تمام انبیا واولیای الهی آمده اند تا خدایی شدن و خدامحوری را به انسان بیاموزند.
2- من دانشجو هستم و دیده ام و شنیده ام که بدون داشتن استاد اخلاق نمی توان مدارج اخلاقی را طی کرد و به مقام قرب رسید. من باید چه کار کنم؟ آیا کسی که قبلا گناهکار بوده مثل استمناء ، می تواند به درجه عرفانی برسد؟
سلام دوست گرامی. 1- به استمنا فکر نکنید, چون توبه کرده اید و اکنون پاک هستید, وجود گناه قبلی مانع قرب نیست2- ما دو نوع استاد داریم. عام و خاص. عام یعنی همین آموزه های دینی و قرآن کریم و روایات و عالمانی که روش زندگی خدایی را به ما می آموزند. خاص یعنی استاد خصوصی ای که راه سلوک و عرفان را طی کرده و به نهایت رسانده 3-توصیه می کنیم فعلا دنبال استاد خاص نباشید و از اساتید عام استفاده کنید, زیرا استاد خاص را به موقع خدا تعیین می کند و پیدا کردنی نیست 4-دنبال این باشید که زندگی خدامحور با هدف خدایی شدن را خوب بیاموزید و اجرایی کنید. موفق باشید.
3- آیا تجزیه و تحلیل درباره رفتار استاد سر کلاس (همراه کمی خنده) غیبت یا تمسخر محسوب میشود و گناه دارد؟
سلام دوست گرامی. آری اینگونه رفتار ممکن است باعث غیبت و تمسخر استاد تلقی شود و گناه کبیره باشد. غیبت آن است که پشت سر مومن عیبی از او را بگویند که اگر خودش بشنود ناراحت می شود و دوست ندارد درباره او چنین سخنانی گفته شود. به یک نکته توجه کنید و آن اینکه در روایات موضوع استاد و معلم از حساسیت بیشتری برخوردار است. استاد احترام خاصی از نظر دینی دارد. بدگویی و بدرفتاری نسبت به استاد ممکن است به جوانمرگ شدن شاگرد بیانجامد. معلم پدر معنوی ما است و معلمی از سنخ کار انبیای الهی است. مواظب باشید به خصوص در مورد معلم خود جفا نکرده باشید.
4- من یک نوجوان 18ساله هستم که سوال شرعی دارم که چرا من هم عبادت می کنم و بعضی وقتها هم گناه می کنم و در درسم تأثیر گذاشته است.
سلام دوست من. شما عبادت می کنید, چون احساس می کنید که از این طریق خدایی می شوید و احساس خداجویی تان تامین می شود. این عمل نوعی انرژی در شما ایجاد می کند که مانع گناه است, اما از طرفی هم جوان هستید و در این سن نیروهای غریزی در شما فعال شده و ممکن است با عوامل محیطی مانند اینترنت تحریک هم شده باشد. این نوع تحریک ها در شما نیرویی برای گرایش به گناه ایجاد می کند. اگر نیروی ایمان قوی تر از غریزه باشد قادر است مانع گناه شود, ولی اکثرا در این سن غریزه قوی تر است. راهکار: 1 ازدواج کنید. 2 از خوردن, دیدن, شنیدن محرک بپرهیزید 3معنویت خود را تقویت کنید.
5- چه دستورهایی در دین وجود دارد که تحمل مشکلات را در سختیها راحتتر می کند؟
سلام دوست من. مهمترین عاملی که باعث می شود انسان مومن در زندگی به راحتی سختی ها را تحمل کند, هدف و انگیزه است. از نظر ایشان زندگی فرصتی است برای خدایی شدن و اگر کسی در این مسیر قرار بگیرد, آنقدر عاشق خداوند می شود که خودش را فراموش می کند, آنگاه سختی های زندگی چون در راه محبوب است و برای رسیدن به دوست و خدایی شدن روح انسان, نه تنها قابل تحمل , بلکه شیرین خواهد شد. موضوع صبر و بردباری هم که در اخلاق و آموزه های اسلامی وجود دارد, در حقیقت بیشتر توصیه به کسانی است که در راه خدا حرکت می کنند,قرآن کریم: والله یحب الصابرین. ان الله مع الصابرین. و جزاهم بما صبروا جنة و حریرا.
6- چرا بسیاری پس از سالها عبادت و تحمل و رنج و سختی از راه حق منحرف شده اند؟
سلام دوست گرامی. به نظر می رسد انحراف چند عامل مهم دارد1-از اول گرایش دینی ایشان آگاهانه و با هدف و انگیزه توحیدی صحیح نبوده است. هدف و انگیزه مومن باید خدایی شدن باشد, در این صورت هرگز منحرف نخواهد شد2- به هر مقدار که انسان به سوی دنیا گرایش پیدا می کند, از خدا دور می شود و زمینه انحراف فراهم می شود, بنابراین هجوم فرهنگی دشمنان دین تاثیر دارد3- وجود شبهه هایی که از طرف شیاطین القا می شود, هم بی تاثیر نیست و ایمان افراد را متزلزل می کند. 4- عدم درک و اعتقاد به ولایت و رهبری و سستی در تبعیت از ولی زمان عامل مهم دیگری برای انحراف است.لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید