وبلاگ :
وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir
يادداشت :
اسفار چهارگانه سلوك
نظرات :
0
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محمدرضا
سلام
من عاشق يه دختري شدم خودم هم نميدونم چرا اين اتفاق افتاد
من يک دانشجوي بي پول هستم اگر هم باهاش دوست بشم درنهايت مجبورم ازش جدا بشم البته فکر نکنم که ديگه دوباره ببينمش
گاهي پيش خودم فکر ميکنم چرا بايد عاشق چيزي بشم که خودم هم نمي خواستم خدا عشق اينها را به امثال من تحميل کرده
ميخوام به حالت اول برگردم يعني حالتي که عاشق کسي نبودم سعي کردم ولي فکرش از ذهنم بيرون نميره به نظرتون چي کار کنم
پاسخ
دوست گرامي. عاشق شدن بايد بعد از محاسبات عقلاني باشد. يعني بايد اول عقل انسان برود و بعد دل دنبال عقل حركت كند. عشق حقيقي ناشي از شناخت و عقلانيت است. اين عشق هايي كه اول دل مي رود بعد عقل در محاسبه آن درمي ماند عشق نيست بلكه هوس و سطحي است . عشق هايي كز پي رنگي بود عشق نبود عاقبت ننگي بود. سعي كنيد موضوع رو فراموش كنيد. البته به مرور زمان اين اتفاق خواهد افتاد. ابتدا بايد شرايط كفويت را بسنجيد و ببينيد بهم مي خوريد يا نه و بعد با روش هاي عاقلانه خواستگاري كنيد و اگر موفقيت آميز بود بعدا قلب و احساس خود را با موضوع درگير كنيد تا آسيب نبينيد.