بازدید امروز : 138
بازدید دیروز : 42
حجاب فکر و ذهن و افکار یعنی چی؟
از این که ما را برای پاسخ گویی خود برگزیده اید از شما متشکریم و امیدواریم پاسخ گوی مناسبی برای شما باشیم.
«عقل»
عقل و دلها بىگمانى عرشىاند--- در حجاب از نور عرشى مىزیند
فکر به معنای اندیشیدن است و اندیشه از عقل سرچشمه می گیرد. از این رو هر مقدار عقل را بیشتر بشناسیم آگاهی مان نسبت به تفکر افزایش می یابد، و حجاب فکر برایمان بیشتر معلوم می شود. بنابراین مطالبی را در مورد عقل بیان می کنیم:
در حدیث نبوی آمده«خداوند خرد را از نورى آفرید که در علم ازلى او اندوخته و نهفته بود و هیچ پیامبر مرسلى و هیچ فرشته مقرّبى از آن اطلاع نداشت». 1
بنابراین عقل نور است. از این رو چیزی که از عقل صادر می شود و یا تحت نظر و کنترل او می باشد نیز نور می باشد. از این جا چنین نتیجه ای بدست می آید که تفکر که محصول عقل است نیز در اصل نورانی است.
اما همواره تفکر و عقل این کارکرد نورانی را ندارند، در برخی مواقع همچون خود بینی، خواهش و تمنا 2 کارکرد آنها را مختل می کنند.
با ذکر آفات عقل می توان گفت: اگر با عقل و تفکر به هستی و خالق آن بیاندیشیم، نور است و اگر با آن به کارهای دیگری که در راستای انسانی نباشد، مشغولش شویم و راه و چاه فرو رفتن در نفس را از آن بجویم، ظلمت است.
بنابراین عقل ممکن است دچار ظلمت بشود، و محصول آن که تفکر است ظلمانی باشد. می توان یک قواعده در این جا ذکر کرد و آن اینکه اگر فکر به ذکر ما را دعوت کرد و ما را در سر سفره ی ذکر میهمان کند, نور است و اگر حیلتی برای افزونی دنیا طلبی شد ظلمت است.
سینه صیقلها زده در ذکر و فکر--- تا پذیرد آینهى دل نقش بکر
حال که سخن از ظلمت و نور به میان آمده است، پیرامون حجاب نورانی و ظلمانی مطالبی را بیان کنیم.
اهل حجاب را دو نوع حجاب است؛ نورانی و ظلمانی.
تفاوت آن دو در این است که حجاب ظلمانی برگشت به طبیعت و اموری که طبیعت اقتضاء آن را دارد می باشد. از اینجا معلوم می شود حجاب نورانی وقتی گفته می شود حجابهای منظور است که جنس آن از عالم طبیعت نیست، یعنی جنس آن از تاریکی نمی باشد، بلکه از نور می باشد. 3
«در حجاب هستیم»
آدمی هنگامی که عالم ذر را مشاهده نمود، از بالا به پائین فرود آمد و به همراه خود حجابهای ظلمانی را آورد. خداوند نیز در کلام نورانیش به این واجد شدن تاریکی ها اشاره می کند و راه خروج و کنار گذاشتن آن را نیز بیان می فرماید:« اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور؛ خداوند، ولى و سرپرست کسانى است که ایمان آوردهاند آنها را از ظلمت ها، به سوى نور بیرون مىبرد». 4
یکی از مهمترین اموری که ما را به خدا رهنمون می شود و ما را به سوی نور می کشاند تا خدا سرپرستی ما را عهده دار شود، تفکر است. از همین رو است که در آیات بسیاری خداوند به تعقل و تفکر اشاره می کند« وَ هُوَ الَّذی یُحْیی وَ یُمیتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُون؛ و او کسى است که زنده مىکند و مىمیراند و رفت و آمد شب و روز از آن اوست آیا اندیشه نمىکنید»(مومنون/80).
به حق می توان گفت: تفکر مفتاح درهای معارف الهی و کلید کمالات علوم است و مقدمه ی لازم برای سلوک انسانی است 5 و به خاطر همین اثر عظمی و عالی است که امام صادق-علیه السلام- فرمودند:«پیوسته اندیشیدن درباره ی خداوند و توانایی او برترین پرستش است». 6
در حدیث مشهوری که از نبی اکرم- صل الله علیه و آله وسلم- به ما رسیده است، تفکر یک ساعت از عبادت یک سال برتر دانسته شده است. 7
چرا یک ساعت عبادت برتر از یک سال عبادت می باشد؟ جواب این سوال تا حدودی پاسخ پرسشگر گرامی را شفافتر می نماید.
با فکر ما از مجهولات به معلومات می رسیم و با مشخص شدن امور پنهانی یا روشن تر شدن آنها اعمال ما همسو با تفکرمان می شود و عبادات ما از جهت کیفیت دارای عمق بیشتری می گردد، و خالق خویش را بهتر می توان بیابیم و دریابیم. بعد از شناخت شفاف تر و بهتر خدا است که رفتار قدرت و جهت و انگیزه بیشتری می یابد، تا به سوی او حرکت کنیم.
اما همین تفکر اگر ذکر و رفتار را پدید نیاورد، معلوم می شود تفکر نتوانسته است در قلب فرد نفوذ کند، از این رو این حالت حجاب دیگری برای فرد می شود و ظلمتی بر ظلمت کده او می افزاید.
بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت: تفکر نور است و نور ذکر الهی را پدید می آورد. اما همین نور اگر از آن درست بهره برداری نشود، و به خود رها شود در ظلمت باید آن را بکار گرفت. از این رو می تواند حجاب قرار بگیرد.
به هر صورت در قرآن و روایات از تفکر با تعابیر عالی سخن به میان آمده و آن چه که به عنوان ظلمت و حجاب نسبت داده شده است علم و برهان است نه تفکر.
اگر چه اشاره شد که تفکر هم اگر در خلاف امور انسانی به کار رود، حجاب است و آن هم از نوع ظلمانی آن. اما تفکر را کمتر به صفت ظلمانی نسبت می دهند. از این رو است که امام خمینی-رحمه الله علیه- نیز حجاب را در مورد تفکر بیان نمی کنند:«با این حال قلب انسان ممکن است در حجاب برهان قرار گیرد و در آن فرو رود». 8 شعر مرحوم مولوی نیز تفکر را حجاب برنمی شمرد بلکه برهان را مورد خطاب قرار می دهد.
پاى استدلالیان چوبین بود--- پاى چوبین سخت بىتمکین بود
در ضمن در قرآن و روایات و کتابهای بزرگان تا آنجا که ما جستجو کردیم، نسبت حجاب به تفکر نداده اند. 9
--------------------------------------
1 . بحار الأنوار : 1/107/3 .
2 .ر:/ک؛ گنجینه ی نور.
3 .ر:ک/جنود عقل و جهل امام خمینی(ره).
4 .بقره/257.
5 . ر:ک/چهل حدیث امام خمینی(ره)/ص191.
6 .اصول کافی/ج2/ح 3/ص55.
7 .همان/ح2/ص54.
8 .چهل حدیث/ص191.
9 .ر:ک/مقالات استاد شجاعی/ج1/ص63.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید