سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2745601

  بازدید امروز : 338

  بازدید دیروز : 62

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
آنکه در خردسالی نیاموزد، در بزرگسالی پیش نیفتد . [امام علی علیه السلام]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 92/10/7::: ساعت 10:54 صبح

معنی و مفهوم و فلسفه عبد (بنده) چیست و چرا بنده باید به یک چیز تکیه کند؟


بندگى چیست؟
امام صادق (ع) می فرماید: حقیقت عبودیت و بندگى سه چیز است:
اوّل این که بنده در آنچه خدا بر او منّت گذاشته و بخشیده است براى خود مالکیّت نبیند، بدان جهت که بندگان را ملکى نیست، مال را مال خدا مى‏دانند، و آن را در جایى که خدا فرموده است قرار مى‏دهند..
دوم: این که بنده خدا براى خودش مصلحت اندیشى و تدبیر نکند.
سو

م: این که تمام مشغولیاتش منحصر شود به آنچه که خداوند او را بدان امر نموده، یا از آن نهى فرموده است. بنابراین، اگر بنده خدا براى خودش ملکیتى را در آنچه که خدا به او سپرده است نبیند، انفاق نمودن بر او آسان مى‏شود. و چون بنده خدا تدبیر امور خود را به مدبرش بسپارد، مصائب و مشکلات دنیا بر وى آسان مى‏گردد. و زمانى که به آنچه خداوند به وى امر کرده و نهى نموده است اشتغال ورزد، دیگر فراغتى نمى‏یابد تا مجال و فرصت خودنمایى و فخر نمودن بر مردم پیدا نماید. ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 90/11/30::: ساعت 11:49 صبح

رسم بندگی چیست؟

در تبیین راه و روش بندگی خدا به چند نکته و راهکار اشاره می کنیم:
1. تفکر : مهمترین شرط مبارزه ی با نفس و قدم اول در راه بندگی، تفکر است. امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) می فرمایند : «بدان که اول شرط مجاهده ی با نفس و حرکت به جانب حق تعالی تفکراست ...تفکر، در این مقام عبارت است از آنکه، انسان لااقل در هر شب و روزی مقداری ولو کم هم باشد فکر کند در اینکه آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده و بدن سالم .... به او عنایت کرده، این همه بسط بساط نعمت و رحمت کرده، از طرفی این همه انبیا فرستاده و کتاب ها نازل کرده و راهنمایی ها نموده و دعوت ها کرده، آیا وظیفه ی ما با این مولای مالک الملوک چیست ؟... با خود خطاب کند: ای نفس شقی که سال های دراز و در پی شهوات، عمر خود را صرف کردی و چیزی جز حسرت نصیبت نشد، خوب است قدری به حال خود رحم کنی، از مالک الملوک حیا کنی و قدری در راه مقصود اصلی قدم زنی که آن موجب حیات همیشگی و سعادت دائمی است و سعادت همیشگی را مفروش به شهوات چند روزه ی فانی نکنی. (چهل حدیث حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی ) /ص 6)
2. شناخت خدا: امام رضا (علیه السلام) مى فرمایند: «اول عبادة الله معرفته؛‏ اولین مرتبه عبادت خدا، معرفت و شناخت خدا مى باشد.» بنابراین یک مسلمان اول باید در باره خدا، شناخت پیدا کند. در این باب اگر زمینه مطالعاتى شما کم است از کتاب هاى اعتقادى آقاى محسن قرائتى شروع کنید؛ ولى بعدا مسیر مطالعاتى شما در کتابهاى استاد مطهرى باشد. ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 89/8/1::: ساعت 1:7 عصر

چگونه زندگی را به بندگی خدا تبدیل کنیم و قدمهای بندگی کدامند؟
روحیه معنوی شما را می ستاییم. برای اینکه انسان زندگی اش را به بندگی خدا تبدیل کند دو گام عمده لازم است علم و عمل. انسان با دو بال علم و عمل در این مسیر پرواز می کند. این دو گام در اصطلاح عرفانی تحت عنوان سیر و سلوک مطرح می شود, سیر و سلوک نظری و عملی.
منظور از سیر و سلوک نظری وصول به این معرفت است که انسان در هستی جز خدا و مظاهر او را نبیند و به این اعتقاد برسد که در هستی جز خدا و مظاهرش چیزی وجود ندارد.
از این منظر غیر خدا مفهومی است که ساخت ذهن ما است و وجود خارجی ندارد. انسان ها و تمامی اشیا، مظاهر و مخلوقات خداوند هستند و هستی جز ذات و صفات و افعال الهی نیست.
ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 89/5/20::: ساعت 9:16 صبح

کاش می تونستم راحت تصمیم آخرم را بگیرم قید همه چیز(کار وتحصیل) را بزنم و رضایت خانوادمم از خدا بخوامو برم مشهد و بقیه عمرم را صرف خدا و بندگیش کنم ولی افسوس؟

عشق و محبت به حضرت حق (جل و علا) در مراتب نازله، فطری انسانهاست؛ چنانکه علامه جوادی آملی (دام ظله) با استناد به آیه «و لکن الله حبب الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم» (1) (لکن خداوند نزد شما ایمان را دوست وخوشایند کرد و آن را بیاراست) اثبات می فرمایند که «چنانکه اصل دین الهی محبوب انسان است و هر چه ذاتاً محبوب انسان است، فطرت انسان به او گرایش دارد، پس معلوم می شود دین و خدا هر دو فطری انسان است.» (2)
پس عاشق کمال مطلق بودن، فطری انسان است؛ این که انسان همیشه در دوران زندگی خود به دنبال محبوبی است تام و تمام و بی عیب و نقص که با وصال او به آرامش و سکون برسد فطری اوست و این از الطاف خالق بی همتاست که این نعمت ابتدایی را قبل از اینکه از او بخواهیم به ما ارزانی داشته تا بخشی از مسیر عاشقی و عبودیت را ابتدائا ً پیموده باشیم.
ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: پنج شنبه 89/1/19::: ساعت 11:20 صبح

من تا مدتى اعمال عبادى خود را به طور کامل انجام می دهم و حتى مستحبات زیادى انجام می دهم اما پس از مدتى خسته شده و حتى کارهاى واجب خود را رها می کنم، یعنی حس و حالش  نیست, لطفأ راه حل عملى ارائه دهید؟

با سلام به شما پرسشگر محترم که به فکر مسائل معنوی و روحی خود هستی و بی تفاوت از کنار آن نمی گذری. امیدوارم هم شما و هم ما بتوانیم خود را بیشتر به خداوند متعال نزدیک نماییم. بسیار خدای را شکر کن و سر بر آستان جانان بگذار که در این وانفسا که انسان ها دچار بهیمیت شده اند شما نگران انسانیت هستی و دلداده گم کرده خود. شکر کن که فهمیده ای گم کرده ای داری.

«زندگی فرصت خدایی شدن انسان» ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 88/11/5::: ساعت 11:18 صبح

سلام، بزرگی میگفت کتاب هایی که آنها خواندند، ما هم خواندیم؛ نمازی که آنها خواندند، ما هم خواندیم؛ روزه ای که آنها گرفتند، ما هم گرفتیم؛ .... چرا آنها رفتند و رسیدند ولی ما آدم نشدیم!؟ مشکل کجاست!؟ گیر ِ کار کجاست!؟ ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 88/8/30::: ساعت 9:4 صبح

علاقه خیلی زیادی نسبت به دانستن درجات انسانی دارم یعنی دوست دارم بدونم انسان با عبادت به چه درجاتی در این دنیا می رسد؟

دوست عزیز از اینکه چنین علاقه ای در وجود شما بوجود آمده خوشحالیم و امیدواریم با حفظ این علاقه و قدم گذاشتن در مسیر معرفت الهی بتوانید به بالاترین درجات کمال دست پیدا کنید .
در خصوص سؤالتان خوب است بدانید انسان خلیفه خدا در روی زمین است و اگر بخواهد واقعا به این مقام برسد، باید قدرت ولایی پیدا کند و به مقام قرب خداوند برسد. از نظر اسلام چنین وصولی جز از طریق عبادت و ریاضت شرعی تحصیل نمی شود. برای توضیح بیشترخوب است به حدیث قرب نوافل توجه کنید.

راوى از حضرت صادق (ع) و ایشان از جد بزرگوار خود پیامبر (ص) و پیامبر (ص) از خداوند عزوجل چنین نقل مى کند: «و انه لیتقرب الى بالنافله حتى احبه، فاذا احببته کنت سمعه الذى یسمع به و بصره الذى یبصر به ولسانه الذى ینطق به و یده الذى یبطش بها » به درستى که بنده من با نافله و کارهاى مستحبى قرب را مى جوید تا این که او را دوست بدارم و هنگامى که او را دوست داشتم گوش او مى شوم که با آن مى شنود و چشم او مى شوم که با آن مى بیند و زبان او مى گردم که با آن سخن مى گوید و دست او مى گردم که با آن قهر خود را ابراز مى کند»(اصول کافى، ج 2، ص 352، ح 7) ( برگرفته از آداب‏الصلاة - حضرت امام خمینى «ره»- ص : 11 )
بنابر این انسان با عبودیت می تواند خود را به درجه ای برساند که به مقام قرب حق و خلافت الهى نائل گردد و صفات و کمالات حق در وی ظاهر و آشکار گردد و به طور خلاصه انسان خداگونه مى گردد و این نهایت قرب انسان است که در پرتو معرفت الهی و عبادت در این دنیا نصیب انسان مى گردد.

در ادامه توجه شما را به چند نکته جلب می نمائیم :
اول : به طور کلی مراحل تذکیه نفس و خودسازی عبارت است از:
1- ترک محرمات : برای شروع در این مسیر ابتدا ترک گناهان و محرمات الهی و پاک نمودن خود از گناهان گذشته – هر چند کوچک و ناچیز – می باشد .
در قرآن کریم آمده است : إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ (البقرة : 222) خداوند، توبه‏کنندگان را دوست دارد، و پاکان را(نیز) دوست دارد.
2- انجام واجبات الهی : از امام صادق (ع) است ایشان نقل نموده اند که خداى عزوجل چنین فرموده است که محبوبترین چیزهائى که بندگان من بوسیله آنها به من نزدیک مى شوند، انجام اعمالى است که به ایشان واجب نموده ام (وسایل الشیعه، ج 4، ص 72، باب 17 (.
3- از آنجا که انجام وظایف عبادی و تحصیل صفت تقوی و پرهیزکاری, از طریق آشنایی با واجبات دینی و گناهان و پایبندی به احکام دینی . لذا توصیه می کنیم نسبت به فراگیری واجبات و محرمات دینی مطالعه بیشتری نموده و به کتابهای ذیل مراجعه فرمائید :
-مطالعه رساله عملیه مرجع تقلید خود
-پرسش و پاسخ دانشجویی شماره 18 (احکام نگاه و پوشش )
-کتاب واجبات و محرمات در شرع اسلام / آیت الله مشکینی / دفتر نشر الهادی / 1378
-کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب
4- سیر مطالعاتی و افزایش اطلاعاتی که منتهی به آگاهی و بیداری شما می شود. در این زمینه شرکت در جلسات مذهبی و استماع سخنرانی ها و مواعظ و همچنین تلاوت مداوم قرآن کریم و خواندن روایات اسلامی و شرح زندگی بزرگان و اهل عرفان و سلوک و مباحث مربوط به معاد و رستاخیز نیز بسیار مفید است.
5- پاکسازی و تهذیب نفس از عادت های بد و دلبستگی ها و وابستگی ها و اموری که مانع کمال و سیر و سلوک انسان به سوی خدا تلقی می شود.
6- اصلاح صفات شخصیتی و پاک سازی دل و درون از رزایل اخلاقی و آراسته شدن به فضایل اخلاقی از طریق راهکارهای علم اخلاق و تمرین آن ها در معاشرت با مردم و رعایت اخلاق اجتماعی.
7- تفکر شخصی در سوال های اساسی انسان که در بینش دینی مطرح می شود مانند, خداشناسی و انسان شناسی و هستی شناسی و دین شناسی و معاد شناسی.
8- تقویت ارتباط عاشقانه با خداوند و اولیای معصومین(ع) و مومنان اهل ولایت و محبت, از طریق انجام مستحبات و زیارات و مانند آن.
در صورتی که این مسیر به درستی و عالمانه طی شود, به طور قطع حالات انسان دارای ثبات خواهد بود و دگرگونی ها و تحولات سامان یافته تر می شود و نگرانی ها رفع خواهد شد.
نکته دوم : منتها غایتی که عارفان حقیقی به دنبال آن هستند برداشتن حجابهای ظلمانی نفس و وصول به فناء فی الله می باشد ( آداب‏الصلاة - حضرت امام خمینى «ره»- ص : 11 ) بنابراین نباید فراموش کرد که هدف از سیر و سلوک رسیدن به کراماتی که عارفان الهی انجام می داده اند (همچون طی الارض و تجرد روح از بدن و ... ) نیست ؛ بلکه هدف رسیدن به معرفه الله می باشد و داشتن هدفی غیر از آن ، انحراف از مسیر سیر سلوک بوده و رسیدن به قدرت از نتایج این راه است .
نکته سوم : مسیر سیر و سلوک مسیری ناهموار و به همراه افت و خیز های فراوان می باشد که لازمه آن صبر وتحمل و امید است . و به همین دلیل خداوند متعال بهترین پاداش را به کسانی اختصاص داده که در این مسیر استقامت داشته باشند لذا فرموده : إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ کُنْتُمْ تُوعَدُونَ (فصلت : 30)
به یقین کسانى که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است!
نکته چهارم : مراقب باشید در این مسیر افراد سودجو از روحیه پاک و لطیف شما سوء استفاده ننموده و به دام کسانیکه به دنبال نام و نان بوده و اهل مرید و مراد بازی می باشند نیفتید .
نکته چهارم : در دین مبین اسلام افراط و تفریط و خودسری در تعیین روش سیر و سلوک مورد مذمت قرار گرفته است چرا که ممکن است اجرای اینگونه دستور العمل ها و ریاضت کشیدن های افراطی و سرخود ، علاوه بر اینکه انسان را به جایی نرساند ، حتی زمینه هلاکت انسان را نیز فراهم نماید .
در روایتی از حضرت علی علیه السلام نقل شده که ایشان در بصره به عیادت ربیع بن زیاد رفتند ؛ ربیع بن زیاد عرضه داشت یا امیر المؤمنین آیا شکایت برادر خود عاصم بن زیاد را بشما ننمایم؟ فرمود چه شده او را؟ عرض کرد لباس پشمینه و خشن بر تن کرده و از مردم کناره‏گیرى نموده و در فکر زن و فرزند نیست و آنها را در غم و اندوه نشانده حضرت فرمود: عاصم را احضار کنید. چون عاصم وارد شد حضرت با چهره عبوس و ناراحتى با او مواجه شد و فرمود اى دشمن خود ؛ شیطان پلید تو را دیوانه کرده، واى بر تو اى عاصم چنین تصور می کنى که خداوند (از یک سو ) تمتعات و لذت‏ها را بر تو مباح کرده ( و از سویی دیگر ) دوست ندارد که تو از آنها بهره‏مند شوى؟ تو در نظر خدا کوچکتر از این هستى (که از خود چنین راى دهى) آیا نشنیده‏اى که ... خداوند همان گونه که پیامبران خود را مورد خطاب قرار داده و فرموده: یا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً (مومنون / 51)

اى رسولان و پیامبران از غذاهاى پاکیزه بخورید و استفاده کنید و اعمال شایسته و برنامه نیک خود را هم انجام دهید.

مؤمنین را هم مورد خطاب قرار داده و فرموده یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ اى اهل ایمان از غذاهاى پاکیزه که روزى شما نموده‏ایم بخورید و بهره‏مند شوید (سوره مائده/87 )..... عاصم گفت یا امیر المؤمنین علیه السّلام پس چطور شما خود به لباس خشن و کم ارزش و به غذاى اندک و ناگوار اکتفا نموده‏اید؟
فرمود (این لباس و غذا مربوط به موقعیت و مسئولیت من است) که خداوند متعال بر رهبران حق و پیشوایان عدل و داد لازم و فرض نموده که در زندگى خویش با طبقات ضعیف و کم درآمد هم سطح و هماهنگ باشند تا در نتیجه فقر و تهیدستى مستمندان آنان را در فشار روحى قرار ندهد. (بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68، ج‏1، ص: 120)
نکته پنجم : یکی دیگر از جهات دستور العمل های عرفانی و سیر و سلوک برای برطرف نمودن حجاب ها و موانع کمال انسانی می باشد لذا اگر اجرا نمودن برنامه های سلوکی با گناه همراه گردد ، خود حجابی در برابر عابد و معبود و عاشق و معشوق می باشد .
دوم : از امام صادق (ع) است ایشان نقل نموده اند که خداى عزوجل چنین فرموده است که محبوبترین چیزهائى که بندگان من بوسیله آنها به من نزدیک مى شوند، انجام اعمالى است که به ایشان واجب نموده ام (وسایل الشیعه، ج 4، ص 72، باب 17 (. بنابراین انجام مستحبات و ریاضات هنگامی است که سالک از انجام واجبات و ترک محرمات شرعی مطمئن شده باشد.
نکته ششم : در ایامی که آمادگی و نشاط کافی جهت انجام اعمال عبادی را ندارید خیلی به خود فشار نیاورد (مثلا خود را ملزم به حضور در مراسم های مذهبی طولانی شرکت نکنید ) تا این کار موجب نفرت ،خستگی و بی حوصلگی نسبت به انجام اعمال عبادی نگردد . حضرت علی علیه السلام در اینخصوص فرموده اند : إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً- فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ- وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ یعنی براى دلها گاهى اقبال و رو کردن است (دارای میل واشتیاق است ) و گاهى ادبار و پشت کردن،( در حالت بی میلی و بی حوصلگی )؛ هرگاه اقبال کرد به نوافل و مستحبات بپردازید و هرگاه پشت کرد به واجبات اکتفا کنید .
نکته هفتم : در عبادات میانه روی و اعتدال را رعایت نمائید :
در این باره توصیه های فراوانی از معصومین علیهم السلام به ما رسیده است که به یک روایت بسنده می نمائیم : پیامبر اکرم صل الله علیه و آله در توصیه هایی به امیرالمومنین علی علیه السلام فرموده اند : اى على این دین استوار و محکم است پس روش و حرکت دینى تو باید با حوصله و مدارا باشد و عبادت خدا را در نظر خودت مبغوض و ناپسند نکن چون کسى که افراط و تندروى داشته باشد (مانند کسی است که ) پشت و کمر مرکب را زخمى و رنجور کرده و در عین حال مسافتى را هم طى نکرده (کنایه از زحمت بیهوده کشیدن است ) (بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68، ج‏2، ص: 224)

در این زمینه می توانید به منابع اصلی اخلاق اسلامی مراجعه فرمائید :
-راه روشن, ترجمه مهجه البیضاء فیض کاشانی
- اخلاق اسلامی, ترجمه جامع السعادات ملا مهدی نراقی
- معراج السعاده، ملا احمد نراقی
- نقطه های آغاز در اخلاق عملی آیت الله مهدوی کنی
- اخلاق در قرآن (3 جلد) مصباح یزدی
- تهذیب نفس، ابراهیم امینی
- مقالات استاد محمد شجاعی
- خودسازى، شهید باهنر
- خودسازى، محمد یزدى
- جهاد با نفس، ج 3، حسین مظاهرى

 


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 88/7/25::: ساعت 8:28 صبح

اگه آدم از یه کاری توبه کنه بعدا تو همین دنیا بازم چوبشو میخوره؟

از مکافات عمل قافل مشو- گندم از گندم بروید جو ز جو

در پاسخ به سوال جنابعالی ابتدا بحثی درباره اثر وضعی اعمال مطرح می کنیم و سپس تاثیر توبه را بیان خواهیم کرد.

در این زمینه گفتنی است: مجازات بر سه گونه است:

 1. مجازات قراردادی (تنبیه و عبرت)

 2. مجازاتی که با گناه رابطه تکوینی و طبیعی دارد (مکافات دنیوی)

 3. مجازاتی که تجسم خود جرم است و چیزی جدا از آن نیست (عذاب اخروی) نوع اول مجازات همان کیفرها و مقررات جزایی است که در جوامع بشری به وسیله تقنین الهی یا غیرالهی وضع گردیده است.

فایده این گونه مجازات ها دو چیز است: یکی جلوگیری از تکرار جرم وبه وسیله خود مجرم یا دیگران از طریق رعبی که کیفر دادن ایجاد می کند و به همین جهت می توان این نوع مجازات را تنبیه نامید. فایده دیگر تشفی و تسلی خاطر ستمدیده است و این در مواردی است که از نوع جنایت و تجاوز به دیگران باشد. نوع دوم، کیفرهایی است که رابطه علی و معلولی با جرم دارند، یعنی کیفر معلول جرم و نتیجه طبیعی آن است.

این کیفرها را «مکافات عمل» یا «اثر وضعی گناه» می نامند. بسیاری از گناهان اثرات وضعی ناگواری در همین جهان برای گناهکار در پی دارد. مثلا شراب خواری علاوه بر زیان های اجتماعی، صدمات زیادی بر روان و جسم شراب خوار وارد می سازد. شرابخواری موجب اختلال اعصاب و تصلب شرائین و ناراحتی های کبدی می گردد.

منظور از اثر وضعی همان اثر ذاتی است که با جرم و گناه پیوند ناگسستنی دارد و از ان جدا نمی گردد. مثلا اثر وضعی و ذاتی نوشیدن سم خطرناک، مردن است و مردن معلول این علت است و در نظام علت و معلول جهان هر چیزی موقعیت خاصی دارد و ممکن نیست علت واقعی، معلول واقعی را به دنبال خود نیاورد. هر چند دنیا محل کشت و آخرت فصل درو است ولی گاهی برخی از اعمال در همین دنیا، نتایج خود را نشان می دهد. این دریافت ثمره عمل و درو کردن کشته نوعی جزای الهی است ولی جزای کامل نیست چون محاسبه دقیق و مجازات کامل در آخرت انجام می گیرد.

دنیا خانه عمل است و احیانا جزا هم در آن داده می شود ولی آخرت صددرصد خانه جزا و حساب است، در آنجا مجالی برای عمل نیست. کارهایی که مربوط به مخلوق خدا است، خواه نیکی و احسان باشد یا بدی و آزار به مردم، غالبا در همین دنیا پاداش و کیفری دارد بی آن که چیزی از جزای اخروی آنها کم گردد. مثلا بدی کردن با پدر و مادر، در همین جهان کیفر دارد به ویژه اگر این بدی کشتن آنها باشد.

حتی اگر پدر و مادر انسان کافر یا فاسق هم باشند باز هم بدی نسبت به آنها بدون عکس العمل نمی ماند. منتصر عباسی پدرش متوکل را که از پلیدترین خلفای عباسی بود کشت ولی پس از مدت کوتاهی خود نیز کشته شد. با این که متوکل در مجالس انس و عیش خود علی(علیه السلام) را مسخره می کرد و دلقک های او تقلید علی(ع) را کرده و مسخرگی می کردند و در اشعار خویش به او اهانت می کردند. زمانی که منتصر شنید پدرش حضرت فاطمه( علیها السلام) را دشنام می دهد از بزرگی پرسید مجازاتش چیست؟ او گفت: قتلش واجب است ولی بدان هر کس پدرش را بکشد عمرش کوتاه خواهد شد. منتصر گفت: من باکی ندارم در راه اطاعت خداوند عمرم کوتاه گردد. پدرش را کشت و پس از وی، هفت ماه بیشتر زنده نماند (سفینه البحار، مرحوم شیخ عباس قمی، ماده «وکل»)

مولانا در مورد عمل و عکس العمل می گوید:

 این جهان کوه است و فعل ما ندا - باز آید سوی ما از که صدا

 برای آگاهی بیشتر ر.ک : عدل الهی، شهید مرتضی مطهری.

و شاعر دیگری در این مورد می گوید:

به چشم خویش دیدم در گذرگاه - که زد بر جان موری مرغکی راه.

هنوز از صید، منقارش نپرداخت - که مرغ دیگر آمد کار او ساخت

چو بد کردی مشو ایمن ز آفات - که واجب شد طبیعت را مکافات.

 نوع سوم از مجازات، مجازات های جهان دیگر است که رابطه تکوینی قوی تر با گناهان دارند.

رابطه عمل و جزا در آخرت نه مانند نوع اول قراردادی است و نه مانند نوع دوم از نوع رابطه علت و معلول است بلکه از آن هم یک درجه بالاتر است. در اینجا رابطه عینیت و اتحاد حکمفرما است. یعنی آن چه در آخرت به عنوان پاداش یا کیفر به نیکوکاران و بدکاران داده می شود تجسم عمل خود آنها است. یعنی ان چه به آدمی در آن جهان می رسد، چه نعمت های بهشتی و چه عذاب دوزخی، همان چیزهایی است که آدمی خودش آماده و مهیا ساخته است. مجازات آخرت، تجسم یافتن عمل است. نعمت و عذاب آن جا همین اعمال نیک و بد است که وقتی پرده کنار رود تجسم و مثل پیدا می کند. تلاوت قرآن صورتی زیبا می شود و در کنار انسان قرار می گیرد. غیبت و رنجاندن مردم به صورت خورش سگان جهنم در می آید. 

در مثالی روشن اگر فردی ظرف شرابی بنوشد و علم به شراب بودن و حرام بودن آن نداشته ، بدون شک استحقاق کیفر نوع اول را ندارد چون اصلا گناهی مرتکب نشده است ولی کیفر نوع دوم که اثر طبیعی شرب خمر و اثر وضعی و ذاتی آن است حتما وجود دارد و مست شدن و بی خبری و بی عقلی و صدمات جسمانی و روانی ناشی از نوشیدن شراب متوجه این فرد خواهد شد هر چند علم و عمدی در کار نبوده است، زیرا رابطه این دو از باب علت و معلول است و علت که آمد گزیزی از معلول آن نخواهد بود.

در همین مثال اگر این فرد شراب را آگاهانه و عمدا بنوشد، علاوه بر کیفر نوع دوم، مشمول کیفر نوع اول و سوم نیز خواهد بود. تیرگی روح و معنویت در اثر گناه عمدی و از روی علم حاصل می گردد که فرد با عصیان و جرم بین خود و خداوند حجاب و پرده ایجاد می کند و فطرت خداجوی خود را آلوده می سازد و لی در عین حال بعضی امور هر چند گناه و عصیان هم نباشد از آثار آن، تیره ساختن روح و روان آدمی است. مثلا در مورد بعضی بزرگان نقل کرده اند که غذای دست پخت زن در حال عادت ماهانه را نمی خورده اند و یا غذایی را که بدون گفتن بسم الله تهیه می شده نمی خورده اند و این تیرگی روح اگر هم کیفر بنامیم کیفر نوع اول نمی باشد بلکه اثر وضعی و کیفر نوع دوم است.

و اما در پاسخ به سوال شما گفتنی  است: توبه تنها در ارتباط با مجازات نوع سوم مطرح است. با توبه انسان به سوی خدا از درون باز می گردد و به جبران تاریکی های گذشته می پردازد و کاری می کند که در آخرت مجازات نشود. بنابراین توبه نمی تواند جلوی مستی شراب را مثلا بگیرد و یا از اجرای حدود در دادگاه جلوگیری کند.

رجوع کنید به: 1. عدل الهی، شهید مطهری، 2. داستان های شگفت، شهید دستغیب شیرازی.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 88/7/12::: ساعت 9:24 صبح

ماه مبارک رمضان چگونه انسان را عاشق می کند( در صورت ممکن راههای عملی را بیان کنید.) ماه مبارک رمضان چطور به من حرکت می دهد جهت رسیدن به لقاءالله؟

عشق و محبت نسبت به پروردگار عالم از طریق اطاعت از فرامین حضرت حق و اجتناب از معاصی حاصل می شود . چنانکه در قرآن می خوانیم والذین آمنوا اشد حبا لله , مؤمنان عشقشان به خدای سبحان شدیدتر است (سوره بقره ) . یا در وصف اهل بیت عصمت و طهارت ( علیهم السلام ) که کمال عبودیت را در مقابل خدای رحمان داشته اند , در زیارت جامعه کبیره می خوانیم التامین فی محبة الله یعنی آنها نهایت محبت به خدا را داشته اند .
دوستدار خداوند باید میان خوف و رجاء به سر برد و با عمل صالح خود , دوستی را آبیاری و از آن محافظت کند , تا محبت الهی رخت بر نبندد . خداوند به بندگان فرمان می دهد که وقتی با پیمودن راه , محب حق شدید , به این مرحله بسنده نکنید و بر طی صراط مستقیم , همت گمارید تا خداوند نیز دوستدار شما گردد و محبوب او شوید قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله (آل عمران / 31 ) انسان برای پیمودن راه محبت به راهنما نیازمند است تا هر برنامه ای را به دستور او انجام دهد . به همین جهت خداوند به حبیب خود فرمان می دهد که به مردم بگویند : اگر دوستدار خدا هستید از من پیروی کنید تا محبوب او شوید قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله پیروی از حبیب خدا انسان را نخست حبیب خدا ( حبیب به معنای محب ) و سرانجام , حبیب به معنای محبوب می کند  (1) .
بنابراین روشن شد به هر میزان انسان اطاعت خدای سبحان و در راستای او در طی مسیر , مطیع اهل بیت عصمت و طهارت ( علیهم السلام ) باشد محبت او نسبت به حضرت حق بیشتر خواهد شد . یکی از مهمترین ثمرات روزه که اهم اعمال عبادی ماه مبارک رمضان است , تقوا است ( یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون ( سوره بقره / 183) و این تقواست که انسان را عاشق ولی نعمت خویش کرده و او را به لقاء الله می رساند .
برخی از ارباب سیر و سلوک , آغاز سال سلوکی خویش را از ماه مبارک رمضان قرار می دهند ؛ چون این ماهی است که خدای سبحان روندگان کوی خود را به مهمانی خویش فرا خوانده است .
فایده ی روزه ی تقواست و آن خود سودی است که عاید خود شما می شود و فایده ی داشتن تقوا مطلبی است که احدی در آن شک ندارد , چون هر انسانی به فطرت خود این معنا را درک می کند که اگر بخواهد به عالم طهارت و رفعت متصل شود و به مقام بلند کمال و روحانیت ارتقاء یابد , اولین چیزی که لازم است بدان ملتزم شود این است که از افسار گسیختگی خود جلوگیری کند و بدون هیچ قید و شرطی سرگرم لذتهای جسمی و شهوات بدنی نباشد و خود را بزرگتر از آن بداند که زندگی مادی را هدف بپندارد

سخن کوتاه آنکه از هر چیزی که او را از پروردگار تبارک و تعالی مشغول سازد بپرهیزد و این تقوا تنها از راه روزه و خودداری از شهوات به دست می آید و نزدیکترین راه و مؤثرترین رژیم معنوی و عمومی ترین آن بطوری که همه ی مردم و همه ی اعصار بتوانند از آن بهره مند شوند و نیز هم اهل آخرت از آن رژیم سود ببرد و هم شکم بارگان اهل دنیا , عبارت است از خود داری از شهوتی که همه ی مردم در همه ی اعصار متبلوی بدانند و آن عبارت است از شهوت شکم از خوردن و آشامیدن و شهوت جنسی که اگر مدتی از این سه چیز پرهیز کنند و این ورزش را تمرین نمایند , به تدریج نیروی خویشتن داری از گناهان در آنان قوت می گیرد و نیز به تدریج بر اراده ی خود مسلط می شوند , آنوقت در برابر هر گناهی عنان اختیار از کف نمی دهند و نیز در تقرب به خدای سبحان دچار سستی نمی گردند . چون پر واضح است کسی که خدا را در دعوتش به اجتناب از خوردن و نوشیدن و عمل جنسی که امری مباح است اجابت می کند , قهرا ً در اجابت دعوت به اجتناب از گناهان و نا فرمانیها شنواتر و مطیع تر خواهد بود ] (2)
ای عزیز ؛ وقتی انسان یک ماه کارهای مباح را به فرمان حق تعالی به راحتی ترک می کند , پس این قدرت را دارد که حرام را کنار بگذارد ؛ هر چه اجتناب از معاصی بیشتر شود و اغیار از خانه ی دل بیرون روند , صاحب اصلی که همان پروردگار باشد در آن مسکن می گزیند . القلب حرم الله فلا تسکن فی حرم الله الا الله وقتی دل جایگاه رب شد , آنگاه تنها در راستای رضای خالقش گام بر می دارد و این اطاعت محض , او را به لقاء الله خواهد رساند .
در حدیث معراج است که خداوند فرمود : یا احمد ( صلی الله علیه و آله و سلم ) آیا می دانی که میراث روزه چیست ؟ عرض کرد : نه . فرمود : میراث روزه کم خوراکی و کم گویی است سپس فرمود : سکوت مورث حکمت می شود و حکمت مورث معرفت و معرفت مورث یقین است و چون به مرتبه ی یقین برسد باکی ندارد که چگونه بر او می گذرد ! به سختی یا به آسانی . برای او متفاوت نیست و این مقام صاحبان رضاست . (3)
در حدیث قدسی در مورد مقام کسانی که به رضای الهی رسیده اند آمده است : هر کس بر وفق رضای من عمل کند , مداومت و ملازمت بر سه چیز را به او بدهم , اول آنکه با شکری آشنایش می کنم که دیگر مانند شکر دیگران , آمیخته با جهل نباشد و قلبش را آنچنان از یاد خودم پر کنم که دیگر جایی برای نسیان در آن نباشد و آنچنان از محبت خودم پر کنم که دیگر جایی برای محبت مخلوقها در آن نماند , آنوقت است که وقتی به من محبت می ورزد به او محبت می ورزم و چشم دلش را به سوی جلالم باز می کنم و دیگر هیچ سری از اسرار خلقتم را از او مخفی نمی دارم و در تاریکیهای شب و روز با او راز می گویم آنچنان که دیگر مجالی برای سخن گفتن با مخلوقین و نشست و برخاست با آنان برایش نماند , سخن خود و ملائکه ام را به گوشش می شنوانم و با آن اسرار که از خلق خود پوشانده ام آشنایش سازم (4)
دوست عزیز ! مؤمن برای بهره برداری از ماه مبارک رمضان , در دو ماه رجب و شعبان , روح خود را جلا داده و آماده ی ایستادن برسکوی پرش ( ماه مبارک رمضان ) می شود . از یک طرفی عبادات متنوعی که در ماه مبارک رمضان وارد شده و از طرف دیگر پرهیز از خور و خواب و شهوت ( حتی حلال ) , اثر وضعی بسیار مطلوبی بر روح مؤمن می گذارد که مهمترین آن اجتناب از گناه است ؛ لذا وقتی ظرف دل مؤمن از نجاست گناه پاک شود و بر این امر استقامت کند , کم کم محبت خداوند , در چنین دلی جای خواهد گرفت .
نکته ی مهم دیگری که باید به آن توجه کرد , تقویت اراده در ماه مبارک رمضان است . اکثر ما بدلیل ضعف در عزم و اراده به معصیت گرفتار شده و به همین جهت از حضرت حق دور می شویم . مؤمن در ماه مبارک رمضان در می یابد و می چشد که نه تنها می تواند از حرام اجتناب کند بلکه حتی اراده ی او چنان قوی می شود که از برخی حلالها نیز چشم پوشی می کند . لذا اگر به حرکت در این مسیر ادامه دهد و بر قوت اراده ی خویش بیافزاید , می تواند به بهترین مدارج معنوی و مراتب عالیه ی سلوک رسیده و به قرب حق نائل آید .
الهی , توفیق عبودیت و بندگی خویش را که کلید رستگاری است , نصیب همه ی ما بفرما .
پیروز باشید .

(1) تفسیر تسنیم / ج14 / ص 38 و 39
(2) تفسیر المیزان / ج 2 / ص 9
(3) المراقبات / ص 202
(4) تفسیر المیزان / ج 1 / ص 464

 


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 88/7/11::: ساعت 12:0 عصر

شخصی اهل نماز و روزه است اما گناه هم می کند، وضعیت نمازه و روزه اش پیش خداوند چطور است؟

درباره کسانی که واجبات دینی خود را انجام می دهند ولی اهل گناه هستند، این سوال مطرح می شود که آیا اعمال و عبادات آنها مقبول واقع می شود یا نه؟
ابتدا گفتنی است: منظور از قبولی اثر بخشی عمل است و مراد از اثر بخشی این است که انسان را به خداوند نزدیک کند، زیرا هدف کلی دین و انسان در زندگی قرب به خداوند است، بنابراین هر عملی که بتواند انسان را به خداوند نزدیک کند، عملی است که به طور قطع مورد قبول و پذیرش خداوند واقع شده است. معیار کلی این است که اعمال فرد مؤمن بر طبق معیارهای برگرفته از قرآن و سنت معصومین(ع) باشد و اعتبار هر عملی که از انسان سر می زند در هماهنگی با این معیار است.
اگر فردی معیارهای لازم برای اعمال را بشناسد و در هماهنگی اعمال خود با آن معیارها بکوشد، باید امیدوار باشد عملش مورد قبول و رضای خداوند است.
از روایات استفاده می شود که شرایط قبولى اعمال و اثر بخش بودن آن عبارت است از: الف) نیت خالص، ب ) تقوا یعنی انجام واجبات و پرهیز از گناهان، ج ) همراهی عمل با ایمان یقینی د ) رعایت شرایط صحت شرعی عمل ه ) محبت و پیروی از سنت و سیره اهل بیت(ع).

البته تقوا به معنای عصمت نیست. انسان مومن و با تقوا نیز ممکن است احیانا گناه کند، ولی مهم این است که اهل گناه نیست و همواره اهل توبه و جبران گناه می باشد. در بسیاری از موارد خود عمل نیک و صالح گناهان کوجک انسان را جبران می کند و تاریکی ها را می زداید.
نقش حسن فعلی و فاعلی در قبولی و نتیجه بخش بودن اعمال:
یک. حسن فعلی: به معنای صحیح انجام شدن عمل است به گونه ای که خود عمل صلاحیت نزدیک ساختن انسان به خداوند را داشته باشد، زیرا عمل باطل شرعی به هر مقدار که با انگیزه تقرب انجام شود، توان نزدیک ساختن و بالا بردن انسان را ندارد.
دو. حسن فاعلی: به معنای عمل به اقتضای ایمان و با انگیزه الهی و قصد قربت انجام شود. قرآن مى‏فرماید: «مَن عَملَ صالحا من ذَکرٍ أَوْ أُنثى و هو مؤمن فلنحیینّه حیاةً طیّبة»: هر کسى کار شایسته کند چه مرد و چه زن، در صورتى که مؤمن باشد، قطعا او را با زندگى پاکیزه‏اى حیات مى‏بخشیم، (سوره نحل، آیه 97) . یعنى در رسیدن به حیات طیّب فقط دو چیز نقش دارند: یکى، «حُسن فعلى» به نام عمل صالح(انجام صحیح اعمال) و دیگرى «حُسن فاعلى» به نام مؤمن بودن (یعنی نیت داشتن و برای خدا انجام دادن کار).
بنابراین نیت و انگیزه عمل مهمترین رکن قبولی اعمال است و در بسیاری از روایات آمده که نیت از خود عمل بهتر است زیرا به عمل ارزش می دهد و در حقیقت بار ارزشی و اثر گذاری عمل را نیت به عهده دارد. حتما بسیار شنیده اید که نیت المومن خیر من عمله. نیت مومن از عملش بهتر است زیرا همین که نیت کرد به خدا نزدیک شود در نفسش نوری از قرب الهی پیدا می شود و نزدیکی صورت می گیرد و حتی گاهی موفق به عمل هم نمی شود ولی همان نیت اثر خود را می گذارد اگر چه اگر موفق به عمل هم بشود نور بیشتری حاصل خواهد شد.
البته ناگفته نماند کسی که برای رسیدن به بهشت و نجات از آتش جهنم اعمال صالح را انجام می دهد در حقیقت به خدا و معاد ایمان دارد و در حقیقت برای نزدیکی به خدا این کارها را انجام می دهد و مرتبه ای از نیت قرب هم همین است, ولی کسی که تنها برای خوشنودی خدا و جلب محبت الهی و از روی عشق خدا را عبادت می کند از مرتبه ای فراتر قرار دارد و ارزش نیت او افزون تر خواهد بود. نیّت جان عمل است.
اینکه می‏گویند در هنگام عبادت نیّت کنید، به این معنا نیست که مثلاً هنگام خواندن نماز انسان در ذهن خود ترسیم کند که چهار رکعت نماز ظهر بجا می‏آورم «قربه إلی الله». بلکه نیت؛ یعنی قصد؛ یعنی مقصد داشتن، هدف داشتن و در اصطلاح دین نیت به این معنی است که انسان در عبادتش قصد کند که به رنگ خدا در آید ، با پرستش هستی به شکل آن در آید و مظهر وجود و اسماء و صفات آن شود و به خدای متعال نزدیک گردد.
ما در درجه اول با نیت به خدا نزدیک می شویم و در درجه بعد با عمل. نیّت، انبعاث و پرش روح است. انبعاث روحی است که به سمت خدا پرواز می
کند؛ همان نیتی که از عمل برتر است. از این رو گفته‏اند خدای سبحان را با نیّت های صادق مسئلت کنید. صحت عبادت مشروط به نیّت است که بدون آن عمل باطل خواهد بود و چون نیّت دارای درجاتی است، خود صحت هم مراتب دارد.
از آن جا که مواقف مهم روز قیامت عبارت است از آتش، بهشت و رضوان و از طرفی نفس انسان دارای سه حالت شهوت، غضب و عقل کمال طلب است، لذا عبادت هم سه قسم و عبادت‏کنندگان به سه گروه تقسیم می‏شوند: گروهی خدای سبحان را به جهت ترس از جهنم و آتش عبادت می‏کنند که این عبادت بردگان است. گروه دیگر، خدا را برای رسیدن به بهشت و نعمتهای آن عبادت می‏کنند؛ این عبادت بازرگانان و تجّار است. و گروه سوم خدا را فقط برای محبت و دوستی نسبت به آن ذات متعالی عبادت می‏کنند؛ این بالاترین مرتبه عبادت است که از آن به عبادت احرار تعبیر شده است. (نهج البلاغه، حکمت 237). همه این عبادتها صحیح است؛ ولی مراتب ثواب و پاداش آن یکسان نیست.
پس نیت که همان قصد قربت است، جان و روح عمل بوده و از خود عمل بالاتر و مهمتر است؛ چون حیات و زندگی عمل به نیت بستگی دارد. و پاداش اعمال، براساس نوع نیت و قصد انسان، مراتبی گوناگون دارد. آیة الله جوادی آملی، حکمت عبادات
نشانه های پذیرش اعمال:
عملی که مورد قبول خداوند است دارای نشانه هایی است مثل:
1. هرگاه انسان موفق به عمل نیکی شود، انجام این عمل خود زمینه ساز انجام اعمال خیر و نیک دیگری می گردد که در اصطلاح به آن توفیق می گویند، یعنی هر عمل خیری توفیق اعمال خیر دیگری را نصیب انسان می کند.
2. حالت خوش معنوی و احساس صفا و معنویت و رغبت و میل به عبادت و دعا و کشش درونی و باطنی به سوی کارهای خیر و صالح از نشانه های دیگر قبولی اعمال و کسب رضا و خشنودی الهی است.
البته باید توجه داشت اولیای خاص خداوند و بندگان مقرب و برجسته او در عین حال که تمام سعی و کوشش خود را در انجام اعمال خیر و نیک و عمل به وظایف شرعی و الهی خود دارند ولی همواره از خداوند ترسان و بیمناکند و می ترسند عمل آنها مورد قبول خداوند قرار نگیرد.


 
   1   2   3   4   5   >>   >
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید