سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2742431

  بازدید امروز : 281

  بازدید دیروز : 42

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
بسا دانشمند که نادانى وى او را از پاى در آورد و دانش او با او بود او را سودى نکرد . [نهج البلاغه]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 95/12/11::: ساعت 8:17 صبح

علم توحید، ریشه ای ترین عامل کمال انسان:

در میان صفات امی وراهبردی خداوند که پنج صفت هستند، حیات، علم، قدرت، اراده، سمع و بصر، صفت علم بعد از حیات قرار دارد.
 
یعنی اگر کسی به علم واقعی مجهز شود، این صفت از طرفی عامل رسیدن به قدرت و اراده و سمع و بصر و سایر کمالات انسانی می شود و از طرفی هم باعث زنده شدن و حیات و بقاء فرد می گردد. 
 
جایگاه حساس علم در میان صفات راهبردی خداوند به دو فورمول اساسی اشاره می کند:
 
1- ریشه قدرت؛ اراده، سمع، بصر، ولایت و خلافت الهی وهمه کمالات دیگر انسان، درصفت علم نهفته است و ما برای رسیدن به کمال انسانی از همه چیز بیشتر به علم نیاز داریم. در روایت داریم که: العلم سلطان. علم قدرت و سلطنت و کمال می آورد.
 
2-  علم مایه اصلی حیات و زندگی انسان است. علم به انسان زندگی و حیات و بقاء می دهد. کسی که علم ندارد در حقیقت مرده ای است که حرکت می کند. عالم به واسطه علم زنده می شود و زندگی می کند. علم مایه حیات و زندگی است.
 
علم به انسان بقاء و جاودانگی می بخشد. در روایت داریم که: العلماء باقون ما بقی الدهر. علم باعث می شود که عالمان تا هنگامی که زمان ادامه دارد، باقی و اثر گذار باشند.
 
در حقیقت عالمان مانند زنده هایی هستند که میان مردگان (مردم جاهل) راه می روند و زندگی می کنند. کالاحیاء بین الاموات.



در روایت از علی (ع) داریم که فرمودند: العلم حیاةُ القلوب ونورُ الأبصار من العمى . دانش، حیات دل ها و مایه روشنى دیدگان دل از کورى جهل است. (غررالحکم: 715)  علم به حقیقت، قلب انسان را زنده می کند.

 فردوسی حکیم گفته است:
توانا بود هر که دانا بود - ز دانش دل پیر برنا بود.
یعنی تمام قدرت وتوانایی و حیات قلب انسان، ریشه در علم دارد.
 
کمال انسان با علم شروع میشود و با عرفان پایان می یابد و اقدامات عملی میانه راه هم خاصیت معرفت افزایی دارند.
 
درهیچ موضوعی مانند تحصیل علم، کثرت روایت و توصیه دینی نداریم. تحصیل علم از نظر اسلام از اوجب واجبات شمرده شده است و به مومنین توصیه شده، از گهواره تا گور دانش بجویند.
 
چنین گفت پیغمبر راستگوی             زگواره تا گور دانش بجوی.
 
علم توحید:

البته ناگفته نماند که هر علمی زنده و بیدار کننده انسان نیست. علوم تجربی و مادی ممکن است تا حدی به انسان قدرت و اراده مادی و دنیوی بدهد و در راستای زندگی مادی انسان تاثیر گذار باشند، تاثیراتی که ما آنها را در دنیای مدرن غرب مشاهده می کنیم.
 
اما این علوم زنده کننده روح انسان نیستند و حیات قلب به انسان نمی دهند. علمی که مایه حیات قلب است، علم توحید است. توحید همان حقیقتی است که انسان را زنده و تاثیر گذار می کند.
 
عالمانی که علم توحید دارند، زنده و اثر گذارند و عالم نماهایی که با علم توحید آشنا نیستند، خیال می کنند که زنده اند و چیزی بلد هستند و سعی هم می کنند که اثر گذاری داشته باشند، ولی موفق نیستند. 

در رسیدن به هدف نهایی زندگی انسان که همان مقام خلیفه اللهی و تاثیر گذاری مثبت انسانی است، نقش علم توحید بسیار بارز است، یعنی نقش اول را دارد. بدون علم توحید رسیدن به کمال انسانی و تاثیر گذاری مثبت انسانی امکان پذیر نیست.
 
علم توحید، ریشه همه خوبی ها از جمله ایمان و عمل صالح است و در مقابل جهل، ریشه تمام بدی ها از جمله کفر و شرک است.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 95/12/4::: ساعت 1:40 عصر

 
اگر سالکی به راس هرم آگاهی که همان معرفت حقیقت هستی و توحید است، وصول یابد و مزه شیرین آن را با عقل و قلب و جان خود بچشد، چنان بیدار و عاشق و بی قرار می شود که از زندگی عادی و خواب و خوراک خود غافل می گردد.
 
سالک عاشق چنان لذتی از لحظات زندگی خود می برد، که قابل وصف  نیست. 
 
گاهی شما با زحمت زیاد سعی می کنید که شب وقت سحرگاهان بیدار شوید و کاری مثبت انجام دهید، اغلب هم موفق نمی شوید، ولی سالک وقتی به معرفت حقیقت توحید می رسد و عاشق می شود، دیگر نمی تواند به راحتی بخوابد.
 
رهروان راه خدا، به خصوص وقت سحر بیدارند و برای ایشان هنگامه سحر حکم کلاس درس و کسب فیض معرفتی معلم هستی را دارد، آنها هرگز نمی توانند از شیرینی و نصیبی که در سحرگاه دارند، بگذرند و بخوابند.
 
بی خود نیست که حافظ شیراز می فرماید:
 
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند      واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند.
آب حیاتی که عارف به دنبال آن است همان آگاهی به حقیقت هستی و دین و معرفت توحیدی است که به عنایت حق تعالی از درون او می جوشد.
 
هنگامی که انسان به آگاهی و معرفت می رسد، تاثیر مهم اش این است که اولا، بیدار می شود و ثانیا، عاشق معرفت می شود و نوعی بی قراری عجیب برای رسیدن به حقیقت در او ظهور می کند.
 
این بیداری و عشق باعث می شود که با نیروی بسیار زیاد و انگیزه فراوانی به سوی خداوند و قرب به او حرکت کند. 
 
سالک عاشق در اثر این بیداری و شیفتگی به حقیقت، تمام آلودگی ها و بدی های ناشی از شرک از وجودش تخلیه می شود و با حرکتی عاشقانه و عارفانه در مسیر خداپرستی و سلوک عرفانی به مقامات معنوی و انسانی می رسد.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 95/12/4::: ساعت 1:39 عصر


علومی که معمولا در حوزه تدریس می شود، علوم توحیدی هستند، اما باید دقت کنیم که علوم توحیدی با علم توحید، تفاوت دارد.
 
علوم رایج در حوزه علوم دینی، علم اصول، علم فقه، اخلاق، تفسیر، تاریخ اسلام، علوم قرآنی، فلسفه اسلامی و مانند آن همه علوم توحیدی هستند و در موضوعات و مسایل مختلف هستی و دین بحث می کنند.
 
اما در علم توحید ،خود توحید نظری و عملی و نقش راهبردی آن در تربیت انسان و تکامل جامعه بحث می شود.

البته به دلیل: یعرف الاشیاء به اضدادها. در کنار توحید، از شرک و کفر و تاثیر راهبردی آن در تخریب انسان و انحراف جامعه از مسیر کمال نیز بحث می شود.
 
طالبان و عالمان دینی باید بدانند که برای عالم شدن و به حقیقت رسیدن، علوم توحیدی لازم هستند، اما کافی نیستند.

برای درک عمیق علوم توحیدی و آموزش عمیق آن باید ابتدا با تفکر عمیق و استراتژیک توحید آشنا شوند، در غیر این صورت، کل سیستم تحصیل، درک، تفکر، آموزش و پرورش دین با ضعف راهبردی مواجه خواهد شد.
 
علوم توحیدی، در موقعیت علوم تاکتیکی هستند، برای ساخت انسان و جامعه، اما علم توحید راهبرد و استراتژی انسان سازی و تکامل اجتماعی انسان است.
 
علوم توحیدی در دامنه هرم علم قرار دارند، ولی علم توحید در راس هرم علم است، لذا راهبرد درک و تاثیر گذار نمودن تمام آموزه ها و معارف دینی، علم توحید است.
 
اول الدین معرفت الجبار، در قدم اولی که انسان وارد حوزه علم می شود باید با علم راهبردی توحید آشنا شود، زیرا علوم توحیدی با علم توحید درک و تاثیر گذار می شوند.
 
شما برای اینکه به شهر مقدس مشهد برسید و امام هشتم (ع) را زیارت کنید، ابتدا باید در راه و جاده مخصوص آن شهر قرار بگیرید، وگرنه هرگز به آن شهر نمی رسید.

علم توحید نقش راهبردی برای درک و آموزش و عمل نسبت به سایر علوم دارد، شما برای اینکه به مقصد علم و معرفت که کمال انسانی است، برسید، ابتدا باید در راه آن قرار بگیرید. توحید راه و راهبرد رسیدن به حقیقت و کمال انسانی است.
 
علت اینکه اهل معرفت در آموزه های عرفانی خود، تنها به توحید نظری و عملی می پردازند و موضوع عرفان را روی علم توحید متمرکز کرده اند، این است که آنها دریافته اند، تنها از این طریق انسان به معرفت و کمال انسانی می رسد.
 
 
طلبه ها و عالمان حوزه دین، متاسفانه به دلیل اینکه معرفت عمیقی به علم توحید ندارند و اهمیت آن را درک می کنند، معرفت و عشق در وجودشان شکوفا نمی شود و صرفا به اطلاعات تاکتیکی ای که حوزه به آنها می دهد بسنده می کنند.
 
تورم علوم دینی و مشغولیت افراطی طلاب و عالمان دینی به اطلاعات علمی گوناگون و غفلت از علم توحید و حقیقت، باعث می شود که آنها از وصول به عشق و عرفان محروم شوند.
 
عالمان دینی حتما باید با فضای توحید و شرک آشنا باشند و بدانند که فضای توحید فضای درک حقیقت و علم و آگاهی است و فضای کفر فضای جهل است.

در فضای جهل و دنیاپرستی و کفر و شرک، هرگز کسی به حقیقت نمی رشد و تنها کسانی که در فضای توحید، تحقیق و تلاش می کنند، امکان رسیدن به آگاهی و معرفت را دارند.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 95/11/30::: ساعت 9:21 صبح

توحید فردی، اجتماعی:
بررسی گروه های مردمی در ارتباط با گرایش توحیدی:
1-  خیلی از مردم خیال می کنند توحید، فقط اعتقاد به یگانگی خدا است و همین قدر که کسی در توحید نظری موحد شد، کافی است و جنبه های عملی و مبارزاتی توحید را درک نمی کنند. این افراد در زمینه عمل آزادند و به دلخواه خود عمل می کنند و در بند اطاعت و بندگی خدا و خودسازی نیستند.
2-  بعضی مردم علاوه بر اعتقاد به یگانگی خداوند، جنبه های عملی توحید را هم درک می کنند و می دانند که عمل به آموزها های توحیدی، جزء توحید است و باید عملا خداپرست باشند و به دین و احکام دینی پایبند باشند و از خدا و اولیای خدا اطاعت کنند. این گروه توحیدشان بهتر است از گروه اول، ولی کامل نیست.
3-  دسته سوم کسانی هستند که علاوه بر اعتقاد و عمل به آموزه های دینی، می دانند که تا با کفر و شرک درونی خود مبارزه نکنند و نفس خود را از این آلودگی ها پاک نکنند، به اخلاص در توحید نمی رسند و ایمان و توحید شان کامل و خالص نیست و لذا به خودسازی روی می آورند و وارد مبارزه با هوای نفس و شیطان می شوند و نسبت به بندگی خدا هم اهتمام و جدیت دارند. این گروه نیز توحیدشان کامل تر است اما هنوز کامل نیست.
4-  گروه چهارم از سه گروه قبلی پیشرفته تر هستند. این افراد کسانی هستند که علاوه بر طی این مراحل و کامل سازی توحید فردی، متوجه می شوند که توحید یک بعد اجتماعی هم دارد و باید در صحنه جامعه به مبارزه با شرک و کفر جهانی و اجتماعی و مظاهر آن اقدام کنند و تحت رهبری امام جامعه در یک مبارزه طولانی و تاریخی مشارکت داشته باشند.
این دسته ازمومنین انقلابی، وارد سیاست می شوند و ضمن تحصیل آگاهی سیاسی و اجتماعی، موضع گیری سیاسی و اجتماعی دارند و به عبادت های اجتماعی نیز می پردازند
مثلا درهمایش های مومنین و تظاهرات و راهپیمایی های مومنین شرکت می کنند و به یاری رهبری توحیدی جامعه می پردازند و از ولایت و رهبری معصوم یا فقیه در زمان غیبت، تبعیت و اطاعت می کنند.
دشمن را می شناسند و همواره بصیرت و آگاهی سیاسی و اجتماعی خود را تقویت می کنند و نسبت به هجوم های مختلف فرهنگی و اقتصادی و نظامی دشمنان توحید، واکنش نشان می دهند و عملا وارد بعد مبارزاتی توحید و جبهه حق علیه باطل می شوند.
به لحاظ اجتماعی عدالت طلبی را آرمان خود قرار می دهند و در جهت شکوفایی تمدن توحیدی، تلاش کنند، انقلاب می کنند ، جهاد کنند و در نهایت هم ممکن است در همین مسیر به شهادت برسند.
توحید این گروه کامل است و می توان آنها را مومن و موحد و انقلابی و اصول گرای واقعی دانست.
این گروه سیاست را عین دیانت می دانند.
5-  در مقابل گروه چهارم کسانی هم هستند که بعد اجتماعی توحید را قبول ندارند و اسلام انقلابی و سیاسی و حکومت ولایت فقیه را نمی پذیرند و تحت تاثیر فرهنگ و فلسفه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی سکولار غرب، معتقد اند که اداره جامعه کار دین نیست و باید جامعه را با خرد جمعی و نخبگان علمی کشور اداره کرد.
این  گروه به کلی سیاست را از دیانت جدا می دانند.
اصلاح طلب ها و روشنفکران غرب زده و تکنوکرات ها از این دسته اند.
بعضی از آنها ممکن است نماز بخواند و روزه  بگیرند و اعتقاد ظاهری به خدا و توحید هم داشته باشند و خود را ملی مذهبی بدانند، اما به لحاظ اجتماعی، کاملا سکولار و لیبرال و ملی گرا هستند و حکومت اسلامی و توحیدی و امامت جامعه توسط ولی فقیه را قبول ندارند و با آن مبارزه هم می کنند.
کنوکرات ها معتقداند که حکومت و دولت را باید نخبگان علمی و متخصصین اداره کنند و تعهد دینی را برای اداره جامعه لازم نمی دانند.
مشکل عمده این گروه بیشتر فکری و اعتقادی و گرایشی است. اگر شخصیت و زندگی این افراد را بررسی کنید، مشاهده می کنید که ایشان به شدت تحت تاثیر تفکرات سکولاری و لیبرالی غربی هستند و گرایش های دنیاپرستانه و قدرت پرستانه و پول پرستانه دارند و همین گرایش ها است که باعث می شود، وقتی به قدرت می رسند، فساد اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در جامعه بیشتر می شود، و از  این جهت قابل اعتماد نیستند.
در دولت های دینی و اصول گرا، فساد اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی بسیار کم است و اگر هم اتفاق بیافتد توسط نیروهای نفوذی اصلاح طلب و دنیا پرست اتفاق می افتد نه اصول گرای واقعی.
موحد و اصول گرای واقعی امکان ندارد که منبع هیچ فسادی باشد. هر کسی فسادی انجام می دهد، قطعا خداپرست و اصول گرای واقعی  نیست و منافقی است که خود را در میان ایشان جا زده است. پناه بر خدا


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 95/11/23::: ساعت 8:59 صبح

حقیقت فراگیر توحید و شرک:
 
توحید، یعنی زندگی بر اساس خداپرستی و شرک، یعنی زندگی بر اساس پرستش غیر خدا.  توحید  بر اساس کلمه: لا اله اله الله، دو جهت دارد، یکی پرستش خدای یگانه و  دیگری مبارزه با کفر و شرک.  مبارزه با شرک داخلی و خارجی علامت و نشانه مومن خداپرست واقعی است.
توحید معنای بسیار گسترده ای دارد و تمام جهان هستی و زندگی فردی و اجتماعی انسان را پوشش می دهد. 
ما سه نوع خداپرستی داریم، فردی و احتماعی و تاریخی. کل تاریخ مومنان صحنه یک عبادت تاریخی تا عصر ظهور است.
ما در مذهب شیعه دو مفهوم مهم و کلی بیشتر نداریم و آن توحید و ولایت است. بقیه اعتقادات و آموزه های اسلام و شیعه همه تحت این دو عنوان ساختار بندی می شود.
در مورد معنای توحید از بچه گی به ما آموخته اند که توحید؛ یعنی خدا یکی است و دو تا نیست. این آموزش درست است اما نیاز به توضیح و تبیین فراوان دارد.
باید این اعتقاد باز شود و وقتی باز می شود، شما مشاهده می کنید که تمام حوزه های فردی و اجتماعی زندگی انسان را در بر می گیرد.
 
بر این اساس توحید یعنی:
تبیین و اجرای هدف زندگی، اخلاق، پرستش، رفتار فردی و اجتماعی، سیاست، اقتصاد، مدیریت، فرهنگ و حکومت، بر اساس جهان بینی و ایدئولوژی توحیدی و خداپرستی.

شرک یعنی:
تبیین و اجرای تمام این حوزه ها که نام برده شد، بر اساس جهان بینی و ایدئولوژی مادی که شامل: ماده پرستی و پول پرستی و دنیا پرستی و قدرت پرستی، شخصیت پرستی، شاه پرستی، جمال پرستی، شهرت پرستی، لذت پرستی، نفس پرستی و مانند آن است.

توحید یک مصداق بیشتر ندارد و آن خداپرستی است. ولی شرک مصادیق فراوانی دارد که عرض شد.
 
سرمایه داری و پول پرستی:
برای روشن شدن شرک به یک مصداق آن اشاره می کنیم:
به طور مثال امروز پول پرستی خیلی گسترش دارد. امپریالیسم، یعنی سرمایه داری و  پول پرستی .
در نظام های سرمایه داری، خدا همان پول و سرمایه و منافع مادی است و چون آنها ماده پرست هستند، بر سر منافع  مادی هرگز با کسی سازش نمی کنند. غربی ها به شدت به خدایان خود معتقد اند و پول و سرمایه را می پرستند.
ریشه تمام جنگ ها و تجاوزهایی که نظام های استکباری در جهان برپا می کنند، منافع مادی نامشروع آنان است.
پول پرستی و سرمایه داری، ریشه تمام غارت ها و ظلم هایی است که نظام های استکباری و امپریالیسم آمریکا در طول تاریخ نسبت به بشریت داشته اند.
استعمارگری و نفوذ غربی ها به کشورهای جهان سوم و غارت منابع مادی آنان ریشه در جهان بینی مادی و دنیا پرستی و پول پرستی آنها دارد.
در روایت داریم که: دنیاپرستی سرآمد تمام مفاسد و رذایل اخلاقی اقتصادی و فرهنگی است. الدنیا راس کل خطیئه. به همین دلیل نظام های مادی و غربی، عملا ریشه تمام مفاسدی هستند که در جهان واقع می شود.
تمام انحرافات و تاثیرات منفی غیر انسانی موجود در سطح جهان، توسط سکولارها و لائیک ها و ملحدین اشاعه می شود.
سکولاریسم همان کفر جدید و جهانی است که متاسفانه مبنای زندگی بسیاری از مردم در کشورهای غیر مسلمان قرار گرفته است.
دشمنی غرب با انقلاب اسلامی ایران به دلیل توحیدی بودن این انقلاب و دعوت اسلام به خداپرستی است. آنها با خداپرستی به شدت دشمن هستند و سر جنگ دارند. چون خداپرستی تمام منافع مادی آنان را در معرض خطر قرار می دهد. خداپرستی انسان ها را آگاه و بیدار می کند و به انسانیت کرامت و آزادی می بخشد و انسان را را از یوغ اسارت نظام سلطه و سرمایه داری خارج می سازد.
به همین دلیل است که مشاهده می کنید، آنها هرگز با انقلاب اسلامی و توحیدی ایران سازش نمی کنند.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 95/11/23::: ساعت 8:57 صبح

منظور از توحید در خودسازی توحیدی:

منظور از توحید در این مباحث پرستش خدای یگانه و نفی هر گونه شرک و غیر پرستی است. مبنای توحید عملی که به آن اشاره شد، توحید نظری است.
 
در توحید نظری ما بر این اعقادیم که تمام تاثیرات عالم از خدای متعال است. لا موثر فی الوجود الا الله. به همین دلیل هم هست که باید تنها او را بپرستیم. زیرا فلسفه پرستش در انسان مبدئت تاثیر است. انسان معبودی را می پرستد که برای او اثر بخشی داشته باشد. حتی کسانی که بت می پرستیدند خیال می کردند که بتها خاصیت و اثر بخشی دارند، مثلا مشکلات آنها را برطرف می کنند یا بیماری های آنها را شفا می دهند و مانند آن.
 
اما در دین توحیدی مبنای اعتقاد بر این است که تنها خداوند مبدا تاثیر است و هیچ موجود و مخلوقی مستقلا مبدا تاثیر نیست.
 
این اعتقاد مبنای دعوت به پرستش خدای یگانه می باشد. ما خدای یگانه را می پرستیم چون تنها او را خالق و رازق و شافی و کافی و مربی و حامی و مبدا تاثیر می دانیم. 
 
بنابراین معنای توحید کاملا روشن است. در توحید نظری می گوییم: تنها خدا مبدا تمام تاثیرات در عالم و زندگی انسان است و در توحید عملی می گوییم: به همین دلیل - ایاک نعبد و ایاک نستعین- تنها خدای یگانه را می پرستیم و تنها از او کمک می خواهیم.
 
بر این اساس خودسازی توحیدی به این معنا است که انسان افکار و اخلاق و اعمال خود را از هرگونه شرک تخلیه نماید و در تمامی ابعاد خداپرست شود.
مبنای اصلاحات جامعه هم همین است. جامعه نیز باید بر اساس توحید سازمان دهی و اداره شود. برای اصلاح جامعه و داشتن جامعه ای سالم که جزء آرمان های بزرگ بشر است، باید آنرا از هرگونه افکار شرک آمیز و اخلاق شرک آلود و رفتار مشرکانه تخلیه و تمامی حوزه های علمی و عملی را به توحید و خداپرستی مزین نمود.
سید مصطفی علم خواه  


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: سه شنبه 92/5/1::: ساعت 11:8 صبح

آیا باید فقط خدا را دوست داشت و براى خدا؟ آیا دوست داشتن شخصى براى خود او و نه براى خدا اشکال دارد؟

دوست گرامی. اسلام دین توحید است و اگر کسی بخواهد مسلمان و موحد باشد باید دوست داشتن هایش را هم توحیدی کند، بنابراین اگر کسی مخلوقی را دوست دارد باید برای خدا دوست داشته باشد. بنابر اعتقاد کسی و چیزی جز خدا در هستی نیست مخلوقات هم مظاهر خدا هستند و دوست داشتن مظاهر خدا از دوست داشتن خدا جدا نیست. منتهی نباید به مخلوقات به صورت مستقل نگاه کرد. اگر کسی را دوست بداریم از آن جهت که مظهر جمال و جلال خدا است، در حقیقت خدا را دوست داشته ایم، ولی اگر نسبت او را با خدا فراموش کنیم، دچار شرک در محبت می شویم. موفق باشید.


 
<      1   2   3      >
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید