سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2741396

  بازدید امروز : 81

  بازدید دیروز : 65

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
دانشمندان، امنای امّت من هستند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 95/11/24::: ساعت 11:7 صبح

برای ورود به خودسازی توحیدی لازم است به ده سوال سرنوشت ساز و بنیادین زیر پاسخ دهیم تا فضای بحث برای ما باز شود.

مقدمه: کمال انسان از طرح پنج سوال اساسی زندگی وپاسخ به آنها شروع می شود.

من کیستم؟ هدف زندگی چیست؟ چه کسی مرا آفریده است؟ سرانجام من چه خواهد شد؟ چه باید بکنم؟

ما این پنج سوال را به ده سوال گسترش داده ایم تا فضا سازی بهتری انجام شود.

 

سوال اول: هدف زندگی چیست؟

در ابتدا انسان تنها هستی خودش و زندگی را درک می کند. یعنی درک می کند که من هستم و زندگی هم هست. در نتیجه اولین سوالی که برایش ایجاد می شود این است که با خود می گوید: من در این زندگی چه می کنم و هدف زندگی چیست؟

پاسخ: ما به این دنیا آمده ایم تا به کمال انسانی برسیم.

این سوال و پاسخ آن خیلی مهم است زیرا اولین قدمی فکری و شناختی است که انسان به سوی کمال برمی دارد.

پاسخ به این سوال سخت نیست، انسان با کمی دقت در اطراف خود روند تکاملی اشیاء پیرامون خود را می بیند و به پاسخ این سوال می رسد. کمال.

ما روزی در رحم مادر بودیم و فرایند تکامل جنینی را طی کردیم و بعد در این دنیا متولد شدیم و پس از هفتاد هشتاد سال که در این دنیا عمر می کنیم، یک روز هم از این دنیا می رویم و به عالم آخرت منتقل می شویم.

همان طور که یک شیر باید روند تکاملی را طی کند و با شکوفا شدن استعدادهایش به شیر واقعی تبدیل شود. باصطلاح شیریت او به کمال برسد. یک پلنگ هم همین طور. یک درخت سیب هم تا نهال است به آن درخت سیب نمی گویند، وقتی می توان به آن درخت سیب گفت که بزرگ شود و واقعا سیب تولید کند.

انسان هم مانند دیگر مخلوقات لازم روند تکاملی انسانیت را طی کند و استعدادهای انسانی اش شکوفا شود و به یک انسان کامل واقعی تبدیل شود.

وضعیت ما در این دنیا مانند وضعیت کودک در رحم مادر است. کودک در رحم مادر نه ماه روند تکامل جنینی را طی می کند و برای تولد در این دنیا آماده می شود. دنیا رحم دیگر ما است و ما باید در این رحم خود را برای تولدی دیگر آماده کنیم.

با مرگ بدن، روح ما در عالم برزخ متولد می شود و بدن به خاک برمی گردد.

 

سوال دوم. کمال مطلوب انسان چیست؟

این سوال و پاسخ آن ما را وارد فضای علم و بیداری و کمال می کند. چون با این سوال وارد علم خودشناسی می شویم و خودشناسی است که ما را وارد خودسازی و راه کمال می کند. اگر این سوال برای کسی مطرح نشود یا دنبال پاسخ آن نگردد، به کلی در جهل و غفلت می ماند و گمراه می شود.

 

در پاسخ به این سوال لازم است وارد خودشناسی شویم و حقیقت انسان و کمال انسان را بررسی کنیم.

وقتی در این زمینه خوب بررسی می کنیم، دست آخر به این نتیجه می رسیم که انسان مظهر کامل تمام اسماء و صفات الهی و خلیفه خدا در روی زمین است.

بعد با کمی دقت متوجه می شویم: تمام امکانات و عوامل مثبت و منفی ای که در اطراف ما وجود دارد، مانند بدن، علم، عقل، دین ، فرهنگ ، هنر، تاریخ، ادبیات ، آموزش، پرورش، حوزه، دانشگاه و حتی اقتصاد، سیاست، حکومت، انقلاب، حتی شیطان و نفس اماره همه برای این است که ما انسان تر و کامل تر شویم.

 

سوال سوم. چگونه به کمال مطلوب (خلیفه اللهی) برسیم؟

پاسخ: چون انسان ظهور و خلیفه خدا است کمال اش هم در این است که به خدا نزدیک و شبیه شود تا بتواند مظهر اراده خدا باشد و مانند خدا ولایت و حکومت کند. پس راه رسیدن به کمال مطلوب انسانی قرب به خدا است.

مانند یک معاون که چون می خواهد همان کارهای رئیس را انجام دهد، باید به رئیس اش از جهت علم و قدرت مدیریت نزدیک و شبیه شود.

قوس نزول و صعود: ما از خدا آمده ایم و به خدا برمی گردیم. انا لله و انا الیه راجعون. والیه المصیر.

این صعود تنها یک حرکت روحی است، بدن ما درزمین استقرار دارد.

 بنابراین راه خلیفه اللهی قرب به خدا است. ما در اعمال دینی باید نیت قربت داشته باشیم تا صحیح و قبول و تاثیر گذار باشد.

 

 

 

 

سوال چهارم. خدا یعنی چه؟

پاسخ: خدا یعنی ذات "وجود" ساری و جاری در تمام هستی.

ذات وجود مبدا تاثیرگذاری در تمام هستی است. مبدا خلقت، مبدا ظهور، مبدا ربوبیت، مبدا علم، مبدا قدرت، مبدا ولایت، مبدا رازقیت، و خلاصه مبدا تمام تاثیرات در هستی و زندگی انسان.

خدا تنها مبدا تاثیر است. توحید. لا موثر فی الوجود الا الله.

خدا دارای اسماء و صفاتی است که از طریق آنها ما را خلق کرده و در عالم تاثیر می گذارد. ما حاصل ترکیب کاملی از صفات خداوند هستیم.

قرب ما به خدا هم از طریق همین صفات است. ما به ذات نزدیک می شویم، اما از طریق صفات. پس خداپرستی در حقیقت صفات پرستی است برای قرب به ذات.

مهمترین صفتی که انسان را به خدا نزدیک می کند، صفت علم است. العلم سلطان. علم سلطان عالم وجود است.

مثلا شما وقتی تحصیل می کنید در حقیقت دارید صفت علم را می پرستید و به خدا نزدیک می شوید.

عالم به خدا نزدیک است و به خاطر همین می تواند بر دیگران تاثیر بگذارد.

نتیجه و فایده این قرب و تاثیر پذیری انسان از خداوند، رسیدن به مقام تاثیر گذاری است که همان مقام خلیفه اللهی و ولایت است.

انسان کامل کسی است که مانند خداوند در هستی، در جامعه انسانی تاثیر رحمانی ایجاد کند. مانند امام خمینی رض که تاثیراتش بسیار گسترده بود و الان هم هست و معلوم نیست این تاثیرات تا چه زمانی ادامه دارد. العلماء باقون ما بی الدهر.

 

 

 

سوال پنجم. سازوکار رسیدن به قرب خدا چیست؟

پاسخ: سازوکار رسیدن به قرب خدا و کمال مطلوب انسانی، خودسازی است. فرق دین داری با خودسازی این است که دین داری یک مفهوم کلی و برنامه ریزی نشده است، ولی خودسازی نظام مند، ساختارمند وبرنامه ریزی شده است. 

 

 

سوال ششم. چرا خودسازی؟

چرا تنها انسان است که باید خودسازی کند و سایر مخلوقات موظف به خودسازی نیستند، چون این کار باید توسط خود انسان انجام شود، این مسئولیت به دلیل برتری انسان بر سایر مخلوقات به خود انسان واگذار شده است. دلیل واگذاری مسئولیت به خود انسان، برتری خاصی است که انسان بر سایر مخلوقات دارد.

این به خاطر تفاوت عظیمی است که انسان با سایر مخلوقات دارد. تفاوت انسان با موجودات دیگر در این است که آنها "خودگردان" نیستند و به صورت غریزی و توسط ملائکه و هدایت تکوینی خداوند، مسیر تکاملی خود را طی می کنند، ولی انسان به دلیل اینکه مظهر اراده خداوند است، درست مانند خداوند یک موجود "خودگردان" است. در روایت داریم که: (ان الله خلق آدم علی صورته).

به همین دلیل کمال اش هم در این است که خودش خودش را بسازد و مسئولیت داشته باشد. (در مورد خودگردان بودن انسان در بحث خودشناسی مفصل بحث خواهیم کرد)

خدای متعال مستبد و زورگو نیست که بگوید: شما باید مرا بپرستید، هر کس مرا نپرستد او را به جهنم می اندازم. خدای متعال انسان را کاملا مختار و خودگردان آفریده است و راه سعادت و شقاوت را به او نشان داده و تمام امکانات کمال را هم قرار داده است تا انسان با انتخاب آزادانه و مسئولیت خودش راه سعادت و بهشت یا راه شقاوت و جهنم را انتخاب کند.

تمام ارزش وبرتری انسان بر سایرمخلوقات به خاطر همین انتخاب آزاد و اختیاری است که خدای متعال به او داده است.

 

 

سوال هفتم: چرا خودسازی توحیدی؟

پاسخ: چون تنها راه قرب به خدا و شکوفایی کمال در انسان، خداپرستی است.

توحید یعنی پرستش خدای یگانه و مبارزه با شرک.

اسلام کارش را با این شعار شروع کرد: قولوا لا اله الا الله تفلحوا. رستگاری انسان در گرو توحید و نفی شرک است.

توحید عامل انحصاری شکوفایی هویت و کمال هویت انسانی است و شرک عامل اصلی تخریب هویت انسانی است.

این روش قرآن کریم است. شما اگر قرآن را بخوانید دائما انسان را از پرستش غیر خدا باز می دارد و به خداپرستی خالصانه دعوت می کند.

قرآن کریم داستان زندگی دو گروه کفار و مشرکین در مقابل گروه مومنین و موحدین است. روابط و درگیری ها و اخلاق و اعتقادات و منش و صفات و ویژگی های این دو گروه را بیان می کند.

روش قرآن خواندن باید توحیدی باشد. این نحو که ما قرآن می خوانیم صحیح نیست، چیز زیادی گیرمان نمی آید. قران از محجوریت خارج نمی شود. رب تال القرآن و القرآن یلعنه. قرآن کتاب توحید است. کتاب راهبردی است. باید راهبردی تلاوت شود. قرآن دو جریان تاریخی کفار و مشرکین در مقابل مومنین و موحدین را بیان می کند و نسبت به این دو گروه آگاهی و بصیرت می دهد تا شما بتوانید با شناخت و آگاهی انتخاب کنید.

ما از زمانی که بالغ می شویم مسئولیت و تکلیف پیدا می کنیم که وارد خودسازی شویم و این کار معمولا با نماز خواندن و روزه گرفتن شروع می شود، ولی خودسازی منحصر به نماز و روزه نیست.

 

سوال هشتم: خودسازی شرکی یعنی چه؟

پاسخ: خودسازی شرکی در مقابل خودسازی توحیدی است. اگر کسی خودسازی توحیدی نکند ناخواسته وارد خودسازی شرکی می شود. چون ما دو راه بیشتر پیش روی خود نداریم. اگر کسی خداپرست نشود، قطعا چیز دیگری را خواهد پرستید.

 

این حالت چطور اتفاق می افتد؟ اگر کسی سوال از هدف زندگی و خلقت انسان برایش مطرح نشود یا مطرح بشود، ولی دنبال پاسخ یابی آن نباشد. اصلا وارد فضای علم نمی شود. ورود به فضای علم و دانش حقیقی و معنوی از این سوال آغاز می شود.

از هدف زندگی که غافل شد، سوالات دیگر هم برایش مطرح نمی شود، در نتیجه نه خودشناسی می کند و نه وارد خودسازی توحیدی می شود.

چنین شخصی گاهی برای همیشه ناآگاه و غافل می ماند. در اثر این ناآگاهی و غفلت ناخواسته از مسیر توحید منحرف و وارد محیط شرک می گردد.

چرا؟

چون انسان فطرتا پرستشگر و کمال طلب است، همه مردم به دنبال کمال هستند، اگر مسیر سوالات بنیادین صحیح طی نشود؛ انسان در اثر جهل و ناآگاهی وغفلتی که به آن دچار است، به طور قطع در مصداق کمال به خطا می رود و خیال می کند که زندگی انسان محدود به همین زندگی بشری است و با رسیدن به دنیا و ثروت و لذت مادی و مقام و قدرت و مانند آن به کمال و سعادت می رسد.

این روند انحراف ادامه می یابد تا جایی که ممکن است خیال کند معیار انسانیت و کمال انسان چیزی جز پول و سرمایه و قدرت و شهرت و مانند آن نیست.

لذا برخی افراد ثروتمند گمراه، حتی آدم های فقیر و رعیت را انسان نمی دانند، وقتی می گویند فلانی فقیر است، یعنی انسان نیست و تنها ثروتمندان انسان هستند. در حالی که انسانیت یک خاصیت روحی است و ربطی به ثروت و قدرت مادی ندارد.

این انحراف بزرگترین و خطرناکترین انحرافی است که در زندگی بشر اتفاق افتاده و باعث شده اکثر انسان ها از مسیر انسانیت خارج شوند.

اگر انسان از جاده توحید و خداپرستی منحرف شود، به طور قطع، توسط شیطان شکار می شود و سر از کفر و شرک در می آورد و هلاک می گردد.

در کتاب‌ أربعین‌ جامی طبع‌ آستان‌ قدس‌ رضوی، ص‌ 22، از قول رسول خدا(ص)آمده: یَشیبُ ابْنُ ءَادَمَ وَ یَشِبُّ فِیهِ خَصْلَتانِ: الْحِرصُ وَ طولُ الامَلِ. فرزند آدم‌ پیر می‌شود و هر چه‌ به سوی پیری می‌رود به‌ موازات‌ آن‌، دو صفت‌ در او جوان‌ می‌گردد: یکی حرص‌ و دیگری آرزوی دراز.

این روایت به ما می گوید: انسان هر قدر پیرتر می شود حرص و فزون خواهی اش نسبت به دنیا بیشتر می شود و بیشتر دنبال ثروت اندوزی و قدرت طلبی و آرزوهای دراز دنیوی می روند. دنیا مانند آب دریا است که هر چه انسان بیشتر بنوشد تشنه تر می شود.

این انحراف مربوط به کسانی است که از هدف اصلی زندگی منحرف شده اند و خیال می کنند هدف زندگی و کمال انسانی رسیدن به دنیا، قدرت و ثروت و مانند آن است، اما انسان های خداجو و خداپرست از این انحراف خطرناک در امان هستند.

وقتی کسی وارد فضای علم آموزی و حقیقت جویی و خودشناسی نشود، در اثر کمال طلبی فطری، ناخواسته و به تدریج وارد فضای شرک، یعنی دنیاپرستی و نفس پرستی و پول پرستی و شهوت پرستی و انواع پرستش غیر خدا دچار می شود و از جرگه انسانیت خارج می گردد.

خودسازی توحیدی با علم و تحقیق شروع می شود، ولی برای وارد شدن به خودسازی شرکی، جهل و نادانی کافی است. خودسازی شرکی نیاز به علم و دانش ندارد.

فضای خودسازی و دین داری فضای علم به حقیقت است و فضای کفر و بی دینی، فضای جهل و بی خبری نسبت به حقیقت است.

 

در همین راستا گفتنی است:

فضای انقلاب دینی نیز فضای علم است و فضای دنیای غرب و سکولاریسم و لیبرالیسم، فضای جهل و بی خبری است.

نظام سلطه بر جهل مردم حکومت می کند و برای بقای خود نیاز به غافل سازی هر چه بیشتر مردم دارد، ولی نظام اسلامی بر انسان های عالم و دانشمند حکومت می کند. هر قدر مردم کشور ما عالم تر و بیدار تر باشند انقلاب اسلامی محفوظ تر است.

مهمترین آسیبی که انقلاب اسلامی را تهدید می کند عدم بصیرت و جهل مردم است. لذا رهبر انقلاب حفظه الله روی بصیرت مردم و جوان ها خیلی تاکید می کند.

اگر بصیرت باشد برای همیشه ماندگار خواهیم بود و اگر دشمن بصیرت مردم ما را از بین ببرد، انقلاب و حکومت اسلامی خدای ناکرده در معرض فروپاشی قرار می گیرد. 

 

سوال نهم: راهبرد شیطان برای انحراف انسان چیست؟

راهبرد شیطان به عنوان دشمن قسم خورده انسان، ترویج شرک است. یعنی انسان را به سوی دنیا پرستی و نفس پرستی و پول پرستی و نفس پرستی و قدرت پرستی و شهوت پرستی و انواع پرستش غیر خدا سوق می دهد، شیطان قسم خورده است که ما را از توحید و صراط مستقیم خداپرستی و انسانیت دور کند.

رب بما اغویتنی لاقعدن صراطک المستقیم و لاتینهم من بین ایدیهم و من خلفهم و عن ایمانهم و عن شمائلهم و لا تجد اکثرهم شاکرین. ? 16 و 17اعراف?

چرا؟ چون می داند که ریشه همه خوبی ها و کمالات انسان در توحید و خداپرستی و قرب به خدا است و به دلیل دشمنی، نمی خواهد انسان به اهداف انسانی خود برسد.

راهبرد شیطان برای گمراهی و دور کردن انسان از خداپرستی انتخاب کرده است، ترویج شرک است. این کار را با آموزش بت پرستی به بشر شروع کرد اما اکنون به شدت پول پرستی و شهوت پرستی را ترویج می کند. شرک بر عکس توحید ریشه تمام بدی ها در انسان است.

 

سوال دهم: درقیامت چه اتفاقی برای ما می افتد؟

پاسخ: از مطالب گذشته به این نتیجه رسیدیم که انسان در این دنیا سر دوراهی انتخاب خودسازی توحیدی و خودسازی شرکی قرار دارد.

روز قیامت، یعنی روز ظهور. در سوره حمد می خوانیم: مالک یوم الدین. قیامت یوم الدین است. یعنی روز ظهور جزای عمل انسان است. عمل انسان یا توحیدی است یا شرکی.

بنابراین قیامت روز ظهور توحید و شرک است. توحید دین ما است و شرک هم دین مشرکین است. ما انسان بی دین نداریم، مشرکین هم برای خودشان دین دارند. در قرآن کریم از قول پیامبر (ص) خطاب به کفار آمده: لکم دینکم و لی دین. شما دینی برای خود دارید و من هم برای خود دینی دارم.

قیامت روزی است که توحید به صورت بهشت و کفر و شرک به صورت جهنم ظاهر می شود. بهشت جایگاه و سرانجام موحدان و جهنم جایگاه و سرانجام مشرکان و کافران خواهد بود. قرآن کریم در آیات بسیاری سرانجام موحدان را بهشت و سرانجام کافران و مشرکان را جهنم معرفی می کند.

 

 

 

 

 


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 94/3/24::: ساعت 9:25 صبح

چطور میتونم تهذیب نفس را شروع کنم؟ 

مسئله خودسازی، در قرآن کریم با عنوان تزکیه و تزکی مطرح شده و معنای لغوی آن عبارت است از: پاک نمودن خود از ناپاکی ها.[1] در آیات متعددی از قرآن مجید بر اهمیت این پاک­سازی تأکید شده است، مثلاً؛ در سوره شمس می خوانیم: "به تحقیق کسانی که نفس خود را پاک کردند، به رستگاری رسیدند و کسانی که آن را آلوده و ضایع کردند، ضرر دیدند"،[2] همچنین در آیه 19 سوره فاطر و آیات 14 و 15 سوره اعلی، بر این مسئله تأکید شده است. پس خودسازی و تزکیه نفس، امری مقبول و مورد پسند شرع مقدس است.


به طور کلی خودسازی و تهذیب نفس به لحاظ عملی دو مرحله اساسی دارد. 1- تخلق ظاهر انسان به ظاهر شریعت که همان تخلق به تقوا است می باشد، یعنی ترک وابستگی به دنیا و گناه و انجام واجبات و وظایف شرعی

2- مرحله دوم تخلق باطن و روح انسان به صفات اخلاقی و باطنی و امور معنوی دین است از این مرحله تحت عنوان ورع یاد می شود. روی این حساب و تقسیم بندی تهذیب نفس با مرحله اول یعنی تخلق انسان سالک به ظاهر شریعت و عمل به وظایف شرعی ظاهری شروع می شود و سپس با عمل به مرحله دوم و باطنی انسان و دین ، به مقصود و نهایت می رسد.

 نقطه شروع خودسازی و تزکیه نفس برای افراد مختلف، متفاوت است. برای فرد غیر مسلمان، اوّلین راه و نقطه شروع، اسلام آوردن است. به طوری که عده ای از علمای اخلاق، همین مطلب را درجه بندی کرده و گفته اند: اول اسلام، بعد ایمان، در مرحله سوم هجرت و بعد از آن جهاد فی سبیل الله است که در این راه وجود دارد".[3]

 اما نسبت به کسانی که وارد حریم امن اسلام و ایمان شده اند و مورد خطاب آیات قرآنی: "ای مؤمنان به فکر خود باشید"[4] و "ای ایمان آوردندگان ایمان خود را تجدید کنید"،[5] قرار گرفته اند، باید گفت اوّلین مرحله خودسازی، تنبه و بیداری است. به این که باید شروع کرد و خود را از ناپاکی ها جدا کرد. بعد از این تنبه و آگاه شدن، این سؤال پیش می آید که از کجا باید شروع کرد؟ می توان گفت پرسشگر این سؤال، اوّلین مرحله را گذرانده است؛ چرا که با فکر و عقل، به این نتیجه رسیده است که "این عالم جای ماندن نیست و این همه امکانات و بعثت انبیا برای حیوانی زیستن نیست".[6]

 بعد از این مرحله (تفکر و تنبه) نوبت به مرحله "توبه" می رسد؛ یعنی جبران آنچه از دست رفته است. جبران حقوق دیگران که ضایع کرده ایم و جبران حقوق خداوند که بر گردن ما باقی مانده است.

 البته این توبه به همراه عزم است. توبه از آنچه کرده ایم و عزم به سوی آنچه می خواهیم پیش برویم، به همین جهت، عده ای از علما ی اخلاق، منزل دوم را توبه[7] و عده ای عزم[8] گفته اند.

 حضرت امام خمینی (ره) در باره عزم مناسب با این مقام، می فرمایند: "بناگذاری بر ترک معاصی و فعل واجبات و جبران مافات (گذشته ها) و عزم بر این که ظاهر و صورت خود را انسان عقلی و شرعی نماید".[9]

 در دعای روز مبعث آمده است: "مانا دانستم که برترین توشه سالک در مسیر رسیدن به تو، عزم بر اراده ای است که با آن تنها تو را انتخاب نماید".[10]

 مرحله بعدی برای  این امر ترک معصیت و انجام واجبات است.

 حضرت آیت الله بهجت در جواب سؤالی که پرسیده شده: تصمیم به سیر و سلوک دارم، چه کنم؟ می گوید: ترک معصیت برای تمام عمر کافی و وافی است، اگرچه هزارسال باشد.[11]پس در این مرحله باید واجبات الاهی را به اندازه­ای که علم داریم، انجام داده و محرمات الاهی را نیز به اندازه علم­مان ترک کنیم. این مسئله باعث می شود خداوند علم های جدیدی به ما عطا کند و به این وسیله، در سیر و سلوک خود رشد پیدا کنیم. ما هر چه می دانیم عمل می کنیم و خداوند علم به ندانسته ها را به ما عنایت می کند و تا وقتی که ما به وظیفه خود عمل کنیم، این چرخه ادامه دارد. پیامبر (ص) فرموده اند: هر کس آنچه را می داند انجام دهد، خداوند علم مجهولات را به او می فهماند.[12] این روایت، مطابق با آیه قرآنی است که می­فرماید: "کسانی که در راه ما تلاش کنند، راه های خود را به آنان نشان داده و هدایت شان می کنیم".[13]علاوه بر این، باید دانست انسان تا زنده است، هیچ گاه ساکن نیست؛ یا به سوی نور (هدایت) در حرکت است و یا به سوی ظلمت (گمراهی)، و مطلب مهم رهبری این حرکت به سوی نور است .

 برای آگاهی بیشتر، می توانید به رساله‏ لب‏اللباب، حسینى­تهرانى، سیدمحمدحسین،­ ج اوّل، ص 87 مراجعه کنید.

 --------------------------------------------------------------------------------

[1]  "التزکیة التطهیر من الأخلاق الذمیمة"؛ مجمع‏البحرین، ج 1، ص 203.

.[2] "قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها"، شمس، 8-10.

[3] . حسینی طهرانی، سید محمد حسین، رساله لب اللباب، ص 55.

 [4] "یا ایها الذین امنوا علیکم انفسکم"، مائده، 105.

[5] . "یا ایها الذین امنوا امِنوا"، نساء، 136.

[6] . امام خمینی، چهل حدیث، ص 76.

[7] . ملکی تبریزی، میرزا جواد، رساله لقاء الله، ص 52.

[8] . چهل حدیث، ص 7.

[9] . همان.

[10] ."و لقد علمت افضل زاد الراحل الیک عزم ارادة یختارک بها"، مفاتیح الجنان، دعای روز مبعث و الإقبال ‏بالأعمال ‏الحسنة، ص 277.

[11] . به سوی محبوب (دستورالعمل ها و راهنمایی های حضرت آیت الله بهجت)، ص 58.

[12]."من عمل بما علم ورثه الله علم ما لایعلم"، المحجةالبیضاء، ج 6، ص 24؛ بحارالانوار، ج 89 ، ص172 و الخرائج، ج3 ، ص 1058.

.[13]"الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا"، عنکبوت، 99.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 90/11/17::: ساعت 12:56 عصر

برای شروع خودسازی از چه کارهایی باید شروع کرد.خواهشا نگویید ترک محرمات و انجام واجبات..4 تا مثال بزنید ملموس بشه. من دوست دارم از نو شروع کنم. گویی تازه به تکلیف رسیدم؟

پرسشگر گرامی از این که در این حال و هوا هستید خوشحالیم . خودسازی و رسیدن به خدا راه دارد. ولی از اینکه مارا از توصیه به انجام واجبات و ترک محرمات نهی کرده اید تعجب می کنیم . مگر شما این راه را طی کرده اید و به نتیجه نرسیده اید که این طور زده شده اید ؟حالا که وارد گود شده اید جدیت بیشتری به خرج بدهید وتلاش خود را مضاعف کنید . توصیه تمام بزرگان از جمله حضرت علامه حسن زاده آملی و حضرت ایت الحق مرحوم بهجت (ره)این یک جمله بوده و هست که به علم خود عمل کنید . آنچه را نمی دانید به شما خواهند آموخت. این بزرگواران همیشه کسانی که از ایشان توصیه می خواستند به انجام واجبات و ترک گناه توصیه می کردند) اگر واقعا مرد راهی به این توصیه عمل کن.

در کنار انجام وظایف واجب دینی کار دیگری که اهمیت خاص دارد سلوک عقلانی است، یعنی مستند سازی اندیشه و عقاید و اخلاق و اعمال به دلیل وحجت شرعی و عقلی و آشنایی با حکمت دین و امور دینی و زندگی.

همچنین تحلیل لقمه و مال یکی از امور مهم دیگری است که باید انجام شود. تنظیم خواب و خوراک از کارهای مهم زمینه ساز خودسازی است و تزکیه نفس از اخلاق و صفات رزیله و تخلق به فضایل اخلاقی نیز در این راستا اهمیت فوق العاده ای دارد.

بنابراین می توان گفت قدم های اولی که یک انسان مومن برای خودسازی باید بردارد عبارتند از:

1- حلال سازی لقمه و مال

2- تنظیم خواب و خوراک و پرهیز از پرخوابی و پرخوری

3- انجام وظایف شرعی اعم از واجبات و ترک محرمات

4- مستند سازی اندیشه و عقیده و اخلاق و عمل به دلیل و حجت دینی و عقلی و آشنایی با حکمت امور دینی و زندگی از طریق مطالعه و تفکر و تحصیل علم و حکمت.

5- تخلیه نفس از اخلاق رزیله و تخلق به فضایل اخلاقی

این پنج مرحله می تواند گامهای مهم خودسازی تلقی شود که البته در کنار هم مطرح و با هم انجام می شوند ولی در عین حال می توان گفت که لقمه حلال و تحلیل مال اولویت خاصی برای انسان در مسیر خودسازی دارد، چون با لقمه حرام هیچ پیشرفتی در این زمینه حاصل نمی شود.

نکته: این مرحله که گفته شد در حقیقت طی سلوک عقلانی است و بعد اگر انسان به حد نصابی مطمئن در این مرحله رسید کم کم وارد سلوک عرفانی می شود و با قدم محبت و عشق حق تعالی وادی  عرفان را طی می کند و به انجام مستحبات و ریاضات می پردازد.

استاد در سلوک عقلانی همین علمای دین هستند ولی در مسیر عرفان و سلوک عرفانی به استاد خاص نیاز هست که البته به موقع خود خدای متعال سالک را بدون راهنما رها نخواهد کرد.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: پنج شنبه 90/4/16::: ساعت 11:6 صبح

من حوا هستم. امروز عضو شدم من می خواستم از شما کمک بگیرم تا منو در مسیر پیشرفت اخلاقی و موفقیت کنک کنید دوست دارم به مرحله یی برسم که کلمه مومن شامل حال من هم بشه من 22 سالمه و الان مدتی هست که تصمیم دارم به سمت کمال حرکت کنم اما تنهایی از پسش بزنمیام من از کودکی تا نوجوانی نسبتا آدم مذهبی بودم از سن 16 تا 19 سالگی سقوط آزاد داشتم و از اون به بعد در تلاشم که به جای قبلیم برگردم و الان از شما کمک می خوام از کجا بدونم که خدا از من راضی هست یا نه؟

با تشکر از شما خواهر گرامی که ما را محرم اسرار خود دانستید و مشکلتان را با ما در میان گذاشتید. امیدواریم که بتوانیم در رسیدن به مقصودتان شما را یاری کنیم.
از اینکه می بینیم خداوند فرصت جبران گذشته و سالهای از دست رفته را دوباره به شما داده است بسیار خوشحالیم و خداوند را بخاطر لطف و عنایتش که نشانه رضایت از شماست، شکرگذاریم. چرا که اگر خداوند نمی خواست شما را یاری کند، هرگز فرصت و توفیق جبران گذشته را به شما نمی داد و این بیداری و توفیق جبران، نشان از آن دارد که خداوند شما را دوست دارد و می خواهد تا دوباره به سمتش حرکت کنید و به او بپیوندید. و مطمئن باشید در این مسیر نیز لطف و کمک الهی شامل حال شما خواهد بود، چرا که خداوند خود دعوتنامه برای شما فرستاده و توفیق جبران گذشته را نصیبتان کرده است.
«مؤمن کیست؟»
مومن کسی است که به خدا و انبیای الهی بویژه آخرین آنها حضرت محمد مصطفی (ص) و اوصیای آن حضرت، ائمه هدی (ع) ایمان داشته و در حدّ توان عامل به دستورات آخرین دین خدا باشد؛ و اگر گناهی از او سر زد سریعاً توبه نماید. برای مومنین بسته به قوّت ایمانشان در اعتقادات و میزان پایبندیشان به دستورات دینی در عمل، درجات فراوانی است که در کتب اخلاقی و عرفانی به آنها پرداخته می شود.
به عبارت دیگر مومن یعنی مسلمان کامل؛ کسی که به تمام آنچه خدا وپیامبر امر کرده است, تسلیم و پایبند باشد. خداوند مسیری را معین کرده که در ادامه رسالت پیامبر (صلی الله علیه و اله) باید به آن مسیر ملتزم بود و تبعیت از امامت ائمه معصومین (علیهم السلام) در ادامه رسالت پیامبر (صلی الله علیه و اله) ملاک حق وباطل است و هر کسی در این مسیر قرار گیرد مومن است و هر کسی در این مسیر نباشد مومن نیست. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: علی مع الحق والحق مع علی ... علی علیه السلام محور ومدار حق است و هر جا علی باشد حق آنجاست (بحار الانوار, ج 38ص 26تا 40).

ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 90/4/8::: ساعت 10:9 صبح

اولین توصیه جناب انصاری برای سالک و هر کسی که می خواهد دستور العملی بگیرد، چیست؟
در پاسخ به مطالب ذیل توجه کنید :
الف- آیت الله انصاری اولین قدم در سلوک را تبعیت کامل از شرع مقدس و علمای دین می دانستند و می‌فرمودند که: « تبعیت کامل از علماء شریعت اولین قدم سالک است و خطر مهمی که سالک در این مسیر دارد بدبینی به علماء شریعت است. »
ب-برای اگاهی بیشتر به برخی توصیه ها و دستور العمل ها و سفارشات اخلاقی شیخ محمد جواد انصاری همدانی توجه نمایید :
1- جناب استاد کریم محمود حقیقی نقل می‌کردند که:
روزی از آیت الله انصاری سئوال کردم، برای تمرکز فکر در نماز دستوری به من بفرمایید. ایشان فرمودند: « نوافل را ترک مکن و غذاهای حیوانی کم بخور »
2- آقا در توصیه به شاگردانشان بر نماز شب و انجام فرایض و نوافل تأکید بسیار زیادی داشتند، و به بعضی از شاگردانشان می فرمودند: « اگر نوافلتان ترک شد، قضای آن را بجا آورید. »

ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 90/1/21::: ساعت 1:30 عصر

مسلمانان به خصوص شیعیان معتقدند که جسم انسان بالاخره روزی به زیر خاک خواهد رفت و این روح است که باقی می ماند، همانگونه که شنیده ایم در هنگام نماز امام علی (ع) خار از پای ایشان در میآوردند و متوجه نمیشد، چرا ما امروز بیشتر به جسم اهمیت می دهیم تا روح که حقیقت وجودی ماست؟ چگونه است که بزرگان ما اینگونه روح خود را پرورش می دهند و از این جسم فانی خود را رها می کنند؟ من به عنوان یک جوان از شما برای پرورش روح خود راهنمایی می خواهم؟
سوال شما نشانه دغدغه خاطر شما برای اصلاح است و هر که این دغدغه را داشته باشد امید است که ان شاء الله از جهت معنوی پیشرفت کند. قبل از پاسخ به سوال شما در مورد پرورش روح ، درباره جسم گفتنی است: جسم مرکب روح است و روح ما با استفاده از جسم کارهای خود را انجام می‌دهد برای همین باید مراقب بود که جسم سالمی داشته باشیم در غیر این صورت ممکن است دچار مشکل شویم.
همانطور که می‌دانید آسیب رساندن به جسم حرام است و باید از هر کاری که به جسم آسیب می‌رساند پرهیز کرد پس همان طور که می‌بینید علت اهمیت دادن به جسم آن است که جسم ابزار روح ما و وسیله ما در راه پیمودن مسیر به سوی خداست. مومنین باید دارای جسم سالم باشند مخصوصا جوانان که مقام معظم رهبری کرارا جوانان را در کنار تحصیل و تهذیب، توصیه به ورزش می‌کنند. البته همیشه باید دقت کرد که توجه به سلامتی و شادابی جسم اصل قرار نگیرد و همیشه به چشم یک وسیله به آن نگاه کنیم نه هدف.
اما راز پرورش روح دو کلمه بیشتر نیست و آن آزادی از هوای نفس و بندگی خداوند است. مدال افتخار پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بنده بودن است که حتی بر پیامبر بودنشان برتری دارد چنانکه در تشهد نماز،ما اول شهادت می‌دهیم که ایشان بنده است و بعد می‌گوییم فرستاده خداست: وأشهد أن محمدا عبده و رسوله.
دنیا جایی است که ما باید روح خود را پرورش دهیم و دستورالعمل آن را کسی می‌داند که خود این مسیر را پیموده است و در راس آنها قطعا محمد و آل محمد علیهم السلام و الصلاه هستند. هر چقدر ما در زندگی خود به چهارده معصوم که صراط مستقیم پروردگار هستند بیشتر نزدیک شویم و زندگی خود و تمام حرکات و رفتار و افکار خود را بیشتر به آنها نزدیک کنیم مسیر بندگی را بهتر پیموده‌ایم و در نتیجه روح ما پرورش بیشتری می‌یابد.

ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 89/12/15::: ساعت 1:54 عصر

گام های عملی به سوی خودسازی چیست؟
خود سازی به معنای ظاهر خود را آراستن و کوشش برای تهذیب اخلاق خویش است . دراصطلاح , به معنای تکمیل و پرورش نفس و استفادهء بهینه از خواست ها و تمایلات به صورت همآهنگ و درجای خود می باشد.(1)بنابر قول مشهور, انسان در میان سایر حیوانات که تک بعدی هستند, دارای دو بُعد مادی و معنوی (جسمی و روحانی ) می باشد.
بُعد مادی, بعد جسمی و حیوانی و غرایز و تمایلات و جنبه های شهوانی نیز نامیده می شود و بعد معنوی نیز, بعد ملکوتی و انسانی و تمایلات عالیهء انسانی و فطری و عقلانی گفته می شود.
اما امتیاز انسان بر سایر حیوانات , به خاطر داشتن بعد معنوی و روحانی می باشد. وقتی انسان می گوید: گرسنه یاتشنه هستم و یا خانه و ماشین و زن و فرزند و پول و مقام می خواهم, خبر از بعد مادی و حیوانی خود می دهد و وقتی صحبت از شناخت و وجدان و ایثار و حقیقت خواهی و علم جویی و هنر دوستی می نماید, از بعد معنوی و ملکوتی خود خبر می دهد.

ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: پنج شنبه 89/12/12::: ساعت 10:25 صبح

ما پس از اینکه فهمیدیم در زندگی عمل به احکام شریعت جزیی از دین است و حتما باید اخلاقیات را هم وارد زندگی خود کنیم یعنی اینکه مراتب خودسازی را طی کنیم تا به هدفی که برامون مقرر شده برسیم حالا عاملی که باعث شه ما اون باور و انگیزه رو پیدا کنیم تا قدم در راه (خودسازی) بزاریم چیه؟
همانگونه که می دانید ، خود شناسی سر آغاز خود سازی است و تا انسان خودش را بدرستی نشناسد، تهذیب نفس برایش عملا ممکن نیست. خودسازی کار چندان آسانی نیست و سختی های فراوانی دارد که تنها با انگیزه ای بسیار قوی می توان این راه را پیمود و این انگیزه را خودشناسی تامین می کند.
البته این موضوع در جای خود دلایلی دارد که به برخی از آنها اشاره می نماییم.
اول. انسان از طریق خود شناسى به کرامت نفس و عظمت این خلقت ‏بزرگ الهى و اهمیت روح آدمى که پرتوى از انوارالهى و نفحه‏اى از نفحات ربانى است پى مى‏برد; آرى! درک مى‏کند که این گوهر گرانبها را نباید به ثمن و بهاى ناچیز فروخت و به آسانى از دست داد!
امیر المومنین علی (ع) در کلام بسیار حکیمانه ای فرموده است: کسی که کرامت و بزرگواری نفس خویش را بدرستی بشناسد ، آنقدر بدان مشغول می شود که تمام تمنیات دنیوی ، زرق و برق و لذتهای آن در نظر او بی رنگ و کم اهمیت جلوه می کند. چنین شخصی دیگر حاضر نمی شود که خود و ارزش های وجودی خود را در مقابل بهای ناچیز مال و مقام دنیوی معامله نماید. تنها کسانى خود را آلوده رذائل اخلاق مى‏کنند و گوهر پاک روح انسانى را به فساد و نابودى مى‏کشانند که از عظمت آن بى‏خبرند.

ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 89/11/18::: ساعت 8:52 عصر

با چه انگیزه ای خودسازی کنیم؟

انگیزه اصلی خودسازی چیزی جز کسب رضایت الهی نیست. رضایت خداوند نهایت درجه کمال انسان مومن در زندگی است. رضایت دو طرفه انسان و خداوند نهایت آرزوی سالکان و عارفان است. رضی الله و رضوا عنه. بنابراین انسان برای رسیدن به مقام رضا باید تلاش بکند.

 رابطه خودسازی و رضایت خداوند:

در مورد خودسازی اول باید ببینیم انگیزه خودسازی چیست. اگر موضوع انگیزه روشن شود؟ راه برای خودسازی باز می شود. اگر ما هدف را خوب شناسایی کرده باشیم؟ راه رسیدن به هدف را هم پیدا خواهیم کرد. باید بررسی کنیم کسی که می خواهد خودسازی کند؟ توی ذهنش چه می گذرد. چه چیزی باعث شده که به سمت خودسازی برود. هر کسی مطابق برداشت و شناختی که دارد ممکن است با انگیزه خاصی به خودسازی روی بیاورد. یعنی سلیقه ها و برداشت ها و شناختها در این زمینه بسیار متفاوت است و هر کسی با رویکرد خاصی به موضوع نگاه می کند. به خاطر همین هم تعریف های زیادی از خودسازی می شود. هر کسی با نگاه خود سعی کرده تعریف خاصی از خودسازی ارایه کند.

  ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 89/11/18::: ساعت 8:51 عصر

مراتب رضایت الهی:

رضایت خداوند تعالی مراتبی دارد که رتبه های آن وابسته به درجات تقرب و تشبه به خدای متعال از طریق عبودیت و بندگی است, هر درجه ای از عبودیت متضمن درجه ای از قرب است و نیز رضایت متناسب با آن درجه را به همراه دارد.

 روش های کلی کسب رضایت:

1-      هماهنگی تکوینی با هستی و سنت های حاکم بر هستی و صفات خدای متعال.

2-      هماهنگی تشریعی با اراده خداوند که از طریق انبیا ووحی به انسان رسیده است که در انجام وظایف دینی خلاصه می شود.

 راهکار اصلی کسب رضایت الهی:

ادامه مطلب...

 
   1   2   3   4   5   >>   >
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید