بازدید امروز : 49
بازدید دیروز : 65
فلسفه نهایی دین و معنویت چیست؟
سر و فلسفه نهایی دین و ضرورت عبادت، نماز و معنویت به مقام خلافت و ولایت انسان در روی زمین باز می گردد. در آیات مربوط به آفرینش انسان آمده است که خداوند انسان را خلیفه خود در زمین قرار داده است. خلیفه بودن انسان بدون داشتن مقام ولایت و قدرت ولایی ممکن نیست. ولایت اصل و اساس تمامی کمالات انسان و مناصب الهی و اجتماعی او است.
مقام ولایت همان مقام قرب الهی است که خدای متعال استعداد آن را به صورت کامل تنها در نهاد انسان قرار داده و تحقق آن را هدف نهایی زندگی او معرفی نموده است.
به طور کلی می توان گفت: فلسفه دین، زندگی و عبادت تحقق نیروی ولایت در انسان است، زیرا تنها با فعلیت یافتن این نیرو است که انسان جایگاه اصلی خویش را در زمین و آفرینش احراز می کند. مقام و جایگاهی که خدای متعال او را برای آن آفریده، یعنی خلافت خداوند در زمین.
کسانی که نماز نمی خوانند و یا کاهلی می کنند، به این حقیقت که گفته شد، واقف نیستند. در نتیجه ایشان انسان های ضعیفی هستند که این اقتدار در آنها بروز نمی کند و نمی توانند به عنوان یک انسان در زمین تاثیرات ولایی مثبت داشته باشند و می بینیم که افراد بی خاصیت و کم تاثیری پیرامون خود هستند، ولی اهل عبادت و دین داری، به دلیل بهره مندی از این نیرو، کسانی هستند که در جامعه و خانواده خود تاثیر مثبت می گذارند. البته به هر مقدار که درجه اخلاص و صدق انسان مومن در این مسیر بیشتر باشد، فرد موثرتر و مفید تری برای خویش و جامعه خواهد بود.
بدون دین و معنویت، آدمى در مسیر زندگى، گوهر عبودیت خویش را در برابر ذات لایزال احدیت، به فراموشى خواهد سپرد و در نتیجه از کمال خویش باز خواهد ماند.
انسان، بدون دین و عبادت، که بهترین راه ارتباطی با خداوند است ضعیف خواهد شد. انسان طالب قدرت و توانایی است و این طلب خود را بیشتر از طریق ارتباط با قدرت بی نهایت خداوند و عبادت عملی می کند. نماز مانند گوشی همراه که پس از مدتی نیرو و باطری اش ضعیف می شود و نیاز به شارژ دارد، شارژ کننده نیروهای معنوی انسان است.
به لحاظ ا جتماعی هم دین به دنبال اجرای توحید و عدالت است. حکومت و مدیریت جامعه شعبه ای مهم از ولایت و خلافت انسان و یا مهمترین عرصه آن است. ولی فقیه به همین معنا است. یعنی اصل این است که در جامعه باید امام معصوم(ع) ولی و حاکم باشد و در عصر غیبت معصوم همین امام (ع) فقیه جامع شرایط را به جای خود منصوب کرده و او است که باید زمام امور جامعه را بدست بگیرد.
کار مهم ولایت اجتماعی اسلام اجرای عدالت اجتماعی وتوضیع امکانات و فرصت ها به صورت عادلانه بین مردم است تا آنهایی که همه به صورت مساوی بندگان خدای هستند، به صورت عادلانه از امکانات رشد و رسیدن به مقامات ولایی برخوردار باشند. عدالت میوه و ثمره اصل توحید است. توحید یعنی تمامی انسان ها اعضای یک خانواده اند و همه بندگان یک خدای می باشند و باید از عدالت برخوردار باشند.
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهراند.
در جامعه اسلامی تمامی مومنین از ولایت برخوردارند. و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض. ( توبه، 71) منتهی مراتب هم محفوظ است. هر کسی دارای مرتبه ای از ولایت است و نسبت به زیر مجموعه خود ولایت دارد و نسبت به مراتب بالاتر باید ولایت پذیر باشد.
دین و معنویت می خواهد انسان و جامعه را به توحید و عدالت رهنمون باشد تا در عرصه جامعه توحیدی و عدالت محور انسان بتواند به مقام و جایگاه اصلی خود که مقام ولایت و خلافت انسان در زمین است برسد.
چگونه می توان دین خود را از حالت تقلیدی به حالت تحقیقی در آوریم؟
پاسخ: تحقیقی نمودن دین دارای مراحلی است. یک. سیر مطالعاتی در آموزه های گوناگونی که ایمان و آگاهی دینی را تقویت می کند. دو. تحقیق در موضوعاتی که اختلافی و سوال برانگیز است برای رفع شبهات. سه. تفکر شخصی در معارف عمیق و اعتقادی دین.
برای شروع برنامه سیر مطالعاتی شهید مطهری را توصیه می کنیم. یکى از بهترین شیوههاى این برنامه که امروزه مورد توجّه قرار گرفته، سیر مطالعاتى «آسان به مشکل» است.
ما سعى نمودهایم ضمن دستهبندى آثار شهید مطهرى قدس سره به چند بخش، شیوه فوق را نیز رعایت نموده باشیم:
الف) بخش سیره معصومین و بزرگان ( شامل کتابهاى: 1- داستان راستان، 2- سیرى در سیره نبوى(ص)، 3- سیرى در سیره ائمّه اطهار علیهم السلام، 4- جاذبه و دافعه علىعلیه السلام، 5- حماسه حسینى، 6- سیرى در نهج البلاغه،7- پیامبر امّى)
ب) بخش گفتارها ( شامل کتابهاى 8- ده گفتار، 9- پانزده گفتار، 10- بیست گفتار، 11- حکمتها و اندرزها)
پ) بخش انسانشناسى ( شامل کتابهاى 12- ولاءها و ولایتها، 13- امدادهاى غیبى در زندگى بشر، 14- تکامل اجتماعى انسان، 15- نبرد حقّ و باطل، 16- فطرت)
ت) بخش اخلاقى تربیتى ( شامل کتابهاى 17- آزادى معنوى، 18- تعلیم و تربیت در اسلام، 19- انسان کامل، 20- عرفان حافظ، 21- فلسفه اخلاق)
ث) بخش زنان (شامل کتابهاى 22- نظام حقوق زن در اسلام، 23- مسأله حجاب، 24- پاسخهاى استاد، 25- اخلاق جنسی)
ج) بخش سیاسى اجتماعى (شامل کتابهاى 26- اسلام و نیازهاى زمان، 27- احیاى تفکر اسلامى، 28- جهاد، 29- قیام و انقلاب مهدىعلیه السلام، 30- پیرامون جمهورى اسلامى، 31- پیرامون انقلاب اسلامی)
چ) بخش تاریخ (شامل 32 کتابهاى - نهضتهاى اسلامى در صد ساله اخیر، 33- خدمات متقابل اسلام و ایران، 34- فلسفه تاریخ)
ح) بخش جهان بینى (35- شامل 6 جلد مقدمهاى بر جهان بینى اسلامى که مقام معظم رهبرى (دام ظله) در مورد آنها فرمودهاند: اعتقاد من این است که طلاّب باید کتابهاى جهان بینى شهید مطهرى را مباحثه کنند)
خ) بخش اصول عقاید (شامل کتابهاى 36- توحید، 37- عدل الهى، 38- نبوت، 39- ختم نبوت، 40- خاتمیت، 41- امامت و رهبرى، 42- انسان و سرنوشت، 43- معاد، 44- علل گرایش به مادیگری)
د) بخش تفسیر (45- شامل دوره 14 جلدى آشنایى با قرآن)
ذ) بخش اقتصاد (شامل کتابهاى 46- مسأله ربا و بانک، 47- مسأله بیمه، 48- نظرى به نظام اقتصادى اسلام)
ر) بخش آشنایى با علوم اسلامى (شامل کلیات 49- منطق و فلسفه، 50- فقه و اصول فقه، 51- کلام، عرفان و حکمت عملی)
ز) بخش فلسفه (شامل کتابهاى 52- اصول فلسفه و روش رئالیسم، 53- شرح منظومه، 54- مقالات فلسفى، 55- درسهاى اسفار، 56- مسأله شناخت، 57- نقدى بر مارکسیسم)
نقش دین در تقویت زندگی:
دین آموزه های فراوانی دارد، ولی تاثیر نهایی آن زنده ساختن انسان است. یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم. ای اهل ایمان به دعوت خدا و رسول پاسخ گویید، هنگامی که شما را برای زنده ساختن فرا می خوانند. (انفال، 24)
ما به ظاهر زنده هستیم، ولی گاهی آنقدر زندگی مان ضعیف است که نمی شود گفت زنده ایم. یعنی حقیقت زندگی در ما نیست و دین و خدا و رسول هستند که به زندگی ما قدرت و قوت می بخشند.
خدا، یعنی مایه حیات هستی و هدف او از ارسال رسل و کتب الهی چیزی جز ارتقای درجه حیات انسان نیست. قرآن کریم ما را به دانش و تفکر و عمل و عبادت و اخلاق و ایمان دعوت می کند، ولی تمامی این دعوت ها برای تقویت زندگی و درجه حیات انسان است.
جاودانگی و قرب انسان به خداوند که منبع حیات هستی است نیز از همین طریق، یعنی بالا رفتن درجه حیات و زنده تر شدن بیشتر، تحقق می یابد.
دین روش زندگی و راه زنده تر شدن انسان است. انبیا آمده اند تا ما را زنده تر کنند و در مسیر زندگی و زنده شدن هدایت مان کنند. قرآن کتاب زندگی است. امام و معصوم(ع) یعنی انسانی که از سایرین زنده تر و قوی تر است و می تواند راهنمای آنها در مسیر زندگی و تقویت حیات باشد.
علم و قدرت مایه های اصلی زندگی هستند. عبادت ارتباط انسان با حیات ساری در کل هستی است، برای کسب حیات و زنده تر شدن بیشتر. ما در عبادت در حقیقت علم و قدرت و حیات خداوند را پرستش می کنیم. و آرزوی آن را داریم که از این طریق به آب حیات و زندگی جاودان برسیم.
آب حیات مخصوص خضرنبی(ع) نبود. هر کسی می تواند با پاسخ دهی مناسب به دعوت خدا و رسول به آب حیات و جاودانگی برسد. انسان های ماندگار در طول تاریخ فراوان اند. کسانی که از طریق قرب به خداوند و ارتقای حیات به جاودانگی رسیده اند. امام خمینی رض در این زمان یکی از نمونه های آن است. کسی که هرگز در تاریخ انسان ها فراموش نخواهد شد و تا قیامت نام و یاد و افکارش باقی و تاثیر گذار خواهد بود.
اگر انبیا و اولیای الهی باقی هستند به خاطر این است که زندگی آنها قوی بوده است و اگر بیشتر انسان ها با مرگ فراموش می شوند، به خاطر این است که زندگی شان ضعیف است.
اکثر انسان ها هلاک می شوند، یعنی مستهلک می شوند و چیزی از آنها نمی ماند که الهام دهنده و راهگشای دیگران باشد، ولی انسان های قوی تا ابد ماندگار و پایدارند. العلماء باقون ما بقی الدهر. سر ماندگاری عالمان راستین و ربانی هم این است که آنها درجه و مرتبه حیات شان از دیگران قوی تر است.
اکثر مردم زنده هستند، ولی زندگی نمی کنند. زندگی، یعنی حرکت در مسیر قدرت بخشیدن به حیات و زنده تر و قوی تر شدن. منظور از زنده بودن تنها حیات بشری داشتن نیست. در این نوع زندگی تمامی انسان ها مشترک هستند و قبل از فرارسیدن مرگ طبیعی می توان گفت: همه آنها زنده اند.
منظور دین از حیات بخشی، زنده شدن بعد معنوی و روحانی انسان است. از نظر دین و قرآن کریم به کسی زنده اطلاق می شود که هویت انسانی و الهی خویش را احیا کرده است. حیات بشری لازم است، ولی کافی نیست. انسان با احیای هویت الهی خویش است که به حقیقت زنده و جاودان خواهد شد و به سعادت و قرب الهی می رسد.
16-3-87
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید