بازدید امروز : 478
بازدید دیروز : 62
پیامدهاى دنیوى و اخروى گناه کبیره زنا چیست؟
اسلام در برخورد با محرمات و ازجمله محرمات جنسی از یک سیستم کاملا پیچیده و به هم مرتبط استفاده نموده است. اسلام در سطوح مختلف فردی ، اجتماعی ، عبادی ، اقتصادی، خانوادگی ، تربیتی و ... دستوراتی دارد که تقید به آن زمینه ساز یک زندگی پاک و توام با آرامش است. در برخورد با گنهکاران و مجرمین نیز سیاستی ذومراتب دارد. سیاست اسلام در برخورد با این جرایم در درجه اول جنبه تادیبی و تربیتی دارد. اکثر قریب به اتفاق مصادیق جرائم جنسی ، برخوردی تعزیری به عمل می آید و انواع هنجارشکن آن مقتضی برخوردی تهدیدامیز و بازدارنده است. بایستی توجه داشت که در بسیاری از موارد شدت عمل نیز لازم است. گناهانی مثل زنای محصنه یا فاحشگی را نمی توان یکسره به فقر اقتصادی استناد داد. اتفاقا آمار انحرافات جنسی در طبقه مرفه تاسف آور تر است.
در روایتی از پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله) اثرات گناه زنا به دو قسم تقسیم شده است. ایشان فر مودند: ای علی! زنا شش پیامد دارد: سه پیامد در دنیا و سه دیگر در آخرت. پیامد های دنیایش این است که آبرو را می برد، مرگ را شتاب می بخشد و روزی را می برد و پیامد های آخرتش عبارت است از حسابرسی سخت و دقیق, خشم خدای رحمان و جاودانگی در آتش. (میزان الحکمه / ج 5 / ص 2213) ادامه مطلب...
نرفتن به نماز جمعه به جز قساوت قلب موجب چه چیزی می شود؟
خداوند در قرآن کریم می فرماید:
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَاةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى? ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ? ذَ?لِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ---ای مؤمنان! هنگامی که برای نماز جمعه اذان گفته شد به سوی ذکر و عبادت خدا بشتابید و داد و ستد را رها سازید. این برای شما بهتر و سودمندتر است اگر بدانید و متوجه باشید»(جمعه:9)
نماز جمعه یکی از عبادتهای بزرگ در فرهنگ اسلام به شمار میرود و اهمیت این فریضهی بزرگ بر کسی پوشیده نیست. نمازجمعه نیروگاه روحی، تربیت گاه دینــــــی، ملاقات همگانی وحتی مانورسیاسی برای مسلمین است که قلب دشمنانشان را می لرزاند و هرگـونه طمع و توطئه شان علیه اسلام و مؤمـنان را نقش برآب می سازد.
آثار سوء ترک نماز جمعه:
در احادیث اسلامی، تأثیرات و پیآمدهای ناخوشایندی برای کسی که در نماز جمعه شرکت نمیکند، بیان شده است. در بعضی احادیث، تارک نماز جمعه، «پریشان و سرگردان»، «نامبارک و بی برکت» و «عبادتهایش غیر مقبول»معرفی شده است. ادامه مطلب...
آیا روایاتی درباره رنگ لباس داریم؟ چه رنگهایی مستحب و چه رنگ هایی مکروهند؟
در پاسخ به مطالبی در این باره توجه کنید :
1. موضوع مطرح شده در این بحث مربوط به روانشناسی رنگها است و در منابع روایی نیامده است .
2. در مورد رنگ لباس در روایات در چند حدیث از نبىّ اسلام صلىاللهعلیهوآله آمده :
جامه سپید بپوشید که پاکیزهترین و نیکوترین جامه هاست[1] .
امام صادق علیهالسلام مىفرماید :
امیرالمؤمنین علیهالسلام اکثر اوقات جامه سپید مىپوشید[2] .
حفص مؤذن مىگوید :
حضرت صادق علیهالسلام را در حرم پیامبر بین قبر و منبر دیدم که جامهاى زرد به رنگ بِهْ پوشیده بود و نماز مىخواند[3] .
در حدیث حسن از حضرت صادق علیهالسلام نقل شده :
جامه سرخ تیره پوشیدن کراهت دارد ، مگر براى تازه داماد[4] .
ابوالعلا ـ که یکى از راویان حدیث است ـ مىگوید :
حضرت صادق علیهالسلامرا در حال احرام دیدم که خود را با بُرد یمنى سبز پوشانده بود[5] .
رسول اسلام صلىاللهعلیهوآله مىفرمود : ادامه مطلب...
سلام.آدم باید چه مراحلی طی کنه تابه لذت عبادت برسه؟
پاسخ: برای اینکه از مناجات و عبادت لذت ببریم ، ابتدا باید بدانیم که عبادت چیست، چگونه ارتباطی است و سپس حقیقت عبادت را در خودمان محقق کنیم و به ارتباط خود با خدای متعال عمق ببخشیم و سجاده را به می عشق حق تعالی رنگین سازیم تا از آنها لذت ببریم و برای رسیدن به این هدف باید نسبت به موارد ذیل مراقبت نمود.
الف- بالا بردن سطح معرفت خود نسبت خدای تعالی
بی شک هنگام صحبت کردن با فردی بزرگوار و دارای مقامات عالی , اگر انسان نسبت به او شناخت نداشته باشد , نه تنها از هم صحبتی با او لذت نمی برد , بلکه ادب حضور و هم کلامی با او را نیز رعایت نمی کند. آیا تا به حال از خود پرسیده ایم که شناخت ما از خدای خویش چقدر است ؟ آیا نسبت به صفات الهی آگاهی داریم ؟ الرحمن یعنی چه ؟ الرحیم به چه معناست ؟ حمد و سپاس چرا باید مخصوص پروردگار باشد ؟ و ... چرا امثال ما از نماز لذت نمی بریم , در حالی که معصومین ( علیهم السلام ) نماز را نور چشم خود می دانستند ؟ ادامه مطلب...
چرا آدمها این قدر راحت بدون ترس از خدا گناه می کنند؟
با تشکر از شما خواهر گرامی که دوباره به ما اعتماد نمودید و ما را محرم اسرار خود دانستید.
«منشأ گناهان»
آنچه از تعالیم اسلامی و دینی فهمیده می شود این است که تمام اشتباهات و گناهان انسان ریشه در نادانی و جهل او دارند. و کسب رذائل اخلاقی نیز به دلیل عدم آگاهی و علم به تأثیرات مخرب آنها می باشد. انسانی که علم دارد خداوند در همه حال و همه جا با اوست (نحن أقرب إلیه من حبل الورید – ما از رگ قلب به او (انسان) نزدیکتریم. ق 16) و کوچکترین حرکاتش حتی با اراده و نیروی خداوند صورت می گیرد؛ لا قوّة الّا بالله (کهف 39). هرچه هست و هرچه دارد همه امانتی است که اگر در استفاده از آن کوتاهی کند مورد بازخواست قرار خواهد گرفت، چطور ممکن است دست به گناه زده و موجبات سقوط خویش به درّه هلاکت را فراهم آورد؟
بطور کلی بروز جهل و نادانی به چند طریق سبب ارتکاب گناه از سوی انسان می شود که عبارتند از:
درمورد ولایت مداری توضیح دهید؟
پاسخ: از ارتباط مجددتان تشکر میکنیم. انبوهی از معانی و معارف در ولایت مداری نهفته است. ابتدا به آیه ولایت اشاره میکنم و سپس ولایت مداری را معنا میکنم:
إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ (مائده 55) سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند همانها که نماز را برپا مىدارند، و در حال رکوع، زکات مىدهند.
بر اساس این آیه شریفه ولی و سرپرست و صاحب اختیار مومنین، خدا و رسول و حضرت علی علیهماالسلام است ( که این آیه شریفه پس از خاتم بخشی حضرت علی علیه السلام در حالت رکوع نازل شد.)
در واقع ولایت مداری مفهومی است که ریشه قرآنی دارد و خدای متعال همه مومنین را به آن دستور میدهد. ما تنها به یک دسته از این آیات اشاره میکنیم. در قرآن کریم سه بار دستور ولایت مداری در قالب تعبیر «یُسَلِّمُوا تَسْلیما» (نساء 65 و احزاب 22و 56) بیان شده است.
اطاعت محض همراه با رضایت یا به تعبیر لطیف دیگر «رام» بودن در برابر ولایت، معنای «تسلیم» است که همه به آن امر شده اند.
دچار سستی و تنبلی هستم بعضا! چیکار کنم؟
مکاتبه شما با این مرکزبازگو کننده گرایش های فکری و عقیدتی پاک و تحسین برانگیز و گویای حُسن اعتماد به این مرکز است. امیدواریم راهنمای خوبی در رابطه با این موضوع برای شما باشیم.
همانطور که خودتان می دانید اساسا کسالت یا تنبلی یکی از آسیب های اخلاقی و انسانی است که کوتاهی و ضعف همت از آثار و نتایج آن به شمار می رود. افراد تنبل واهمال کار که در واقع دچار یک آسیب روانی شده اند و به عادت ناپسند تعلل ورزیدن، سبک گرفتن و سهل انگاری در کارها و وظایف محوله خو کرده اند، معمولا از همت پایینی برخوردارند. این عادت که در نزد بیشتر مردم رایج است، یکی از آسیب های روانی محسوب می شود و بنا بر آماری که برخی از روان شناسان در این زمینه ارائه کرده اند 95 درصد مردم به نوعی به این مشکل مبتلا هستند (آلبرت آلیس و ویلیام جیمز، روان شناسی اهمال کاری، محمد علی فرجاد، تهران، مؤسسه امید، 1375، ص 9).
حدود دو ماه است که احساس می کنم حال عبادت از من گرفته شده دیگر نمازهایم را اول وقت نمی خوانم. بزور میخوانم وقتی هم میخوانم بی روح است قرآن نمی خوانم چکار کنم که دوباره برگردم؟
علت و ریشه بسیاری از این دو دل شدنها در ضعف ایمان است و لذا راهکارهای برای تقویت ایمان ذکر شده است که ان شا الله با عمل کردن به آنها می توان به خداوند نزدیک شد و بسیاری از این مشکلات را از بین برد .
یاد معاد
از مهمترین عوامل گناه و نافرمانی خداوند، فراموشی قیامت است. اگر کسی همیشه به یاد خدا باشد، هرگز در اطاعت فرمان خدا سستی به خود راه نمیدهد و نیز بر اثر غفلت خود را به گناه نمیآلاید؛ زیرا اعتقاد به کیفر، که در حقیقت ظهور باطن همین اعمال است، با غفلت و آلودگی به گناه سازگار نیست. بر این اساس، حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به عنوان مربّی جامعه و مهذّب نفوس، پس از هر نماز عشا با صدای رسا به نمازگزاران میفرمود: «بار سفر ببندید، ره توشه برگیرید که مسافرت نزدیک است.»
این هشدار از تعلیمات رسول خداست که همواره جانهای مستعد و آماده را مخاطب قرار داده، مرگ و قیامت را به آنان تذکر میداد. از اینرو، در بیشتر سخنان آن حضرت، یکی از مشاهد و مواقف قیامت مطرح است؛ مانند اینکه حضرت فرمودند: «قبر برای عدهای باغی است از باغهای بهشت و برای گروهی دیگر چاهی است از چاههای جهنم.»
خدا آدماى بد یا گناه کارم دوست داره باهاشون هست تنهاشون نمیزاره من آدمه خوبو بى گناهى نیستم ناخالصى دارام خیلیام هستن که مثل منن میخوام بدونم خدا مارم دوست داره فراموشمون نمیکنه؟
مهربانی و دلسوزی او چنان است که حتی راضی نمیشود، بنده گنهکار و خطاکار نیز آبرویش ریخته شود و نزد فرشتگان بیآبرو شود. او خود در حدیثی قدسی میفرماید: اگر کسانی که از من روی برمیگردانند، بدانند چقدر به آنها علاقه دارم، هر آینه از شوق جان میسپردند. این حدیث به خوبی نشان میدهد که خدا چقدر نسبت به بندگان گناهکار خود رئوف است و چقدر به آنها علاقه دارد.
با این توضیح معلوم است که خدا حساب شخصی را که اغفال شده و درگیر احساسات شده، یا در اثر تربیت نادرست یا محیط اجتماعی فاسد، به راه نادرست کشیده شده، از سایر افراد جدا میکند. با آنها به گونهای دیگر برخورد میکند. پس ما نباید بیش از حد معمول نگران باشیم.
البته خدا خود، حجت را بر افراد تمام میکند و حتی نسبت به جوانهایی که در ظاهر می بینیم اغفال شدهاند، با وسیلههای مختلف آگاهی بخشی میکند. خود او فرموده: «إن علینا للهدی». هدایت انسانها برعهده ما و وظیفه ماست. این انسان است که با اختیار خود گاه به راست میآید؛ و گاه عصیان میکند و گمراه میشود.
به هر حال عذابهای افراد، نسبت به آگاهی است که آنها از نادرستی کارشان داشتهاند و نسبت به شرایطی است که در آن به سر میبردهاند و فشارهایی است که بر روی آنها بوده است.
من در مراسم عزاداری سالار شهیدان با شور و اشتیاقی زیادی شرکت میکنم ولی در این مراسمها فلسفه عزاداری خود را نمیدانم، با تشکر مرا در این راه راهنمایی کنید ؟
دوست گرامی. فلسفه عزاداری و شرکت در مراسم امام حسین ع این است که عاشورایی و حسینی شویم، یعنی از امام حسین و یارانش بیاموزیم که چگونه از دین دفاع کنیم و چگونه با منکرات بزرگ اجتماعی مبارزه کنیم و چگونه بتوانیم از جان خود در راه خدا بگذریم. مهمترین ویژگی اصحاب امام حسین این بود که وقتی احساس کردند ولی زمان یاری می خواهد با جان خود او را یاری دادند و هیچ وابستگی به دنیا نداشتند و راحت خود را فدای راه حسین و دین خدا نمودند و به بالاترین مقامات عرفانی و قرب الهی رسیدند. موفق باشید.
سلام بالاترین مرتبه ایمان چیست؟
به نظر می رسد اصحاب امام حسین ع بالاترین درجات ایمان را داشتند و رسیدند. روی این حساب می شود گفت بالاترین درجه ایمان از آن کسی است که حاضر است با جان و مال در راه خداوند و حفظ دین خدا فدا شود. اصحاب امام حسین ع می دانستند که اگر بمانند همه کشته می شوند و ایستادند و ولی خدا را تنها نگذاشتند و شهید شدند و دین خدا را حفظ کردند و به بالاترین درجه ایمان رسیدند. موفق باشید.
من نماز و سبک میشمارم بعضی اوقات میخونم بعد ترکش میکنم خیلی سعی کردم درستش کنم ولی نشد شما بگین من چکار کنم تا پیوسته و مرتب نماز بخونم؟
دوست گرامی. نماز بزرگترین یاد خدا و مهمترین عامل جلب فیوضات الهی است. همانگونه که گناه مانع ریزش فیض خدای متعال بر بنده است، دعا و نماز از عوامل مهم جلب این فیوضات است. انسان از نظر روحی نیازمند تعالی و تغذیه است که اگر به او نرسد روحش کوچک و ضعیف و بیمار می شود. گناه مانع رسیدن این تغذیه و عبادت زمینه ساز آن است. اگر دین انسان را به ترک گناه و انجام واجبات به خصوص نماز فرا می خواند برای این است که انسان از تغذیه روحی و فیوضات الهی محروم نشود و رشد کند و به کمال خود برسد.
لطفا بفرمایید وظیفه اصلی یک طالب علوم دینی چیست؟
دوست گرامی. طلبه و عالم دینی در حقیقت جانشین انبیای الهی است و همان وظایف را دارد، انبیای الهی رهبران دینی و اجتماعی و سیاسی جامعه بودند و هدفشان ایجاد جامعه و امت ایمانی و دار الایمان و مدینه فاضله بوده است و برای چنین جامعه ای انسان های شایسته و شهروند واقعی تربیت می کردند. وظیفه یک عالم دینی هم همین است. طلبه یعنی کسی که در سیستم رهبری جامعه قرار دارد و باید به گونه ای تحصیل کند که بتواند در این سیستم مردم و جامعه را به سوی مدینه النبی مورد نظر اسلام رهبری نماید. موفق باشید.
چه دعایی بکنیم تا زود اجابت شود؟
یکی از یاران امام هادی علیه السلام می گوید: خدمت امام هادی علیه السلام رسیدم و عرض کردم:« به من یک دعای اختصاصی بیاموزید، آقای من. حضرت هادی فرمود:« این دعایی است که من زیاد میخوانم و از خدا خواسته ام هر کس بعد از من در کنار قبرم آن را خواند، خواستهاش را اجابت کند:
یا عدّتی عندالعُدد و یا رجائی و المعتمد و یا کهفی و السند و یا واحد و یا واحد یا قل هوالله احد و اسألک اللهم بحق من خلقته من خلقک و لم تجعل فی خلقک مثلهم احداً ان تصلی علیهم و تفعل بی کذا و کذا
ای توشه من، و ای امید و پناهگاه و تکیهگاه من، ای خدای یگانه! تو را به حق کسانی میخوانم که هیچکس را همانند آنها قرار ندادی، و از تو میخواهم بر آنان درود بفرستی و ... در اینجا حاجت خود را بیان کن .
من پسری 16ساله هستم من حدود دو سال پیش در وجود خدا دچار شک شده بودم با مطالعه در این باب به اطلاعات خوبی دست یافته ام و دیگر پرسشی در مورد خدا در ذهن ندارم ولی نمی دانم چرا دلم آرامش پیدا نکرده وبا دیدن هر مکتبی حتی اگر مکتب خرافی هم باشد دچار شک می شوم چه باید بکنم؟
دوست گرامی. درزمینه خداشناسی اگر انسان بخواهد به آرامش برسد باید یقین داشته باشد. یقین است که علت آرامش می شود. الان شما ایمان دارید ولی به یقین نرسیده اید باید سعی کنید علم خود به خدا را یقینی کنید. این موضوع اولا به مطالعه نیاز دارد ثانیا به تفکر و ثالثا به عمل و عبادت و رابعا به طول زمان و پناه بردن به خدا از شر شیطان. سن شما زیاد نیست و زمان فراوانی در اختیار دارید تا ایمان خود را یقینی سازید و از شر شک خلاص گردید. شک از جهتی خوب نیست و انسان را متزلزل می کند و از جهتی هم راه رسیدن به یقین است و خوب است. تا انسان در چیزی شک نکند برای رسیدن به یقین تلاش نمی کند.
در مورد خدا به این موضوع توجه داشته باشید که ذات خدا همان ذات وجود است. آیا شما می توانید در وجود شک کنید. شک در وجود بی معنا است. وجود جهان، وجود خود شما، وجود طبیعت. وجود کهکشان ها. جهان و اشیاء ظهور وجود است و منظور از خداوند همان متن وجودی است که به صورت انسان و جهان ظهور کرده است. خود وجود و وجود داشتن اصلا قابل شک نیست و اگر کسی در وجود خدا شک می کند به دلیل این است که ذات خدا را نمی شناسد. یعنی نمی داند خدا همان اصل وجود جاری و ساری و بی نهایت هستی است. خیال می کند خدا مانند مظاهر و مخلوقات است که در زمان و مکانی هستند و در زمان و مکانی می شود که نباشند. مظاهر می توانند ظهور کنند یا نکنند. اما در مورد وجود این تصور باطل است. وجود ذاتش هستی است و ذات هستی با نیستی تناقض دارد و جمع نمی شود، پس نمی توان گفت: هستی می شود که نیست شود؛ چون لازم می آید که دو نقیض یعنی هستی با نیستی جمع شود و این محال است. کسی که می داند خدا وجود است هرگز شک در او راه پیدا نمی کند چون شک در وجود محال است.
اگر شخصى بخواهد طى الطریق کند باید چکار کند؟
دوست گرامی. کسی خواهد طی طریق الی الله کند باید خود را برای طی کردن دو مرحله مهم و اساسی آماده کند. یکم. راه عقل است که گردنه راه خدا است. سلوک عقلی یعنی مستند سازی تمامی افکار و اخلاق و اعمال زندگی به حجت شرعی و عقلی. یعنی انسان کاملا مطیع خدا شود و برای موضع گیری هایش حجت داشته باشد برای کسب رضایت الهی کوشش کند. دوم. راه دل و عرفان است. راه دل با محبت و عشق طی می شود. یعنی علاوه بر تکیه بر عقل، عاشق خدا هم باشد و کارهایش مستند به عشق و محبت و دوست داشتن خدا گردد. هر کاری که خدا دوست دارد انجام دهد و اگر نداشت ترک کند.
اینکه اسلام انقدر به علم ارزش میده،منظور فقط علم دینه و معارف قرآن؟ یا درسی که من هم می خونم «مهندسی» از نظر اسلام ارزش داره؟ یعنی من میتونم درس بخونم به خاطر خدا؟
دوست گرامی. ارزش علم منحصر به دین نیست. اصولا خود موضوعات ارزش ذاتی ندارند؛ ممکن است کسی علم دین بخواند ولی برای دنیا و یا علم دانشگاهی بخواند ولی برای خدا. چیزی که به علم یا عمل انسان ارزش می دهد انگیزه و نیت است. هر کاری برای خدا و خدمت به اهل ایمان باشد ارزش مند است. امروز دانشمندان هسته ای ما ترور می شوند. این نشان می دهد دشمن امروز از این ناحیه احساس خطر می کند. اگر ارزش نداشت دشمن آنها را ترور نمی کرد. همین عزیزان امروز باعث عزت اسلام هستند. علم دین برای هدایت دینی است و علوم مادی برای گذران زندگی در این جهان و هر دو مورد نیاز انسان و اسلام است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید