بازدید امروز : 52
بازدید دیروز : 278
روش کلی ترک خودارضایی:
همانگونه که عالمان اخلاقی مطرح نموده اند، هر روش درمانی در اخلاق و خود سازی، مبتنی بر طی کردن سه مرحله "علم، حال و عمل" است، ولی چون مرحله حالت ( پشیمانی و ندامت ) به صورت انفعال در انسان پدید می آید و در حقیقت بازتاب آگاهی است ، این مرحله به صورت یک روش مستقل مطرح نمی شود؛ بنابراین برای خارج شدن از این مشکل ، دو روش درمانی "شناختی و رفتاری" پیشنهاد می شود. وظیفه ما دادن آگاهی و شناخت است و کاری که خود شما باید انجام دهید التزام عملی به دستورالعمل ها و به کار گیری دقیق روش های رفتاری ای است که در ذیل پاسخ ارائه می شود.
نیاز به آگاهی:
خود ارضایی یک انحراف عملی است و باید با عمل و رفتار با آن مقابله کرد و راه درمان آن جز با رعایت دقیق دستورالعمل محقق نمی شود, ولی چون هر عملی نیاز به دانش و اطلاعات خاص خود دارد, بنابراین راه کنترل و درمان این بیماری و عادت زشت نیز بدون کسب آگاهی میسر نیست . آگاهی, ازطریق مطالعه در آثار و اطلاعاتی که در این زمینه وجود دارد، بدست می آید. زمینه های مطالعه عبارتند از:
1- اینکه این عمل به لحاظ شرعی حرام و از نظر اخلاقی گناه محسوب می شود و هر گناهی نور ایمان را تضعیف می کند و باعث تاریکی و آلودگی روح انسان می شود. نوری که انسان بدان نیاز فراوان دارد و در اثر فقدان آن، در قیامت دچار عذاب و حسرت خواهد شد.
2- مطالعه در پی آمد ها و عواقب سوء آن .
3- آشنایی با روش پیشگیری و درمان.
4- ازدواج نهایی ترین راهکار ترک است.
کسب آگاهی در موارد یاد شده باعث بیداری انسان می شود و زمینه "توبه, پشیمانی و کنترل آن" را در او فراهم می آورد .
سید مصطفی علم خواه
در این زمینه گفتنی است «استمنا» یا «خودارضایى» یکى از راههاى انحرافى در ارضاى میل جنسى است که نسل جوان را در معرض آسیبهاى جدى قرار مىدهد. این کار عادت بسیار زشت و زیان آوری است که می تواند استعداد و توانایی های فراوان یک جوان را به نابودی بکشاند و حال و آینده او را تباه کند. از اینکه متوجه زشتی این عمل شده اید خدای را شاکریم و در پاسخ گویی به سوال شما مطالبی را پیرامون معرفی ، حرمت و روش درمان آن بیان می نماییم، امید است با کمک الهی و استمداد از معصومین(ع) و اطلاعاتی که در این زمینه برایتان ارسال می شود، در حفظ نفس و کنترل شهوت موفق باشید.
استمنا و یا به عبارتی خود ارضایی، از نظر شرعی واخلاقی، حرام و گناه محسوب می شود. این عادت ناپسندی به لحاظ اخلاقی، بعد معنوی انسان را به سختی می آزارد ، روح او را تاریک می نماید، آزادی معنوی انسان را سلب می کند و در مسیر خود سازی و کمال، آدمی را با چالش جدی مواجه می کند. مطابق تحقیقات انجام شده توسط روانشناسان ،خود ارضایی نوعی اعتیاد و بیماری زشتی است که آثار و ضررهای فراوانی بر جسم و روان آدمی باقی می گذارد.
کسانی که گرفتار این عمل شنیع شده اند، آن را گریزگاهی فرعی و عاجل برای خارج شدن از فشار جنسی و پاسخی برای لذت طلبی خود تصور می کنند، در صورتی که اگرتوجه نمایند، بدین وسیله گرفتار آثار و تبعات زیان آوری می شوند که گاها قابل جبران نیست.
شهوت یکی از اموری است که با طبیعت انسان در آمیخته و در جای خود از نعمت های خداوند است، ولی اگر از حالت تعادل خارج و بر افروخته شود، ممکن است سرمایه های عظیم انسانی را به خاکستر تبدیل کند. این نیرو به طور قطع نیاز به ارضاع دارد، ولی با روشی که با نظام طبیعت و شریعت سازگار باشد.
خدای متعال که به حکمت بالغه اش این غریزه را در نهاد انسان گزارده ، تا نسل انسان باقی بماند، از روی رحمت و هدایت خود راه های آسان و معقول کنترل و ارضاع آن را پیش پای او قرار داده است و نسبت به بیراهه ها و انحراف از مسیر درست نیز ، هشدارهای لازم را به انسان داده است ،راههایی که باید با شناخت و عمل به آنها، سلامت جسم و جان خویش را پاس بداریم و از خطر و پی آمد کارهایی همچون خود ارضایی و مانند آن برهانیم.
کبیره بودن:
به طور قطع "خود ارضایی" یکی از "گناهان " است . در این زمینه برخی از عالمان دینی و اخلاقی نسبت به کبیره بودن آن نیزتاکید نموده اند. از میان ایشان خصوصا مرحوم شهید آیه الله دستغیب در کتاب خویش" گناهان کبیره" فصلی را گشوده و بر بزرگی آن تاکید نموده است .
از نظر شرعی، ملاک کبیره بودن یک عمل، وعده عذاب از جانب پروردگار می باشد. در این زمینه امام صادق (ع) و در ضمن روایتی از عذابی دردناک برای فاعل آن خبر داده است. آن حضرت(ع) فرموده است: سه دسته از مردمان اند که خدای متعال در روز قیامت به ایشان نگاه رحمت نمی افکند، آنها را تذکیه نمی نماید و عذابی دردناک برای ایشان فراهم نموده است ، کسی که موی سپید خود را می کند ، کسی که با خود نکاح (استمناء) می نماید و کسی که مفعول واقع می شود.
به فرض صغیره بودن گناه خود ارضایی در صورت عدم تکرار، ملاک دیگر کبیره بودن گناه، تکرار و به تعبیر روایات اصرار بر آن است ، به همین دلیل چون به طور معمول، خود ارضایی، در افرادی که به آن گرفتارند ، به صورت عادت و اعتیاد در می آید ، تبدبل به گناه کبیره می شود.
البته حرمت و بزرگی گناه خود ارضایی در حد گناهانی همچون زنا و لواط نیست، ولی در عین حال شرایط آن به گونه ای است که می توان گفت: ضررهای بدنی و روانی آن از این دو معصیت بیشر است ؛ زیرا موقعیت برای آنها همیشه مهیا نیست، ولی موقعیت برای خود ارضایی و عادت به آن همیشه مهیا می باشد.
سید مصطفی علم خواه
آسیبهاى ناشى از خودارضایى به گونههاى مختلفى تقسیمپذیر است که به اختصار به برخى از آنها اشاره مىشود:
یک. آسیبهاى جسمانى:
یکى از روشهاى شناخت پیشرفت بیمارىها در پزشکى، مرحلهبندى علایم بیمارى است. براین اساس، برحسب عوارض ایجاد شده در بیمار مبتلا به خودارضایى، سه مرحله بیان شده است:
1. مرحله مشکل ساز .
در افرادى که مدتى است گرفتار خودارضایى شده اند، زودرس ترین عوارض ناشىاز خودارضایى عبارت است از:
الف. خستگى و کوفتگى .
ب. عدم تمرکز حواس .
ج. ضعف حافظه .
د. استرس و اضطراب .
2. مرحله گرفتارى شدید .
بروز علایم زیر در فرد گرفتار، نشان دهنده آن است که شدت ابتلاى وى یا مدت آن بیش از مرحله اول است و در نتیجه عوارض شدیدترى ظاهر شده است:
الف. خستگى و کوفتگى .
ب. نوسان خلق یا تغییرات سریع خلقى .
ج. حساسیت بیش از حد و زودرنجى .
د. کمردرد .
ه. نازک شدن موها .
و. ناتوانى جنسى زودرس در جوانى .
ز. بىخوابى یا بدخوابى و مشکلات مشابه .
3. مرحله گرفتارى بسیار شدید یا حالت اعتیاد .
الف. خستگى و کوفتگى .
ب. ریزش شدید موها .
ج. تارشدن دید چشمها .
د. وز وز گوش .
ه. انزال زودرس و غیرارادى یا خروج منى به صورت قطره قطره .
و. درد کشاله ران و ناحیه تناسلى .
ز. دردهاى قولنجى در ناحیه لگن و استخوان دنبالچه .
نحوه پیدایش عوارض
در دانش پزشکى، روند پیدایش علایم یک بیمارى و چگونگى بروز عوارض و نشانههاى کلینیکى، در شناخت هر چه بیشتر یک بیمارى بسیار مهم است و مىتواند پزشک را در تشخیص و درمان بهتر بیمارى و مریض را در پیشگیرى کمک کند. به این دلیل مناسب است درباره نحوه پیدایش برخى از عوارض خود ارضایى که در به آن اشاره شد بیشتر به آن توضیح داده شود تا خواننده عزیز با روند پیدایش این عوارض، یا به اصطلاح پاتوفیزیولوژى آن آشنا شود.
1. خستگى و کوفتگى: انقباض شدید و یک مرتبه تمام عضلات بدن در جریان انزال (ارگاسم یا اوج لذت جنسى)، باعث مصرف سریع مواد غذایى ذخیره شده در عضلات و به طور عمده کاهش گلیکوژن (ماده اصلى لازم براى تولید انرژى عضلانى) مىشود. خستگى عضلانى تقریبا با سرعت تهى شدن عضلات از گلیکوژن رابطه مستقیم دارد و هرچه این سرعت بیشتر باشد، خستگى بیشتر استفیزیولوژى گایتون، ترجمه دکتر فرخ شادان، تجدید نظر هفتم، 1986 (تهران: چهر، 1365)، ج 1، ص 313.. در خودارضایى، به علت انقباضهاى مکرر عضلات بدن، ذخایر گلیکوژن عضلات به سرعت تمام مىشود و خستگى و کوفتگى همیشه از عوارض بدیهى آن است.
2. ریزش مو: خودارضایى به تدریج با تغییرات هورمونى و شیمیایى که در بدن ایجاد مىکند، باعث افزایش هورمون جنسى مردانه؛ یعنى، تستوسترون به دى هیدرو تستوسترون مىشود که از عواقب بالا بودن ماده DHTدر خون، ریزش موها و تاسى و بزرگ شدن پروستات و عوارض ناشى از آن در پیرى است.
3. خود ارضایى مکرر باعث تحریک بیش از حد سیستم عصبى پاراسمپاتیک و افزایش تخلیه اَسِتیل کولین از انتهاى این رشته ها در مغز مىگردد که این خود باعث پارهاى از عوارض جسمانى و روانى، چون حواسپرتى ، کمى حافظه ، عدم تمرکز حواس، سیاهى رفتن چشم و در نهایت تارى دید مىشود. تمام این علامتها ناشى از تغییر تعادل میزان مواد شیمیایى موجود در مغز است که بین سلولهاى عصبى رد و بدل مىشود و انتقال پیامهاى مختلف را بر عهده دارد.
4. برخى نیز بر این عقیدهاند که علت بروز اختلالات مغزى (مانند حواس پرتى، عدم تمرکز حواس و کاهش حافظه) ناشى از ظرفیت عظیمى از انرژى بدن است که در هر بار انزال، تخلیه شده و هدر مىرود؛ زیرا مایع منى حاوى مقدار بسیار زیادى DNA(هسته 400-300، اسپرمى که در هر انزال خارج مىشود)، RNA آنزیمها، پروتئینها، مواد قندى، لسیتین ، کلسیم، فسفر، نمکهاى بیولوژیک، تستوسترون و... است. این ذخایر عظیم انرژى - که باید در بدن براى رشد و تقویت بخشهاى مختلف مورد استفاده قرار گیرد - بیهوده و به طور مکرر از بدن خارج مىشود و هر کدام عوارضى را به دنبال مىآورند.
براى مثال از آنجا که سلولهاى خونى و پلاکتها در مغز استخوانها تولید مىشود و به تکامل نهایى مىرسد و براى تولید آنها نیز انرژى بسیار زیادى مورد نیاز است؛ در افراد گرفتار خودارضایى، تکامل مغز استخوان و در نتیجه تولید سلولهاى خونى با مشکل مواجه شده و منشأ کم خونى، ضعف و خستگى در این افراد است. نیز دفع فسفر و لیستین بیش از حد از طریق انزالهاى مکرر، باعث کاهش ذخایر این مواد مىشود که مواد حیاتى براى سلامتى سلولهاى عصبى هستند و در نتیجه اختلال عملکرد سیستم عصبى، مانند حواس پرتى، عدم تمرکز حواس و... بروز خواهد کرد.
دو. آسیبهاى روحى و روانى
ضعف حافظه و حواسپرتى، اضطراب، منزوى شدن و گوشهگیرى، افسردگى، بىنشاطى و لذت نبردن از زندگى، پرخاشگرى، بداخلاقى و تندخویى، کسالت دائمى و ضعف اراده، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، احساس گناه و عذاب وجدان بروندادهاى روانى و روحى خودارضایى است. شرح پارهاى از این موارد در مباحث گذشته روشن شد.
سه. آسیبهاى اجتماعى
ناسازگارى خانوادگى، بىمیل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانى در ارتباط با جنس مخالف و همسر، احساس طرد شدن، از بین رفتن عزّت، پاکى، شرافت و جایگاه اجتماعى، دیر ازدواج کردن و لذت نبردن از زندگى مشترکجهت آگاهى بیشتر نگا: قائمى، على، خانواده و مسائل جنسى کودکان، (تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان جمهورى اسلامى ایران، چاپ دهم، 1376)..
چهار. آسیبهاى معنوى و اخروى
هیچ یک از آسیبهاى پیش گفته، به اهمیت آسیبهاى معنوى نیست؛ زیرا آسیبهاى معنوى، جان و دل و به عبارت دیگر کنه حقیقت وجود آدمى را تباه مىسازد. خودارضایى از نظر دین یک گناه است و به تعبیر قرآن زنگار بر دل مىنهد: «کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛ مطففین (83)، آیه 24.؛ «چنین مباد! بلکه اعمال (ناشایست) دلهاى آنان را زنگار زده است».
زنگ یا زنگار در اشیاى مادى، همان چیزى است که روى فلزات و اشیاى قیمتى مىنشیند و معمولاً نشانه پوسیدن و از بین رفتنِ شفافیت و درخشندگى آن و در نهایت ضایع شدن و از بین رفتن آن است.
علامه طباطبایى در تفسیر المیزانطباطبایى، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوى همدانى، (تلخیص)، (قم: دفتر انتشارات اسلامى، بىچا، بىتا)، ج 20، ص 385. مىفرماید: از آیه شریفه سه نکته استفاده مىشود:
1. اعمال زشت، نقش و صورتى به نفس و روح انسان مىدهند؛
2. این نقش و صورت خاص، مانع آن است که نفس آدمى حق و حقیقت را درک کند؛
3. نفس آدمى به حسب طبع اولیهاش صفا و جلایى دارد که با داشتن آن، حق را آن طور که هست درک مىکند.
همچنین آسیبهاى معنوى جهان گذران را در مىنوردد و اگر اصلاح نگردد، حیات جاودان آدمى را در معرض تباهى و شوربختى قرار مىدهد. از این رو نصوص دینى نسبت به آن هشدارهاى لازم را دادهاند. پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله وسلم در این باره مىفرماید: «ناکح الکف ملعون»؛رى شهرى، محمد، میزان الحکمة، ج 12، ص 5654.؛ «ملعون است کسى که خودارضایى کند».
امام صادقعلیه السلام نیز مىفرماید: «با سه گروه خداوند در روز قیامت سخن نمىگوید و پاکشان نمىخواند و عذابى دردناک دارند، از آن سهاند، خودارضایى کننده و کسى که لواط دهد»همان، ح 19049..
در روایات دیگرى امام صادقعلیه السلام خودارضایى را گناه عظیم و مورد نهى الهى معرفى فرموده استهمان، ح 19050..
برای کنترل غریزة جنسی هم خود فرد و هم والدین و اطرافیان مسئولیت دارند. آن چه مربوط به خود فرد میشود عبارتند از:
1- برنامهریزی برای کار مداوم
جوانان و نوجوانان از نیروی سرشار و فوقالعادهای برخوردارند. این نیرو اگر در زمینههای دیگر مورد اساتفاده قرار نگیرد و به صورت مطلوب از آن استفاده نشود، با توجه به شرایط سنی آنها در قالب امور جنسی و شهوانی ظاهر خواهد شد. اگر جوانان و نوجوانان به کار مداوم عادت کنند و نیرو و توان خود رادر این زمینه به مصرف برسانند تا حدودی از انحرافات اخلاقی و شهوت و غریزة جنسی در آنان پیشگیری میشود. کارهای بدنی موجب تعادل جسم و روان میشود. اگر نیک بنگریم افرادی که به کار مداوم مشغول هستند و نیرو و استعدادشان را در زمینههای مثبت و سالم به کار میاندازند، کمتر دچار انحرافات اخلاقی و بحرانهای روحی میشوند. کار موجب میشود نیرو و انرژی جوان قبل از آن که به چربیهای اضافی تبدیل گردد و اختلالاتی در ساز و کار اندامهای بدن ایجاد گردد، از طریق سوخت و ساز مفید و سالم به مصرف برسد.
2- تنظیم خواب
تحقیقات نشان میدهد که بیشتر انحرافات به خصوص در زمینه مسایل جنسی از فکرهای ناسالم و خیالپردازیهایی که جوانان قبل از خواب رفتن دارند، ناشی میشود. اگر جوان قبل از آن که به خواب برود، فکرش به خودش و یک سری مسایل و موضوعات مربوط به دورة جوانی، معطوف گردد، کم کم به انحرافات کشیده خواهد شد. بنابراین، یکی از روشهای پیشگیری از انحرافات این است که برنامة خواب به صورت دقیق تنظیم شود و تا زمانی که خواب بر شما غالب نشده به رختخواب نروید. وقتی به رختخواب بروید که کاملاً خسته و آمادة خواب هستید. لازمة این کا این است که در طول روز مشغول فعالیتهای مهم بوده و به اندازة کافی کار کرده باشد.
طبیعی است اگر جوان با خستگی به رختخواب نرود، به ناچار مدت زمانی را در بستر بیدار خواهد ماند تا به تدریج به خواب رود و چون افکار و اندیشههای شهوانی و تحریکآمیز معمولاً در این مواقع به سراغ جوان میآیند، تنظیم ساعات خواب برای جوان، ضرورت خاصی مییابد. یکی از روان شناسان در این باره میگوید: نیمة اول شب بیش از نیمة دوم آن به بدن نیرو میدهد بنابراین باید از آن به نحوی مفید استفاده شود. و صبحگاهان به محض اینکه از خواب بیدار شدید. بیدرنگ از بستر برخیزید و توجه داشته باشید که بامدادان بیدار ماندن در بستر خواب، بسیار زیانبار است، جسم را سست و ناتوان میسازد و وسوسههای شوم در دل فرد ایجاد میشود.
3- دوری از محیطهای آلوده و ناسالم
یکی از علل و عوامل انحرافات جنسی و به طور کل انحرافات اخلاقی، محیط آلوده و محرکهای شهوانی است. محیط از طریق وارد نمودن عناصر محرک در گرایشهای انحرافی، منجر به طغیان غریزة جنسی در جوان میشود. مسایلی از قبیل بدحجابی، روابط ناسالم و آزاد دختر و پسر، برخی از سریالهای تلویزیونی و فیلمهای خارجی و هم چنین استفادة نادرست از اینترنت در تحریک شهوت و غریزة جنسی جوان مؤثر است شاید برای برخی زا نوجوانان یادآوری و تذکر مسایل دینی و اخلاقی چیزی بیهوده و غیر ضروری تلقی شود، زیرا آنها نه در فکر سلامت خویش هستند و نه مسایل اخلاقی و دینی را میپذیرند، اما برای شما که روحیة مذهبی قوی دارید و همین مسأله باعث شد تا نگران آیندهتان باشید، گفتن این مسایل مهم و ضروری است. اگر واقعاً میخواهید از جوانیتان به خوبی استفاده کنید و در راه درست و سالم گام بردارید، سعی کنید از محیطهای آلوده و دیدن عوامل تحریک کننده، جداً پرهیز نمایید.
4- استفاده درست و مطلوب از اوقات فراغت
یکی از زمینههای پیدایش انحرافات در جوانان و نوجوانان، استفادة نادرست آنها از اوقات فراغت است. اوقات فراغت طولانی و بیبرنامه نوجوانان را عاصی و سرگردان میکند. آنها به تدریج سرخورده و مأیوس میشوند و در نتیجه به دنیای درون خویش پناه میبرند و در کنج خلومت و انزوا راهی برای مشغولیت خود میجویند.
5- پیشگیری از روابط ناسالم
جوانان و نوجوانانی که روابط نامطلوب و ناسالم دارند و با افراد منحرف و بیبند و بار دوست و رفیق هستند، کم کم به انحرافات کشیده میشوند و تحت تأثیر امور شهوانی قرار میگیرند. نفوذپذیری جوانان از دوستان و همسالان بیش از سایر گروهها است. در سنین بلوغ صحبتهای آهسته و در گوشی بین نوجوانان بیشتر میشود و محور این گفتگوها، غالباً مسایل جنسی و امور شهوانی است که به صورت مخفیانه و به دور از انظار بزرگترها طرح میشود. برای پیشگیری از انحرافات اخلاقی سعی کنید از دوستیهای آلوده و مشکوک جداً پرهیز نموده و با افراد سالم و مذهبی ارتباط برقرار نمایید.
6- پرورش تقوا و معنویت در وجود خویش
همة آنچه بیان شد، به نحوی میتوانند در پیشگیری از انحرافات اخلاقی و طغیان شهوت و غریزة جنسی نقش داشته باشند، اما آن چه بیش از همه ضروری است و به صورت زیربنایی در شخصیت و رفتار جوان مؤثر است. پرورش معنویت و تقویت ایمان و تقوای الهی است. ما در عصری زندگی میکنیم که جهان به شدت در مادیات فرو رفته و یک سره غرق در جاذبههای نفسانی و امور شهوانی گردیده است. در شرایط کنونی، خلأ عظیم و هولناکی از اخلاق و معنویت پدید آمده و تمامی مشکلات انسانها نیز از همین جا ناشی شده است.
اگر با تقویت ایمان و نیروی اراده، باورها و اعتقادات نوجوانان تقویت گردند، بدون شک بخشی از مشلکات آنان به ویژه در زمینة مسایل اخلاقی و شهوت و غریزة جنسی درمان میشود.
اگر نوجوان از ته دل باور نمود که تمام اعمال و رفتار او را خدا میبیند و بر اساس عملکرد افراد به آنها پاداش میدهد و اساساً سعادت و خوشبختی انسان به دست خودش میباشد، در این صورت احتمال اینکه مرتکب گناه نشود بسیار زیاد است.
یقین داشته باشید، تا زمانی که نیروی ایمان و تقوا در وجود انسان بارور و تقویت نگردد، هیچ ضمانتی از شهوت و انحرافات اخلاقی وجود ندارد. به خصوص در وضعیت کنونی که عوامل تحریک کنندة بسیار زیاد است. بنابراین قبل از هر چیزی سعی کنید نیروی ایمان و تقوا را در وجود خویش بارور کنید. اگر فکر و ذهن شما متوجه خدا باشد و همیشه نماز خود را اول وقت انجام دهید، خداوند شما را یاری میکند تا از هر گناهی مصون بمانید و تحت تأثیر شهوت و غریزة جنسی قرار نگیرید. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر» به درستی که نماز انسان را از هر گونه آلودگی و عمل زشت و گناه دور نگه میدارد. نماز واقعی نه تنها والاترین عامل کنترک شهوت و دفاع در برابر هجوم انحرافات اخلاقی تلقی میشود، بلکه عامل تهاجمی علیه انحرافات و شهوتها نیز محسوب میگردد.
7- تسهیل و تسریع ازدواج
علاوه بر آن که جوان سعی در کنترل شهوت و غریزة جنسی میکند، باید برای ازدواج که یگانه راه درست ارضای غریزة جنسی میباشد، نیز اقدام کند به این معنا که پسرها از 18 سالگی به بعد میتوانند به فکر ازدواج باشند و اگر شرایط را مساعد میبینید، از همین سن مقدمات آن را فراهم کنند و دخترها هم چنان چه مورد مناسبی به خواستگاری آنها آمد به دلایل نوعاً غیر موجه و پوچ مثل هنوز زود است، میخواهم درس بخوانم، داماد وضع مادی خوبی ندارد و... از ازدواج خودداری نکنند و والدین هم سنگ اندازیهای غیز منطقی نداشته باشند.
امید است با رعایت این نکات و به خصوص توجه به تقوا و نماز بتوانید غریزة جنسی و حس شهوت را در خویش کنترل و مهار نمایید و زمانی که فرصت مناسب برای ازدواج فراهم گردید، به ازدواج اقدام کنید.
سید مصطفی علم خواه
1. نخستین گام براى درمان این عادت شوم، اعتقاد و ایمان به درمانپذیرى آن و دورى از یأس و ناامیدى است. اما رسیدن به نتیجه و ایجاد هرگونه تغییر و دگرگونى نیازمند گذشت زمان، انتخاب راه صحیح و به کارگیرى دقیق دستورها است. البته ترک عادتِ نامطلوب، در زمانِ کوتاه بدون راهنماى کارآزموده و دلسوز، امکان ندارد. از همه اینها مهمتر، اراده و خواست فرد، نقش کلیدى و محورى را ایفا مىکند. درمان و چاره جویى باید منطبق بر خواست فرد باشد؛ زیرا تا وقتى که او نخواهد، مىتوان با قاطعیت گفت که درمان نخواهد شد.
بنابراین بیمار اگر بخواهد، مىتواند بر بیمارى اش غلبه کند و جمله معروف «خواستن توانستن است»، عین حقیقت است. اراده همچون نهالى است که باید آن را پرورش داد تا به مرحله خودشکوفایى و ثمردهى برسد؛ به عبارت دیگر، اراده تقویت شدنى و پرورش یافتنى است و راه پرورش و تقویت آن این است که برخلاف میل خود، اندک اندک به مقابله با این عادت شوم برخیزد تا پس از مدتى لذت توانستن را بچشد، خودارضایى یا ارضاى انحرافى جنسى، ص 29 - 30.. مؤسسه پژوهشى - فرهنگى اشراق.
2. تلاش براى تقویت اراده از گامهاى مهم در امر بهبود است. نگویید اراده از ما سلب شده است! ممکن است اراده انسان ضعیف شود؛ ولى هیچ گاه از بین نمىرود. نشانه اینکه هنوز اراده باقى است، این است که شخص این عمل را در حضور دیگران و در هر شرایطى انجام نمىدهد. براى تقویت اراده، راههاى زیادى پیشنهاد شده که از جمله آنها تلقین به خود استجهت آگاهى بیشتر نگا: پرسش 46..
ویکتور پوشه - روان شناسِ فرانسوى - مىگوید: افراد مبتلا به این عادت شوم، هر روز به دفعات مختلف با تمرکز فکر به خود بگویند: «من به خوبى قادرم این عادت بد را از خود دور کنم، من قادرم». تکرار این عبارت ساده، اثر عجیبى در تقویت اراده و روحیه دارد.
پل ژاگو بر آن است که: «تلقین، قبل از خواب نیز مؤثر است»همان، ص 34..جهت آگاهى بیشتر نگا: پرسش شماره46 (تقویت اراده).
3. سعى شود شکم به هنگام خواب، بیش از حد معمول پر نباشد.
4. از پوشیدن لباسهاى تنگ و چسبان اجتناب گردد.
5. از نگاه کردن به مناظر، فیلمها و تصاویر تحریک کننده، خوددارى شود و شخص به محض مواجهه با این امور، چشم خود را بسته و یا به زمین و یا آسمان نگاه کند.
6. از شنیدن و خواندن مباحث و مطالب جنسى و حتى شوخىهاى تحریککننده و فکر کردن در این امور، دورى شود.
7. از خوردن مواد غذایى محرک، مانند خرما، پیاز، فلفل، تخممرغ، گوشت قرمز و غذاهاى پرچرب - اجتناب و به میزان ضرورت اکتفا شود.
8. قبل از خواب مثانه تخلیه شود.
9. از نوشیدن افراطگونه آب و مایعات پرهیز شود (به خصوص شبها و قبل از خوابیدن).
10. هیچگاه کاملا عریان نشوید و به اندام عریان خود یا دیگری نگاه نکنید.
11. از دستورزى با اندام جنسى، باید اجتناب نمود و در هیچ شرایطى، نباید دستورزى کرد!
12. هرگز نباید به رو خوابید.
13. به منظور تخلیه انرژى - زاید بدن، به طور منظم و زیاد باید ورزش کرد.
14. هیچگاه نباید بیکار بود؛ شخص باید براى اوقات فراغت خود، برنامه داشته باشد و آن را با مطالعه، ورزش، زیارت، عبادت و ... پر کند.
15. هرگز در مکانى خلوت و تنها و دور از نظر دیگران نباید ماند.
16. هرگاه شخص مورد هجوم افکار جنسى واقع شد، باید بلافاصله از مکان خلوت و دور از نظر دیگران خارج شود و خود را به کارى سرگرم کند. در این زمینه گفت و گو با دوستان، مشارکت در عبادتهاى جمعى (مانند جلسات دعا، نماز جماعت و...) بسیار مفید است.
17. هفتهاى یکى دو روز، روزه مستحبى مفید است و اگر شخص توان آن را ندارد، میزان صَرف غذا را کاهش و فاصله هر وعده غذا را افزایش دهد و یا تعداد دفعات غذا را کاهش داده و به حداقل خوراک اکتفا کند.
18. از سخن گفتن ملایمتآمیز، شوخى و خنده با نامحرمان خوددارى کرده واز نرمى و لینت در کلام باید اجتناب ورزید.
19. هیچگاه نباید با نامحرم و جنس مخالف، در مکان خلوت و دور از نگاه دیگران باقى ماند (حتى براى آموزش و ...).
20. قرآن زیاد بخواند و درباره معانى آیات آن فکر کند.
21. باید همیشه براى ذهن فکر خود محتواى مطلوب و موضوع مناسب داشت.
تذکرات پایانی:
1. توجه داشته باشید که تنها رعایت تمام این امور، بدون کم و کاستى و به صورت مستمر، نتیجهبخش خواهد بود. نباید توقع داشته باشید که این عادت ناگهان قطع و درمان شود, به هر میزان که بتوانید دفعات آن را به تدریج کم کنید, موفقیت محسوب می شود.
2. در صورت تکرار از رحمت واسعه الهی ناامید نشوید و بدانید که هر گناهی قابل توبه است و خداوند خود فرموده است : »ان الله یغفر الذنوب جمیعا ; خداوند همه گناهان را می آمرزد. و نشانه قبولی توبه شما این است که پشیمان هستید و از تکرار آن متنفرید. همین قدر که تکرار آن کم شود نشانه پیشرفت به سوی اطاعت خداوند است.
3. در صورت امکان با کم کردن سطح توقعات و انتظارات ازدواج کنید که این بهترین راه حل است.
4. در تمام حالات از خداوند براى حفظ پاکى استعانت بجویید.
5. مطمئن باشید این مشکل قابل حل و درمان است؛ ولى مشروط به تصمیمگیرى قاطع و پشتکار کافى در راه انجام دستورالعملهاى ارائه شده.
6. منشأ این مشکل، یکى از نیازهاى واقعى نهاده شده در وجود انسان است که باید به طور طبیعى و صحیح ارضا و تأمین شود. نیاز به ارضای شهود یکی از این امور است که اگر به شکل صحیح تأمین نشود، (یعنى ازدواج), آدمی دچار خطاها و گناهان همچون استمنا خواهد شد که عواقب سوء آن نیز دامنگیر فرد مىشود. بنابراین اگر امکان ازدواج برایتان فراهم است، اقدام به ازدواج کنید یا به طور موقت به دستورالعملهاى ارائه شده پایبند باشید.
سید مصطفی علم خواه
خیلی از جوون ها با ما تماس می گیرند و میگن دارم به خاطر خودارضایی داغون می شم چیکار کنم راه نجات چیه؟
در این زمینه گفتنی است: یکی از مشکلات و انحرافات بزرگی که متاسفانه دامن گیر بسیاری از جوانان شده است، عادت بسیار ناپسند خودارضایی است. خوب الان نمی خواهیم این انحراف اخلاقی و عملی را ریشه یابی کنیم. محیط امروزی جامعه برای پاک بودن چندان مناسب نیست. از طرفی ازدواج جوانان با مشکلات زیادی مواجه است و از طرف دیگر جو فرهنگی جامعه چندان خوب نیست و عوامل تحریک کننده مانند بد حجابی، ماهواره، اینترنیت و مانند آن فراوان است و از جانب سوم سطح آگاهی جوانان در حدی نیست که بتوانند با ابزار علم و آگاهی و درایت و عقلانیت قوی سالهای قبل از ازدواج خود را به گونه ای مدیریت کنند، که دچار این بیماری و عادت خطرناک نشوند. برای کنترل شهوت و مدیریت غریزه جنسی و مبارزه با این عادت ناپسند، باید عرض کنیم که تنها راه درمان واقعی آن ازدواج است. کمکی که اکنون از دست ما بر می آید دادن یک سری اطلاعات در زمینه گناه بودن, آثار و عواقب این عمل نا شایست و روش های کنترل و درمان است. این خود شما هستید که باعزمی راسخ به مبارزه با این انحراف جنسی خواهید پرداخت. امید واریم به زودی وسایل ازدواج شما فراهم گردد و شما از این نظر خاطرتان آسوده شود.
خود ارضایی عنوان عامی است که بر مردان و زنان هر دو صادق است و به لحاظ ماهیت عمل, انحراف, حرمت و گناه بودن و آثار و عواقب, تفاوتی میان مردان و زنان نیست, مگر اینکه به دلایل تفاوت فیزیولوژیکی میان مردان و زنان و اینکه منی خاص مردان است و از زنان در حین ارگاسم رطوبتی خارج می شود که در حکم منی است, ولی دقیقا منی نیست, نام آن در مردان استمنا, یعنی طلب منی و در زنان استشها, به معنی طلب شهوت است. در پست های دیگر اطلاعات مفیدی در زمینه خود ارضایی تقدیم می شود که امید است انشاءالله مورد استفاده قرار گیرد.
سید مصطفی علم خواه
چند وقت پیش خبرنگاری از یک کارگر ساده ای که دوچرخه داشت، پرسید: شما از زندگی خودتون راضی هستید. کارگر جواب داد: بله خدا رو شکر زنده ایم. بعد از یک پزشک همین سوال رو پرسید. پزشک گفت: نه راضی نیستم. خبرنگار با تعجب روکرد به پزشک و گفت: خیلی عجیبه من همین سوال رو قبلا از یک کارگر ساده که دوچرخه داشت پرسیدم گفت بله زنده ایم شکر، ولی شما با این همه امکاناتی که دارید می گویید نه راضی نیستم!
پزشک به خبرنگار گفت: خوب اون کارگر گفته زنده ایم خدا رو شکر و زنده بودن با زندگی کردن خیلی فرق داره. من هم زنده ام ولی از زندگی کردن خودم راضی نیستم.
خوب اون درست می گفت. خیلی از آدمها فقط زنده اند و نفس می کشند. این کافی نیست. حیوانات هم زنده اند و نفس می کشند. زندگی، یعنی حرکت به جلو. کسانی زندگی می کنند که در طول زندگی خودشون دائم در حال سیر و حرکت تکاملی هستند. هر روزشون با روز قبل فرق می کنه. هر روزی که می گذره عالم تر، توانا تر، با فضیلت تر و با اراده تر می شوند. همیشه در حال رشد و شکوفایی استعداد های خودشون هستند. زنده بودن با سکون شخصیت هم سازگاره، ولی کسی که واقعا زندگی می کنه سکون و درجا زدن اصلا برایش معنا نداره. از هر دقیقه و ثانیه عمرش برای یاد گرفتن، رشد کردن و بزرگ شدن استفاده می کنه. برای عمرش ارزش قایله.
خیلی از مردم تنها زنده هستند و نفس می کشند، ولی زندگی نمی کنند. فرقی هم نداره فقیر باشند یا پولدار، عالم باشند یا جاهل. خیلی از پولدارها هم فقط زنده هستند. گاهی هم ممکنه طرف دانشمند و متخصص باشه، ولی زندگی خوبی نداشته باشه. علامت زنده بودن اینه که وقتی شما پس از چند سال با آنها برخورد می کنید، می بینید که از چند سال پیش تا حالا فرقی نکرده. شخصیتشون همونه که مثلا بیست سال، سی سال قبل بوده. این دسته فقط زنده بودند، ولی وقتی با یک انسان فرهیخته، فرزانه، دانشمند و عالم خودساخته مواجه می شوید، می بینید که خیلی فرق کرده. خیلی رشد کرده. خیلی جلو رفته. علم و عملش بیشتر شده. شخصیتش بزرگتر شده. معنویت و نورانیت بیشتری پیدا کرده. این حالت نشون می ده که اینها داشتند زندگی کردند. زندگی کردن کار آسونی نیست. هر کسی نمی تونه زندگی بکنه. انسان برای اینکه زندگی بکنه باید خیلی چیزها بلد باشه. خیلی چیزا داشته باشه. باید خودشو شناخته باشه. توانایی های خودشو شناخته باشه و راه شکوفایی این توانایی ها رو بلد باشه و همیشه برای حرکت به جلو و تکامل خودش برنامه داشته باشه. البته باید گرفتار یک لقمه نون هم نباشه و بتونه برای خودش فراقت و آرامشی درست کنه که در سایه اون به خودش فکر کنه و برای خودش و خانواده اش زندگی خوبی فراهم کنه. خدا کنه که بتونیم تا عمرمون به این دنیا هست حداقل چند سالی زندگی کنیم و مزه زندگی رو بچشیم.
نوشته: سید مصطفی علم خواه
مفهوم وسواس
واژه وسواس در اصطلاح به معنی حدیث نفس است به طوری که گویی کسی آهسته از درون با انسان سخن می گوید و او را به دقت فراوان و بی مورد در انجام امور دعوت می نماید. کار شیطان را نیز وسوسه گویند، زیرا با چنین پیامی از درون، آدمی را به کار بد دعوت می نماید.
در حدیثى از امام صادق )علیهالسلام( مىخوانیم : ما من مؤمن الا و لقلبه اذنان فى جوفه : اذن ینفث فیها الوسواس الخناس ! و اذن ینفث فیها الملک ! فیؤید الله المؤمن بالملک ، فذلک قوله و ایدهم بروح منه : هر مؤمنى قلبش دو گوش دارد ، گوشى که در آن وسواس خناس (شیطان) می دمد ، و گوشى که فرشته در آن مىدمد ، خداوند مؤمن را به وسیله فرشته تقویت مىکند ، و این همان است که مىفرماید : و ایدهم بروح منه .
بیماری وسواس
وسواس یک بیمارى عصبى و روانى است و روانشناسان و روانپزشکان امروزى آن را فکر و اندیشه مداوم و مکررى مىدانند که فرد مبتلا به آن علىرغم کوشش فراوان خود قادر نیست آن را از ذهن خویش خارج سازد این افکار مزاحم که بدون اختیار فرد به سراغ وى مىروند گاهى او را به تکرار برخى کارها و اعمال بىفائده وا مىدارد. هر چند وى به بیهودگى و عدم ضرورت و غیرمنطقى بودن آن عمل واقف است ولى نمىتواند از انجام آنها خوددارى کند و زندگى عادى و عملکرد فرد را مختل مىکند و بسیار وقتگیر است. و گاهى بخاطر تمسخر یا مخالفت علنى یا ترحّم دیگران عمل تکرارى خود را مخفى مىکند
وسواس از قدیمی ترین اختلالات شناخته شده روانی است که بین مردم از شیوع نسبتا بالایی( حدود دو درصد جامعه ) برخوردار است . این بیماری به لحاظ عوامل آن بسیار پیچیده و متنوع است و درمان آن ممکن است ، ولی نیز دشوار می نماید، مگر اینکه شخص مبتلا واقعا بخواهد علاج شود و به روش درمانی آن پاسخ صحیح دهد.
الگوهای وسواس
در این اختلال چهار الگوى عمده علائم را مىتوان یافت:
1- شایعترین الگو، وسواس آلودگى و متعاقب آن اقدام به شستوشوى مکرر براى رفع آلودگى و یا کسب طهارت است. بنابراین عمل وسواس به شکل شستن یا تمیز کردن است.
2- دومین الگوى شایع وسواس، وسواس تردید و متعاقب آن اقدام جبرى براى امتحان کردن است. مثلاً احتمال باز ماندن شیرگاز، کلید برق و. به سراغ فرد مىآید و به دنبال آن چندین بار براى مطمئن شدن از بسته بودن شیرگاز و یا. به خانه برمىگردد و به اجاق گاز مثلاً سر مىزند.
3- افکار وسواسى سومین الگوى وسواس است این افکار که به طور تکرارى و ناخواسته به سراغ فرد آمده و ذهن او را به خود مشغول مىکند محتواى این افکار معمولاً عمل جنسى یا پرخاشگرى یا آسیبرساندن است و از نظر بیمار غیرقابل تحمل و شرمآور است.
وسواس فکری می تواند مشکلات متعدد و مسایل آزاردهنده بسیاری را برای شخص مبتلا و اطرافیانش به همراه داشته باشد . در این حالت شخص مبتلا ممکن است تصاویری ذهنی به شکل صحنه های وحشتناک و ناراحت کننده بسیاری داشته باشد که هر چه بیماری سعی در مقاومت در مقابل آنها دارد ، نمی تواند از آنها خلاص شود این وسوسه فکری از موضوعات بسیار کلی؛ مانند سوال ذهنی درباره اینکه : چه کسی خدا را آفریده ؟ هدف از زندگی چیست ؟ گرفته تا افکار گناه آلوده جنسی و ترسهای مرضی و ..... متفاوت است و تقریبا همه این افکاتر بیمار را در وضعیت وحشتناکی قرار می دهند .
4- چهارمین الگو، کندى وسواس است. این بیماران ساعتها وقت خود را صرف خوردن غذا یا اصلاح سر و صورت، مسواک یا آماده شدن براى خواب یا مرتب کردن لباسها مىکنند.
لازم به ذکر است گاهى ترکیبى از دو یا چند الگوى فوق به سراغ فرد مىآید.
عوامل بروز بیماری وسواس
عوامل مختلفى ممکن است باعث بروز این بیمارى شود:
1- گاهى ترشح ناموزون بعضى مواد شیمیایى در مغز باعث به وجود آمدن این بیمارى مىشود که شرح آن در کتب علمى قابل پىگیرى است.
2- اضطراب نیز یکى از عوامل این بیمارى است که البته گاهى علت آن اضطراب نیز براى فرد مبتلا به وسواس معلوم نیست.
3- گاهى بر اثر یک اتفاق مشکل آفرین و پرفشار مثل مرگ یکى از نزدیکان یا بعضى مسائل جنسى یا بیمارى وسواس رخ مىدهد.
4- عقدههاى فرو خورده، ناکامىهاى درون ریخته شده نیز گاهى باعث این بیمارى مىشود.
5- گاهى نیز احساس گناهکار بودن باعث وسواس شدن است.
و عوامل دیگرى که در این نوشتار نمىگنجد.
ضررهای بیماری وسواس
همان گونه که مىدانید مشکل وسواس، موجب اختلال در بسیارى از کارهاى انسان مىشود. در ابتدا براى این که شما به صورت جدىتر به فکر درمان این بیمارى باشید و راهکارهاى ارائه شده را، دقیقاً به کار گیرید به بعضى از اثرات و پیامدهاى وسواس در زندگى انفرادى و اجتماعى اشاره مىشود:
1- یکى از ضررهاى جبرانناپذیر وسواس، اتلاف وقت و از دست دادن سرمایه ارزشمند عمر است و این خسارت بزرگى است زیرا بازیابى زمان از دست رفته امکانپذیر نیست.
2- اسراف در مصرف آب یا چیزهاى دیگر
3- صرف انرژى زیاد براى انجام کارهاى تکرارى
4- بازماندن از انجام کارهاى مهم زندگى از جمله تحصیل یا کارهاى دیگر
5- از دست دادن تمرکز فکرى
6- منزوى شدن و کم رنگ گشتن هویت و شخصیت اجتماعى
7- روبه رو شدن با تمسخر و استهزاى دیگران
8- ایجاد مشکل در خانواده و آزار و اذیت براى آنها و یا کسانى که به نحوى با شخص ارتباط دارند (مانند هم اتاقىها و.) گفتنى است که خوشبختانه این مشکل با جدیت و همّت والاى شما و کسب آگاهى لازم در این رابطه قابل حل است. البته باید با پشتکار و حوصله، به راه کارهاى ارائه شده عمل کنید تا ان شاء الله، مشکل به زودى برطرف گردد.
روش درمان وسواس
این بیماری از آن جهت که هم به عنوان یک بیماری روان تنی شناخته شده است و هم زمینه ساز بسیاری از انحراف های
دینی در انسان است ، دارای روشهای درمانی متعدد است؛ مانند درمان دارویی، مشاوره و درمان روانی و توصیه های دینی.
مشاوره و درمان روانی: در درمان غیردارویى، از الگوهاى مختلف براى کاهش این اختلال بهره مىگیرند که به برخى از آنها به طور اجمال اشاره مىکنیم زیرا از این تکنیکها متناسب با نوع و شدت و ضعف بیمارى استفاده مىشود:
1- شناخت درمانى، در این روش طى جلسات مکرر و متعدد، بینش بیمار درباره تعارضهاى درونى خود به کمک رواندرمانگر تغییر مىیابد.
2- رفتار درمانى: روشهاى متعدد و متنوعى است از کارشناس مربوطه بیمار را به کارها و فعالیتهایى جهت کاهش سطح اضطراب و در نتیجه فکر یا عمل وسواس او وا مىدارد.
3- گاهى نیز روانشناس با ایجاد ارتباط با خانواده بیمار به کاهش ناهماهنگىهاى احتمالى در خانواده و تصحیح ارتباطات خانوادگى آنها مىپردازد.
روشهای کلی درمان:
برای علاج و درمان این بیماری ابتدا باید نوع آن را شناخت و روش درمانی مناسب با آن را انتخاب نمود . ما در این قسمت به برخی از روشهای کلی مبارزه با این حالت اشاره می نماییم.
1- عدم پاسخ دهی: مهمترین و کلی ترین راه درمان وسواس، بی توجهی به پیام های آن و عدم پاسخ دهی عملی به آن است . این بیماری در صورتی ادامه می یابد و تشدید می شود که به نداهای درونی آن که مبتنی بر تکرار عمل ، یا دقت بی مورد و یا قضاوت غیر منطقی و افراطی نسبت به امور است، پاسخ دهی عملی شود. برای مقابله با این حالت بهترین راه بی اعتنایی به این پیامها و ترتیب اثر ندادن به آنها است. اگر مدتی این روش عملی شود ، به طور قطع از شدت ابتلا به آن کاسته خواهد شد.
2- تقابل به ضد: برای کسانی که از آلودگی و نجاست هراس دارند و این هراس منشا اضطراب و وسواس در آنها شده است ، آلوده سازی عمدی شخص توسط خود او یا دیگران ، از راههای درمان و رفع حساسیت به این امر است . اگر این روش با تکرار تحمل شود به طور قطع موثر خواهد بود.
3- فرمان ایست: در منابع علمی جدید ، برای متوقف کردن افکار وسواسی ، علاوه بر درمانهای دارویی و قبل از آن درمانها ، از روشهای خاصی استفاده می شود که مهمترین آنها روش توقیف فکر نام دارد، بدین ترتیب است که از بیمار خواسته می شود که به طور عمد افکار وسواسی خود را آزاد بگذارد و در این بین ناگهان درمانگر با صدای بلند و بیزار کننده ، فریاد می زند : ایست !؟! به نظر می رسد این عمل جریان فکر وسواسی را متوقف می کند .
درمان دارویی: بیماری وسواس چون دارای ریشه های هورمونی است و با فعالیت های هورمونی بدن نیز در ارتباط است ، پزشکان با تجویز داروهایی سعی می نمایند فعالیت های هورمونی بدن را متعادل سازند و از این طریق کمک می کنند تا فرد بتواند راحت تر با این مشکل طرف شود و آن را از خویش براند.
پیشنهاد های دینی:
در منابع اسلامی و وسواس پدیده شناخته شده ایست و به آن به عنوان وسوسه ای از سوی شیطان اشاره می شود . به عنوان مثال در کتاب اصول کافی ( باب عقل و جهل ) آمده است : در نزد امام صادق (ع) شخصی را به عقل و درایت نام بردند و گفتند او وسواس دارد ، حضرت فرمود : چگونه عاقل است که شبطان را اطاعت می کند؟
توصیه های عملی
1. رساله عملیه مرجع تقلید خود را دقیقاً مطالعه کنید (به خصوص بخشهاى مربوط به طهارت، نجاست، غسل و وضو) وخود را ملزم کنید که براى غسل و وضو یا آب کشیدن بدن، لباس و یا چیزهاى دیگر، به همان کیفیتى که در رساله آمده عمل نمایید و از زیادهروى جدّاً پرهیز کنید و بعد از این که طبق رساله غسل کردید یا چیزى را با آب شست و شو دادید و آب کشیدید، هیچ گونه شکى در طهارت آن به دل راه ندهید و اگر احساس مىکنید، هنوز پاک نشده و یا غسل و وضو تحقق پیدا نکرده، اعتنا نکنید و با همان وضع نماز بخوانید و سایر کارهاى خود را انجام دهید.
2- اگر مبتلا به وسواس در شست و شو هستید، خود را در معرض چیزهاى آلوده و نجس قرار دهید و یا به تجسّم چنین موقعیتهایى بپردازید و از انجام دادن آن کار خوددارى نکنید. ، از فردى بخواهید خودش را در معرض این موقعیتها یا موضوعهاى ذکر شده قرار دهد بدون این که «واکنش بى اختیارى» از خودش نشان دهد. سپس شما نیز همان کار را انجام دهید. این کار باعث مىشود موضوعها یا موقعیتهاى اضطراب آور، کم کم اثر خود را از دست بدهد و اضطراب شما کاهش پیدا کند. در واقع ریشه و علت اصلى وسواس (اضطراب) از بین برود.
3- به لحاظ شرعی هر چیزی که قبلا پاک بوده ، تا یقین به نجاست آن نداشته باشیم ، پاک است و نباید آن را نجس فرض کرد ، زیرا مخالف شریعت است .
4- اصولا هر چیزی که نمی دانیم نجس یا حرام است ، پاک و حلال است، زیرا اصل در اشیاء بر پاکی و حلیت است و نجس و حرام بودن دلیل می خواهد. حال درباره چیزهایى که به آنها دست زدهاید (مثل ظروف و لباسها و یا پا گذاشتن روى فرشها و چیزهایى از این قبیل) در مورد همه اینها حکم طهارت جارى کنید، یعنى، همه آنها را نادیده بگیرید. لازم نیست شما هیچ کدام از آنها را آب بکشید و اگر اشکالى دارد به گردن ما. شما فعلاً موظّف هستید، فقط به راهکارهاى ارائه شده، عمل کنید و به حکم طهارت و نجاست، فقط و فقط بر اساس آنچه در رساله آمده عمل کنید.
5- به خودتان تلقین کنید که «وسواس» یک نوع کار شیطانى است و باید هر چه زودتر دست از آن بردارم.
6- به خدا توکل کنید و از او استعانت بجویید تا هر چه زودتر بر این مشکل فایق آیید.
دعا، ذکر و عبادت
در این مورد حتی منابع اسلامی از قول معصومین (ع) روشهای متعددی را برای پیشگیری و درمان وسواس پیشنهاد کرده اند ، که از آن جمله، بهره از ادعیه و اذکار خاصی از جمله (لا اله الاالله) و ( لاحول و لا قوة الابا الله) می باشد که در حقیقت ماحصل همه آن روشها را می توان در ذکر خدا خلاصه کرد .
مذهب و شکوهمندترین جلوه آن؛ یعنی نماز می تواند در زدودن وسواس فکری نقش بسیار مهمی بازی کند. برخی از اذکار و توجهات حین نماز نه تنها با روشها ارایه شده توسط رون شناسان قابل مقایسه است ، بلکه حتی بسیار مؤثر تر به نظر می رسد.
استفاده زبان و ذهن از ذکر غیر المغضوب علیهم و الضالین که جدایی راه مومن را از ابلیس و شیطان نشان می دهد دست کم ده بار ، طی نمازهای یومیه و فیض بردن از سوره مبارکه ناس بعد از حمد ، بخصوص توجه آیات شریفه من شر وسواس الخناس الذی یوسوس فی الصدور الناس به عنوان عواملی قدرتمند در توقف افکار وسواسی مطرحند .
همان طور که اشاره شد ائمه معصوم (ع) که پزشکان حقیقی بشرند ، برای دوری از وسواس ذکر خدا را پیشنهاد کرده اند و این فرمان الهی است که برای ذکر من نماز را به پا دارید (اقم الصلوة لذکری ) .
منابع:
1- «شناخت و درمان وسوسه و وسواس» نوشته محمود ارگانى بهبهانى از انتشارات مجمع ذخایر اسلامى.
2- «درمان رفتارى وسواس» نوشته گیل اساستکتى ترجمه عباس بخشىپور رودسرى و مجید محمود علیلو از انتشارات نشر روان پویا (سال 1376)
3- وسواس و درمان آن نوشته آیه الله مظاهرى.
4- وسواس و درمان آن نوشته آقاى زمانى.
نقش تغذیه در زندگی انسان فوق العاده با اهمیت است؛ چرا که حدوث, بقا و رشد جسم و روح انسان با تغذیه در ارتباط است. در این زمینه حتی اگر بگوییم سعادت و شقاوت انسان از سفره و تغذیه آغاز می شود, سخن به گزاف نگفته ایم. اسلام عزیز برای کمیت, کیفیت و نوع خوردنی های انسان اهمیت بسیاری قایل شده است و دستورالعمل های فراوانی دارد. قرآن کریم می فرماید: فالینظر الانسان الی طعامه _ باید انسان نگاه کند که چه می خورد_ (عبس، آیه 24) چرا که سلامتی آینده و برخی زمینه های سعادت او در گرو نحوه انتخاب او در تغذیه است. سخن کنونی ما در تغذیه مادی انسان است, ولی روح انسان نیز از این نوع تغذیه نصیب نیست. همین غذاهائی که می خوریم در یک فرایند پیچیده تبدیل به انرژی, حیات و حتی اندیشه می شود. تفاوت انسان ها در نوع اندیشه نیز با تفاوت آن ها در نوع تغذیه ارتباط دارد.
علم ودین متفق القولند که اکثر بیماری های جسمانی و انحرافات اخلاقی انسان از پرخوری آغاز می شود و بیشتر سلامتی و حسن اخلاق او مدیون عفت شکم و اندک خوری است. سیرو وسلوک انسان به سوی خداوند از سفره و کنترل شکم آغاز می شود. تا کسی موفق به تربیت شکم خود نشود و اندک خوری را تمرین نکند, قادر نخواهد بود وقت خواب خود را تنظیم نماید و همین طور در سلوک, تهجد و خود سازی توفیق چندانی بدست نمی آورد
خواب و خورت ز مرتبه عشق دور کرد آنگه رسی به دوست, که بی خواب و خورشوی
شکم و پیرو آن شهوت, گردنه های هستند برسر راه انسانیت که اگر انسان از آنها عبور کند, مانع بزرگ دیگری بر سر راه تکامل و سعادت خود نخواهد یافت. اهمیت روزه و رمضان نیز به خاطر تاثیر تربیتی و سازنده ای است که عمدتا در مورد شکم و شهوت روزه دار دارد و بدین وسیله راه شیطان را می بندد, انسان را از بند و اسارت نفس می رهاند و زمینه پرواز معنوی او را فراهم می آورد.
یکی از قهرمانان این میدان که خود یکی از میدان های بزرگ جهاد با نفس است, پیامبر عظیم الشان اسلام, حضرت محمد مصطفی(صلوات الله علیه و آله) است. آن حضرت در نیک خوری, اندک خوری و انتخاب غذاهای مناسب برای انسان, الگوی تمامی مسلمانان بود؛ بدین خاطر چه شیرین است که به مطالعه سیر ه آن حضرت در خوردن و آشامیدن بنشینیم و خورشید درخشان محمدی را فرا راه زندگی خویش می سازیم. ادامه مطلب...
مد گرایی از منظر اسلام:
رسالت اسلام به عنوان یک مکتب کامل الهی، پاسخگویی صحیح به تمام خواستهای فطری و نیازهای اصیل انسانی است. بر این اساس، در مجموعه تعالیم اسلامی ـ از جمله در آیات قرآنی ـ به مسئلة زینت و زیبایی عنایتخاصی مبذول شده است. از تأمل در این بخش از معارف اسلامی، چند اصل کلی مربوط به موضوع خودآرایی و زینت به دست میآید:
1. حس زیبایی یکی از ویژگیهای مخصوص انسان است که ریشه در فطرت او دارد و به اقتضای این امر، از دیدن هرگونه زیبایی لذت میبرد. بیتردید منشأ تمام هنرهای انسانی همین حسّ است که در هر دوره, موجب به وجود آمدن دستآوردهای ارزشمند هنری میشود. بنابراین استعداد و درک زیبایی، از جمله مواهب به ودیعت نهاده شده در وجود انسان است که به برکت آن، وی قادر است از طریق مطالعه و تأمّل در ظرافتهای زیبای نظام آفرینش، زمینة کمال روحی و معنوی خود را فراهم سازد.
2. خودآرایی و زینت به عنوان بخشی از حس زیبایی، نه تنها آثار بسیاری در روح و روان فرد دارد؛ بلکه موجب تعالی و رشد افراد جامعه نیز میشود. در مقابل پرهیز از خودآرایی، پریشانی و ژولیدگی چون با خواست فطری انسان در تعارض است، به تدریج اثرات منفی در روان او به جای میگذارد که افسردگی روحی، عدم تعادل روانی، بیتوجهی به نعمتها، سرکوبی علائق طبیعی و.. . از جمله آنها است. از آنجا که این امور، در نهایت به سلامت زندگی فرد و نظام اجتماعی، زیانهای جبران ناپذیری متوجه میسازد؛ لذا در احکام اسلامی به شیوههای مختلفی با اینگونه رفتارها مقابله شده است. برای مثال در سیره اولیای الهی، همواره با این منطق غلط ناآگاهان ـ که پرهیز از خودآرایی را دلیل وارستگی از قید نفس و بیاعتنایی به زخارف دنیوی به حساب میآورند ـ به طور جدی برخورد شده است؛ زیرا این کار علاوه بر اینکه موجبات نفرت دیگران را فراهم میآورد، با اصل عزّت نفس و کرامت و منزلت انسانی همخوانی ندارد. امام علی(ع) میفرماید: ( التجمل من اخلاق المؤمنین) شرح غرر و درر آمدی، ج 1، ص 307، حدیث 1175 «خودآرایی از ویژگیهای خاص انسانهای مؤمن است».
3. در رهنمودهای پیشوایان اسلام در مورد خودآرایی، به موارد زیادی تصریح و تأکید شده است از جمله لباس تمیز و آراسته، شانه کردن موی سر و صورت، نظافتبدن، خوش بو کردن بدن و لباسها، پرهیز از کارهایی که دون شأن انسان مؤمن است و...
4. هرچند اسلام توصیه به خودآرایی دارد؛ اما هرگز این امر را منحصر به زینت ظاهر نمیکند؛ بلکه آراستگی به فضایل معنوی و اخلاقی را ـ که زمینهساز سعادت و کمال روحی او هستند ـ مهمتر از آراستگی ظاهر میشمارد. به عبارت دیگر، اسلام با تعالیم حیاتبخش خود، نخست به ایجاد اعتدال در اخلاق و فضیلتهای روحی میپردازد و پیروان خود را به درک زیباییهای ما ورای عالم ماده رهنمون میکند و آنان را از گرفتارشدن به هرگونه سطحینگری، در این مسئله نجات میبخشد. در عین حال تلاش میکند که افراد، فقط به زینت ابعاد ظاهری جسم و محیط زندگی خود نپردازند. در اشاره به چنین واقعیتی امام علی(ع) میفرماید: «زینه البواطن اجمل من زینه الظواهر»؛ همان، ج 4، ص 117، ح5503 «زینت درونی از زینت ظاهر بسیار زیباتر است». چه اینکه هم از نظر تأثیر و هم از نظر ماندگاری، زینت درونی در کمال حقیقی انسان مؤثرتر است.
5. گرچه در مجموعه تعالیم اسلامی به خودآرایی توصیه و تأکید فراوان شده است، اما به جهت در امان ماندن از عوارض منفی افراط و تفریط در خودآرایی و مدگرایی، حدود و چهارچوب خاصی نیز برای آن تعیین شده است. برای مثال تأکید شده که وسیله خودآرایی یا محیطآرایی باید حلال باشد؛ از راه مشروع تهیه شود؛ همیشه سبب اسراف در سرمایهها و استعداد نباشد؛ از هرگونه شائبه تجملپرستی و جنبه خودنمایی داشتن به دور باشد؛ به گونهای نباشد که زمینه تحریک هواهای نفسانی و امیال جنسی دیگران را فراهم کند؛ به صورت تقلید کورکورانه از دیگران انجام نگیرد و... در یک کلام از بررسی تعالیم اسلامی به دست میآید که اسلام نه تنها خودآرایی را منع نمیکند؛ بلکه به شیوة معقول و منطقی بر آن تأکید می ورزد. در عین حال همیشه و در همه حال، از افراط و تفریط در هر چیزی منع میکند. جهت اطلاع بیشتر ر.ک: سید صادق سِد نژاد، جوانان ومدگرایی، مجله دیدار آشنا، ش19
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید