بازدید امروز : 326
بازدید دیروز : 62
بسم الله الرحمان الرحیم.
دیشب وقتی بنده به ملاقات نخبگان با رهبری در ارتباط با موضوع الگوی توسعه اسلامی ایرانی در تلویزیون نگاه می کردم به نظرم رسید انگار این بزرگان به صورت دقیق به معیار ما برای این الگو سازی توجه کافی ندارند.
البته رهبر بزرگوار انقلاب در صحبت های خودشان به موضوعی که می خواهم در این نگاشته اشاره کنم، تصریح داشتند، اما سایر افرادی که شرکت کننده بودند و بسیاری از آنها هم صحبت کردند، به نظرم رسید خوب متوجه موضوع نبودند.
ما چرا باید در این موضوع گیج باشیم، می دانید این گیج بودن یعنی چه؟ یعنی اینکه ما دین خودمان را درست بلد نیستیم، با روح و استراتژی اسلام برای اداره جامعه آشنا نیستیم.
اسلام یک دین توحیدی است و فلسفه سیاسی و مدیریتی آن هم ناشی از همین رویکرد است، بر این اساس روشن است که الگوی توسعه و رشد و هر کاری که در جامعه اسلامی می خواهد انجام شود باید با رویکرد توحید باشد.
موضوع الگوی توسعه توحیدی را همان زمان که پیامبر خدا (ص) شروع کرد به دعوت بیان کرد. اولین شعار مسلمانان این بود که قولوا لا اله الا الله تفلحوا. شما با توحید رستگار می شوید.
چرا ما توجه نمی کنیم. مگر هدف جامعه اسلامی جز رسیدن به رستگاری است؟ ما از توسعه چه می خواهیم؟ ما از رشد چه می خواهیم؟ اگر هدف رسیدن به جامعه توحیدی است و انسان با توحید و یکتاپرستی رستگار می شود، خوب تکلیف روشن است، برای رسیدن به چنین جامعه ای راهی جز بسط و گسترش توحید وجود ندارد.
ما برای این که به توسعه اسلامی برسیم نباید از غربی ها تقلید کنیم، می دانید چرا؟ چون اصولا جامعه آنها کثرتی و شرک آلود است. فرهنگ، اقتصاد و اجتماع آنها بر اساس شرک بنا شده است. راه ما با آنها کاملا در تضاد است.
الگوی توسعه اسلامی بر اساس توحید استوار می شود. برای توسعه باید توحید را در جامعه گسترش دهیم. در اسلام اقتصاد توحیدی وجود دارد، ما باید اقتصادمان توحیدی شود تا به حقیقت توسعه به معنای واقعی آن برسیم. فرهنگ اسلام توحیدی است، مدیریت اسلام توحیدی است، اخلاق در اسلام توحیدی است، حکومت و سیاست توحیدی است. ما راهی برای توسعه واقعی اسلامی جز بسط و گسترش توحید در ابعاد مختلف نداریم.
اسلامی شدن علم هم از همین راه ممکن می شود. اسلامی شدن دانشگاه هم به معنای توحیدی شدن آن است. انقلاب اسلامی برای گسترش توحید به وجود آمد. امام خمینی رض یک موحد واقعی بود و برای اعتلای کلمه الله قیام کرد. اگر ما این معنا را درست درک نکنیم، در مباحث ایدوئولوژیک سرگردان خواهیم شد.
فلسفه سیاسی اسلام بدون توحید درک نمی شود، به طور مثال ما در جامعه به دنبال اجرای عدالت هستیم، خوب مبنای عدالت توحید است. چرا باید عدالت داشته باشیم و در جامعه ثروت را عادلانه توضیع کنیم؟ چون همه انسان ها بندگان یک خدای هستند و همه اعضای یک پیکرند. چون خداوند عادل است و ظلم را نمی پسندد.
خدای متعال هستی را با قانون توحید اداره می کند. توحید قانون هستی است. ما که نمی توانیم برای مدیریت خود به راهی برویم که بر خلاف هستی و سنت های جاری خداوند باشد. ما در مباحث نظری تاکید می کنیم که حکمت عملی برگرفته از حکمت نظری است، اما در مباحث اجتماعی از مباحث نظری توحیدی اسلام غفلت داریم.
گاهی مطرح می شود که ما نباید از مادی ها الگو بگیریم، فرهنگ ما معنوی است و الگوی توسعه ما باید معنوی باشد. این حرف درست است، اما الگویی که قرآن کریم به ما ارایه می دهد توحید در مقابل شرک است.
توحید یک معنایش الگو گرفتن از خدا و کارهای خدا است. ما باید صفات خدا را الگوی جامعه خود قرار دهیم. تا کار انسان شبیه به خدا نشود، رستگار نخواهد شد.
ماده و معنا در عرض هم مطرح می شود. دنیا و آخرت هم عرض هم هستند. اینها در مقابل هم و در تضاد با هم نیستند. در سیستم توحید همه اینها در عرض هم اند و آنچه در مقابل هم مطرح است و با هم تضاد دارد، توحید در مقابل شرک و کفر است.
دین و علم هم در مقابل یکدیگر نیستند. این دو هم در عرض هم مطرح اند، دین و علم می توانند در رسیدن به توحید و جامعه توحیدی، همکار هم باشند. اگر با هم همکاری کنند، دیگر تضاد و تقابلی مطرح نیست.
چیزی که در طول تاریخ به عنوان دو تفکر و منش متضاد همیشه مطرح بوده است، وحدت گرایی موحدین و خداپرستان در مقابل کثرت گرایی مشرکین و کفار بوده است.
غربی ها الگویشان کثرت گرایانه و شرک آمیز است. تمام اندیشه و فرهنگی و سیاست آنها بر مبنای کثرت گرایی بنیان نهاده شده است. غربی ها یک زندگی حیوانی با امکانات رفاهی به روز را می خواهند که هر چه بیشتر لذت های حیوانی آنها را تامین کند.
توسعه در فرهنگ توحیدی با فرهنگ غربی های امروزی کاملا متفاوت است. ما اگر بتوانیم به جامعه توحیدی برسیم، همه چیز عادلانه و متعادل خواهد بود و مردم حتی اگر این تکنولوژی به ظاهر پیشرفته را نداشته باشند، در یک رفاه واقعی و سعادت و لذت حقیقی زندگی خواهند کرد، مهم این است که انسان در یک بستر توحیدی به کمال و سعادت واقعی خود برسد و رشد معنوی و مادی اش در جهت خدایی شدن باشد.
ما باید ببینیم الگوی توسعه خدا در هستی چیست و بر چه اساس و سنتی در هستی ظهور می کند و جهان را مدیریت می نماید، از همان الگو برای توسعه جامعه اسلامی استفاده کنیم.
ایرانی بودن به نظر بنده تنها از نظر سلیقه ای تاثیر گزار است. می شود هویت ایرانی را در همان الگوی توسعه توحیدی اشراب کرد تا هر چه بیشتر با روحیه و منش ایرانی مسلمان همخوان باشد.
نقش ولایت:
آخرین موضوع مهمی که باید در این مقاله بدان توجه کنیم نقش ولایت و رهبری در این الگو است. مقام ولایت در حقیقت مقام اجرایی دین و توسعه توحیدی در جامعه است. اگر سوال شود خوب حالا چه کسی باید این الگو برداری و الگو گذاری و توسعه توحیدی را در جامعه اسلامی مدیریت و اجرایی کند؟ ÷اسخ می دهیم: مقام ولایت و رهبری!
نقش ولایت در جامعه اسلامی تفسیر و تبیین درست اندیشه توحیدی و مدیریت، اخلاق، سیاست و اقتصاد توحیدی و ارایه طرح های ایدوئوژیک برای اجرایی شدن قانون توحید در جامعه است. هدف، رسیدن به جامعه ایده آل توحیدی است و مقام عظمای ولایت است که مردم را به سوی این هدف هدایت و رهبری می کند.
با توجه به داستان حضرت یوسف(ع) و درخواست ایشان از یکی از زندانیها برای سفارش کردن به پادشاه و آزادی از زندان متوجه می شویم که باید فقط از خدا خواست و فقط به خدا توکل کرد و امید داشت. پس بحث وسیله ها چه می شود؟ اینکه شاید خداوند رسیدن به خیلی از حاجات بندگانش را در بنده دیگری قرار داده باشد! آیا باید فقط نشست و از خدا خواست؟ آیا نباید برای رسیدن به برخی خواسته ها به بندگان خدا هم متوسل شد و کمک خواست؟ خب می توان گفت نیت باید الهی باشد و امید واقعی به خدا باشد اما از بندگان نیز کمک خواست؟
برای پاسخ به سؤال خود به نکات زیر توجه فرمایید:
1. انسانها از لحاظ گستره و ظرفیت وجودی ، در یک سطح نیستند. لذا انتظار خداوند متعال از آنها نیز یکسان نیست. خداوند متعال آن انتظاری را که از چهارده معصوم (علیهم السلام) دارد از انبیاء و اولیای دیگر ندارد. همچنین آن انتظاری را که از انبیای اولوالعزم دارد از غیر اولوالعزم ندارد؛ و نیز آن انتظاری را که از اولیاء الهی دارد، از مردم عادی ندارد.
به همین ترتیب انتظار خدا از انبیاء غیر الوالعزم خیلی بیشتر از علمای ربّانی و از علمای ربّانی بیش از علمای عادی ، و از علما بیش از غیر علماست. لذا بازتاب رفتارهای اقشار گوناگون بندگان از جانب خدا نیز متفاوت است. کیفیت عملی که برای عوام کمال محسوب می شود چه بسا برای عالم نقص شمرده شود و آنچه برای عالم عادی کمال فرض می شود چه بسا برای عالم ربّانی نقصان تلقّی شود و به همین ترتیب حسنات مردم عادی، سیئات علماء ربانی و حسنات عالم ربّانی سیئات انبیاء و حسنات انبیاء سیئات الوالعزم، و حسنات الوالعزم سیئات اهل بیت (علیهم السلام) قلمداد می شود. همانگونه که در نزد عرف، اگر فردی عادی کنار خیابان ساندویچ بخورد، کار او چندان قبیح تلقّی نمی شود در حالی که اگر عالمی یا استاد دانشگاه معروفی چنین عملی را انجام دهد، کارشان به شدّت زشت شمرده می شود.
فتنه اخیر از ضعف جهان بینی توحیدی و وحدت گرا شکل گرفت
معارف: مدرس حوزه علمیه قم نبود جهان بینی توحیدی و وحدت گرا و اعتقاد به جهان بینی کثرت گرا را عامل اصلی ایجاد فتنه های اخیر دانست.
حجت الاسلام مصطفی علم خواه، مدرس حوزه علمیه قم در نشست تخصصی توحید، روح دین گفت: موضوع توحید و گرایش به وحدت و تقابل آن با شرک و گرایش به کثرت موضوعی است که گستره آن کل تاریخ بشر را در برمی گیرد به عبارت دیگر تاریخ تشکیل شده از تقابل بین حق یعنی همان نگرش توحیدی و باطل یعنی نگرش شرک آلود و تکثر گرا.
وی افزود: فلسفه تاریخ اسلامی هم بر همین مبناست به طور کلی اگر نزاع های تاریخی را از ابتدای خلقت تا نزاع های فعلی جهان بررسی کنیم، متوجه می شویم که گرچه بسیاری از جنگ ها و نزاع های تاریخی ظاهراً ریشه در مباحث سیاسی، اقتصادی و غیره دارد اما این ظاهر قضیه است و با بررسی های عمیق تر متوجه می شویم که نزاع اصلی میان مشرکین و موحدین و یا به تعبیر دینی جنود الله و جنود شیطان است.
حجت الاسلام علم خواه ادامه داد: به عنوان مثال اگر همین فتنه اخیر را بررسی کنیم به وضوح مشاهده می شود که نبود جهان بینی توحیدی و وحدت گرا و اعتقاد به جهان بینی کثرت گرا عامل اصلی ایجاد این فتنه بوده است.
وی به بررسی مسئله وحدت گرایی پرداخت و گفت: در بحث امروز کاری به اصطلاح فلسفی و عرفانی وحدت نداریم و منظورمان از وحدت گرایی همان توحید و گرایش به سمت خدای یگانه است چه در عرصه عملی چه در عرصه نظری.
حجت الاسلام علم خواه تاکید کرد: در لسان دین هیچ واژه ای قابل رقابت با توحید نیست قرآن هم که کتاب نازل شده از طرف خداست، بیشتر از همه موضوعات به موضوع توحید پرداخته است.
وی ادامه داد: اگر به آیات قرآن مراجعه کنید متوجه می شوید که محور مباحث در قرآن، توحید است به طوری که یا به طور مستقیم به موضوع وحدانیت خدا در عرصه خالقیت و ربوبیت و الوهیت پرداخته شده است و یا به طور غیرمستقیم. چون تمام مباحث مربوط به قیامت، زندگی پیامبران، وصف مومنین و مشرکان و منافقان و حتی مباحث مربوط به علوم طبیعی و ... ریشه در توحید دارد.
این مدرس حوزه علمیه قم به جهان بینی مکاتب غربی اشاره کرد و افزود: آنچه بشر غربی را دچار مشکل کرده همین است که دچار تشتت شده است تمام ایسم های موجود در غرب نوعی از شرک و تکثر را در خود دارند و سکولارها کفار جدید هستند.
وی افزود: مکاتب غربی دین و توحید را در تقابل با آزادی انسان می دانند در حالی که موحدین آزادی را در سایه توحید و آموزه های دین می دانند حتی دموکراسی که به معنی حکومت مردم بر مردم است در تناقضی با نگاه توحیدی قرار دارد زیرا ما معتقدیم که تنها خدا می تواند بر بشر حکم براند نه غیر او.
حجت الاسلام علم خواه تصریح کرد: توحید باید در صدر تحقیقات علمی علمای دین قرار گیرد و عالم دینی کسی است که به بحث توحید اشراف داشته باشد و الا نمی توان وی را عالم دین نامید زیرا سیره پیامبران و ائمه (ع) نشان می دهد که توحید محوری ترین بحث دین است.
وی به ضرورت نظام سازی در عرصه دین با محوریت توحید اشاره کرد و گفت: وقتی می گوییم توحید روح دین است یعنی بدون توحید دین روح ندارد. دین زمانی زنده است که توحید به عنوان مرکز و محور دین مطرح شود ما باید بتوانیم اقتصاد، سیاست، تربیت، علوم، اخلاق و همه مباحث دیگر جامعه مان را براساس نگاه توحیدی بازنویسی کنیم.
این مدرس حوزه علمیه قم اظهار کرد: نظام اسلامی باید براساس نگرش توحیدی ایجاد شود. واژه توحید بار معنایی عظیمی دارد که می توان با آن نظام سازی کرد به عنوان مثال همین کلمه لااله الا الله در وجه نفی و اثبات پایه نظام اخلاقی اسلامی است.
حجت الاسلام علم خواه در تشریح ارکان نظام توحیدی گفت: در نظام توحیدی باید تمام مبانی دوباره و با توجه به هدف این نظام تعریف شود. واژه ها در هر نظامی معنای خود را می دهند تعریف های ما از واژه های دینی مثل کمال، سعادت، رشد، حضور قلب و ... یا خیلی پرت است و یا در تضاد با یکدیگر قرار دارد به همین دلیل لازم است مفاهیم دوباره در این نظام تعریف شوند.
وی به بررسی ارتباط دو موضوع توحید و ولایت پرداخت و گفت: پیامبر خدا (ص) فرمود: دو چیز گرانبها در میان شما باقی می گذارم، کتاب خدا و اهل بیتم. اگر بخواهیم موضوعات دینی را جمع بندی کنیم و محور را مطرح کنیم به دو موضوع کلی برمی خوریم اول توحید که قانون اساسی است و دیگری ولایت که اجرای این قانون است همین بیان در حدیث شریف سلسله الذهب امام رضا (ع) نیز وجود دارد.
مدرس حوزه علمیه قم تاکید کرد: تمام اصول دین در همین دو محور خلاصه می شود عدل و معاد در واقع ریشه در توحید دارند و نبوت و امامت هم مربوط به بحث ولایت است.
شایان ذکر است نشست تخصصی توحید، روح دین با حضور حجت الاسلام غروی و حجت الاسلام علم خواه سوم آبان درخبرگزاری ایکنا برگزار شد.
file://localhost/C:/Documents%20and%20Settings/elmkhah/Desktop/ایکنا/shabestan_ir.mht
آیا کمک خواستن از دیگران شرک محسوب می شود؟
در پاسخ به این سوال گفتنی است: ریشه این بحث که آیا تمسک به اسباب شرک است یا نه، در این است که اسباب و انسان ها را غیر خدا بدانیم یا ندانیم. برای روشن شدن این بحث به چند نکته توجه نمایید :
1- معنای توحید عملی این است که همه توجه شما به خداوند باشد و تنها به او رو آورید و با همه وجود به او رجوع کنید و همه چیز خود را از او بخواهید و جز او هیچ موجودی را در عالم منشا اثر و موثر ندانید . زیرا به غیر از خدا، مؤثر و مدد دهندهاى در این عالم نیست و لحظه لحظه وجود اسباب و اثربخشى آنها، به لطف و اراده و قدرت خدا است. اسباب به لطف خدا مؤثرند و مستقل و جدا از او ، هیچ نیستند و توان هیچ تأثیرى ندارند . ادامه مطلب...
تا چند روز دیگر عازم حج عمره هستم، چه کنم که سفری پربار و بیادماندنی داشته باشم و چه نکاتی را در سفر رعایت کنم؟
سفرحج به معنای بریدن از همه چیز و پیوستن به خداوند است. حج در حقیقت بزرگترین تمرین توحید و یگانه پرستی است. گردیدن به دور خانه خدا با این پیام که خدایا تنها تو را عبادت می کنم و فقط از تو کمک می خواهم و تنها عاشق تو هستم. ادامه مطلب...
خودسازی چیست؟ چگونه باید خود را بسازیم که به کمال و سعادت برسیم؟
در پاسخ به سوال شما سعی کرده ایم به بهترین راه خودسازی از منظر دین توحیدی اسلام و همچنین با توجه به راهکار مذهب شیعه بپردازیم. امید است توانسته باشیم نیاز اطلاعاتی شما را در این زمینه برآورده کرده باشیم.
تعریف خودسازی: ادامه مطلب...
مراحل خداشناسی توحیدی و معرفت نظری:
مراحل سلوک نظری یا شناخت توحیدی خداوند شامل تفکر شخصی در سوال های اساسی زندگی انسان است که در بینش دینی مطرح می شود مانند, خداشناسی و انسان شناسی و هستی شناسی و دین شناسی و معاد شناسی که البته صورت تفصیلی آن شامل مراحل گسترده ای به شرح زیر است: ادامه مطلب...
چگونه بفهمیم که خداوند را به ایمان توحیدی قبول داریم و شعار نمی دهیم؟
دوست عزیز آنچه مطرح نمودید گویای بینش و درک عمیق شما نسبت به امور دینی می باشد . امیدواریم همواره در این مسیر حرکت نموده و اگر سوال دیگری در ذهنتان شکل گرفت با ما در میان بگذارید . ادامه مطلب...
توحید یعنی چی؟ بهای بهشت لااله الا الله است یعنی چی؟
در پاسخ به چند نکته توجه کنید :
1- توحید به معنای یکتاپرستی مهمترین اصل از اصول دین اسلام است. توحید در اسلام یعنی «هیچ خدایی جز الله نیست» (لا اله الا الله) و این مسأله رکن اعتقادات دینی مسلمانان است و شهادت بدان شرط مسلمانی است. هر چند مذاهب گوناگون از آن تفاسیر گوناگونی دارند. ادامه مطلب...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید