بازدید امروز : 236
بازدید دیروز : 42
شرایط طلبگی از دیدگاه علما چیست؟
بهترین تعریفی که از طلبگی شده است رهبری جامعه است. طلبگی یعنی طلب کردن علوم و روش هایی که انسان را شایسته رهبری دینی و سیاسی جامعه اسلامی می نماید.
مبنای این تعریف روشن است. طالب و عالم دینی در حقیقت ادامه دهنده راه انبیا و اولیای الهی است. جایگاه و وظیفه آنها رهبری جامعه بوده است، جایگاه عالم دینی هم در همین راستا و در ادامه مسئولیت و رسالت انبیا و اولیای الهی همین جایگاه و منصب است.
اهمیت طلبگی ناشی از اهمیت رهبری جامعه است. در این راستا باید به اهمیت بحث ولایت و رهبری توجه کنیم. اگر به این نکته توجه کافی داشته باشیم که بعد از بحث توحید، مهمترین بحثی که در آموزه های دین مقدس اسلام وجود دارد، بحث ولایت و رهبری است، آنگاه به اهمیت موضوع طلبگی، پی خواهیم برد.
چطوری می تونم راه درست زندگی رو پیدا کنم؟
برای پیدا کردن راه صحیح زندگی, بهترین راهکار پیدا کردن هدف اصیل زندگی است. اگر هدف مشخص باشد, راه رسیدن به هدف هم مشخص خواهد شد و پاسخ سوال شما روشن می شود. قرآن کریم هدف زندگی انسان را عبادت و اطاعت خدا معرفی کرده است. و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. جن و انس را نیافریدم مگر برای عبادت. کمال نفس انسان هم که رسیدن به نفس مطمئنه و راضیه و مرضیه است, از طریق همین عبودیت خدا حاصل می شود, منتهی برای تحقق این مقام باید ابتدا نفس را از هوا و هوس پاک و تخلیه کرد و خود را از اسارت شیطان و نفس اماره نجات داد تا راه عبودیت حق تعالی باز شود.
در حقیقت بهترین راهکار زندگی صحیح این است که قرآن مىفرماید: "و من یطع اللَّه و الرسول، کسى که خدا و پیامبر را اطاعت کند (در روز رستاخیز) همنشین کسانى خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنها تمام کرده(و آنها عبارتند) از: پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان و آنها رفیقان خوبى هستند"(1). این آیه با صراحت مىگوید: کسانى که در عمل از خدا و پیامبرش اطاعت کنند و واجبات الهى را انجام دهند و از محرّمات دورى کنند، سعادتمند هستند. و در قیامت و بهشت همنشین پیامبران الهى خواهند بود, یعنی سعادت دنیا و آخرتشان تامین خواهد شد.
چند سالی هست که برای دوری از گناه نیاز به ازدواج دارم. قبلا به برآورده شدن دعاهام ایمان داشتم اما الان دیگه به مستجاب شدن دعاهام امید ندارم. اعتقاد به توسل هم در من داره کم میشه. دارم اعتقادم رو از دست میدم. من که انسان با ایمانی بودم حالا به جایی رسیدم که از دعا کردن خسته میشم ... گناه آزارم میده و برآورده نشدن دعا برای ازدواج این عذاب و آزار رو دوبرابر میکنه؟
خواهر محترم از این همه حجب و حیا که در شما وجود دارد باید به خود ببالید و خداوند منان را شاکر باشید. ما نیز خوشحالیم که به چنین افرادی مشورت می دهیم و مورد اعتماد بندگان پاک خداوند هستیم.
پرسشگر عزیز!
چنین دغدغه¬هایی که در سنین جوانی، برای دختران به وجود می¬آید، امری طبیعی است و ما نیز شرایط شما را درک می کنیم؛ اما تأخیر افتادن در امر ازدواج، مسأله¬ای است که در آن عوامل متعددی دخیل هستند که یکی از مهمترین آن عوامل برای دختران، نبود و یا کمبود خواستگار است.
بعضی از عوامل این مسأله، از حیطه اختیارات انسان خارجند و برخی دیگر، مربوط به خود فرد و خانواده او می شود که طبیعتاً در این موارد فرد می¬تواند با تغییر دادن آنها موانع را برطرف نماید. ما برخی از این عوامل را که از اهمیت بیشتری برخوردار هستند مطرح می کنیم.
دختری هستم که به زیبایی اهمیت میدم آرایش میکنم و از مانتوهای بدن نما استفاده میکنم آیا من گناهکارم یا نه؟
از این که با ما در ارتباط هستید از شما متشکریم و امیدواریم پاسخ گوی مناسبی برای شما باشیم.
«زیبایی»
صورت صندوق بس زیباست لیک--- از عروض و سیم و زر خالى است نیک
چون تن زراق خوب و با وقار--- اندر آن سله نیابى غیر مار
من برم صندوق را فردا به کو--- پس بسوزم در میان چار سو
آسمان با ستاره هایش شب ها نور افشانی می کند و صبح با خورشید جهان افروزش، زمین نیز در بهاران طراوت و زیبایی شکوفه هایش را به رُخ می کشاند.
تا به حال اگر در منظره ای زیبا نشسته اید و صدای آواز پرندگان و یا سرسبزی بهاران و یا صدای آبشار و یا جریان آبی را دیده اید، در ذهن خود آن را تجسم کنید!! واقعاً چه دل انگیز و دل ربا است! به راستی چه دل آرام و دل نشین است، حتی تصور آن. این طور نیست؟!
اگر شما نیز به زیبایی توجه می کنید و به آن گرایش دارید، امر عجیبی نیست. چرا که انسان در درون خود این کشش و گرایش را دارد.
تصوری کامل از نقش زن و خصوصا فاطمه زهرا سلام الله علیها در اسلام ندارم. چگونه می توان به تصوری دست یافت چون برخی مواقع شک می کنم که به عنوان یک زن در یک شرایط خاص چه نقشی را باید ایفا کنم؟
در پاسخ به سوال شما ابتدا به نقش زن در جامعه و سپس به نقش زن در خانواده اشاره می کنیم. البته اذعان داریم که مطالب ارسالی و پاسخ تهیه شده کلی است و این شما هستید که باید با شناخت ویژگی ها و شرایط خاص زندگی و شخصیت خود نقش موثری را در زندگی و جامعه و خانواده برای خود تعریف و برای تحقق و موفقیت در آن تلاش نمایید. در صورتی که پاسخ تهیه شده قانع کننده نبود با طرح سوال روشن تر در خدمت شما هستیم.
«نقش زن در جامعه»:
حضورزن در جامعه برای بر آوردن نیازهای ضروری با رعایت شرائط در بر خوردها، می تواند راه حل درستی باشد که هم به امور خود برسد وهم رعایت حدود الهی را کرده باشد.
نگاه اسلام به زن نگاه خانواده محور است و در نظام خانواده زن نقش اساسی دارد. تربیت اولاد و مسایل مربوط به خانه مربوط به زن و مسایل مربوط به بیرون خانه بر عهده مرد است و تا وقتی ضرورت های فردی و اجتماعی ایجاب نمی کند وظیفه زن حراست از نظام خانواده در سنگر خانه است.
در عین حال که خروج زن از منزل و حضور او در صحنه اجتماع با رعایت موازین و حدود شرعی جایز شمرده شده است، اما در مواقع غیر ضروری برای زنان بهتر آن است که از اختلاط با مردان اجتناب کنند و این امر منافاتی با حضور علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی زنان (با حفظ شئونات و موازین اسلامی) ندارد.
تجربه جهان غرب در آزادی های نامحدود برای ارتباط زنان و مردان در جامعه (به اعتراف اندیشمندان جامعه غرب) تجربه بسیار تلخی است که زمینه انحطاط خانواده و بدنبال آن سقوط جامعه در منجلاب شهوات را فراهم نمود، که از این رهگذر بیشترین ضرر و زیان نصیب زنان جامعه شد و در نتیجه کرامت و شخصیت زن به پایین ترین حد خود تنزل نمود.
تو جامعه ما شلوار لی جلب توجه می کنه یا نه؟ حضرت زهرا خوشش می آد من شلوار لی بپوشم یا نه.. یعنی یه دفعه اگه من در این حال حضرت رو ببینم شرمنده می شم یا نه؟ اصلا من گاهی حس می کنم من خودمم یه مشکلی دارم این که خیلی بدم نمی آد نامحرم به من نگاه کنه نه که نگاه کنه، نه یه حس دیگه یه حس خاص اصلا مگه می شه آدم شلوار لی رو به خاطر خدا بپوشه؟ اصلا مگه می شه شلوار یا هر لباسی رو به خاطر خوشگل تر بودنش و این که مردم از تیپ ما خوششون بیاد، نپوشید؟ اگه می شه با چه نیتی باید پوشید؟
خوشحالیم از اینکه با شما خواهر گرامی مکاتبه می کنیم و امیدواریم بتوانیم شما را راهنمایی کنیم.
قبل از اینکه به پاسخ پرسش شما بپردازیم خوب است نکاتی را یادآوری کنیم. حجاب اسلامی منحصر در یک نوع پوشش نیست ؛ بلکه آنچه تعیین کننده اسلامی بودن یک حجاب می باشد ، توجه به فلسفه اصلی حجاب وکارکردی است که حجاب اسلامی در زمینه حضور زنان در جامعه و در مقابل افراد نامحرم ایفا می نماید . در این جا چند نکته وجود دارد که براى روشن شدن آنها باید دید اساسا فلسفه حجاب چیست؟
حجاب دو فلسفه اساسى دارد که با یکدیگر ارتباط تام دارند:
1) مصونیت زن در برابر طمعورزىهاى هوسبازان.
2) پیشگیرى از تحریکات شهوانى خارج از ضوابط و هنجارهاى الهى و تأمین سلامت و بهداشت معنوى جامعه. حجاب با چنین نقش و کارکرد مهم و اساسى پیامى قاطع و کوبنده با خود دارد، و آن این است که در برابر همه مردان اجنبى نوعى هشدار و اعلام «دور باش!» مىدهد.
1- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: هر کس با یک زن نامحرم دست بدهد، روز قیامت در غل و زنجیر به محشر وارد میشود و خداوند دستور میدهد که او را به آتش جهنم بیفکنند، و هر کس با یک زن نامحرم شوخی کند ، در مقابل هر کلمة حرامی که به او گفته است، هزار سال حبس خواهد شد.
2- امام صادق در حدیث مناهی فرمود: «رسول خدا فرمان داده بود که زن مسلمان با مردان نامحرم بیش از پنج کلمه – که آن هم در موضوعات ضروری باشد- سخن نگوید».
3- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: النّظّر سهم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفاً من الله اعطاه الله ایماناً یجد حلاوته فی قلبه؛ نگاه به نامحرم، تیری از تیرهای شیطان است هر کس آن را از خوف خدا ترک کند خداوند حلاوت ایمان را به او می چشاند.
4- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «عفُّوا عَن نساء الناس تَعِفَّ نُساءَکم؛ در مورد زنان مردم عفت بورزید تا دیگران نیز در مورد زنان شما عفت بورزند و زنان شما از تعرض نامحرمان در امان بمانند».
5- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: تمام چشمها در روز قیامت گریان خواهد شد، مگر چشمی که از خوف و عظمت خدا بگرید، و چشمی که از حرام بسته شود، و چشمی که در راه خدا شبها بیدار بماند و شب زنده داری کند.
6- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «هر کس چشمان خود را از نگاه به زن نامحرم پرکند (و با خیال راحت به این نگاه خود ادامه دهد)، خداوند متعال در روز قیامت میخهای آتشین به چشمان او فرو خواهد برد و بعد از رسیدگی به کار مردم، دستور خواهد داد که او را به آتش جهنم بیندازند»
7- یکی از راویان می گوید در کوفه به زنی قرآن می آموختم، روزی با او شوخی کردم، بعد به دیدار امام باقر (علیه السلام) شتافتم، فرمود: آن که ( حتّی) در پنهان مرتکب گناه شود خداوند به او اعتنا و توجّهی ندارد، به آن زن چه گفتی؟ از شرمساری چهره ام را پوشاندم و توبه کردم، امام فرمود: تکرار نکن.
8- حضرت علی (علیه السلام) : اختلاط و گفتگو مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد ، و دلها را منحرف میسازد.
9- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:هر خانمی که خود را معطر و خوشبو کند ( عطر بزند ) و سپس از خانه خارج شود ، همواره مورد لعنت خدا و ملائکه خواهد گرفت ، تا وقتی که به خانه برگردد ، هرچند برگشتش به خانه طول بکشد.
10- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: شیطان به حضرت موسی (ع) گفت : ای موسی ! با زنی که به تو محرم و یا حلال نیست خلوت مکن ( تنها مباش ) ، به خاطر آنکه هیچ مردی با زن نامحرمی خلوت نمی کند ، مگر این که من همراه آن دو هستم. ( و خودم شخصا آن دو را برای گناه و رابطه نامشروع تحریک و وسوسه می کنم )
11- امام صادق علیه السلام فرمود : هر کس نامحرمی را دید و چشم خود را به طرف آسمان بلند کرد یا بست، خداوند در بهشت، حورالعین بهشتی را به عقدش درمیآورد.
12-امام باقر علیه السلام: سخن گفتن با زن نامحرم ، از دامهای شیطان است.
آیا به شوخی و بذله گویی دروغ گفتن از لحاظ اخلاقی جایز است؟ چون بذله گویی بدون دروغ گفتن امر بسیار دشواریه؟
دروغ گفتن از گناهان کبیره است و حتی اگر از روى شوخی هم باشد جایز نیست.
در بعضى روایات مىخوانیم: «ایاک و الکذب هزله و جده؛ از دروغ بپرهیز چه به شوخی و چه جدی باشد».
دوست گرامی؛ دروغ گفتن به شوخى نیز دروغ محسوب مىشود. حضرت على (علیه السلام) فرمود: «بنده مزه ایمان را نمىیابد تا دروغ را ترک کند؛ چه شوخى باشد و چه جدى». البته شوخىهاى دروغ نیز اقسام مختلفى دارند و حکم هر یک از نظر شرعى متفاوت است. براى آگاهى بیشتر ر.ک: گناهان کبیره، شهید دستغیب.
درفرهنگ اسلامی شوخی ومزاح کردن تا آنجا مباح و جایز است که درآن:
1. به دیگران ناسزاگویى نباشد.
2. جز سخن حق درآن نگوید.(سخنان رکیک وزننده وآزار دهنده به زبان نیارد)
3. اعتدال را درآن رعایت کند، افراط و زیاده روى یا تداوم در شوخى نداشته باشد.
4. از شوخیهاى خارج از نزاکت بپرهیزد.
نبى اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلّم مىفرماید: من شوخى مىکنم ولى جز حقّ نمىگویم «انّى لامزح و لا اقول الا حقّا» ( ترجمهاخلاق ص: 231)
به من بگید این همه که دین از پول بد گفته آیا از بی پولی هم بد گفته یا نه ... خوب آدم پولدار باشه یا نه، دقت داشته باشید من تجمل گرایی و اصراف و بیهوده خرج کردن رو دوست ندارم ولی می ترسم ...
چرا هیچ کدام از مردان بزرگ خدا پولدار نبودند ... از امامان ما گرفته تا انبیا و اوصیا و حتی عرفای زمانهای مختلف...رجبعلی خیاط،خیاط بود با یک وضعیت خیلی سخت... مرحوم نخودکی ....شیخ کلینی...شیخ بهایی...آیت الله گلپایگانی...امام خمینی رحمه الله... تنم میلرزه وقتی به این افراد فکر میکنم...نکنه من راه رو دارم اشتباه میرم...خدایا درست کدوم؛ غلط کدومه؟
برادر عزیز همانطور که می دانید، نعمت هایى که خداوند متعال به انسان عنایت کرده است اگر در جاى خود و در چارچوب مخصوص خود به کار گرفته شوند و حد و حدود و شرایط شرعى و الهى آن رعایت گردد، در راستاى رشد و تعالى انسان و سعادت دنیا و آخرت او قرار مى گیرد. از جمله این نعمت ها، مال و ثروت است که اگر از طریق شرعى و معقول به دست آید و در راهى درست و مفید به کار گرفته شود، خیر و برکت فراوانى به دنبال دارد. اسلام به هیچ وجه با کسب ثروت مخالف نیست بلکه آنچه که اسلام با آن مخالف است، وابستگی به دنیا می باشد که به واسطه ثروت برای انسان حاصل می شود.
الف: فضلیت اطعام
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«مهمان میزبان را به سوی بهشت میبرد.»
و نیز فرمود:«مهمان روزی خود را به همراه می آورد و گناهان اهل منزل را می برد.»
و نیز:«هر خانه ای که در آن مهمان داخل نشود، ملائکه هم داخل نمی شوند.»
«برکت بر کسی که اطعام میکند، سریعتر از چاقو بر گوشت وارد میشود.»
امام صادق علیه السلام فرمود:«وقتی مهمان داخل منزل شما میشود، برای شما و خاندان شما آمرزش الهی را همراه میآورد و وقتی خارج میشود، گناهان شما و آنان را خارج میکند.» و نیز فرمود:«هر کس گرسنهای را سیر کند، خداوند نهری در بهشت برایش جاری میسازد.»
ب: اجابت دعوت
رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم میفرمود:«من به همه امتم سفارش میکنم دعوت مسلمان را بپذیرند گرچه تا منزلش پنج فرسخ راه باشد؛ چرا که اجابت دعوت از نشانه های دینداران است.»
و فرمود:«اگر مؤمنی مرا حتی به پاچه گوسفندی دعوت کند، دعوتش را میپذیرم زیرا اجابت دعوت از نشانه های دینداری است.»
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید