بازدید امروز : 132
بازدید دیروز : 141
حضرت امام خمینی(سلام الله علیه) هنگامی که عدهای از روحانیون به هواداری میرحسین موسوی حزب «مجمع روحانیون» را تشکیل دادند، در پیامی به ایشان گوشزد کردند:
«اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای نکرده بی جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدّم بدارد، حتماً پیش از آنکه به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند، به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است.» 9
حال آیا ایشان مصداق این کلام امام راحل نیستند؟! آیا باز میتوان باور کرد که در خط امام حرکت میکنند؟!
دیگر رقیبان نیز مراقب باید باشند که در این جو بد اخلاقی قرار نگیرند، چرا که کفران نعمت به گذشتهی آدمی نیز ضربه میزند، حال با هر سابقهی جهادی و خدمتگزاری که باشد و در آخر این سخن صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی را به گوش جان بسپاریم که فرمودند:
«این دستاوردهای نظام اسلامی ، به راحتی محقق نشده است که عده ای بخواهند به دلیل اغراض شخصی و دشمنی با دولت ، در اصل نظام خدشه وارد کنند... این فضای بی بندو باری در حرف زدن و اظهار نظر علیه دولت ، مسائلی نیست که خداوند به آسانی از آنها بگذرد... تفضلات و رحمت الهی تا زمانی است که ما مراقب گفتار ، رفتار، و عملکرد خود باشیم زیرا خداوند با ما خویشاوندی ندارد... برخی کار ها و ظلم ها ، فتنه ای به پا می کند که دامن همه ، اعم از ظالم و غیر ظالم را می گیرد بنابر این همه باید مراقب اظهار نظر ها ، تبلیغات ، و اقدامات خود باشند.» 10
از همه جالب تر اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی در آستانهی انتخابات صریحاً حمایت خود را از دکتر احمدی نژاد چنین اعلام فرمودند:
«همراهی دولت با ملّت را قدر بدانید. مردم! دوستی دولت را قدر بدانید...
میبینید اگر چنانچه رییس جمهوری شور و نشاط داشته باشد، شوق و اراده داشته باشد، چه خدمات بزرگی را برای این کشور انجام میدهد. میخواهند این نباشد...
بهترین آن کسی است که درد کشور را بفهمد. درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمی باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگری خودش نباشد...
نامزدهایی که ثبت نام کردهاند و زودتر از موعد قانونی تبلیغات میکنند، سعی کنند با انصاف عمل کنند... بنده که از همهی این آقایان، اوضاع کشور را بیشتر میدانم، بهتر خبر دارم، میدانم بسیاری از مطالبی که دربارهی وضع کشور و وضع اقتصاد میگویند به عنوان انتقاد خلاف واقع است و اشتباه می کنند...» 11
آنچه که مسلّم است، دولتی چون دولت نهم که با رویکرد ساختارشکنی وارد میدان شده است، در سالهای نخستش طبیعی است که باید با چالشها و موانع جدّیای روبرو شود تا دست فرصتطلبان با نفوذ را کوتاه کند و اگر دقت کنید، پس از سه سال دولت نهم توانست تا حد قابلتوّجهی وزیران همراه را در کابینه داشته باشد و تجربهی دولتهای گذشته نیز نشان داده است که هر طیف اجرایی در چهار سال دوّم ریاست جمهوری توانسته است با موانع کمتر و با نهادینه کردن روشهای خود به اهداف مطلوب خود نزدیک شود و این همانی است که مافیا از آن در هراسند و با تمرکز تمام امکانات خود در پی شکست دولت محبوب دکتر احمدینژاد هستند، ولی باید بدانند که این ابزار مادّی نیست که همیشه سخن اوّل را میزند، چون هر چه را که بشر ناچیز بخواهد تا در مشیت الهی نباشد، تحقق نمییابد.
--------------------------------------------------------------------------------
1 - سایت موج سوم (حامیان خاتمی- موسوی)
2 - صحیفهی امام، ص ???
3 - سخنرانی معظم له در حرم مطهر رضوی(علیه السلام) 1/1/85
4 - دیدار معظم له با مردم گرمسار در سفر استانی سمنان. 21/8/85
5 - حرم رضوی(علیه السلام) 1/1/86
6 - دیدار با هیأت دولت نهم 2/6/87
7 - دیدار معظمله با ایثارگران خراسان رضوی(علیه السلام)- اردیبهشت ??
8 - فرمان مبارزه با فساد- 10/2/80
9 - صحیفهی نور- ج ??- ص ???
10 - دیدار با کارگزاران حج .??/?/??
11 - دیدار مردمی – سنندج 22/2/88
دلایل حمایت موتلفه از احمدی نژاد در انتخابات دهم
به گزارش رجا نیوز محمد نبی حبیبی گفت: جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری در اوایل اردیبهشت ماه سال 88 به نتیجه قطعی رسید که از آقای دکتر محمود احمدی نژاد به عنوان نامزد رسمی جبهه حمایت کند و موتلفه اسلامی طی بیانیهای حمایت خود را اعلام کرد. دلایل این حمایت به شرح زیر است:
1_ ما اقای احمدی نژاد را مومن به ارزشهای انقلاب و مومن به نیروی لایزال ملت میدانیم.
2_ روحیه مردمی و به ویژه نشاط و شادابی در خدمت به مردم را از خصوصیات دولت نهم به ویژه رئیس جمهور کنونی تلقی میکنیم.
3_ رئیس دولت با دو بار سفر به هر استان از مشکلات اعماق کشور مطلع است و باید فرصت داد تا در دور دوم ریاست جمهوری خدمات خود را به مردم کامل کند.
4_ آقای دکتر محمود احمدی نژاد مومن به استقلال و پیشرفت کشور است و در طول خدمت خود در دولت نهم ما شاهد پیشرفتهای شگرف علمی بودیم. وی در مجامع بینالمللی به خوبی از استقلال و شرف ملت ایران دفاع کرد و نمونههای عملی آن را در نطق شورانگیز دانشگاه کلمبیا و نیز حضور قدرتمندانه در اجلاس دوربان 2 در ژنو به خوبی میتوانیم نشان دهیم.
5_ دولت نهم با پاسخگویی به میلیونها نامهای که رئیس جمهور در سفرهای استانی از مردم دریافت کرد، تصویری از ارتباط صمیمی و مشفقانه دولت با مردم را ارایه کرد.
6_ درجه مقبولیت دکتر محمود احمدی نژاد با تکیه بر نظرسنجیهای مکرر، امری پنهان نیست و لذا این معنا یکی دیگر از دلایل تصمیمگیری حزب موتلفه اسلامی و نیز جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری بوده است. البته اشاره به این نکته را نیز لازم میدانیم که به نظر ما عملکرد دولت نهم در مجموع با درجهای مقبول و مطلوب، مثبت است.
وی تاکید کرد: حزب موتلفه اسلامی با اطمینان از رشد و آگاهی سیاسی مردم معتقد است با گزینه مطلوب پا به میدان رقابت انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری گذاشته است و معتقد است با یک رقابت اخلاقی در این میدان میتواند به رسالت و وظایف تاریخی خود عمل کند.
وی یادآور شد: خوشبختانه اکثریت اعضاء جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز در بررسیهای خود به این نتیجه رسید که در انتخابات آینده از آقای دکتر محمود احمدی نژاد حمایت کند.
وی یادآور شد: ما نقد رقبا را در عین اینکه یک فرصت برای شناسایی ضعفها و قوتها میدانیم اما در مورد عملکرد دولت و شخص رئیس جمهور در برخی زمینهها برخی از نقدها را منصفانه نمیدانیم و داوری این نوع قضاوت را به مردم در روز 22 خرداد به هنگامی که با صفوف فشرده خود به پای صندوقهای رای میآیند واگذار مینماییم.
دبیر کل موتلفه یادآور شد: برای ما حضور حداکثری مردم و امر مشارکت در انتخابات آینده بسیار مهم است و اینکه رئیس جمهور آینده بتواند بیشترین رای مردم را داشته باشد تا در صحنههای بینالمللی بتواند با اقتدار از استقلال و منافع ملی دفاع کند، از مقولات مصالح ملی است.
محمد نبی حبیبی گفت:البته در حمایت از آقای دکتر احمدی نژاد، جبهه متحد اصولگرایان به شکلی که در انتخابات هشتم مجلس شورای اسلامی تشکیل شد، در عمل شکل گرفته است. در سایر امور مربوط به داخل و خارج از کشور مواضع خود را در بیانیه پایانی مجمع عمومی اعلام خواهیم نمود. انشاءالله
به گزارش رجانیوز، گلفنیوز، در تحلیلی پیرامون انتخابات ریاست جمهوری ایران نوشت: احمدینژاد مردی است که با محدود کردن برخی امکانات شخصی برای خود مانند حق استفاده از هواپیمای مخصوص ریاست جمهوری، استفاده از ماشین مدل پایین، خوردن غذایی که از خانه به سر کار می برد، زندگی در خانه محقر و کوچک در تهران، ساده زیستی و دوری از تجملات و اینکه وی در یک خانواده متوسط با پدری آهنگر بزرگ شده، موجب شده است که در میان مردم عزیز و گرامی باشد و در طول این مدت نیز همچنان در بین مردم طبقه پایین و متوسط از محبوبیت خاصی برخوردار باشد.
در ماه مارس سال 2007 میلادی احمدینژاد توانست به علت افزایش سیاستهای حمایت از صادرات غیرنفتی، این شاخص را تا 47 درصد نسبت به سال گذشته افزایش دهد، یعنی میزان16.3 میلیارد دلار سود نصیب ایران کند.
احمدینژاد با استفاده از اندیشه و اتخاذ استراتژی زیرکانه و هوشیارانه و ایجاد طرح دیپلماتیک دقیق توانست ایران را در منطقه به یک ابرقدرت تبدیل کند و با قدرت های بزرگ و بازیگران جدید جهانی مانند (چین، هند و روسیه) به ائتلاف و دوستی برسد و با یک حرکت انقلابی، قدرت هایی مانند ونزوئلا، بولیوی و نیکاراگوئه را با خود هماهنگ کند.
این ابتکار عمل احمدینژاد باعث شد که اوباما حتی در لفظ هم که شده تن صدای خود را عوض کند و برای جلب رضایت ایران به اصطلاح تغییر کند البته آنهم به شرط اینکه اگر ایران بخواهد.
با توجه به پیشرفت های ایران در زمینه هسته ای و نظامی به نحوی که توانست موشک سجیل با برد 2000 کیلومتر را تولید کند، واکنش غرب نسبت به توانایی های احمدینژاد برانگیخته شد و درخواست مذاکره کرد. با آنکه اسرائیل همیشه مخالف ایران بوده است و از این امر نیز بسیار خشمگین شده ولی نتوانست کاری از پیش ببرد. جوزف بایدن معاون ریاست جمهوری آمریکا خطاب به نتانیاهو اعلام کرد که فکر حمله به ایران یک حرکت غیرعاقلانه و بی عقلی محض است.
احمدینژاد مرد کوتاه قدی است که همیشه لباس ساده و معمولی به تن می کند ولی هر موقع که رهسپار جایی می شود، به مرکز توجه مطبوعات و کانون توجه رسانه ها تبدیل می شود و مورد توجه آنها قرار می گیرد، همیشه در میان رهبران و همتایان خود در سطح جهان بعنوان مردی مقتدر و بی همتا ظاهر می شود و در میان رهبران جهانی از مرتبه و ابهت بالایی برخوردار است.
احمدینژاد مردی است که با شجاعت سخنان خود را می گوید که این یکی از عواملی است که باعث محبوبیت وی در میان مردم خود و جهانیان شده است. سخنان وی در مقابل اسرائیل به عنوان "دولت نژاد پرست" در 20 آوریل در مقر سازمان ملل در ژنو را می توان نمونه ای از این شجاعت دانست.
احمدینژاد با "افسانه" خواندن هولوکاست در سال 2005میلادی باعث شد که از حمایت مردم فلسطین و لبنانی برخوردارشود.
سخنان احمدینژاد همیشه با عمل همراه بود ه است او مرد عمل است و همیشه به سخنان خود جامه عمل می پوشاند وی با فرستادن اولین ماهواره یعنی ماهواره" امید" که بهطور کامل در ایران و بهدست ایرانیان ساخته شده بود، به فضا رتبه ایران را در میان جهانیان ارتقاء داده و باعث سرافزاری مسلمانان جهان در مقابل اسرائیل و امریکا شود.
اگر احمدینژاد بار دیگر به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شود با ادامه برنامه های هسته ای که اجرا کرده است، تعادل قدرت در خاورمیانه را به هم خواهد زد و وی نیز در چشم مردم ایران به عنوان قهرمانی ملی شناخته خواهد شد
معیارهای انتخاب دهمین رئیس جمهور:
سفر رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی به استان محروم کردستان، علاوه بر خیر کثیری که نصیب این منطقه نمود و عملا جریان وحدت و همبستگی ملی را کیلومترها به پیش برد، اما در این بین،تاکیدات صریح و آشکار معظم له بر تعیین شرایط کاندیدای اصلح برای پیشبرد گفتمان عدالت وپیشرفت در دهه چهارم انقلاب اسلامی، از تلالوی بیشتری برخوردار بود.
امروز که سعی داشتم به صورت سریع متن بیانات معظم له را در اجتماعات گوناگونی که در استان کردستان ایراد فرموده بودند مرور نمایم، در عین شعف و شوق از ترسیم مبانی نظری حرکت توفنده انقلاب در گام های بعدی، نگران کم توجهی احتمالی رسانه ها و اندیشمندان دغدغه مند به این مباحث عمیق و بنیادین، به خاطر حجم بالای فرمایشات در این مدت کوتاه، و اکتفا به مباحث روز شدم که امید است حداقل خود این حقیر توفیق پرداخت جدی تر به آنها را در آینده نزدیک داشته باشم.
در ادامه، و با توجه به در پیش بودن انتخابات مهم دهمین دوره ریاست جمهوری و برای درک دیدگاه های صریح معظم له، در گام اول تنها به جمع آوری و نقل عبارات مهم ایشان در این چند روز سفر کردستان در این خصوص اکتفا می نمایم.
امروز برخلاف دوران طاغوت، دولتها خودشان به سراغ مردم مىآیند. یک روزى بود که مردم باید زحمت میکشیدند، تلاش میکردند تا به حضور دولتها برسند؛ امروز به برکت اسلام، دولتها هستند که راه مىافتند و به استانهاى مختلف، شهرهاى مختلف و دورافتادهترینِ نقاط کشور میروند؛ رئیس جمهور میرود، وزیر میرود، مسئولین گوناگون میروند. مردم بعضى از این جاهائى که رئیس جمهور در آنجاها حضور پیدا میکند، میگویند ما در دوران گذشته یک مدیرکل را هم در اینجا ندیده بودیم! راست هم میگویند. این از برکت اسلام است. اسلام حکومتها را موظف میکند که به دشوارترین کارها و به ضعیفترین مردم بیشتر بپردازند تا به کارهاى آسان؛ و خوشبختانه امروز این وجود دارد. خدا را سپاسگزاریم.
مىبینید اگر چنانچه رئیس جمهورى شور و نشاط و شوق و اراده داشته باشد، چه خدمات بزرگى را براى این کشور انجام میدهد؛ میخواهند این نباشد
بهترین کیست؟ من نسبت به شخص، هیچگونه نظرى ابراز نمیکنم؛ اما شاخصهائى وجود دارد. بهترین، آن کسى است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمى باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگرى خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافیگرى و تجملپرستى است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافیگرى باشد، مردم را به سمت اشرافیگرى و به سمت اسراف سوق خواهد داد
نامزدهاى محترمى که تاکنون نامنویسى کردهاند و مشغول تبلیغات و اظهاراتى هستند - اگرچه حالا وقت قانونى هم نرسیده، اما تبلیغات میکنند؛ اشکالى ندارد - سعى کنند با انصاف عمل کنند. اثبات و نفىشان با توجه به حق و صدق باشد. چیزهائى را که انسان میشنود، باور نمیکند که از زبان نامزدها و آن کسانى که دنبال این مسئولیتها هستند، از روى صدق و صفا خارج شده باشد. گاهى انسان حرفهاى عجیب و نسبتهاى عجیبى میشنود. این حرفها مردم را نگران میکند؛ کسى را هم به گویندهى این حرفها دلبسته و علاقهمند نمیکند! نامزدهاى محترم توجه داشته باشند: اذهان عمومى را تخریب نکنند. این همه نسبت خلاف دادن به این و آن، تخریب کنندهى اذهان مردم است؛ واقعیت هم ندارد؛ خلاف واقع هم هست. بنده که از همهى این آقایان اوضاع کشور را بیشتر میدانم و بهتر خبر دارم، میدانم که بسیارى از این مطالبى که بعنوان انتقاد دربارهى وضع کشور و وضع اقتصاد و اینها میگویند، خلاف واقع است؛ اشتباه میکنند. انشاءاللَّه اشتباه است.
یکى از دشمنىها همین است که این پدیدهى باارزشِ تأثیر حضور مردم و نقشآفرینى مردم در ادارهى کشور و مدیریت کشور را در تبلیغات خودشان نفى کنند یا ندیده بگیرند یا انکار کنند. بارها و بارها در اظهارات صریحشان، در اظهارات کنایهآمیزشان، در انتخابات کشورمان خدشه کردند. نه؛ انتخابات کشور ما از انتخابات اکثر این کشورهاى مدعى دمکراسى، هم آزادتر است، هم پرشورتر است، هم انگیزهى مردم در این انتخابات بیشتر است. انتخابات پرشور، انتخابات خوب، سالم. دشمن خدشه میکند. از دشمن انتظارى هم جز دشمنى نیست؛ چه انتظارى هست؟ بىتوقعى از دوستان است. بىتوقعى از کسانى است که جزو این ملتند؛ واقعیات را دارند مىبینند؛ مىبینند که این انتخابات چگونه سالم و متقن انجام میگیرد، در عین حال، همان حرفى را که دشمن میزند، اینها هم میزنند! من انتظارم این است: کسانى که با ملت ایرانند، جزو ملت ایرانند، توقع دارند ملت ایران به آنها توجه کنند، اینها دیگر علیه ملت ایران حرف نزنند و انتخابات ملت ایران را زیر سؤال نبرند. مرتب تکرار نکنند که آقا این انتخابات سالم نیست؛ انتخابات، انتخابات نیست. چرا دروغ میگویند؟ چرا بىانصافى میکنند؟ چرا خلاف واقع میگویند؟ چرا این همه زحماتى را که این ملت و مسئولین در طول این سالهاى متمادى متحمل شدند، ندیده میگیرند؟ چرا؟ چرا ناسپاسى میکنند؟
اینى که یا مسئولان ما، یا در دورههاى انتخابات مثل وضع کنونى، نامزدهاى انتخاباتى ما براى جلب توجه دیگران حرفهاى غربىها را تکرار کنند، این هیچ امتیازى محسوب نمیشود. امتیاز این نیست که ما آن چیزى را بگوئیم که غرب مىپسندد. اینها کسانىاند که با فکر ایرانى، فکر اسلامى، هویت اسلامى و ایرانى مخالفند. خدا را سپاس میگوئیم که ملت ایران آن رشد و آگاهى لازم را به دست آورد تا توانست بر این همه موانع فائق بیاید.
این موضوعى که نگاه به آینده دارد، مسئلهى شعار دههى چهارم است - که شروع شده - یعنى پیشرفت و عدالت. اعلام کردهایم که این دهه، دههى پیشرفت و عدالت باشد. البته با گفتن و با اعلام کردن، نه پیشرفت حاصل میشود و نه عدالت؛ اما با تبیین کردن، تکرار کردن و همتها و عزمها را راسخ کردن، هم پیشرفت حاصل میشود و هم عدالت. ما میخواهیم مسئلهى پیشرفت و عدالت، در دههى چهارم به یک گفتمان ملى تبدیل بشود. همه باید آن را بخواهیم؛ تا نخواهیم، طراحى و برنامهریزى و عملیات تحقق پیدا نخواهد کرد و به هدف هم نخواهیم رسید؛ باید تبیین بشود.
امروز و در دوران عظمت اسلام، سربلندى نظام اسلامى و سربلندى ملت ایران به خاطر مواضع ضد استکبارىاش، آدم مىبیند اگر کسى در تریبونهاى جهانى در مقابل آمریکا و اسرائیل و صهیونیسم و همپیمانانشان بایستد و صریح حرف بزند، یک عدهاى این جا خجالت میکشند! دست به دست هم میمالند ومیگویند: آقا! آبرویمان رفت! مثل همان خجالت کشیدنى که در دوران طاغوت، از نماز خواندن یکى میبردند. چرا خجالت بکشیم؟! مواضع صریح ملت ایران - و بخصوص جوانها - در مقابل ظلمها و ستمهاى بین المللى هرگز نبایستى متوقف بشود.
اگر در پی انتخابات، کسانی در مراکز گوناگون سیاسی و اقتصادی روی کار بیایند که بجای ادامه راه امام و ترویج اصول و ارزشهای امام و انقلاب، بخواهند با تملق گویی دولتهای مستکبر غربی، به خیال خود موقعیتی برای ایران دست و پا کنند، این برای ملت یک مصیبت است.
این آگاهی عمومی، همچون تمامی صحنه های دیگر، در انتخابات نیز جلوه کند تا حضور آگاهانه ملت مانع از سرکار آمدن کسانی شود که بخواهند در مقابل دشمنان تسلیم شوند و آبروی ملت را ببرند.
«کرامت انسانی» مدعیان اصلاحات!
کسی تردید ندارد که دوم خرداد 76 و ماجراهای پس از آن بهسبب آثار فرهنگی و سیاسیاش از حافظه تاریخی ملت ایران پاک نخواهد شد. زمانی که حتی سخن گفتن عادی در حوزههای سیاسی و فرهنگی درباره عملکرد دولت، برچسب تابوشکنی میخورد، تریبونهای رسمی کشور یکباره به مکانی برای به چالش کشیدن بسیاری از اصول مورد حمایت نظام تبدیل شد.
البته در این میان حتی برای کسانی چون من که در گیرودار انتخابات ریاست جمهوری، انتخاب خاتمی را چیزی شبیه یک فاجعه سیاسی تلقی می کردیم، برخی شعارهای جریان جدید جذاب بود؛ آنچنان که دستان انتظارمان را زیر چانه گذاشتیم تا ببینیم سرانجام «عزت ملی»، «احترام به رقیب سیاسی»، «تحمل مخالف» و از همه مهمتر «حفظ کرامت انسانی» چه میشود.
خاتمی در طول 8 سال، ساعتها سخنرانی کرد، ده ها روزنامه و نشریه آمدند و رفتند و مجموعه ای از علاقهمندان به سیاست بازی و سیاسی کاری ذیل عناوینی چون روشنفکر یا ژورنالیست، چماق فحاشی و تهمت را بر روی صفحات شهر میچرخاندند. شعارهای زیبایی که حتی ما را منتظر گذاشته بودند، لابلای این بداخلاقی ها حیران بودند؛ ولی برای کسانی که عمر خود را در فضای دانشگاه ها و مراکز فرهنگی سپری کرده بودند، ترور معنای «کرامت انسانی» و «تحمل مخالف»، فاجعهای دردناک به حساب میآید.
خیلی طول نکشید که با حذف آخرین بازماندگان گفتمان انقلاب از مصادر دولتی و جایگزین کردن افراد جدید، خیال اصلاحطلبان راحت شد و این خیال راحت، زبان تهافت بسیاریشان را بر روی مخالفان باز کرد؛ تا آنجا که هر روز سرمقاله ها و یادداشتها آکنده از الفاظی تحریکآمیز، به سمت مخالفان سیاسی نشانه رفت. بسیاری عناصر نشانه شناختی انقلاب و دفاع مقدس، با فاشیسم، تحجّر، خشونت و امثال این تعابیر گره زده شد و چفیه، بسیجی، محاسن، نماز جمعه و... مورد هتاکی فرصتطلبان قرار گرفت. تا جاییکه بهخاطر دارم، خاتمی در مراسم روز دانشجوی سال 79 در دانشگاه علم و صنعت از فرط عصبانیت یارانش را بهخاطر شعارهای زشتشان به باد انتقاد گرفت. البته چه میتوان کرد که قدرت شیطانی بسیاری از رسانه ها، لبخندهای زیبای خاتمی را لابلای معانقه با سران خوش لباس کشورهای ثروتمند اروپایی بیش از بداخلاقی های بسیاری از یارانش و صد البته بسیار بیشتر از بیچارگی محرومین فراموش شده نشان میداد.
شاید آن هنگام که رهبر معظم انقلاب اسلامی «کرامت انسانی» را با رفع فقر و محرومیت و محروم نوازی گره زد، کمی دل آتش گرفته ما خنک شد، ولی بازی همان بود که بود.
ماجرای 8 سال حکومت اصلاح طلبان خوش پوش و خوش سخن)!( گذشت؛ ولی سایه سیاه معانی تقلیل دهنده و تراژدی ترور «کرامت انسانی» ادامه دارد. شاید واخوردگی در صحنه سیاست -که تجلی بخش اندکی از پاسخ حقیقی محرومین و حامیان راستین اسلام و انقلاب به شعارهای جعلی و بدلی این هشت سال بود- بیش از پیش عصبانیت یاران ژورنالیستپیشهِ خاتمی را برانگیخته است. بسیاری از نشریات اصلاحطلب با زبانی برندهتر، لحنی عصبانی تر و الفاظی بیادبانهتر، مخالفان شان را می کوبند و به دور از رگه های انسانی انصاف و عدالت، ناله می کنند. هیچگاه اینچنین صفوف ولایتمداران و مخالفان، شفاف نبوده است که حتی پس از فرمان شفاف مقام معظم رهبری برای حمایت از دولت و اجتناب از تخریب و بی انصافی، بسیاری بی شرمانه راه خود را ادامه دهند و بر باطل خویش اصرار ورزند.
اخیراً خواندم که حسین مرعشی دولت نهم را «رادیکال و بیریشه» خوانده بود! آنگاه درست چند خط پایین تر بر اصالت های نظام، مبتنی بر معماری امام راحل(ره) و چتر حمایتی رهبر انقلاب و احترام به جریان اصولگرای رقیب سخن گفته بود! شگفت زده شدم از اینهمه تعارض و تناقض.
تاریخ به دور از گرد و غباری که رسانه ها به راه انداخته اند، قضاوت خواهد کرد که «کرامت انسانی» و «تحمل مخالف» با چند چهرگی و سخن پراکنی و تخریب اصلاح طلبان بیشتر تناسب دارد یا سعه صدر احمدی نژادی که تمامی دوائر دولتی را از شکایت علیه رسانه های مخالف منع کرد.
نگرانی برای آینده سیاسی ایران البته یک نگرانی جدی و بجاست، ولی کم رنگ شدن ارزش های انسانی و فضایل اخلاقی و رواج بی مبالاتی در گفتار و رفتار سیاست بازان بسی نگران کننده تر است. آیا احمدی نژاد می تواند با ادامه مشی ستودنی خویش، این بیماری های گسترده شده را چونان سال های پیش از دوم خرداد مهار کند؟ آیا او می تواند برای تحقق ارزش ها و «کرامت انسانی»، عقربه های زمان را به پیش از خرداد 76 بازگرداند؟!
وحید یامین پور، هفته نامه پرتو سخن
غالب لغت شناسان، اصطلاح "اصلاح" را در معنای "به شایستگی آوردن و کار را بطور صحیح انجام دادن" و در مقابل "افساد" را در مفهوم "کار را خراب و تباه کردن" به کار برده اند؛ اما این ترجمان هم نتوانسته از بار کلی این مفهوم بکاهد. زیرا ابهام تازه ای که در معنای اصلاح بوجود می آید، آن است که مقصود از "شایستگی" در "به شایستگی آوردن" چیست؟ و یا منظور از "خراب" در معنای افساد چیست؟!
همین ابهام بزرگ در طول تاریخ بشریت، این فرصت طلایی را برای افراد و تفکرات پلید و شر بوجود آورده که با سوء استفاده از آن، خود را "اصلاح طلب" و یا "مصلح" جا بزنند و "مصلحت" را صرفا در افکار معوج خود معرفی کنند؛ کما این که پروردگار متعال در آیات 10 و 11 سوره ی بقره درباره ی ادعای اصلاح طلبی منافقین می فرماید:
و اذا قیل لهم لاتفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون. الا انهم هم المفسدون ولکن لایشعرون.
هرگاه به آنان گفته شود در زمین فساد مکنید، می گویند ما فقط اصلاحگرانیم. آگاه باشید که همین ها مفسدند و خود هم به دقت درک نمی کنند.
بنابراین یکی از انحرافات مدعیان اصلاحات، سوء استفاده از ابهام در معنای اصلاح طلبی می باشد. بطوریکه نقل است فرعون که خود مجسمه ی فساد و پلشتی روی زمین بوده است، همواره ادعای اصلاح طلبی داشته و دشمنان خود را مفسد معرفی می نموده است.
اما قبل از ذکر انحراف دوم، لازم است تا به بیان مقدمه ای بپردازیم.
هر مکتبی، غایت و مقصودی دارد و هر دگرگونی و تغییری در راستا و سمت و سوی آن هدفِ مطلوب از زاویه ی دید آن مکتب، "اصلاح طلبی" محسوب می شود و هر تحولی که روند را از سمت و سوی آن هدف، منحرف سازد، از دریچه ی نوع نگاه آن نحله، "افساد" تلقی می گردد. بطور مثال، تعریفی که از مکتب "سکولاریسم" آمده عبارتست از:
مردود سازی دین و عقیده ی مذهبی:
بنابر منطقی که در بالا ذکر شد، طبعا کسانی که مسیر خود را به سمت صراط سکولاریسم تغییر می دهند، از منظر سکولار مسلکان، آنان اصلاح طلب و برعکس، جریانی که طریق خود را از این تفکر سوا سازد، افساد طلب محسوب خواهند شد. حال ممکن است اهداف دو مکتب کاملا مغایر با یکدیگر باشند. در این موقعیت غالبا اصلاح طلبی در یکی از آن دو مکتب، افسادطلبی در مکتب دیگر محسوب می شود و برعکس.
انحراف دومی که در بالا به آن اشارتی رفت، آن است که مدعیان اصلاح طلبی بدون توجه به اهداف یک مکتب، بخواهند تحولاتی که در آن مکتب، اصلاحات به حساب می آید را در مکتب دیگری، عینا، پیاده سازی کنند که این فعل، غالب اوقات به جای آن که صلاح را برای آن طرز تفکر به ارمغان آورد، تباهی و فساد را پیشکشش می کند. اشکالی که مدعیان اصلاح طلبی وطنی نیز دچار آن شدند.
جریان موسوم به "دوم خرداد"، از بدو شکل گیری اش، "اصلاح طلبی" را شعار خود قرار داد، غافل از آن که در بسیاری از موارد در اهدافی که این جریان آن را دنبال می کرد، تناقضات شدیدی با اصل جمهوری اسلامی وجود داشت. طبعا کسی که خود را راجع به یک مکتب، اصلاح طلب می نامد، راجع به اصل و هدف آن تفکر مناقشه ای ندارد و صرفا در صدد است تا برخی ناراستی ها و اعواجاجات را اصلاح نماید؛ لکن آنچه اصلاح طلبان داخلی از خود به منصه ی ظهور گذاشتند، آن بود که نظام جمهوری اسلامی را از بنیاد و اساسش قبول نداشتند و به نوعی "استحاله" را به جای اصلاح طلبی، پیش زمینه ی ذهن خود قرار داده بودند :
- عباس عبدی: انقلاب اسلامی، متاثر از الگوی حکومت شوروی سابق است و سرانجام آنها هم یکسان خواهد بود. (هفته نامه ی راه نو/ شهریور 77)
- یوسفی اشکوری: حکومت اسلامی به حکومتی فقهی تبدیل شده است، در حالیکه قرار نبود ما فقه را در هر سه قوه پیاده کنیم، قرار بود چارچوب اسلامی باشد.(روزنامه ی نشاط/ اردیبهشت 78)
- عبدالکریم سروش: انقلاب ما براساس اسلام اسطوره ای بنا شده، نه اسلام عقلانی. روحانیت ما همیشه عوام زده و دنباله رو عوام بوده اند و عوام هم اسلام اسطوره ای را بهتر قبول می کنند تا اسلام عقلایی. (روزنامه ی نشاط/ خرداد 78)
- حسین بشیریه: انقلاب در قالب گذشته ی خود، به بحران مشروعیت و ایدئولوژیکی گرفتار شده است و روند دموکراتیک روز به روز بیشتر جا می افتد. (روزنامه ی عصرآزادگان/ مهر78)
- سعید حجاریان: رهبری کاریزماتیک دینی به درد اصل جنبش و انقلاب می خورد و اگر پای آن به دوران ثبات و سازندگی کشیده شود، به استبداد دینی منجر خواهد شد. (هفته نامه ی مبین/ شهریور 78)
- صادق زیباکلام: دین رسمی و ایدئولوژی حکومتی در کشور ما، به تدریج کفگیرش به ته دیگ خورده و نمی تواند پاسخگوی نیازهای آدمی باشد. به تدریج معلوم می شود که امر شریعت، یک امر شخصی است و سیاست راهش را از دیانت جدا می کند. (ماهنامه ی دنیای سخن/ اسفند 78)
همانطور که از جملات فوق و صدها اظهارنظر دیگر از متفکران و صاحبنظران مدعی اصلاح طلبی برمی آید، آنان با سوء استفاده از معنای کلی و مبهم "اصلاحات" و نیز اشتباه –سهوی یا عمدی- در نادیده انگاشتن اهداف نظام جمهوری اسلامی، با گرته برداری از شیوه های اصلاح طلبی از مکاتب مادی و انسان پرداخته ای چون "لائیسم"، "سکولاریسم"، "پرگماتیسم"، "لیبرالیسم" و ... سعی در پیاده سازی آن متودها در کشورمان را داشته و دارند.
استراتژیهایی چون "خروج از حاکمیت"، "به موزه های تاریخ سپردن اندیشه های امام(ره)"، "تساهل و تسامح" و ... ، حاصل چنین لغزشیهایی بود که مغرضانه یا گمراهانه، اصلاحات را به سوی استحاله سوق داد و موجبات روی گردانی مردم را از آنان فراهم ساخت و حال همان تفکر بی آنکه ذره ای از مواضع پیشین خود کوتاه آمده باشد، پا به عرصه ی انتخابات هشتم مجلس شورای اسلامی گذاشته است و با این صغرا و کبراها تکلیف، خیلی واضح می نمایاند.
العاقل یکفیه الاشاره...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید