بازدید امروز : 142
بازدید دیروز : 42
ایمان را از کجا کسب و چگونه آنرا تقویت کنیم؟
ایمان با دو پلّه پدید می آید. پلّه ی نخست تفکّر است و پلّه ی دوم تلقین. کسی با استدلال مؤمن نمی شود، با تلقین صرف نیز ایمان درست کمتر حاصل می شود. لذا ابتدا شخص باید مطلب حقّ را با تفّکر و استدلال عقلی بیابد؛ آنگاه با تلقین مداوم، که تکرار، یکی از شروط آن است، این مطلب عقلی به حیطه ی قلب راه یابد.
باید توجّه داشت که علم(یقین عقلی) و ایمان (یقین قلبی) دو مقوله ی جدا از هم هستند؛ امّا بین آنها نوعی رابطه وجود دارد.
ایمان، به معنی دانستن نیست؛ بلکه به معنی تسلیم شدن به دانسته ی خود است. لذا، چه بسا کسی به چیزی علم داشته باشد ولی ایمان نداشته باشد. از همین رو خداوند متعال در مورد فرعون و اطرافیانش فرمود: « وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا ـــــ و از روى ظلم و سرکشى، آن (معجزات) را انکار کردند، در حالى که نفسشان به آن یقین داشت.» (النمل:14).
اکثر انسانها یقین دارند که مرده بی خطر است؛ و کاری از دستش بر نمی آید؛ امّا اکثر مردم از مرده می ترسند و حاضر نمی شوند یک شب در کنار مرده بخوابند. چرا؟ چون فقط علم دارند که مرده بی خطر است؛ امّا ایمان به این معنا ندارند. امّا مرده شورها، نه تنها به این معنا علم دارند، بلکه ایمان هم دارند؛ لذا بی هیچ مشکلی می توانند شب را در میان صدها جنازه هم بخوابند. ادامه مطلب...
من دختری 22ساله هستم از نظر ایمانی واعتقادی کم آوردم می خوام رابطه م با خدا مثل چند سال پیش بشه خدا رو عاشقانه دوست داشته باشم مثلا نماز که می خونم حس قبل رو ندارم لطفا بگید چکار کنم بنده خوبی برای خدا باشم؟ به خدا نزدیک باشم فقط حرف نزنم عمل هم کنم؟
ایمان حقیقتی است که تدریجا به کمال میرسد و به یکباره برای کسی درجات بالای ایمان حاصل نمی شود. در آموزهای دینی ما آمده است که ایمان سه مرحله دارد. رسول گرامی اسلام فرمودند: الایمان اقرار باللسان و معرفه بالقلب وعمل بالارکان1 ایمان عبارت است از اقرار زبانی و معرفت قلبی و عمل به اعضاء و جوارح.
اگر بخواهیم به صورت ملموس این روایت را توضیح دهیم باید بگوییم: انسان ابتدا با شهادت به وحدانیت خدا و رسالت و ولایت وارد راه ایمان می شود و بعد با علم و معرفت این ایمان را به قلب خود می رساند و در کنار آن با حرکت عملی و عبادت ایمان را به اعضا و جوارح خود نفوذ می دهد و در نتیجه تمام وجود او را ایمان فرا می گیرد.
ایمان را به طور کامل توضیح دهید. من خیلی در موردش مطالعه کردم خیلی معانی متفاوتی براش هست. اینکه حق الناس و حق الله و حق النفس جز ایمان یا تعریف ایمان یا اصلا جز بخش اصلی ایمان هستند یا نه؟
ایمان از دیدگاه قرآن، عبارت است از: علم و معرفت یقینى توأم با تسلیم و خضوع در برابر حق. اما این که ایمان معرفت و علم یقینى است، از این آیه استفاده مىشود که: (إنما المؤمنون الذین آمنوا بالله ور سوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا بأموالهم و أنفسهم فى سبیل الله أولئکهمالصادقون(حجرات/ 15) در حقیقت، مؤمنان کسانىاند که به خدا و پیامبر او ایمان آورده و [دیگر] شک نیاورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کردهاند. اینانند که راست کردارند.
این آیه به روشنى حکایتگر این حقیقت است که اهل ایمان کسانىاند که در ایمان به خدا و رسول تردید و شکى نداشته، و به آنها علم و یقین دارند. این ویژگى با آیات دیگرى که به توصیف مشرکان و کافران (کسانى که ایمان ندارند) پرداخته است، بیشتر تقویت مىشود. به دلیل مجال اندک، تنها به ذکر یک نمونه اکتفا مىشود: (لا إله إلا هو یحیى ویمیت ربکم و رب آبائکم الأولین بل هم فى شک یلعبون(دخان/ 9- 8) خدایى جز او نیست، او زندگى مىبخشد و مىمیراند، پروردگار شما و پروردگار پدران شماست ولى نه، آنها [کافران] که به شک و شبهه خویش سرگرمند.
چرا کسانی که می گویند آخرت وجود دارد طوری در زندگی خود رفتار می کنند که گویی آخرتی در پیش ندارند؟
دوست عزیز! پاسخ اجمالی به سؤال شما این است که: بین دانستن یک مطلب و یقین و باور داشتن آن، تفاوت بسیاری وجود دارد. لذا افراد مورد نظر شما، میدانند قیامت و آخرتی هست، ولی کردار غلط آن ها نشان می دهد که به آخرت یقین ندارند.
توضیح مطلب:
1ـ امور دینی به دو بخش عمده تقسیم می شوند؛ نخست معارف دینی که مهمترین قسمت آن امور اعتقادی است که همان اصول دین و مذهب و فروعات آن باشند و دوم دستورالعملهای الهی که به دو بخش عمده ی احکام فقهی و اخلاقیات تقسیم می شوند. بنا براین، برای تحکیم باور دینی باید در هر دو بخش کار نمود.
2ـ مطلب دوم اینکه برای رسیدن به باور عمیق در بخش اعتقادات باید از دو جهت اقدام نمود. نخست از جهت عقل و براهین عقلی و دوم از ناحیه ی قلب و دل.
اصول اعتقادی را ابتدا باید با برهان عقلی به دست آورد و به یقین عقلی رسید تا راه شکّ نظری بسته شود و آنگاه باید این باور عقلی حاصل شده را از راه تلقین به نفس و مداومت در عمل خالصانه به احکام و فرامین الهی، به عمق دل رساند تا راه تردید عملی نیز مسدود گردد؛ و اعتقاد دینی محکم و حقیقی یعنی همراهی این دو گونه یقین که یکی مربوط به عقل نظری و دیگری در ارتباط با عقل عملی است. راه کسب یقین عقلی و نظری، برهان عقلی و منطقی و طریقه ی تحصیل یقین قلبی و عملی، تلقین به نفس و تمرین خلوص نیت در مقام عمل به دستورات الهی است.
چطور خدا رو باور داشته باشم، در حالی که دوسش دارم ولی دستوراتش روعمل نمی کنم؟
سؤال شما در حقیقت از دو بخش که در عین حال با یکدیگر نیز ارتباط دارند تشکیل شده است ؛ لذا باید هر یک را به صورت مستقل بررسی و سپس ارتباط آنها را بیان نمود .
نسبت به قسمت اول یعنی چگونگی باور کردن خداوند، باید گفت : براهین اثبات خداوند تنها از طریق عقل و نظر او را اثبات مىکنند، ولى این نوع اثبات باعث رسیدن به ایمان و مرحله یقین و باور نمی شود و تنها مسیرى که راه را برای الهی شدن و رسوخ ایمان و یقین در قلب فراهم می کند و اساساً موجب توجه به خداوند در زندگی می شود، راه دل و فطرت است. این راه در حقیقت خدایابى است نه اثبات وجود او. براى رسیدن به این هدف بایستى درون را از رذایل اخلاقى و آلودگىها پاکیزه نمود و دل را با عمل به آموزه های شرعى صفا داد، تا آن وجودى را که از رگ گردن به انسان نزدیکتر است، در درون یافت؛ همو که مىگوید: فَإِنِّى قَرِیبٌ اجیب دعوه الداع (بقره/186) وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ(ق/16). ادامه مطلب...
چطور میتونم احوال ثابتی داشته باشم و مدام تحت تاثیر محیطی که در اون قرار میگیرم رنگ عوض نکنم البته ناراحت میشم که مثلا چرا در فلان موقعیت اینطور شدم واین افکارو داشتم و با خودم میگم مگه خودت عقل نداری دختر برو تواین زمینه خودتو بالا ببرو.. نمیتونم تو بحث هایی که قرار میگیرم از دین و هدف و اعتقاداتم یا رهبری که چیزایی که مطمئنم در موردش صدق نمیکنه..میشنوم دفاع کنم واین باعث خود خوری و سرزنش خودم و پایین اومدن اعتماد به نفسم شده دوست دارم به جایی برسم که پر باشم و حرفم و منطقم مورد تایید همه باشه و بدونه تعصب وبی طرف و...؟
تعهد و احساس مسئولیت شما نسبت به مسائل دینی قابل تقدیر است و امیدواریم که بتوانید در سایه این تعهد زندگی سعادتمندی را برای خود رقم بزنید .
در این نوشتار در سه بخش به پاسخگویی موضوعاتی که مطرح نموده اید می پردازیم که با عنایت الهی برایتان مفید خواهد بود
بخش اول : ادامه مطلب...
چرا ازشنیدن شدت عذابهای اخروی، تغییر واثری درمن ایجاد نمیشود؟ چرا نسبت به ترک محرمات وانجام واجبات سست شدم؟ بنظرتان سقوط کردم ومستحق نزول عذاب هستم؟ ازاین حالم ناراحتم. دلیل این کم توجهی را نمی توانم بفهمم چیه. عیب کارکجاست؟ علم دارم ولی عمل ندارم.دیگه تسلیم شیطان دارم میشم؟ ادامه مطلب...
لطفا راههای عملی تقویت ایمان مذهبی، طبق آیات و روایات را به من بیاموزید؟ ادامه مطلب...
مراتب ایمان از نظر عرفا چگونه است؟ ادامه مطلب...
درجات ایمان چگونه است و راه رسیدن به آن چیست؟ ادامه مطلب...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید