بازدید امروز : 523
بازدید دیروز : 62
آیا (بی نمازی) منو رهسپار عذاب خواهد کرد؟
دوست عزیز بی نمازی ، کوتاهی در مهمترین دستور الهى و انجام ندادن بزرگترین وظیفه و برنامه زندگى است. ترک نماز، ناشکرى، ناسپاسى و کفران نعمتهاى الهى و برداشتن عمود و ستون دین است؛ زیرا نماز پایه و ستون اصلی دین است.
درحالىکه عبادت است که انسان را به هدف آفرینش رهنمون مىشود, بی نمازی، باعث مىشود که آفرینش و زندگى انسان، بیهوده و لغو جلوه کند؛ ترک نماز و نیایش، موجب ترک لذت بخشترین حالات انسان است.
خوب است بدانید بی نمازی آثار و نتایج شوم فراوان مادی و معنوی را به دنبال دارد؛ که در پاسخ به این سوال به گوشه هایی از این آثار شوم می پردازیم :
لواط چه گناهی است و عواقب آن از نظر دینی چیست؟
لواط مانند زنا از گناهان کبیره است و البته حرمت و عقوبتش از زنا شدیدتر است. رسول خدا(ص) فرمود: کسی که با پسری جمع شود روز قیامت جنب وارد محشر می شود و آب دنیا او را پاک نمیکند و خشم خدا بر او است و او را لعنت فرموده، دوزخ را برایش آماده می فرماید و بدجایگاهی است. هرگاه کسی لواط کند عرش خدا به لرزه در آید و خداوند او را لعنت و غضب فرموده و جهنم را برایش آماده می کند و ملوط (مفعول) را در کنار جهنم نگه می دارند تا خلایق از حساب فارغ شوند، پس او را در جهنم می اندازند و در طبقات دوزخ همیشه معذب خواهد بود.(1)
من تمام رفتارهای انسانی رو سعی می کنم رعایت کنم اما نماز نه، کردارم قبوله؟
از دیدگاه دینی و با نگاه آخرتی معیار قبولی تمامی اعمال انسان مومن نماز است. نماز اولین سوالی است که از انسان در آخرت می پرسند که اگر پذیرفته شود سایر اعمال انسان هم امکان پذیرش دارد و اگر رد شود سایر اعمال انسان رد می شود. ان الصلاه عمود الدین ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها » نماز ستون دین است و اگر پذیرفته شود, سایر اعمال پذیرفته می شود و اگر رد شود نیز سایر اعمال در خواهد شد. در کتاب وسائل ، ج 3 ، ص 22 ، ح 1 آمده است. ضمنا روایات دیگری در این باب هست که ذکر می شود:
الف : عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّینِ مَثَلُهَا کَمَثَلِ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَ الْأَوْتَادُ وَ الْأَطْنَابُ وَ إِذَا مَالَ الْعَمُودُ وَ انْکَسَرَ لَمْ یَثْبُتْ وَتِدٌ وَ لَا طُنُبٌ {وسائلالشیعة ج : 4 ص : 27}.
نقش دین در آرامش افراد چیست؟
سوال پرسشگر گرامی بسیار کلی است. باید پذیرفت این گونه سوال ها نیز پاسخ کلی می بایست داد که تنها دور نمائی برای ما ترسیم می کند. اما اگر سوال جزئی باشد پاسخ کاربردی ارائه می شود. به هر صورت از آنجا که اول دین معرفت خدا است و همه چیز بازگشت به آن دارد، در مورد نقش یاد و ذکر خدا در مورد آرامش مطالبی را بیان می کنیم.
«ماهیت آرامش»
اگر ماهیت و چیستی آرامش برای ما مشخص شود، آنگاه کارکرد دین و آموزه های آن در کسب آن بیشتر نمایان خواهد شد.
می توان گفت: آرامش آن احساسی است که در سایه ی اطمینان خاطر و عدم نگرانی نسبت به آینده و غم و اندوه نسبت به گذشته برای فرد پدیدار می شود.
کسی که نماز می خواند و شراب می خورد و ... نزد خدا و در آخرت مقام بالاتری دارد یا کسی که دکتر هست و خدمت می کند یا کسی که نماز نمی خواند ولی چشم چران نیست و ...؟ آیا انسان بی نماز حتی اگر در دنیا آدم خوبی باشد باز هم در آتش جهنم می سوزد؟
دوست عزیز پاسخ سوال شما رادر چند بخش خدمتان ارائه می نمائیم :
بخش اول : تفاوت نماز خوان گناه کار و بی نماز بی گناه:
تصور اینکه کسی بی نماز باشد و گناه نکند محال است , چرا که کمترین گناهی که چنین فردی در هر روز انجام می دهد ترک نماز است و همانگونه که می دانیم ترک نماز از گناهان کبیره می باشد .
با این حال می توان بر اساس آنچه که از روایات به دست می آید چند تفاوت عمده بین کسی که نماز می خواند - هر چند گناه کار باشد - با کسی که نماز نمی خواند و در ظاهر گناه نمی کند مطرح نمود .اول – امید به نجات و عاقبت بخیری فرد نماز خوان نسبت به فرد بی نماز بسیار بیشتر است همانگونه که پیامبر خدا ( صل الله علیه و آله ) نسبت به جوان نماز خوانی که مرتکب گناه نیز می شد فرمود : یک روز نمازش او را از گناه باز می دارد و چیزی هم نگذشت که آن جوان توبه کرد .( بحارالأنوار ج : 79 ص : 198)
دوم - نماز موجب می شود تا گناهان ریخته شده و از بین برود . از سلمان فارسی رحمه الله نقل شده است که می گوید : « با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در سایه ی درختی بودیم ، یک شاخه از آن گرفته و آن را تکان داد پس یک برگی از آن افتاد . فرمود : « نمی پرسید که چرا چنین کردم ؟ » عرض کردیم به ما خبر دهید ای رسول خدا ! فرمود: « به تحقیق شخص مسلمان هرگاه به نماز قیام می کند گناهانش می ریزد همان طور که برگ های این درخت می ریزد » (بحارالأنوار ج : 79 ص : 208) . لذا کسی که نماز می خواند نسبت به کسی که نماز نمی خواند ، بیشتر در معرض غفران و رحمت الهی قرار دارد .
سوم – بر اساس احادیث نقل شده ملاک قبولی اعمال خوب انسان ، قبولی نماز است یعنی اگر نماز انسان مورد قبول خداوند قرار گرفت سایر اعمال خوب انسان نیز مورد قبول واقع می شود و الا دیگر اعمال نیک انسان ارزشی نخواهد داشت . ( 1) برهمین اساس هیچیک از اعمال خوب فرد بی نماز مورد قبول درگاه الهی قرار نمی گیرد چون اصلا نمازی نخوانده تا قبول یا رد شود ، ولی اگر فرد نماز خوان نمازش مورد قبول درگاه خداوند قرار گیرد هرچند گناه کار باشد مابقی اعمال نیک وی نیز قبول می شود .
عرفان کاذب چیست و چگونه به وجود آمد؟
از این که این نهاد را برای پاسخ گوی خود انتخاب کرده اید از شما متشکریم و امیدواریم پاسخ گوی مناسبی برای شما باشیم.
در ابتدا پیرامون عرفان حقیقی و تأثیر گذار در روح و جسم، آخرت و دنیا، سعادت و شقاوت مطالبی را ایراد می کنیم، سپس در مورد عارفان های کاذب سخن می گوئیم.
«عرفان»
جان شرع و جان تقوى عارف است--- معرفت محصول زهد سالف است
زهد اندر کاشتن کوشیدن است--- معرفت آن کشت را روییدن است
عرفان به شناختی که به وسیله ی شهود(دیدن) قلبی خداوند برای شخص عارف حاصل می شود گفته می شود. این شهود نیز به وسیله ی رعایت تقوای الهی و رسیدگی به نفس و اصلاح آن حاصل می شود. روی بر تافتن از اعمال طالح و روی آوردن به عمل صالح فرد را به این جایگاه رفیع و والا می رساند. چرا که آراستن خود به فضایل و دوری جستن از اعمال پست یا همان رذایل اخلاقی فرد را رشد می دهد تا جای که خداوند را با چشم دل می تواند روئیت کند. تبین این امر هم چنین است که با طهارت قلبی درون فرد صاف و صیقل می یابد و این عاملی می شود تا خدا در آن تابش یابد.
یکی ازمراحل سیرو سلوک سیر از خلق به خدا و سفر بعدی از خدا به خلق است. که در دومی کثرات را هم با وجود می بیند. که شاید مقام جمع الجمعی نیز نامیده می شود. مگر انسان به سوی وحدت نمی رود چه لزومی دارد که کثرات را که سرابها هستند بعد از رسیدن به وحدت دوباره ببیند خوب مگر وجود منبسط همه کمالات را یکجا ندارد .پس به دیدن ودرک کثرت وخلق واشیاء دیگر بعداز آن چه نیازی است. خوب انسان هم فقط خدا را می خواهد نه چیز دیگر . خوب بعد از فناء فی الله، انسان، دیگر کثرات را نمی خواهد درست است؟ پس چرا مقام جمع الجمعی بالاتر است.یا اینکه بعد از آن باز به سوی وحدت می رسد؟ لطفاً توضیح دهید.
پرسش شما دوست عزیز، نشان از دقت بالای شما در تجزیه و تحلیل مسائل دارد که بابت آن از شما تشکر مینمایم و پاسخ پرسش شما را درچند بند به صورت کوتاه و غیر فنی و با زبانی ساده بیان مینمایم؟
عرفا در سیر عرفانی خود دارای چهار سفر هستند که به اسفار اربعه، معروف است. این سیر ها به ترتیب طی مسیر عبارت است از:
• سیر از خلق به حق ( سیر من المخلوق الی الخالق)
• سیر در حق ( سیر فی الحق بالحق)
• سیر از حق به خلق ( سیر من الحق الی الخلق بالحق)
• سیر در خلق ( سیر فی الخلق بالحق)
هر یک از این اسفار چهارگانه دارای فلسفهای در عرفان میباشند. در سیر اول سالک به مقام فنا و جمع الجمعی میرسد. که هدف از آن رسیدن به وحدت است. و وحدت وجود را شهود میکند به این معنا که در مییابد همه موجودات عالم که از آن تعبیر به کثرات میشود، مظهر و شان حق تعالی به عنوان یگانه موجود میباشند. این مظاهر و شؤون خیال، توهم، سراب نیستند، بلکه مظاهر وجود خدای متعال می باشند که از آن تعبیر به شان میشود که از وجود او موجودند. تنها جهله صوفیه و ناآگاهان از معنای وحدت وجود، موجودات را، توهم و سراب میدانند. در نتیجه در سیر اول عارف این حقیقت را که به آن علم داشت، به شهود مشاهده میکند که تمام هستی مظهر و شان اند و اوست یگانه.
فلسفه دعا چیست؟ چرا هر چه دعا می کنم خداوند دعای مرا اجابت نمی کند؟
در این مورد پاسخهای زیادی در آیات و روایات وجود دارد که ما به ذکر مهمترین آنها میپردازیم. از مهمترین فلسفههای دعا، اعلام و اظهار بندگی و فقر و وابستگی به منبع لایزال الهی و غنای مطلق او میباشد.(میزان الحکمه/باب دعا) اگر به ادعیهای که از اولیای معصوم و بزرگان دین رسیده است توجه نماییم، در هیچ جا خبری از این نیست که من دعا میکنم تا حاجت خود را آنگونه که خود میخواهم دریافت دارم و اگر چنین نشد دعا مفید نبوده است.
لطفا بفرمایید راه درمان ناامیدی شدید از درگاه خدا و اهل بیت چیه؟ چیکار کنم؟ من خیلی ناامید شدم دیگه هیج امید و اعتقادی به هیچکدوم از اذکار و دعاهای وارده ائمه و...برایم نمانده؟
از این که سوال خود را با این نهاد در میان گذاشته اید از شما متشکریم. امیدواریم پاسخ گوی مناسبی برای حس اعتماد شما باشیم.
پرسشگر گرامی سوال شما بسیار کلی است و مشخص نکرده اید که چه اتفاقی افتاده است که این ناامیدی سایه ی خود را بر زندگی شما باز کرده است و باعث دل نگرانی شما شده است.
لازم است چندین بار پرسش و پاسخ صورت بگیرد، تا بدین وسیله مسئله ی شما مشخص بشود و آن گاه بر روی آن تمرکز نموده و آن را مورد ارزیابی و کند و کاو قرار دهیم تا به نتیجه ی مطلوب نائل شویم.
به هر حال مطالبی را بیان می کنیم امیدواریم که مفید واقع شود.
چگونه قبولی تمام کارها مشروط به قبولی یک عمل همچون نماز است؟
به سوالی که مطرح نموده اید از دو منظر می توان پاسخ داد :
اول : نماز مقبول، شرایطى دارد؛ از جمله شرایط ولایی ، اقتصادی ، اجتماعی ، خانوادگی و ... که همگی بیانگر آن است که این عمل عبادی به عنوان ستون دین با تمام زندگى انسان و اعمال عبادی دیگر او مرتبط است؛ یعنى، شاخصى است که مىتوان مطلوب بودن و الهى بودن یک زندگى را با آن سنجید.بگونه ای که اگر نماز با تمامی شرایط اقامه گردد نشان دهنده رعایت این شرایط توسط فرد در تمامی جوانب زندگی و اعمال عبادی او می باشد و اگر این شرایط برای نماز – به عنوان ستون دین - رعایت نگردد نشان دهنده عدم رعایت این شرایط در دیگر اعمال عبادی نیز می باشد .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید