بازدید امروز : 521
بازدید دیروز : 62
معیار ارزیابی آموزه های عرفانی چیست؟
آموزه های بزرگان و عرفایی که تحصیلات علمی ندارد با چهار معیار اصلی قابل ارزیابی می باشد که در صورت همخوانی آموزه ها با این معیارها می توان به آنها اطمینان کرد و در صورت عدم همخوانی با آموزه ها باید آنها را کنار گذاشت.
معیار اول: قرآن کریم به عنوان کاملترین کتاب آسمانی و کتاب قانون مسلمانان یکی از بهترین معیارهایی است که می توان آموزه های عرفانی را با آن سنجید لذا اگر دستورات و آموزه های عرفانی با دستورات و آموزه های قرآنی همخوانی داشته باشد به طور مسلم می توان به آن اطمینان نمود .
معیار دوم: روایات معصومین علیهم السلام پیامبر گرامی اسلام - که خود برای اتمام مکارم اخلاق مبعوث شده بود - به همراه ائمه معصومین علیهم السلام روایات متعددی را درباره نحوه به کمال رسیدن انسان مطرح نموده اند که همین روایات از مهمترین معیارهای ارزیابی آموزه های عرفانی می باشد . از همین رو در صورت عدم تطبیق آموزه های عرفانی با آنچه که معصومین علیهم السلام دستور فرموده اند بطور واضح دستورات معصومین علیهم السلام مقدم می باشد.
معیار سوم: سیره عملی معصومین علیهم السلام علاوه بر روایات متعدد ؛ سیره عملی معصومین علیهم السلام نیز به عنوان انسان کامل و عارفان واقعی پیش روی ما قرار دارد لذا اگر دستورالعمل عارفی با سیره عملی معصومین علیهم السلام نیز مطابقت نداشته باشد بیانگر آن است که نمی توان به آن اطمینان نمود.
معیار چهارم: احکام شرعی حد و مرز آنچه خداوند متعال و معصومین علیهم السلام برای رشد و تعالی انسان قرار داده اند بصورت احکام واجب ، حرام ، مستحب و مکروه توسط مراجع تقلید استخراج گردیده و در اختیار ما قرار داده شده است از این رو اگر دستورالعملی و آموزه ای مخالف با احکام شرعی باشد مسلما قابل اطمینان نخواهد بود .
در پایان این نکته را نیز باید یادآوری نمائیم که با این معیارها نه تنها می توان آموزه های عارفان حقیقی همچون رجبعلی خیاط را ارزیابی نمود بلکه باید برای تمامی کسانی که ادعای عرفان می نمایند این معیارها را به کار برد ؛ به ویژه در دوران کنونی که عرفان های کاذب در جامعه گسترش بیشتری یافته است .
گفتگوی بی شیله پیله با خدا
گفتم: خستهام.
گفتی: لا تقنطوا من رحمة الله. (از رحمت خدا ناامید نشوید ـ سوره زمر/آیه 53)
گفتم: هیشکی نمیدونه تو دلم چی میگذره.
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه. (خدا حائل است بین انسان و قلبش ـ سوره انفال/آیه 24)
گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم.
گفتی: نحن اقرب من حبل الورید. (ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم ـ سوره ق/آیه16)
گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!
گفتی: فاذکرونی اذکرکم. (من را یاد کنید تا یاد شما باشم ـ سوره بقره/آیه 152)
گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا. (تو چه میدونی شاید موعدش نزدیک باشه ـ سوره احزاب/آیه 63)
گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای من کوچک خیلی دوره.تا اونموقع چی کار کنم؟
گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله. (کارهایی رو که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه ـ سوره یونس/آیه 109)
گفتم: خیلی خونسردی!تو خدائی و صبور.من بنده ات هستم و ظرف صبرم کوچک.یه اشاره کنی تمومه.
گفتی: عسی ان تحبوا شیئاً و هو شر لکم. (شاید چیزی که تو دوست داری به صلاحت نباشه ـ سوره بقره/آیه 216)
گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل؛اصلا چطور دلت میاد؟
گفتی: ان الله بالناس لرئوف الرحیم. (خدا نسبت به همه مردم مهربونه ـ سوره بقره/آیه 143)
گفتم: دلم گرفته.
گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا. (مردم به چی دل خوش کردند؟!باید به فضل و رحمت خدا شاد بود)
گفتم: اصلا بی خیال! توکلتُ علی الله.
گفتی: ان الله یحب المتوکلین. (خدا اونهایی رو که توکل می کنند دوست دارد ـ سوره آل عمران/آیه 159)
گفتم:خیلی چاکریم!
ولی این بار، انگار گفتی:حواست رو خوب جمع کن!یادت باشه که:و من الناس من یعبد الله علی حرف و فان اصابة خیر؛اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الاخرة... (بعضی از مردم خدا رو فقط به زبان عبادت می کنند.اگر خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا میکنند و اگر بلائی سرشان بیاد تا امتحان بشن، رویگردان میشوند).
انشاالله قراره 14 فروردین با خانواده به مدینه منوره مشرف بشیم الحمدلله این بار دومه که مکه مشرف میشم معمولا بار اول اینجور سفرها با یک نوع گنگی برای فرد همراهه می خوام تمام سعیمو بکنم که این سفرم با معرفت بیشتری نسبت به سفر قبلی انجام بشه لطفا من رو راهنمایی کنین تا بتونم خودمو آماده این سفر کنم انشالله که این دفعه هم مثل دفعات قبلی جواب خوبی بگیرم؟
از این که خداوند توفیق زیارت بیتاللّه و مدینةالنبى (ص) را شامل حال شما کرده و مقدمات آن را فراهم نموده است، مسرور شدیم خصوصاً که سوز و عشق وصف ناشدنى شما را در این راه ملاحظه کردیم.
روشن است که هر قدر آدمى بر معرفت خویش بیفزاید، وانگهى دل را نیز بیشتر صیقل دهد و تهذیب کند بهره فزونترى خواهد برد. امید است شما در این مسیر گامهاى بلندى بردارید و با دعاى خویش ما را نیز همراه خود سازید. براى بهره بردن بهتر از سفر حج و عمره چند مرحله و مقدمه لازم است:
الف) شناخت فلسفه حج و عمره.
ب) تهذیب نفس و منزه ساختن نفس از همه رذایل.
ج) تهیه زاد و توشه مباح و طیب براى سفر.
د) خالى کردن دل از هر چه غیر اوست و با تمام وجود متوجه خدا بودن. حج و عمره، رفتن به میهمانى خداوند است چنان که امام باقر (ع) فرمودهاند: «حاجى و معتمر، میهمان خداوند هستند و اگر از او چیزى بخواهند عطا مىکند و اگر ساکت بمانند او آغاز به عطا مىنماید»(بحارالانوار، ج 99، ص 16)
در این میهمانى آن کس مقربتر است که بیشتر حق صاحب خانه را بشناسد.
نحوه ارتباط عارفانه و عاشقانه انسان با خداوند و اهل بیت(ع) بدون واسطه مادی و زمینی مثل یک مداح و ...چگونه هست ، اینکه چگونه مثلا در موقع نماز و یا زیارت حرم ائمه(ع) بدون اینکه یک شخص بعنوان مداح و... ذکری و یا مطلبی بیان کند ، خودمان بتوانیم با خداوند و اهل بیت (ع) صحبت کنیم ، درد دل کنیم و حرفمان رو با آنها بزنیم و عشق و ارادت خودمان را نشان بدهیم؟
با تشکر از شما برادر عزیز که سعی در پیدا کردن بهترین راه بندگی خداوند متعال را دارید و در این هدف مقدستان به ما اعتماد کرده و ما را یاور خود دانستید. ما نیز امیدواریم که بتوانیم در رسیدن به این هدف شما را یاری کنیم.
نقش واسطه در برقراری ارتباط صمیمی:
اعتقاد شیعه بر آن است که ارتباط با خداوند فقط از طریق وساطت معصومین(ع) امکان پذیر می باشد و بدون شناخت و معرفت آنها برقراری ارتباط امکان پذیر نمی باشد. امام صادق (ع) در روایتی چنین می فرمایند: بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّه - با ما خداوند عبادت می شود و به واسطه ما شناخته می شود. الکافی ج1 ص 145 باب النوادر) پس شرط ارتباط داشتن با خداوند، وساطت معصومین(ع) می باشد و تا ارتباط و شناخت نسبت به آنها حاصل نشود ارتباط با خداوند نیز محقق نخواهد شد.
حقیقت عبودیت و بندگی خدا از نظر قرآن کریم چگونه بدست می آید؟
خداوند متعال می فرماید: «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ»[1] جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند.
«وَ قَضی رَبٌّکَ اَنْ لا تَعْبُدُوا إِلاّ إیّاهُ».[2] حکم پروردگارت بر این قرار یافت که فقط او را عبادت کنید.
«وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ».[3] در هر امّتی رسولی برانگیختم که خدا را عبادت کنید و از طاغوت دوری جویید.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ در تفسیر آیه اوّل فرمود: آنان را خلق کرد تا امرشان کند که عبادتش کنند.[4]
و همین طور در تفسیر آیه مزبور فرمود: «خَلَقَهُمْ لِلْعِبَادَةِ». [5] برای عبادت خلقشان کرد.
و امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ در خطبه ذی قار می فرماید: « ... فَإِنَّ اللهَ تَعالی بَعَثَ محمَّداً ـ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ـ بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ عِبَادِهِ إلی عِبادَتِهِ، وَ مِنْ عُهُودِ عِبَادِهِ إلی عُهُودِهِ، وَ مِنْ طاعَةِ عِبَادِهِ إلی طاعَتِهِ، وَ مِنْ وِلایَةِ عِبادِهِ إلی ولایَتِهِ.»[6] همانا خدای تعالی محمّد ـ صلّی الله علیه و آله ـ را به حق مبعوث کرد تا بندگانش را از پرستش بندگان به پرستش خود، و از بیعت بندگانش به بیعت خود، و از فرمانبری بندگانش به فرمانبری خود، و از ولایت و دوستی بندگانش به ولایت خود در آورد.
تقوای ستیز و تقوای پرهیز در نهج البلاغه را توضیح دهید؟
راغب در کتاب مفردات القرآن میگوید:«وقایه» عبارت است از محافظت یک چیزی از هر چه به او زیان می رساند و تقوا یعنی نفس را در وقایه قرار دادن از آنچه بیم می رود... تقوا در عرف شرع یعنی نگهداری نفس از آنچه انسان را به گناه می کشاند به اینکه ممنوعات و محرمات را ترک کند1
معمولا تقوا را به معنای پرهیزکاری می دانیم در صورتی که ترجمه صحیح آن «خود نگهداری» است که همان ضبط نفس است. دلیل اینکه تقوا را مترادف پرهیزکاری استعمال می کنیم این است که در عمل (لازمه تقوا و صیانت نفس نسبت به چیزی ترک و اجتناب از آن چیز است اما نه این است که معنای تقوا همان ترک و پرهیز و اجتناب باشد.)2
چه کسی توفیق نماز شب پیدا می کند؟
در میان نمازهای مستحبی نماز شب جایگاه خاصی دارد و تاکید فراوانی که در ایات قران و احادیث به ان شده است به مراتب بیش از نمازهای مستحبی دیگر است. به همین جهت اولیاء خدا ان را حتما بجا اورده و به تهجد و عبادت نیمه شب می پرداختند تا انجا که خداوند نماز شب را بر بنده محبوبش حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) واجب ساخته و چنین فرمان داده است (و برخی از شب را بیدار باش و به تهجد بپرداز که نماز شب نافله خاص توست )(سوره اسراء ایه ??)
? نماز شب در ایات
وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَه?ً لَکَ عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً (سوره اسراء ایه ??)
و پاسی از شب را (از خواب برخیز، و) قرآن (و نماز) بخوان! این یک وظیفه اضافی برای توست امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد!
کانُوا قَلیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ (سوره ذاریات ایه ?? و ??)
آنها کمی از شب را میخوابیدند، و در سحرگاهان استغفار میکردند
تَتَجافی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ (سوره سجده ایه ??)
پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور میشود (و بپا میخیزند و رو به درگاه خدا می آورند) و پروردگار خود را با بیم و امید میخوانند، و از آنچه به آنان روزی دادهایم انفاق میکنند!
یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ - قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلیلاً - نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلیلاً - َوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً(سوره مزمل ایات ?-?)
می خوام امام زمان را یاری کنم مثل یاران واقعی امام حسین ع واقعا می شود؟
براى این که از یاران واقعى امام زمان (عج) باشیم، باید از رهنمودهایى که در زیارت حضرت مهدى (عج) در روز جمعه آمده استفاده کنیم. در آن زیارت شریف مىخوانیم از خدا مىخواهم که: (ان یجعلنى من المنتظرین لک والتابعین والناصرین لک على اعدائک) از کسانى باشم که در انتظار مهدى (عج) و پیروان و یارى کنندگان علیه دشمن تو قرار گیرم.
در این فراز از زیارت سه عنوان آمده است:
1- انتظار،
2- تبعیت،
3- نصرت.
حالت انتظار، حالت آمادگى است آمادگى فکرى، روحى و داشتن برنامه براى رسیدن به هدف.
با چه انگیزه ای خودسازی کنیم؟
انگیزه اصلی خودسازی چیزی جز کسب رضایت الهی نیست. رضایت خداوند نهایت درجه کمال انسان مومن در زندگی است. رضایت دو طرفه انسان و خداوند نهایت آرزوی سالکان و عارفان است. رضی الله و رضوا عنه. بنابراین انسان برای رسیدن به مقام رضا باید تلاش بکند. رابطه خودسازی و رضایت خداوند: در مورد خودسازی اول باید ببینیم انگیزه خودسازی چیست. اگر موضوع انگیزه روشن شود؟ راه برای خودسازی باز می شود. اگر ما هدف را خوب شناسایی کرده باشیم؟ راه رسیدن به هدف را هم پیدا خواهیم کرد. باید بررسی کنیم کسی که می خواهد خودسازی کند؟ توی ذهنش چه می گذرد. چه چیزی باعث شده که به سمت خودسازی برود. هر کسی مطابق برداشت و شناختی که دارد ممکن است با انگیزه خاصی به خودسازی روی بیاورد. یعنی سلیقه ها و برداشت ها و شناختها در این زمینه بسیار متفاوت است و هر کسی با رویکرد خاصی به موضوع نگاه می کند. به خاطر همین هم تعریف های زیادی از خودسازی می شود. هر کسی با نگاه خود سعی کرده تعریف خاصی از خودسازی ارایه کند.
مراتب رضایت الهی:
رضایت خداوند تعالی مراتبی دارد که رتبه های آن وابسته به درجات تقرب و تشبه به خدای متعال از طریق عبودیت و بندگی است, هر درجه ای از عبودیت متضمن درجه ای از قرب است و نیز رضایت متناسب با آن درجه را به همراه دارد.
روش های کلی کسب رضایت:
1- هماهنگی تکوینی با هستی و سنت های حاکم بر هستی و صفات خدای متعال.
2- هماهنگی تشریعی با اراده خداوند که از طریق انبیا ووحی به انسان رسیده است که در انجام وظایف دینی خلاصه می شود.
راهکار اصلی کسب رضایت الهی:
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید