سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2745657

  بازدید امروز : 394

  بازدید دیروز : 62

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
بشنو تا بدانی و ساکت شو تا سالم بمانی . [امام علی علیه السلام]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 93/1/27::: ساعت 9:6 صبح

چند دسته سالک داریم؟

 علاّمه طباطبایی همانند برخی از بزرگان اهل معرفت معتقد بود که پویندگان راه خدا چهار گروه اند:

1. مجذوب محض: این گروه مانند تشنه ای که راهی طولانی را می پیماید تا به سرچشمه زلال برسد و خود را سیراب سازد، در تمام مسیر سلوک، از جذبه الهی بهره مندند و همه مراحل آغاز، میانه و پایان راه را با همان جذبه می پیمایند. این دسته از شیفتگان، مسئله انس و تقرّب خداوند را در مدرسه و از راه برهان و دلیل نیاموخته اند و علم حصولی را سایه و علم شهودی را شمس می دانند و بر این باورند که با طلوع شمسِ شهود، مجالی برای سایه علم حصولی نخواهد ماند و عشق را آفتاب و عقل را سایه می دانند.
بشوی اوراق اگر همدرس مایی ???? که علم عشق در دفتر نباشد

2. سالک محض: این گروه از جذبه محروم مانده و از آغاز تا پایان راه، به گفتن و نوشتن و صور ذهنیّه و تفهیم و تفهّم از راه کتاب و درس مشغول اند و به بحث و فحصهای نوشتاری و گفتاری می پردازند؛ اگر هم چیزی را در کتاب و دفتر نیافتند، خود را نمی کاوند و از خود جوششی ندارند. ممکن است چندین بار کتابی را تدریس و عمری را در حوزه یا دانشگاه به تألیف و تدریس سپری کنند و به تحقیق و نگارش بپردازند و با گفتن و نوشتن و نشر، به تبلیغ و ارشاد مشغول باشند؛ امّا مانند کسانی که از دور گلی را می بینند و تنها بوی ضعیفی از آن به مشامشان می رسد، سود و بهره چندانی نصیبشان نمی شود. آنان گاه ممکن است در پایان عمرشان بر اثر برخی از بیماریها همه اندوخته های علمی از یادشان برود: ?ومِنکُم مَن یُرَدُّ اِلی اَرذَلِ العُمُرِ لِکَیلا یَعلَمَ مِن بَعدِ عِلمٍ شَیْءا? و اگر هم توفیقی بیابند، تنها حدیث دوست را تکرار کنند:
آنها که خوانده ام همه از یاد من برفت ???? الاّ حدیث دوست که تکرار می کنم

3. مجذوب سالک: این گروه، نخست بارقه ای الهی جانشان را روشن و مجذوبشان می کند و حالی به آنان دست می دهد و شوقی می یابند که دستمایه سلوکشان می شود؛ ولی دیری نمی پاید و از بین می رود و راه را با سلوک ادامه می دهند و پیمودن راه بر آنان بسی مشکل می نماید:
ألا یا أیّها السّاقی أدر کأساً و ناولها ???? که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها
مثلاً با دیدن صحنه شهادتِ یک شهید، در عده ای حال و جذبه ای پدید می آید؛ ولی وقتی به جانب جبهه حرکت می کنند، دیگر آن جذبه و شور و شعف و شوق رخت بربسته و راههای پرپیچ و خم، یکی پس از دیگری رخ می نماید و کار جهاد با دشمن مهاجم را مشکل می سازد.


4. سالک مجذوب: این گروه، سالکانی هستند که نخست در مسیر سلوک قرار می گیرند و با تأنّی و دشواری، راه می پیمایند و در اثنای سیر و سلوک، ناگهان بارقه عشق الهی نصیبشان می شود و جانشان را روشن می کند و بقیه راه را با جذبه الهی می پیمایند.
جناب علاّمهِ از این گروه بود؛ در آغاز تحصیل، از درس و بحث مدرسه طرفی کامل نمی بست؛ اما ناگهان بنا به نوشته خودشان، یکباره عنایت خدایی دستگیرشان شد و تحوّلی ایجاد کرد که در خود یک نوع شیفتگی و بی تابی نسبت به تحصیل معارف الهی یافتند، به طوری که از همان روز تا پایان ایّام تحصیل که سالیان متمادی طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکّر، احساس خستگی و دلسردی نکردند و زشت و زیبای جهان را در راه آن به کناری نهادند.

برگرفته از کتاب شمس الوحی تبریزی،حضرت آیت الله جوادی آملی،ص299

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 93/1/25::: ساعت 7:31 صبح

دوست گرامی . سوال کردید چرا نماز بخوانیم . پاسخ کوتاه این است که چون ما بنده خدا هستیم و نهایی ترین هدف زندگی و خلقت ما این است که فانی فی الله شویم، هر مقام و کمال و سعادتی که انسان می خواهد به آن برسد از طریق بندگی و فناء فی الله بدست می آورد و راه دیگری جز این راه وجود ندارد و نماز مهمترین عملی است که انسان را فانی فی الله می کند. البته نماز فواید بی شماری دارد که در پاسخ های مفصل آمده است اما پاسخ فشرده و مختصر که لب کلام است همین است. برای مطالعه بیشتر به سایت رجوع کنید. موفق باشید. http://akhlagh.porsemani.ir/term66


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 92/10/7::: ساعت 10:54 صبح

معنی و مفهوم و فلسفه عبد (بنده) چیست و چرا بنده باید به یک چیز تکیه کند؟


بندگى چیست؟
امام صادق (ع) می فرماید: حقیقت عبودیت و بندگى سه چیز است:
اوّل این که بنده در آنچه خدا بر او منّت گذاشته و بخشیده است براى خود مالکیّت نبیند، بدان جهت که بندگان را ملکى نیست، مال را مال خدا مى‏دانند، و آن را در جایى که خدا فرموده است قرار مى‏دهند..
دوم: این که بنده خدا براى خودش مصلحت اندیشى و تدبیر نکند.
سو

م: این که تمام مشغولیاتش منحصر شود به آنچه که خداوند او را بدان امر نموده، یا از آن نهى فرموده است. بنابراین، اگر بنده خدا براى خودش ملکیتى را در آنچه که خدا به او سپرده است نبیند، انفاق نمودن بر او آسان مى‏شود. و چون بنده خدا تدبیر امور خود را به مدبرش بسپارد، مصائب و مشکلات دنیا بر وى آسان مى‏گردد. و زمانى که به آنچه خداوند به وى امر کرده و نهى نموده است اشتغال ورزد، دیگر فراغتى نمى‏یابد تا مجال و فرصت خودنمایى و فخر نمودن بر مردم پیدا نماید. ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 92/9/4::: ساعت 9:23 صبح
براستی احساس فنا چیست ؟ مسلماً احساس فنا نوعی احساس وجود است و این معنای جاودانگی است. ماندگاری و جاودانگی ھر موجودی آخرین وضعیت اوست . و آخرین وضعیت عالم وجود ، فناست . پس فنا ، جاودانگی و بقاست؟

الف. عارف در سلوک خود سر انجام به جایی می رسد که غیر حق را نمی بیند و خواسته های خود را در خواسته های خداوند گم می کند و فانی در اراده خداوند و انجام خواست خدای متعال می گردد. این به این معنا نیست که کار و زندگی خود را رها می کند و روابط اجتماعی ندارد. بلکه در تمامی کارها و روابط خود خدا را در نظر می گیرد و در جهت کسب رضایت او گام برمی دارد.
در ادامه برای توضیح بیشتر باید گفت: فنا در لغت به معناى عدم و نیستى است و معناى آن آن‌چنان واضح است که اهل لغت براى توضیح آن یا به ذکر مترادفش یعنى عدم اکتفا کرده یا آن را با ضدش، یعنى بقا معرفى کرده‏اند. هر چند ممکن است این دو معناى فنا به ظاهر متفاوت به نظر آیند، زیرا بقا در مقابل تغییر و تحول مطرح مى‏شود و عدم به معناى نیستى محض است، به این معنا که اگر فنا را با مترادفش در نظر آوریم به معنای نیستی است و اگر در مقابل ضدش در نظر گرفته شود به معنای تغییر و تحول است. ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 92/8/20::: ساعت 12:39 عصر

 در مورد آثار مختلف فسق و گناه توضیح دهید؟

چرا افسردگی ام زیاد شده؟ چرا قوای عقلی و حافظه ام ضعیف شده؟ چرا رزق و روزی ام با مشکل مواجه شده ؟ اصلا چرا تلاش هایم به نتیجه نمی رسد؟ چرا علی رغم تمنّای زیادی که دارم، در مسائل معنوی پیشرفت نمی کنم و احساس خوش معنویت و آرامش به من دست نمی دهد؟ چرا؟ وقتی این سؤالات و صدها سؤال دیگر از این قبیل را بررسی و علت یابی می کنیم، به یک پاسخ می رسیم و آن هم گناه است. آری همه این مشکلاتی که ذکر شد نتیجه و آثار گناه است.
از مسلمات دین و علم و تجربه است که کردار انسان خواه نیک و خواه بد داراى پى‏آمد و نتیجه، در دنیا و آخرت است و همچون بذرى است که در مزرعه‏ى جهان کاشته مى‏شود، اگر بذر گل بود، نتیجه‏اش گل است و اگر خار بود، نتیجه‏اش خار است.
به قول سعدى:

 دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر *** اى نور چشم من بجز از کِشته ندروى ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 92/7/15::: ساعت 1:48 عصر
عاشق ا مام خامنه ای هستم چکار کنم ایشان از من راضی باشند؟

سوال خوب و بجایی پرسیده‌اید. ایشان ولی زمان ما هستند و به دست آوردن خوشنودی خدا در گرو رضایت ولی دوران از ما است. البته معلوم است که ایشان برای خودشان چیزی نمی‌خواهند و هر چه می‌خواهند در جهت اعتلای اسلام و مسلمین است. در واقع عشق به ایشان، عشق به همه‌ی خوبی‌ها است.

البته معلوم است که عشق فقط به زبان نیست بلکه خود را در رفتار نشان می‌دهد. کسی که ابراز علاقه می‌کند باید در عمل نیز آن را نشان بدهد و محبت خود را ثابت کند. در مثل این عشق مقدس خدای متعال مقصد عاشق است و باعث تقرب به خدا است.
ایشان در فرمایشات خود عنوان کرده‌اند که سه انتظار از جوانان دارند: 1- تحصیل 2- تهذیب و 3- ورزش.
واقعا اگر یک جوان برنامه‌ی روزانه خود را طوری تنظیم کند که بتواند هر سه موضوع فوق را در برنامه خود جای بدهد از جهات مختلف پیشرفت می‌کند و هم برای خود و هم برای جامعه مفید خواهد بود.
شنیدن سخنان ایشان و داشتن بصیرت و تبعیت از رهنمودها و به طور کلی ولایت پذیری از اهم وظایف کسانی است که می خواهند تحت ولایت زندگی کنند و از نعمت ولایت بهره ببرند.
برای رسیدن به هدف فوق باید به خوبی و با بصیرت از جوانب هر کدام برنامه‌ ریزی کنید و با همت و پشتکار در راه هدف خود کوشش کنید. داشتن هدف و انگیزه و آرمان متعالی همیشه انسان را سرزنده نگه می‌دارد و خستگی را از بین می‌برد.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 92/7/15::: ساعت 1:40 عصر
من چند وقتی است که توبه کردم اما از وقتی توبه کردم احساس اضطراب واسترس فراوان دارم درونم غوغاست باید چه کنم ؟ لطفا سریعتر جواب مرا بدهید حالم بسیار بداست احساس کمبود میکنم اما نمیدانم چه میخواهم در هنگام نماز لحضه ای ارام و دوباره حالم بد میشود باید چه کنم ؟

jpg_31.انسان ضمن آن که همواره باید از گذشته ‏های سوء، نگران و نسبت به آینده خود نیز بیمناک باشد در عین حال این خوف و اندوه هرگز نباید به گونه‏ای باشد که انسان را مایوس و ناامید سازد. چه این خود گناهی کبیره و دامی ابلیسی است. خداوند منان رحمتی بی پایان دارد و از همه بندگان گنهکار خود دعوت نموده است که به او التجا نموده و به
سوی رحمت بیکرانش دست نیاز بگشایند و وعده داده است که اگر توبه نموده و دست از زشتی ها بشویند همه گناهان را خواهد بخشید و آنان را مشمول لطف و کرم بی منتهای خود خواهد کرد.

از امام باقر (ع) روایت است: « لیس من عبد مومن الا و فی قلبه نوران نور خیفة و نور رجا، لو وزن هذا لم یزد علی هذا و لو وزن هذا لم یزد علی هذا: هیچ بنده مومنی نیست جز آنکه در ضمیرش دو نور تابان است «نور خوف» نسبت به کرده‏های پیشین و فرجام پسین و «نور امید» به فضل و رحمت پروردگار، که اگر هر یک با دیگری سنجیده شود هیچ یک فزونی نخواهد یافت .» بنابراین باید با حفظ حالت التجا و تضرع دائمی در برابر خداوند امید و رجا به عنایات واسعه خدای رحمان و بنده نواز را نیز در دل بالا برد و رجا را همسان در دل جای داد. زیرا غلبه خوف موجب یأس و غلبه رجا موجب جرات بر گناه است ولی تساوی آن دو بهترین عامل بازدارنده از گناه وتشویق کننده به توبه و انجام عمل صالح می‏باشد. ادامه مطلب...

 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: پنج شنبه 92/5/31::: ساعت 9:22 صبح
در روایات مأثوره و آیات قرآن، تأکید فراوانی بر تفکر شده است. از جمله اینکه نقل است یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است یا اینکه حدیثی دیگر می فرماید: عبادت به زیادی روزه نیست بلکه تفکر در امر خداست. می خواستم از شما خواهش کنم که نحوه تفکر و ماهیت این تفکر را برای بنده شرح دهید تا بنده بیشتر با آن آشنا شوم. به عبارتی راه چگونه تفکر کردن را بیاموزم تا از این فیض عظیم بی بهره نباشیم؟

از اینکه در سنین جوانی در پی کسب فضائل و گام نهادن در مسیر خدا هستید، خوشحالیم و امیدواریم بتوانیم پاسخی مناسب برای سؤالتان ارائه دهیم.
همانطور که می دانید هر فکری عبادت محسوب نمی شود؛ بلکه تنها اندیشه ای که انسان را به قرب الهی برساند و موجبات سعادت او را فراهم کند، عبادت است.
با تفکر صحیح است که انسان از خواب غفلت بیدار می شود و تفکر صحیح است که سعادت انسان را تضمین می کند. امیرالمؤمنان علی (علیه السلام) فرمودند: «نبه بالتفکر قلبک؛ دل خود را با اندیشه، آگاه نما» (نقل از کتاب شریف چهل حدیث امام خمینی، رضوان الله تعالی علیه، ص 189)

تفکر، دارای درجات ومراتبی است که به بیان مهمترین آنها می پردازیم:
1- تفکر در حق و اسماء و صفات خالق هستی:
به فرموده امام خمینی این نوع از تفکر، افضل مراتب فکر و بالاترین مرتبه علوم است. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «افضل العبادة ادمان التفکر فی الله و فی قدرته؛ پیوسته اندیشیدن در باره خداوند و توانایی او برترین پرستش است.» (همان، ص 191)
2- تفکر در مخلوقات خداوند:
از دیگر درجات و مراتب تفکر، اندیشیدن در مصنوعات الهی و پی بردن به عظمت خدا است. تفکر در عظمت آسمان ها، عجایب کوهها، تنوع در گیاهان، اصناف حیوانات، عجایب دریاها، عظمت خورشید و ماه و ارتباط بین این دو، آمدن شب و روز و فصول مختلف و نظم در خلقت، ابر و باد و باران و برف و... همگی موجبات حیرت اهل فکر را فراهم می آورد و باعث خضوع و تواضع نسبت به خالق هستی می گردد.
امام خمینی در بیانی زیبا و تکان دهنده می فرمایند: «این همه صنعت منظم، که عقول بشر از فهم کلیات آن عاجز است، بیربط و خود به خود پیدا نشده. کور باد چشم دلی که حق را نبیند و جمال جمیل او را در این موجودات مشاهده نکند. نابود باد کسی که با اینهمه آیات و آثار باز در شک و تردید باشد.» (همان، ص 197)
«کذلک یبین الله لکم الآیات لعلکم تتفکرون؛ اینچنین خدا آیاتش را برای شما روشن می گرداند، باشد که در کار (دنیا و آخرت) بیندیشید.» ( سوره بقره، 219)
بسیاری از افراد بشر نمی توانند از تفکر خالق هستی به مخلوقات پی ببرند و قدرت اندیشیدن در صفات و کمالات الهی را ندارند (مورد اول که ذکر شد) اما تفکر در باره مخلوقات خداوند، از عهده همه انسان ها بر می آید و هر کس در هر رتبه ای می تواند در خصوص جهان خلقت بیاندیشد و به خالق آن پی ببرد. در این زمینه کتاب توحید مفضل بسیار کارگشا است.
3- تفکر در اعمال و رفتار خود و محاسبه نفس:
مرحوم ملا احمد نراقی (رحمةالله علیه) در باب کیفیت تفکر در اعمال و رفتار خود می فرمایند: «آدمی در هر شبانه روزی ساعتی به تفکر کار خود بیفتد و اخلاق باطنیه و اعمال ظاهریه خود را تفحص کند و احوال دل و جوارح خود را تجسس نماید. لوح دل را در مقابل خود نهاده آن را ملاحظه کند و دفتر شبانه خود را گشوده، سر تا پای آن را مطالعه فرماید.» (معراج السعادة، ص 120 به بعد)
ایشان در ادامه توضیح می دهند که اگر دیدی در طول روز، به دستورات خداوند عمل کرده، از معصیت ها و گناهان اجتناب کرده ای، حمد و سپاس الهی را بجای آور؛ و اگر دیدی معصیتی از تو سرزده و با رفتار و کردارت، مخالفت امر الهی نموده ای، توبه کرده و با جبران عمل، به علاج بپرداز.
ایشان در ادامه توصیه می کنند که انسان با نظر بصیرت به اعمال خود بنگرد و ببیند آیا از صفات رذیله ای که او را به هلاکت می اندازد، از قبیل بخل و حسد و کبر و... چیزی در وجود او هست یا نه؛ و با چراغ فکر همه زوایای وجودش را تفحص کند تا مبادا با این صفات مهلکه خدای خود را ملاقات کند!
در فقه الرضا (علیه السلام) آمده است: «اندیشیدن آینه توست؛ بدی ها و خوبی هایت را به تو نشان می دهد.» (میزان الحکمة، ج10، ح16209)
امام علی (علیه السلام): اندیشه کردن در خوبی ها، انگیزه بکار بستن آن ها می شود.
امام علی (علیه السلام): ریشه سالم ماندن از لغزش ها، اندیشیدن پیش از عمل کردن است و سنجیدن پیش از سخن گفتن.
4- فکر کردن به نعمت های خدا:
امام علی (علیه السلام): اندیشیدن در باره نعمت های خدا، نیکو عبادتی است.
5- تفکر در باره باقی بودن آخرت و فانی بودن دنیا
امام علی (علیه السلام): تمیز دادن (تشخیص دادن) ماندنی (آخرت) از رفتنی (دنیا)، از شریف ترین اندیشه ها است.
6- تفکر در قرآن کریم:
پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله وسلم): سهم دیدگان خود را از عبادت به آنان دهید. عرض کردند: ای رسول خدا! سهم آن ها از عبادت چیست؟ فرمود: نگریستن به قرآن و اندیشیدن در آن و پند گرفتن از شگفتی هایش.
7- فکر کردن در سرنوشت گذشتگان و مطالعه تاریخ:
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبة الذین من قبلهم کانوا اشد منهم قوة و اثاروا الارض و عمروها اکثر مما عمروها و جاءتهم رسلهم بالبینات فما کان الله لیظلمهم و لکن کانوا انفسهم یظلمون؛ آیا در زمین نگردیده اند تا ببینند فرجام کسانی را که پیش از آنان بودند، چگونه بوده است؟ آنها بس نیرومندتر از ایشان بودند و زمین را زیر و رو کردند و بیش از آنچه آنها آبادش کردند، آن را آباد ساختند و پیامبرانشان دلایل آشکار بر ایشان آوردند. بنابراین، خدا بر آن بود که بر ایشان ستم کند، لیکن خودشان بر خود ستم می کردند.» (سوره روم، 9)
امام علی (علیه السلام) در سفارش به فرزند بزرگوارش حسن (علیه السلام) می فرمایند: فرزندم! هر چند من به اندازه همه کسانی که پیش از من بوده اند، نزیسته ام، اما در کارهای آنان نظر کردم و در اخبار آنها اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم، چندان که همچون یکی از آنان شده ام و بلکه آنسان بر کارهایشان آگاهی یافته ام، که گویی با اولین و آخرین آنها زندگی کرده ام.» (احادیث از میزان الحکمة، ج 10، باب تفکر)

خلاصه اینکه:
از آنچه بیان شد فهمیده می شود که بر هر مسلمانی لازم است که در طول روز، بخشی از وقت خود را به تفکر بپردازد؛ تفکری که او را به خدا نزدیک کند و او را از بدی ها برهاند و به سمت خوبی ها سوق دهد.
اما در خصوص نحوه تفکر باید بدانیم که فکر کردن اختصاص به حالت خاصی ندارد؛ مثلا اینطور نیست که حتما باید در هنگام فکر کردن نشست یا راه رفت و یا... خدای سبحان در اوصاف خردمندان می فرماید: «الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار؛ آنان که خدا را ایستاده و نشسته و خوابیده یاد می کنند و در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند که پروردگارا! این (جهان) را بیهوده نیافریده ای. منزهی، پس ما را از عذاب آتش نگاه دار» (سوره آل عمران، 191)
پس علاوه بر اینکه انسان می تواند در حالات مختلف با دیدن آیات الهی به تفکر بپردازد؛ اما بهتر است روزانه و لو چند دقیقه، در محیطی خلوت با خود بیندیشد و وظایف خویش را به خود گوشزد کرده، نعمت هایی که خدای سبحان به او عطا کرده، یادآوری کند و از او در انجام تکلیفش یاری بخواهد.
پیروز و موفق باشید.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: سه شنبه 92/5/1::: ساعت 11:8 صبح

آیا باید فقط خدا را دوست داشت و براى خدا؟ آیا دوست داشتن شخصى براى خود او و نه براى خدا اشکال دارد؟

دوست گرامی. اسلام دین توحید است و اگر کسی بخواهد مسلمان و موحد باشد باید دوست داشتن هایش را هم توحیدی کند، بنابراین اگر کسی مخلوقی را دوست دارد باید برای خدا دوست داشته باشد. بنابر اعتقاد کسی و چیزی جز خدا در هستی نیست مخلوقات هم مظاهر خدا هستند و دوست داشتن مظاهر خدا از دوست داشتن خدا جدا نیست. منتهی نباید به مخلوقات به صورت مستقل نگاه کرد. اگر کسی را دوست بداریم از آن جهت که مظهر جمال و جلال خدا است، در حقیقت خدا را دوست داشته ایم، ولی اگر نسبت او را با خدا فراموش کنیم، دچار شرک در محبت می شویم. موفق باشید.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: سه شنبه 92/2/10::: ساعت 1:39 عصر

چرا انسان به دین و تعالیم وحیانی نیاز دارد؟

دوست گرامی. اولا هدف خلقت انسان بندگی خدا است و انسان از طریق عبودیت و بندگی به کمال و سعادت خود می رسد. و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. جن و انسان را نیافریدم مگر برای بندگی. قرآن کریم.

ثانیا عبودیت و بندگی در مهد جامعه ایمانی امکان پذیر می شود و وجود امت و تمدن دینی است که زمینه ساز رشد انسان است. هر تمدن و فرهنگی انسان خاص و مناسب خود را پروش می هد و بنده خدا و انسان کامل مورد رضایت خداوند، در فرهنگ و تمدن توحیدی امکان رشد و بندگی پیدا می کند.

انسان بدون وحی و انبیای الهی هیچ گونه اطلاعاتی در زمینه هدف خلقتی خود و سبک زندگی و تمدن سازی دینی و روش بندگی و سایر اطلاعاتی که در این مسیر نیاز دارد، ندارد و همه این آموزه ها از طریق وحی و دین و آموزش خود خداوند  که خالق عالم و آدم است، به دست بشر رسیده است.

کار دین و انبیای الهی ساخت و شکل دهی به فرهنگ و جامعه و تمدن سازی دینی بوده است تا انسان ها بتوانند در آن به اهداف خلقتی خود برسند و سعادتمند گردند.

ویژگی های چنین تمدنی را تنها خود خداوند و خالق بندگان می داند و باید خودش بندگان خود را رسم بندگی بیاموزد، پس در این راستا انسان هایی را به عنوان نبی مبعوث کرده و از طریق ایشان دستورات و اموزه های خود را تعلیم می دهد و صفت ربوبیت خود را به ظهور می رساند.

ما عبدیم و خداوند رب ما است و وحی و دین آموزه هایی هستند که به واسطه آن انسان به مقام عبودیت و کمال می رسد. موفق باشید.


 
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید