بازدید امروز : 165
بازدید دیروز : 549
علاقه خیلی زیادی نسبت به دانستن درجات انسانی دارم یعنی دوست دارم بدونم انسان با عبادت به چه درجاتی در این دنیا می رسد؟
دوست عزیز از اینکه چنین علاقه ای در وجود شما بوجود آمده خوشحالیم و امیدواریم با حفظ این علاقه و قدم گذاشتن در مسیر معرفت الهی بتوانید به بالاترین درجات کمال دست پیدا کنید .
در خصوص سؤالتان خوب است بدانید انسان خلیفه خدا در روی زمین است و اگر بخواهد واقعا به این مقام برسد، باید قدرت ولایی پیدا کند و به مقام قرب خداوند برسد. از نظر اسلام چنین وصولی جز از طریق عبادت و ریاضت شرعی تحصیل نمی شود. برای توضیح بیشترخوب است به حدیث قرب نوافل توجه کنید.
راوى از حضرت صادق (ع) و ایشان از جد بزرگوار خود پیامبر (ص) و پیامبر (ص) از خداوند عزوجل چنین نقل مى کند: «و انه لیتقرب الى بالنافله حتى احبه، فاذا احببته کنت سمعه الذى یسمع به و بصره الذى یبصر به ولسانه الذى ینطق به و یده الذى یبطش بها » به درستى که بنده من با نافله و کارهاى مستحبى قرب را مى جوید تا این که او را دوست بدارم و هنگامى که او را دوست داشتم گوش او مى شوم که با آن مى شنود و چشم او مى شوم که با آن مى بیند و زبان او مى گردم که با آن سخن مى گوید و دست او مى گردم که با آن قهر خود را ابراز مى کند»(اصول کافى، ج 2، ص 352، ح 7) ( برگرفته از آدابالصلاة - حضرت امام خمینى «ره»- ص : 11 )
بنابر این انسان با عبودیت می تواند خود را به درجه ای برساند که به مقام قرب حق و خلافت الهى نائل گردد و صفات و کمالات حق در وی ظاهر و آشکار گردد و به طور خلاصه انسان خداگونه مى گردد و این نهایت قرب انسان است که در پرتو معرفت الهی و عبادت در این دنیا نصیب انسان مى گردد.
در ادامه توجه شما را به چند نکته جلب می نمائیم :
اول : به طور کلی مراحل تذکیه نفس و خودسازی عبارت است از:
1- ترک محرمات : برای شروع در این مسیر ابتدا ترک گناهان و محرمات الهی و پاک نمودن خود از گناهان گذشته – هر چند کوچک و ناچیز – می باشد .
در قرآن کریم آمده است : إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ (البقرة : 222) خداوند، توبهکنندگان را دوست دارد، و پاکان را(نیز) دوست دارد.
2- انجام واجبات الهی : از امام صادق (ع) است ایشان نقل نموده اند که خداى عزوجل چنین فرموده است که محبوبترین چیزهائى که بندگان من بوسیله آنها به من نزدیک مى شوند، انجام اعمالى است که به ایشان واجب نموده ام (وسایل الشیعه، ج 4، ص 72، باب 17 (.
3- از آنجا که انجام وظایف عبادی و تحصیل صفت تقوی و پرهیزکاری, از طریق آشنایی با واجبات دینی و گناهان و پایبندی به احکام دینی . لذا توصیه می کنیم نسبت به فراگیری واجبات و محرمات دینی مطالعه بیشتری نموده و به کتابهای ذیل مراجعه فرمائید :
-مطالعه رساله عملیه مرجع تقلید خود
-پرسش و پاسخ دانشجویی شماره 18 (احکام نگاه و پوشش )
-کتاب واجبات و محرمات در شرع اسلام / آیت الله مشکینی / دفتر نشر الهادی / 1378
-کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب
4- سیر مطالعاتی و افزایش اطلاعاتی که منتهی به آگاهی و بیداری شما می شود. در این زمینه شرکت در جلسات مذهبی و استماع سخنرانی ها و مواعظ و همچنین تلاوت مداوم قرآن کریم و خواندن روایات اسلامی و شرح زندگی بزرگان و اهل عرفان و سلوک و مباحث مربوط به معاد و رستاخیز نیز بسیار مفید است.
5- پاکسازی و تهذیب نفس از عادت های بد و دلبستگی ها و وابستگی ها و اموری که مانع کمال و سیر و سلوک انسان به سوی خدا تلقی می شود.
6- اصلاح صفات شخصیتی و پاک سازی دل و درون از رزایل اخلاقی و آراسته شدن به فضایل اخلاقی از طریق راهکارهای علم اخلاق و تمرین آن ها در معاشرت با مردم و رعایت اخلاق اجتماعی.
7- تفکر شخصی در سوال های اساسی انسان که در بینش دینی مطرح می شود مانند, خداشناسی و انسان شناسی و هستی شناسی و دین شناسی و معاد شناسی.
8- تقویت ارتباط عاشقانه با خداوند و اولیای معصومین(ع) و مومنان اهل ولایت و محبت, از طریق انجام مستحبات و زیارات و مانند آن.
در صورتی که این مسیر به درستی و عالمانه طی شود, به طور قطع حالات انسان دارای ثبات خواهد بود و دگرگونی ها و تحولات سامان یافته تر می شود و نگرانی ها رفع خواهد شد.
نکته دوم : منتها غایتی که عارفان حقیقی به دنبال آن هستند برداشتن حجابهای ظلمانی نفس و وصول به فناء فی الله می باشد ( آدابالصلاة - حضرت امام خمینى «ره»- ص : 11 ) بنابراین نباید فراموش کرد که هدف از سیر و سلوک رسیدن به کراماتی که عارفان الهی انجام می داده اند (همچون طی الارض و تجرد روح از بدن و ... ) نیست ؛ بلکه هدف رسیدن به معرفه الله می باشد و داشتن هدفی غیر از آن ، انحراف از مسیر سیر سلوک بوده و رسیدن به قدرت از نتایج این راه است .
نکته سوم : مسیر سیر و سلوک مسیری ناهموار و به همراه افت و خیز های فراوان می باشد که لازمه آن صبر وتحمل و امید است . و به همین دلیل خداوند متعال بهترین پاداش را به کسانی اختصاص داده که در این مسیر استقامت داشته باشند لذا فرموده : إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ (فصلت : 30)
به یقین کسانى که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مىشوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است!
نکته چهارم : مراقب باشید در این مسیر افراد سودجو از روحیه پاک و لطیف شما سوء استفاده ننموده و به دام کسانیکه به دنبال نام و نان بوده و اهل مرید و مراد بازی می باشند نیفتید .
نکته چهارم : در دین مبین اسلام افراط و تفریط و خودسری در تعیین روش سیر و سلوک مورد مذمت قرار گرفته است چرا که ممکن است اجرای اینگونه دستور العمل ها و ریاضت کشیدن های افراطی و سرخود ، علاوه بر اینکه انسان را به جایی نرساند ، حتی زمینه هلاکت انسان را نیز فراهم نماید .
در روایتی از حضرت علی علیه السلام نقل شده که ایشان در بصره به عیادت ربیع بن زیاد رفتند ؛ ربیع بن زیاد عرضه داشت یا امیر المؤمنین آیا شکایت برادر خود عاصم بن زیاد را بشما ننمایم؟ فرمود چه شده او را؟ عرض کرد لباس پشمینه و خشن بر تن کرده و از مردم کنارهگیرى نموده و در فکر زن و فرزند نیست و آنها را در غم و اندوه نشانده حضرت فرمود: عاصم را احضار کنید. چون عاصم وارد شد حضرت با چهره عبوس و ناراحتى با او مواجه شد و فرمود اى دشمن خود ؛ شیطان پلید تو را دیوانه کرده، واى بر تو اى عاصم چنین تصور می کنى که خداوند (از یک سو ) تمتعات و لذتها را بر تو مباح کرده ( و از سویی دیگر ) دوست ندارد که تو از آنها بهرهمند شوى؟ تو در نظر خدا کوچکتر از این هستى (که از خود چنین راى دهى) آیا نشنیدهاى که ... خداوند همان گونه که پیامبران خود را مورد خطاب قرار داده و فرموده: یا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً (مومنون / 51)
اى رسولان و پیامبران از غذاهاى پاکیزه بخورید و استفاده کنید و اعمال شایسته و برنامه نیک خود را هم انجام دهید.
مؤمنین را هم مورد خطاب قرار داده و فرموده یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ اى اهل ایمان از غذاهاى پاکیزه که روزى شما نمودهایم بخورید و بهرهمند شوید (سوره مائده/87 )..... عاصم گفت یا امیر المؤمنین علیه السّلام پس چطور شما خود به لباس خشن و کم ارزش و به غذاى اندک و ناگوار اکتفا نمودهاید؟
فرمود (این لباس و غذا مربوط به موقعیت و مسئولیت من است) که خداوند متعال بر رهبران حق و پیشوایان عدل و داد لازم و فرض نموده که در زندگى خویش با طبقات ضعیف و کم درآمد هم سطح و هماهنگ باشند تا در نتیجه فقر و تهیدستى مستمندان آنان را در فشار روحى قرار ندهد. (بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68، ج1، ص: 120)
نکته پنجم : یکی دیگر از جهات دستور العمل های عرفانی و سیر و سلوک برای برطرف نمودن حجاب ها و موانع کمال انسانی می باشد لذا اگر اجرا نمودن برنامه های سلوکی با گناه همراه گردد ، خود حجابی در برابر عابد و معبود و عاشق و معشوق می باشد .
دوم : از امام صادق (ع) است ایشان نقل نموده اند که خداى عزوجل چنین فرموده است که محبوبترین چیزهائى که بندگان من بوسیله آنها به من نزدیک مى شوند، انجام اعمالى است که به ایشان واجب نموده ام (وسایل الشیعه، ج 4، ص 72، باب 17 (. بنابراین انجام مستحبات و ریاضات هنگامی است که سالک از انجام واجبات و ترک محرمات شرعی مطمئن شده باشد.
نکته ششم : در ایامی که آمادگی و نشاط کافی جهت انجام اعمال عبادی را ندارید خیلی به خود فشار نیاورد (مثلا خود را ملزم به حضور در مراسم های مذهبی طولانی شرکت نکنید ) تا این کار موجب نفرت ،خستگی و بی حوصلگی نسبت به انجام اعمال عبادی نگردد . حضرت علی علیه السلام در اینخصوص فرموده اند : إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً- فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ- وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ یعنی براى دلها گاهى اقبال و رو کردن است (دارای میل واشتیاق است ) و گاهى ادبار و پشت کردن،( در حالت بی میلی و بی حوصلگی )؛ هرگاه اقبال کرد به نوافل و مستحبات بپردازید و هرگاه پشت کرد به واجبات اکتفا کنید .
نکته هفتم : در عبادات میانه روی و اعتدال را رعایت نمائید :
در این باره توصیه های فراوانی از معصومین علیهم السلام به ما رسیده است که به یک روایت بسنده می نمائیم : پیامبر اکرم صل الله علیه و آله در توصیه هایی به امیرالمومنین علی علیه السلام فرموده اند : اى على این دین استوار و محکم است پس روش و حرکت دینى تو باید با حوصله و مدارا باشد و عبادت خدا را در نظر خودت مبغوض و ناپسند نکن چون کسى که افراط و تندروى داشته باشد (مانند کسی است که ) پشت و کمر مرکب را زخمى و رنجور کرده و در عین حال مسافتى را هم طى نکرده (کنایه از زحمت بیهوده کشیدن است ) (بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68، ج2، ص: 224)
در این زمینه می توانید به منابع اصلی اخلاق اسلامی مراجعه فرمائید :
-راه روشن, ترجمه مهجه البیضاء فیض کاشانی
- اخلاق اسلامی, ترجمه جامع السعادات ملا مهدی نراقی
- معراج السعاده، ملا احمد نراقی
- نقطه های آغاز در اخلاق عملی آیت الله مهدوی کنی
- اخلاق در قرآن (3 جلد) مصباح یزدی
- تهذیب نفس، ابراهیم امینی
- مقالات استاد محمد شجاعی
- خودسازى، شهید باهنر
- خودسازى، محمد یزدى
- جهاد با نفس، ج 3، حسین مظاهرى
به لطف خداوند بنده چند وقتی است که نافله شب می خوانم. اما پدر و مادرم با این موضوع مخالفند و بعضی اوقات به صورت کنایه وار این ناراحتیشان را ابراز می کنند مثلاً چند وقت پیش پدرم به مادرم می گفت باید رسول(بنده) را آنقدر در طول روز خسته کنم که دیگر توان نافله شب خواندن نداشته باشد و شما هم مطمئنا از اهمیت نافله شب در رشد انسان آگاه هستید و آنقدر در احادیث، آیات، اشعار و گفتار عرفا به این مسئله مهم اشاره شده است که اهمیت آن اظهر من الشمس است، حالا بنده موقتاً خواندن نماز شب را تعطیل کرده ام ولی شما یک راهکار ارائه بفرمایید؟
در پاسخ به چند نکته توجه نمایید :
1- هیچ پدر و مادر مومنی با اصل عبادت و نماز شب فرزندشان مخالف نیستند بلکه گاهی دلسوزی و شفقت آنها و این تصور که بیداری شب موجب خستگی و ملالت فرزندشان می گردد با آن مخالفت می کنند . حال اگر شما برای آنها توضیح دهید که این نماز موجب شادابی و نشاط جسمی و روحی من می شود و موفقیت مرا در امور تحصیلی و فعالیت روز مره بیشتر می کند شاید آنها با شما مخالفت نکنند .
2- بیان آثار مثبت جسمی و روحی و معنوی نماز شب و اجر و پاداش عظیمی که دارد تامین شدن سعادت دنیا و آخرت با خواندن نماز شب در تغییر رای و نظر آنها موثر است .
3- اگر مخالفت آنها ادامه پیدا کند شما می توانید قبل از خواب نماز شب را بخوانید و نیز می توانید قضای آن را در روز بخوانید و علما گفته اند که قضای نماز شب در روز از خواندن ان در اول شب و قبل از خواب بهتر است و اجر بیشتری دارد .
4- توجه داشته باشید که اگر انسان قصد کار خیری را داشته باشد و به هر دلیل موفق به انجام آن نشود خداوند ثواب آن را به او می دهد و در مورد نماز شب به خصوص روایت شده که اگر کسی نیت خواندن نماز شب را داشته باشد وبه خاطر مانعی مانند خواب ماندن موفق نشود، خداوند ثواب این نماز را به او می دهد .
5- اگر ایستاده خواندن نماز شب توجه والدین شما را جلب می کند و آنها متوجه می شوند می توانید به صورت نشسته بخوانید .
6- در پایان بدانید آنچه شرعا حرام است آزار و اذیت والدین است. در صورتی که ایشان از نماز شب شما اذیت می شوند، موقتا آن را ترک کنید و در صورتی که اذیتی در کار نیست و تنها اظهار مخالفت است، می توانید ادامه دهید. البته اگر این مخالفت به صورت امر و دستور باشد، یعنی بگویند نباید بخوانی یا باید ترک کنی، اطاعت ایشان واجب است.
در رابطه با انجام مستحبات به خصوص نافله شب است. در احادیث آمده است که اگر عبادتی به صورت مرتب و منظم انجام بگیرد اثر بخش و مفید خواهد بود لذا می خواهم از شما بپرسم، آیا در شبهایی که حال و حوصله نماز شب خواندن نداریم هم باید این کاررا انجام دهیم یا باید موکول به وقتی کنیم که نشاط عبادت داشته باشیم؟ آیا ایجاد وقفه و به صورت یک خط در میان انجام دادن عبادات مستحبی اثر بخشی آن را کم نمی کند؟
پاسخ به این سؤال نیاز به ذکر مقدمه ای به شرح زیر دارد :
روح انسان دارای حالات مختلف و نشیب و فرازهای فراوانی است. گاه اقبال و میل و توجه انسان به عبادات فراوان و شدید است و گاه این میل کمتر و کم رنگ می گردد.
هر چند کم شدن میل به عبادت و دعا و معنویات معلول عوامل متعددی است که به برخی اشاره می کنیم ولی گاهی اوقات حالت قبض و گرفتگی و بی رغبتی به عبادات (ادبار) برای این است که انسان قدر و لذت زمان اقبال و توجه و میلش به عبادت را بهتر درک کند و متوجه گردد چه نعمتی داشته و ارزش آن را نمی دانسته است.
در نهج البلاغه از امیرالمومنین (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: ان للقلوب شهوه واقبالا وادبارا. بنابراین قلب انسان گاه اقبال به خدا ومعنویات دارد و گاه پشت می کند. در این رابطه فرموده اند: در هنگام اقبال دل به مستحبات و مندوبات بپردازید و در صورت ادبار به واجبات اکتفاکنید.
البته هر قدر انسان مجاهده نفس بیشتری کند و با خدا و قرآن واهل بیت (علیهم السلام ) انس بیشتری گرفته و دل از هواهای نفسانی تخلیه کند به تدریج اقبالش بیشتر شده و به صورت ملکه راسخه در می آید. آن گاه است که درهمه حالات به یاد خدا و متوجه اوست و هیچ چیز نمی تواند او را از محبوب حقیقی باز دارد.
البته در مرحله اول باید انسان خود را مقید به انجام واجبات و ترک محرمات نماید و پس از مدتى که بدین کار عادت کرد و انجام آن برایش آسان شده خود را مقید به انجام مستحبات و ترک مکروهات نماید و گرنه چنین تقیدى در قدمهاى اولیه آثار سوئى به دنبال خواهد داشت. به هر حال رعایت تقوا و انجام تکالیف الهى در هر مرحلهاى خود زمینه ساز درک بیشتر و توفیق افزونتر و توجه و تقرب والاترى به ذات بارى تعالى خواهد بود.
نشاط در اعمال مستحبی یک اصل اساسی است. چنانکه در متون دینی ما هم وارد شده است: زمانی که رغبت به انجام عمل مستحبی ندارید, به واجبات اکتفا کنید؛ چنانکه اگر انسان بر خلاف میل قلبی, خود را مجبور به انجام آن عمل کند پس از مدتی, نفس رم کرده, در واجبات نیز کوتاهی می کند.
برای انجام اعمال مستحبی رعایت این نکته ضروری و مهم است که در ابتدا و بدون مقدمه عمل سنگین عبادی را در برنامه ی خویش قرار ندهید؛ چون عادت به انجام آن عمل ندارید, پس از مدتی خسته شده, آن را ترک کرده, احساس شکست می کنید و این حالت بسیار نا مطلوب است و انسان را تا مدتها از حرکت متوقف می کند.
برای انجام اعمال مستحبی- از جمله نماز شب- باید به تدریج و آرام آرام شروع کنید. مثلا ً اگر اهل نماز شب نیستید, زمانی که تصمیم می گیرید این عبادت با فضیلت را انجام دهید نباید در ابتدا - بعنوان مثال- دو ساعت قبل از اذان صبح بیدار شوید؛ بلکه حدود 10 الی 15 دقیقه قبل از اذان بیدار شده و به خواندن دو یا چهار رکعت نماز شب اکتفا کنید. انجام مستمر این عمل پس از مدتی- مثلا ً یک ماه- برایش ملکه و آسان می شود.
بعد از این مدت, حدود 10 دقیقه ی دیگر به ساعت بیداری اضافه کنید و به همین ترتیب...
دوست عزیز, رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود؛ لذا یکی از عوامل عدم شوق و نشاط در عبادت, تکلیف سنگین و یکباره ی مستحبات به نفس است که با عمل به برنامه ای که ذکر شد, سختی آن برطرف می شود.
پس از عمل کردن به این ترتیب, اگر شبی برخاستید و نسبت به نماز شب چنان بی رغبت بودید که حالت زجر و بی میلی شدید در شما به وجود آمد, در چنین حالتی به این روایت معروف امیر مؤمنان علی ( علیه السلام ) عمل کنید که فرمودند: ان للقلوب اقبالا ً و ادبارا ً فاذا اقبلت فاحملوها علی النوافل و اذا ادبرت فاقتصروا بها علی الفرائض ( نهج البلاغه / حکمت 312 ) دلها را روی آوردن و نشاط و پشت کردن و فراری است؛ پس آنگاه که نشاط دارند آن را بر انجام مستحبات وادارید و آنگاه که پشت کرده بی نشاط است به انجام واجبات قناعت کنید.
البته از این نکته غفلت نورزید که انجام عبادات و مستحبات، در حقیقت همان ریاضت های شرعی است که همراه با سختی و تحمل انجام می شود ولی این تحمل و ریاضت نباید به گونه ای بر نفس تحمیل شود که باعث نفرت گردد. بنابراین در این زمینه نباید نفس را به تنبلی عادت داد و به بهانه ی نداشتن نشاط, مستحبات را ترک کرد. مثلا ً نمی توان با این بهانه که: من هنگام خواندن قرآن نشاط ندارم از قرآن فاصله گرفت؛ بلکه چنین شخصی تلاوت قرآن را از روزی یک صفحه آغاز کند و با مداومت بر این کار و با دقت و تدبر در معانی قرآن کم کم به تلاوت قرآن, علاقمند شود.
همانطور که اشاره شد نکته ی مهم اینست که: هنگام بی رغبتی به مستحبات, حالت تنفر و انزجار نداشته باشیم؛ در این صورت نه تنها عمل مستحبی سودی به حال ما ندارد بلکه به ضرر نیز خواهد بود.
پس ترک عمل مستحبی, با کوچکترین بی میلی و بی رغبتی اشتباه و خسارت آور است؛ چرا که این حالت موجب سستی و تنبلی نفس می گردد. در طی این مسیر هر چه انسان کوشاتر باشد لحظات ادبار ( پشت کردن و بی رغبتی دل ) کم تر خواهد شد.
رعایت نکات زیر در ایجاد شوق و رغبت در عبادات, تأثیر زیادی دارد:
1 – کسب معرفت نسبت به خدای تعالی
مسلما ً هر چه شناخت انسان نسبت به خدای متعال، یعنی خورشید عالم هستی و خودش بیشتر شود و و بداند که روح و حقیقت انسان نسبت به خوشید هستی همچون گل آفتاب گردان است. همانگونه که گل آفتاب گردان با توجه به آفتاب با نشاط و شکوفا می شود و رشد می کند, انسان هم با توجه به خدای متعال و عبادت او، توانایی هایش شکوفا می گردد ، کم کم به جایی می رسد که همچون بزرگان دین, برای خواندن نماز لحظه شماری کند.
2 – مطالعه ی روایات اهل بیت عصمت و طهارت ( علیهم السلام ) و سخن بزرگان درباره ی نماز شب
امام صادق ( علیه السلام ) می فرماید: لا تدع قیام اللیل فان المغبون من حرم قیام اللیل. شب زنده داری را فرو مگذار زیرا بازنده کسی است که شب زنده داری را ببازد.
آیت الله قاضی ( رحمة الله علیه ) به علامه طباطبایی فرمود: ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان, آخرت می خواهی نماز شب بخوان ( صراط سلوک / علامه حسن زاده ی آملی )
حضرت رسول ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: به راستی که پروردگارت مباهات دارد با ملائکه با سه کس... مردی که شبانگاه بر خیزد و در خلوت گاه, یکه و تنها به نماز خیزد...( به نقل از کتاب ساغر سحر / استاد کریم محمود حقیقی )
3 – زود خوابیدن و سبک غذا خوردن در شب, تأثیر زیادی در برخاستن توأم با نشاط در سحر دارد.
4 – برای توفیق خواندن نماز شب همراه با حضورو توجه قلب, بسیار دعا کنید و از حضرت حق انس با خودش را در دل شب – بویژه قبل از خواب - طلب نمائید.
5 – اگر یک شب تهجد را به دلیل بی رغبتی شدید, ترک کردید – در طول شبانه روز - حتما ً قضای آن را به جا آورید.
شخصی از آیت الله بهجت ( رحمة الله علیه ) سؤال کرد: در نماز شب و سحر خیزی قدری کسل هستم؛ لطفا ًمرا راهنمایی بفرمایید. آیت الله بحجت پاسخ می دهند : کسالت در نماز شب به این رفع می شود که بنا بگذارید هر شبی که موفق به خواندن آن نشدید قضای آن را به جا آورید. ( به سوی محبوب / رهنمودهای آیت الله بهجت / ص 77 )
6 – اگر بی رغبتی شما در زیادی رکعات نماز شب است, به میزانی که رغبت دارید اکتفا کنید.
امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : قلیل مدوم علیه خیر من کثیر مملول منه ( حکمت 444) چیز اندک که با اشتیاق تداوم یابد, بهتر از فراوانی است که رنج آور باشد.
7 – خواندن ابیاتی از حافظ, عطار, فیض کاشانی و ... در دل شب, در پیدا کردن حال و هوای معنوی بسیار مؤثر است.
8 – قبل از خواندن نماز شب دقایقی را در عظمت حق تعالی و آفریده هایش تفکر کنید و به یاد آورید که مرگ به زودی انسان را به کام خود فرو می برد و پرونده ی عمل بسته خواهد شد و فرصت ها از دست خواهد رفت.
9 – تصور کنید در این ساعت امام زمان ( علیه السلام ) نیز مشغول به عبادت اند و به یاد سجود و رکوع حضرت افتاده, به او متوسل شوید.
10- از مجالست و همنشینى با اهل دنیا و دور از معنویت پرهیز کنید. چه آنکه از رسول اکرم(صلی الله علیه و اله) نقل شده است که فرمود: «به خاطر برخورد با اهل دنیا قلبم زنگار گرفته و مکدر مىشود و براى جبران آن روزى هفتاد مرتبه استغفار مىکنم».
11- بهرهگیرى از ثقل اکبر و قرآن کریم و انس با آن. چه این که هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانیت بخشیده و معنویت مىدهد و هم آشنایى با معارف آن (هرکسى در حد خودش حتى در حد ترجمه) موجب رشد روحى مىباشد. زیرا معارف قرآن و آیاتش نسخههایىاست براى درمان دردها و مشکلات.
تداوم در عمل
در پاسخ به بخش دوم سؤال شما باید گفت: به طور قطع آثاری که در روایات برای عبادت ذکر شده در صورتی است که در انجام آن عبادت تداوم داشته باشید. اثرگذاری عمل مستحبی در صورتی است که یک سال تداوم داشته باشد. البته برخی از اعمال مستحبی همچون نماز شب, باید تا آخر عمر ادامه پیدا کند تا اثر آن قطره قطره در جان انسان نفوذ کند.
با این توضیح, اگر بر اثر کسالت و تنبلی یا بی رغبتی, به قول شما یک خط در میان به انجام عمل مستحبی بپردازید حقیقت معنوی آن عمل, به طور تام و کامل نصیبتان نخواهد شد؛ هر چند به جا آوردن آن عمل به همین صورت ناقص, بهتر از ترک آن و انجام ندادن آن است.
گفتم: که روی خوبت از من چرا نهان است؟ گفتا: تو خود حجابی, ورنه رخم عیان است
گفتم: که از که پرسم جانا نشان کویت؟ گفتا: نشان چه پرسی؟ آن کوی بی نشان است
گفتم: مرا غم تو خوشتر ز شادمانی گفتا: که در ره ما غم نیز شادمانی است
گفتم: فراق تا کی ؟ گفتا که تا تو هستی گفتم: نفس همین است گفتا سخن همان است
گفتم: که حاجتی هست گفتا بخواه از ما گفتم: غمت بیفزا گفتا که رایگان است
معرفی کتاب برای مطالعه:
- اصرار الصلوة / مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی
- ساغر سحر / استاد کریم محمود حقیقی
هر چه تلاش می کنم در دل شب برای نمازشب بیدارشوم، نمی توانم و حتی بعضی اوقات نماز صبح را هم ازدست می دهم یعنی می خواهم ابرو را درست کنم، میزنم چشم راهم کور می کنم. بنابراین مجبورم اول وقت نمازشب بخوانم و بخوابم و می دانم با این وضع در سیروسلوک به هیچ جا نمی رسم؟
دوست عزیز خوشحالیم که نگرانی شما در دوران شور و حال جوانی رسیدن به کمالات انسانی می باشد و امیدواریم با مطالبی که در این نوشتار خدمت شما ارائه می گردد بتوانیم راه حل مناسبی جهت دغدغه های ذهنیتان ارائه نمائیم . باشد که ما را نیز از دعای خیر خود فراموش نفرمائید .
از آنجا که سؤال شما حول سه محور مطرح شده است ؛ مطالب مندرج در این نوشتار نیز در سه بخش تنظیم گردیده که خدمت شما ارائه می گردد .
بخش اول : در خصوص آنچه که راجع به نماز شب نوشته اید باید توجه داشته باشید که از دست دادن نماز شب معلول علتهای مختلفی می باشد .
شما می توانید با بررسی اعمال و رفتار خود در طول شبانه روز ، علت اصلی آن را یافته و با توصیه هایی که در همین نوشتار ذکر می گردد در رفع آن کوشش نمائید .
به طور کلی عوامل سلب توفیق از نماز شب به دو گروه دسته عمده بندی می شود
الف : عوامل مادی
برخی از این عوامل شامل موارد ذیل می باشد
1- فقدان برنامه ریزی و نظم در زندگی
از مهمترین عوامل مادی که مانع از توفیق درک نماز شب می گردد فقدان برنامه ریزی و نظم در زندگی می باشد که برخی از نمونه های آن اشاره می شود :
نمونه اول : فقدان برنامه منظم برای خواب : مسلما کسیکه شبها را به شب نشینى و بیهودگى به نیمه مىرسانند و تا ساعات پایانی شب خود را با رایانه و اینترنت و چت و ... مشغول نماید ؛ نباید توقع داشته باشد که بتواند نماز شب بخواند (اگر نگوئیم که چنین کسی حتی نمی تواند برای نماز صبح بیدار شود ).
نمونه دوم : ایجاد مشغله های ، فراتر از توانایی های فردی که نتیجه ای به جز ایجاد خستگی مفرط ندارد : مثل دانشجویی که بدون دلیل منطقی ، واحد های درسی زیادی را انتخاب نماید و خود را دچار سختی زیادی نموده و در نتیجه به دلیل خستگی مفرط شب ها تا به صبح مانند افراد بی هوش به خواب می رود .
نمونه سوم : پراکندگی در کارها : این امر موجب بی حوصلگی هم در امور مادی و هم معنوی می گردد مانند دانشجویی که واحد های درسی خود را به گونه ای انتخاب نموده که در هفته چند روز آن به بطالت گذرانده می شود .
2- پرخوری در شب
خود علتی دیگر برای خواب طولانی و سنگین می باشد. حضرت عیسی (علی نبینا و آله و علیه السلام ) خطاب به بنی اسرائیل فرمود: ای بنی اسرائیل ! خوردن خود را زیاد نکنید, زیرا هر کس بر خوردن خود بیفزاید, بر خوابیدن خود هم می افزاید و هر کس که بر خواب خود بیفزاید, از نماز کم می گذارد (و در نتیجه) در زمره غافلان نوشته می شود«, (همان , ج 1, ص 117, ر 590).
3- تنبلی افراد
از دیگر عواملی که موجب سلب توفیق از نماز شب می شود کسالت و تنبلی می باشد .
به همین دلیل این مساله نیز در ادعیه ما مورد توجه قرار گرفته و در دعاى ابوحمزه ثمالی در سحرهای ماه مبارک رمضان مىخوانیم: «اللهم انى اعوذ بک من الکسل و الفشل و الجبن و النعاس...» یعنی خداوندا پناه می برم به تو از کسالت و تنبلى و ترس و خواب آلودگى ...
4- غرق شدن در مسائل مادی و دنیویی
متاسفانه برخی از افراد بدلیل ضعف ایمان تمام همت خود را بر سر همین زندگی دنیایی خلاصه نموده اند و تمامی نیازها و احتیاجات خود را در مسائل دنیوی می بینند ، به همین دلیل تمامی افکار و انرژی خود را در این مساله صرف نموده و تنها به دنبال لذت های دنیایی می باشند و از درک لذت های معنوی خود را محروم می نمایند .
حضرت عیسی (علی نبینا و آله علیه السلام ) نقش دنیا زدگی را در بی حوصلگی افراد نسبت به عبادات اینچنین ترسیم می نماید که : همچنان که بیمار بر غذاى لذیذ نگاه می کند و بدلیل شدت درد لذّت آن را نمىچشد، همچنان فرد دنیادار نیز همراه با عشق به مال نه لذّتى از عبادت مىبرد و نه شیرینى و حلاوتش را مىچشد، (تحف العقول-ترجمه جعفرى ص 483 )
5- خوردن غذاهای نامناسب در شب
برخی از غذاها بگونه ای می باشند که اعصاب و بدن را سست می نمایند . لذا اگر شب ها از ماست , دوغ , کشک و مانند آن استفاده شود خواب بر انسان چیره می شود ؛ همچنین خوردن غذاهای چرب و سنگین موجب سنگینی خواب می گردد .
ب : عوامل معنوی
1- گناه
این عامل از عواملی است که نقش بسیار مهمی در سلب توفیق از نماز شب دارد ؛ لذا باید نسبت به این مساله بسیار حساس بود تا بواسطه گناه درک لذت نماز شب را از دست نداد .
شخصى به خدمت امام المتّقین امیر المؤمنین علیه السّلام آمد و گفت که:
مدتى شده است که از نماز شب خواندن محروم شدهام، حضرت فرمودند: تو مردى هستى که گناهانت ترا به بند کشیده و مانع از نماز شب شده است» کنایه از آنکه گناه کردن در روز باعث محرومى از نماز شب است.( منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح ص : 355)
بعضی از گناهان که معمولا دامنگیر دانشجویان می باشد از قرار ذیل است .
1- دیدن صحنه های و تصاویر غیر اخلاقی از طریق اینترنت ، ماهواره ، تلفن همراه و ...
2- چشم چرانی
3- برقراری روابط نامشروع با جنس مخالف
5- استفاده از غذاهایی که حلال نیستند.
6- استفاده از غذاهایی که پاک نیستند.
7- دروغ گفتن
امام صادق علیه السّلام فرموده اند :
مردى دروغ مىگوید به اندازهاى که از نماز شب محروم مىگردد، و هر گاه از نماز شب محروم شد از روزى هم محروم مىشود. (ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار ج2 ص 468 )
8- استهزاء و تحقیر مؤمنان است (نقطههاىآغازدراخلاقعملى ص : 289)
9- تکرار گناه به حدی که دل سیاه گردد و شوق عبادت گرفته شود. که با تفحص در نفس خود باید علت را پیدا کرد و مداوا نمود.
10- ایجاد مزاحمت و آزار همکلاسی ها و یا هم خوابگاهی ها
2- ضعف اراده : نماز شب اراده و عزم می خواهد. خواستن تنها کافی نیست , باید با تصمیم جدی خوابید. ضعف اراده از مهم ترین عوامل محروم ماندن از نماز شب و سحرخیزی می باشد. باید با این ضعف و سستی اراده مبارزه کرد. امام علی (ع )می فرمایند: »ضادوا التوانی بالعزم ; به وسیله عزم , با سستی مبارزه کنید«, ( تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: 476).
براساس آنچه که تا کنون گفته شد در راستای رسیدن به هدف خود باید نسبت به موضوعات ذیل دقت نظر ویژه داشته و به نکاتی که در خصوص آنها گفته می شود توجه نمائید .
این موضوعات به شرح ذیل می باشد :
اول : فعالیت های روزانه
1- برای طول روز خود برنامه ای منسجم تنظیم نمائید بگونه ایکه خسته نشوید
امام صادق علیه السّلام توصیه نموده اند که افراد ساعات روز خود را به سه قسمت تقسیم نمایند :
یک قسمت برای اعمال عبادی ؛ قسمتی دیگر برای همنشینی با برادراین ایمانی و دوستان و قسمت سوم نیز جهت تفریحات سالم و بدور از گناه ( الحدیت-روایات تربیتى، ج2، ص: 134)
2- سعی کنید فعالیتهایی که در شب انجام می دهید را ، به بعد از نماز صبح که بازدهی بیشتری نیز دارد منتقل نمائید .
3- از سیستم مراقبه ، مشارطه ، محاسبه استفاده کنید، یعنی در طول روز مراقب اعمال خویش باشید (چه در زمان حضور در کلاس و کتابخانه و خوابگاه و ... ) و شب هنگام محاسبه کنید تا ببینید تقوی را رعایت نموده اید و در طول روز آیا گناهی مرتکب شده اید و در صورتی که تقوی را رعایت ننموده اید با خود شرطی را بگذارید تا دیگر مرتکب آن گناه نشوید .
4- تماشاى فیلم ها و صحنه هاى مبتذل و آلوده به گناه و همین طور رفتن به محیط هاى نامناسب را ترک نمائید
5- از گفتگو با جنس مخالف، نگاه کردن به آنها، خندیدن در منظر نامحرم جدا خودداری کنید.
6- در صورت گناه کردن سریع توبه نمائید
7- به نماز اول وقت اهتمام بیشتری بورزید و در جلسات مذهبی بیشتر شرکت کنید.
8- از آنجا که ممکن است ارتکاب برخی از گناهان به دلیل عدم اطلاع از آنها باشد ، لذا جهت فراگیری واجبات و محرمات دینی مطالعه بیشتری نموده و به کتابهای ذیل مراجعه فرمائید :
- مطالعه رساله عملیه مرجع تقلید خود
- پرسش و پاسخ دانشجویی شماره 18 (احکام نگاه و پوشش )
- کتاب واجبات و محرمات در شرع اسلام / آیت الله مشکینی / دفتر نشر الهادی / 1378
دوم : خوراک شبانه
در خصوص خوراک شبانه نکات زیر را رعایت فرمائید :
1- شام را در ابتدای شب بخورید زیرا هر چه وقت خوردن شام به اول شب نزدیک تر بوده و با وقت خواب فاصله داشته باشد هم خواب راحت تری خواهید داشت و هم برای نماز شب با مشکل کمتری مواجه خواهید شد .
2- بلافاصله قبل از خواب چیزی نخورید:
اگر در فاصله ی زمانی کمتر از دو ساعت به خوابیدن، چیزی بخورید وبعد به رختخواب بروید بدن شما درگیر هضم غذا خواهد بود و این امر می تواند در خواب شما اختلال ایجاد کند و یا اصلا زمان به خواب رفتنتان را طولانی کند.
4)سعی کنید زود بخوابید ، زیرا تحقیقات نشان داده است که خواب یک سوم ابتدای شب کاملتر و با آرامش تر می باشد و لذا خستگی را از تن انسان، بهتر خارج می کند.
3- پر خوری نکنید : باید از افراط و تفریط در خوردن پرهیز شود. کم خوری غیر از نخوردن یا بد خوردن است . میزان کم خوری را رسول اکرم (ص ) چنین می فرمایند: » اصل دیگری را نیز پیامبر اکرم فرموده اند وَ قَالَ ص کُلْ وَ أَنْتَ تَشْتَهِی وَ أَمْسِکْ وَ أَنْتَ تَشْتَهِی در حالی که اشتها داری , بخور و در حالی که (هنوز) اشتها داری , از خوردن دست بکش (بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج59 ص 290 )
4- غذای مناسبی میل نمائید : کیفیت غذا جوری باشد که اعصاب و بدن سست نشود. شب ها از ماست , دوغ , کشک و مانند آن استفاده نشود یا در کنار آن ها چند دانه خرما یا کشمش یا مویز و مانند آن تناول شود. هر کس باید با توجه به مزاج خود, برنامه غذایی مناسبی برای خود داشته باشد. دقت کنید چه غذاهایی قوت می بخشد, چه غذاهایی سستی و نسبت به چه غذاهایی حساسیت دارید. مثلا خرما برای بعضی مزاج ها سازگار نیست , زیرا موجب جوش صورت و دمل می شود.
سوم : چگونگی خواب و استراحت برای بیدار شدن در سحر
در خصوص خواب و استراحت نیز موارد ذیل را رعایت نمائید :
1- زود بخوابید : بگونه ای برنامه ریزی نمائید که حداکثر تا ساعت ده شب در رختخواب خود باشید .
2- خواب قیلوله و قبل از ظهر - که استحباب شرعی هم دارد - ترک نشود. این خواب مختصر, ولی بسیار مفید است . اگر قبل از ظهر میسر نیست با فاصله ای بعد از ناهار انجام گیرد. اگر اصلا خواب روز میسر نیست , حداقل باید دقایقی دراز کشید.
پیامبر گرامی اسلام فرمود: از خوردن غذاى سحر براى روزهى روز کمک بگیرید و از خواب قیلوله براى بیدارى یارى بخواهید( إرشاد القلوب إلى الصواب ج1 ص 91 )
3- محیط خوابتان را برای بیدار شدن مساعد کنید:
جایی که در آن می خوابید و صبح قرار است در آن بیدار شوید خودش می تواند یک عامل برای سحر خیزی باشد .هر چند این عامل در افراد مختلف متغیر است اما مثلا داشتن یک اتاق خواب منظم و مرتب و تمیز می تواند بسیار در سحرخیز بودن شما موثر باشد و نظم این اتاق سبب شود که شما احساس کنید، سر زمانی که با خود قرار گذاشته اید باید از خواب بیدار شوید.
4- به اندازه کافی بخوابید: این یکی از عوامل اصلی است که سبب می شود افراد با زود از خواب بیدار شدن مشکل داشته باشند، در اصل داشتن خواب کافی ، زود بیدار شدن از خواب را چندین بار آسان تر میکند.
5- بر تمرین دادن بدن اصرار داشته باشید: سعی کنید همیشه راس یک ساعت خاص از خواب بیدار شوید بیدار شدن از خواب در یک ساعت خاص می تواند سبب ایجاد عادت برای بیداری در آن ساعت در بدن شود و فراموش نکنید سحرخیزی تنها یک عادت است.
6- به بدن خود گوش دهید: بدن شما خیلی خوب می تواند احتیاجاتش را به شما اطلاع دهد، اگر هنگامی که صبح از خواب بیدار می شوید هنوز احساس خستگی میکنید سعی کنید شبها زودتر به رختخواب بروید بدن شما کم کم یک الگوی معین برای خوابیدن و بیدار شدن پیدا میکند و کاملا بر آن منطبق خواهد بود.
7- برای بیدار شدن در سحر آیه زیر را بخوانید :
هنگام خواب برای آنکه به موقع بیدار شوید آیه آخر سوره کهف را قرائت کنید
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً.(کهف – 110)
پس از آن این دعا را بخوانید:
«اللّهمّ لا تنسنی ذکرک و لا تؤمنّی مکرک و لا تجعلنی من الغافلین و انبهنی لأحبّ السّاعات إلیک أدعوک فیها فتستجیب لی، و أسئلک فتعطینی و استغفرک فتغفر لی إنّه لا یغفر الذّنوب إلّا أنت یا أرحم الرّاحمین».
.امام صادق(ع) فرموده است که اگر این آیه را بخوانی در هر ساعت از شب که اراده کنی بیدار می شوی و این به تجربه هم ثابت شده است . (الآداب الدینیة للخزانة المعینیة با ترجمه عابدى ص 323)
8- هنگام خوابیدن با وضو باشید،از تلاوت قران،دعا و تسبیحات حضرت زهرا(س) غافل نشوید و از خدا بخواهید توفیق بیدار شدن را به شما بدهد .
چهارم : به هنگام بیدار شدن در سحر
به هنگام بیدار شدن در سحر ممکن است کسلی تمام وجود انسان را فرا گرفته باشد ، لذا برای رفع این کسلی و خواب آلودگی می توانید کارهای زیر را انجام دهید :
1- در رختخواب به خودتان برای بیدار شدن دروغ نگوئید:
همیشه سعی کنید بلافاصله بعد از بیدار شدن رختخواب خودتان را ترک کنید، اینکه مثلا 10 یا 20 دقیقه ی دیگر از جایم بلند خواهم شد در حالی که بیدار شده اید اصلا به شما کمکی نخواهد کرد و هر چه بیشتر در زمانی که بیدار شده اید در رختخواب بمانید بدنتان تمایلش برای بازگشت به خواب عمیق بیشتر می شود.
2- بعد از بیدار شدن به پاس این نعمت سجده شکر بجای آورید
3- پس از بیدار شدن سپس مسواک بزنید .
در روایات آمده پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله هر شب سه بار مسواک مىکرد: یک بار پیش از خواب، یک بار وقتى از خواب براى نماز شب برمىخاست، و یک بار پیش از آنکه براى نماز صبح از خانه بیرون رود. (آداب، سنن و روش رفتارى پیامبر گرامى اسلام ص 116)
4- می توانید یک دوش آب سرد بگیرید
5- مقداری نوشیدنی مانند چای و آب و یا میوه میل کنید
6- به فضای باز رفته و نفس عمیق بکشید و 15 ثانیه نگه دارید
پنجم : محیط اطراف خود
باید توجه داشت که بسیاری از عوامل سلب توفیق از نماز شب ممکن است برخاسته از شرایط زندگی، دوستان، محیط دانشگاه و جو حاکم بر آن باشد که توانسته در وضعیت روحی شما تأثیر بگذارد بنابراین
اولا : سعی کنید در محیط دانشگاه با دانشجویانی که بیشتر اهل معنویت، نماز و دعا و با نشاط هستند معاشرت داشته باشید و از گعده های دانشجویی که توأم با گناه و رفتارهای غیراخلاقی است اجتناب کنید.
ثانیا : تا آنجا که ممکن است در فضاهای معنوی همچون مساجد نمازهای مستحبی را بجا بیاورید .
چراکه فضاهایی که معنوی باشند، ناخودآگاه انسان را تحت تأثیر قرار میدهند و به طور غیر مستقیم، بدون حساسیت فرد، سبب تأثیر گذاری میشوند. ( علل نماز گریزی و نقش رسانه در گسترش نماز – محسن محمدی – مرکز پژوهشهای صدا و سیما )
ششم : بالا بردن انگیزه و اشتیاق به نماز شب
در این باره نکات ذیل را رعایت فرمائید :
9- نتایج دنیوی و اخروی نماز شب را برای خود یاد آوردی نمائید
به عنوان نمونه از نتایج دنیوی و اخروی نماز شب که از روایات استفاده می شود این است که : نماز شب باعث صحت بدن و کفاره گناهان روز و برطرف کننده وحشت قبر است . روی را سفید و بوی را پاکیزه و روزی را جلب می نماید والبته روایات در این باب بسیار است و ما به همین مقدار بسنده می کنیم . ( برای آگاهی بیشتر ر.ک : شب مردان خدا. )
البته برای تاثیر گذاری بیشتر می توانید برخی از آنها را با خط درشت نوشته و در اتاق خود نسب نمائید .
10- از ثقل اصغر و ائمه هدا(ع) و توسل به ایشان بهرهگیرى نمائید .
11- بدانید به هر اندازه که کارهای خوب در این دنیا خود را سخت نشان دهد در آخرت پاداش ان به همان اندازه بیشتر خواهد بود کما اینکه امام باقر علیه السلام فرموده اند : کار نیک و عمل خیر بهمان نسبتى که در قیامت سنگین و موجب سنگینى میزان انسان مىشود براى مردم دنیا سنگین و دشوار است. و کار زشت بر اهل دنیا خفیف و سبک است (زود انجام میدهند) همچنان که در آن جهان خفیف و موجب سبکى میزان اعمال مىشود. (بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68، ج2، ص: 225)
12- این نکته را باید توجه داشته باشید که عمر گذرا می باشد و فرصت ها به سرعت از دست می رود و بهترین فرصت برای خود سازی و رسیدن به کمال همین دوران جوانی می باشد .
6- سیره چهارده معصوم ، اولیاء دین و علما دینی و حالات آنها را به هنگام برپایی نماز شب مطالعه نمائید و به دنبال این نکته باشید که چه انگیزه ای موجب می شد تا آنها با چنین شور و حالی به نماز شب بپردازند .
7- معاشرت با افراد صالح ونیکوکار را در برنامه های خود قرار دهید
از آنجا که دوستان در شکل دهی شخصیت انسانی نقش بسیار مهمی دارند همنشینی با افراد مقید به اعمال عبادی جهت تشویق انسان بسیار مؤثر می باشد
در پایان این بخش توجه شما را به چند نکته مهم جلب می نمایم .
نکته : برای اینکه سحر خیزی برای شما ملکه شود و بتوانید طعم لذیذ مناجات شبانه را درک نمائید باید برنامه ای بلند مدت را با صبر و حوصله طراحی و پیاده نمائید و چه بسا این برنامه چندین سال نیز به طول انجامد که در این خصوص مراحل ذیل به شما پیشنهاد می گردد .
مرحله اول : ابتدا سعی کنید که نماز صبح را اول وقت خود بخوانید
مرحله دوم : بعد از مدتی به این مساله عادت نمودید به اندازه چند دقیقه زودتر از اذان صبح از خواب بیدار شوید و یک کار بسیار ساده انجام دهید (مثلا تصمیم بگیرید در آن ساعت مشخص یک لیوان آب بخورید و یا برای خود یک چای درست کنید و یا میوه بخورید )
مرحله سوم : وقت را بگونه ای تنظیم نمائید که قبل از اذان صبح به مقداری بیدار شوید که بتوانید یک رکعت نماز وتر را بدون سوره و دیگر مستحبات بخوانید .
مرحله چهارم : بعد از مدتی نماز شفع را نیز بدون انجام اعمال مستحبی بجا بیاورید .
درمراحل بعدی ، بقیه رکعات نماز شب را اضافه نمائید و بعد از اینکه به سحر خیزی عادت کردید می توانید مستحبات دیگر نماز شب را نیز اضافه نمائید .
البته برای موفقیت در مراحل گفته شده موارد ذیل را رعایت نمائید
اول : تا زمان عادت به سحر خیزی ، هر یک از مراحل تا چهل شب پیاده نمائید
دوم : مىتوانید جدولى روزانه در رابطه با کیفیت انجام هر یک از مراحل تنظیم نموده و اموری را که موجب عدم موفقیت شما در هر شب شده را بررسی کرده و آنرا برطرف نمائید .
سوم: براى آنکه بهطور کاملا جدى مقید به انجام هر یک از مراحل گفته شده شوید مىتوانید انجام آن را تامدتى (مثلًا 40 شب) نذر کنید تا بر شما واجب شود و دیگر نتوانید از آن کنارهگیرى کنید. آن گاه پس از مدتى کم کم به صورت عادت و ملکه در مىآید .
چهارم : هرگاه در وقت نماز شب از خواب بیدار نشدید در طول روز بعد قضاى آن را بجا آورید. این مساله تقید نفس شمارا به برخاستن از خواب جهت انجام آن بیشتر مىکند.
پنجم : از آنجا که خواندن نماز مستحبی بطور نشسته صحیح می باشد می توانید در مراحل اولیه نماز شب خود را نشسته بخوانید و به مرور زمان آنرا ایستاده ادا نمائید .
نکته دوم : وقت نماز شب از نیمه شب تا فجر صادق است، و هنگام سحر از سایر مواقع بهتر است و تمامی ثلث آخر شب سحر محسوب می شود. و افضل از آن خواندن نماز شب نزدیکیهای فجر است(1).( تحریر الوسیله، ج 1، ص 136). بنابراین در صورتی که تا نیمه شب شرعی بیدار بودید در اینصورت می توانید نماز شب خود را بخوانید و ثواب نماز شب را درک نمائید .
نکته سوم : از احکامی که در خصوص نماز شب مطرح گردیده این است : جوانی که می ترسد خواب بماند و نماز شب از او فوت شود می تواند نماز شب را پیش از نیمه شب بخواند .
بنا براین شما تا زمانیکه به سحر خیزی عادت نکرده اید می توانید قبل از خواب نماز شب خود را بخوانید و از ثواب آن بهره مند گردید .
نکته چهارم : از نکات بسیار مهم این است که انسان برای انجام مستحبات همواره از لحاظ روحی دارای آمادگی نمی باشد بلکه گاهی اوقات در حال نشاط و آمادگی معنوی و گاهی اوقات هم آمادگی و نشاط لازم را ندارد ؛ لذا در تعالیم دینیمان توصیه شده در زمانیکه انسان آمادگی و نشاط کافی جهت انجام اعمال عبادی را ندارد خیلی به خود فشار نیاورد تا این کار موجب نفرت و بی حوصلگی نسبت به انجام اعمال عبادی نگردد . (برگرفته از سخن امیرالمؤمنین علیه السلام در این زمینه - بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68، ج2، ص: 227)
سوال من این است که اگر کسی در کودکی (قبل از سن تکلیف شرعی) گناه کبیره ای مرتکب شده باشد آیا این مسئله در بزرگ سالی در زندگی او تاثیر سوء می گذارد؟ چگونه می تواند جبران کند؟
در پاسخ به چند نکته توجه کنید :
1- انسان قبل از بلوغ شرعی تکلیفی ندارد و در مورد تاثیر گناه قبل از بلوغ بی شک تاثیر آن در زندگی انسان نسبت به گناه پس از بلوغ بسیار کم رنگتر و ضیفتر است .
2- چنین آثار کم رنگی نیز با توبه و با بندگی خداوند و اطاعت امر الهی و عبادت خالصانه بر طرف می گردد .
3- در مورد گناهان قبل بلوغ باید توجه کرد که میان گناهان مالی و حق الناس با گناهان غیر مالی تفاوت هست. قبل از سن بلوغ تکلیفی برای انسان اعم از دختر و پسر نیست و گناهی به لحاظ تکلیفی برای آنان نوشته نمی شود. اما در صورتی که به طور مثال مالی را سرقت کرده و بعد از بلوغ متوجه مسئله شده باشد، باید مالی را که غصب یا سرقت کرده است برگرداند.
4- در هرصورت خوب است انسان نسبت به گناهان قبل از بلوغ نیز توبه کند و از خدای متعال طلب بخشش نماید و این کار در نورانیت قلب و آمادگی پیدا کردن برای فیض و لطف خدواند تاثیر عمیقی دارد .
سوال: من یه دختر 24 ساله هستم. توبه کردم از گناهایی که قبلا مرتکب شدم و تمام سعیم هم برای گناه نکردن و نزدیکی به خدا و ائمه انجام میدم. من به خداوند حریص شدم یعنی سیراب نمیشم و هی در تلاشم که بیشتر به خدا نزدیک شم و بیشتر خدا رو مال خودم کنم چون از 23 سال غفلتم پشیمونم و به افرادی که از من سناً کوچیکترن ولی به خدا نزدیکن و مذهبین حسودیم میشه که چرا من این همه سالو از دست دادم. حریص شدم به دین و خدا عین کسی که به مال و پول حریصه. کاملاَ درک میکنم که تو وجودم انقلاب شده ولی باز راضی نیستم از خودم، حس میکنم به خدا اونقدری نزدیک نشدم هنوز فاصله دارم. این منو زجر میده و عین یه آدمی که حرص مال داره و آرامش نداره، آرامش از منم سلب شده.
یه مشکل دیگه هم که دارم و واقعاً دوست دارم حل شه. بی احترامیم به پدر و مادرمه. یعنی خیلی زود از کوره در میرم و اونموقع که کار از کار گذشته ناراحت از رفتارم هستم. و اونروز از نظر من تباه شده و انگار هیچ کار خوبی نکردم. لطفاً کمکم کنید. خیلی به کمکتون نیاز دارم.
پاسخ: بیداری و تنبه شما نسبت به دوری از گناهان و رو آوردن به بندگی و اطاعت خداوند, نعمت بزرگی است که باید قدردان آن باشید و تداوم آن را از خداوند در خواست نمایید.
این حس نارضایتی که سبب تلاش برای دستیابی به مقاماتی برتر شود, یک ویژگی مثبت است؛ چون اگر کسی از اعمال خود رضایت کامل داشته باشد همواره در همان سطح, متوقف خواهد شد. لذا از آثار مثبت و خوب راضی نشدن, حرکت و تلاش است.
اما در مورد قرب به خدا و اطاعت و عشق به او, عجله کردن کاری نادرست است. در مسیر بندگی خدا باید به تدریج و مرحله به مرحله گام برداشت و منازل قرب به حق را کم کم پیمود. این راه نورانی را باید به طور مستمر و با درایت و بصیرت طی نمود و عجله کردن و بی تابی, موجب خسته شدن و گاهی موجب گم کردن مسیر می شود.
از الطاف الهی به شما دوست عزیز این است که به خوبی دریافته اید که راه نزدیکی به خدای سبحان در گناه نکردن است. حقیقتا ًترک گناه مهم ترین عامل قرب به پروردگار است. با دقت در آیات و روایات در می یابیم که پرهیزکارترین افراد کسانی هستند که از محرمات اجتناب می کنند.
حضرت آیة الله بحجت ( رحمة الله علیه ) در پاسخ شخصی که راه قرب به خدای متعال را سؤال می کند می فرمایند : چنانچه طالب حق, صادق باشد ترک معصیت کافی و وافی است برای تمام عمر, اگر چه هزار سال باشد. (1)
غبطه خوردن به افرادی که از نظر معنوی بالاترند, نشانه داشتن ایمان و میل و گرایش به تقوا است. غبطه خوردن و سوز درونی که سبب حرکت شود بسیار خوب است. مطمئن باشید خدای سبحان وقتی بنده اش را ببیند که این چنین از درون می سوزد و از روی صداقت, طالب رسیدن به او است, یقینا ً موانع را از جلو راهش بر می دارد و او را در طی مراحل قرب, یاری خواهد کرد.
مهم این است که ثابت کنیم اهل تلاشیم و در این راه قدری استقامت ورزیده و اخلاص در عمل داشته باشیم؛ آن گاه خدای رحمان به صورت ویژه یاری خود را خواهد رساند. و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا کسانی که در راه ما تلاش کنند آنها را هدایت می کنیم.
اما نباید از این نکته غفلت ورزید که غبطه خوردن تا زمانی پسندیده است که به مرز نا امیدی نرسد. وقتی شیطان در بدام انداختن بنده, از طریق گناه موفق نشد از راه دیگری وارد میدان می شود. مثلا همواره انسان را وسوسه می کند که : تو دیگر وقت نداری, بندگان مومن را ببین که با سنین کم, چه همتی دارند؟ و تو هرگز نمی توانی به آنها برسی و ... در اینجا باید به شیطان خطاب کرد : خدایی دارم که یبدل الله سیئاتهم حسنات است. خدایی دارم که یحب التوابین است. خدای مهربانی می شناسم که جبار ( بسیار جبران کننده ) است.
بنابر این همواره بوسیله این تلقینات با شیطان و هوای نفس مخالفت کن و هیچ گاه از رحمت حضرت حق نا امید مباش که نا امیدی خود از بزرگترین گناهان است و لا تیأ سوا من روح الله انه لا ییأس من روح الله الا القوم الکافرون
البته این گفته ها به این معنا نیست که شما ناامیدید؛ بلکه منظور این است که عدم رضایت توأم با زجر و بی قراری, ممکن است کم کم به ناامیدی و ترک اعمال بیانجامد. مولا امیر المؤمنین ( علیه السلام ) تعبیر بسیار زیبا و امیدوار کننده ای دارند که می فرمایند : اذا لم یکن ما ترید فلا تبل ما کنت اگر به آنچه که می خواستی نرسیدی, از آنچه هستی نگران نباش (2)
به بیان دیگر از هر جا که متوجه شدی مسیر اشتباه است از همان جا کارت را اصلاح کن و در حد توانت تلاش کن و به خدای مهربان امیدوار باش.
خدای سبحان در توبه را باز نگذاشته در حالی که بخواهد انسان را از مغفرت خویش محروم کند و لا لیفتح لعبد باب التوبه و یغلق عنه باب المغفرة (3) اگر انسان خالصانه و صادقانه قدم در راه گذاشت و تلاش کرد و توبه ای متناسب با اعمال گذشته اش انجام داد, خدای رحمان هم از در رحمت با او رفتار خواهد نمود.
شما در سؤالتان به این اشاره کرده اید که احساس می کنید که با خدا فاصله دارید و این گونه برداشت می شود که علی رغم تلاشی که دارید دنبال راهکارهای دیگری برای نزدیکتر شدن به خدای سبحان هستید, رعایت چند نکته, نقش اساسی و کلیدی در قرب به حضرت حق تعالی دارد :
1 – انجام واجبات و ترک محرمات
خداوند متعال می فرماید : هیچ چیز بنده ام را به اندازه ی واجبات به من نزدیک نمی کند و با انجام آن بنده ام آنقدر به من نزدیک می شود که من دوستش دارم ... (4)
انسان به هر میزان در اجتناب از معاصی و انجام واجبات کوشا باشد به معبودش نزدیکتر خواهد شد.
2 – توسل به اهل بیت ( علیهم السلام )
اهل بیت عصمت و طهارت ( علیهم السلام ) واسطه های فیض الهی هستند؛ یعنی هر خیری از کانال آنها به بندگان می رسد. آنها باب الله هستند؛ یعنی راه رسیدن به قرب حق تعالی از طریق آنها حاصل می شود. بنابراین با تمام وجود به آن ذوات نورانی بویژه امام عصر ( علیه السلام ) توسل جویید و از آنها کمک بخواهید.
3 – ارتباط عمیق با قرآن
قرآن نقشه ی راهی است که از طرف محبوب به سمت محب فرستاده شده است تا بندگان, با خواندن آن و حرکت در مسیری که توسط قرآن راهنمایی شده, به خدای مهربان برسند. بنابراین سعی کن حداقل روزی 50 آیه را با دقت در معانی و تدبر بخوانی .
4 – تلاش علمی و معرفتی
علم و معرفت, چراغ راهی است که جوینده ی خدا را راهنمایی کرده و راه حق را از باطل به او می نمایاند. عمل توأم با آگاهی و معرفت, قابل قیاس با عبادت توأم با جهل و نادانی نیست. پس تا می توانی جوانی خود را صرف کسب علم توأم با عمل نما. بویژه مطالعه ی کتابهای شهید مطهری ( رضوان الله تعالی علیه ) در محکم شدن پایه های اعتقادی و مصون ماندن از انحرافات اعتقادی, بسیار مؤثر می باشد.
بحث احترام به والدین :
سریع ترین و کوتاه ترین راه, برای قرب به حضرت حق, احترام به والدین, مخصوصا مادر است. پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله) فرمودند : الجنة تحت اقدام الامهات بهشت زیر پای مادران است.(5)
خانم زهرا مصطفوی ( دختر امام ) می گوید : امام بارها به من می گفتند : اینکه می گویند بهشت زیر پای مادران است؛ یعنی باید اینقدر جلوی پای مادر صورت به خاک بمالی تا خداوند تو را به بهشت ببرد. (6)
از رسول اکرم ( صلی الله علیه وآله ) نقل شده که فرمودند : رضی الرب فی رضی الوالدین و سخط الرب فی سخط الوالدین رضایت خدا در سایه ی رضایت والدین و خشم خدا در سایه ی خشم والدین است. (7)
دخترم ! برای رسیدن به قرب و رضایت حضرت حق, نیازی به پیمودن راههای صعب و دشوارو دور از دسترس نیست. نزدیک ترین, بهترین, سریعترین و سهل الوصول ترین راه قرب به خداوند, اطاعت از پدر و مادر و خدمت به آنهاست. در مقابل هم اگر موجبات خشم و عدم رضایت والدین فراهم شود, حتی بوی بهشت به مشام انسان نخواهد رسید, چه رسد به قرب و مقامات عالیه !
پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله ) در پاسخ به سؤال ابن مسعود از محبوبترین کارها نزد خدای متعال فرمودند : نماز به وقت. عرض کرد : سپس چه ؟ فرمود : نیکی به پدر و مادر.
خدمت به والدین آنقدر اهمیت دارد که حتی اگر آنها مشرک باشند, باز هم فرزند, حق بی احترامی به آنها را ندارد. امام رضا ( علیه السلام ) فرمود : نیکی ( یا اطاعت ) به پدر و مادر واجب است اگر چه مشرک باشند, ولی در معصیت خالق از آنان نباید اطاعت کرد.
توصیه های لازم در حل این مشکل :
1 – مطالعه ی احادیث وارده و کتابهای تربیتی در خصوص حقوق والدین؛ از جمله : میزان الحکمه/ ج 14 / ص 7079 به بعد . اصول کافی / با ترجمه و شرح فارسی آیت الله محمد باقر کمره ای / ج 3 / باب 69. رساله ی حقوق امام سجاد ( علیه السلام ).
2 – سکوت کردن در هنگام ناراحتی و خشم و وضو گرفتن.
3 – یادآوری زحمات و محبتهای آنها.
4 – تعیین تنبیه شرعی, در هنگام بی احترامی به والدین؛ مثل روزه گرفتن.
5 – کمک گرفتن از خداوند و توسل به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) جهت کسب توفیق خدمت به والدین.
6 – ارتباط برقرار کردن با دوستانی که در این امر موفقند و می توانند الگوی عملی مناسبی برای شما باشند.
خلاصه اینکه :
توبه کردن در سنین جوانی, سعی و تلاش در جهت کسب رضای الهی و داشتن عطش برای قرب به خدای تعالی, همگی از الطاف ویژه ی حق جل و علا است که شامل حالت شده است. پس کمر همت را محکم ببند و با خدمتگذاری به پدر و مادرت, شکر نعمتهای الهی را بجا آور تا : شکر نعمت, نعمتت افزون کند.
و جمله ی پایانی اینکه : چه بسا یک دعای خیر پدر و مادر از عمق وجود می تواند صدها مانع را از سر راهت بردارد و در مقابل, کشیدن یک آه از روی ناراحتی, صدها مانع را در جلوی پایت قرار دهد؛ پس خدمتگذار آنان باش تا به خواسته هایت برسی.
پیروز و موفق باشی.
(1) به سوی محبوب
(2) نهج البلاغه / حکمت 69
(3) نهج البلاغه / حکمت 435
(4) صراط سلوک / ص 60
(5) سیری در رساله حقوق امام سجاد ( علیه السلام ) / ص 205
(6) درسهایی از امام ( رحمة الله علیه ) / رسول سعادتمند
(7) سیری در رساله ی حقوق امام سجاد ( علیه السلام ) / ص 213
من دختری هستم دانشجوی ورودی88 که از وقتی دنشجو شدم، احساس می کنم خیلی نگاه به نامحرم می کنم و از خدا خیلی دور شدم، چی کار کنم؟
خواهر گرامی علاقه و دغدغه شما برای دوری از گناه و نیفتادن در دام شهوات نشانه ایمان و آگاهی شماست در واقع شما شرایط لازم برای پاکی و طهارت و بنده خوب خدا بودن را دارا هستید . ما نیز به نگرانی شما در این مساله که نشان دهنده عفاف و پاکی تان می باشد ارج می نهیم و امیدواریم بتوانید با اراده ای که دارید ایمان و عمل صالح را با خود همراه نموده و سعادت دنیا و آخرت را برای خویش تضمین نمائید .
ابتدا چند نکته را باید در نظر داشته باشید :
نکته اول : باید بدانید شیطان همان موجود خبیثی است که قسم خورده همه انسان ها را از خدا دور کند. او نقطه ضعف هر کسی را می داند و از همان طریق او را واراد به گناه می کند. نقطه ضعف اصلی جوان, شهوت است. غریزه جنسی گرچه غریزه ای لازم در انسان است که بقای نسل بشر در پرتو آن امکان پذیر می شود, ولی اگر کنترل نشود, می تواند بسیار خطرناک باشد, به طوری که دنیا و آخرت آدمی را برباد دهد.
نکته دوم: غریزه جنسی نعمت است اما در صورت قرار نگرفتن در مسیر صحیح ؛مشکل ساز می شود .
غریزه جنسى و یا هر یک از نیازهای دیگر انسان از خواص طبیعى انسانی می باشند . هر انسانى که از نظر جسمى و روحى سالم باشد ، داراى چنین کششهایى مىباشد و این خود یکى از نعمتهاى خدادادى به بشر است که در صورت فقدان آن، علاوه بر اینکه نسل بشریت از همان ابتدا منقرض می گردید از طرفی دیگر یکی از بهترین لذتهای دنیایی را از دست می داد .
اما این مساله را نیز نباید از نظر دور داشت که بیتردید غریزه جنسی و نیروی شهوت یکی از نیرومندترین غرایز است ، که به محض شروع دوران نوجوانی آرام، آرام تمامی وجود انسان را دربرمیگیرد و بر تمامی رفتار وی اثر میگذارد. بگونه ایکه اگر در مسیر صحیح خود قرار نگیرد افراد را با مشکلات فراوانی مواجه میسازد.
نکته سوم : در فرهنگ اسلامی از چشم به عنوان یکی از بزرگترین نعمتهای الهی یاد شده که انسان در ازاء برخورداری از این نعمت وظایفی را بر عهده دارد .
امام صادق «ع»: بر هر جزئى از اجزاى بدن تو دادن زکاتى در راه خداى بزرگ واجب است، بلکه بر هر تار مویى، بر هر نگاهى، پس زکات چشم، نگریستن براى عبرت گرفتن است، و چشم پوشیدن از نامحرم و هر چه که موجب برانگیخته شدن شهوات می شود (الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج6، ص: 413)
نکته چهارم: در چشم پوشی از نگاه حرام تفاوتی میان زن و مرد نیست
خداوند متعال در قرآن کریم قض بصر و چشم پوشی از نگاه به نامحرم را وظیفه مسلمانان اعلام کرده و همانگونه که به مردان دستور چشم پوشی از نگاه های حرام را داده ؛ به زنان نیز همین دستور را نیز اعلام نموده است . و به هر دو طرف توصیه کرده است که مواظب چشمان خود باشند.
قرآن کریم می فرماید: به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزه تر است و خدا به آنچه می کنند، آگاه است. قُل لِلمؤمِنینَ یغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ وَ یَحفَظُوا فرجَهُمْ ذلِکَ اَزْکی لَهٌم اِنًَّ اللهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعونَ (نور (24)، آیه 30)
و پس از آن فرمود : به زنان با ایمان بگو چشمانشان را (از نامحرم) فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند. وَ قُلْ لِلْمؤمِناتِ یَغْضُضنَمِنْ اَبْصارِهنَّ وَ یَحفَظنَ فُروجَهُنًّ...( نور (24)، آیه 31.)پس خواست قرآن رعایت عفت عمومی برای زن و مرد است و این کار را وظیفه ضروری و واجب مومنین شمرده شده است.
نگاه کردن مرد به بدن زن نامحرم چه با قصد لذّت و چه بدون آن حرام است و نگاه کردن به صورت و دستها، اگر با قصد لذّت باشد، حرام است، بلکه احتیاط واجب آن است که بدون قصد لذت هم نگاه نکنند و نیز نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است (رساله حضرت امام خمینی (قدس سره)، مسأله 2440،انتشارات اسلامی)
نکته پنجم: بهترین را کنترل غرائز جنسی ازدواج است
واقعیت آن است که از یک سو غریزه جنسی را نمی توان از بین برد و از سوی دیگر ارضای غریزه جنسی نقش اساسی در آرامش روح و روان انسان دارد که اگر این نیازها ارضاء نشوند و به صورت صحیحی پاسخ گفته نشود ، متوجه راههای انحرافی خواهد شد و به دنبال خود عوارض و ناراحتی های روحی فراوانی را برای اشخاص ایجاد خواهد نمود ، به همین دلیل این غریزه را باید از طریق معقولی اشباع نموده و از آن در مسیر سازندگی و کمال بهرهبرداری کرد .
بهترین راهی که خداوند متعال در برابر انسان قرار داده است ازدواج می باشد .
در مورد ازدواج تمامی مراجع عظام تاکید می کنند که اگر چه اصل ازدواج در اسلام واجب نیست و از مستحبّاتی است که به آن بسیار سفارش شده است؛ ولی اگر کسی به واسطه نداشتن همسر، به حرام و گناه بیفتد، ازدواج بر او واجب میگردد و حق ندارد مجرد بماند.
بنا براین مهمترین توصیه ما به شما جهت جلوگیری از ادامه این روند و نزدیک شدن به خدا این است که شرایط ازدواج خود را تسهیل نموده و در اولین فرصت ازدواج نمائید . (1)
برخی از اقداماتی که می توانید در تسهیل ازدواج خود انجام دهید به شرح ذیل می باشد :
1- اگر مورد مناسبی به خواستگاری شما آمد به دلایل نوعاً غیر موجه و پوچ مثل هنوز زود است، میخواهم درس بخوانم، داماد وضع مادی خوبی ندارد و... از ازدواج خودداری نکنند .
2- بطور کنایی خانواده را متوجه نمائید که به دلیل تحصیل خواستگاران شما را رد ننمایند
3- از تشریفات غیر ضروری پرهیز نموده و برخی از رسم و رسومات دست و پاگیر را کنار بگذارید.
4- سطح توقعات و انتظارات خود را اعم از نوع شغل و خانه و ماشین و... کاهش دهید.
5- در خصوص مسائل مادی به این نکته توجه داشته باشید که : خداوند در قرآن کریم می فرماید: «کسانی که تنگ دست اند دلهره فقر و مشکلات مادی نداشته باشند زیرا خداوند وعده داده است که از فضل و رحمتش جوانان نیازمند را در امر ازدواج کمک کند.»
6- مهریه ای معقول برای ازدواج خود تعیین نمائید .
7- سعی کنید با کنترل هزینه ها وکمک پدر ومادر ازدواج کنید.
8- می توانید با مراکزی که جهت ازدواج های دانشجویی وجود دارد در این زمینه مشورت نمائید .
9- جهت فراهم شدن شرایط زندگی مشترک ، می توانید دوران تحصیل در دانشگاه را به عنوان دوران عقد قرار داده و پس از پایان تحصیل عروسی نمائید .
اما خواهر گرامی در خصوص آنچه که در پرسش خود مطرح نموده اید باید بگوئیم که :
همانگونه که گفته شد ازدواج بهترین راه در امان ماندن از دام های شیطان در گناهان مربوط به شهوت می باشد اما گاهی اوقات ممکن است برای بعضی از افراد واقعا امکان ازدواج به هیچ وجه فراهم نشود، در این صورت، قرآن کریم دستور به پاکدامنی و عفاف می دهد «ولیستعفف الذین لایجدون نکاحا حتی یغنهمالله من فضله» (النور : 33 )، و کسانى که امکانى براى ازدواج نمىیابند، باید پاکدامنى پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بىنیاز گرداند!
همانطور که ملاحظه می کنید خداوند در این آیه، صریحاً دستور به عفاف و خودنگهداری میدهد . ما نیز در راستای فرمایش قرآن کریم جهت حفظ بیشتر عفاف؛ راهکارهایی برای کنترل چشم از نگاه به نا محرم خدمت تان ارائه می نمائیم تا انشاءالله با بکارگیری آن ، علاوه بر اینکه نگرانی تان برطرف شده ؛ شرایط مناسبی جهت نزدیکی بیشتر شما با خداوند متعال نیز فراهم گردد .
راهکار اول : جهت کنترل و کاهش قوای جنسی خودتان برنامه ریزی نمائید .
برخی اقداماتی که موجب کاهش قوای جنسی می شود بدین شرح است :
1- از خوردن مواد غذایى محرک مانند: خرما، پیاز، فلفل، تخممرغ، گوشت قرمز، غذاهاى پرچرب، حتىالمقدور اجتناب و به میزان ضرورت اکتفا کنید.
2- به منظور تخلیه انرژى زاید بدن به طور منظم و زیاد ورزش کنید.
3- هیچگاه بیکار نباشید، براى اوقات فراغت خود برنامه داشته باشید و آن را با مطالعه، ورزش، زیادت عبادت و... پر کنید.
4- هفتهاى یکى دو روز، روزه مستحبى بگیرید و اگر توان آن را ندارید روزه اخلاقى بگیرید؛ یعنى، میزان صرف غذا را کاهش و فاصله هر وعده غذا را افزایش دهید و به حداقل خوراک اکتفا کنید.
5- از فکر و ترسیم صحنههاى محرک در ذهن و خیال خود پرهیز نمائید .
6- به آوازها و موسیقىهاى تحریککننده و مبتذل گوش ندهید.
7- از گفتگو با جنس مخالف تا حد ممکن اجتناب نمائید.
8- دوری از محیطهای آلوده و ناسالم
یکی از علل و عوامل انحرافات جنسی و به طور کل انحرافات اخلاقی، محیط آلوده و محرکهای شهوانی است. لذا از محیط هایی که در آن مسایلی از قبیل بدحجابی، روابط ناسالم و آزاد دختر و پسر،وجود دارد دوری نمائید .
9- اجتناب شدید از گفتگوهاى و نشستهاى غفلتزا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحریکآمیز.
جوانان و نوجوانانی که روابط نامطلوب و ناسالم دارند و با افراد منحرف و بیبند و بار دوست و رفیق هستند، کم کم به انحرافات کشیده میشوند و تحت تأثیر امور شهوانی قرار میگیرند. نفوذپذیری جوانان از دوستان و همسالان بیش از سایر گروهها است. برای پیشگیری از انحرافات اخلاقی سعی کنید از دوستیهای آلوده و مشکوک جداً پرهیز نموده و با افراد سالم و مذهبی ارتباط برقرار نمایید.
از حضرت امام باقر(عِ اینگونه روایت شده است: «من اصغى الى ناطق فقد عبده، فان کان الناطق یؤدى عن الله عزوجل فقد عبدالله و ان کان یؤدى عن الشیطان فقد عبد الشیطان؛ هر کس به سخن گویندهاى گوش فرا دهد او را بندگى کرده است، پس اگر ناطق از خدا بگوید شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شیطان و سخنان شیطانى بر زبانش جارى کند قطعا بندگى شیطان کرده است»(وسائلالشیعه، چاپ ایران، کتابفروشى اسلامیه، ج 12، ص 236)
10- تنظیم خواب
طبیعی است اگر جوان با خستگی به رختخواب نرود، به ناچار مدت زمانی را در بستر بیدار خواهد ماند تا به تدریج به خواب رود و افکار و اندیشههای شهوانی و تحریکآمیز معمولاً در این مواقع به سراغ جوان میآیند. بنابر این تنظیم ساعات خواب و به موقع به رختخواب رفتن برای جوان، ضرورت خاصی مییابد. لازمة این کار این است که او در طول روز مشغول فعالیت بوده و به اندازة کافی کار کرده باشد. و همچنین صبحگاهان به محض اینکه از خواب بیدار شد بیدرنگ از بستر برخیزد. توجه داشته باشید که بامدادان بیدار ماندن در بستر، بسیار زیانبار است، جسم را سست و ناتوان میسازد و وسوسههای شوم در دل فرد ایجاد می کند.
11- اعتدال در خوردن. بىتردید پرخورى و بىنظمى در خوردن شهوت آدمی را تحریک می کند. در حدیثى پیامبر گرامى(ص) پس از آن که جوانان را به ازدواج ترغیب مىکنند مىفرمایند: و من لم یستطع فلیصم فان الصوم به وجاء ؛ هر کس قدرت بر ازدواج ندارد، روزه بگیرد زیرا روزه نیروى غریزه او را تضعیف مىکند»(مستدرک الوسائل، ج 2، ص 531)
12- اشتغال به سرگرمىهاى مفید. زیرا با وجود فراغت، هم مواد غذایى در تقویت غریزه به مصرف مىرسد و هم فکر و خیال مصروف چارهسازى در تفریغ آن مىشود و لذا در روایات بر اشتغال و کار و پرهیز از فراغت تأکید بسیار شده است. حضرت امام صادق(ع) در حدیث پردامنه «مفضل» مىفرمایند: «... وهکذا الانسان لو خلا من الشغل لخرج من الاشر والعبث والبطر الى ما یعظم ضرره علیه و على من قرب منه...{ ؛ ... و همینگونه انسان اگر بىکار و فارغ باشد، به بیهودگى و سرمستى دچار مىشود و بر اثر آن به مسایلى مبتلا مىشود که زیان آن هم بر خود و هم بر نزدیکان او سنگینى خواهد کرد...» }(بحارالانوار، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج 3، ص 87)
راهکار دوم : برای اینکه بتوانید بر نگاه خود مسلط باشید ، اراده خود را تقویت کنید .
براى تقویت اراده، راههاى زیادى پیشنهاد شده که از جمله آنها
1- تلقین به خود
شما می توانید، هر روز به دفعات مختلف با تمرکز فکر به خود بگویند: «من به خوبى قادرم این کار حرام را از خود دور کنم، من قادرم». تکرار این عبارت ساده، اثر عجیبى در تقویت اراده و روحیه دارد.
2- با افراد دارای اراده قوی همنشینی کنید .
با کسانی همنشینی و معاشرت کنید که دارای اراده قوی و نظم در انجام مسئولیت ها و تکالیف خود هستند و از معاشرت با افراد سست اراده و ضعیف الایمان که اهل معصیت اند جدا خودداری کنید.
3- از بیان جمله «نمی توانم» خودداری و بجای آن به خود تلقین کنید که «من به خوبی از عهده این کار بر می آیم».
4- از کارهای کوچک شروع کنید
برای شروع کار و تقویت اراده خود از کارهای کوچک شروع کنید مثلا تصمیم بگیرید صبح ها در یک ساعت معینی از خواب بیدار شوید.
5- هر روز بعد از بیدار شدن از خواب و خواندن نماز صبح تصمیم بگیرید 10 دقیقه قرآن بخوانید.
6- اگر در انجام کارها موفق شدید حتما به خودتان جایزه بدهید و آن را در دفتر کارهای روزانه خود به عنوان یک موفقیت ثبت کنید.
7- بعد از موفقیت در کارهای فوق تصمیم جدیدی اتخاذ کنید مثلا با خود شرط کنید که هر روز 20 دقیقه باید ورزش کنم.
8- در صورت موفقیت در تصمیم جدید یک علامت مثبت دیگر در کارنامه خود ثبت کنید.
9- اگر در تصمیم جدید ناکام شدید علل آن را بررسی کنید در صورت تنبیلی و کاهلی خود را جریمه کنید مثلا یک روز روزه بگیرید.
10- به همین ترتیب هر روز چند کار ارادی برای خود در نظر بگیرید و انجام دهید البته مراقب باشید انتخاب کارها از روی واقع بینی باشد و از تصمیم گیری های بلند پروازانه خودداری کنید و سعی نمائید درجه مشکلی کارها را بتدریج افزایش دهید تا با تحمل نفس شما همخوانی داشته باشد.
12. بعد از این که خود را در انجام برخی از کارهای ایجابی مثل صبح زود بیدار شدن، نماز سر وقت، تلاوت قرآن و ورزش صبحگاهی، موفق شدید برای انجام کارهای سلبی تصمیم بگیرید یعنی تصمیم بگیرید کارهایی که نباید انجام دهید را بتدریج ترک کنید مثلا به عنوان نمونه می خواهید غرایز جنسی خود را مهار کنید. در اینجا باید رفتارهایی که باعث شعله ور شدن شهوات می شود را ترک کنید.
راهکار سوم : از دیگر راههایی که بوسیله آن می توانید نگاه به نامحرم را ترک کنید، این است که ایمان خود را تقویت نمائید .
برخی از اقداماتی که بوسیله آنها می توانید ایمان خود را تقویت نمائید به شرح ذیل می باشد :
1- همیشه خداوند را ناظر اعمال خود بدانید و به این جمله که عالم محضر خدا است اعتقادقلبی و عملی داشته باشید در ایتصورت از وساوس شیطان در امان می ماند .
2- از خداوند وائمه ی اطهار (علیهم السلام) کمک بگیرید.
اگر جوانی با خلوص نیت و بطور دائمی از خدا بخواهد هنگام هجوم شهوات یاری اش کند, قطعا خداوند در لحظه گناه, ایمان و بصیرت او را افزایش می دهد و تاثیر وسوسه شیطان را در او کم می کند.
3- به انجام واجبات و ترک محرمات اهتمام داشته باشید .
4- ارتباط با دوستان مذهبی و سالم
5- سعی کنید در طول روز با وضو باشید و از نورانیت آن استفاده کنید.
6- هیچ گناهی را کوچک نشمارید.
7- در ابتدای روز با خدای متعال شرط کنید که گناه نکنید.
8- در طول روز مراقب اعمال و رفتار خود باشید.
9- در پایان روز از خویش حساب بکشید. اگر از عملکرد خویش راضی بودید، خدای را شکر گویید و در صورتی که راضی نبودید، بر خویش سخت بگیرید.
10- اعمال و عادات نیکو را جایگزین رفتار ناپسند نمایید; مانند شرکت دائمی در نماز جماعت، نماز شب، زیارت اهل قبور و دعا. قرآن کریم می فرماید: خوبی ها سرانجام میدان را بر بدی ها تنگ خواهد کرد و آنها را از بین خواهد برد.
11- مطالعه پیرامون زندگی پارسایان و زاهدان و مطالعه کتب دینی و اخلاقی همچون کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب را فراموش نکنید.
12- شرکت در مراسم مذهبی مانند دعا، نماز جماعت، مجالس سخنرانی و موعظه و یا ذکر زندگی، سیره، مدح و مصائب اهل بیت(ع)، زیارت اهل بیت(ع) و قرائت قرآن به صورت مداوم در هر روز و مانند آن، نورانیتی را در انسان پدید می آورد، و سبب تقویت اراده و توان او در مقابله با شهوات می گردد.
13- قرآن زیاد بخوانید، خصوصا: الف. سوره ق, آیاتی که مربوط به ویژگیهای انسان و چگونگی فریب دادن شیطان نسبت به انسان. ب. آیات اولیه سوره حج که چگونگی تکوین انسان را توضیح می دهد. دقت در اینکه انسان از چه چیزی به وجد آمده است و در پایان چگونه است و ... ج. و به طور کلی آیاتی از قرآن که در آنها به عذاب الهی و کیفیت آن در قیامت اشاره می کند.
راهکار چهارم : از اقداماتی که زمینه ساز چشم چرانی می باشند پرهیز نمائید .
برخی اقدامات ، زمینه های چشم چرانی را در انسان فراهم می نماید بگونه ایکه تمایل انسان را نسبت به این اقدام بیشتر نموده و نقش تحریک کننده را در وجود انسان ایفا می نماید .
در این قسمت به بخشی از آنها اشاره می نمائیم
1- نگاه کردن به مناظر، فیلمها و تصاویر تحریک کننده .
2- شنیدن و خواندن مباحث و مطالب جنسى .
3- رفتار ملایمتآمیز (بجای برخورد متکبرانه ) با نامحرم و با نرمى و لینت در کلام با آنها سخن گفتن .
4- عدم رعایت حجاب و پوشش اسلامی از سوی شما .
5- قرار گرفتن با نامحرم و جنس مخالف در مکان خلوت و دور از نگاه دیگران .
6- شوخی کردن با نامحرم.
7- از فکر کردن، تصور و تخیل جنس مخالف و مسایل جنسی.
8- گفتگو های بی مورد و بی دلیل با جنس مخالف .
9- دیدن برخی سریال های تلویزیونی و فیلم های خارجی که دیدگاههای غلطی را از نوع روابط دختر و پسر ارائه می دهند .
راهکار پنجم : پیامدهای منفی دنیوی و اخروی نگاه به نامحرم را مد نظر بگیرید
مد نظر داشتن پیامدهای منفی دنیوی و اخروی نگاه به نامحرم یکی از عوامل مهم بازدارنده در این زمینه می باشد، که در اینجا با توجه به روایات اهل بیت (علیهم السلام ) به برخی از آنها اشاره می نمائیم .
1- عامل غفلت و فراموشی:
چشم چرانی یکی از مصادیق حب دنیا و عامل مهمی برای بروز غفلت از یاد خدا و خود است. غفلت همان چالش اساسی است که انسان در سر راه کمال و سعادت خود دارد و بیداری اولین نیاز او برای حرکت در این مسیر است. چشم چرانی باعث می شود که انسان هر چه بیشتر به خواب رود و از بیداری و یاد خدا دور ماند.
حضرت علی ـ علیه السلام ـ درباره مواظبت و حفاظت از چشمها فرمود: چیزی در بدن کم سپاستر از چشم نیست، خواسته اش را ندهید که شما را از یاد خدا باز می دارد. لَیْسَ فِی الْبَدَنِ شَیءٌ اَقَلَّ شٌکراً مِنَ الْعَیْنِ فَلا تُعطوها سٌؤلَها فَتَشْغَلکُم عَنْ ذِکْرِ اللهِ عَزَّ وَجَل(بحارالانوار، ج 101، ص 35)
2- اولین گام انحراف عملی:
چشم چرانی و نگاه به نامحرم, گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات و فساد جنسی است. نگاه های آلوده، تخم شهوت را در دل بارور ساخته، صاحبش را به فتنه, انحراف و گناه مبتلا می کند.
حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: چشم چرانی، تخم شهوت را در دل می کارد و چنین کاری برای نگاه کننده کافی است که منشأ فتنه گردد.
نگاه کردن به ناموس دیگران، خواست شیطان است. چشمی که تیرهای آلوده نگاه را به نامحرمان پرتاب می کند، محل کمین شیطان است. شیطان از کمان چشم های او ناموس دیگران را نشانه می گیرد. اَلنَّظرَةُ بَعْدَ النًّظرَةِ تَزرِعُ فی الْقَلبِ الشَّهْوَةَ وَ کَفی بِها لِصاحِبِها فِتْنَ ( روضة المتقین، ج 9،ص 434)
پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود : نگاه به نامحرم تیر زهرآلودی از تیرهای شیطانی است. انَّظَرُ سَهمٌ مَسْموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبلیسَ ...( بحارالانوار، ج 104، ص 38)
پس باید مراقب چشمان خویش باشیم، تا شیطان از آن برای تخریب ایمان ما و ناموس مردم استفاده نکند.
3- حسرت و اندوه طولانی:
امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید: چه بسا نگاه هایی که غصه های طولانی را در پی دارد .
به این معنی که چشم قوی ترین ابزار حسی است . یعنی میدان آستانه تحریک چشم از بقیه حواس بیشتر است و بیشترین تحریکات حسی را دریافت می کند و این دل است که بعد از نگاه به کار می افتد یعنی آنچه را دیده ، می بیند ، دل طلب می کند و چون امکان رسیدن به آنچه دیده شده فراهم نمی شود ؛ افسردگی و رنجوری عاید انسان می شود .
از فحوای حدیث رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ که فرمود: همه چشمها روز قیامت گریانند جز سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید، چشمی که از نامحرم فرونهاده شود، چشمی که در راه خدا (و پاسداری از کیان اسلام) شب زنده دار باشد, فهمیده می شود که علاوه بر حسرت دنیوی, فرد چشم چران در آخرت از فرط حسرت و پشیمانی چشمانی گریان خواهد داشت. کُلُّ عَیْنٍ باکِیَةٌ یَومَ القِیامَةِ اِلّا ثَلاًًثَةُ اَعیُنٍ: عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشیَةِ اللهِ وَ عَیْنٌ غَضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللهِ وَ عَیْنٌ باتَت ساهِرَة فی سبیلِ الله ( بحارالانوار، ج 101، ص 35)
4- به خطر افتادن امنیت و سلامت جامعه:
در واقع، نگاه های آلوده، مسموم و شهوت انگیز، آتش درون را شعله ور می سازد که فرایند و محصولی جز فحشا، سیاهی دل؛ مشکلات و نارسایی هایی اجتماعی، نخواهد داشت. چشم چرانی دام شیطانی، بذر شهوت و رویشگاه فسق و فجور است که دل را می لرزاند، آرامش و ثبات را سلب نموده و باعث هرج و مرج و فتنه و فساد در جامعه می شود.
لذا چشم چرانی، این تیر مسموم و زهرآلود شیطانی اگر بدون قید و بند، رها شود یقیناً سلامت و امنیت طرفین را به خطر می اندازد، جوان و نوجوانی که به کوچه و خیابان راه می افتد اگر دستور اسلام را رعایت نکرده و نگاهش را کوتاه نکند و از طرف دیگر، کسانی که باید حجاب و پوشش اسلامی را رعایت کنند، رعایت نکنند، چشم جوان به صحنه های شهوت انگیز خواهد افتاد، و نیروی قدرتمند شهوت به جوشش و غلیان آمده و تحریک خواهد شد، درچنین شرایط حساس و خطرناکی، این جوان، یا باید به عیاشی، فساد و تجاوزگری روی آورد و به خواسته های قوه شهوانی جواب مثبت دهد، امنیت خود و دیگران را به خطر اندازد، و یا با تخیل و تصور، با حالت افسرده و پریشان، زندگی بیمار گونه خود را ادامه داده آسایش و آرامش خانواده را برهم زند.
5- عذاب اخروی:
علاوه بر ابتلا به عواقب دنیوی، «چشم ناپاک» از عذاب و شکنجه الهی نیز بی نصیب نمی ماند. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود : آن که چشمانش را از نگاه به زن نامحرم پر کند، روز قیامت، خداوند چشمانش را با میخ های آتشین و از آتش پر کند، تا وقتی که به حساب مردم رسیدگی کند، سپس امر می شود که او را به جهنم ببرند. مَنْ مَلَاَ عَیْنَیْهِ مِنِ امْرَأَةٍ حَراماً حَشاهُما اللهُ عَزَّ وَجَلَّ یَوْمَ القِیامَةِ بِمَسامیرَ مِنْ نارٍ وَحَشاهُما ناراً حَتّی یَقْضِیَ بَیْنَ النّاسِ ثُمَّ یُؤمَرُ بِه اِلَی النّارِِِ(ثواب الاعمال، ص 338)
6- زنای چشم:
اسلام برای پاکدامنی پیروان خویش حتی نگاه ریبه و شنیدن سخنان نامحرم را نیز اگر از روی غرض باشد، ممنوع کرده است . این خود هشداری بجا و حساب شده است که تماس نامشروع با نامحرمان را کنترل و محافظت می کند. البته رویارویی جدّی و ضروری و بدون هیچ گونه غرض، آنهم با حجاب کامل اسلامی و با رعایت ادب و سایر مسایل اخلاقی اشکالی ندارد.
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود : در مورد رابطه نامشروع برای هر عضوی از آدمی سهمی از زنا است؛ زنای چشم، نگاه کردن، زنای زبان، سخن گفتن و زنای گوش ها، شنیدن حرام است. لِکُلِ عُضْوٍ مِنِ ابْنِ ادَمَ حَظّاً مِنَ الزِّنا فَالْعَینُ زِناهُ النَّظَرُ وَ لِّسانُ زِناهُ الْکَلامُ وَالأُذُنان زِناهُما السَّمْعُ (مستدرک الوسائل، ج 14، ص 269)
7- حسرت دنیوی و اخروی
حضرت علی علیه السلام می فرماید : کَمْ مِنْ نَظْرَةٍ جَلِیَتْ حَسْرَةً بسا نگاه کردنى که منجر به حسرت شود ،(شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم، ج4، ص: 550) که بدلیل گناه بودن قطعا حسرت آخرت را بدنبال دارد حتی در خلی از موارد حسرت دنیایی را نیز بدنبال خود می کشاند به عنوان نمونه اگر شما در ایامی که دائما به نامحرم نگاه می کنید با کسانی مواجه می شوید که به هیچ عنوان امکان ازدواج با آنها را ندارید و این سوز و حسرت بدلیل از دست دادن وی همواره شما را آزار خواهد داد و زمانی حسرت شما بیشتر می شود که بدلیل دیدگاههای خاصی که از فرد ایده آل خود در ذهنتان پرورش داده اید به خواستگاران مناسب جواب رد می دهید و در آینده ای نزدیک از این عمل خود نیز پشیمان شده و حسرت می خوردید و اگر ازدواج هم کنید با بروز کوچکترین مشکلی که در همه زندگی ها وجود دارد به خیال پردازی پرداخته و دائم تصور می نمائید که اگر با همان کسی که قبلا دیده بودید ازدواج می کردید با چنین مشکلاتی مواجه نمی شدید و این امر باز بر حسرت شما خواهد افزود .
8- خطر تبدیل این عمل به عادت و برنامه ای مستمر
از بدترین پیامدهای نگاه به نامحرم این است که این عمل تبدیل به عادت و یک صفت اخلاقی برای شما گردد که در صورت ورود به چنین مرحله ای ممکن است عواقب شومی دامنگیرتان شود چراکه این عمل بعد از ازدواج نیز شما را همراهی خواهد کرد و بعد از ازدواج ممکن است شما به فرد نامحرمی تمایل پیدا کنید و در نهایت کانون گرم خانواده خود را از دست داده و یا حتی منجر به خیانت به همسرتان شود
به همین دلیل است که خداوند نسبت به نگاه خیانت آلود زنان شوهر دار غضب شدیدی می نماید
رسول خدا ( صل الله علیه و آله ) فرموده اند : غضب شدید و طاقتفرساى خداوند دامنگیر زن شوهرداریست که چشمهاى ناپاکش از نگاههاى آلوده و شهوتبار بمردان اجنبى پر شده است. ( الحدیت-روایات تربیتى ج2 ص : 113)
راهکار ششم: پیامدهای مثبت دنیوی و اخروی این کار را در نظر بگیرید
چشمی که به نگاه حرام آلوده نگردد، سبب برکات دنیوی و اخروی زیر می گردد:
1- دیدن شگفتیها:
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: چشمهایتان را (از نامحرم) بپوشانید تا عجایب و شگفتیها را ببینید. غُضُّوا اَبْصارَکُم تَرَوْنَ الْعَجائِبَ ( بحارالانوار، ج 101، ص 41)
2- راحتی قلب:
امام علی ـ علیه السلام ـ فرمود: آنکه از نامحرم چشم خود را فرو نهاد، قلبش را راحت کرده است. مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَراحَ قَلْبَهُ (شرح غررالحکم، آمدی،ج 5، ص 449)
3- نیک خویی:
همچنین آن حضرت فرمود: کسی که نگهاه هایش کنترل شود، صفاتش نیکو گردد. مَن غُضَّتْ اَطرافُهُ حَسَنَتْ اَوصافُهُ (میزان الحکمه، ج 10، ص 7)
4- پاداش الهی:
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: هر کسی زنی را ببیند و بلافاصله دیده اش را به آسمان بدوزد یا چشم فرو بندد، چشم باز نگرداند مگر اینکه خداوند حوریان بهشتی را به عقد او در آورد. مَنْ نَظَرَ اِلی امْرأَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ اِلیَ السَّماءِ اَوْ غَمَضَ بَصَرَهُ لَمْ یَرْتَدَّ اِلَیْهِ بَصَرُهُ حَتّی یُزَوَّجَهُ اللهُ مِنَ الْحُورِ العینِِ (بحارالانوار، ج 101، ص 37)
5- چشیدن شیرینی ایمان:
پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلودی از تیرهای شیطان است و هر کس آن را از ترس خدا ترک کند، خداوند چنان ایمانی به او عطا کند که شیرینی اش را در دل خویش احساس کند. اَلنَّظَرُ سَهْمٌ مَسموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبْلیسَ فَمَنْ تَرَکَها خَوْفاً مِنَ اللهِ اَعطاهُ اللهُ ایماناً یَجِد حَلاوَتَهُ فی قَلْبِهِِ (بحارالانوار، ج 101، ص 38)
6- چشم پوشی از نگاه به نامحرم افضل عبادات است
حضرت علی علیه السلام فرموده اند : غَضُّ الطَّرْفِ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَفْضَلُ عِبَادَةٍ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 260 ).
پوشیدن چشم از حرامهاى خداى سبحانه افزونترین عبادتى است یعنى أفضل عبادات است.
7- بروز صفت شجاعت:
شجاع ترین مردم کسی است که بر خواهش نفسانی اش چیره شود. اَشْجَعُ النّاسِ مَنْ غَلَبُ هَواهُ (نهج الفصاحه، پاینده، حدیث 299، ص 58)
8- مشاهده جلوه عظمت الهی
حضرت صادق (ع) فرمود: .... چشم از محرمات پوشیده نمىشود مگر آنکه جلوه عظمت و جلال پروردگار متعال در قلب مشاهده شود. (مصباح الشریعة-ترجمه مصطفوى متن ص 177 )
9- سالم ماندن از دست افراد هوس باز
قطعا چشم دوختن به نامحرم از سوی افراد هوس باز به عنوان چراغ سبزی از سوی شما تلقی می گردد ، که ممکن است به مرور زمان این روند کار را به ارتباطهای نامشروع و پس از آن سوء استفاده های جنسی منجر نماید . اما در صورت حفظ نمودن خود از نگاه به نامحرم اینگونه پیش آمدهایی به حداقل خود خواهد رسید .
9- داشتن زندگی آرامش روحی و اطمینان خاطر
همانگونه که گفته شد کسی که به نامحرم نگاه می کند دائما در حسرت به سر می برد اما افراد چشم پاک از اینگونه گرفتاری ها در امان بوده و دارای آرامش خاطر و اطمینان روحی خاصی می باشند .
راهکار هفتم : داشتن پشتکار و امید
شهوت به جهت قدرت فوق العاده ای که دارد, کمتر کسی است که بتواند دائما بر آن غلبه کند, خصوصا اگر جوان و مجرد باشد. پس گاه اتفاق می افتد انسان با تمام تلاشی که برای مهار آن کرده, باز هم در موردی تسلیم آن می شود. چاره کار در این جا, این است که هرگاه در کنترل شهوات با شکست مواجه شدید اولا خود را جریمه کنید سپس بدون یأس و ناامیدی از درگاه خداوند توبه نمائید و آنگاه تصمیم بر جبران آن بگیرید.
اما گاهی دیده می شود بعضی افراد در این موارد, چنان دچار عذاب وجدان می شوند که فکر می کنند همه چیز تمام شده و دیگر راه برگشتی وجود ندارد. در حالی که از نظر قرآن ناامیدی, از هر گناهی بزرگتر است. هیچ گناهی نیست که با توبه آمرزیده نشود حتی شرک و کفر قابل بخشش است. پس ناامیدی جایی ندارد.
در پایان نیز برای اینکه در هنگام برخورد با جنس مخالف بتوانید نگاه خود را دیدن نامحرم حفظ نمائید توجه شما به چند توصیه جلب می نمائیم :
1- در صحبت با نامحرم به او نگاه نکنید و به هیچ قسمتى از بدن او خیره نشوید این مسأله را با تکرار و تلقین باید ادامه دهید.
2- در همه حال، خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خود بدانید و عفّت و حیا را فراموش نکنید.
از امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ سؤال کردند : به کمک چه چیزی می توان چشم از نامحرم پوشید؟ پاسخ داد : با خاموش کردن آتش شهوت، زیر نظر قدرتمندی که بر مخفیگاهت آگاه است. بما یستعان علی غمض بصر؟ قال بالخَمُودِ تَحْتَ السُّلطانِ الْمُطَّلَعِ عَلی سَتْرِکَ (بحارالانوار، ج 101، ص 411)
3- همواره برای خود کرامت قائل شوید و پیروی از غرایز شهوانی را در غیر موارد حلال اهانت به خود و سقوط از مقام و منزلت انسانی تلقی کنید.
4- زشتی این عمل را همواره مانند آبی آلوده و کثیف فرض کنید همانطور که حاضر نیستنید آب آلوده را بنوشید به خود تلقین کنید که من نفس و جان خود را با این عمل نمی کنم.
5- این شعر زیبا را دائما در ذهن خود یا آور شوید که :
درجوانى پاک بودن شیوه پیغمبرى است ــــــ ورنه هر گبرى به پیرى مى شود پرهیزگار
-----------
پی نوشت :
1- البته ازدواجی که بتواند سعادت دنیوی و اخروی انسان را تامین نماید شرایطی دارد که می توانید در این زمینه به کتاب «گلبرگ زندگی» به نگارش حسین دهنوی و همچنین کتابهای که توسط آیت الله ابراهیم امینی در این زمینه به نگارش در آمده مراجعه فرمائید .
جوانی 40 ساله دوستدار خود سازی هستم.برنامه عملی به من پیشنهاد کنید.
حتما توجه دارید که برای خودسازی کمی دیر اقدام کرده اید، سن چهل سالگی سن کامل شدن انسان است، ولی چاره ای نیست، انسان هر وقت که بیدار شود باید حرکت کند و نمی تواند کوتاهی کند. مسیر خدایی شدن همیشه به روی بندگان باز است.
دوست عزیزم . برای این منظور ابتدا باید با هدف خودسازی که در راستای تقرب به خداوند و رسیدن به هدف آفرینشی خود قابل تعریف است، آشنا شوید. البته در این زمینه لازم است مطالعه و تحقیق کنید. بعد که دانستید هدف زندگی انسان چیزی جز نزدیک شدن به خداوند نیست و خودسازی را برای حرکت و وصول به این هدف ضروری دانستید، لازم است قدری خودشناسی کنید، یعنی حساب کنید و ببینید که از نظر اعتقادی به چه چیزهایی اعتقاد یقینی دارید، به خداوند و معاد و حقانیت اسلام و تشیع یقین دارید؟ چرا؟ چون اولین نیاز انسان در این راه یقین است. یقین سرمایه انسان برای حرکت در راه خدا است.
بعد باید بررسی کنید و ببینید به وظایف بندگی خود عمل کرده اید؟ انسان در قبال خداوند و دین خود وظایف شرعی و واجبی دارد که انجام آن مهمترین عامل تقرب او به خداوند است. اهل معرفت این مرحله را قرب فرایض می نامند و برای آن اهمیت فوق العاده ای قایل اند. وظایف انسان در این مرحله ترک حرام و انجام واجبات است.
این دو مرحله، در حقیقت مراحل اصلی خودسازی هستند که اگر کسی در آن موفق بود، حتما به مقصود و هدف آفرینشی خود خواهد رسید.
و اما بررسی بعدی مربوط به موضوع محبت و عشق یا به تعبیر اهل معرفت قرب نوافل است. این مرحله البته مربوط به کسانی است که می خواهند عارف شوند و به نهایت کمال انسانی و قرب الهی برسند. این همان راه عشقی است که عرفا پیشنهاد می کنند. برای این مرحله باید بررسی کنید و ببیند چه چیزها و چه کسانی را دوست دارید. علاقه های خود را بررسی کند. خدا را چه مقدار دوست دارید، فرستادگان و اولیای خدا را چه مقدار دوست دارید. چه مقدار حاضرید در این مسیر عاشقانه حرکت و ایثار نمایید. فاز عشق بسیار بالاتر از فاز وظیفه و عقل است. برای عارف شدن باید از عقل و وظیفه گذشت و به وادی عشق و محبت رسید، یعنی علاوه بر انجام وظیفه و برخورداری از حیات عقلانی ، از حیات عرفانی نیز برخوردار بود و وارد وادی محبت شد.
خوب این تمام راهی است که باید طی شود. اما اکنون این سوال مطرح می شود که آیا طی این راه شدنی و آسان است؟ آیا راه باز است و نیاز به چیز دیگری نیست، مانعی در راه وجود ندارد؟
در پاسخ گفتنی است که بله راه باز است، ولی آسان هم نیست. باید با اراده ای قوی و عزمی قاطع وارد این راه شد وگرنه حرکت آسان نیست. موانع و راهزن هم فراوان وجود دارد که اگر با آنها مبارزه نشود، وصول ممکن نمی شود.
برای آشنایی بیشتر با روش خودسازی و تقرب مطلب زیر را دقیق مطالعه کنید:
کمال انسان در قرب به خدا و شکوفا شدن استعداد های الهی نهفته در او است. برای رسیدن به قرب الهی که همان هدف نهایی زندگی و دین است ، چاره ای جز این نیست که انسان خودش را در ظرف عبودیت حق تعالی قرار دهد، منتهی این ظرفیت بیشتر یک ظرفیت کیفی است تا کمی، یعنی آنچه مهم است، کیفیت عمل و عبادت است تا کمیت آن. ممکن است کسی با یک عمل مخلصانه در راه خدا ،مانند شهادت در راه خدا، این راه را طی نماید و به مقصد برسد و یا عارفی با چند سال تلاش و ریاضت به کمال خود نهایی خود واصل گردد و در مقابل کسی هم صدو بیست سال عبادت کند، نماز بخواند و روزه بگیرد ولی به کمال و رشد معنوی قابل قبولی نرسد.
آنچه در این مسیر مهم است، اول . بودن در راه است و دوم. خلوص نیت و خالی بودن از هر شایبه ریا و انگیزه های دنیوی غیر الهی. سوم. صدق و راست گویی با خداوند، یعنی انسان با خود و خدای خویش صادق باشد و اگر ادعای ایمان می کند، واقعا مومن باشد و به وظایف عبودیت عمل کند.
سرعت و کندی انسان در وصول به کمال بسته به مرتبه صدق و اخلاص او متفاوت خواهد بود.در این مسیر حتی ممکن است کسی همان گونه که در روایات هم آمده، با چهل روز رعایت اخلاص در نیت و عمل، چشمه هایی از حکمت از درونش بجوشد و به کمالات مهمی نایل گردد. برای اینکه انسان در راه خدا قرار بگیرد و به سمت اخلاص حرکت کند و به کمال نهایی خود واصل شود،
طی مراحل زیر ضرورت دارد.
1- قرب فرایض ، یعنی ظرف انجام واجبات و ترک محرمات و به عبارتی ظرف تحصیل تقوی
2- قرب نوافل، به معنی انجام مستحبات و ترک مکروحات و به عبارتی ظرف تحصیل ورع
چند تذکرمهم : 1- انسان به وسیله نوافل و مستحبات به اوج در کمال و قرب الهی می رسد ، ولی این ظرفیت هنگامی در ساخت انسان و تعالی او مؤثر می افتد که شخص سالک، نسبت به تحصیل تقوی و انجام واجبات به اطمینان رسیده باشد؛ زیرا مرتبه نافله پس از واجب است و بدون تقوی ، ورع حاصل نمی شود.
رسول خدا (ص) در یک روایت قدسی بسیار مهم فرموده است: قال الله عزوجل: ... ما تقرب الی عبد بشیء احب الی مما افترضت علیه و انه لیتقرب الی بالنافله حتی احبه، فأذا احببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه ینطق به و یده التی یبطش بها ان دعانی اجبته و ان سألنی اعطیته.
خدای عزوجل فرمود: ... هیچ بنده ای با وسیله ای که نزد من محبوب تر باشد از آن چه بر او واجب کرده ام، به من نزدیک نشد. همانا او با نماز نافله به من نزدیک شود تا آن جا که او را دوست بدارم و چون دوستش بدارم گوش او شوم که با آن بشنود و چشم او شوم که با آن ببیند و زبان او شوم که با آن سخن گوید و دست او شوم که با آن ضربه زند. اگر مرا بخواند، جوابش دهم و اگر از من خواهش کند به او بدهم».
2- ظرف عبودیت با دو مانع بزرگ روبرو است که تا این دو مانع از سر راه انسان مرتفع نشود ،موفقیتی حاصل نمی گردد.
مانع اول: اسارت های انسان: عادتهای بد، دلبستگی به لذتها و شهوتهای دنیوی، وابستگی ها و برخی گرایش های افراطی مادی، مانع موفقیت انسان در ظرف عبودیت و بندگی خداوند است. بدین منظور سالک اگر بخواهد در این مسیر موفق باشد باید برای تحصیل آزادی معنوی و اخلاقی تلاش مستمر نماید و خویش را از اسارت هواهای نفسانی و خواسته های شیطانی برهاند.
مانع دوم: خلقیات و ملکات اخلاقی رذیله : رذایل اخلاقی مانع می شوند که شخص بتواند به وظایف عبودی خود به نحو صحیح و احسن عمل نماید ، به طور مثال، کسی که دارای رذیله بخل است ، هرگز قادر نخواهد بود به انجام واجبات مالی خود اقدام نماید. اگر انسان در تحصیل آزادی و تهذیب نفسانی از اسارتها و ملکات رزیله موفق شود ،آنگاه در مسیر عبودیت نیز موفق خواهد بود.
3- طی تمامی این مراحل بسته به تحصیل عقلانیت معنوی و تقویت ایمان یقینی انسان است. در روایت بسیار مهمی در این زمینه آمده است «العقل ما عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان؛ عقل آن چیزی است که به وسیله ان خدای عبادت می شود و بهشت به دست می آید» (اصول کافی، ج 1 - کتاب العقل والجهل، ج 3، ص 11، از امام صادق(ع).
هر کس به مقدار عقل و باور یقینی خود در این مسیر حرکت می کند و موفق میشود . حتی ملاک سنجش عمل و شخصیت انسان ها به لحاظ ارزشی و ملاک محاسبه اعمال در قیامت به مقدار عقل او بستگی دارد.
راه پرورش عقل و ایمان: عقل انسان با دو چیز پرورش می یابد.
1- تحصیل دانش و بینش معنوی و الهی (خدا شناسی- انسان شناسی- دین شناسی- جهان شناسی- معاد شناسی).
2- کسب تجربه عملی ، انسان به هر میزان که در این مسیر حرکت می کند و مزه ، لذت و آثار عبودیت حق تعالی را با جان خویش احساس می نماید ، عقلش فراتر می رود و حرکت و زندگی عقلانیش به سوی خداوند و قرب او قوت می گیرد.
بنابراین به طور تفصیلی مراحل تذکیه نفس و خودسازی عبارت است از:
1- سیر مطالعاتی و افزایش اطلاعاتی که منتهی به آگاهی و بیداری شما می شود. برای آشنایی با این سیر لازم است دوباره سوال مطرح نمایید تا برایتان پاسخ ارسال شود. در این زمینه شرکت در جلسات مذهبی و استماع سخنرانی ها و مواعظ و همچنین تلاوت مداوم قرآن کریم و خواندن روایات اسلامی و شرح زندگی بزرگان و اهل عرفان و سلوک و مباحث مربوط به معاد و رستاخیز نیز بسیار مفید است.
2- پاکسازی و تهذیب نفس از عادت های بد و دلبستگی ها و وابستگی ها و اموری که مانع کمال و سیر و سلوک انسان به سوی خدا تلقی می شود.
3- اصلاح صفات شخصیتی و پاک سازی دل و درون از رزایل اخلاقی و آراسته شدن به فضایل اخلاقی از طریق راهکارهای علم اخلاق و تمرین آن ها در معاشرت با مردم و رعایت اخلاق اجتماعی.
5- تفکر شخصی در سوال های اساسی انسان که در بینش دینی مطرح می شود مانند, خداشناسی و انسان شناسی و هستی شناسی و دین شناسی و معاد شناسی.
6- انجام وظایف عبادی و تحصیل صفت تقوی و پرهیزکاری, از طریق آشنایی با واجبات دینی و گناهان و پایبندی به احکام دینی .
7- تقویت ارتباط عاشقانه با خداوند و اولیای معصومین(ع) و مومنان اهل ولایت و محبت, از طریق انجام مستحبات و زیارات و مانند آن.
در صورتی که این مسیر به درستی و عالمانه طی شود, به طور قطع حالات انسان دارای ثبات خواهد بود و دگرگونی ها و تحولات سامان یافته تر می شود و نگرانی ها رفع خواهد شد.
منابع اصلی اخلاق اسلامی:
-راه روشن, ترجمه مهجه البیضاء فیض کاشانی
- اخلاق اسلامی, ترجمه جامع السعادات ملا مهدی نراقی
- معراج السعاده، ملا احمد نراقی
- نقطه های آغاز در اخلاق عملی آیت الله مهدوی کنی
- اخلاق در قرآن (3 جلد) مصباح یزدی
منابع بیشتر:
- خودسازی برای خودشناسی، مصباح یزدی
- تهذیب نفس، ابراهیم امینی
- مقالات استاد محمد شجاعی
- خودسازى، شهید باهنر
- خودسازى، محمد یزدى
- جهاد با نفس، ج 3، حسین مظاهرى
صوفیه از دیدگاه اهل بیت(ع)
در زمان پیامبر اکرم (ص) پیروان آن حضرت را «مسلم» و «مؤمن» می نامیدند و آنانکه محضر پیامبر را درک کرده بودند، «صحابه» نامیده می شدند. پس از پیامبر (ص)، حضرت علی (ع) را مىتوان نخستین کسى دانست که در توسعه عرفان اسلامى نقش مهمى داشته است و از این رو تمامى عارفان حقیقى ـ و حتی مدعیان دروغین ـ سر سلسله خود را به ایشان مىرسانند و خود را وامدار و شاگرد او تلقى مىکنند.( شرح نهجالبلاغه ابن ابى الحدید، ج 1، ص 17.)
پس از آن حضرت اهل صفه و افرادى چون سلمان فارسى، ابوذر، بلال و پس از ایشان کسانى مانند اویس قرنى را مىتوان نام برد که تحت تربیت عرفان اسلامی عهد پیامبر بودند. نسل بعد را که به صحابه پیامبر محشور بودند «تابعین» خوانده اند. سپس عنوان زاهد و عابد به میان آمد و به عده ای اطلاق گشت که از دنیا کناره جسته و خود را وقف عبادت و ریاضت نموده بودند. در حدود اوائل قرن دوم هجری کم کم کلمه «صوفی» و طریقه تصوف شنیده شد که خود را سالکان طریق حق و عارفان الهی می دانستند؛ اما عرفان آنها با مبانی طریقتی ائمه هدی سازگاری و مطابقت نداشت. عرفان ناب اسلامی ـ شیعی ریشه در آموزه های ثقلین داشته و دارد؛ یعنی منشأ آن قرآن و سنت معصومین (ع) بوده است؛ اما تصوف ریشه ای التقاطی داشته که هم از آموزه های نوافلاطونیان و هم نحله های معنوی مسیحی و حتی شبه عرفان های هندی و شرقی وام گرفته بود. اولین و معروفترین چهره متصوفه، ابوهاشم کوفی بود که او، مرام و عقیده اش مورد نکوهش امام صادق(ع) قرار گرفت؛ چنانکه از امام حسن عسکری (ع ) نقل است که از امام صادق (ع ) پرسیدند ابو هاشم کوفی چگونه آدمی است؟ فرمود: «انّه فاسد العقیده جدّاً؛ واقعاً او شخص فاسدالعقیده ای است» و در ادامه فرمود: «و او همان کسی است که مذهبی را بدعت گذارد که آن را تصوف می نامند و وی این مذهب را پناهگاهی برای عقیده زشت و ناپسند خود قرار داد» (سفینه البحار، ج 2، ص 57).
علاوه بر ابوهاشم، در این دوره می توان به ابراهیم ادهم و ذوالنون مصری اشاره کرد که به هر حال طریقه و بدعت آنها باز به نسبت بدعت های بزرگ دوره های بعد، ساده تر بودند. رویارویی ائمه بعد از امام صادق(ع) با آنها به ویژه امام رضا(ع) که می فرمود: «کسی دم از صوفیه نمی زند مگر از روی خدعه یا گمراهی و یا [در خوشبینانه ترین صورت] از روی حماقت».(الاثنی عشریه، شیخ حر عاملی) و نیز امام هادی (ع) که همه فرقه های صوفیه را بی استثناء از مخالفین اهل بیت(ع) می دانست و می فرمود «الصوفیه کلهم من مخالفینا» قابل توجه و تأمل است.
از قرن دهم به بعد، همه یا اغلب صوفیه، دیگر آن اندک برجستگى علمى و فرهنگى پیشینیان خود را نیز نداشتند. شاید بتوان گفت که تصوف از این به بعد، صرفاً غرق در آداب و ظواهر و بدعتهاى بیشتری شده بود(خدمات متقابل اسلام و ایران، استاد مرتضی مطهری، ص 664 – 665). بر اثر انشعابات متعدد تصوف، فرقه های مختلفی بوجود آمد که هر دسته و فرقه در صدد حفظ موقعیت خود در برابر فرقه های دیگر و علمای مکتب اهل بیت (ع) برمی آمد. بر این اساس هر کدام سعی نمود برای جبران مافات و جلوگیری از نابودی، به ظاهر سلسله مشایخ خود را به نحوی به ائمه اهلبیت (ع) و یا به یکی از اصحاب پیامبر(ص) و یا معصومین ربط دهند!
چنانکه اشاره شد، حقیقت آن است که تصوف از ابتدا جریانی بدلی به موازات حرکت مکتب اهل بیت(ع) بوده است(ر ک: شناخت قرآن، سید علی کمالی دزفولی، بخش مکتب تفسیری متصوفه) و معصومین(ع) بارها به صراحت خطر آنها را گوشزد کرده و طریقه آنها را مخالف راه و روش حقه خود دانسته اند؛ پس بدیهی است که متصوفه در برهه هایی از تاریخ (درست مانند این زمان)، شرط ادامه حیات خود را در این تشخیص دهند که هم حدود و مرزهای عرفان و تصوف را با یکدیگر خلط کنند و هم خود را به ائمه و شاگردان آنها منسوب نمایند! اما واقع امر، عدم همبستگی و سنخیت میان تشیع و تصوف است؛ زیرا اصول و قواعد تصوف با تشیع در تضاد آشکار می باشد.
مطالعات و تحقیقات در احوال و تراجم و مشایخ صوفیه روشن می نماید که تا قبل از روی کار آمدن دولت صفویه هیچ قطب صوفی را نمی توان پیدا کرد که شیعه و پیرو اهل بیت بوده باشد (عرفان و تصوف، داود الهامی، ص 316).
ذکر این نکته در شناخت ماهیت صوفیه ضروری است که از اولین اصول این طایفه «تفرّس» است. صوفیه بر مبنای این اصل، ابتدا اشخاص ساده و زودباور را به دام میاندازند. حُمقاء خریداران همیشگی سخنان اعجاب آور آنها هستند؛ صوفى نهاد دام و سر حقه باز کرد/ بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد(حافظ)
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی در جواب استفتایی می فرماید: بسمه تعالی ـ صوفیه با فرقه ها و انشعابات بسیاری که دارند اگر چه در انحراف در یک سطح نیستند و چه بسا که برخی از آنان از ربقه اسلام شمرده نشوند، در مجموع منحرف اند و عقاید خاصه ای که دارند غیر اسلامی است، بنابر این مشارکت در ایجاد بناها و مراکز تبلیغی آنان و شرکت در محافل آنها خلاف شرع و حرام است.
چون روش گروه مذکور برخلاف روش رسول اکرم (ص ) و ائمه هدی (ع ) است و در اسلام محلی بنام خانقاه وجود ندارد و بالاخره این روش انحراف از طریقه متشرعه که متلقاه از ائمه هدی (ع ) است و موجب اضلال می باشد. مباشرت در ساختن خانقاه و کمک مالی برای ساختن آن و همکاری با این گروه و موافقت با ساختن آن به هر شکلی حرام است. خداوند مومنین را از فتن مضله محفوظ بدارد. والله العالم، لطف الله صافی، 19 محرم الحرام 1420
در پایان برای مطالعه بیشتر در این زمینه، این چند کتاب پیشنهاد می شود : 1.تاریخ تصوف، عباسعلی عمید زنجانی 2.عرفان و تصوف، داود الهامی 3.در کوی صوفیان، سید تقی واحدی صالح علیشاه 4.آن سوی صوفیگری، احمد باقریان ساروی 5.فرقه صوفیان، سید محمد محدث 6.رویشگاه تصوف، سید محمد حسین فقیه ایمانی، 7.نگرشی دیگر بر تصوف، شهاب الدین کاکویی 8. جلوه حق، آیت الله العظمی مکارم شیرازی 9. مناظرات و مکاتبات، محمد مردانی 10. رهبران ضلالت، امیر علی مستوفیان
اینجانب حدود یک سال پیش هر روز نمازهای یومیه و حتی نماز شبم و دعا را هم ترک نمی کردم و با بهترین نحو و با شوق و شور حال خاصی این اعمال را به جا می آوردم ولی بعد از اینکه دانشگاه قبول شدم کم کم از انجام دعاها و نمازهای مستحبی کناره گیری کردم و حتی به مرز ترک نمازهای واجب هم نزدیک بود برسم که خود را نگه داشتم ولی بعد از این دیگر نمازهایم کیفیت نمازهای قبل را ندارد و حتی در نماز نمی توانم حواس و ذهن خود را کنترل کنم و خیلی می خواهم به یک سال پیش برگردم و با همان شور و اشتیاق نمازهای واجب و مستحبی را انجام دهم، لطفا من را راهنمایی کنید
؟
پاسخ: از این که در سالهاى گذشته حالات معنوى خوب و رضایت بخشى داشتید بسیار خوشحال هستیم و همینکه متوجه این مطلب هستید که نسبت به گذشته حالات معنوی کمتری دارید امر بسیار ارزشمندی است، یعنی این حالت نشان می دهد که: اولا، چراغ معنویت در قلب و جان شما هنوز روشن است و ثانیا، این که شما مورد توجه حق تعالی هستید چه این که اگر او نمی خواست شما هرگز چنین احساسی را نداشتید همین که الان رنج می برید و نسبت به گذشته خود که حال معنوی بیشتری داشتید حسرت می خورید جای امیدواری است ؛ اما باید توجه داشته باشید که از دست دادن حالات معنوی معلول علت های گوناگونی می تواند باشد که شما با مراجعه به حالات نفسانی خود و همچنین بررسی دقیق آنچه که پس از قبولی در دانشگاه روی داده علت اصلی بروز چنین حالتی را در خود پیدا نموده و با توصیه هایی که در همین نوشتار ذکر می گردد در رفع آن کوشش نمائید تا بدینوسیله از این پس نیز مثل گذشته و بلکه بهتر و بیشتر در انجام طاعات الهى وامور معنوى موفق باشید. (انشاء الله)
قبل از بیان عواملی که موجب رکود معنویت در دانشجویان پس از قبولی در دانشگاه می شود و همچنین بیان برخی از راهکارها جهت حفظ و بالا بردن اشتیاق به معبود باید به یک مطلب توجه داشته باشید ؛ و آن مطلب این است که :
عواملی که موجب کاهش معنویت در انسان می گردند به دو دسته کلی تقسیم بندی می شوند :
الف : عوامل زود گذر
گاهی اوقات کاهش معنویت در انسان معلول عواملی زود گذر می باشد که پس از برطرف شدن آن عوامل انسان به سرعت به مسیر اصلی خود باز می گردد و چه بسا با اشتیاق بیشتر به مسائل معنوی بپردازد که در اینجا به سه نمونه از این عوامل اشاره می نمائیم
1- برخی اوقات از دست دادن حالات معنوی نتیجه برخی اتفاقات و حوادث زندگی می باشد از نگاه روان شناختی انسان از نظر خلقى و عاطفى معمولاً یک حالت یکنواخت ندارد. همه انسانها کم و بیش دورههایى از غمگینى و افسردگى را تجربه مىکنند و این امر طبیعى است. و علت آن هم گاهى معلوم و شناخته شده است؛ مثل از دست دادن عزیزى، شکست در بعضى از امورات زندگى، زندگى کردن در غربت و دوری از خانواده و... که هر یک از این عوامل می تواند در حالات معنوی انسان تاثیر گذار باشد و گاهی موجب کاهش حالات معنوی در انسان گردد .
2- انسان برای انجام اعمال مستحبی (همچون نماز شب و خواندن ادعیه ) همواره از لحاظ روحی دارای آمادگی نمی باشد بلکه گاهی اوقات در حال نشاط و آمادگی معنوی و گاهی اوقات هم آمادگی و نشاط لازم را ندارد که در اینصورت بر اساس تعالیم دینیمان توصیه شده در زمانیکه انسان آمادگی و نشاط کافی جهت انجام اعمال عبادی را ندارد خیلی به خود فشار نیاورد تا این کار موجب نفرت و بی حوصلگی نسبت به انجام اعمال عبادی نگردد . (برگرفته از سخن امیرالمؤمنین علیه السلام در این زمینه - بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68، ج2، ص: 227)
3- یکی دیگر از عوامل زود گذر که علمای اخلاق در این خصوص ذکر نموده اند این است که ، از دست دادن حالات معنوی تدبیری الهی در راستای مصالح بندگان خوب خدا می باشد .
بدین معنا که برخی اوقات سلب توفیقات و از دست دادن حالات معنوی تدبیر از سوی خداوند جهت بالا بردن ظرفیت بندگان صالح الهی می باشد چراکه اگر همیشه آن لذت معنوی ادامه پیدا کند. ادامه زندگی روزمره اختلال پیدا می کند و انسان ارتباط خودش را با اطرافیان قطع می کند، لذا باید ظرفیت انسان برای تحمل مقامات معنوی بالا رود به طوری که مانند اولیا و معصومان(ع) در حالی که آن مقامات معنوی را دارند در میان مردم نیز زندگی می کنند. و یا به این دلیل است که بنده خود را از عجب محافظت کند، و یا اینکه توفیقی از بنده خوب خدا سلب می شود تا با تأسف شدید او برای از دست رفتن توفیق الهی(همچون تهجد و نماز شب)، اجر بیشترى باو عنایت فرماید.
البته آنچه که از اخبار استفاده مىشود این امر خیلى اندک و به ندرت اتفاق می افتد.
بنابراین شما دانشجوی عزیز پس از بررسی دقیق وضعیت روحی خود اگر یقین کردید که علت کاهش معنویت از این نوع می باشد زیاد جای نگرانی نیست و و از این تغییر دلسرد و ناامید نباشید ، چراکه انشاء الله به زودی به وضعیت قبلی خود باز خواهید گشت .
ب : عوامل پایدار
گاهی اوقات نیز کاهش معنویت معلول عواملی است که در صورت عدم توجه به آنها و با گذشت زمان برطرف نمی شود چراکه در وجود انسان ریشه دوانده و در صورت عدم ریشه یابی و برطرف نمودن آن می تواند انسان را به نابودی بکشاند (که در این نوشتار به بیان اینگونه عوامل پرداخته ایم ) در اینصورت باید این عوامل را در وجود خود شناسایی نموده و آنها را ریشه کن نمائید.
و اما برخی از عوامل پایداری که موجب می شود تا بعضی از افراد پس از ورود به دانشگاه دچار رکود معنوی گردند به شرح ذیل می باشد .
اول : عدم احساس نیاز
یکی از مسائلی که غالبا موجب می شود تا دانشجویان قبل از ورود به دانشگاه گرایش شدیدی به مسائل معنوی داشته باشند اما پس از ورود به دانشگاه آنرا فراموش نمایند عدم احساس نیازی به خداوند متعال می باشد .
دانشجویان قبل از ورود به دانشگاه با چالش مهمی به نام کنکور مواجه می باشند و به همین دلیل برای رهایی از این چالش گرایش شدیدی به نماز و دعا پیدا می کنند اما پس از قبولی در دانشگاه و پشت سر گذاشتن این مشکل همه چیز را تمام شده می دانند لذا به سرعت وضعیت گذشته خود را فراموش کرده و به مسائل معنوی کم توجه می شوند و حتی به آن پشت می نمایند .
خداوند متعال در وصف چنین افرادی فرموده است :
وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنیباً إِلَیْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِیَ ما کانَ یَدْعُوا إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً لِیُضِلَّ عَنْ سَبیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلیلاً إِنَّکَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ (الزمر : 8)
هنگامى که انسان را زیانى رسد، پروردگار خود را مىخواند و بسوى او باز مى گردد؛ امّا هنگامى که نعمتى از خود به او عطا کند، آنچه را به خاطر آن قبلاً خدا را مى خواند از یاد مىبرد و براى خداوند همتایانى قرار مىدهد تا مردم را از راه او منحرف سازد؛ بگو: «چند روزى از کفرت بهرهگیر که از دوزخیانى!»
در اینجا این نکته را باید یاد آوری کنیم که توجه به خداوند متعال و اهل بیت علیهم السلام از لوازم زندگی یک مومن است که از سوی خودشان نیز به این امر توصیه شده است ؛ حضرت موسى در گفتاری که با خداوند داشت عرض کرد: خدایا دوست ندارم که بیمار و ضعیف گردم و در عبادت من سستى پیدا گردد و هم دوست ندارم همیشه سالم باشم که تو را فراموش کنم، بلکه دوست دارم گاهى بیمار شوم که تو را یاد کنم و گاهى سالم شوم، و تو را شکرگذارم. ( ارشاد القلوب-ترجمه سلگى، ج1، ص: 122)
اما آنچه که در این خصوص نباید فراموش کرد این است که انسان در تمامی لحظات زندگی به عنایات الهی محتاج است و حتی یک لحظه نیز از خداوند متعال بی نیاز نمی باشد
دوم : فقدان برنامه ریزی
دانشجویان قبل از ورود به دانشگاه معمولا تحت نظارت والدین خود دارای برنامه ای منظم می باشند (هم برای مسائل مادی و هم معنوی ) ؛اما به محض ورود به دانشگاه روال عادی زندگی افراد تغییر کرده به گونه ای که تقریبا تمامی مسئولیتهای زندگی از جمله برنامه ریزی فعالیتهای روزانه بر عهده خود دانشجو قرار می گیرد .
متاسفانه برخی از دانشجویان بدلیل فضای باز محیط های دانشجویی نمی توانند آنگونه که باید و شاید زندگی دانشجویی خود را بر اساس برنامه منظمی تنظیم نماید تا هم بتوانند به نحو شایسته ای فعالیت های درسی خود را پیگیری نمایند و هم از مسائل معنوی دور نمانند لذا به مرور زمان در زندگی روزمره خود دچار برخی مشکلات می گردند .
به عنوان نمونه دانشجویی که شبها را به شب نشینى و بیهودگى به نیمه مىرسانند، و معده خود را تا به حلقوم از خوردنىها پر مىکنند، و سپس در جای گرم و نرم خود به خواب میروند، چنین خوابیدهاى براى نماز شب بیدار نخواهد شد. چرا که او از ابتداى شب اسباب خواب را فراهم مىکرده , نه شب زنده داری را (أسرارالصلاة ص : 459)
همچنین اگر دانشجویی تا ساعات پایانی شب خود را با رایانه و اینترنت و چت و ... مشغول نماید ؛ نباید توقع داشته باشد که بتواند نماز صبحش را اول وقت بخواند (اگر نگوئیم که چنین کسی حتی نمی تواند برای نماز صبح بیدار شود ).
همینطور اگر دانشجویی بدون دلیل منطقی ، واحد های درسی زیادی را انتخاب نماید و خود را دچار سختی زیادی نماید نه به تحصیل مفید خود می تواند ادامه دهد و نه به مسائل معنوی خود برسد . در مقابل نیز کسانی در ایام تحصیل شب و روز خود را به بطالت و کارهاى بیهوده مىگذراند، نمىتواند در نماز و مناجات، توجه خود را کاملًا متمرکز کند و از راه یابى خیالات باطل به ذهن خود جلوگیرى نماید.
دوم : تضعیف بنیه های اعتقادی در دانشگاهها
امروزه بخش عظیمی از جوانان که در کتب درسی خوانده اند که خدا و قیامتی هست و مسائل دینی تا حدودی به آنان گفته شده و لیکن به باور و یقین نرسیده اند . اینگونه افراد اصول اعتقادی را به صورت مستدل و متقن فرا نگرفته بلکه اصول را چون فروع مقلدانه باور دارد. تعالیم دین را با انگیزه و اعتقاد انجام نمی دهد و بیش از آنکه با درایت و بینش همراه باشد با احساس و عاطفه با امور دینی برخورد دارند.
از همین رو این ضعف در عقیده و عدم استواری آن بر پایه منطق موجب گردیده تا جوانان به محض ورود به دانشگاه و مواجه شدن با تمسخر برخی افراد جاهل و با القاء شبهات دینی که از سوی برخی اساتید و دانشجویان و کتب و نشریات و... القاء می شود ، به سرعت پایبندی خود را نسبت به مسائل دینی از دست داده و مسائل معنوی به شدت در آنها کمرنگ گردد تا آنجا که خجالت می کشند حتی نماز خود را نیز بخوانند .
سوم : گناه
این عامل از عواملی است که تاثیر فراوانی در کاهش حالات معنوی انسان دارد ؛ لذا انسان نسبت به این مساله باید بسیار حساس بود و اگر دانشجویی دید بی میلی به اعمال عبادی (همچون نماز و ادعیه ) در وی طولانی شده، این امر نشانگر بروز مشکلی در زوایای وجودی او می باشد که بوسیله گناه در او ایجاد شده .
بعضی از گناهان که معمولا دامنگیر دانشجویان می باشد از قرار ذیل می باشد .
1- دیدن صحنه ها و تصاویر غیر اخلاقی از طریق اینترنت ، ماهواره ، تلفن همراه و ...
2- چشم چرانی
3- برقراری روابط نامشروع با جنس مخالف
4- جای گیری حب دنیا و زرق و برق آن در دل آدمی.
5- استفاده از غذاهایی که حلال نیستند.
6- استفاده از غذاهایی که پاک نیستند.
7- دروغ گفتن(نقطههاىآغازدراخلاقعملى ص : 258)
8- استهزاء و تحقیر مؤمنان است (نقطههاىآغازدراخلاقعملى ص : 289)
9- تکرار گناه به حدی که دل سیاه گردد و شوق عبادت گرفته شود. که با تفحص در نفس خود باید علت را پیدا کرد و مداوا نمود.
10- ایجاد مزاحمت و آزار همکلاسی ها و یا هم خوابگاهی ها
چهارم : تکبر و غرور
عامل دیگری که درترک نماز و سایر فرایض عبادی می تواند موثر باشد تکبر و غرور است صفت غرور از پست ترین اوصاف انسانی است که شاید بتوان گفت منشا بسیاری از گناهان و معاصی می گردد .
معمولا این غرور در دانشجویان پس از قبولی در دانشگاه و یا نوع رشته ای که در آن تحصیل می نمایند گریبانگیر آنها می گردد و با ،فراموش کردن گذشته خود تصور می نمایند هر آنچه کسب نموده اند بدلیل قابلیت های شخصی خودشان می باشد و ارتباطی با عنایات الهی ندارد .
خداوند در باره این گروه از افراد می فرماید :
فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتیتُهُ عَلى عِلْمٍ بَلْ هِیَ فِتْنَةٌ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ (الزمر : 49)
هنگامى که انسان را زیانى رسد، ما را(براى حلّ مشکلش) مىخواند؛ سپس هنگامى که از جانب خود به او نعمتى دهیم، مىگوید: «این نعمت را بخاطر کاردانى خودم به من دادهاند»؛ ولى این وسیله آزمایش(آنها) است، امّا بیشترشان نمىدانند.
پنجم : همنشینی با دوستان ناباب
از مهمترین عوامل دیگری که موجب می شود تا دانشجویان بعد از ورود به دانشگاه رغبت خود را نسبت به معنویات از دست بدهند دوستان ناباب می باشد .
چراکه معاشرت با افرادى که کارهاى نادرست انجام مىدهند یا حرفهاى لغو و بیهوده مىزنند به مرور زمان موجب مىگردد که حالات و رفتار آنها در روح انسان تأثیر بگذارد و حال دعا و مناجات از انسان سلب شود .
با توجه به آنچه که تا کنون گفته شد در خصوص موضوعاتی که در سؤال خود مطرح نموده اید پیشنهاد ذیل را خدمت شما ارائه می نمائیم .
الف : در خصوص خستگی از فعالیت درسی به نکات ذیل توجه داشته باشید
1- واحد های درسی خود را بنا به استعداد و ظرفیت خود انتخاب نمائید .
2- وسیله نقلیه ارزان و مناسبی همچون دوچرخه برای خود تهیه نمائید .
3- جهت ارتقاء کیفیت در برنامه ریزی تحصیلی این موضوع را با مشاورینی که در این زمینه وجود دارند در میان بگذارید.
ب : جهت کسب حضور قلب و جمع بودن حواس در نماز و در نتیجه، اشتیاق و لذت به توصیه های زیر توجه نمائید .
1- از هنگام وضو گرفتن توجه داشته باشیم که داریم برای چه کاری و حضور نزد چه بزرگی مهیا می شویم. چند لحظه قبل از نماز نیز فکر کنیم که می خواهیم چه کاری انجام دهیم و در مقابل چه معبودی ایستاده ایم.
2- نماز، محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال است(منتخب میزان الحکمة، حدیث 3597). وقتی انسانی بداند محبوبش چه می پسندد، انجام آن کار برایش بسیار شیرین است. حال این نماز است که محبوبِ محبوب عالم است. توجه به این مهم، لذت آور است.
3- توجه به حرکات و اذکار نماز: به عنوان مثال، تکبیرة الاحرام (همان الله اکبر ابتدای نماز ) یعنی خدا بزرگتر از آن است که وصف شود. امام صادق علیه السلام فرمود: چون تکبیر گویی در برابر کبریاء حق، هر آن چه را که در میان آسمان بلند و زمین خاکی است کوچک بدان. زیرا اگر خدای تعالی از دل بنده ای آگاه شد که به هنگام تکبیر گفتن در دل او عارضه ای از حقیقت تکبیر است به او می فرماید: ای دروغ گو! به من نیرنگ می زنی. به عزت و جلالم سوگند که حتما و حتما تو را از شیرینی یاد خود محروم می کنم و حتما حتما تو را از قرب خودم و از لذت و سرور مناجاتم محجوب خواهم نمود. پس تو را لازم است که به هنگام نمازت، دل خود را بیازمایی که اگر حلاوتش را می یابی و در جان خود سرور و خوشحالی اش را درک می کنی و دلت با مناجات حق مسرور است و از گفتگو با او لذت می برد، پس بدان که خدای تعالی تو را در تکبیری که او را گفته ای تصدیق فرموده وگرنه باید دانسته باشی که لذت مناجات را از کام تو برگرفتن و تو را از شیرینی عبادت محروم ساختن، خود دلیل است بر آن که خدای تعالی تو را در تکبیرت دروغگو شناخته و از درگاهش تو را رانده است.( سرالصلاة، امام خمینی، نشر پیام آزادی، 1360، تهران، ص 127)
در سخنی از امیرالمؤمنین علیه السلام آمده که : سجده اول یعنی من از خاک هستم. سر برداشتن از سجده اول یعنی من از خاک برآمده ام. سجده دوم یعنی من به خاک باز می گردم و سر برداشتن از آن یعنی دوباره برای قیامت سر از خاک بر می دارم.
مطالعه در اذکار و حرکات نماز، اشتیاق به آن را افزون می نماید.توصیه می شود در باب حرکات و اذکار نماز، حتما کتاب سر الصلاة امام خمینی را مطالعه نموده و حداقل، مدتی با آن مأنوس باشید. به عنوان مثال یک هفته تکبیرة الاحرام و معانی آن را مطالعه و در نمازتان رعایت کنید هفته بعد سجده و به همین ترتیب الی آخر. اثر آن را خواهید دید و لذت آن را ان شاء الله خواهید چشید.
شاید متن اوایل کتاب سنگین باشد، به طور موقتی از آن گذر کنید و به اسرار نیت، رکوع، سجده و ... رجوع نمایید.
4- توجه به ارزش والای نماز: احادیث زیر نمایانگر ارزش بلند نماز است.
- هر که خداوند از او یک نماز بپذیرد عذابش نمی کند و از هر که یک کار نیک بپذیرد عذابش نمی کند.(امام صادق علیه السلام)( اصول کافی، 3/266/11)
- هر که دو رکعت نماز بخواند و بداند در آن ها چه می گوید، نمازش که تمام شد گناهی میان او و خداوند باقی نمی ماند. .(امام صادق علیه السلام)( اصول کافی، 3/266/12)
- نماز نخستین عمل فرزند آدم است که به آن رسیدگی می شود. اگر درست شد به دیگر اعمالش رسیدگی می شود و اگر درست نبود سایر اعمالش رسیدگی نمی شود.( منتخب میزان الحکمة، حدیث3601) و ... .
5- توجه به آثار نماز
نماز را نباید از یک بعد نگاه کرد. ابعاد بسیاری ازجمله اخلاق بندگی، اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی و ... در نماز لحاظ شده است.(1)
ج: و در نهایت برای بالا بردن کیفیت و اشتیاق خود به معبود نکات ذیل را رعایت فرمائید .
1- مراقب اعمال و رفتار خود بوده و سعی کنید گناهان را چه کوچک و چه بزرگ کنار بگذارید و ترک کنید. برای شناختن گناهان نیز می توانید به گناهان کبیره شهید دستغیب و همینطور کتاب گناهشناسى، محسن قرائتى مراجعه فرمائید .
2- از گناهان گذشته توبه نموده و با توبه ، آثار گناهان را از بین برده و همیشه مراقب بود که دیگر گناه مرتکب نشوید .
3- یک دوره مطالعا تی در زمینه اصول عقاید برنامه ریزی نمائید
در این باره از کتابهاى اعتقادى آقاى محسن قرائتى آغازکنید و سپس از کتابهاى استاد شهید مطهرى. مثل: «توحید»، «نبوّت»، «اصل عدل در اسلام»، «امامت و رهبرى»، «معاد». کتاب «عدل الهى» آن شهید هم مفید است. کتاب «آموزش عقاید» اثر استاد مصباح هم در سیر مطالعاتى اصول عقاید مفید و لازم است.
4- از گفتگو با جنس مخالف، نگاه کردن به آنها، خندیدن در منظر نامحرم جدا خودداری کنید.
5- شب ها قبل از خواب وضو بگیرید و حتی المقدور چند آیه ای از قرآن را با توجه تلاوت کنید یا دو رکعت نماز مستحبی بخوانید و بعد بخوابید.
6- محاسبه نفس که هر شب یا هر هفته و یا لااقل هر ماه گذشته خود را بررسى نماید و به تعبیرى به خود نمره بدهد. اگر کار شایستهاى انجام داده سپاسگزار بوده و از خداوند ادامه توفیق را بخواهد و اگر مرتکب خلافى شده استغفار نموده و تصمیم بر ترک آن بگیرد.
7- از ثقل اصغر و ائمه هدا(ع) و توسل به ایشان بهرهگیرى نمائید .
8- جهت فراگیری واجبات و محرمات دینی مطالعه بیشتری نموده و به کتابهای ذیل مراجعه فرمائید :
- مطالعه رساله عملیه مرجع تقلید خود
- پرسش و پاسخ دانشجویی شماره 18 (احکام نگاه و پوشش )
- کتاب واجبات و محرمات در شرع اسلام / آیت الله مشکینی / دفتر نشر الهادی / 1378
9- سعى کنید همیشه وضودار باشید .
10- به زیارت اهل قبور بروید: هفتهاى یک بار به زیارت اهل قبور مؤمنین و شهداى عزیز بروید و روزى چند دقیقه در مکانى خلوت واقعیت مرگ و رفتن از دنیا ونیاز به توشه آخرت را در دل خود با فکرى عمیق جا بیندازید و اگر غفلت شما آن قدر زیاد نیست حداقل هفتهاى یک بار نیمساعت را به این فکر اختصاص دهید مخصوصا اگر این فکر در خود محیط قبرستان باشد.هدف این است که دل تکان بخورد و رغبت خود را به دنیا کم کند و به فکرآخرت و عالم قبر و قیامت بیفتد.
11- در مجالس ذکر اهل بیت, سخنرانی, درس اخلاق و مراسم مذهبی می تواند به صفای باطن شما کمک نماید حضور پیدا کنید .
12- انجام اعمال عبادی بصورت دسته جمعی اشتیاق انسان را نسبت به عبادت افزایش می دهد لذا سعی کنید حداقل نماز های خود را با حضور در مساجد و به جماعت بخوانید .
13- سعی کنید در محیط دانشگاه با دانشجویانی که بیشتر اهل معنویت، نماز و دعا و با نشاط هستند معاشرت داشته باشید و از گعده های دانشجویی که توأم با گناه و رفتارهای غیراخلاقی است اجتناب کنید.
14- برای امور معنوی خود برنامه داشته باشید
امام صادق علیه السّلام توصیه نموده اند که افراد ساعات روز خود را به سه قسمت تقسیم نمایند :
یک قسمت برای اعمال عبادی ؛ قسمتی دیگر برای همنشینی با برادراین ایمانی و دوستان و قسمت سوم نیز جهت تفریحات سالم و بدور از گناه ( الحدیت-روایات تربیتى، ج2، ص: 134)
15- شرایط مساعد را برای خواندن نماز فراهم نمائید
وقتی حال مناسبی دارید نماز بخوانید و خود را بیش از اندازه با اموراتی همچون برنامه های تلوزیونی، اینترنت و بازیهای کامپیوتری مشغول نکنید تا دیگر حوصله ای برای نماز خواندن برای شما فراهم نگردد
16- یکى از امورى که موجب توفیق بیشتر در امور معنوی مىگردد شکر نعمات خداوند است چنانچه به خاطر این موفقیتها انسان شکر خالصانه به درگاه پروردگار داشته باشد مطمئناً خداى سبحان نعمتش را بر او بیشتر خواهد کرد که خود فرموده است: لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ،(ابراهیم /7).
17- برای سؤالات و ذهنیات پوچ و یا ابهامآمیز و تردید آفرین پاسخ مناسب پیدا کنید .در این زمینه از کمک اهل تخصص وافراد آگاه بهره بگیرید و هر چه سریعتر جواب قانع کننده به ذهن خود بدهید .( البته می توانید ارتباط خود را با این مجموعه حفظ کرده و سوالات خود را مطرح نمائید)
18- زیارت اماکن متبرکه و دیدار با علماء و بزرگان مانند آیات عظام و استفاده از نصایح آنان را در دستور کار خود قرار دهید .
19- از سیستم مراقبه ، مشارطه ، محاسبه استفاده کنید، یعنی در طول روز مراقب اعمال خویش باشید و شب هنگام محاسبه کنید تا ببینید به وظایف و برنامه هایی که دین از افراد با ایمان توقع دارد ( که در این نوشتار به بخشهایی از آنها اشاره شد ) عمل کرده اید یا نه و در صورتی که عمل نکرده باشید با خود شرطی را بگذارید تا خود را مقید به ان اعمال نمائید.
20- برای مقابله و مواجهه با محیط های ناسالم ، تمسخرهای افراد نادان و همچنین خجالتی بودن اعتماد به نفس خود را تقویت کنید .
21- تماشاى فیلم ها و صحنه هاى مبتذل و آلوده به گناه و همین طور رفتن به محیط هاى نامناسب را ترک نمائید .
22- از همنشینی با دوستان ناباب پرهیز نمائید .
23- زمینه مناسب از لحاظ زمانی و مکانی برای خواندن نماز فراهم نمائید مثلا بعد از اینکه در اول وقت نماز خوانده شد سفره غذا پهن کنید نه اینکه نماز به بعد از غذا موکول شده و سنگینی غذا انسان را از نماز خواندن باز دارد .
24- وظیفه اصلی خود را فراموش نکنید
وظیفهى اصلى شما در دوران دانشجویى توجه کامل و کافى به درس و تحصیل و پیشرفت تحصیلى خودتان است و به عنوان یک فرد مذهبى و متدین در تحصیل علم هم باید از بهترینها باشید. بنابر این نباید اوقات خود را به بطالت و هرزگی بگزرانید
-----
پی نوشت :
1- در این زمینه می توانید به کتابهای ذیل را مطالعه نمائید
- راز نماز، محسن قرائتى
- راز نماز، بىآزار شیرازى
- پرواز در ملکوت، امام خمینى
- از ژرفاى نماز ، آیتالله خامنهاى
- این است نقش عبادات، محمد باقر صدر
- پرتوى از اسرار نماز، قرائتى.
- آداب الصلاه، امام خمینى.
- صلاه الخاشعین، دستغیب.
- اسرارالصلاه، جوادى آملى.
- پاداشهاى نمازگزاران
- داستانها و حکایتهاى نماز
- یکصد و چهارده نکته درباره نماز محسن قرائتی
- اسرار نماز شهید ثانى ترجمه مهدىپور
- اسرار الصلاة میرزا جواد ملکى تبریزى
- 1000 نکته درباره نماز، حسین دیلمی
- حکمت عبادات، آیت الله جوادی آملی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید