بازدید امروز : 527
بازدید دیروز : 62
عرفان کاذب چیست و چگونه به وجود آمد؟
از این که این نهاد را برای پاسخ گوی خود انتخاب کرده اید از شما متشکریم و امیدواریم پاسخ گوی مناسبی برای شما باشیم.
در ابتدا پیرامون عرفان حقیقی و تأثیر گذار در روح و جسم، آخرت و دنیا، سعادت و شقاوت مطالبی را ایراد می کنیم، سپس در مورد عارفان های کاذب سخن می گوئیم.
«عرفان»
جان شرع و جان تقوى عارف است--- معرفت محصول زهد سالف است
زهد اندر کاشتن کوشیدن است--- معرفت آن کشت را روییدن است
عرفان به شناختی که به وسیله ی شهود(دیدن) قلبی خداوند برای شخص عارف حاصل می شود گفته می شود. این شهود نیز به وسیله ی رعایت تقوای الهی و رسیدگی به نفس و اصلاح آن حاصل می شود. روی بر تافتن از اعمال طالح و روی آوردن به عمل صالح فرد را به این جایگاه رفیع و والا می رساند. چرا که آراستن خود به فضایل و دوری جستن از اعمال پست یا همان رذایل اخلاقی فرد را رشد می دهد تا جای که خداوند را با چشم دل می تواند روئیت کند. تبین این امر هم چنین است که با طهارت قلبی درون فرد صاف و صیقل می یابد و این عاملی می شود تا خدا در آن تابش یابد.
یکی ازمراحل سیرو سلوک سیر از خلق به خدا و سفر بعدی از خدا به خلق است. که در دومی کثرات را هم با وجود می بیند. که شاید مقام جمع الجمعی نیز نامیده می شود. مگر انسان به سوی وحدت نمی رود چه لزومی دارد که کثرات را که سرابها هستند بعد از رسیدن به وحدت دوباره ببیند خوب مگر وجود منبسط همه کمالات را یکجا ندارد .پس به دیدن ودرک کثرت وخلق واشیاء دیگر بعداز آن چه نیازی است. خوب انسان هم فقط خدا را می خواهد نه چیز دیگر . خوب بعد از فناء فی الله، انسان، دیگر کثرات را نمی خواهد درست است؟ پس چرا مقام جمع الجمعی بالاتر است.یا اینکه بعد از آن باز به سوی وحدت می رسد؟ لطفاً توضیح دهید.
پرسش شما دوست عزیز، نشان از دقت بالای شما در تجزیه و تحلیل مسائل دارد که بابت آن از شما تشکر مینمایم و پاسخ پرسش شما را درچند بند به صورت کوتاه و غیر فنی و با زبانی ساده بیان مینمایم؟
عرفا در سیر عرفانی خود دارای چهار سفر هستند که به اسفار اربعه، معروف است. این سیر ها به ترتیب طی مسیر عبارت است از:
• سیر از خلق به حق ( سیر من المخلوق الی الخالق)
• سیر در حق ( سیر فی الحق بالحق)
• سیر از حق به خلق ( سیر من الحق الی الخلق بالحق)
• سیر در خلق ( سیر فی الخلق بالحق)
هر یک از این اسفار چهارگانه دارای فلسفهای در عرفان میباشند. در سیر اول سالک به مقام فنا و جمع الجمعی میرسد. که هدف از آن رسیدن به وحدت است. و وحدت وجود را شهود میکند به این معنا که در مییابد همه موجودات عالم که از آن تعبیر به کثرات میشود، مظهر و شان حق تعالی به عنوان یگانه موجود میباشند. این مظاهر و شؤون خیال، توهم، سراب نیستند، بلکه مظاهر وجود خدای متعال می باشند که از آن تعبیر به شان میشود که از وجود او موجودند. تنها جهله صوفیه و ناآگاهان از معنای وحدت وجود، موجودات را، توهم و سراب میدانند. در نتیجه در سیر اول عارف این حقیقت را که به آن علم داشت، به شهود مشاهده میکند که تمام هستی مظهر و شان اند و اوست یگانه.
فلسفه دعا چیست؟ چرا هر چه دعا می کنم خداوند دعای مرا اجابت نمی کند؟
در این مورد پاسخهای زیادی در آیات و روایات وجود دارد که ما به ذکر مهمترین آنها میپردازیم. از مهمترین فلسفههای دعا، اعلام و اظهار بندگی و فقر و وابستگی به منبع لایزال الهی و غنای مطلق او میباشد.(میزان الحکمه/باب دعا) اگر به ادعیهای که از اولیای معصوم و بزرگان دین رسیده است توجه نماییم، در هیچ جا خبری از این نیست که من دعا میکنم تا حاجت خود را آنگونه که خود میخواهم دریافت دارم و اگر چنین نشد دعا مفید نبوده است.
لطفا بفرمایید راه درمان ناامیدی شدید از درگاه خدا و اهل بیت چیه؟ چیکار کنم؟ من خیلی ناامید شدم دیگه هیج امید و اعتقادی به هیچکدوم از اذکار و دعاهای وارده ائمه و...برایم نمانده؟
از این که سوال خود را با این نهاد در میان گذاشته اید از شما متشکریم. امیدواریم پاسخ گوی مناسبی برای حس اعتماد شما باشیم.
پرسشگر گرامی سوال شما بسیار کلی است و مشخص نکرده اید که چه اتفاقی افتاده است که این ناامیدی سایه ی خود را بر زندگی شما باز کرده است و باعث دل نگرانی شما شده است.
لازم است چندین بار پرسش و پاسخ صورت بگیرد، تا بدین وسیله مسئله ی شما مشخص بشود و آن گاه بر روی آن تمرکز نموده و آن را مورد ارزیابی و کند و کاو قرار دهیم تا به نتیجه ی مطلوب نائل شویم.
به هر حال مطالبی را بیان می کنیم امیدواریم که مفید واقع شود.
چگونه قبولی تمام کارها مشروط به قبولی یک عمل همچون نماز است؟
به سوالی که مطرح نموده اید از دو منظر می توان پاسخ داد :
اول : نماز مقبول، شرایطى دارد؛ از جمله شرایط ولایی ، اقتصادی ، اجتماعی ، خانوادگی و ... که همگی بیانگر آن است که این عمل عبادی به عنوان ستون دین با تمام زندگى انسان و اعمال عبادی دیگر او مرتبط است؛ یعنى، شاخصى است که مىتوان مطلوب بودن و الهى بودن یک زندگى را با آن سنجید.بگونه ای که اگر نماز با تمامی شرایط اقامه گردد نشان دهنده رعایت این شرایط توسط فرد در تمامی جوانب زندگی و اعمال عبادی او می باشد و اگر این شرایط برای نماز – به عنوان ستون دین - رعایت نگردد نشان دهنده عدم رعایت این شرایط در دیگر اعمال عبادی نیز می باشد .
برای اینکه شیطان از ما دور بشه باید ذکر گفت تا کم کم مثلا از محیط خونه بره بیرون ... تعداد ذکر مشخصه؟ اینکه چه مدت زمانی طول می کشه تا برگرده؟
با سلام به شما پرسشگر محترم که در پی کسب کمال و دور کردن دشمن دیرینه انسان -یعنی شیطان- از خود هستید.
به طور کلی هر قدر ارتباط و معرفت انسان با خدای متعال عمیق تر و گسترده تر باشد، تسلط شیطان بر او کمتر است. چنان چه خدای متعال در این باره می فرماید: شیطان تسلطی بر کسانی که مؤمن بوده و بر پروردگارشان توکل می کنند ندارد) نحل، آیه 99 .(و نیز می فرماید: تو (شیطان) بر بندگان خاص من تسلط و نفوذی نداری (اسراء، آیه 65).
چرا نماز اینقدر مهم است, یعنی اگر کسی نماز نخواند به جهنم می رود؟ وضعیت افراد در آخرت چگونه است؟
در پاسخ به این سوال مهم به چند روایت اشاره می کنیم و در پایان ضمن نتیجه گیری به وضعیت افراد و گروه هایی که به بهشت می روند یا جهنم و یا وضعیت دیگری دارند اشاره می کنیم:
1ـ ضریس کناسى گوید: به امام باقر( علیه السّلام ) عرض کردم قربانت گردم خداشناسانى که به محمد (صلى اللَّه علیه و آله) ایمان دارند و مسلمان هستند و از دنیا مىروند ولى امامى را نمىشناسند و به ولایت شما معتقد نیستند پایان کار آنها چه خواهد شد؟ امام (علیه السّلام) فرموند: آنها در قبرهاى خود خواهند ماند و از آنجا بیرون نخواهند گردید، هر کدام از آنها که کارهاى نیک انجام داده باشند و عداوت و عنادى از آنها نسبت به ما ظاهر نشده باشد از قبر او راهى به طرف بهشتى که خداوند در مغرب آفریده است باز مىگردد و روح و بشارت به قبر او مىرسد.
من هر کاری که می کنم « خواندن نماز، قرآن، ...» احساس می کنم ریا می کنم بعد استغفار می کنم ولی دوباره این افکار به ذهنم می آید، لطفا مرا راهنمایی کنید؟
قبل از پاسخ به آنچه مطرح نموده اید توجه شما را به چند نکته جلب می نمائیم :
اول : ریا، یعنی طلب منزلت و مقام در دلهاى مردم به وسیله عبادات و طاعات خداوند متعال که اینگونه ریا حرام است و سبب باطل شدن عبادت مىشود . به تعبیر دیگر شخص ریاکار در بین مردم نشان مىدهد که مخلص و مطیع واقعى خداوند است ، در صورتى که در حقیقت چنین نیست.
دوم : نباید فراموش کرد که تحقق ریا مشروط به قصد ریا است یعنى اگر قصد و نیت بر ریا نباشد، گناه نیز محسوب نمىشود اگر چه مردم عبادت انسان را ببینند و احیانا تعریف هم بکنند. علاوه بر اینکه ریا وابسته به داشتن غرضی از اغراض دنیوى نظیر کسب محبوبیت، ثروت و جاه و مقام مىباشد.
داشتن هر تصور ذهنی از خدا نادرست است، همچنین برقراری رابطه در انسان نیازمند داشتن نوعی تصور(علم) از مخاطب است، پس در هنگام ذکر یا دعا یا عبادت انسان چگونه خدا را مخاطب قرار می دهد؟ لطفا کامل توضیح دهید و اگر این مطلب در کتابی هست حتما ذکر کنید؟
پاسخ: دوست گرامی. خدا جسم نیست که بخواهیم از او تصور جسمانی داشته باشیم. ولی اینطور هم نیست که هیچگونه شناختی از خداوند نداشته باشیم و در دعا مخاطب خود را نشناسیم. منظور از خدای متعال از دیدگاه حکمت اسلامی همان وجود است. یعنی متن وجودی که تمام هستی را پوشانده است و در تمام اشیاء سریان و حضور دارد. به قول قرآن کریم: اینما تولوا فثم وجه الله. به هر طرف که بنگرید, همانا وجه خداوند را مشاهده می کنید. لازم نیست برای یافتن خداوند تلاش کنیم. خدای متعال وجودی است که حتی در سراسر هویت خود ما سریان دارد و هست و از رگ گردن نزدیک تر است. رگ گردن کجا و وجود کجا. نزدیکی وجود ما, به ما قابل مقایسه با نزدیکی رگ گردن به ما نیست.
ما در دعا و عبادت تمام هستی و وجود را مخاطب خود می کنیم و با وجود مطلق هستی سخن می گوییم. و از متن هستی بی نهایت طلب می نماییم که همان خدای متعال است. وجودی که تمام اشیا و مخلوقات مظاهر او هستند و او در تمام مظاهر خود حضور دارد.
برای مطالعه بیشتر به سایت بروید و در گزینه معرفت مطالعه کنید. موفق باشید. http://akhlagh.porsemani.ir/
یا الله" بهتر است براى تبرک به زبان بیاریم یا "یا حسین"؟
پاسخ: دوست گرامی. یا الله ذکر توحیدی خداوند است و یا حسین ع و یا علی ع و مانند آن نشانه پیوند با ولایت می باشد. انسان مسلمان شیعه نه از توحید بی نیاز است و نه از ولایت, بنابراین هر دو ذکر لازم است. اصولا دین ما مشتمل بر قوانین توحیدی و کسانی است که تحت عنوان اولیای الاهی جامعه و دین را رهبری می کنند و مجری دین توحیدی خدا هستند. بگذارید در این زمینه اولویت بندی نکنیم و با خداوند و ائمه اطهار در کنار هم رابطه و پیوند داشته باشیم همانگونه که پیامبر ص در وصیت اش فرمود قرآن که کتاب توحید است و اهل بیت که ظرف ولایت هستند از هم جدا شدنی نیستند. موفق باشید.
در رابطه با یکی از فضایل و رذایل اخلاقی توضیحاتی بنویسید. ( نگاه به نامحرم و راه های کنترل آن(
پاسخ: دوست گرامی. کنترل نهایی نگاه به نامحرم فقط از دو طریق به نتیجه قطعی می رسد. یکم اینکه انسان به معرفتی برسد که خداوند را حاضر و ناظر واقعی ببیند و بداند و باور داشته باشد. دوم اینکه تصمیم قطعی برای نزدیک شدن به خداوند و سیر و سلوک داشته باشد و بداند که گناه مانع این راه است و باور داشته باشد. ولی به صورت عمومی راه هایی نیز هست که انسان بتواند تا حدودی به این مهم دست یابد. برای این منظور به سایت ما بروید و در گزینه اخلاق جنسی مطالعه کنید. موفق باشید. http://akhlagh.porsemani.ir
من کاملا از خدا دور هستم، نمازمو خیلی با فاصله میخونم یا کلا نمیخونم. مشکلات بزرگی به تازگی در زندگیم پیش اومده صبر و تحمل ندارم در مشهد ساکنم. اطلاعات مذهبی زیادی دارم اما اثر گذار نبوده شاید چون قسی القلب شدم لطف کنید سریعا راهنمایی ام کنید تا منقلب شوم؟
دوست گرامی. شما مانند کسی هستید که معلق و سرگردان است, یعنی تعلق به جایی ندارد و تکلیفش روشن نیست و نمی داند چرا باید نماز بخواند و صبر کند و مانند آن. ما دو فضا داریم که تکلیف را روشن می کند. فضای خارج از دین توحیدی و ولایت خدا که همان فضای ولایت شیطان است و فضای داخل ولایت خداوند. کسانی که با اختیار خودشان این دو فضا را انتخاب کرده اند بلا تکلیف نیستند و می دانند که چه باید بکنند, ولی کسانی که هنوز به این آگاهی نرسیده اند و با فضای دین و ولایت خدا و فواید آن آشنا نیستند, این حالت شما را دارند. سعی کنید با شناخت, باور و عزم از این حالت خارج شوید.
چه کار باید کرد که شیطان کمتر ما را وسوسه کند و خداوند بیشتر به ما توجه کند؟
پاسخ: دوست گرامی. راهکار سوالی که کرده اید اخلاص است. به هر مقدار که انسان در مسیر خداوند خود را برای خدا و کسب رضایت خدا خالص می کند و از دنیا زدگی و لذت طلبی افراطی دور می شود, به خدا نزدیک و از شر شیطان در امان می ماند. در قرآن کریم هست که شیطان گفت: من همه را فریب می دهم مگر بندگان خالص شده را. شیطان در آنها نمی تواند نفوذ کند. باید سعی کنید کم کم انگیزه های دنیوی را در خود تضعیف و انگیزه های خدایی را در خویش تقویت نمایید تا کمتر شیطان شما را وسوسه نماید. موفق باشید.
معنی این عبارت چیست؟ «برای حرکت به سمت خدا» راهی که نه نیاز به استاد و راهنما دارد و نه چیز دیگر و راه منحصرهم هست، عمل به وظایف شرعیه و ترک گناه و معصیت خداست در اعتقادیات و عملیات (استفتایی است از دفتر آیت الله بهجت ره)
پاسخ: دوست گرامی. بله واقعا راه همین است, ولی نکته مهم این است که شناخت وظیفه بسیار گسترده است و نیاز به اگاهی دارد. وظایف فردی و اجتماعی دو بخش مهم هستند که انسان باید بشناسد و در هر موقعیتی که هست آنها را رعایت نماید. در این صورت حتما به اهداف معنوی خود می رسد. شناخت توحیدی خداوند و هستی و انجام عبودیت خداوند و در کنار آن شناخت ولایت خدا و اولیای خدا و ولایت فقیه در زمان غیبت و ولایت پذیری مهمترین عرصه های این شناخت و عمل هستند. البته در مقابل شناخت شیطان و ولایت شیطان و
تاثیرات آن نیز به عنوان دشمن شناسی لازم است. موفق باشید.
می خواستم بپرسم راههاى تسلط بر نفس و همچنین صبور بودن و کنترل خشم در اسلام چگونه است؟
دوست گرامی. بهترین راه تسلط بر نفس و کنترل خشم قرار گرفتن و هماهنگ شدن با فضای رحمانی و توحیدی و ولایی حاکم بر اسلام و روابط افراد جامعه اسلامی است. مشکل اینجا است که این فضا در جامعه ما هنوز کاملا اسلامی نشده است, ولی فضای اردوگاه اسلام پر از رحمت و مهربانی و عشق است. عشقی که میان مومنین و خداوند و همچنین میان خود مومنین حاکم است, مانع خشم و پرخاش گری میان آنان می شود. در راهکار بنیادین, مومن از آن جهت که مومن است صبور است و صبر ریشه در ایمان دارد. راهکارهای دیگری هم دارد که خوب است به سایت مراجعه و مطالعه کنید. http://akhlagh.porsemani.ir/term45
چرا آرزوی مرگ می کنیم؟
دوست گرامی. آروز و درخواست مرگ ازخداوند, مکروه است و مومن چنین آرزویی ندارد, زیرا زندگی برای او موهبتی است الهی و فرصتی است برای تقرب به خداوند و خدایی شدن و هرگز حاضر نیست چنین فرصت زیبا و ارزشمندی را از دست بدهد اگر چه گرفتار بلا و سختی فراوان گردد. آروز مرگ به طور معمول ریشه در عواملی دارد مانند ناامیدی و شکست و ضعف در برابر سختی های زندگی و گناه و احساس پوچی و بی هدفی در زندگی و مانند آن که خوب است به صورت مفصل در این زمینه در سایت مطالعه کنید. http://akhlagh.porsemani.ir/term30
آیا می شود راه کسب اخلاص و استقامت در اخلاص را بفرمایید؟
دوست گرامی. اخلاص یعنی خالص شدن انگیزه و عمل برای خداوند. بهترین روش برای رسیدن به اخلاص, معیار قرار دادن رضایت خداوند و اهل بیت ع در تمام انگیزه ها و اعمال است. سعی کنید به تدریج در این مسیر حرکت کنید, به هر مقدار که زندگی و رفتارتان به رضایت خدا و اولیای او نزدیک تر می شود, خالص تر می شوید.
اثرات مال حرام در زندگی چیست؟ آیا شخص نمی تواند هدایت یابد؟
دوست گرامی. شاید اولین شرط سلوک الی الله این است که لقمه انسان حلال باشد و لقمه حرام اولین مانع راه خدا است. عدم استجابت دعاها، عدم قبولى نماز، پذیرفته نشدن اعمال صالح، عدم استشمام بوى بهشت، تضعیف ایمان، اخراج از صیانت الهى، کاهش رزق حلال، خروج از ولایت پیامبر و اهل بیت او، حسرت در روز قیامت، لعن ملائکه، کوردلى آثار لقمه حرام است و در مقابل لقمه حلال موجب نورانیت دل و استجابت دعا و آمرزش و حفاظت الهى مىگردد. البته این تاثیرها همه در حد اقتضا است و حتمیت ندارد و کنترل پذیر است. موفق باشید.
راههای غلبه بر حسادت چیست، لطفا توضیح دهید؟
دوست گرامی. ریشه حسادت در ضعف معرفت توحیدی است. توحید یعنی معتقد باشیم هر کسی هر چه دارد از ناحیه خدا است و خداوند است که به هر که هر چه بخواهد می دهد یا می گیرد و در کار خدا نمی توان چون و چرا کرد که او حاکم و مالک مطلق هستی و عالم و حکیم و قادر است و اگر صلاح بداند ما را از نعمت های خود برخوردار می کند و شخص صاحب نعمت نیز خودش کاره ای نیست و هر چه دارد از ناحیه خدا است. در این صورت دلیلی برای حسادت به شخص وجود ندارد و باید از مالک و منبع هستی نعمت خواست. برای مطالعه بیشتر به سایت مراجعه و مطالعه کنید. موفق باشید. http://akhlagh.porsemani.ir/term45
من یه مشکل خیلی بزرگ دارم اونم اینکه دروغ میگم نمی دونم چرا؟ می خوام فقط در معرض دید همه باشم واسه همین دروغ میگم خسته شدم، خواهشا یه راهکاری بدین به خدا دیگه از خودم خسته شدم از خودم بدم میاد.
دوست گرامی. دروغ گویی با ایمان سازگار نیست. در روایات هست که مومن دروغ نمی گوید. اصولا فضای ایمان فضای صداقت و پاکی است و با دروغ نمی سازد. ریشه دروغ یا نفسانیات است یا حب جاه است و یا حب مال و ثروت و یا ترس و ضعف نفسانی . این مسایل و نقایص مربوط به کسی است که ایمان قوی ای ندارد. کسی که ایمان دارد و وارد فضای زندگی ایمانی است, به هیچ وجه امکان ندارد که دروغ بگوید چون با دروغ شخصیت و فضای زندگی خود و جامعه اسلامی را آلوده و غبار آلود خواهد کرد. برای مطالعه بیشتر به سایت مراجعه کنید. http://akhlagh.porsemani.ir/term52
درباره عقل ودل توضیح دهید؟
دوست گرامی. عقل و دل دو وادی در مسیر سلوک انسان است. انسان با خروج از وادی طبیعت وارد وادی عقل می شود و تمام زندگی خود را بر اساس حجت و استدلال بنا می نماید و بعد از محکم شدن در این وادی, محصول آن شکوفایی محبت و عشق است که باعث می شود سالک وارد وادی عشق و محبت شود و به نهایت کمال برسد. فکر می کنیم سوال شما درباره رابطه و یا تضاد عقل و عشق باشد، بنابراین برای آگاهی از این موضوع به سایت مراجعه و در گزینه محبت مطالعه کنید. در صورتی که منظور دیگری دارید دوباره سوال مطرح نمایید. http://akhlagh.porsemani.ir/term34
چکار کنم که بتوانم حق را از ناحق تشخیص دهم؟
دوست گرامی. شناخت حق و باطل از ضروریات زندگی ایمانی و بصیرت مومن است، زیرا در غیر این صورت انسان دچار فتنه ها و گمراهی خواهد شد. راه شناخت حق و باطل، حکمت آمیخته و مطابق با وحی است, منتهی به دلیل لغزنده بودن راه برای انسان های عادی, حتما باید به اهل ولایت و تبیین کسانی که از بصیرت دینی بهره دارند، رجوع شود. به همین دلیل پیامبر گرامی اسلام فرمود: من در میان شما دو چیز می گذارم، قرآن و اهل بیتم، این دو از هم جدا شدنی نیستند. دین و آموزه های قرآنی در کنار تبیین و هدایت های اولیای دین برای این منظور راهگشا خواهد بود.
من گیج شدم بداخلاقی با عصبانی بودن چه فرقی داره مثلا اون چه می کنه که اون یکی نمی کنه مثال بزنید. خوش اخلافق چه ویژگی داره؟
از اینکه با جوانی با ایمان و مستعد کسب فضایل اخلاقی مکاتبه می کنیم بسیار مسرور و شادمانیم و امیدواریم که بتوانیم در این مسیری که قدم برداشته اید شما را یاری کنیم.
تعریفی ازخوش اخلاقی:
خوش اخلاقی دارای دو معنای عام و خاص است. معنای عام آن اتصاف به فضایل اخلاقی و تحصیل مجموعه کمالات و خصلت های پسندیده ای است که انسان در مسیر خودسازی و پرورش نفس، خود را به آنها می آراید. و معنای خاص آن خوشرویی، خوشرفتاری و برخورد شاد و پرنشاط با دیگران است. امام صادق (ع) نیز در اینباره می فرمایند: حسن خلق آن است که برخوردت را نرم کنی، سخنت را پاکیزه گردانی و برادرت را با خوش رویی دیدار نمایی (جامع السعادات، ج1، ص324). آنچه در جامعه و بین مردم از معنای خوش اخلاقی وجود دارد همین معنای خاص آن می باشد.
اهمیت خوش اخلاقی:
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید