بازدید امروز : 525
بازدید دیروز : 62
افرادی که از روی تنبلی نماز صبح خود را قضا می نمایند در صورت خواندن قضا به چه عذابی گرفتار می شوند؟
در روایات متعددی به سرنوشت نافرجام کسانی که نسبت به نماز اهمیت نمی دهند پرداخته شده است کسانی که برایشان تفاوتی نمی کند که نمازشان در وقت خودش خوانده می شود یا نه , یا اینکه هرگاه میلشان کشید می خوانند و هرگاه دلشان نخواست ترک می کنند . از جمله روایتی که از حضرت فاطمه زهرا (س ) نقل شده که ایشان از پدر بزرگوارشان پرسیدند : پدر جان ، ! زنان و مردانی که نسبت به نماز بی اعتنا هستند و نماز را سبک می شمارند، چه عواقبی را در پیش دارند؟ رسول خدا (ص ) فرمود: ای فاطمه جان !هر کس از مردان و زنان نمازش را سبک بشمارد خداوند او را به پانزده بلا مبتلا می سازد: شش مورد در دنیا، سه مورد در وقت مرگ ، و سه مورد آنها در قبر و سه مورد در قیامت زمانی که از قبر خارج شود:
آیا دعا یا ذکر خاصی برای طلب خارج شدن حب دنیا از قلب وجود دارد؟
از اینکه با جوانی مؤمن و مستعد خودسازی هم کلامیم بسیار خوشحال و مسروریم و ساعاتی را که در خدمت کردن به شما سپری می کنیم یقیناً از بهترین ساعات عمر ما خواهد بود. در ادامه مطالب به شما دوست عزیز عرض خواهیم کرد که اولین قدم برای رسیدن به تقوا و رستگاری، همانطور که خود شما به این نتیجه رسیده اید، زهد ورزیدن نسبت به دنیا و ترک حب دنیاست چرا که در روایات اسلامی داریم (رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ حُبُّ الدُّنْیَا) سر منشأ تمام بدیها و رذایل حب دنیاست. پس اولین شرط برای سیر در مسیر اللهی ترک حب دنیاست و امیدواریم بتوانیم در این راه مقدسی که قدم برداشته اید شما را یاری کنیم. ا لبته ا ین را هم بگوییم که خارج کردن حب دنیا از دل و جایگزین کردن حب خدا و اولیای او تنها با یک دعا و یا ذکر خاص میسر نمی شود بلکه این مسیری است که انسان باید در زندگی با کمک آموزه های دینی و راهنمایی اولیای خدا طی کند و شاید بتوان گفت تمامی دعاها و دستورات دینی و مناسک معنوی یک جنبه اش تضعیف حب دنیا و تقویت حب خداوند است.
با اینکه از نظر فکری و مطالعاتی خیلی قوی شدم و نسبت به اعتقاداتم راسختر شدم ولی فکر می کنم از نظر اخلاقی و عملی درجا میزنم، شاید هم عقب رفتم، چیکار کنم؟ توی نماز حضور قلب ندارم. کمکم کنید؟
به شما تبریک می گوئیم که به دنبال یافتن خود و جایگاهتان در نظام هستی هستید. امیدوارم پاسخ گوی خوبی برای شما باشیم.
«رابطه ی علم و عمل»
آدم خاکى ز حق آموخت علم--- تا به هفتم آسمان افروخت علم
نام و ناموس ملک را در شکست---کورى آن کس که در حق درشک است.
علم و دانش راه را برای عمل فراهم می کنند و عمل زایده ی علم و دانش است. سوالی که ایجاد می شود این است که آیا لزوماً کسی که علم به موضوعی دارد، به آن نیز پایبند می باشد، یا نه؟ این مطلب جای بررسی دارد. از این رو به این مطلب اشاره می کنیم.
از آنجایی که هر گناهی عواقبی دارد حال ممکن است آن عواقب جسمانی باشد یا روحی و معنوی می خواستم بدونم که آیا اگر شخصی گناهی مرتکب شود و توبه نماید و آن گناه عواقب جسمانی داشته باشد خداوند علاوه بر این که توبه او را می پذیرد، آیا عواقب آن گناه را نیز از شخص گناه کننده رد می نماید؟ خواهش می کنم مراراهنمایی نمایید زیرا که من از عواقب گناهی که مرتکب شده ام بسیار می ترسم و نمی دانم با وجود توبه ای که کرده ام آیا عواقب گناهم دیگر مرا تهدید نمی کند؟
دوست گرامی. ننوشته اید چه گناهی, ولی حدس ما خودارضایی است, در صورت صحت حدس در این زمینه گفتنی است: جبران شدن عوارض این عمل، به میزان و شدت و ضعف مبتلا بودن به آن بیماری بستگی دارد. ولی در هر صورت هر مشکلی و بیماری، راه درمان و حل دارد. اگر با جدیت و به تدریج از آن مشکل رهایی پیدا کنید مطمئن باشید عوارض آن نیز به تدریج از بین خواهد رفت. پس نسبت به این موضوع نیز نگران نباشید و با توکل به خدا و با تکیه بر اراده جدی خود و تلاش بیشتر با این مشکل مبارزه کنید و مطمئن باشید خواهید توانست به زندگی عادی تان برگردد.
به نظر می آید تصمیم شما بر ترک عمل خودارضائی، تصمیم عاقلانه و ارزشمندی است. و گام بسیار مؤثر و سرنوشت سازی می تواند در زندگی و بهداشت روانی و سلامت جسمانی شما باشد. چه این که این عمل ضررهای جسمانی و روانی بدی دارد اما به قول معروف ضرر را هر جا جلویش را بگیری نفع است همین که شما این عمل را ترک کرده اید نشانه این است که شما فردی قاطع و با اراده هستید و می توانید گذشته خود را جبران کنید و در واقع با ترک این عمل به سوی سلامتی، رشد و تعالی گام برمی دارید.
وظیفه ما در برخورد با گناهانی که در اطراف ما اتفاق می افتد و بر خلاف قانون است، چیست؟ از قبیل
1-سیگار کشیدن 2-بد حجابی 3-ناسزاگویی در بین حرفها 4-گوش دادن به آهنگ حرام 5-بی نمازی و ... .
در پاسخ به مطالب ذیل توجه کنید :
1- وظیفه شما در برخورد با این امور امر به معروف و نهی از مکر است با رعایت شرایط خاص آن می باشد .
2- وظیفه شما در صورتی که شرایط امر به معروف و نهی از منکر جمع باشد همان امر و نهی زبانی است ان هم با رعایت ادب و اخلاق اسلامی اما اگر احتمال تاثیر نمی دهید بلکه احتمال در گیری و ضرر مالی یا جانی قابل ملاحظه بدهید واجب نیست و مرحله بالا تر وظیفه ستاد امر به معروف و مامورین انها می باشد و باید هر موردی که لازم بود به انها اطلاع دهید ( استفتاات مقام معظم رهبری س 1055 و 1056 )
3- امر به معروف و نهی از منکر یکی از مهمترین دستورات و فرامین اسلام است که در واقع بیانگر تعهد و مسئولیت اجتماعی هر فرد مسلمان نسبت به سرنوشت جامعه اسلامی و افراد آن و ضامن اصلاح جامعه اسلامی و احیای ارزش های دینی و جلوگیری از انحراف ها و اشاعه ضدارزش ها در جامعه اسلامی است. امام باقر- علیه السلام- در مورد اهمیت امر به معروف و نهی از منکر فرمودند: «ان الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الانبیاء و منهاج الصلحاء فریضه عظیمه بها تقام الفرایض ... ؛ امر به معروف و نهی از منکر راه انبیاء و روش صالحان و واجب بزرگی است که بواسطه آن واجبات دیگر اقامه می گردد». 1
شهید مطهری در این باره می فرماید:«امر به معروف یگانه اصلی است که ضامن بقای اسلام است، اگر این اصل نباشد اسلامی نیست». 2
می خواستم بدانم بهترین حاجت چیست و بهترین راه رسیدن به حاجات چیست و بهترین روش و یا ذکر ریسیدن به نذر چیست؟
در پاسخ به مطالب ذیل توجه کنید :
1- حاجت های افراد متناسب با شرایط و اولویت ها و نوع نگرش و سلایق آنها متفاوت است .
2- برای فرد مومن شیعه بهترین حاجت ایمان کامل و مستقر و تعجیل در ظهور حضرت حجت -عج- و حسن عاقبت است .
3- برای رسیدن به حوایج در درجه اول انسان باید تمام امکانات خود اعم از امکانات عقلانی و مشاوره ای و مادی خود را بسیج نماید و با برنامه ریزی و تلاش پی گیر برای رسیدن به خواسته ها و نیاز ها تلاش کند و در کنار این تلاشها از نیروهای فراطبیعی نیز استمداد نماید و به خداوند توکل کند. مثلا برای فروش خانه ابتدا باید به بنگاهای خرید وفروش املاک رجوع کنید ویا از طریق آگهی تبلیغاتی در روزنامه ها ومراکز تبلیغاتی و...اعلام فروش نمایید . به موازات این کارها از راههای دینی برای رسیدن به حاجت خود کمک بگیرید که ذیلا خدمتتان بیان میکنیم.
نظام اخلاقی قرآن بر چه اساسی است؟
با تشکر از سوال زیبایی که مطرح نموده اید باید به عنوان مقدمه خدمت شما عرض نمائیم که :
بطور عمده نظام های اخلاقی به چهار دسته قابل دسته بندی می باشد .
الف : نظام اخلاقی ضد دینی
در اروپاى مسیحى پیش از عصر نوزایى (رنسانس)- که دوران تجدید حیات علوم و دانشهاى تجربى است- اخلاق با دین مسیحیت همراه بود و مفاهیم اخلاقى از متون دینى گرفته مىشد و از این رو، از قداست و مرتبت ویژهاى برخوردار بود. اما پس از این دوره، کم کم صبغه دینى در اخلاق ضعیف شد و این اندیشه در اذهان دانشمندان و فلاسفه اروپا مطرح گردید که اصلًا چه لزومى دارد ما اخلاق را از دین و از کتب مقدس بگیریم؟ بلکه ما مىتوانیم براساس دستاوردهاى علوم تجربى و براساس فکر و اندیشه بشرى خودمان، نظامى اخلاقى طراحى کنیم و آداب معاشرت و حدود رفتارهاى اجتماعى انسانها را مشخص سازیم. برخى از متفکران غربى از جمله کارل ریموند پوپر (متولد 1902 م) در قرن اخیر تا آنجا پیش رفتند که رسماً اخلاق منهاى خدا را مطرح نمودند و اعلام داشتند که براى پرورش اخلاقى، انسانها نیازمند اعتقاد به خدا نیستند.( فلسفه اخلاق، ، محسن غرویان ، پژوهشکده تحقیقات اسلامی ، ص: 40)
به گفته ابو حامد غزالی «کسانی که مرگ را نابودی میپندارند» پندار چه کسانی است؟
یکی از واقعیت ها ی اساسی و غیر قابل انکار برای هر متفکری مرگ است، مرگ همراه با تولد انسان متولد می گردد و این دوقلوی بهم پیوسته یعنی زندگی و مرگ همواره در طی زندگی خاکی با انسان همراه است، لیکن انسان بعلت ملموس بودن زندگی آن را احساس می کند ولی بعلت عدم شناخت مرگ آن را به فراموشی می سپارد و بعضا تا دوران معینی از زندگی خود آن را باور ندارد. در طول اعصار و قرون متمادی این پدیده اساسی توجه بشر را به خود جلب کرده و بطوریکه انسان به موضع گیریهای متفاوتی در برابر آن پرداخته است. به طور کلی می توان دو دیدگاه متفاوت در باره مرگ تشخیص داد:
الف- دیدگاه کسانی که مرگ را پایان زندگی می دانند و پس از زندگی در این جهان خاکی، زندگی دیگری را برای انسان قائل نیستند و یا بعلت غوطه ور شدن در هوسها و شهوات حد ارزشهای انسانی را زیر پا گذاشته اند (انسان دارای دو بعد حیوانی و انسانی می باشد که بعد حیوانی آن پس از رنسانس بشدت مورد توجه قرار گرفت ولی بعد انسانی او که شامل صفات و ملکات اوست به باد فراموشی سپرده شد و اصولا فلاکت و بدبختی امروز ناشی از همین طرز فکر اوست.) و دنیا را معبود و معشوق خود قرار داده اند. اینان مرگ را ناگوار و و وحشت ناک می دانند و همواره از آن فراری و نسبت بدان هراسناک اند. در نظر آنان مرگ عفریتی است که انسان ها را یکی پس از دیگری با بی رحمی می بلعد. برای اینان مرگ دارای چهره ای زشت و هراسناک است و مرگ را پایان همه چیز می دانند این دسته افراد و رجال و فلاسفه مربوط با این طرز فکر را مادیون می نامند که از دیرباز در جهان وجود داشته اند و امروزه نیز در عرصه موجود هستند، نمونه پیروان این طرز فکر، تفکرات و روش مادیون امروز جهان است.
اگر کسی بخواهد اخلاق و رفتار خود را چک کند و بعد اصلاح کند، چه اموری در اولویت قرار می گیرند؟ چگونه؟
در پاسخ باید عرض کنیم سوالتان بسیار کلی است چه هر عادتی به روشی کسب و یا ترک می شود لذا برای جواب نیازمند اطلاعات بیشتری هستیم. اما با وجود این نکات کلی زیر تقدیم می گردد:
قبل از بیان موارد خاص عرض می کنیم به طور کلی هر کسی باید خود را ارزیابی کند که اهل کجا است. اهل ولایت خدا و اردوگاه اهل بیت ع است یا خدای ناکرده اهل ولایت شیطان و اردوگاه دشمنان خدا است. علامت آن این است که ببیند اگر باز هم صحنه ای مانند کربلا و عاشورا پیش بیاید, در کدام طرف خواهد بود. اگر مطمئن شود که در طرف امام حسین ع خواهد بود و تا پای جان ایستادگی خواهد کرد, بداند که هیچ مشکلی در دنیا و آخرت نخواهد داشت و مورد شفاعت ایشان قرار خواهد گرفت. اما اگر شک داشت بکوشد تا به یقین برسد, زیرا تنها کسانی اهل نجات هستند, که مورد قبول و رضایت خداوند و اهل بیت ع به خصوص امام زمان عج هستند و مور شفاعت ایشان قرار می گیرند.
چه ارتباطی بین نماز و نظم درزندگی وجود دارد؟
عنوان مقدمه باید عرض کنیم :
خداوند متعال تمام آفرینش را براساس نظم استوار نموده است و در دستگاه خلقت، هر پدیده ای جای خاصی دارد و مأموریت و کار ویژه ای به عهده دارد. کرات آسمانی در مدار معیّنی حرکت می کنند، فصول سال و گذشت شب و روز نظم خاصی دارد و خلقت اشیا از اندازه، حدّ و میزان خاصی برخوردار است. خدای تعالی می فرماید: «إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ»( قمر، آیه 49) ما هر چیزی را به اندازه (و روی حساب) آفریدیم.
درقرآن کریم نیز بخش عظیمی از دستورات و سفارشات در راستای تنظیم اندیشه و اعمال انسان است. امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ می فرماید: « أَلَا إِنَّ فِیهِ عِلْمَ مَا یَأْتِی وَ الْحَدِیثَ عَنِ الْمَاضِی وَ دَوَاءَ دَائِکُمْ وَ نَظْمَ مَا بَیْنَکُم » ؛ « آگاه باشید که آگاهی از آینده، خبر از گذشته، داروی درد (نادانی و گمراهی) و نظم و ترتیب زندگی روزمرّه شما در قرآن (آمده) است. »
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید