بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 549
چگونه ذهن خود را از رفتن به سوی نامحرم باز داریم؟
از این که به دنبال وارستگی جان و پیراستگی روح خود هستید به شما تبریک می گوئیم و امیدواریم راهنمای خوبی برای شما باشیم.
«فکر»
فکر آن باشد که بگشاید رهى--- راه آن باشد که پیش آید شهى
گاهی شده است که چشم خود را به منظره ی زیبای دوخته ایم و فارغ از خوب و بد روزگار به اُفاق های دور و دراز نظر می کنیم. اما این حالت در ما زیاد به طول نمی انجامد و احساس می کنیم آشفته حالیم! مقداری که تأمل می کنیم متوجه می شویم که ذهن در حال پردازش درس و دانشگاه و آینده است. این امر عامل ایجاد احساس نامطلوب و سرسبزی اطراف ما را مانند فصل پاییز به صورت خزان به ما نشان می دهد.
از این اتفاق چند مطلب را می خواهیم نتیجه بگیریم:
شناخت بیماریهای مشاعر و دل چطور ممکن است؟ مشاعر همان جلوه ها و ظهورات دل هستند، میشه بیشتر توضیح بفرمایید؟
در فرهنگ معین مشاعر به معنای حواس آمده است و عبارت است از گیرنده هایی که سبب می شوند انسان درک صحیحی از پیرامون خود به دست آورد و شعور نیز معنای عامّی است که شامل اموری مثل ادراک ، علم ، معرفت ، احساس ، فهم و امثال آن می شود. لذا ارائه ی تعریف جامع از آن حقیقتاً امری است دشوار. علّامه طباطبایی در تعریف شعور فرموده اند: شعور به معناى ادراک دقیق است از ماده - شَعر - ، که به معناى مو است. و ادراک دقیق را از آنجا که مانند مو باریک است ، شعور خواندهاند ؛ و مورد استعمال این کلمه در محسوسات غالب است، نه معقولات ؛ و به همین جهت حواس ظاهرى را مشاعر مىگویند. (المیزان ، ترجمه موسوى همدانى سید محمد باقر ، ج2، ص372 ) البته در عرف گاه به کسی هم که عقل یا حافظه اش زائل شده گفته می شود که مشاعرش را از دست داده است چرا که اسبابی از سببهای درک هستی را از دست داده است.
گناه عامل بیماری:
گناه تقسیمبندى گوناگونى دارد، مانند تقسیم به کبیره و صغیره یا تقسیم به علنى بودن و مخفى بودن و مانند آن. یکى از تقسیمات مهم گناه، تقسیم آن به گناهان جوارحى و جوانحى است. گناهان جوارحى عبارت است از: گناهان چشمى، مانند نگاه به نامحرم، گناهان زبانى؛ مانند دروغ، گناهان گوش مانند شنیدن موسیقى حرام، گناهان دست؛ مانند قتل نفس، گناهان پا؛ مانند رفتن به سمت گناه، گناهان شکم؛ مانند حرام خوارى، گناهان فرج؛ مانند زنا و امثال آن.
گناهان جوانحى که توسط شئون نفس و باطن انسان انجام مىشوند، ابتدا به دو قسم عقلى (فکرى) و قلبى تقسیم مىگردند. گناهان قلبى خود داراى اقسامى است. اقسام گناهان قلبى عبارتند از: 1. گناهان اعتقادى مانند شرک و کفر 2. گناهان اخلاقى داراى حرمت شرعى؛ مانند سوء ظن و یأس از رحمت خدا 3. گناهان اخلاقىاى که حرمت شرعى ندارند؛ مانند حسد، عجب، کبر و مانند آن.
انواع شادی چیست؟ ماندگارترین شادی چیست؟
از این که سوال خود را با ما در میان گذاشته اید از شما متشکریم. امیدواریم پاسخ گوئی خوبی برای این حس اعتماد شما باشیم.
چون ترا غم شادى افزودن گرفت--- روضهى جانت گل و سوسن گرفت
آن چه خوف دیگران آن امن تست--- بط قوى از بحر و مرغ خانه سست
باز دیوانه شدم من اى طبیب--- باز سودایى شدم من اى حبیب
انسان همواره در زندگی هیجانات گوناگونی را تجربه می کند؛ شادی و غم، آرامش و اضطراب، احساس گناه و احساس احترام و با هیجانات دیگری نیز روبرو می شود. اگر زندگی آدمی سراسر غم و اندوه بود، پی آمد آن بی تحرکی و افسردگی بود. از این رو نشاط و حرکت، شادی و شادمانی لازمه ی حیات بشری است. چرا که شادی حرکت را پدید می آورد. علی -علیه السلام- می فرماید:« شادی، انبساط روح می آورد و نشاط انگیز است. غم، گرفتگی روح می آورد وانبساط را در هم می پیچد». 1
«چیستی شادی»
شادی حالت درونی و قلبی خوش آیندی است که ما آن را در بسیاری از شرایط در خویش مییابیم. این حالت در چهره و ظاهر انسان آشکار می گردد، که همان طراوت و شادابی می باشد.
شادی را در عربی «سرور، فرح» و شادابی را «نضرت» مینامند. که حاصل تلفیق این دو، «بهجت و نشاط» بوده و با سعادت قرین است.
می خواستم بدانم چه رفتارهایی باعث ذلت و خواری انسان و چه اعمالی باعث عزت و سربلندی انسان می شود؟ به طور مثال مضمون حدیثی از حضرت علی(ع) چنین است: «اصرار در دوستی با کسی که به تو توجهی ندارد خواری است.» دنبال نمونه های بیشتری می گردم؟
با تشکر از شما دوست عزیز و آرزوی سلامتی برای شما، پاسخ شما را در چند بند ارائه می نماییم:
-خوبی و بدی رفتارهای انسان از سه منظر قابل توجه و تامل می باشد. این سه منظر عبارتند از: عرف، عقل و شرع. گاهی عرف جامعة، رفتاری را بد و رفتاری را خوب می داند. مانند این که مردی با لباسی که در جامعه محل زندگی او، مخصوص زنان شمرده می شود، در اجتماع، ظاهر شود که چنین عملی به لحاظ عرف و در دید مردم، صورت نیکویی ندارد. برخی از اوقات عقل، خوبی و بدی یک فعل را تشخیص می دهد. مانند ظلم که در دید عقل، عملی قبیح می باشد و عدل، عملی نیکو است. اما برخی از مواقع از دید شرع به دنبال حسن و قبح رفتارهای خود می باشیم. در این صورت باید بگوییم که نظر شرع نه تنها هیچ مغایرتی با عقل و عرف ندارد بلکه تمام موارد عقلی و مواردی از عرف را که از سلامت برخوردار باشد می پذیرد و آن را تایید می کند.
- رفتارهایی که باعث عزت انسان می گردد از موارد خوب و نیکو و حسن و رفتارهایی که سبب ذلت انسان را فراهم می کند از موارد بدی و قبح به شمار می رود.
فرق قضاوت نکردن در مورد دیگران با شناخت آنها در ارتباط یا شناخت خصوصیتهایشان در چیست؟
مکاتبه شما با این مرکزبازگو کننده گرایش های فکری و عقیدتی پاک و تحسین برانگیز و گویای حُسن اعتماد به این مرکز است. امیدواریم راهنمای خوبی برای تصمیم گیری در رابطه با این موضوع برای شما باشیم.
دوست عزیز!
به طور کلی در اکثر موارد شخصیت ظاهری انسان متاثر از باطن و بر اساس درون و طرز فکر او بروز می نماید. آدمی آنچه که خوب و زیبا می پندارد را می پوشد و ظاهر خود را آنگونه که زیبا تشخیص می دهید می آراید. به قول یکی از بزرگان انسان آنچنان زندگی می کند که می اندیشد.
یقینا شما خود هر لباسی را نمی پوشید و چهره ی خود را به هر چیزی شبیه نمی سازید، بلکه به گونه ای ظاهر می شوید که زیبا و شایسته خود می دانید یعنی ظاهر شما طبق فکرتان نمودار می گردد.
از کجا بدونم در مسیر رشد هستم یا نه؟ خیلی خیلی می خوام خودشناسیم کامل و کاملتر بشه اما راهش؟
درباره رشد سوال کرده اید. در این زمینه گفتنی است: هر موجودی که رشد می کند از طریق جذب مواد و نیازهای خود این کار را انجام می دهد. مثلا گیاهان از طریق جذب آب و موادی از خاک و نور خورشید رشد می کنند. انسان هم باید با جذب چیزهایی که باعث رشد او می شوند, رشد کند. برای انسان علم و عمل دو عامل اصلی رشد است. برای اینکه بدانید در مسیر رشد هستید باید ببینید در مسیر کسب علم و معرفت و عمل اخلاقی و عبادت خداوند هستید یا نه.
در مورد خودشناسی اجمالا به مراحل آن اشاره می کنیم و چون زمینه مطالعاتی آن بسیار گسترده است, طی مراحل را به خودتان می سپاریم. البته در هر زمینه ای که بخواهید از کمک دریغ نداریم.
مراحل خودشناسی:
1- شناخت دوگانگی هویت انسان. جسم و روح. خود مادی و خود معنوی
2- شناخت اینکه حقیقت انسان روحانی است و نه جسمانی
3- شناخت مقام خلافت انسان. روح انسان همان روح الهی است که به انسان دمیده شده است و به مناسبت آن انسان خلیفه خدا در روی زمین نامیده شده است.
4- شناخت ابعاد وجودی انسان شامل نفس و عقل و قلب و غرایز و فطرت و مکانیزم تاثیر و تاثر این قوا در راستای رشد انسان
5- شناخت نقائص و خرابی ها و محرومیت های اخلاقی و عبادی جهت آمادگی برای ورود به خودسازی.
مطالعه در این زمینه ها به شما در زمینه کامل سازی خودشناسی کمک خواهد کرد.
برای مطالعه بیشتر حتما به سایت پرسمان دانشجویی اخلاق سر بزنید و در گزینه خودشناسی و خودسازی مطالعه کنید.
http://akhlagh.porsemani.ir/
موقع صبر در هنگام سختیها و مشکلات چه باید کرد؟ خودمان را با چه سرگرم کنیم که این سختی طاقتمان را طاق نیاورد؟ کلا چگونه صبر کنیم و صبر چیست؟
از این که سوال دقیق، مهم و حقیقتاً اساسی خود را با ما در میان گذاشته اید از شما متشکریم. امیدواریم پاسخ گوی خوبی برای حُسن اعتماد شما باشیم.
«صبر»
صبر یعنی مقاومت در برابر سختی ها و بدست گرفتن تاب و قرار خود. صبر، نیرویی است فعال که انسان را در برابر آن چه ناخوشایند اوست، توانمند می سازد. هر مشکل و مصیبتی در زندگی، به تناسب ناخوشایندی اش، روان انسان را در تنگنا قرار می دهد و موجب بروز فشار روانی می گردد. در برابر این گونه پدیده ها، اگر فرد، توانمند و مقاوم نباشد، اختیار و تعادل خویش را از دست می دهد و به رفتارهایی فکر می کند و دست می زند که نه تنها به حل مشکل خود کمک نمی کند، بلکه مسئله ای بر مسائل او می افزاید.
کسانی که توان تحمل سختی ها را دارند، بر خود مسلط هستند و از تعادل، خارج نمی شوند. این گونه افراد در بروز یک مشکل به خوبی می اندیشند، و به موقع و به اندازه اقدام می کنند و از تحرکات زیان آور و گوشه گیری های مُضر پرهیز می کنند.
بنابراین، نه صبر به معنای سکون و سکوت است و نه هر سکوتی در مشکلات نشانه ی صبر و صلابت.
«چگونه صبور بشوم»
برای اینکه در فراز و نشیب زندگی دارای آرامش همراه با تلاش باشیم و درون مان دائماً آماج طوفان ها نگردد، امور زیر بسیار لازم و توجه به آنان ضروری است:
1.واقع گرایی: یکی از عوامل مهم در افزایش توان بردباری و یکی از مهارتهای لازم برای مقابله با فشارهای روانی، شناخت واقعیت های موجود درباره ی سختی های زندگی در دنیا است. از این رو باید بپذیریم که دنیا محل مشکلات و حوادث است. این پذیرش و این دید به دنیا انتظارات ما را تنظیم می کند. چرا که اگر دنیا را محلی برای رسیدن به خواسته هایمان بپنداریم، در صورت نرسیدن به آن کنترل خود را از دست می دهیم و به عصبانیت و خشم خود را پیوند می زنیم.
بنابراین در ابتدا لازم است که شکل واقعی دنیا را بپذیریم. یکی از کلیدهای اصلی رضایت از زندگی و توان افزائی و صبر در این نگرش نهفته است. بنابراین توجه به این که دنیا خواستگاه مشکلات است، انسان را از جهت روانی آماده و صبر را در آدمی نهادینه می سازد.
فکر آن باشد که بگشاید رهى--- راه آن باشد که پیش آید شهى
بدانید که زندگی شما به عنوان یک واقعیت خارجی، آن قدر تلخ و گزنده نیست؛ آنچه آن را تحمل ناپذیر و بسیار تلخ جلوه می دهد، تصورات و انتظاراتی است که از دنیا و زندگی داریم و اکنون آنها را بر آورده شده نمی بینید و به همین جهت ناراضی و کم صبر می شویم.
به این مثال دقت کنید: اگر در یک میهمانی یک لیوان چای داغ برای ما بیاورند، ما از این نوشیدنی انتظار یک نوشیدنی خُنک را نداریم و از این رو از داغ بودن آن، نالان و ناراحت نمی شویم؛ بلکه اگر آن را سرد بیابیم، معترض می شویم؛ چون انتظاری که از چای داریم، بر آورده نشده است. روایات فراوانی این مطلب را به ما گوش زد می کنند و این دید و بینش را می خواهند در ما نهادینه سازند، که انتظارات خود را نسبت به دنیا تغییر و واقعی کنید.
پیامبر خدا-صل الله علیه و اله و سلم- می فرماید:«هر کس چیزی را طلب کند که آفریده نشده، خود را به زحمت انداخته و چیزی نصیب او نمی گردد».(جامع الخبار/ص517). در ادامه روایت حضرت آن چیزی را که خلق نشده و مردم به دنبال آن هستند را بیان می کند و آن را«راحتی در دنیا»بر می شمارند.
خداوند متعال به داوود - علیه السلام- وحى فرمود: اى داوود! من پنج چیز را در پنج چیز قرار دادم، اما مردم آنها را در پنج چیز دیگر مى جویند؛ از این رو آنها را نمى یابند . . . آسایش را در بهشت قرار دادم، اما آنها آسودگى را در دنیا مى جویند از این رو آن را نمى یابند.( میزان الحکمه/ ج1/ص 304 ).
2. توجه به پایان پذیری و محدود بودن دنیا توان انسان را در مشکلات افزایش می دهد. چرا که این نگرش عاملی می شود تا مشکلات را همیشگی نپندارد، و این باور فرد را با انگیزه می سازد که با صبر و امید در زندگی حرکت کند. سختی های دنیا اگر چه محدود هستند، اما در ضمن همیشگی و در طول حیات در دنیا نیز نیستند. آری در دل این مشکلات آسایش نیز نهفته است« فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً؛ به یقین با (هر) سختى آسانى است»(شرح/5).
توجه به این واقعیت که با هر سختی آسانی است، با هر فرازی، نشیبی وجود دارد، عاملی است که نور امید، توان صبر و تلاش برای حرکت را در زندگی و مشکلات در وجود انسان روشن کرده و روشن نگاه می دارد. بنابراین یکی از عوامل دیگر که از واقعیات دنیا است، پایان پذیری بودن مشکلات آن است. توجه به این واقعیت برای افزایش توان بسیار موثر است، و خوش بینی راه نسبت به آینده در دل انسان ایجاد می کند و با این خوش بینی فرد اقدام به اعمال و رفتار مناسب می نماید و چنین شخصی هرگز دچار افسردگی نخواهد شد.
شخص از نیازمندی خود به حضرت صادق-علیه السلام- شکایت کرد. حضرت در پاسخ وی فرمود:« بردبار باش که به زودی خداوند، فرج تو را خواهد رساند».(کافی/ج2/ص250).
صبر و ایثار و سخاى نفس و جود---باد داده کان بود اکسیر سود
3.پذیرش موقعیت: آیا تا به حال افرادی که در مشکلات بی تابی کرده و سخن به شکایت بر می گشایند را دیده اید؟ آیا با این روش مشکلات آنها حل می شود و یا گره ای بر کار خود می اندازند؟ به راستی در این موقع چه باید کرد؟
یکی از مواردی که در مشکلات باید مورد توجه قرار داد، پذیرش موقعیت است، که خود این عاملی می شود که فرد توانش را افزایش دهد و به جای بی تابی کردن، توان تاب آوردن در مشکلات در او ایجاد شود و با فکر و اندیشه، مشورت و مشاوره، توکل و توسل راهی برای عبور از این مانع ایجاد شده بیابد.
از طرف برخورد حذفی با مشکل نباید به کار گرفت چرا که نتیجه ی معکوس خواهد داد؛ اما مدیریت کردن موقعیت های ناخوشایند، می تواند به کاهش تنیدگی و گذر سالم از دوران ناخوشایند، کمک کند. چرا که بسیاری از مسائل پیش آمده در زندگی نیاز به زمان دارد، تا از مسیر از زندگی ما کنار روند و حذف کردن آن قبل از زمان رسیده کاری بیهوده و مشکل آفرین خواهد بود.
امام على -علیه السلام- به خوبی به این مطلب اشاره می فرماید :« همانا گرفتاریها را نهایتى است که ناگزیر در آن جا پایان مى پذیرند. پس، هرگاه یکى از شما گرفتار مصیبتى شد، باید در برابر آن سر خود را پائین بیاورد [تسلیم و شکیبا باشد ]تا بگذرد؛ چه، هرگاه گرفتاریها روى آورند، چاره اندیشى، آن ها را نا خوشایندتر مى گرداند».(میزان الحکمه/ج2/ص161)
4.تفسیر: به نظر شما اسوه ی صبر یعنی حضرت زینب –سلام الله علیها- چگونه توانست بر مشکلات فائق آید؟ با دقت به مطالب زیر عامل صبر حضرت را می توان دریافت.
هر موقعیت ناخوشایندی، توسط انسان، ارزیابی می گردد. این ارزیابی ها تأثیر مستقیمی برفشار روانی حاصل از موقعیت دارد. اگر موقعیت ناخوشایند را مثبت بنگریم و یا دارای بار مثبت بدانیم، قابل تحمل خواهد بود. اما اگر آن را منفی ارزیابی کنیم، از کنترل ما خارج و غیر تحمل می گردد. در حقیقت، ما آن گونه که حوادث را تفسیر می کنیم، به آن واکنش نشان می دهیم. به بیان دیگر، حوادث، تعیین کننده نیستند؛ بلکه تفسیر ما از موقعیت ناخوشایند است که در کاهش یا افزایش تنیدگی و فشار روانی، تعیین کننده است. بنابراین، ما به وسیله ی تفسیرهایمان می توانیم موقعیت های ناخوشایند را کنترل و مدیریت کنیم، و توان خود را بالاببریم.
حضرت زینب- سلام الله علیها- در پاسخ یزید لعین هنگامی که از حضرت در باره ی حادثه ی کربلا سوال کرد، حضرت فرمود:« ما رأیت إلا جمیلا؛ چیزی جز زیبایی ندیدم». البته توضیح این مطلب جایش در این جا نیست اما می توان اشاره داشت که اهل ایمان چون همه چیز را از سوی خدا می دانند همه چیز را خیر، خوب و در رشد کمال و انسان سازی چون می بینند. بر این اساس است که این نگرش صبر و توان آنها را بسیار افزایش می دهد. بنابراین ما هم باید تفسیر مناسبی از مسائل در زندگی داشته باشیم. چرا که مشکلات بر اساس علم و حکمت خداوند شکل می گیرد و از آن جا که خداوند خیر است و رشد و کمال بندگان را می خواهد عموماً این مشکلات در این جهت هستند.
5.کاهش دل دادگی: فقدان و از دست دادن دل داشته ها از حوادث تلخی است که موجب تنیدگی می گردد. انسان به آن چه دارد، هم احساس تعلق پیدا می کند و هم نسبت به آنها دلبسته می شود. از این رو است که اگر مالی و چیزی را که نسبت به آن احساس تعلق و مالکیت داریم را از دست دهیم، بی تابی نموده و زبان شکایت باز می کنیم.
اما اگر در زندگی توجه داشته باشیم، مالک سرزمین وجود ما خدا است در سختی ها غم و اندوه تبدیل به رضا و تسلیم خواهد شد. در این موقع خواهیم دانست: مواردی که از دست ما رفته امانت بوده نه این که مال ما بوده است. آن چرا داده اند پس گرفته اند. نه این که از ما گرفته اند. این که گمان کنیم از ما گرفته اند حس مالکیت ما را نشان می دهد، از این رو دچار غم و اندوه می شویم.
امام علی –علیه السلام- می فرماید:«مال، امانت است».(غررالحکم/ح8327).
در حقیقت، مالک اصلی خداست---این امانت، بهر روزی نزد ماست
باور و نگرش که همه چیز از خدا است اگر در کسی شکل بگیرد، و به آن ایمان پیدا کند، یقیناً صبر و رضا در او تحقق خواهد گرفت.
6.کنترل اِسنادی: اِسناد یعنی تعیین این که منشأ امور، چه کسی است و چه کسی آن را هدایت و برنامه ریزی کارها را در دست دارد. برای انسان، خیلی مهم است که بداند آن چه را می بیند، از چه منبعی صادر شده و به چه کسی منسوب است. این که چه کسی مورد منشأ کارها است، نقش زیادی در کاهش یا افزایش فشارهای روانی دارد. برای انسان، خیلی مهم نیست که چه اتفاق افتاده؛ مهم تر از آن، این است که بداند چه کسی این کار را انجام داده است. اگر سختی ها را تصادفی بدانیم، آنها ما را نگران می سازد و رهزن صبر و بردباری ما می شود. اگر بدانیم و باور داشته باشیم که سختی های زندگی، بر اساس مقدرات خدای که رحیم، علیم و حکیم است، پیش آمده، بدون شک، این باور، فشار روانی را کم و قابل تحمل می کند« ما أَصابَ مِنْ مُصیبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیم؛ هیچ مصیبتى رخ نمىدهد مگر به اذن خدا! و هر کس به خدا ایمان آورد، خداوند قلبش را هدایت مىکند و خدا به هر چیز داناست».(تغابن/11).
7. با توضیحات ذکر شده می توان دریافت که یکی از عوامل مهم در افزایش تحمل و توان خویشتن داری توجه به خدا، قدرت او و یاری اوست. از این رو ایمان خود را با دوری از گناه، انجام فرامین الهی، تلاوت قرآن و خواندن نماز افزایش دهیم، تا صبر ما نیز افزایش یابد. بهترین دل کاری که در مشکلات بلکه قبل از مشکلات باید انجام داد، توجه به خالق هستی بخش است«الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آنها کسانى هستند که ایمان آوردهاند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مىیابد».(رعد/28)
در مشکلات دست به دعا بودن را فراموش نکنید« قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ؛ بگو: «پروردگارم براى شما ارجى قائل نیست(توجهی نمی کرد) اگر دعاى شما نباشد»(فرقان/77).
منبع جهت مطالعه بیشتر؛
رضایت از زندگی/عباس پسندیده/ ناشر دارالحدیث.( در این نوشتار از این کتاب استفاده شده است).
لطفا اعمالی را که باعث نزدیکی انسان به خدا می شود نام ببرید! انجام واجبات انسان را بیشتر به خدا نزدیک می کند یا مستحبات؟
در خصوص بخش اول سوالتان باید بگوئیم : آنچه که در مرحله اول موجب نزدیکی انسان به خدا می شود داشتن اعتقادات و باورهای صحیح دینی می باشد یعنی باور قلبی صحیح به اصول دین (توحید، عدل، معاد، نوبت و امامت) (1) در مرحله بعد ، عمل نمودن به دستورات دینی اعم از واجبات و مستحبات و همچنین ترک محرمات و مکروهات است که انسان را به خداوند متعال نزدیک می نماید .
از آنجا که تعداد واجبات ( 2) و مستحبات و گناهان به اندازه ای نیست که در این نوشتار بگنجد ، از شما دعوت می نمائیم برای آشنایی با این موارد به کتاب های ذیل مراجعه نمائید :
اینکه در دین اسلام این قدر به نماز اول وقت اهمیت می دهند، خب نمازهای ما که ایراد و اشکال دارد پس چه اهمیتی دارد که اول وقت بخوانیم؟
نماز دارای مراتب فراوان و درجات بسیاری است و هر درجه آن دارای ارزش است؛ زیرا آثار و برکات نماز و به خصوص نماز اول وقت به اندازه ای زیاد و و فراوان است که حتی اگر نماز، دارای نقص های فراوان باشد در حد خود، موجب خشنودی خداوند است. البته باید کوشید تا با بالا بردن آگاهی خود درباره فلسفه نماز، بویژه اول وقت و عبادت و مانند آن, از نقص های آن کاست.
دوست عزیز!
هر عملی خاصیت و فایده ی خود را دارد؛ لذا ما وظیفه داریم در عین حال که نمازمان را در اول وقت می خوانیم، نقص ها و کاستی های آن را نیز برطرف کنیم؛ نه اینکه به بهانه ی اشکال در نماز، خود را از برکات نماز اول وقت محروم کنیم.
چیکار کنم که امید و حوصله زندگی کردن پیدا کنم؟ دعا، نماز، ذکر، قرآن می خونم ولى امیدم برنمیگرده؟
با سلام به پرسشگر گرامی. از این که به ما اعتماد نموده و سوال خود را با ما در میان گذاشته اید از شما متشکریم. امیدواریم پاسخ گوی مناسبی برای این اعتماد شما باشیم.
«مدرسه ی زندگی»
اگر به جهان پیرامون خود نگاه کنیم، خواهیم دید دنیا مدرسه ی زندگی است. درس هایی می دهد که در کودکی، نوجوانی و جوانی از آن بی خبر بودیم. اما به مرور تجارب گرانقدری را به ما می آموزد و انتقال می دهد. اگر دقت کنیم، خواهیم دید دنیا محل فراز و نشیب است. اگر این مطلب را به خوبی درک کنیم، آن وقت است که احساس هایی همچون ناامیدی، غم و اندوه از صفحه ی زندگی بشر رَخت بر خواهد بست. منتهی ما توجهی به حقیقت دنیا نداریم.
به این مثال دقت کنید: برخی تا لیوانی را که تا نصف در آن آب است می بینند، می گویند نصف این لیوان خالی است. عده ای دیگر می گویند نصف آن پُر است. افرادی نیز هستند به پُری لیوان دقت دارند و در آن هنگام از خالی بودن آن نیز غفلت نمی کنند. این اشخاص افراد واقع بینی هستند. نه منفی بافی می کنند و نه مُثبت اندیش و خیال باف هستند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید