بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 262
ما برای شناخت خدای متعال سه راه در پیش روی خود داریم که به صورت مرحله ای طی می شوند.
مرحله اول شناخت او با آیات آفاقی و انفسی است. این همان راه شناخت خداوند از طریق نشانه های او در طبیعت و روش تجربی است و لازم است که انسان در ابتدای راه شناخت از طریق شناخت طبیعت و نشانه های تکوینی و و همچنین مطالعه آیات تدوینی قرآن کریم به معرفت خدای متعال دست یابد.
البته شناخت خداوند منان با آیات انفسی مفیدتر است ( من عرف نفسه فقد عرف ربه) چون معمولاً با اصلاح صفات و اعمال نفس همراه است.
بنابراین اندیشیدن در آیات آفاقی و انفسی به شناخت خداوند منتهی میشود و این نیز به نوبة خود راهنمای انسان به سوی حق و شریعت الهی خواهد بود.
این راه که در کتاب شریف توحید مفضل پی گیری شده است بهترین راه خدا شناسی برای مبتدیان است.
دوم شناخت خداوند از طریق عقل است. نیرویی که بیشتر عمل کردش محاسبه و درک وجودات وصفی و صفات الهی است. این روش طریق خواص از مردم میباشد، کسانی که پس از مطالعه در طبیعت و آیات تکوینی او در خلقت، از طریق استدلال و برهان عقل و فلسفه و حکمت به شناخت خدای تعالی می پردازند.
سوم شناخت خداوند لطیف از طریق رؤیت و ابزار دل میباشد که طریق اولیاء است و همگان را به آن راه نیست مگر مسیری که به عنوان سیر و سلوک نظری ترسیم شده طی نمایند, یعنی از طریق طبیعت و شناخت آفاقی و انفسی به عقل و استدلال عقلی راه یابند و با گذر از عقل به عشق و عرفان برسند و اهل مشاهده و معاینه و وصول به حق تعالی شوند.
به بیان دیگر ، انسانها به سه صورت، معرفت حق تعالی را حاصل میکنند. اول تقلید که در این روش خداوند به واسطه حواس و امور قابل احساس شناخته میشود، دوم تحقیق و استدلال که در این روش خداوند به واسطه عقل و برهان شنـاخته میشود و سوم کشف و رویت که در این روش خدای متعال به واسطه مکاشفات درونی، شناخته میشود.
در پایان توجه به یک نکته حایز اهمیت فراوان است و آن اینکه این روش که سیر و سلوک نظری انسان به سوی معرفت خدای متعال است اگر با سیرو سلوک عملی همراه نشود، بی نتیجه و ابتر خواهد بود. انسان از طریق علم و عمل به کمال می رسد و لازم است این دو سیر همزمان با هم و هماهنگ با هم طی شوند.
روش خداشناسی تجربی و خدایابی از طریق رجوع و توجه به طبیعت و خلقت، اولین و همگانی ترین روش خداجوئی است. آنگاه که انسان به آسمان و زمین و آنچه در آنهاست نظر می کند و از فرط هیجان و شگفتی ساعت ها به آن ها خیره می ماند، ناخواسته اقرار می کند به حکمت و دانش و تدبیری که در پس این مناظر شگفت انگیز وجود دارد. و چون دانش و حکمت از آن موجودی عاقل و داناست، به وجود او نیز اعتراف و اذعان می کند.
انسان آنگاه که دارای جهان بینی الهی باشد به هر چه نگاه کند خدا را در پس آن حاضر خواهد دید. چه آنگاه که به طبیعت چشم دوخته است و چه آنگاه که با قوانین فیزیکی و شیمیائی حاکم بر طبیعت سر و کار دارد. چرا که انسان فقط کاشف آن قوانین و بینده آن مناظر است نه خالق آنها. پس جا دارد که از خود بپرسید اینها از کجا آمده اند و چه کسی آنها را آفریده است.
کتاب «توحید مفضل» که حضرت امام جعفر صادق (ع) به مفضل املاء کردند و وی نیز گفته های ایشان را به رشته تحریر درآورند، پر است از توجه به خلقت و اندیشیدن در آفرینش الهی. چرا که یکی از راههای شناخت خداوند تفکر در آثار، مخلوقات و معلولات او و اندیشیدن درباره ظرافت آفرینش آنهاست. روشی که هر فردی را و یا هر مقدار دانش و معلوماتی، به درک و تامل وا می دارد. و در واقع آنکه از دانش بهره بیشتری دارد با دیدن شگفتی های آفرینش بیشتر شگفت زده شده و به فکر می رود.
رسیدن از معلول علت در واقع یکی از دلایل فلسفی اثبات خداوند است که فلیسوفان به عنوان اولین دلیل برای اثبات وجود خداوند از آن مدد می جویند.
خداوند در قرآن نیز بسیار از طبیعت و آفرینش موجودات یاد کرده و ما را به توجه بدان ترغیب نموده است، آیاتی که یا اشاره به خود طبیعت و آثار آن دارد و یا به واقع و حوادث واقع شده در جهان اشاره می کند، آیاتی مانند؛ آیه 17 و 18، سوره غاشیه: A}«أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَى اْلإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ* وَ إِلَى السَّماءِ کَیْفَ رُفِعَتْ{A؛ آیا به شتر نمىنگرند که چگونه آفریده شده و به آسمان که چگونه برافراشته شده».
و آیه 5 سوره طارق: A}«فَلْیَنْظُرِ اْلإِنْسانُ مِمَّ خُلِق{Aَ؛ پس انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است».
آیه 185، سوره اعراف: A}«أَ وَ لَمْ یَنْظُرُوا فی مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللّهُ مِنْ شَیْءٍ وَ أَنْ عَسى أَنْ یَکُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَیِّ حَدیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُون{Aَ؛ آیا در ملکوت آسمانها و زمین و هر چیزى که خدا آفریده است ننگریستهاند و اینکه شاید هنگام مرگشان نزدیک شده باشد پس به کدام سخن بعد از قرآن ایمان مىآورند».
آیه 5، سوره ق: A}«أَ فَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْناها وَ زَیَّنّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ{A؛ مگر به آسمان بالاى سرشان ننگریستهاند که چگونه آن را ساخته و زینتش دادهایم و براى آن هیچ گونه شکافتگى نیست».
و آیات بسیار دیگر که گویای توجه خاص آیات قرآن به طبیعت و آثار خلقت است.
T}چند کتاب برای خدا شناسی:{T
- راه خداشناسی، استاد جعفر سبحانی
- راه شناخت خدا، محمدی ری شهری
- آفریدگار جهان، آیتالله مکارم شیرازى
- خدا را چگونه بشناسیم، آیتالله مکارم شیرازى
- اصول عقاید، استاد محسن قرائتی
- پیام قرآن، ج 2، آیت الله مکارم شیرازی
- منشور جاوید، ج 2، استاد جعفر سبحانی
- خدا در قرآن، شهید بهشتی
- دوره پنج جلدی مقدمه ای بر جهان بینی توحیدی، استاد شهید مرتضی مطهری(ره)
- توحید، شهید دستغیب شیرازی
- نشان از بىنشانها، مرحوم حسنعلى اصفهانى، ص 166 153
- تبیین براهین اثبات خدا، آیت الله جوادی آملی، مرکز نشر اسراء قم.
مقدمه:
حجاب و پوشش تاریخی به درازای عمر انسان دارد و خاستگاه آن فطرت و سرشت آدمی است. انسان ازآن هنگام که خویشتن را شناخته است، هرگز به صورت عریان زیست نکرده و همواره با تن پوشی مناسب با زمان و اقلیم زندگی خود به سر برده وبدن خویش را پوشانیده است.
لباس، بدن انسان را از سرما و گرما محفوظ می دارد و به آدمی شخصیت، امنیت، زیبائی، وقار و آراستگی می بخشد. از میان ادیان الهی به خصوص اسلام بر حفظ حجاب و پوشش تاکید فراوان نموده، سیره و سنت پیامبر اسلام (ص) در این زمینه الگوی مناسبی برای انتخاب پوشش است. ویژگی های لباس آن حضرت را می توان در تنوع، رنگ، زیبائی، آراستگی، تمیزی، سادگی و جنس آن جستجو کرد.
از روایاتی که در زمینه سیره عملی پیامبر (ص) داریم استفاده می شود که آن حضرت همواره به یک جامه بسنده نمی کرد، بلکه لباس های متنوعی داشت که درهنگامه های مختلف جنگ و صلح یا جمعه و جماعت می پوشید و در جامعه ظاهر می شد و همچنین بر می آید که آن حضرت در انتخاب رنگ، زیبائی، آراستگی، تمیزی، سادگی و جنس تن پوش خود اهتمام ویژه ای داشت. ما در این نوشتار کوشیده ایم به برخی از این ویژگی ها اشاره کنیم.
1- سادگی، نوع و آداب پوشش:
پیراهن های آن حضرت تا بالای قوزک پا بلند بود و روی آن روپوشی می پوشید که تا نصف ساق پایش را می گرفت و بند آن را روی پیراهن خود می بست و گاهی هم درحال نماز و غیرآن، بند را می گشود.
بسیار می شد که تنها یک روپوش و یا یک عبا می پوشید.ادامه مطلب...
رسول اکرم(ص) در بیان اهمیت نظافت بهداشت تن و رابطه آن با بعد معنوی انسان فرمود: «نظافت از ایمان است، یعنی مؤمن پاک و نظیف است کسی که نظافت را رعایت نکند ایمان کاملی ندارد.»[1]
امام کاظم(ع) در باب رعایت بهداشت و نظافت بدن فرموده: «ده چیز سنت است:
- مسواک دندان
- شستن دهان
- استنشاق بینی
- شانه زدن سر
- ختنه کردن
- ازاله موی عانه و زیر بغل
- ناخن گرفتن
- و شستشوی بدن.»[2]
نظافت ظاهر انسان با پاکی روح او پیوندی عمیق دارد همان گونه که جمال ظاهر انسان حکایت از جمال باطن او می کند.
پیامبر اسلام(ص) خود پیام آور پاکی و نظافت بود. در هنگام ملاقات با او اولین ویژگی ای که چشم و دل هر بیننده را نوازش می داد، آراستگی، پاکی و زیبایی ظاهر آن حضرت(ص) بود. قرض کردن به خودی خود امری مکروه است، ولی آن حضرت(ص) به خاطر اهمیتی که برای نظافت و بهداشت تن و خانواده قائل بود فرمود: «هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، ازاله موی عانه را چهل روز به تأخیر نمی اندازد، اگر امکان آن را نیافت قرض کند و بیش از این در این کار تأخیر نکند.»[3]
اگر چه هدف اصلی بعثت انبیاء الهی هدایت معنوی و روحانی بشر است ولی از آن جایی که معنویت انسان با زندگی طبیعی او در هم آمیخته است، هرگز ایشان از رعایت و فرمان دادن به زیبائی، بهداشت و پاکی غفلت نورزیده اند و به تمامی موارد حتی ازاله موئی که در بینی می روید، فرمان داده اند.
رسول اکرم(ص) شخصا ادامه مطلب...
نظرات کارشناسی درباره علت حرمت شرکت های هرمی:
در این سیستمها پورسانتهای بالایی نصیب تعدادی افراد در بالای ساختار هرمی میشود، در حالیکه پورسانتی که شرکتهای اقتصادی متعارف به بازاریابان میدهند، از سقف معقولی فراتر نمیرود چون این پورسانتها از محل سود معقول شرکت تامین میشود و نمیتواند از درصد معینی بالاتر رود. پس وقتی شرکتی برای بازاریابان خود رقم بالایی در نظر میگیرد میتواند نشانههایی دال بر خروج مبادلات از حد و حدود متعارف و سالم آن باشد.
در این سیستمها پورسانتهای بالایی نصیب تعدادی افراد در بالای ساختار هرمی میشود، در حالیکه پورسانتی که شرکتهای اقتصادی متعارف به بازاریابان میدهند، از سقف معقولی فراتر نمیرود چون این پورسانتها از محل سود معقول شرکت تامین میشود و نمیتواند از درصد معینی بالاتر رود. پس وقتی شرکتی برای بازاریابان خود رقم بالایی در نظر میگیرد میتواند نشانههایی دال بر خروج مبادلات از حد و حدود متعارف و سالم آن باشد. البته بحث به همین جا خاتمه نمییابد و چنانچه اقتصاددانان و اهل فن ابراز میکنند، چنین فعالیتهایی کاملاً با اقتصاد سالم، رقابتی و غیر استثماری مغایرت دارد. بنابر این بررسی این پدیده در حوزه مسائل دینی و جایگاه آن در اقتصاد اسلامی به نظر ضروری و لازم میرسد.
یکی از اولین نکاتی که در ارتباط با این پدیده به ذهن میرسد نقش و ارزش رضایت طرفین در انجام این معامله است. لازم به ذکر است که در معامله رضایت رکن دوم معامله میباشد. در دین اسلام باید اول خود معامله صحیح باشد سپس طرفین راضی به انجام معامله باشند، به طور مثال بسیاری از معاملاتی که حرام میباشند اعم از نزول، قمار و رشوه با رضایت کامل طرفین همراه میباشد ولیکن چون خود معامله یا تجارت مشکل دارد این معاملات باطل هستند. ضمناً همانطور که مطلع هستید، تمام علما و مراجع عالی قدر چنین فعالیت هایی را حرام و معاملات آن را باطل اعلام نمود اند که ما در ادامه به بخشی از قواعد فقهی مربوطه که بطلان یا حرمت موضوع را اثبات می نمایند می پردازیم.
قاعده غرور
تعریف قاعده غرور: "هرگاه از شخصی عملی سر بزند که باعث فریب خوردن شخص دیگری بشود و ضرر و زیانی متوجه او گردد شخص نخست به موجب این قاعده ضامن است و باید از عهده خسارت وارده بر آید". باید توجه داشت که در تعریف فوق گفته نشد "هر کس دیگری را بفریبد" بلکه گفته شد:"اگر از شخصی عملی صادر گردد که آن عمل موجب ضرر بر دیگری بشود".
واز حضرت رسول (ص)نقل شده است که : المغرور یرجع الی من غره
از موارد صدق قاعده، اختفاء ، مکتوم و مسکوت گذاشتن یا دگرگون نمایی حقایق به قسمی است که دیگری از احتمال ضرر آینده خبر دار نشده یا برای وی کم رنگ نشان داده شود.
و اما مصادیق این قاعده در تجارت هایی شبیه Gold Quest که موجب میگردد معاملات آن باطل گشته و خریدار همچنان مالک وجه پرداخت کرده خود باشد.
در ابتدای present (معرفی سیستم به فرد جدید) تصاویری از بنز آخرین مدل ، جزیره ای در دریای فلان!،ویلاهای آنچنانی و زندگی خیالی نمایش داده یا جملاتی از قبیل داشتن زندگی ایدهآل گفته می شود به نحوی که به خریدار القا می شود به راحتی به چنین زندگی ای دست می یابد.
استفاده از احکام ساختگی و جعلی منسوب به مراجع عظام مبنی بر حلال شمردن چنین سیستمی از جانب آیات الله فاضل لنکرانی و مکارم شیرازی در حالی که به مرات چنین سیستمی را حرام اعلام نموده اند.
ادعای قانونی بودن فعالیت چنین شبکه هایی در ایران و کشورهایی مانند آمریکا علی رغم اعلام قوه قضاییه ایران و متن قوانین حقوقی ایالت های آمریکا (به ترجمه این قوانین در قسمت قوانین دیگر کشورها مراجعه نمایید) مبنی بر غیر قانونی بودن چنین فعالیت هایی.
ادعای عدم اشباع این سیستم در حالی که منطق ریاضی و اقتصادی اشباع را ثابت می نماید(که در مبحث اقتصادی آمده است).
اشاره و القای رسیدن به درآمدی برابر با افراد خاصی که نام میبرند در حالی که در بهترین حالت اثباتهای ریاضی نشان میدهند تنها کمتر از 10% افراد سود میبرند!
برای ورود هر عضو جدید به وی گفته میشود:ادامه مطلب...
وبلاگهای دینی و اضطراب غرب
روزنامه انگلیسی گاردین در شماره دیروز خود از گسترش وبلاگ نویسی دینی در ایران خبر داد. به گزارش گاردین، بسیاری از طلاب علوم دینی، صاحب نظران اسلامی و دانشجویان به وبلاگ نویسی دینی روی آورده و در وبلاگ های خود، مبانی دین اسلام، انقلاب اسلامی و ضرورت مقابله با آمریکا را تبلیغ می کنند.
چندی پیش یکی از شبکه های تلویزیون ماهواره ای از این که وبلاگ نویسی در ایران به وسیله ای برای ترویج انقلاب اسلامی تبدیل شده و در همه جای جهان قابل دریافت است، به شدت ابراز نگرانی کرده بود.
گفتنی است رهبر معظم انقلاب در رهنمودهای خود تاکید فرموده بودند که از امکانات ارتباطی مدرن برای گسترش مبانی اسلام و انقلاب استفاده شود.
خبر از کیهان دوشنبه اول آبان 1385- 29 رمضان 1427
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید