سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2746021

  بازدید امروز : 209

  بازدید دیروز : 549

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
از عدالت نبود حکم نمودن به گمان . [نهج البلاغه]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 88/3/11::: ساعت 9:8 صبح


37- وابستگی به یارانه‌ها
مشکل دیگر، مشکل وابستگی شدید مردم ما به سوبسید و هزینه دولت بود عمده زندگی مردم اعم از نانشان، قندشان، چایشان و گوشتشان و شکر و روغن نباتی وابسته به کمک دولت شده بود. شما ببینید اکنون در هیچ کجای دنیا اینطوری نیست و هیچ کشوری حتی کمونیست‌ها هم اینطوری عمل نمی‌کردند.
خوب یک جامعه اقتصادی از لحاظ اصولی فنی دستش و چشمش به دست دولت باشد که سر ماه یک کیلو شکر و مرغ بدهد و اگر ندهد زندگی او فلج است. زندگی سوبسیدی، زندگی کوپنی اصلاً حرکت را در جامعه کند کرد و به ناچار این را انتخاب کردیم، تنها دوایی بود که می‌توانستیم در آن شرایط به مردم بدهیم. و این هنوز روی دستمان مانده و برای حل آن مشکل داریم و آسان نیست که یک دفعه حمایت دولت را برداریم و بنا هم نداریم تا این کار را انجام دهیم.
1370.5.19

38- ناتوانی از رسیدگی به محرومان
مشکل دیگر، محرومیت شدید بخش‌های محروم کشور بود.
یکی از آرزوهای ما، در انقلاب این بود که به محروم‌ها برسیم و این فاصله‌ها را کم کنیم.
نزدیک 50 درصد جامعه ما یعنی بخش‌های کشور ما محروم هستند یعنی از استانداردی که ما، در شهرها از آن برخورداریم، آنها برخوردار نیستند مثل آب، برق، آموزش، بهداشت، راه و کار و امثال اینها، خب این درد که از زمان شاه مانده بود و ما امید اصلاح آن را داشتیم و در این مدت هم به مردم وعده داده بودیم نتوانستیم به نقاط محروم برسیم، گرچه همه تلاش دولت و مجلس این بود که یک مقداری که داریم به نقاط محروم برسانیم ولی این مقدار ناچیز که آنها را غنی نمی‌کرد.
1370.5.19

39 – نفت ما را نمی‌خریدند
مشکل دیگر، ادامه محاصره بود، علی‌رغم اظهاراتی که می‌شد ما از محاصره بیرون نیامده بودیم، و هنوز هم بیرون نیامده‌ایم. و در محاصره هستیم و تا به حال کسی هم کمک درستی به ما نکرده است.
آنهایی که باید از ما نفت می‌خریدند نمی‌خریدند، آنکه باید جنس صادراتی ما را بخرد نمی‌خرید، ما تقریباً همان محاصره زمان جنگ را داشتیم و هنوز هم خیلی از آنها را داریم.
آلمان به قراردادش در مورد اتمام نیروگاه بوشهر عمل نمی‌کند، نیروگاهی که ما 85 درصد مخارج آن را پرداخته‌ایم.
امریکا هنوز حاضر نیست پول‌های ما را بپردازد. این‌که فرانسه پول ما را نپرداخته، این‌که ژاپن حاضر نشد پتروشیمی که تا 90 درصد آن تمام شده را تکمیل کند، اینها سندهای جدی محاصره ماست. و بر همه اینها مشکلات و حوادث عجیبی که ما داشتیم از قبیل زلزله، سیل و آوارگان عراقی و امثال اینها که اضافه شد اینها در محاسبات آن زمان نبود.
1370.5.19

40- شاخص‌ها بدتر شد
شاخص‌ها در سال 67 بدتر شد چون مردم توقعات بعد از جنگ پیدا کردند، دولت درآمد بعد از جنگ پیدا نکرد و مخارج جنگ هم مانده بود و خیلی از مشکلات مثل دردهای خاصی که تا گرم است خودش را نشان نمی‌دهد در بقیه سال 67 خودش را نشان داد که حال آثار آن را شما مشاهده می‌کنید.
ما بیشترین کسر بودجه را در سال 67 پیدا کردیم، در سال‌های قبل کسر بودجه به این نسبت نبود، نصف بودجه ما در سال 67 کسری داشت.
1/50 درصد رشد کسری بودجه ما، از حدود 400 میلیارد تومانی که ما خرج کردیم حدود یکصد میلیاردش را از بانک قرض کردیم، خب این نتیجه همان چند ماهی بود که بعد از جنگ با آن شرایط گرفتار شدیم و این تورم ما بود.
آن تولید ناخالص را برای شما گفتم، مقایسه عملکرد بودجه عمرانی ما بودجه جاری بسیار اسف‌انگیز است.
در سال 67 به قیمت ثابت ما حدود 30 میلیارد تومان البته در بودجه رقم بیشتر بود ولی قیمت ثابت را عرض می‌کنم خرج کردیم ولی بودجه جاری آن رقم هنگفت بود که حدود پنج برابر و نیم بودجه جاری از بودجه عمرانی ما بیشتر بود و این مصیبت است یعنی یک کشور در حال ساخت اگر یک چنین وضعیتی داشته باشد یعنی ورشکستگی یعنی هیچ.
این مبلغ یعنی نگه داشتن همان طرح‌های در جا و هیچ چیزی پیش نرود و این وضع ما بود.
ما با توجه به این وضع کشور، سیاست‌هایی را ترسیم کردیم، راه‌های پیدا کردن امکانات جدید و در آمدن از این تنگناها.
من یک مطلبی از مسئله تورم را دیدم و آمدم که برای شما بخوانم و ببینید که سیر تورم در سال 53 تاکنون که به عنوان ارقام رسمی کشور تلقی می‌شود، در سال 53 تورم شدید شروع شده موقعی که نفت ما دفعتاً گران شده و آن مسائل خاص بوجود آمده بود. 50/15 درصد میزان تورم در سال 53 بود، در سال 54 این رقم 9/9 درصد، در سال پنجاه و پنج 4/16 درصد، در سال پنجاه و شش 9/24 درصد، در سال پنجاه و هفت که انقلاب به وقوع پیوست و تا حدودی هم روحیه انقلابی حاکم شد و قیمت‌ها ارزان شده بود 9/9 درصد یعنی حدود 10 درصد تورم در آن سال نمایان شد، در سال پنجاه و هشت 2/11 درصد که دوباره رو به رشد نهاده، در سال پنجاه و نه 5/23 درصد که جنگ نیز همزمان آغاز شد که یک دفعه به بالا کشید.
در سال‌های 60 و 61، 23 درصد و 1/19 که سه درصد فروکش نمود چراکه قیمت نفت تا حدودی گران‌تر شده بود و ما هم اقدام به صدور نفت نموده بودیم. در مقابل مقداری هم واردات داشتیم که اینها مؤثر بود، در سال شصت و دو 7/14 درصد و در سال شصت و سه 10/10 درصد مجدداً باز هم تعدیل یافت، در سال 64 بهترین سال ما بود که در آن سال ارز ما زیاد شده بود و به کارخانه‌ها ارز واگذار نمودیم، همانند سال گذشته که تولید بالا رفت و به میزان 5/6 درصد رسید.
دوباره از سال 65 افزایش یافت یعنی در سال 65 به 6/23 درصد رسید، در سال 66 به 8/27 درصد رسید که خیلی رشد داشته است. سال 67 به 9/28 درصد و آخرین سالی بود که مربوط به دوران پیش از برنامه بوده است.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 88/3/11::: ساعت 9:6 صبح

آیا ریاضت نفس شرعی خوب است و شامل چه مواردی می شود؟

دوست گرامی سلام. در حقیقت شما با اختصاص قید «شرعی» در قسمت اول پرسش خود، پاسخ آن را داده اید، اما برای مزید اطلاع، نکات ذیل را تقدیم می کنیم:
الف) «ریاضت» در لغت به معنای: تمرین و ممارست؛ کوشش و سعى است و در اصطلاح عرفانی؛ به معنی تحمل رنج و سختی خودسازی و تهذیب نفس و تربیت جسم و جان سالک است. سالک از نظر جسمانى برخی مشقت ها و محدودیت ها و از جمله گوشه‏نشینى توأم با عبادت و کفّ نفس را بر خود تحمل و هموار می کند تا در قبال آن به اهداف و توانمندى‏هاى‏ روحى و معنوی برسد. در مجموع ریاضت که مشخصه مهم عرفان و حیات معنوی انسان است، براى جلوگیرى از حرکات افراطى در قواى شهویه، غضبیه و ناطقه انسان است و این قوا را جهت کمال انسانى تعدیل و بلکه مدیریت مى‏کند.
ب) آنگونه که شما نیز اشاره فرمودید، از یک چشم‏انداز مى‏توان ریاضت را به دو نوع کلی تقسیم کرد:
1. ریاضت به صورت مطلق و قطع نظر از آموزه‏هاى دینى؛ و آن عبارت است از اینکه انسان از هر راه ممکن، جسم خود را به مشقّت بیندازد تا مهارت‏ها و توانمندى‏هایى را در بعد روحى به دست آورد؛ چه چنین عملى از نظر احکام شرعى و مبانى دینى صحیح باشد یا نباشد. و نیز فرقى نمى‏کند این کار با کرامت انسانى سازگار باشد یا نباشد؛ مانند بسیاری از ریاضت های غیر شرعی مرتاضان هندی و یا اعمال بسیاری از گروه های صوفیه.
2. ریاضت در قالب آموزه‏هاى دینى و براساس معیارهاى شرعى؛ در ریاضت‏هاى دینى مانند صوم یا روزه، هرگز فرد از چارچوب شریعت خارج نمى‏شود و هر قدرت و نیرویى براى او مطلوب نیست. او براساس احکام الهى روزه مى‏گیرد؛ زیرا اعمال احکام دینى، براى این است که انسان را در حوزه عبودیت خدا قرار دهد و او را به مقام قرب الهى برساند. پس نتیجه واثر ریاضت‏هاى شرعى و غیرشرعى کاملاً با هم متفاوت است.
ج) همانگونه که اشاره شد، آموزه‏ها و منابع اسلامى بر ریاضت شرعی مهر تأیید زده و انسان‏ها را به مجاهدت با هوا و هوس و تعدیل قوای جسمی تشویق کرده اند که عبارتند از:
1. قرآن کریم: به منظور بیرون آوردن انسان‏ها از حجاب‏هاى ظلمانى، جهاد با نفس که جهاد اکبر است را به آنان توصیه مى‏کند و براى آنکه در میدان موفق باشند، به صبر و استقامت و استعانت از حضرت حق دعوت مى‏فرماید: «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا و آنان که در راه ما مجاهده و کوشش کردند، به راه خویش هدایت مى‏کنیم» (عنکبوت:69) «وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما یُجاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ؛ و هر که بکوشد، تنها براى خود مى‏کوشد؛ زیرا خدا از جهانیان سخت بى‏نیاز است»(عنکبوت:69).
2. روایات موجود ما از معصومین (ع) نیز آکنده از تأکید بر مجاهده و مبارزه با نفس است. در کلمات حضرت علی (ع) ریاضت به عنوان یک امر مهم تلقی شده است؛ مانند: «من استدام ریاضة نفسه انتفع؛ کسی که مداومت بر ریاضت نفس داشته باشد، بهرهمند خواهد شد» (غرر الحکم، ص .238). برای مطالعه بیشتر در این مورد نگا: میزان‏الحکمة، ج‏2، صص‏139 - 141
البته در منابع اخلاقی، عرفانی و ادبی ما که برگرفته از منابع اصیل و جامع «کتاب الله و عترت» است، به این امر مهم نیز توجه ویژه شده است؛ مانند کتاب مثنوی معنوی مولوی، که می گوید:
مردن تن در ریاضت زندگى است‏ رنج این تن روح را پایندگى است‏
پس ریاضت را به جان شو مشتری چون سپردی تن به خدمت جان بری
د) ریاضت شرعی ـ دینى با ریاضت غیرشرعی ـ غیردینى، تفاوت های بسیار دارد از جمله:
1. بر اساس قاعده کلى «لاضرر و لا ضرار فى الاسلام؛ ضرر رساندن و ضرر دیدن در اسلام و احکام آن، قرار داده نشده است» و همچنین بر اساس قاعده «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها؛ خداوند براى هیچ کس بیشتر ازتوانایى‏اش تکلیف نمى‏کند» (بقره: 286)؛ دین، به انسان اجازه ضرر زدن به خود یا به دیگرى را نمى‏دهد و اعمال او همواره باید فایده عقلایى داشته باشد. براى مثال روزه عمل واجبى است که افراد مکلّف، باید آن را بگیرند. اما همین روزه اگر در جایى موجب آسیب شدید جسمانى،یا بیمارى و یا تشدید آن گردد، حکم آن لغو مى‏شود و چنین فردى نباید روزه بگیرد. در حالى که مرتاض در ریاضت غیرشرعی خود، ممکن است عملى را به این جهت انجام دهد که موجب تقویت اراده شود و کارى ندارد به اینکه این عمل ممکن است براى او ضرر داشته باشد یا نه.
اساساً اسلام با برنامه «سختی دادن به تن» مخالف است و می‏گوید بدنت بر تو حقی دارد و لذاست که پیامبر (ص) از عمل عده‏ای که خواستند ریاضت های شاقه را بر خود وارد کنند نهی فرمود.
حتی اسلام می گوید که برنامه «بر خلاف میل نفس رفتار کردن» اگر چه کار خوبی است اما متاسفانه عده‏ای مبارزه با نفس را مبارزه با این خود (خود واقعی) هم انگاشتند مثلا نفسی که خواهان آبرو را کاری کردند تا بی‌آبرو شود! عده‏ای از صوفیه به نام ملامتیه به همین بهانه، حاضر شدند که دیگران شخصیت و کرامت آنها را لگدمال کنند! آنها برای مبارزه با غرور، تظاهر به فسق و فجور می‏کردند! در صورتی که اسلام با همه اینها مخالف است و امیرالمومنین علی (ع) می‌فرماید: «عز المومن غناه عن الناس» (جلوه‏های حکمت موضوع 146 ح .8).
2. در ریاضت‏هاى الهى، قصد و انگیزه الهى است؛ ولى معلوم نیست در ریاضت های غیرشرعی چنین هدفى دنبال شود. پس فرق دیگر مربوط به انگیزه و هدفى است که در ریاضت دنبال مى‏ شود. اگر از مرتاض سؤال شود انگیزه و هدف تو از این عمل چیست، ممکن است بگوید: براى تقویت روح، یا به جهت تقویت اراده، یا به دلیل اینکه بتوانم توانایى به دست آورم. اما نخستین شرط روزه این است که روزه‏دار، باید نیّت و قصد «قربت» کند: «انما الاعمال بالنّیات» ( مستدرک الوسایل، ج 1، ص 90).
3. تفاوت دیگر در بکارگیرى محصولات و نتایج ریاضت است. یک انسان مؤمن - که در قالب عمل به احکام الهى به کمالاتى دست مى‏یابد هرگز حاضر نیست از این کمالى که به دست آورده، سوء استفاده کند و در راه حرام، آن را به کار گیرد. اما مرتاض ممکن است در اثر ریاضت، توانمندى‏هایى به دست آورد و در راه غیرصحیح و غیرمشروع از آن استفاده کند.
هـ) برخی از بزرگان وادی معرفت، ریاضت را دارای چهار رکن اساسی دانسته اند:
1.سکوت: یعنی بسته شدن هم زبان، لب و دهان انسان از یاد هر کس و هرچیزی که غیر از خدا باشد و نیز سکوت دل که به آن جز یاد خدا امری راه نیابد. سکوت زبان از مدارج اهل دل است و سکوت دل از صفات مقربین واهل کشف وشهود. علامه حسن زاده آملی به زیبایی می فرماید: «از خاموشی گفتار زاید»(نامه ها، برنامه ها).
2.عزلت یا گوشه گیری از هیاهوی دنیا: عزلت مایه سکوت سالک است. در این مرتبه است که سالک از خلط و آمیزش و موانست و معاشرت با مردم بی‌خبر خودداری می کند و در حال خلوت به دنیا و مافیها وقعی نمی گذارد.
3.گرسنگی (صوم؛ روزه): برای تسلط بر نفس شهوانی و قوای حیوانی، گرسنگی بهترین توشه هر رهروی است. پرخوری دلیل بر دوری و محروم شدن از انوار الهی و بی نصیب ماندن از خیر و برکت است.
گرسنگی، خشوع و خضوع، مسکنت و احساس فقر و سکون و آرامش را به همراه می آورد و رقت وصفا را در سالک برمی انگیزاند و موجب می گردد که به اخلاق الهی متخلق گردد. گرسنگی باید با همت مردانه سالک توام باشد چه در غیر این صورت ثمری ندارد.
4.بیداری (یقظه): بیداری مایه خودشناسی است که مقدمه خداشناسی است و هر گاه سالک از هیاهوی مردم دنیازده دوری گزید و به خدا مشغول شد و هنگامیکه غفلت زدگان به خواب فرو می روند، بیداری کشید و ارکان ریاضت را به جا آورد، از دایره محدود بشریت خارج می شود و به عالم ملکوت راه می یابد. بیداری بر دو نوع است یکی بیداری دل و دیگری بیداری چشم. (حق الحقیقه، کاشف دزفولی صدرالدین، از صفحات آخر کتاب)
ی) در این باره مطالعه کتب ذیل راهگشا خواهد بود:
جهاد با نفس؛ امام خمینی.
جهاد با نفس؛ شیخ حرّ عاملی.
موفق و موید باشید.

 


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 88/3/11::: ساعت 9:4 صبح

چرا انسان به خود ظلم می کند؟

سلامی گرم به شما که در پی تعالی هستید و کنجکاوانه از موانع آن جویا می گردید.
ظلم یعنی تعدی از حد وسط و به این معن‍‍ی همه رذایل را شامل می شود. در لغت نیز ظلم به معنای کار بی جا کردن است.(1)
وقتی به آیات قرآن و بحث ظلم می نگریم در بسیاری موارد ظلم به خود مطرح شده است. ظلم انسان به خود در آیات قرآن موج می زند و هر تعدی و تجاوزی از حدود الهی،‌ ظلم به حساب می آید.( من یتعد حدود الله فقد ظلم نفسه)
به عبارت ساده تر هر گناه و معصیت یک ظلم است و خداوند مکرراٌ‌ فرموده که شما به خودتان ظلم کردید.
عوامل ظلم را می توان به طور مختصر این گونه بر شمرد.
1- عامل اصلی ظلم انسان به خود، جهل است. یک فرد از روی جهالت ممکن است به هر کاری دست بزند. این شخص حتی‌ نمی داند که دارد به خودش ظلم می کند. وقتی فردی نداند کاری که دارد انجام می دهد با روح و جان او چه می کند مانند کسی است که چشمان خود را بسته و تصمیم بگیرد هر چه به دست او دهند را بخورد.‌ ممکن است در بین این خوراکی ها سم مهلک هم باشد اما چون او چشمان خود را فرو بسته،‌ متوجه نمی گردد. این فرد نمی تواند کسی غیر از خود را سرزنش نماید زیرا می توانست دیدگان خود را به روی جهان و حقایق آن باز کرده و کار صحیح را انجام دهد. ظالم به خود نیز مانند این فرد است که با اراده و اختیار خود این مسیر ظلمانی را انتخاب نموده و دیگر قدرت تشخیص از او گرفته شده. همه انسان ها در ابتدا به نوعی بد را از خوب تشخیص می دهند مگر آن که از کثرت معصیت و غفلت، فطرت الهی خود را کاملاً پوشانده باشند.
2- یکی دیگر از عوامل ظلم، غفلت است. روزمرگی و دوری از معنویات و با خدا نبودن، پرده غفلت را بر قلب انسان انداخته و او را غافل می کند. آن گاه باعث ظلم می گردد.
3- یک عامل دیگر هوای نفس است. او می داند که این کار اشتباه است و ظلم به خود محسوب می شود اما باز هم آن را انجام می دهد به خاطر این که از هوای نفس خود تبعیت می نماید.
4- عامل دیگر، شیطان و وسوسه های اوست. باید بدانیم که شیطان فقط وسوسه گر است ونمی تواند کسی را مجبور نماید
تا گناهی و ظلمی مرتکب شود. این خود انسان ها هستند که با یک وسوسه به سمت گناه حرکت کرده و موجبات ظلم به خود و دیگران را فراهم می کنند. البته شیطان و هوای نفس در طول هم دیگر در انسان تأثیر گذارده و او را به ظلم به خود وا می دارند.
شیطان در روز قیامت به کسانی که فریب او را خورده و وی را لعن و نفرین می کنند می گوید: این قدر مرا لعن نکنید چرا که من بر شما تسلطی نداشتنم و تنها به شما وعده می دادم و خلاف وعده ام عمل می کردم.
و شیطان هنگامی که کار تمام می شود می گوید: خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده (باطل) دادم و تخلف کردم. من بر شما تسلطی نداشتم جز این که دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید؛ بنابراین برا سرزنش نکنید؛خود را سرزنش کنید. نه من فریاد رس شما هستم و نه شما فریاد رس من . من نسبت به شرک شما درباره خود که از قبل داشتید(و اطاعت مرا هم ردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم. مسلماً ستم کاران عذاب دردناکی دارند.(2)
این آیه تمام پرونده شیطان را رو کرده و نهایت کار او را به تصویر کشیده است.
5- عوامل دیگری مانند عادت ها، ضعف ها و انفعالات نفسانی و دیگران نیز از عوامل بسیار مهم هستند که نمی توان به سادگی از آن گذشت.
راهکارهای دور شدن از ظلم به خود
1- دور شدن از عوامل ظلم به خود(غفلت، شیطان و هوای نفس).
2- دوستی با رفیق مؤمن: دوست خوب،‌ انسان را از جهنم نجات می دهد. [ روز قیامت] شخصی در بهشت می گوید: فلان دوست من چه شد؟-در حالی که دوست او در جهنم است-. خداوند می فرماید:‌به خاطر او دوستش را از جهنم خارج کرده و به بهشت ببرید.[ در این هنگام]‌ جهنمیان می گویند: ما نه شفاعت کننده داریم و نه دوست صمیمی [‌که ما را شفاعت کند] (3)
3- ارتباط جدی، مؤثر و مستمر با اماکن مذهبی مانند مسجد نیز باعث می شود تا از عوامل ظلم و گناه دوری گزینیم.
4- ایجاد تغییراتی در محیط اطراف خود برای جلب بیشتر ذهن و افکار به سمت یاد خداوند.
در یک کلام، اگر ما نیروهای اطرافمان را به نفع خودمان و در جهت هدف بلندمان تغییر دادیم، فقط یک تصمیم صحیح و محکم لازم است تا ان شاء الله به سمت تعالی معنوی پیش رفته و از ظلم و عوامل آن دوری کنیم.
مطالعه بیشتر:
1- تحقیق و مطالعه در واژه « ظلم» در قرآن کریم و تفاسیر.
2- معراج السعادة،‌ ملا احمد نراقی،
3- گناهان کبیره،‌ شهید دستغیب
4- فضائل و رذایل اخلاقی، آیة الله مظاهری
منابع:
1- معراج السعادة،‌ ملا احمد نراقی،‌ بحث ظلم
2- و قال الشیطان لما قضی الامر ان الله وعدکم وعد الحق و وعدتکم فاخلفتکم و ما کان لی علیکم من سلطان الا ان دعوتکم فاستجبتم لی فلا تلومونی و لوموا انفسکم ما انا بمصرخکم و ما انتم بمصرخی انی کفرت بما اشرکتمون من قبل ان الظالمین لهم عذاب الیم (ابراهیم/22)
3- فی مجمع البیان و فی الخبر المأثور عن جابر بن عبد الله قال: سمعت رسول الله صلى الله علیه و آله یقول ان الرجل یقول فی الجنة: ما فعل صدیقی فلان و صدیقه فی الجحیم؟ فیقول الله: أخرجوا له صدیقه الى الجنة فیقول من بقی فی النار: «فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ وَ لا صَدِیقٍ حَمِیمٍ».

 


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 88/3/11::: ساعت 9:3 صبح

یکی از اوامر مهم الهی به بندگانش , خواندن نماز است . در حقیقت نماز پل ارتباطی میان خالق و مخلوق است . نماز , ریسمانی است که بندگان را به سعادت ابدی می رساند و بی توجهی نسبت به آویختن به این ریسمان , او را در قعر چاه طبیعت ماندگار خواهد کرد .

سر اصلی نماز و هر عبادتی در فعلیت بخشی به نیروی ولایت در انسان است. یک مسلمان عمیقا باید بداند و باور کند که قدرت انسان از طریق ارتباط با خداوند که منبع تمامی قدرت ها است تامین می شود. انسان که در استعداد خود خلیفه و ولی خدا است، تنها از طریق نماز و عبادت است که می تواند قدرت ولایت خویش را فعلی و جلوه گر سازد و به مقام خلافت خداوند در زمین که شایسته انسان است بار یابد. کسی که نماز نمی خواند انسان ضعیف، بی اراده و بی خاصیتی است. انسان های مومن و متقی و اهل عبادت انسان هایی هستند که گاهی ممکن است در اثر عبودیت و قرب به خداوند، با یک کلام ملتی و تاریخی را عوض کنند.

 سر نماز و عبادت در قدرت ولایتی انسان است. همانگونه که شما برای رسیدن به قدرت اقتصادی تلاش اقتصادی می کنید تا قوی باشید برای رسیدن به قدرت معنوی نیز لازم است تلاش معنوی انجام بدهید و بدانید که در صورت ترک این گونه تلاش ها آدمی ضعیف و بی مقدار خواهد بود.
دوست عزیز
اگر به نماز اینگونه بنگریم که بالا عرض شد , براستی آیا باز هم سستی می کنیم ؟ حال آنکه خدای حکیم و مهربان از ابتدا حس رسیدن به کمال و قدرت ولایت و نیاز به چنگ زدن به این ریسمان را در نهاد هر انسانی سرشته است ؛ یعنی خداپرستی و تقرب به خداوند یک گرایش فطری است و انسان به حسب فطرت خود طالب پرستش خدا و کرنش و خضوع و تسلیم در برابر اوست . (1) البته موانعی وجود دارد که با برداشتن آنها نه تنها میل و گرایش به نماز در انسان ایجاد خواهد شد , بلکه کم کم حب و علاقه ی به آن نیز بوجود خواهد آمد .
از جمله موانع سستی در نماز عبارتست از :
1 – مهمترین عامل بی توجهی به نماز , گناه است .
حضرت حق ( جل و علا ) دستور فرمودند که با شیطان طرح دوستی نریزید و از دستورات او پیروی نکنید ؛ چرا که مطیع شیطان , از خدا اطاعت نمی کند . وقتی انسان , آلوده ی به گناه می شد یا اصلا به سمت نماز و نیایش با خدا نمی رود و یا از نماز و عبادت خویش حظ و بهره ای نخواهد برد و بطور طبیعی هر فردی به چیزی گرایش دارد که از آن لذت برد ! بنا بر این چون فرد گناهکار از نمازش لذت نمی برد ممکن است کم کم نماز را ترک کند و شیطان را به هدفش برساند . بدون شک اگر مدتی در ترک گناهان بکوشیم موفق به انجام عبادات شده و لذت و شیرینی آنرا نیز خواهیم چشید .
2 – حب دنیا
محبت و علاقه ی قلبی به دنیا , ریشه ی همه ی خطاها و گناهان است ؛ لذا در اثر این محبت , انواع گناهان از انسان سر خواهد زد و به همان وضعی که در بالا اشاره کردیم گرفتار می شود چرا که حب الدنیا رأس کل خطیئه از علاقه ی قلبی به دنیا و متعلقات دنیاست که حتی در نماز هم , تمام توجه محب دنیا به سمت دنیاست و هیچ لذتی از نماز نمی برد و کم کم کاهل نماز شده و چه بسا نماز را ترک کند و به خسران ابدی گرفتار شود .
3 – عدم معرفت نسبت به خالق یکتا و حقیقت نماز
مهمترین مشکل ما با نماز اینست که خود را نیازمند به نماز خواندن , نمی دانیم بلکه تنها به چشم یک تکلیف به آن نگاه می کنیم ؛ تکلیف هم همانطور که از لفظ آن معلوم است یعنی کاری که با مشقت و سختی انجام پذیرد . همه ی اینها به این خاطر است که نسبت به خالق خویش , معرفت صحیحی نداشته و از اسرار نماز آگاه نیستیم . اگر پی به عظمت خدای یکتا ببریم و بدانیم که او خالق هستی است و بی نیاز مطلق است ؛ او قادر و حکیم و عالم بر همه چیز است و .... بدانیم که چنین خدای با عظمتی , به انسان فقیر سراپا تقصیر بی چیز و نیازمند , امر کرده که بیا و با من همنشینی کن و با من حرف بزن ! چرا که تنها من می توانم احتیاجات تو را برآورده کنم و تو در اثر انس با من می توانی از دیگران بی نیاز شوی و... آیا باز هم در امر نماز کوتاهی می کنبم ؟ آیا نعوذ بالله او نیاز به هم صحبتی با ما دارد ؟ ! یا این عبد آلوده ی جاهل و نیازمند است که محتاج راهنمایی و یاری و کمک خالق خویش است ؟
انبیاء الهی و اولیاء خدا چون عظمت حق تعالی را درک کرده بودند نماز را نور چشم خود می دانستند و ندا در می دادند که کفی بی عزا ً ان اکون لک عبدا ً و کفی بی فخرا ً ان تکون لی ربا ً (2) برای من همین عزت , که عبد تو باشم و برای من همین فخر , که تو رب من باشی کفایت می کند و اینان همانها هستند که قرآن در وصفشان فرمود : یخرون للاذقان سجدا ً (3)
در محجة البیضاء آمده است که خداوند فرمود : یا داوود : اگر آنان که روی از من گردانیده اند می دانستند انتظار و شوق مرا به ترک معصیتشان و مدارائیم را با ایشان , هر آینه از شوق , جان رها می کردند و در اثر محبت و عشق , بند بندشان از هم میگسست . (4)
ندهی اگر به او دل , به چه آرمیده باشی ؟ نگزینی ار غم او چه غمی گزیده باشی؟
نظری نهان بیفکن , مگرش عیان ببینی گرش از جهان نبینی زجهان چه دیده باشی؟
سوی او چو نیست چشمت , چه در آیدت به دیده سوی او چو نیست گوشت چه سخن شنیده باشی؟ ( فیض کاشانی )
4 – عدم صبر بر طاعت
انجام هر تکلیفی در آغاز راه , صبوری می خواهد و استقامت . امام خمینی ( رحمة الله علیه ) در توضیح صبر در اطاعت فرموده اند : [ یعنی ] انسان در فرمانبرداری حق تعالی , خود دار باشد و نفس اماره عنان از دست انسان نگیرد , و افسار گسیخته نکند . (4) در حدیثی از امام علی ( علیه السلام ) آمده است که فرمودند : ... کسی که بر اطاعت صبر کند خداوند برای او ششصد درجه بنویسد که فاصله ی هر درجه از پایان زمین تا عرش می باشد ... (5)
ای عزیز
آگاهی بر برخی از خصوصیات نماز , در مواظبت بر آن و شوق به انجام آن کمک کننده است :
1 – نماز ستون دین است .
امام باقر ( علیه السلام ) فرمودند : نماز ستون دین است ؛, مثل آن مثل ستون خیمه است که اگر ستون , محکم باشد میخها و طنابها محکم می مانند و اگر ستون کج شود و بشکند , نه میخی استوار می ماند و نه طنابی (6)
2 – نماز انسان را از فحشا و منکر باز می دارد .
خداوند تعالی در قرآن کریمش فرموده : اتل ما اوحی الیک من الکتاب و اقم الصلوة ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر (7) آنچه را که از کتاب به تو وحی شده است بخوان و نماز را بر پا دار , که نماز از کار زشت و ناپسند باز می دارد . پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله ) درباره ی مردی که با آن حضرت نماز می خواند و در عین حال مرتکب کارهای زشت میشد فرمود : نمازش روزی او را از زشت کاری باز خواهد داشت , پس دیری نگذشت آن مرد توبه کرد . (8)
3 – نماز گناهان را فرو می ریزد .
امام علی ( علیه السلام ) درباره ی نماز چنین سفارش می کند : نماز گناهان را فرو می ریزد , همچون ریزش برگ از درختان و آنها را از گردن بندگان باز می کند , همچون باز کردن رسن از گردن چهار پایان . رسول خدا نماز را به چشمه ی آب گرمی تشبیه فرمود که جلو در خانه ی مردمی باشد و شبانه روزی پنج مرتبه خود را در آن بشوید , آیا بربدن چنین کسی چرک و کثافتی باقی خواهد ماند ؟ (9)
4 – نماز اول چیزی است که در قیامت از آن سؤال می شود .
پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله ) فرمودند : در روز قیامت نخستین عمل بنده که به آن رسیدگی می شود نماز است ؛ اگر پذیرفته شد به سایر اعمال رسیدگی می شود و اگر پذیرفته نشد به هیچ یک از اعمال دیگر او رسیدگی نمی شود . (10)
5 – کسی که نماز را سبک بشمارد از اهل بیت ( علیهم السلام ) نیست .
امام باقر ( علیه السلام ) فرمودند : نمازت را سبک مشمار ؛ زیرا پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) هنگام رحلتش فرمود : از من نیست کسی که نمازش را سبک بشمارد .
و احادیث فراوان دیگری که در ارزش نماز و مذمت ترک نماز آمده است که هر یک برای تنبه انسان کافی است .
پرسشگر گرامی
بدان که آرامش حقیقی در ذکر و یاد خداست چرا که الا بذکر الله تطمئن القلوب . امام سجاد ( علیه السلام ) در مناجات نیمه ی شعبان می فرمایند : پروردگارم آرامش دلهای دل دادگان به تو آرامد , خردهای پریشان با معرفت تو جمع آیند , قلوب را آرامشی جز در یاد تو نیست و جانها جز در منزلگاه دیدار تو آرام نیابند (11)
و در تورات موسی ( علیه السلام ) چنین آمده : ای فرزند آدم , تنها به عبادت من پرداز تا دلت را از بی نیازی پر کنم و نسبت به خواسته هایت تو را به خود وا نگذارم , بر من است که نیازمندی تو را از تو بر دارم و دلت را از ترس خود پر کنم و اگر برای عبادتم خود را فارغ نسازی , دلت را مشغول دنیا سازم و دیگر در نیاز را به رویت بندم و تو را با خواسته هایت وا گذارم (12)
با همه ی توضیحات داده شده , باید توجه داشت که ابتدا باید با پای تکلیف حرکت کرد ! یعنی اگر شوق به نماز نداریم باید تا مدتها سر تسلیم در مقابل حضرت حق فرود آورده و امر الهی را در بجا آوردن نماز اطاعت کنیم , تا به حول و قوه ی الهی کم کم شور و شوق به نماز نیز در ما ایجاد شود . عشق و علاقه ی به نماز از مراتب عالیه ای است که تنها کسانی که تقوا پیشه کنند و در انجام فرامین الهی , راه استقامت را بپیمایند به آن می رسند ؛ پس در کسب تقوی بکوش و از حضرت حق , در مناجاتها و دعاهایت عبادتی عاشقانه را طلب کن .
ای دل اگر نخواندت ره نبری بکوی او بی قدمش کجا توان ره ببری به سوی او ؟
گر نروی به سوی او , راست بگو کجا روی ؟ هر طرفی که رو کنی ملک اوست کوی او
پیروز باشید .

(1) مشکات / مجموعه آثار آیت الله مصباح / ص 45
(2) مفاتیح الجنان از مناجات امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) بعد از مناجات منظوم
(3) سوره ی اسراء / 107
(4) شرح حدیث جنود عقل و جهل / ص 413
(5) اصول کافی / ج 2 / ص 75 / باب الصبر
(6) میزان الحکمه / ج 7 / ص 3097
(7) سوره ی عنکبوت / 45
(8) میزان الحکمه / ج 7 / ص 3097
(9) میزان الحکمه / ج 7 / ص 3099
(10) میزان الحکمه / ج 7 / ص 3101
(11) ساغر سحر / استاد کریم محمود حقیقی / به نقل از بحار الانوار / 94
(12) اصول کافی / 3 : 131

 


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 88/3/10::: ساعت 11:49 صبح

رقیبان احمدی نژاد بیش از بیست سال با خط امام فاصله دارند!

این در صورتی است که در روش و منش آن سفر کرده در این عرصه‌ها سخن اوّل را فقط اخلاق، تهذیب نفس و خود‌سازی می‌زند و از خود‌سوزی و دگر‌سوزی متداول امروز برای کسب قدرت نشانی در آن مکتب نمی‌توان یافت، حضرت امام خمینی در رابطه‌ی کسب مسئولیت در نظام اسلامی می‌فرمایند:

«ما باید دولت اسلامی را، همه‌ی مردم، همه‌ی انسان‌ها، دولت اسلامی را تقویت کنند تا بتواند اقامه‌ی عدل بکند... مقصد این است که اسلام جریان پیدا بکند، مقصد این نیست که من اجرایش کنم. از چیزهایی که انسان مبتلا به آن هست این شیطنت‌های باطنی که انسان به آن مبتلا هست این است که، دلش می‌خواهد خودش متصدی امر باشد. جریان امر اگر به دست دیگری بهتر واقع بشود، این ناراحت است، می‌گوید من خوب است باشم. این از شیطنت‌های باطنی انسان است. انسان به صورت مقدّس مآبی طرحش می کند، «من می‌خواهم به این ثواب برسم .» اگر حساب کند پیش خودش که همان ثواب را، بالاترش را به شما می‌دهند، وشما کمک کنید به این کسی که متصدی است و از شما بهتر می‌تواند‌، راضی نمی‌شوید. مسئله این نیست که ثواب می‌خواهم، مسئله این است که دنیا می‌خواهم... ما گرفتار یک شیطنت‌هایی در خودمان هستیم که کثافتکاری است و پستی است و خودتان را نجات بدهید و خودمان را نجات بدهیم. اگر از این بند نجات پیدا بکنید، آن بعدش آسان می‌شود، وحدت آسان می شود، امّا از این بند باید نجات پیدا بکنیم، از این بند خودخواهی، هرچه هست برای خودم، خود محوری، من، نه غیر، این در همه‌ی نفوس هست مگر اینکه تهذیب بشوند...» 2

به راستی اگر فرموده‌ی رهبر معظم انقلاب در همه گیر شدن مکتب امام خمینی تحقق می‌یافت آیا ما امروز شاهد تخریب‌های دشمن شاد کن و در جهت اهداف صهیونیسم نسبت به دولت محترم نهم بودیم؟! آنهم دولتی که پس از سال‌ها به تصریح رهبر معظم انقلاب، احیاگر شعار‌های انقلاب و مرام امام خمینی در کشور و جهان است‌.

آقایان کروّبی و میر حسین موسوی که کم وبیش دم از خط امام راحل می‌زنند، آیا دوستی و نزدیکی با «نهضت آزادی‌ها» که از مطرودین حضرت امام و از دید آن سفر کرده نزدیک به ارتداد بوده‌اند را از لوازم خط امام دانسته‌اند که حتی از بکار‌گیری آنان در کابینه‌ی آینده‌شان سخن می‌گویند؟!

نزدیکی افراد مشهور به رواج بی بندوباری و تبرج فساد انگیز دخترکان چون «فائزه‌ رفسنجانی» به ستاد آقای موسوی و سخنرانی‌های شهر به شهر وی به نفع میرحسین را با کدامیک از شاخصه‌های خط امام باید بسنجیم؟!

حمایت «سازمان مجاهدین انقلاب» از آقای موسوی که به واسطه‌ی کارنامه‌ی ضددینی و حمایت از سخنان مرتدانه‌ی «آغاجری»، از سوی حوزه‌ی علمیه‌ی قم نامشروع شناخته شد، چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟!

حمایت احزابی چون «کار گزاران» و «مشارکت» از مهندس موسوی که بر خلاف قانون و نظر امام و رهبری انقلاب، دولت‌های وقت آنان را پایه گذاشتند، چه سنخیتی با حقوق مردم و خط امام دارد؟!

حضور افرادی چون «کرباسچی» و «عباس عبدی» و « مهاجرانی» که تخلف آنان از مبانی خط امام و یا در مراجع قضایی محرز شده است، در اردوگاه آقای کروبی چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟!

اینها همه درحالی است که دولت مظلوم را همه‌ی این آقایان به تمام بدی‌ها وصف می‌کنند، در صورتی که به فرموده‌ی رهبر معظم انقلاب اسلامی:

«دولت جدید‌، شاخصه‌اش عبارت است از‌: تصمیم قاطع بر خدمت خستگی‌نا‌پذیر به مردم، به میدان آوردن همه‌ی توان خود و پر رنگ کردن هدف‌های بلند انقلاب. اینها مشخصه‌های این دولت است. این دولت با تکیه بر شعارهای انقلاب و شعارهای امام بزرگوار، بر آن است که همه‌ی توان خود را به میدان بیاورد؛ با همه‌ی وجود کار کند؛ گره‌های زندگی مردم را باز کند؛ زیر ساخت‌های کشور را هر چه زودتر و هر چه بهتر و جامع تر به وضعیت مطلوب‌، برای پیشرفت‌های آینده بسازد و در عرصه‌ی بین‌المللی بر استقلال ملّی و عزت ملت ایران تکیه کند. می‌بینیم و حس می‌کنیم که این دولت بنا دارد عزت و استقلال ملی را آنچنان که در شأن ملت ایران است، حفظ کند.» 3

حال آقایانی چون جناب مهندس موسوی و یا محسن رضایی که پیش از این هم در این مملکت زندگی می‌کرده‌اند، چگونه و با چه مبنایی تشخیص داده‌اند که کشور به گفته‌ی خودشان در پرتگاه قرار دارد؟!

و چگونه پاسخگوی مدعای خود در حیف و میل شدن بیت‌المال در این دولت بیش از سی‌سال گذشته خواهند بود؟! ما در صورتی از زبان آقای موسوی پس از بیست سال سکوت شاهد اهانت به وزیران پاک‌دست و اغلب خدمتگزار دولت نهم هستیم که در دولت‌های گذشته به ظاهر سالم‌ترین وزیران به برج‌سازی و کارخانه‌داری می‌پردازند. آن زمانی که در تاخت‌وتاز دوستان کارگزارانی آقای موسوی در دولت آقای رفسنجانی کمترین حقوق مردم نیز به بهانه‌ی توسعه‌ی بی‌حد و حصر نادیده گرفته شد و دختر رییس جمهور وقت با امکانات شهرداری تهران به بهانه‌ی ورزش بانوان بر بی بندوباری دخترکان کشور تأکید داشتند و عرصه بر متدینین آنچنان تنگ شده بود که نیروهای انتظامی به دستور وزارت کشور وقت به برخورد با معترضین به سخنان «فائزهء هاشمی» پرداختند که -خود شاهد آن بودم-؛ امثال آقای موسوی در آن بزنگاه که به تصریح رهبری انقلاب اقتضا داشت که «خواص طرفدار حق به میدان دفاع از ارزش‌ها بیایند» کجا بودند‌؟! چرا مثل حال که دم از ارزش‌ها می‌زنند ذرهّ‌ای در آن زمان از ارزش‌مدارانی که به جرم عمل به بند میم وصیت نامه‌ی امام در بازداشت به سر می‌بردند دفاع نکردند؟!


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 88/3/10::: ساعت 11:49 صبح

کودتای مطبوعاتی علیه دولت اسلامی

اگر در این چهارسال دولت دکتر احمدی‌نژاد به دکّه‌ی نشریات سری زده باشید خواهید یافت که این دولت در عرصه‌ی مطبوعات نیز با دیگر دولت‌ها متفاوت است؛ چرا که نه‌تنها سرخط مطبوعات مانند گذشته مجیز‌گو و در جهت اهداف دولت نیست، بلکه کم‌نظیر‌ترین اهانت‌ها و افتراها را داشته‌اند و متأسفانه هر چه به انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم، عرصه مطبوعات نوشتاری و مجازی را آلوده‌تر به این امر زشت می‌یابیم تا جایی که حریم خانواده‌ی محترم رییس‌جمهور نیز در بی‌تفاوتی مراجع نظارتی بر مطبوعات‌ مورد اهانت و تمسخر زشت قرار می‌گیرند. نمی‌دانیم اگر نسبت به آقایان رفسنجانی و خاتمی و یا میر‌حسین موسوی هم چنین جسارت‌هایی می‌شد، باز هم شاهد اینگونه بی‌تفاوتی‌ها بودیم؟!

آنچه اصحاب جنگ احزاب بر علیه نظام اسلامی طرّاحی کرده‌اند شبیه سازی طرح «‌برلوس‌کونی‌» در ایتالیا است. برلوس‌کونی به عنوان نماینده‌ی راست‌گرایان در ایتالیا جزو چند سرمایه‌دار اوّل آن کشور می‌باشد که با در دست داشتن شبکه‌های تلویزیونی خصوصی و غالب مطبوعات ایتالیا، مهمترین عوامل قدرت را در آن کشور اروپایی در دست دارد. ولی «‌برلوس کونی» از بد حادثه به دنبال حمایتش از بوش در اشغال عراق در انتخابات ایتالیا با عدم اقبال چشمگیر مردم مواجه گردید و رقیب چپ گرایش «پرودی» که مخالف اشغال عراق و تا حدودی منتقد سرمایه‌داری بود، زمام امور را در دست گرفت ولی «‌برلوس‌کونی» دست‌بردار از قدرت نشد، بلکه با ایجاد التهابات اقتصادی با کمک بنگاههای اقتصادی که در دست داشت و بزرگ‌نمایی برخی از ناهنجاری ها، مثل جمع‌آوری زباله‌های ناپل و از کاه، کوه ساختنهای رسانه‌ای، نگذاشت که تا در دور بعد پرودی کامیاب شود و این یکی از عواملی است که مدعیان اصلاحات را به این انتخابات خوشبینانه امیدوار ساخته است که متأسفانه ما در برخی از برنامه‌های انتخاباتی سیما نیز در پوشش گفتار برخی از مردم که ساختار هدایت شده‌ی این برنامه‌ها محرز است، سخنانی تخریبی ویا پوشش تبلیغات زود‌رس امثال مهندس موسوی را از برنامه‌هایی چون 20:30 شاهدیم.

البته اینگونه الگو‌برداری، بی‌سابقه نبوده است، چرا که مدعیان اصلاحات با شبیه‌سازی دقیق، طرح فروپاشی شوروی سابق در ایران و یا انقلاب‌های مخملی که در پس پروژه‌ی 18 تیر قرار داشت، ناکارآمدی اینگونه فعالیت‌ها را در‌یافته‌اند و اگر تحریم‌های جدید آمریکا را هم برای پیشبرد این طرح خود، کارساز می‌دانند در اشتباهند، چرا که در ایران اسلامی عوامل تعیین کننده، همه‌اش ظاهری نیست، مگر اینکه برای مبارزه با عالم غیب بر آن باشند که صف‌آرایی کنند، چنانکه «محمد رضا خاتمی» گفته است:

«نامزد ما باید چنان محبوب باشد که از پس نیروهای غیبی هم بر بیاید.» 1

وامید واریم که به این شبیه‌سازی دست نزنند، چرا که آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها بارها شکست سوزناک مقابله با نیروهای غیبی را تجربه کرده‌اند که نمونه‌ی عبرت‌انگیز آن امداد غیبی «طوفان شن طبس» می‌باشد. البته در شبیه‌سازی‌های مدعیان اصلاحات نباید امکان شبیه‌سازی توطئه‌ی قتل «رفیق حریری» در لبنان و یا «بی نظیر بوتو» در پاکستان را نادیده گرفت، چرا که در کسادی بازار رقیبان احمدی‌نژاد خود‌زنی و پیراهن عثمان ساختن از تشنگان قدرت بعید نیست.

بگذریم...

کسانی که خود را جدّی‌ترین رقیبان دکتر احمدی‌نژاد می‌دانند و در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری حتی با یکدیگر رقابت می‌کنند تا افتخار رقابت احمدی‌نژاد را برای خود مصادره کنند که در این راستا از هر نوع تهمت و فحاشی و تخریبی فرو‌گذار نیستند، متأسفانه در شعارهای تبلیغی‌شان دم از احیای خط امام راحل می‌زنند و چون آقای موسوی خود را مدعی روش امام راحل و احیاگر فرمان هشت ماده‌ای حضرت امام در حفظ آبرو و حقوق افراد می‌دانند، ولی در صحنه عمل، شاهدیم که میدان رقابت سالم انتخاباتی را در مهرورزترین دولت‌ها به معرکه‌ی تاخت و تاز غیرمنصفانه‌ی مرسوم جوامع سکولار و غربزده می‌خواهند مبدل سازند که در آن اصل و هدف فقط بر زمین زدن رقیب است و بس و ملاک فقط کسب قدرت می‌باشد. که با هجمه‌ی بی‌سابقه‌ی نشریاتی که در انتخابات گذشته حامی رقیب اصلی آقای احمدی نژِاد -یعنی آقای رفسنجانی- بودند و دیگر رسانه‌های از راه رسیده از این قماش امروز با تمام ترفندهای تبلیغی برآنند که با سوء استفاده از فضای باز سیاسی‌ای که دولت نهم ایجاد کرده است، وجاهت دولت خدمتگزار را پایمال نمایند تا شاید در صدی بر اقبال کم مردم به خویشتن بیافزایند.


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 88/3/10::: ساعت 11:48 صبح

ریشه‌ی دشمنی ها با دکتر احمدی نژاد

حال چه شده است که پس از فترتی نفس‌گیر که با چشمانی اشک آلود و دلی خونین ناظر بی‌حرمتی به مقدسات جمهوری اسلامی از ناحیه‌ی بالاترین مقامات اجرایی بودیم، اکنون که مدد الهی بار دگر شامل حال سرنوشت انقلاب شد و شخصیتی به واقع مردمی و دلداده‌ی شعار‌های ناب اسلامی و انقلابی با ناز شست انتخاب مردم به صحنه‌ی جدّی کار و تلاش و فعالیت آمده‌است، آقایانِ دیر آمده که با ادعای ارزش‌مداری به تخریب این دولت‌ می‌پردازند، زود هم‌ می‌خواهند بروند بر روی کرسی ریاست؟! ایرادی به این ریاست طلبی نباید داشت، ‌ولی چرا به نام خط امام و ارزش‌ها، مقاصد زخم خورده‌های دولت عدالت را پیش می‌برند؟!

رهبر معظممان فرمودند:

«خوشبختانه یک دولت مردمی و پایبند به ارزش های دینی هم سر کار است. خود رییس جمهور (دکتر احمدی‌نژاد) با شیوه و منش مردمی، با ساده زیستی، با دلبستگی کامل به ارزش‌های اسلامی، با شجاعت و اعتماد به نفس، در میدان کار و تلاش است، اجزای دولت و خود رییس جمهور، کمر بسته‌ی خدمت به مردم، مشغول کار هستند. ابتکار عمل را هم در مسائل کشور و هم در مسائل بین‌المللی در دست دارند. رییس جمهور اهل کار، اهل ابتکار، اهل خدمت، اهل عمل، وارد میدان و خسته نشو است. در شاخص های گوناگون کشور هم در همه جا نشانه‌ی پیشرفت را ملاحظه می‌کنیم... چندی پیش رییس جمهور محترم از مطبوعات گله کرد که بد‌گویی می‌کنند، بد‌دهنی می‌کنند، لجن‌پراکنی می‌کنند و بعضی از مطبوعات اعتراض کردند. من معمولاً مطبوعات را می‌بینم؛ من حق را به رییس‌جمهور دادم، من معتقدم نمی‌گویم همه‌ی مطبوعات، بعضی از مطبوعاتی که انتقاد می‌کنند، انتقاد ایرادی ندارد، بی‌انصافی می‌کنند.» 4

گناه احمدی نژاد این است که چون دولت‌های گذشته عمل نکرد که احزابی چون «مجمع روحانیون مبارز» (دولت‌ موسوی) و «حزب کارگزاران» (دولت رفسنجانی) و «حزب مشارکت» (دولت خاتمی) را در حمایت خود تشکیل دادند و با بیت‌المال نشریات همسو با دولت ترتیب دادند- که رکورددار آنان دولت دوّم خرداد است- بلکه در این زمینه آنقدر قانون‌مدارانه عمل کرده‌اند که حتّی برخی از دوستان مطبوعاتی دولت نهم از کم‌توجهی دولت به آنان گله‌مندند.

خلاصه‌ی کلام اینکه مخربان دکتر احمدی‌نژاد که برخی به شکل رقیب وارد میدان شده‌اند خط خود را از دشمنان جدا کنند چرا که در صف اوّل مخالفانِ روی کار آمدن مجدد رییس جمهور محترم صهیونیست‌ها می‌باشند و این فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی را در نظر بگیرند که فرمود:

«دشمنان می‌خواهند مردم به دولت، که مسئولیت اداره‌ی امور کشور را دارد، بی‌اعتماد باشند، سعی کنید این نقشه را خنثی کنید.» 5

«مثل جنگ احزاب دست به دست هم داده‌اند، فشار دارند می‌آورند که این دولت را بکوبند، هدفشان هم این دولت یعنی آقای احمدی نژاد شما‌ها نیستید... هدف انقلاب است، هدف نظام است، هدف واقعی نظام است شما (دولت نهم) چون حرف نظام را می‌زنید، آماج تهاجمات قرار می‌گیرید... علتش همه این است که گفتمان این دولت گفتمان انقلاب است.» 6

«امروز در دولت جدید به‌رغم همه‌ی کار شکنی‌ها، این ارزش (های امام و انقلاب) سخن اوّل و حرف رایج شده و دولت صریحاً آنرا بیان می‌کند و علّت دشمنی‌ها چه کسانی که در داخل و چه در خارج هستند، همین است که رییس‌جمهور به‌طور ‌صریح به این ارزش‌ها اظهار عشق و علاقه می‌کند. در داخل نیز برخی نگاه می‌کنند آنجایی که این ارزش‌ها پاس داشته می‌شود کجاست تا به آن حمله کنند و هر خط و حرکتی که علیه ارزش‌ها باشد، این افراد آنرا دوست دارند.» 7
اگر چه اینگونه اعمال تخریبی بر علیه دولت کار و تلاش و خدمت از وابستگان همه‌ی جریان‌ها غیر‌قابل پیش‌بینی نبود، که اگر سخن از عدالت باشد، بسیاری را برآشفته خواهد کرد و کینه‌ی عدالت‌ستیزان را برخواهد انگیخت و به فرموده‌ی رهبر معظم انقلاب اسلامی:

«با آغاز مبارزه‌ی جدّی با فساد اقتصادی و مالی یقیناً زمزمه‌ها و به تدریج، فریادها و نعره‌های مخالف با آن بلند خواهد شد. این مخالفت‌ها، عمدتاً از سوی کسانی خواهد بود که از این اقدام بزرگ متضرر می شوند و طبیعی است، بددلانی که با سعادت ملّت و کشور مخالفند یا ساده دلانی که از القائات آنان تأثیر پذیرفته‌اند، با آنان همصدا شوند. این مخالفت‌ها نباید در عزم راسخ شما تردید بیفکند.» 8

رقیبانی که بیش از دو ماه با موج تخریب رییس جمهور محترم به میدان آمده اند، آیا از خود سؤال کرده‌اند که چرا بدخواهان دیرین انقلاب چون نهضت آزادی‌ها و رادیوهای بیگانه و حتی رژیم‌های مرتجع عربی از حضور آنان در مقابل احمدی‌نژاد استقبال کرده‌اند؟!


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 88/3/10::: ساعت 11:47 صبح

حضرت امام خمینی(سلام الله علیه) هنگامی که عده‌ای از روحانیون به هواداری میرحسین موسوی حزب «مجمع روحانیون» را تشکیل دادند، در پیامی به ایشان گوشزد کردند:

«اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای نکرده بی جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدّم بدارد، حتماً پیش از آنکه به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند، به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است.» 9

حال آیا ایشان مصداق این کلام امام راحل نیستند؟! آیا باز می‌توان باور کرد که در خط امام حرکت می‌کنند؟!

دیگر رقیبان نیز مراقب باید باشند که در این جو بد اخلاقی قرار نگیرند، چرا که کفران نعمت به گذشته‌ی آدمی نیز ضربه می‌زند، حال با هر سابقه‌ی جهادی و خدمتگزاری که باشد و در آخر این سخن صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی را به گوش جان بسپاریم که فرمودند:

«این دستاوردهای نظام اسلامی ، به راحتی محقق نشده است که عده ای بخواهند به دلیل اغراض شخصی و دشمنی با دولت ، در اصل نظام خدشه وارد کنند... این فضای بی بندو باری در حرف زدن و اظهار نظر علیه دولت ، مسائلی نیست که خداوند به آسانی از آنها بگذرد... تفضلات و رحمت الهی تا زمانی است که ما مراقب گفتار ، رفتار، و عملکرد خود باشیم زیرا خداوند با ما خویشاوندی ندارد... برخی کار ها و ظلم ها ، فتنه ای به پا می کند که دامن همه ، اعم از ظالم و غیر ظالم را می گیرد بنابر این همه باید مراقب اظهار نظر ها ، تبلیغات ، و اقدامات خود باشند.» 10

از همه جالب تر اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی در آستانه‌ی انتخابات صریحاً حمایت خود را از دکتر احمدی نژاد چنین اعلام فرمودند:

«‌همراهی دولت با ملّت را قدر بدانید. مردم! دوستی دولت را قدر بدانید...

می‌بینید اگر چنانچه رییس جمهوری شور و نشاط داشته باشد، شوق و اراده داشته باشد، چه خدمات بزرگی را برای این کشور انجام می‌دهد. می‌خواهند این نباشد...

بهترین آن کسی است که درد کشور را بفهمد. درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمی باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافی‌گری خودش نباشد...

نامزدهایی که ثبت نام کرده‌اند و زود‌تر از موعد قانونی تبلیغات می‌کنند، سعی کنند با انصاف عمل کنند... بنده که از همه‌ی این آقایان، اوضاع کشور را بیشتر می‌دانم، بهتر خبر دارم، می‌دانم بسیاری از مطالبی که درباره‌ی وضع کشور و وضع اقتصاد می‌گویند به عنوان انتقاد خلاف واقع است و اشتباه می کنند...» 11

آنچه که مسلّم است، دولتی چون دولت نهم که با رویکرد ساختار‌شکنی وارد میدان شده است، در سال‌های نخستش طبیعی است که باید با چالش‌ها و موانع جدّی‌ای روبرو شود تا دست ‌فرصت‌طلبان با نفوذ را کوتاه کند و اگر دقت کنید، پس از سه سال دولت نهم توانست تا حد قابل‌توّجهی وزیران همراه را در کابینه داشته باشد و تجربه‌ی دولت‌های گذشته نیز نشان داده است که هر طیف اجرایی در چهار سال دوّم ریاست جمهوری توانسته است با موانع کمتر و با نهادینه کردن روش‌های خود به اهداف مطلوب خود نزدیک شود و این همانی است که مافیا از آن در هراسند و با تمرکز تمام امکانات خود در پی شکست دولت محبوب دکتر احمدی‌نژاد هستند، ولی باید بدانند که این ابزار مادّی نیست که همیشه سخن اوّل را می‌زند، چون هر چه را که بشر ناچیز بخواهد تا در مشیت الهی نباشد، تحقق نمی‌یابد.

--------------------------------------------------------------------------------

 1 - سایت موج سوم (حامیان خاتمی- موسوی)

 2 - صحیفه‌ی امام، ص ???

 3 - سخنرانی معظم له در حرم مطهر رضوی‌(علیه السلام) 1/1/85

 4 - دیدار معظم له با مردم گرمسار در سفر استانی سمنان. 21/8/85

 5 - حرم رضوی(علیه السلام) 1/1/86

 6 - دیدار با هیأت دولت نهم 2/6/87

 7 - دیدار معظم‌له با ایثارگران خراسان رضوی(علیه السلام)- اردیبهشت ??

 8 - فرمان مبارزه با فساد- 10/2/80

 9 - صحیفه‌ی نور- ج ??- ص ???

 10 - دیدار با کارگزاران حج .??/?/??

 11 - دیدار مردمی – سنندج 22/2/88


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 88/3/9::: ساعت 1:10 عصر

صفات دولت دکتر محمود احمدی نژاد 
 1.
تکیه بر عدالت 
2.
پر رنگ کردن هدفهای بلند انقلاب 
3.
دولت کار 
4.
دولت خدمت 
5.
پیروی از آرمانهای اسلام 
6.
دولتی از جنس مردم 
7.
ساده زیستی 
8.
مردم گرایی 
9.
اجتناب از اسراف و ریخت و پاش 
10.
عدم وابستگی به احزاب 
11.
شایسته سالاری 
12.
نظارت بر عملکرد زیرمجموعه 
13.
تلاش بی وقفه 
14.
قانون گرا 
15.
شجاعت و قاطعیت در بیان و اعمال 
16.
نشاط و تحرک 
17.
سرعت بخشیدن به سازندگی 
18.
استقرار عدالت 
19.
رسیدگی به مشکلات مردم 
20.
تسهیل زمینه های رشد و پیشرفت 
21.
دولت با نشاط و چابک 
22.
فعال 
23.
دلسوز 
24.
دلبسته به منافع و خواسته های مردمی 
25.
دولت مردمی 
26.
شیوه و منش مردمی 
27.
دلبستگی کامل به ارزشهای اسلامی 
28.
اعتماد به نفس 
29.
اهل کار و اهل ابتکار 
30.
اهل خدمت و اهل عمل 
31.
مبارزه با فساد 
32.
جهت گیری های دینی 
33.
ارزشگرایی انقلابی و اسلامی 
34.
سختکوشی 
35.
تلاش فراوان 
36.
ارتباط با مردم 
37.
سفرهای استانی 
38.
اقدامات شجاعانه 
39.
شجاعت در قبال مسائل جهانی 
40.
پایبندی به خدمت 
41.
پرکاری 
42.
روحیه تحولگرایی و نو آوری و اصلاح 
43.
ایستادگی در مقابل زیاده خواهی استکبار 
44.
منش مردمی 
45.
احساس مسئولیت 
46.
تلاش خستگی ناپذیری 
47.
بسیار پر کار و زحمتکش 
48.
دولت حرکت و اقدام 
49.
احیای شعار و گفتمان امام 
50.
استکبار ستیزی 
51.
جرات در مقابله با فساد 
52.
روحیه تهاجم در مقابل زورگویان بین المللی 
53.
زنده کردن و باز سازی برخی ارزشها 
54.
دارای خصوصیات جوهری انقلاب و منطق امام 
55.
روحیه مردمی و خاکی 
56.
سرشار از انرژی 
57.
اجتناب از اشرافی گری 
58.
متعهد 
59.
کار آمد 
60.
دلجویی از محرومین 
61.
دولت مکتبی 
62.
حامی ارزشها 
63.
شوق خدمت به مردم 
64.
حرکت در وادی طولانی و دشوار و پر خطر عدالت


 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 88/3/9::: ساعت 10:16 صبح

قبلا وقتی دعای کمیل یا نماز می خواندم، حال عجیبی داشتم ولی اکنون در من تأثیری ندارد، چه کنم؟

پاسخ: اگر منظور از تأثیر نگرفتن از دعا و نماز , این است که همانند سابق از عبادات لذت نمی برید و حضور قلب و اشک و سوز گذشته را ندارید , به نظر این حقیر پرسش شما از این منظر می تواند چندین منشأ داشته باشد ؛ خود قضاوت کنید که کدامیک در شما وجود دارد , حدیث نفس و محاسبه روزانه به شما کمک خواهد کرد :
1 – یکی از مهمترین و مؤثرترین عواملی که باعث میشود لذت مناجات از انسان گرفته شود گناه است . همان گونه که انجام هر کاری مستلزم فراهم کردن مقدمات آن کار است , امور عبادی نیز همچون نماز یک سری مقدماتی دارد که اساسی ترین مقدمه , ترک معاصی در عقیده و عمل است . علامه جوادی آملی ( حفظه الله تعالی ) می فرمایند : کسی که جز حلال نمی خورد و جز به حلال نمی اندیشد , حتما ً از عبادت لذت می برد . چنان که انسان گرفتار سرما خوردگی و گرفتگی بینی , از بوی خوش لذت نمی برد و ... انسان گنهکار نیز از عبادت لذت نمی برد . فطرت شفاف و شکوفا شده , از عبادت لذت می برد . (1)
کسی که در خارج از عبادت , محوریت همه امورش خدای رحمان باشد مسلما ً در حین انجام عبادت , بهترین حال را دارد . به هر میزان که انسان از معاصی اجتناب کند , مسلما ً بهتر می تواند عظمت خالق و معبود خویش را درک کرده و از هم صحبتی با او لذت ببرد . اگر انسان اهل مراقبه باشد احوال قبل و بعد از عبادت را مراقبت و مواظبت نماید , به طور قطع از عبادت حظ و بهره خواهد برد .
اگر بخواهیم کامل شویم , چاره ای جز تهذیب روح نیست و تهذیب روح راه ندادن بیگانه به حریم دل است وقتی هر گونه , سخنی را می گوییم , به هر جایی نگاه کرده , به هر چیزی گوش فرا می دهیم , هر غذایی را خورده و .... بدانیم که بیگانه را در دل خود جای داده ایم (2)
زمانی که دل , جایگاه بیگانه شد دیگر خدا را در آن کاری نیست , بنابراین انسان از انجام عبادت لذت نمی برد . هر چند که به فرموده ی امام ( رضوان الله تعالی علیه ) : در همین ها که به طور ضعیف دعا می خوانند و ذکر خدا می گویند , به اندازه ی همان مقدار تأثیری که ( در آنهاست ) طوطی وار هم هست , لکن درشان تأثیر کرده , بهتر از آنهایند که تارک هستند . (3)
2 – اگر مدت زمانی حال دعا در شما زیاد بوده و متأثر می شده اید , شاید گرفتن حال دعا از شما تلنگری باشد برای اینکه این حال را از خود نبینید و مغرور نشوید و این را از فضل خدای رحمان ببینید چرا که هو اضحک و ابکی . شیطان هیچ گاه بیکار نیست و برای هر کسی مکاید خاصی را به کار می برد . ابتدا تلاش می کند که انسان , اهل عبادت نشود ؛ وقتی از این طریق موفق نشد اتفاقا ً او را تشویق به عمل می کند تا او را دچار آفاتی کند , مثل عجب , غرور و ... که گناهانی بسیار عظیم هستند . چنین شخصی به جایی می رسد که بر اثر انجام عبادات , خود را از خدای غنی , طلبکار می بیند و نعوذ بالله بر قادر مطلق , منت می گذارد , به خدای مهربانی که به او هستی بخشیده و ..... به همین دلایل است که کسانی که این مسیر پر پیچ و خم سلوک و عبودیت را به سلامت طی کرده اند سفارشی می کنند که : پس از انجام محاسبه ی روزانه , برای کارهای نیکی که انجام داده ای خداوند متعال را شکر کن چرا که همه ی توفیق ها از جانب حضرت حق است .
فان احسنت حمدت الله و ان اسأت استغفرت الله اگر کار نیکی انجام دهی شکر خدا به جا آوری و اگر بد کردی از خدا آمرزش خواهی . (4)
لذا اینکه گاهی اوقات انسان بر اثر اعمال صالحه , به خود غره می شود , از الطاف الهی است که مدت محدودی , توفیق انجام آن حسنه ازاو گرفته می شود ؛ چرا که لا حول و لا قوة الا بالله
امیر بیان مولا علی ( علیه السلام ) می فرماید : سیئة تسووک خیر عند الله من حسنه تعجبک گناهی که تو را پشیمان کند بهتر از کار نیکی است که تو را به خود پسندی ( عجب ) وا دارد . (5)
حقیقتا ً این حکمت , حکمت تکان دهنده ای است . از این سخن , به خوبی فهمیده می شود که عجب تا چه اندازه برای انسان خطر ناک است .
3 – شاید حالت سابق شما , فقط حال بوده و در درون شما ملکه و تثبیت نشده ؛ لذا پس از مدتی نوسانات و فراز و فرودهای روحی , تغییر می کنند . انسان با تمرین و تکرار حسنات , و طلب کردن توفیق آن از خدای متعال و داشتن جدیت و خلوص در مسیر , انشاءالله آن حسنات درونش , ملکه شده و تثبیت خواهد شد .
4 – گاهی اوقات گرفتاری و مشکلات زیاد , انسان را به خدا نزدیک تر می کند و حالت تضرع و مناجات در انسان , قوی تر می شود و با رفع گرفتاری و حل مشکل , انسان غالبا ً دچار غفلت شده , کمتر حال مناجات می یابد . فاذا رکبوا فی الفلک دعوالله مخلصین له الدین فلما نجاهم الی البر اذا هم یشرکون هنگامی که سوار بر کشتی شوند خدا را با اخلاص می خوانند ( و غیر او را فراموش می کنند ) اما هنگامی که خدا آنان را به خشکی رساند و نجات داد باز مشرک می شوند . (6)
5 – مشغولیات ذهنی مختلف , که انسان درروزمره با آنها درگیر است می تواند یکی ازموانع ارتباط صحیح با معبود باشد ؛ همان طور که قبلا ً نیز اشاره شد , اگر انسان همه ی مشغولیات و امورش درراستای عبودیت و بر محور خدا باشد از عبادات لذت خواهد برد .
6 – قلب انسانها با توجه به مراتبشان دچار اقبال و ادبار می شوند . به عبارت دیگر , انسان در برخی مواقع بسیار شور و اشتیاق انجام عبادات رادارد و گاهی اوقات , ممکن است خدای ناکرده حتی برای عبادات واجب هم کسالت داشته باشد . البته هر چه انسان در مسیر بندگی و عبودیت بیشتر طی طریق کرده باشد لحظات اقبال و نشاطش بیشتر خواهد بود .
امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : ان للقلوب اقبالا ً و ادبارا ً ؛ فاذا اقبلت فاحملوها علی النوافل و اذا ادبرت فاقتصروا بها علی الفرائض دلها را روی آوردن و نشاط و پشت کردن و فراری است پس آنگاه که نشاط دارند آن را بر انجام مستحبات وا دارید و آنگاه که پشت کرده و بی نشاط است به انجام واجبات قناعت کنید . (7)
دوست خوبم ؛ زیبایی کار شما در این است که عیب کار خود را یافته , به دنبال حل مشکل هستید ( هذا من فضل ربی ) . امیدوارم در رسیدن به مقصود موفق باشید .

(1) توصیه ها و پرسش ها و پاسخ ها در محضر آیت الله جوادی آملی / ص 109
(2) علامه جوادی آملی / تفسیر موضوعی قرآن کریم / ج 10 / ص 59
(3) خورشید عرفان / ص 17
(4) نهج البلاغه / حکمت 94
(5) نهج البلاغه / حکمت 46
(6) سوره عنکبوت / آیه 65
(7) نهج البلاغه / حکمت 312

 


 
<   <<   66   67   68   69   70   >>   >
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید