بازدید امروز : 119
بازدید دیروز : 87
چگونه میتوانیم تشخیص دهیم کاری را که انجام میدهیم خواست خدا هست یا نه؟
راه یافتن به آنچه خداوند متعال از آدمی در امور مختلف خواسته است، کاری بسیار مهّم، ظریف و دقیقی است که حتی می توان آن را مهم ترین کار انسان دانست. زیرا اساساً هدف از خلفت بشر، بندگی و عبودیّت برای خداوند متعال است. (ما خلقت الجنّ و الانس الا لیعبدون) (ذاریات/56)
از آنجایی که خداوند این عالم حکیم است و خواسته هایش مطابق با داده ها و به تناسب داشته های بشر است، اگر از ما امری را درخواست نموده است، قطعاً راه دستیابی به آن را نیز برای ما قرار داده است. آری پروردگار این عالم بیانگرانی را برای خواسته هایش تعیین نموده و به سوی ما فرستاده است. امام کاظم علیه السلام به هشام فرمودند: ای هشام! بدرستیکه خداوند متعال دو حجت را برعلیه مردم قرار داده است، حجتی آشکار و حجتی در باطن. امّا حجت ظاهری انبیای الهی و ائمه علیهم السلام هستند و حجت باطنی همان عقول انسان هاست.1 این بیان کننده ها در دو حیطه به توضیح خواسته های الهی می پردازند. یکی در درون آدمی و دیگری در بیرون از ذات آدمی است.
دختری 21ساله هستم و با اینکه به واجبات دینی عمل میکنم و از محرمات دوری اما همیشه احساس میکنم برای دینم کم گذاشته ام و این موضوع ناراحتم میکند لطفا راهنماییم کنید؟
پاسخ: عمل به واجبات و ترک محرمات از توفیقات الهی می باشد که نصیب هرکسی نمی شود. زیرا این خود اولین پلّه و گام در حرکت به سوی خداوند متعال و بهره مندی از قرب او می باشد. و در حقیقت پایه و مقدمه انجام مستحبّات و ترک مکروهات و حتّی هدفدار نمودن مباحات نیز همین امر است.
امّا این احساس شما، یک احساس مبارک و سازنده می باشد. اینکه بنده ای در عین آوردن تمام دارائی هایش و بذل آنها در خدمت مولایش، باز هم حالت سرشکستگی و کم گذاشتن داشته باشد، حکایت از مرغوبیّت آن بنده دارد. و این حالت بدهکاری, از صفات و ویژگی های اولیای خدا در سیر و سلوکشان به سوی محبوبشان می باشد. خداوند متعال در سوره مبارکه مؤمنون در توصیف آنها می فرماید: (و الذین یوتون ما آتوا و قلوبهم وجله انهم الی ربهم راجعون) «و آنها که همه آنچه را باید ادا کنند و باز هم دلهایشان ترسان است که باید نزد پروردگارشان باز گردند.»(مؤمنون/60)
در روزنامه ای می خواندم که آیت الله بهجت فرموده بودند اگر حاجتی دارید واقعاً از خدا بخواهید و خداوند حاجت را می دهد. یعنی بدون توسّل. آیا همچین چیزی امکان دارد؟
اینکه آیت الله بهجت فرموده بودند: « که اگر حاجتی دارید واقعاً از خدا بخواهید و خداوند حاجت را می دهد.»
این کلام با اعتقاد شیعه نسبت به توسل به اهل بیت علیهم السلام منافاتی ندارد، شخصی که از خدا حاجت می خواهد ، واقعا از خدا می خواهد و او را منشا همه خیرات در عالم می داند, ولی معتقد است که این خیرات باید از طریق اسباب و وسایل فیض به او برسد.
شخص مومن، بین اینکه :« تنها موثر در عالم را خدا بداند » و « در، درخواست حاجت از خدا، ائمه را واسطه قرار دهد» منافاتی نمی بیند. اکنون مناسب است ، کلامی راکه ازمرحوم علامه امینی راجع به جایگاه توسل به ما رسیده بشنویم :
«توسـل بیش از این نیست که شخصی با واسطه قراردادن ذوات مقدسه به خدا نزدیک شود و آنان را وسیـله برآورده شدن حاجات خود قـراردهد؛ زیرا آنان نزد خدا آبرومندند، نه این که ذات مقدس آنان را به طور مستقـل در برآورده شدن حاجت هایـش دخیـل بداند، بلکه آنان را مجـاری فیض، حلقههای وصل و واسطه های بین مولی و بندگان میداند ... با این عقیده که تنها مؤثر حقیقی در عالم وجود خداوند سبحان است و تمام کسانی که متوسل به ذوات مقدسه میشوند همین نیّت را دارند... الغدیر ج 3، ص 403.»
در حدیث معتبر زیر چنین آمده : «کل دعاء محجوب حتّى یُصلّى على محمد و آل محمد»{H؛ V}میزان الحکمه، ج 4، ص 1662، ح 10794؛ کنزالعمال، ح 2153؛ المعجم الاوسط، ج 1، ص 220.{V «هر دعایى محجوب است تا اینکه بر محمد و آل محمد درود فرستاده شود».
خبرگزاری فارس: مدیرعامل خبرگزاری فارس با اشاره به ابعاد انحرافی یک جریان نزدیک به دولت، 13 مورد از نشانهها و شاخصههای این انحراف را تشریح و تبیین کرد.
به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا»، حمیدرضا مقدمفر مدیرعامل خبرگزاری فارس که بهعنوان داور در نشست طلاب حوزه علمیه آیتالله مجتهدی تهرانی شرکت کرده بود، پس از ارائه گزارش پژوهشی سه نفر از طلاب در موضوعات «تحولات منطقه و دیپلماسی ایران»، «بررسی یک شبهه درباره نظریه ولایت فقیه» و «مسئله وحدت مسلمین در دنیای امروز»، ارزیابی خود پیرامون هریک از مطالب ارائهشده را بیان کرد و سپس به سؤالات طلاب و فضلای حوزه علمیه درخصوص مسائل سیاسی روز پاسخ داد.
بیشتر سؤالات طلاب را موضوعاتی پیرامون ماهیت جریان انحرافی نزدیک به دولت تشکیل میداد که مقدمفر در پاسخ به این سؤالات و تشریح ماهیت جریان انحرافی، ویژگیها و شاخصهای آنرا برشمرد.
وی اولین نشانه این جریان انحرافی را استفاده ابزاری از عنصر مهدویت دانست و اظهار داشت: سطحی و سخیف کردن اعتقادات به امام زمان و فلسفه انتظار یکی از این نشانهها است.
مدیرعامل خبرگزاری فارس از تأکید افراطی بر باستانگرایی، ایرانیت، مکتب ایرانی، جشن نوروز و ملیگرایی بهعنوان نشانه دیگر انحراف در این جریان یاد کرد و افزود: این جریان در بعد اعتقادی معنی و مفهومی از «ولایت» را مطرح میکند که از بطن آن اعتقاد به «ولایت فقیه» و «ولایتپذیری» و لزوم تبعیت از ولی فقیه استنتاج نمیشود.
"بیاعتنایی به مرجعیت دینی، اعتقاد به از بین رفتن مرجعیت اجتماعی روحانیت و طرح اعتقاد اسلام بدون روحانیت، یکی دیگر از نشانههای این جریان انحرافی است که ریشه چنین اعتقاداتی را در نوع رفتار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اعضای این جریان به وضوح میتوان مشاهده کرد ".
مقدمفر انسانمحوری یا به تعبیر دیگر اومانیسم اسلامی در مقابل اسلاممحوری و خدامحوری را یکی دیگر از مشخصات بارز انحراف فکری این جریان ذکر کرد و آن را ریشه انحراف بسیاری از جریانات مشابه در گذشته دانست.
وی طرح و تبلیغ مفهوم صلح جهانی با معنایی متضاد از فرهنگ قرآنی را یکی دیگر از علائم انحراف فکری این جریان دانست و گفت: این دیدگاه مقابل فرهنگ قرآنی که در آیه "اشداء علی الکفّار رحماء بینهم " بیان شده، قرار دارد.
"عدالتمحوری با رویکرد مساوات " یا به عبارت دیگر "عدالت توزیعی " و نیز "رویکرد مثبت به مدرنیته در عین تظاهر به سنتگرایی " از دیگر مواردی بود که مدیرعامل خبرگزاری فارس از آن بهعنوان نشانههای این جریان انحرافی نام برد.
مقدمفر از دیگر نشانههای این جریان انحرافی را عرفانگرایی کاذب و معناگرایی خرافهآمیز برشمرد و اظهار داشت: آنچه درباره ارتباط برخی از این افراد با اجنه گفته میشود، حقیقت دارد اما نباید جریان انحرافی را در این مسئله خلاصه کرد، چراکه مشکل اصلی این جریان جنگیری نیست و انحراف آنها بسیار عمیقتر است.
مدیرعامل خبرگزاری فارس یکی دیگر از علائم انحراف این جریان را زیر سؤال بردن مدیریت الهی انبیا ذکر کرد و از التقاط فکری جریان منحرف به عنوان التقاطی که تاکنون در کشور بیبدیل بوده و تجربه نشده است، یاد کرد.
مقدمفر قدرتطلبی و میل به تصاحب کانونهای قدرت را از ویژگیهای دیگر این جریان منحرف برشمرد و در پایان تأکید کرد: ماهیت جریان انحرافی تا امروز در این 13 مورد خلاصه میشود و این موارد برآورد یا تحلیل نیست، بلکه بهطور مصداقی وجود دارد، البته موارد متعددی در خصوص اهداف و تاکتیکهای این جریان وجود دارد که در فرصتهای بعدی به آن پرداخته خواهد شد.
شاخصهای اشاره شده:
1- قدرتطلبی
2- مطلقانگاری خود و خودمحوری
3- التقاط فکری
4- استفاده ابزاری از موضوع مهدویت
5- تأکید افراطی بر باستانگرایی و ایرانیت
6- عدم اعتقاد به ضرورت حاکمیت ولایت فقیه در زمان نزدیک به ظهور
7- قائل بودن به اسلام بدون روحانیت
8- انسانمحوری بر مبنای التقاط تفکر اسلامی و اومانیسم
9- صلح جهانی با معنایی متضاد از فرهنگ قرآنی
10- عدالتمحوری با رویکرد مساوات (عدالت توزیعی)
11- عرفانگرایی کاذب، معناگرایی خرافهآمیز
12- زیر سؤال بردن مدیریت الهی انبیا
13- تظاهر به سنتگرایی در عین اعتقاد به مدرنیته
اولین قدم در سیروسلوک چیست و چگونه باید به خدا نزدیک شویم؟
سیر و سلوک در حقیقت دو قدم بیشتر نیست از خود گذشتن و به حق پیوستن.
لا اله الا الله هم که شامل دو جمله نفی و اثبات است در حقیقت همین دو قدم را می گوید. نفی خودپرستی و گذشتن از خواسته های خود اولین و مهمترین گام به خدا رسیدن و خداپرستی است.
از خود بگذر به حق رسیدی.
خیلی از جوان ها سوال می کنند چطور می توانیم عارف شویم, سیر و سلوک داشته باشیم و به خدا نزدیک بشویم. خوب این افراد بر اساس فطرت و انگیزه الهی که در انسان هست, دلشان می خواهد به مقامات معنوی برسند، حس کمال خواهی تقریبا در همه انسان ها هست.
برای موفقیت در این راه, یک مشکل اساسی بیشتر نیست. مشکل منیت و خودبینی انسان است. واقعا این مشکل وجود دارد و باید یک انسان خداشناس و خداخواه بتوانند از خودش بگذرند. این یک شرط اساسی است. بدون گذشتن از خود نمی توان به خدا رسید. مشکل ما در سیروسلوک این است که نمی توانیم از خودمان و از خواسته هایمان بگذریم؛ نمی توانیم از دوست داشتن های خودمان بگذریم؛ در خیلی از موارد خواسته های ما, دوست داشتن های ما با خواسته های خدا و دوست داشتن های او در تعارض است, نمی سازد. اگر در این موارد نتوانیم از خودمان بگذریم و خدا را حاکم کنیم, هیچ موفقیتی بدست نمی آید.
من دختری 22ساله هستم از نظر ایمانی واعتقادی کم آوردم می خوام رابطه م با خدا مثل چند سال پیش بشه خدا رو عاشقانه دوست داشته باشم مثلا نماز که می خونم حس قبل رو ندارم لطفا بگید چکار کنم بنده خوبی برای خدا باشم؟ به خدا نزدیک باشم فقط حرف نزنم عمل هم کنم؟
ایمان حقیقتی است که تدریجا به کمال میرسد و به یکباره برای کسی درجات بالای ایمان حاصل نمی شود. در آموزهای دینی ما آمده است که ایمان سه مرحله دارد. رسول گرامی اسلام فرمودند: الایمان اقرار باللسان و معرفه بالقلب وعمل بالارکان1 ایمان عبارت است از اقرار زبانی و معرفت قلبی و عمل به اعضاء و جوارح.
اگر بخواهیم به صورت ملموس این روایت را توضیح دهیم باید بگوییم: انسان ابتدا با شهادت به وحدانیت خدا و رسالت و ولایت وارد راه ایمان می شود و بعد با علم و معرفت این ایمان را به قلب خود می رساند و در کنار آن با حرکت عملی و عبادت ایمان را به اعضا و جوارح خود نفوذ می دهد و در نتیجه تمام وجود او را ایمان فرا می گیرد.
ببخشید بیت چگونه بیت الله می شود؟ لطفا به صورت کاملا عملی توضیح دهید که من بیتم را با همسرم چگونه بیت الله کنم تا رحم تربیتیم الهی باشد یا هر کس از نقش ها و مسئولیت هایم در آن بیت وارد می شوند مثل بیت الله حالت محرم به خود بگیرند؟ متشکرم خواهشمندم سریع جوابم را بدهید؟
تصمیم شما برای تبدیل کانون مقدس خانواده به مثابه حریم الاهی ستودنی است. حرکت در این مسیر توجه دائمی شما به حدود الاهی را میطلبد که ان شاء الله با عزمی که در شما و همسرتان وجود دارد این کار ممکن خواهد بود. اما باید توجه داشته باشید که رسیدن به این هدف تدریجی است و باید با عزمی راسخ در این مسیر حرکت کنید.
اما برای رسیدن به این هدف مراحل گوناگونی پیش روی شما است لذا به این مطالب توجه کنید:
1- تبدیل خانواده، به یک خانواده موفق که زمینه رشد و شکوفایی حداقل در سه جهت برای اعضای آن فراهم باشد و حرکت اصلی خانواده در مسیر رشد و کمال باشد.
میخواستم چند ذکر که در روایات به آنان تاکید شده معرفی کنید؟
در حالی که اهل دنیا دائم به ذکر دنیا مشغول اند و در لذت های دنیوی غوطه می خورند, اهل ایمان تمام لذت شان از یاد خدا است و در اطاعت خدا غوطه ورند. ذکر از بهترین وسایل برقراری ارتباط با حضرت حق جلّ شأنه می باشد. یاد الهی از نزدیکترین مسیرهای قرب و نزدیکی به پروردگار این عالم است. اوقات اشتغال به ذکر خداوند متعال نیز از شیرین ترین حالتها و لذّتهای بندگان مؤمن است.
ذکر نیز مانند تمام امور مهم شرعی دارای تقسیمات، ضوابط و شرایط خاصی است که رعایت این امور برای بهره بردن صحیح لازم است.
قبل از بیان اذکار درخواستی, لازم است متذکر شویم که ذکر اعم از ذکر زبانی است و شامل ذکر قلبی و عملی نیز می شود. معنای حقیقی ذکر و یاد خدا آن است که انسان در هر موقعیتی که هست, در حال اطاعت و بندگی خداوند باشد و خدا را فراموش ننماید. تمام اعمال و آداب بندگی خداوند یاد خدا به معنای وسیع و حقیقی کلمه محسوب می شود و مهم هم این است که انسان در تمام زندگی خود اهل ایمان و بنده خدا باشد. ذکر زبانی هم در صورتی موثر است که به معنای وسیع کلمه انسان ذاکر خدا و بنده واقعی حق تعالی و مطیع او باشد.
ایا با وجود انجام گناه می توان به اجابت دعا امید داشت؟
اجازه دهید در خصوص سؤال شما به شرح زیر بپردازیم:
انسان ها چند دسته اند:
1- کسانی که اهل گناه اند, ممکن است همه ی دعاها و یا برخی از آن ها به اجابت برسد! زیرا در روایات آمده است که گاهی خداوند چون دوست ندارد صدای بنده ای را بشنود همین که او چیزی درخواست کرد خواسته اش را برآورده می کند تا دوباره او را صدا نزند و در خانه اش نرود و بر عکس گاهی اجابت دعا و خواست بنده ای را به تأخیر می اندازد چون او را دوست دارد و مایل است او مکرر به در خانه اش بیاید و او را صدا بزند.
2- کسانی که اهل گناه نیستند و سعی می کنند تا جایی که ممکن است حدود الهی را رعایت کنند. در مورد این دسته اگر مصلحت الهی در استجابت دعای وی باشد، دعایش به اجابت می رسد و اگر دعای چنین کسی مستجاب نشد، قطعاً مصلحت خداوند این است که استجابت دعای او به تأخیر افتاده و یا اصلاً مستجاب نشود، که در آن هم مصلحتی است و خداوند می خواهد پاداش بهتری در عوض عدم استجابت این دعا در آخرت به بنده عنایت کند. (البته رعایت شرایط عمومی دعا ضروری است.)
چه طور میتوان فکر غیرخدا را نکرد و دل از غیرخدا برید و دل نبست؟
در پاسخ به سوال شما گفتنی است: معمولا تصوری که عموم افراد از غیر خدا دارند, چندان دقیق و صحیح نیست. عرفا معتقدند که تمام اشیا و انسان ها مظاهر خداوند هستند و ما غیر خدا نداریم. خدای متعال تمام هستی را پر کرده و با این وجود تصور غیر خدا اصلا جایی ندارد. منتهی اگر مظهری از مسیر خدای متعال خارج شد و در تقابل با خواسته و اراده خدا قرار گرفت, پیروی از او چون گمراه کننده است, می شود به او گفت غیر خدا از آن جهت که باعث انحراف از راه خدا می شود, نه از آنجهت که خودش موجودی مستقل و غیر خدا است.
بنابراین اگر منظورتان از فکر غیر خداوند، فکر افراد یا اموری است که شما را از یاد حضرت حق باز می دارند، قطعاً باید در دوری از آن ها بکوشید؛ و اگر محبت و یاد کسی است که در راستای محبت و یاد الهی قرار دارد, نه تنها نباید آن را ترک کرد، بلکه می بایست در حفظ آن کوشید (دقت کنید).
اگر فردی زن و فرزند و خلق خدا را به خاطر خدا و چون خلق خدا هستند و دستور خداوند بر احترام پدر و مادر و خلق خدا است، دوست بدارد و در دل به یاد آن ها باشد، ناپسند نیست؛ بلکه به این دوستی سفارش شده است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید